|
❇️#ذكر و #تسبيح چيست؟ مستمر است يا در مواقع خاص؟
💠قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ال عمران:41
🌱 [زكريا] گفت: پروردگارا، براي من نشانهاي قرار ده. گفت: نشانة تو [اين است كه] تا سه روز با مردم - جز به رمز [=اشاره]- سخن نگويي [قادر به تكلم نخواهي بود] و [به شكرانة اين موهبت و آماده شدن براي چنين تحوّلي] پروردگارت را بسيار ياد كن و شامگاهان و بامدادان [=شبانه روز] تسبيح گوي.
🔹ذکر، مقابل نسيان، به خاطر سپردن چيزي در ذهن و فراموش نکردن آن است و ذکر بسيار، دلالت بر ضرورت تداوم اين ياد، به خاطر اهميت موضوع ميكند. ترديدي نيست که بنده بايد همواره به ياد آفريدگار خويش باشد تا فريب شيطان و نفس اماره را نخورد و به دنياي فاني دل نبندد، اما در موارد خاصي «ذکر بسيار» ضرورت بيشتري پيدا ميكند، مثل: هنگامة جنگ [انفال 45 (8:45) ]، شعر و شاعري [شعراء 227 (26:227) ]، تجارت و کار و کسب [جمعه 10 (62:10) ]، پند گيري از پيامبر [احزاب 21 (33:21) ، 35 (33:35) و 41 (33:41) ]، مبارزه با فرعونهاي روزگار [طه 33 (20:33) ]، آماده شدن براي ايفاي مأموريت [آلعمران 41 (3:41) ]، و بالاخره ذكر بسيار نام خدا در مساجد [حج آيه 40 (22:40) ]. يکبار نيز «تسبيح کثير» آمده است [طه 33 (20:33) ] که جمعاً با «ذکر کثير» 10 مورد ميشود.
🔹#تسبيح و ذکر در تلقي بسياري از مردم، وِردي است فردي و در تنهايي. اما تسبيح، در معناي کلي آن تنزيه و تقديس و در معناي اجتماعي و بشري آن، منزه و بيعيب ساختن جامعه و پاکسازي آن از مفاسد [از جمله استبداد فرعونيان] است، و «ذکر» در شكل اجتماعي آن، مطرح ساختن ياد و نام خدا [ربّ اعلي] در جامعهاي است که هميشه و همه جا نام اربابهاي قدرت، بر سرِ زبانهاست و ياد ستمهاي آنها دلها را ميلرزاند.
📚تفسیر بازرگان
1⃣هر چه لطف الهى بيشتر مىشود بايد ياد او نيز بيشتر شود. «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً»
2⃣ #ذكر خدا هر چه بيشتر، بهتر. «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
|
|
اينكه گفتند: ﴿اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً﴾ همهاش «لا إله الاّ الله» و «سبحان الله» نيست هر كسي در هر كاري كه مشغول است زمزمهٴ زير لبش آيه مناسب آن كار بايد باشد
وجود مبارك ابراهيم و اسماعيل(سلام الله عليهما) در آن كارگري و معماري و مهندسي خانهٴ كعبه زمزمه زير لبشان ﴿رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا﴾ بود ﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا﴾ آجر بياور خِشت بياور سنگ بياور مرتّب اين گِل بيار و سنگ بيار و خشت بيار با ﴿رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا﴾ اداره ميشد
وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) هم آن طوري كه امينالاسلام(رضوان الله عليه) نقل ميكنند وقتي اين پاي مبارك را روي دوش بيل فشار ميدادند و اين باغ را شيار ميكردند اين جملهها را ميخواندند ﴿أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن يُتْرَكَ سُدي﴾ براي رفع خستگي.
اينكه در روايات آمده ائمه(عليهم السلام) فرمودند: «إذا رأيتموا الرّبيع فاذكروا النشور» همين است اين هم ذكر خداست اگر فرمود: ﴿اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً﴾ فرمود وقتي بهار را ديديد به ياد معاد باشيد اينچنين نيست كه شما برويد در خاك و سر برنياوريد اين طور نيست ﴿أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا﴾ يعني در هر جايي ذكر مناسب آنجا را بگوييد.
مستحضريد كه ياد معاد از بهترين فضايل است خدا اين ياد را بر همهٴ ما لازم كرده اما به همه جايزه نداده كه تذكره داشته باشيم فراموشمان نشود فقط به يك گروه جايزه داد فرمود من به ابراهيم، اسحاق، يعقوب اينها كه بندگان خاصّ من هستند به اينها يك جايزه دادم ﴿إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ﴾ سؤال: «ما تلك الخالصة»؟ جواب: ﴿ذِكْرَي الدَّارِ﴾ آدم خانهٴ خودش را كه فراموش بكند خب سرگردان در خيابان و بيابان است ديگر ولي وقتي خانهاش يادش باشد مرتب به فكر است كه چيزي براي خانه تهيه كند خانهٴ ما قيامت است فرمود ياد خانه را من به عنوان جايزه خالصه به اينها دادم با جمله اسميه و با «إنّ» و با ضمير متكلّم معالغير ﴿إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ﴾ سؤال: «ما تلك الخالصة»؟ جواب: ﴿ذِكْرَي الدَّارِ﴾.
تفسیر سوره مومنون- ایت اله جوادی املی
|
|
﷽
⭕️ ذكر بدون فكر بي فايده است.
*💮🔸الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ* *يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ* *191 ال عمران* 🔹(خردمندان) كسانى هستند كه ايستاده و نشسته و (خوابيده) بر پهلو ياد خدا مىكنند و در آفرينش آسمانها و زمين انديشه مىكنند (و از عمق جان مىگويند:) پروردگارا! اين هستى را باطل و بى هدف نيافريدهاى، تو (از كار عبث) پاك و منزّهى، پس ما را از عذاب آتش نگهدار.
👈نشانهى خردمندى، ياد خدا در هر حال است. «لِأُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ» اهلذكر بايد اهل تعقل و تفكر باشند. «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ ... وَ يَتَفَكَّرُونَ» 1⃣- ايمان بر اساس فكر و انديشه ارزشمند است. «يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا» 2⃣- ذكر و فكر، همراه يكديگر ارزش است. متأسفانه كسانى ذكر مىگويند، ولى اهل فكر نيستند وكسانى اهل فكر هستند، ولى اهل ذكر نيستند. «يَذْكُرُونَ ... يَتَفَكَّرُونَ» 🔲3- اوّل تعقّل و انديشه، سپس ايمان و عرفان و آنگاه دعا و مناجات. «يَتَفَكَّرُونَ ... رَبَّنا ... فَقِنا» 4⃣- قبل از دعا، خدا را ستايش كنيم. «سُبْحانَكَ فَقِنا ...»
📚تفسير نور
💫
|
|
ذکر یعنی چه ؟؟ وکیفیت ذکر چگونه است؟؟👇👇
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا
اى کسانى که ایمان آورده اید! نعمت خدا را برخود به یاد آورید آنگاه که (در جنگ احزاب) لشکرهایى (عظیم) به سراغ شما آمدند. ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستادیم و لشکریانى که آنها را نمى دیدید (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم). و خداوند همیشه به آنچه انجام مى دهید بینا است. (احزاب/9)
لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا
به یقین براى شما در زندگى پیامبر خدا سرمشق نیکویى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز بازپسین دارند و خدا را بسیار یاد مى کنند. (احزاب/21)
👇👇 ذکر در لغت به معنای «یاد کردن » است; خواه با زبان باشد یا با قلب یا هر دو، خواه بعد از نسیان باشد یا در ادامه ذکر، و نیز «ذکر» به معنای «حفظ شی ء» است و خلاف نسیان می باشد . (قاموس قران.ج3.ص15)
به بیان دیگر، «ذکر» عبارت است از این که آدمی نیروی ادراک خود را متوجه «یاد شده » کند، یا به این که نام او را ببرد و یا صفات او را به زبان جاری کند و مصداق مهمتر این که در قلب به یاد او باشد . (تفسیر نمونه.ج16.ص328)
طبق این معنا، «ذکر» معنای عامی دارد که هر چیزی را شامل می شود . اما آن چه خداوند در قرآن کریم به آن امر فرموده است: «ذکر خداوند» و «یادآوری نعمت های الهی » می باشد که در سایه آن، انسان غبار غفلت و دوری را از قلب خود بزداید و بر جان و روح خسته خویش، با باران الهی، گل های طاعت و بندگی را برویاند .
هرگز نباید تصور کرد: منظور از ذکر پروردگار، با این همه فضیلت، تنها ذکر زبانى است، بلکه در روایات اسلامى، تصریح شده: منظور علاوه بر این، ذکر قلبى و عملى است، یعنى هنگامى که انسان در برابر کار حرامى قرار مى گیرد به یاد خدا بیفتد و آن را ترک گوید. هدف این است که: خدا در تمام زندگى انسان حضور داشته باشد، و نور پروردگار تمام زندگى او را فرا گیرد، همواره به او بیندیشد، و فرمان او را نصب العین سازد. مجالس ذکر، مجالسى نیست که گروهى بى خبر گرد هم آیند و به عیش و نوش پردازند و در ضمن مشتى اذکار اختراعى عنوان کنند و بدعتهائى را رواج دهند و اگر در حدیث مى خوانیم پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: بادِرُوا اِلى رِیاضِ الْجَنَّةِ؟: به سوى باغهاى بهشت بشتابید . یاران عرض کردند: وَ ما رِیاضُ الْجَنَّةِ؟: باغهاى بهشت چیست ؟. فرمود: حِلَقُ الذِّکْرِ: مجالس ذکر است .(سفینه البحار.ج1.ص486)
منظور جلساتى است که در آن علوم اسلامى احیا شود، و بحثهاى آموزنده و تربیت کننده مطرح گردد، انسان ها در آن ساخته شوند، و گنهکاران پاک گردند، و به راه خدا آیند.
اثار ذکر حقیقی خداوند در زندگی دنیوی.👇👇👇 ✅ مورد یاد خدا قرار گرفتن
«فاذکرونی اذکرکم و اشکروا لی و لا تکفرون » مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و کفران نورزید .بقره.152
✅ همنشینی با خدا
کسی که همواره به یاد خدا باشد، خداوند همنشین و جلیس او خواهد بود; چنان که در حدیث قدسی به حضرت موسی ( علیه السلام) فرمود: ای موسی! من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند . موسی سؤال کرد: روزی که هیچ پناهی نیست، جز پناه تو، چه کسی در پناه تو خواهد بود؟ خداوند فرمود: آن ها که مرا یاد می کنند، من نیز آنان را یاری می کنم . و [آنان که] با هم دوستی می کنند، در راه من، پس دوست دارم آن ها را . اینان کسانی هستند که وقتی بخواهم به اهل زمین بدی رسانم، آن ها را یاد کرده و به خاطر آنان بدی را دفع می کنم .
✅ فلاح و رستگاری
از نظر قرآن کریم، ذکر خدا زمینه رستگاری انسان را فراهم می سازد: «و اذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون » خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید . جمعه.10
✅ آرامش
آرامش و اطمینان، گمشده انسان امروزی است که در آرزوی به دست آوردن آن می باشد . قرآن کریم راه رسیدن به آرامش را این گونه به بشر معرفی می نماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب » همانا با یاد خدا دل ها آرام می گیرد .رعد.28
✅ دوری از شیطان
آنان که به یاد خدا هستند، از وسوسه های شیطان متاثر نمی شوند و یاد خدا سلاحی است که از آن ها در برابر شیطان محافظت می نماید: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون » پرهیزکاران هنگامی که گرفتار وسوسه های شیطان شوند، به یاد خدا و پاداش و کیفر او می افتند، و (در پرتو یاد او، راه حق را می بینند و) ناگهان بینا می شوند .اعراف.201
الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
همان کسانى که ایمان آورده اند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است. آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرام مى گیرد. (الرعد/28)
چون در این آیه ، متعلق فعل يعنى (بذكر اللّه ) بر خود فعل يعنى (تطمئن ) مقدم آمده ، در نتيجه مى فهماند كه دلها جز به ياد خدا به چيز ديگرى اطمينان نمى يابد
|
|
متعلق ذکر خداوند از سوی بندگان چیست؟
در اینکه بندگان باید خدا را یاد کنند شکی نیست ولی یاد کردن خدا با توجه به مفهوم و سیاق هرایه با تعابیری گوناگون در قران بیان شده است
گاهی یادکردن خدا،غیر مستقیم بوسیله ی یادبندگان خاص او و یا معاد خواسته شده است.
1-الله:فاذکروا الله عندالمشعرالحرام،اذکرواالله کثیرا
2-رب:ئاذکر ربک اذانسیت،واذکر ربک فی نفسک
3-اسم الله:ولا تاکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه
4-اسم رب:واذکراسم ربک
5-نعمت:اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم
6-آلاء:فاذکروا آلاءالله
بدین سان برای یاد خدا متعلقات فراوانی در قرآن ذکر شده است.
نقل از کتاب تذکر قرانی نوشته محمدحسین الهی زاده
|
|
بر پایه ایات قران،مراتب ذکر عبارتند از: ذکر ذهنی،زبانی،قلبی،فعلی و عینی
1-ذکر دهنی آل عمران،آیه 191 : یذکرون الله قیاما و قعودا و..یتفکرون ..تفکر در نعمتهای الهی یادکردن با ذهن است.
2-ذکر زبانی:مائده ایه 4،واذکرواسم الله
3-ذکر قلبی:اعراف ایه 205 واذکر ربک فی نفسک و کهف ایه 28 من اغفلنا قلبه عن ذکرنا
4-ذکر فعلی: جمعه ایه 9 فاسعوا الی ذکر الله
5-ذکر عینی: سوره طلاق ایه 10 قد انزل الله الیکم ذکرا رسولا... به شخص پیامبر ذکر اطلاق شده است.
نقل از کتاب تذکر قرانی نوشته محمدحسین الهی زاده
|
|
سلام در متن بالا به جز آیات قرآن چیز دیگری هم بود؟!!
ذکر همانطور که در ابتدا هم گفتم به معنای یادآوری قرآن پیامبر و ... و تکرار کلمه الله است که طبق آیاتی که در بالا دیدید معنای "تکرار کلمه الله" آن واجب و ترک آن در حد گناه کبیره است!
|
|
سلام علیکم آقا شهروز عزیز. از متن شما در مورد ذکر ممنونم. با این سخن که: ذکر یک یادآوری درونی ست موافقم . اما اگه ذکر رو منحصر به تکرار کلمهٔ الله کنیم، موافق نیستم. این باعث ایجاد یه فرقهٔ جدید میشه.
|
|
ذکر در قرآن بر خلاف انتظار مقامی بسیار بالا دارد. تا آنجا که آنرا مهمتر از نماز بیان می کند : ... وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ ... عنکبوت (45) كه نماز از فحشاء و منكرات جلوگيرى مىكند و ذكر خدا بزرگتر است پس چیزهای مهمتر از نماز هم هست!
حال این ذکر چگونه بیان می شود؟ وَ اذْكُرْ رَبَّكَ في نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلينَ (205) اعراف . و پروردگارت را در دل خود بامدادان و شامگاهان از روى فروتنى و زارى و بيم و ترس به صدايى آرام وآهسته ياد كن و [نسبت به ذكر خدا] از بىخبران مباش. توجه شما را به جمله "از غافلان نباش" جلب می کنم. همینطور جمله "بامدادان و شامگاهان" که همان معنای از صبح تا شب را می دهد. وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا ﴿المزمل: ٨﴾ و نام پروردگارت را ذکر کن و تنها به او دل ببند!!
این ذکر در چه حالتی باید بیان شود؟ آیا آدابی مانند نماز دارد؟
... فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِكُمْ... (نسا 103 ) ذکر الله را بگویید؛ ایستاده، و نشسته، و در حالی که به پهلو خوابیدهاید! الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿آلعمران: ١٩١﴾ همانها که الله را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، ذکر میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ ( و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!
زمان ذکر کی است؟؟ وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿الانسان: ٢٥﴾ و نام پروردگارت را هر صبح و شام ذکر بگو يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿الأنفال: ٤٥﴾ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که با گروهی رو به رو میشوید، ثابت قدم باشید! و الله را فراوان ذکر کنید، تا رستگار شوید! وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿الجمعة: ١٠﴾ و الله را بسیار ذکر کنید شاید رستگار شوید! وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ ﴿الأعلى: ١٥﴾ نام پروردگارش را ذکر کرد سپس نماز خواند! در سوره مزمل زمانی خاص برای ذکر بیان می کند که همان لیل است. و لیل دینی یعنی تقریبا از نیمه شب شرعی تا مدت حدودا سه ساعت بعد از آن. وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ... (آل عمران 135) و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، ذکر الله می گویند ... رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿النور: ٣٧﴾ مردانی که نه تجارت و نه معاملهای آنان را از ذکر الله و برپاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمیکند؛ آنها از روزی میترسند که در آن، دلها و چشمها زیر و رو میشود.
و نتیجه ذکرچیست؟؟ ا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿الأنفال: ٤٥﴾ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی رو به رو میشوید، ثابت قدم باشید! و الله را فراوان ذکر کنید، تا رستگار شوید! الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَىٰ مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿الحج: ٣٥﴾ همانها که چون ذکر الله برده میشود، دلهایشان پر از خوف (پروردگار) میگردد؛ و شکیبایان در برابر مصیبتهایی که به آنان میرسد؛ و آنها که نماز را برپا میدارند، و از آنچه به آنان روزی دادهایم انفاق میکنند. وَمَا يَذْكُرُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَىٰ وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ﴿المدثر: ٥٦﴾ و هیچ کس ذکرنمی گوید مگر اینکه الله بخواهد؛ او اهل تقوا و اهل آمرزش است!
color=orange]و چرا باید ذکر بگوییم؟[/color] فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ ﴿البقرة: ١٥٢﴾ پس مرا ذکر گویید، تا شما را ذکر گویم! و شکر مرا گویید و (در برابر نعمتهایم) کفران نکنید! إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي ﴿طه: ١٤﴾ من «اللّه» هستم؛ معبودی جز من نیست! مرا بپرست، و نماز را برای ذکر من بپادار! وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ ( ذاریات 56) و جن و انس را جز براى اينكه مرا بپرستند نيافريديم.
عجب! اصلا در این ذکر باید چه بگویم؟ وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿الانسان: ٢٥﴾ و نام پروردگارت را هر صبح و شام ذکر بگو وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ ﴿الأعلى: ١٥﴾ نام پروردگارش را ذکر کرد سپس نماز خواند! و نام پروردگار چیست؟ ... وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا ... 40 توبه : كلمه الله قطعا بالاترین است. تنها چیزی که در ذکر گفته می شود کلمه "الله" است.
و اگر ذکر نگویم چه می شود؟ وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ ﴿الزخرف: ٣٦﴾ و هر کس از ذکر الله رویگردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست! إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿النساء: ١٤٢﴾ منافقان میخواهند خدا را فریب دهند؛ در حالی که او آنها را فریب میدهد؛ و هنگامی که به نماز برمیخیزند، با کسالت برمیخیزند؛ و در برابر مردم ریا میکنند؛ و الله را جز اندکی ذکر نمینمایند! إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ ﴿المائدة: ٩١﴾ شیطان میخواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از ذکر الله و از نماز بازدارد. آیا (با این همه زیان و فساد، و با این نهی اکید،) خودداری خواهید کرد؟! اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَٰئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿المجادلة: ١٩﴾ شیطان بر آنان مسلّط شده و ذکر الله را از خاطر آنها برده؛ آنان حزب شیطانند! بدانید حزب شیطان زیانکارانند! يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿المنافقون: ٩﴾ ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال و فرزندانتان شما را از ذکر الله غافل نکند! و کسانی که چنین کنند، زیانکارانند! أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿الزمر: ٢٢﴾ آیا کسی که الله سینهاش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر الله دارند! آنها در گمراهی آشکاری هستند!
حال به نظر شما ذکر چیست؟ ذکر یعنی یاد آوری. و این یادآوری باید هدفمند و با معنا باشد و نه فقط تکرار یک کلمه. این یادآوری تنها زمانی می تواند با معنا باشد که من بتوانم واقعا به الله فکر کنم، (وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ) و این یعنی ذهن باید از هر چه غیر الله است خالی باشد (رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ ). خالی بودن ذهن از همه چیز، یعنی قطع گفتگوی درونی. با قطع گفتگوی درونی، خالی کردن ذهن از هر چه مزاحم، در زمانی که وجه من به سمت وجه الله نشانه گیری کرده، با بیان ذکر، و با پر کردن آن فضای خالی از الله، فضایی آماده می کنم، که آنرا شلیک موشک به سوی الله می نامم. این شلیک، پرتاب وجه من به سمت وجه الله، با موشک ذکر است. ذکر ربطی به بیان ندارد، ربطی به اعضا ندارد، ربطی به انجام کاری ندارد. همه چیز آن درونیست، حتی بیان آن درونیست (دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ ) پس به اعضای من ارتباطی ندارد.
اگر مراحل خلقت انسان را به صورت خلاصه "خلق" و سپس "صورت بندی شدن" در نظر بگیریم، ذکر در مرحله خلق قراردارد. و این یعنی من با ذکر این امکان را پیدا می کنم تا ادراک خود را به سمت ادراک کمال مطلق، به سمت درک خدا سوق دهم. من ذکر را پرواز ادراک می نامم. می بینید، همه چیز درونیست. من در درون خود فکر می کنم، تغییر می کنم، جهت گیری می کنم، آماده می شوم، و از درون خود شلیک می شوم به سمت درک الله، شگفتیهای آفرینش، یا هر چیزی که جهت گیری شخصی من است. ( اما در همان مسیر الله ). و در این مسیر زیبا من تنها نیستم. وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ ... 272 بقره : بلكه خداست كه هر كس را بخواهد هدايت مىكند
آیا ممکن است منی که وجهم را به وجه الله تسلیم کرده ام، مشمول هدایت الله نشوم؟ و چرا اینطور فکر می کنم؟ ... أُولئِكَ كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (22) مجادله : اينانند كه خدا ايمان را در دلهايشان ثابت و پايدار كرده، و به روحى از جانب خود نيرومندشان ساخته، و آنان را به بهشتهايى كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است درمىآورد، در آنجا جاودانهاند، خدا از آنان خشنود است و آنان هم از خدا خشنودند. اينان حزب خدا هستند، آگاه باش كه بىترديد حزب خدا همان رستگارانند. و پیش از این دانسته ایم که شارژ شدن با روحی اضافه تر از سوی خدا چه معنایی دارد. راستی چه شارژی بالاتر از این ممکن است وجود داشته باشد که با هر ذکر الله، ذکر من و نام من هم در تمام هستی تکرار شود : فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ. با هر ذکر الله، نام من توسط خدا تکرار می شود و این یعنی نام ذاکر به گوش تمام مخلوقات هستی می رسد و همه با او آشنا می شوند، حتی اگر خود ندانند! چه شارژی از این بالاتر می تواند باشد؟ به نظر من حتی تایید شدن با روح القدس نیز تا این حد کمک کننده، قدرتمند و زیبا نیست که من بدانم خدای من، دوست من، همه چیز من، لحظه لحظه نام مرا صدا می زند و از من می خواهد به او بپیوندم. و این شرم آور نیست اگر من 100% توانم را در جهت دوست متمرکز نکنم.
بیایید به طور خلاصه ببینیم ذکر چیست و چه کار می کند. من دارم زندگی خود را می کنم. به هر دلیلی می فهمم که راه چیست. پس وجهم را به سمت الله بر می گردانم. و شروع می کنم در درون خودم ذکر الله می گویم. با هر ذکر صحیح من، نام من توسط خدا ذکر می شود. و این ذکر صحیح، یعنی ذکر همراه با تفکر و تعقل. ( الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ) و این یعنی قرار گیری من در جهت صحیح و در جهت کسانی که دوست خدایند. (صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِم ) و این تازه اول راه است. با سماجت من در ذکر صحیح، کمک های روحانی و دریافت شارژهای بیشتر و بیشتر آغاز می شوند، و من می بینم که بسیاری از کژی ها و ناراستی های من، بدون اینکه من کار خاصی در حذف آنها کرده باشم، دارند از بین می روند. و این خود به معنای شتاب بیشتر است و این شتاب بالاتر، کژی بیشتری را از من حذف می کند، و این چرخه صعودی ادامه دارد. با سماجت بیشتر من در ذکری که جهت گیری آن به سمت الله است، ادراک من امکان پرواز به سوی درک الهی را پیدا می کند، و این برای مایی که باور داریم الله منشا و دلیل ادامه هر چیزی است، به معنای درک کل هستی و از آن بالاتر، شاید ان شاء الله درک و احاطه به کل علم الله باشد! ان شاء الله
. زندگی بیرونی من، در ظاهر تغییر چندانی نکرده، اما من در درون آنچنان تغییر کرده ام، و هر روز چنان بیشتر می شوم که دیگر خود را نمی شناسم. و این هر روز تازه بودن، یعنی زندگی. ( گرچه تغییرات درونی، به ناچار اثرات خود را در رفتار متقابل من با دیگران قطعا می گذارد. )
|
|
يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اُذْكُرُوا اَللّٰهَ ذِكْراً كَثِيراً (٤١)احزاب
✅ ذکر با مراقبه سودمند است:
همه در طول شبانه روز (مختصراً یا تفصیلاً ) به اوراد یا اذکاری مشغولند. گرچه تفاوتی در بین است و آن این که «ورد» به لفظ و زبان است و ذکر به قلب، که البته عموماً اطلاق ورد را «ذکر» میگویند.
آنکه به زبان ذاکر است، اگر از مذکور غافل و فقط حرکت لسانی داشته باشد، گرچه ثواب و نصیبی میبرد، لکن تأثیر کلّی ندارد. امّا وقتی ذاکر توجّه به مذکور داشت، یعنی ذکرش همراه با مراقبة قلبی بود، برایش آثار وضعی و اخروی دارد. حتی خودِ قلب هم ذکر میگوید. چنان که بعضی اکابر به چنین مقامی رسیده بودند.
ذکر با مراقبه، وسوسة شیطانی را که خارج از قلب است از بین میبرد. اهل ذکر را حالتی میباشد که در عرفِ عرفان آن را « وقوف قلبی » میگویند و آن، مراعات قلب است که نظر بصیرت در ذکر گفتن و اهتمام به آن داشتن و آگاهی در زمان را گویند. البته توجّه به امر واحد احد، جمعیت و موجب اندفاع خواطر متفرقه است.
افرادی که بیمراقبه ذاکر بودند، نوعاً به جایی نرسیدند و ترقیّات معنوی کاملی نداشتند. علّت آن بود که پوست را گرفته و از مغز غافل بودند یا به صورت توجّه داشتند و به سیرت و باطنِ ذکر ملاحظه و توجّهی نداشتند. یا مقصودِ ذاکر حوائج دنیوی است، نه حق!
گویند بزرگی مجنون را موعظه میکرد که این توجّه تو به لیلی فایدهای ندارد و او زیبا نیست و... ولی مجنون مدام میگفت: لیلی! لیلی!
آری! این نوع توجّه و مراقبه به مذکور شیرین و ارزشمند است. عدّه ای «الله! الله!» گویند و قدرت خواهند. عدّه ای «قل هو الله» خوانند و طیّ الارض خواهند. گروهی «یا حیّ و یا قیّوم» به زبان جاری کنند و کشف خواهند و بالاخره قلیلی همین ها را خوانند، لکن خدا را خواهند و بس. در این جهت ذکر قلبی آثارش بیشتر از ذکر لفظی است. اگر چه جنبة اخلاص آن اصول طریق را نگه میدارد، لکن مراقبه در خلوت از مراقبه در جلوت بهتر است. لذا برای بعضی اذکار در اسحار همانند استغفار و نمازِ شب موضوعیت دارد.
مراقبه سالکین سید_علی_اکبر_صداقت
@hefzequranchannel
⚪️🌐⚪️🌐⚪️🌐⚪️🌐⚪️🌐⚪️🌐
|