logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:170708)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:133436)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:123368)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:89852)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: آيا كشف حجاب،مجازات شلاق دارد؟ قواعدفقهی تعیین جرم و مجازات و تعزیزات چيست؟    آيا توصيفاتي كه در آيات مختلف قران براي نعمات بهشت شده است، تمثيل است يا وافعي؟    مشخصات حكومت صالح و ناصالح در قران : حكومت فرعوني چه ويژگيهايي دارد؟    عذاب و مغفرت خدا مشمول قانون عام است و منحصر به گروه خاصي نيست.       آخرین رویداد تالار: قران پویان 14 ساله شد : خلاصه اماری 13 سال فعالیت تالار گفتگوهای قران پویان      

توجه

Icon
Error

Azam.pormaye Offline
#1 ارسال شده : 1397/10/01 07:15:59 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
ترجمه و تفسير صحيح ايه 95 سوره انبيا:
در اين ايه بين مفسران و مترجمان،اختلاف نظر زيادي وجود دارد.

ترجمه درست آيه زير به نظر شما چيست؟

وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۹۵﴾

انصاریان: و بر [اهل] شهری که نابودشان کردیم، محال است که [در قیامت به سوی ما] باز نگردند.

خرمشاهی: و بر اهل هر شهرى كه ما نابودش كرديم حرام است كه بازگردند

فولادوند: و بر [مردم] شهرى كه آن را هلاك كرده‏ ايم بازگشتشان [به دنيا] حرام است

قمشه‌ای: و اهل دیاری را که ما هلاک گردانیم دیگر زندگانی بر آنها حرام است و هرگز (به دنیا یا به ایمان) باز نخواهند گشت.

مکارم شیرازی: حرام است بر شهرها و آباديهائي كه (بر اثر گناه) نابودشان كرديم (كه باز گردند) آنها هرگز باز نخواهند گشت!

سیدکاظم فرهنگ

كلمات كليدي: رجعت حرام بازگشت هلاك

ویرایش بوسیله کاربر 1397/11/08 09:07:30 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

Azam.pormaye Offline
#2 ارسال شده : 1397/10/01 07:23:15 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

حرام و بعضي از قرائات مثل حِرم دراينجا به معني ممتنع بودن و واجب بودن عدم رجعت انهاست يا عزم و اراده اي مبني بر عدم رجعت انها از كفر به ايمان

"حرام علي..." يعني حكمي غير قابل نقض و تخطي ناپذير

و بر [مردم] شهرى كه آن را نابود كرده‏ ايم [حكمي واجب و تخطي ناپذير] مقرر كرده ايم كه هرگز [به دنیا یا به ایمان] باز نخواهند گشت.


MH Mjaami. 📝🖋✏🖋
Azam.pormaye Offline
#3 ارسال شده : 1397/10/02 06:54:31 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

درس: اي پيامبر! باقوت رسالتت را پي گير كه مانند پيامبران گذشته موفق مي شوي.
برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:
درب : ای پیامبر! از قوم تو، هر دو گروه پیروان و تکذیبگران، به سرانجام بایسته خویش خواهند رسید، لذا در مقابل این کافران که نسبت به این همه چیزهای مهم غفلت می¬ورزند چنین بگوی.
ریزدرب : ای پیروانِ این پیامبر! همگنیِ جامعه ایمانی تان را نگسلید و امیدوارِ رفتار خوبِ الهی نسبت به خودتان باشید.
«قریه» در آیه 95 به معنی «عمل اهل قریه» است


مفسران محترم سلف در تفسیر آیه 95 نوعاً به این معنی گرایش دارند که در آن محلی که آن قریه مورد عذاب بوده، پس از وقوع آن عذاب، دیگر در آنجا آبادیی به وجود نخواهد آمد.
این معنی بعید است زیرا تعداد پیامبران ، به دلیل «ولکل قوم هاد» سوره رعد، لاتعد و لاتحصی است، و اگر قرار بود آن معنی درست باشد پس اینک در روی زمین نباید جای آبادی وجود داشته باشد، در حالی که می¬بینیم امروز روی ربع مسکون کره زمین، یا جنگل است یا کشاورزی است، یا جاده و اتوبان است، یا نیروگاه برق است، یا تأسیسات مخابراتی است، یاانواع صنایع است، و خلاصه اینکه در اکثر ربع مسکون «زندگی» جریان دارد و این، آن گرایش تفسیری را رد می¬کند.

پس چه؟
تفسیر درست¬تر این است که:
«راه و روش زندگی» آن اقوام مغضوب و هلاک شده دیگر بر نمی¬گردد.

ان قلت
کسی ممکن است بگوید : اگر حرف شما صحیح باشد، امروز می¬باید در دنیا همجنس¬بازی وجود نداشته باشد، در حالیکه می¬دانیم در دوره مغول¬ها و پس از آن، تاکنون، همیشه لواط وجود داشته، و به خصوص امروز این همه فیلم¬هایی که به صورت سی دی و دی وی دی در داخل کشور ما به صورت وارداتی وجود دارد که در جهت تبلیغ و رفع کراهت لواط است، و معروف¬ترین هنرپیشه¬ها، (که گران¬ترین دستمزدها را دارند) در آنها بازی کرده¬اند، و نیز در بعضی کشورهای به اصطلاح پیشرفته ، لواط «قانونی» است ، و اینک ( که اواخر2011 میلادی است ) دو مرد با یکدیگر در کلیسا ازدواج رسمی کرده¬اند، آیا این عمل قوم لوط نیست که برگشته؟
می¬گوییم بله! گرچه اینها¬ واقعیت دارد اما قوم لوط «روش غالب زندگی»شان لواط بود و قوم شعیب «روش غالب زندگی»شان کم¬فروشی بود و قوم عاد «روش غالب زندگی» آنها «زدن بر سر ناتوان دست زور» بود، و ما عرض می¬کنیم این چیز¬ها برنمی¬گردد، یعنی به فرموده آیه 95، روزی نخواهد آمد که «روش غالب زندگی» مردم «لواط» و «کم¬فروشی» و «زدن بر سر ناتوان دست زور» باشد و اگر می¬بینیم در اینجا و آنجا لواط و کم¬فروشی و زور صریح و عریان دیده می¬شود ، از لحاظ اکثریت مردم، این کارها پسندیده نیست بلکه نفرت¬آور و چندش¬آور و کریه است.
یعنی خداوند در آیه 95 می¬فرماید :
«چیزهای ناپسندی را که اقوام هلاک شده پسندیده می¬دانستند، و روش غالب زندگی آنها بود و هلاک شدند، دیگر به صورت روش غالب پسندیده مطرح نخواهد شد»


جمال گنجه ای


ویرایش بوسیله کاربر 1397/10/08 04:04:50 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

Azam.pormaye Offline
#4 ارسال شده : 1397/10/04 06:26:09 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

گویا ترجمه انصاریان درست باشد.
انبیاء:95 همسان و همخوان با استفهام انکاری مندرج در نازعات:10 است
("أإنا لمردودون فی الحافره؟!" یعنی "آیا از دل گور باز خواهیم گشت؟!").
"أنهم لایرجعون" ناظر است به قول منکران که مثلن می‌گفته اند "إننا لن‌نرجع ابدا".
در مجموع یعنی
ممنوع لهم عدم ردهم؛
یعنی
واجب ردهم،
من التراب و الی الحساب.
یعنی حرف باطلی میزنید که برگشتی از خاک در کار نیست. آنها هم باطل میگفتند. بر خواهید گشت.
"یأجوج و مأجوج" آیه بعد یعنی مردگان برخاسته از گور.


Hamid farzin

ویرایش بوسیله کاربر 1397/10/04 06:28:33 ق.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

Azam.pormaye Offline
#5 ارسال شده : 1397/10/08 04:00:04 ب.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
سلام و تشكر از شما بابت ارسال پستها

1- به نظرم اولين محل اختلاف،همين ترجمه حرام علي ..لايرجعون است

دوستان هم مشاركت كنند كه بلحاظ قواعد زبان كدام صحيح است؟
حرام است كه بازگردند
يا محال است كه بازنگردند؟

2-عدم رجعت انها از كفر به ايمان،در مورد مردمي كه هلاك شدند،چه مفهومي دارد؟

يكي ديگر از قولهاي مفسران

اين است كه اين ايه به رجعت اشاره دارد.

يعني اقوام هلاك شده در اثر عذاب،قطعا جزو كساني كه مجددا به دنيا برگردند،نيستند.
اگر با اين معنا بگيريم قريه هاي هلاك شده چه خصوصيتي دارد؟

همه افراد انسانها برخواهند گشت و محشور ميشوند و فقط مخصوص اين قريه ها نيست.

سید کاظم فرهنگ

ویرایش بوسیله کاربر 1397/10/08 04:01:17 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

Azam.pormaye Offline
#6 ارسال شده : 1397/10/09 07:14:10 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

بله خصوصیتی ندارند و اصل حکم معاد برای همه است؛
اما چون تنها اینها طرف نگاه متن یا تعلق سخن هستند طبیعتن تنها از همانها یاد شده است.
اینها بودند که انکار و معارضه داشتند و عطف سخن به تناسب مقام و طرف نگاه است.
(البته نیز میتوان گفت متن به‌اصطلاح نسبت به دیگران ساکت است. این امر مانعی به وجود نمی‌آورد.)


حمید فرزین

Azam.pormaye Offline
#7 ارسال شده : 1397/10/10 07:14:54 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

سلام جناب مهندس فرهنگ. سپاس که برای ما رزق علمی تهیه و تدارک می کنید با طرح این سوالات.
زبان از منطق صوری یا ریاضی تبعیت نمی کند و بنابراین لزوما منفی در منفی، مثبت نمی شود.
اینجا هم با توجه به موارد دیگری از قرآن که صحنه مرگ و انتقال به آخرت را تصویر می کنند، به نظر می‌رسد "حرام علی القریة التی اهلکناها" یک محذوفی در تقدیر دارد، مانند رجوعهم الی اهلهم یا الی الدنیا. "انهم لایرجعون" تاکید این معناست. نظیر یس 31 و 50 و احتمالا 67.
از نظر نحوی، انهم به فتح همزه، بند موصولی را به تاویل یکی از اجزای جمله می برد. یعنی طبق قرائت رایج، انهم لایرجعون جمله مستقل نیست بلکه مبتدای موخر است و حرام خبر مقدم.
اما اگر قرائت دیگری با کسر همزه موجود باشد، انهم لایرجعون جمله مستقلی خواهد بود.


خانم نرگس موسوی
Azam.pormaye Offline
#8 ارسال شده : 1397/10/18 07:29:48 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

سلام
خيلي ممنون خانم دكتر

1-ترجمه ايه در دو حالت فتح و كسر انهم ،تفاوتي مي كند ؟ يا هر دو تاكيد حرمت بازگشت انها ست؟

2-اگر محذوف را در نظر نگيريم،در اين صورت،عدم بازگشت،حرام شده است. درسته؟

سید کاظم فرهنگ
Azam.pormaye Offline
#9 ارسال شده : 1397/10/18 07:34:14 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

سلام.
قاعدتا فتح و کسر همزه ان، نقش جمله انهم لایرجعون را متفاوت می کند.
ان با فتح، وابسته به جمله پایه است، همراه با اسم و خبرش یک بند موصولی محسوب می‌شود که می تواند فاعل یا مسند الیه یا جزء دیگری از جمله پایه باشد. اینجا به فرض مفتوح بودن، بند موصولی "انهم لایرجعون" مبتدای موخر خواهد بود.
اگر ان مکسور باشد، جمله مورد نظر مستقل است.
من دومی را ترجیح می دهم و جمله حرام علی قریة... چیزی در تقدیر دارد، به دو دلیل:
یکی اینکه "یرجعون" مجهول نیست. در غالب مواردی که "رجوع به سوی خداوند" مطرح است، فعل یرجعون/ترجعون مبنی للمفعول و به اصطلاح دستور زبان فارسی، مجهول است.
اما وقتی مثل سوره یس صحبت از برگشت به دنیا باشد، فعل معلوم به کار می رود.
دلیل دیگر مشابه این مفهوم در سوره یس است.

تفسیر "حرام بودن عدم بازگشت" بخاطر بالا بودن زحمت پردازش در ازای اطلاعاتی که به مخاطب منتقل می کند، مردود است. غیر از این که مطمئن نیستم بتوان حرام بودن یک چیز را به وجوب خلاف آن برگردان کرد. چون اینجا بافت فقهی و احکام در کار نیست که از حرمت در مقابل وجوب صحبت شود.
حرام اینجا محرومیت را می رساند. عده‌ای از یک امکان محرومند. یا امکان بازگشت به حیات قبلی که داشتند و یا امکان بازگشت کلی به عالم دنیا.
اولی بر حالات خاصی از بازگشت به زندگی تطبیق می کند و دومی همان رجعت و تجربه زندگی مکرر است.

خانم نرگس موسوی
Azam.pormaye Offline
#10 ارسال شده : 1397/10/23 07:01:01 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

ضمن تاييد كليت فرمايش شما
بنظرم در مورد حرام و وجوب صرفا بافت فقهي و احكام مطرح نيست
قبلا شعر خنساء نقل شد كه:
وإن حراما لا أرى الدهر باكيا على شجوه إلا بكيت على عمرو
يعني وإن واجبا ، وأما الاستعمال فلأن تسمية أحد الضدين باسم الآخر مجاز مشهور كقوله تعالى : ( وجزاء سيئة سيئة مثلها ) [ الشورى : 40 ] إذا ثبت هذا فالمعنى أنه واجب على أهل كل قرية أهلكناها أنهم لا يرجعون.

واما در مورد ارجاع الي الله كه مجهول مي آيد و حكايت از بازگرداندني مافوق تصور و شگفت آورست
با ارجاع درين آيه تفاوت اشكارست و معلوم ذكرشد كه گرچه شامل آنها نمي شود اما خيلي مافوق تصور نيست


MH Mjaami ✒
Azam.pormaye Offline
#11 ارسال شده : 1397/10/23 07:05:54 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

نکته‌های سه‌گانه خوبی میگویید،
اما در تطبیق آنها برینجا تردید دارم .

اولن درینجا استنتاجی منطقی یا فقهی-حقوقی در کار نیست بلکه سخن از یک تعبیر عرفی و معادل آن در تداولات عرفی است. درست همانگونه که گاه مثلن به جای آنکه بگوییم "بدم آمد" میگوییم "خوشم نیامد". این امر اشباه و نظایر فراوانی در زبان، و بویژه در زبان عرفی، دارد. (بسته به دلایل یا علل گوناگونی مانند حسن تعبیر یا تحاشی یا استمالت یا ایهام یا ...)

دیگر اینکه فراموش نفرمایید که این سخن در پاسخ و با نگاه به آن پیشفرض طبیعی و رایج "لن نرجع ابدا" آمده است. این توجه ریخت چپک ظاهر تعبیر را باز هم ساده‌تر میکند.

چیزکی هم در باره یس:31 بگویم:
میبینید کاملن گیجکننده است که کدامیک از دو ضمیر همسان به کدام مرجع باز میگردد. مخصوصن اگر حسب قواعد ادبی ضمیر را به مرجع نزدیکتر بر گردانیم معنا غریبتر میشود (چون کسی انتظار ندارد، و لذا جا ندارد، که گمان رود قرون به سوی آن مشرکان بر گردند. به تبَع، نیز همه فروضی که چنین گزافی را پیشداشت خود دارند بیمعنا میشوند.) پس معنای ساده‌تر این است که مشرکان به سوی آن رفتگان بر نمیگردند


حال، برگشت یعنی چه؟
یک معنای ساده‌اش این است که "مشرکان یادشان نمیکنند و پاک فراموششان کرده اند". (و هشداری ضمنی به اینکه اینها هم خاک خواهند شد و پااااک فراموش. یا شاید توبیخی که چرا پشت گوش انداخته ند.)


اگر ساده‌ترش کردید من همان را خواهم پذیرفت.
و مثلن بیایید ازین بحث کنیم که مگر قریشیان پیشینیان را میشناختند که چنین گفته‌ای جا پیدا کند.

✒حمید فرزین
Azam.pormaye Offline
#12 ارسال شده : 1397/10/24 07:46:47 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

اين مقاله را كه در مورد ايه مذكور است ديده ايد؟
نقد و بررسی نظریه تفسیری اندرو ریپین. درباره آیه ۹۵ سوره انبیاء.
http://ensani.ir/file/do...120329115055-2121-11.pdf
MH Mjaami
Azam.pormaye Offline
#13 ارسال شده : 1397/10/24 07:48:43 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

حرام: ممنوع. (مفردات) ضدّ حلال (صحاح- اقرب) وَ لٰا تَقُولُوا … هٰذٰا حَلٰالٌ وَ هٰذٰا حَرٰامٌ نحل: ۱۱۶ نگوئيد اين حلال و اين ممنوع است. حرام گاهي حرام تكليفي است مثل وَ أَحَلَّ اللّٰهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبٰا بقره: ۲۷۵ إِنَّمٰا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ بقره: ۱۷۳.

گاهي بطريق باز داشتن قهري و اجباري است نحو إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللّٰهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّٰهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ مائده: ۷۲ قٰالُوا إِنَّ اللّٰهَ حَرَّمَهُمٰا عَلَي الْكٰافِرِينَ اعراف: ۵۰ قٰالَ فَإِنَّهٰا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً مائده: ۲۶ اين تحريم بطريق منع اجباري است كه خدا جلوشان را گرفته است ميشود گفت كه تحريم طبيعي است همانطور كه شخص تعليم نديده از هدايت هواپيما ممنوع است همچنين مشرك از رفتن به بهشت طبيعتا ممنوع است گر چه راه بهشت باز باشد زيرا او توانائي رفتن ندارد پس حرام در اينگونه آيات بمعني غير مقدور است.

گاهي بتسخير و اعمال قدرت خداست مثل وَ حَرَّمْنٰا عَلَيْهِ الْمَرٰاضِعَ مِنْ قَبْلُ … قصص: ۱۲ زنان شير ده را بر او قبلا حرام كرديم، اينكه موسي پستان هيچ زن شير ده را نگرفت فقط خواست خدا بود تا بالاخره بمادرش برگردد. گاهي تحريم طبيعي و مقتضاي طبيعت است كه خدا چنان قرار داده است مثل وَ حَرٰامٌ عَليٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنٰاهٰا أَنَّهُمْ لٰا يَرْجِعُونَ انبياء: ۹۵ بر قريه ايكه هلاك كرده ايم برگشتن بدنيا، حرام و نا مقدور است، آنها بر نميگردند.

[قاموس قران - حرام: ؛ ج ۲، ص: ۱۲۲ - صفحه۴۴۶]

ویرایش بوسیله کاربر 1397/11/08 09:13:32 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

Azam.pormaye Offline
#14 ارسال شده : 1397/10/25 01:22:55 ب.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

امروز به تفسیر فرقان کراجعه کردم.

ایشان این گونه ترجمه و تفسیر کرده است:

وَ حَرَ مٌ عَلَى قَرْيَة أَهْلَكْنَـهَآ أَنَّهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ _…_95_
و بر گروهى كه هلاكشان كرديم، بى چون عدم بازگشتشان (در رجعت به دنيا) حرام است (كه ناگزير و ناگريز رجعت خواهند كرد). _…_95_

ـ آيات (95) تا (100) درباره رجعت دسته دوم است كه كافران و مكذبانى مى باشند، كه در اثر كثرت كفر وتكذيبشان هلاك شده اند، در آن هنگام رجعت خواهند كرد، چنانكه در دو آيه: (14:13 و14) به همين معنى تصريح شده كه "لنهلكن الظالمين" : پروردگار اين نابكاران را در زمانى آينده بكلى نابود خواهد فرمود، و كل رسولان و صالحان را جايگزينشان آنان خواهد كرد.
در سراسر قرآن آياتى چند بيانگر اين حقيقت است، كه در جمع در زمان آخرين دولت جهانشمول ربانى تأسيس خواهد گرديد، چنانكه رسول اين شريعت آخرين نيز در آياتى چند "رحمةً للعالمين" خوانده شده، و تحقق اين رحمت جهانشمول در همين زمان آخرين خواهد بود، كه "ليظهره على الدين كله" واقعيت غلبه دين اسلام بر كل اديان در همان زمان است

سید کاظم فرهنگ
admin Offline
#15 ارسال شده : 1397/11/08 01:38:15 ب.ظ
admin

رتبه: Administration

گروه ها: Administrators, Moderator, member
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 419

9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
آيا در قران،به رجعت اشاره شده است؟

جهت مطالعه نظرات و تفاسير مختلف در خصوص ايات مرتبط با رجعت ،كليك كنيد


http://quranpuyan.com/ya...rh-shdh-st.aspx#post8907

ali Offline
#16 ارسال شده : 1398/09/08 02:16:41 ب.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,740

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
تفسیر ایه 95 سوره انبیا از علامه طباطبایی

معناى آيه اين است كه : آن قريه اى كه عمل صالح توأم با ايمان انجام نداد و امرشان منجر به هلاكت شد، ديگر محال است كه دوباره زنده شود و مافات را تدارك نموده سعى خود را مشكور، و اعمال خود را مكتوب ، و مقبول كند.

و اما اينكه فرمود: ((انهم لا يرجعون (( با اينكه ظاهر كلام اقتضا داشت بفرمايد ((انهم يرجعون (( حق مطلب اين است كه در اين تعبير مجاز عقلى به كار رفته ، يعنى نتيجه تعلق فعل به چيزى در جاى خود متعلق قرار گرفته . به عبارت ديگر: آن وضعى كه متعلق فعل بعد از تعلق فعل بدان به خود مى گيرد، در جاى خود متعلق قرار گرفته ، توضيح اينكه نتيجه تعلق حرمت به بازگشت (به سوى دنيا) اين است كه ديگر به دنيا بر نگردند، و اين نتيجه در جاى خود ((رجوع (( كه متعلق حرمت است قرار گرفته .

اگر گفته شود كه : غرض از اين مجاز عقلى چه بوده . و چرا از اول نفرموده ((و حرام على قريه اهلكناها انهم يرجعون - و حرام است بر قريه اى كه هلاكشان كرديم كه برگردند((؟. در جواب مى گوييم فايده اين مجاز اين است كه نفوذ فعل (حرمت ) را افاده كند. گويا فرموده : آن قدر حرمت نافذ و مؤثر بود كه به محضى كه متعلق به رجوع آنان شد، رجوعشان بدون هيچ فاصله مبدل به عدم رجوع شد.

و نظير اين مجاز عقلى در آيه ((ما منعك الا تسجد اذا امرتك (( به كار رفته ، چون در اين آيه ((منع (( به سجده تعلق گرفته (نه عدم سجده ) ولى از آنجا كه اثرش در جلوگيرى از سجده شديد بوده ، گويى كه سجده را عدم سجده كرد، و لذا عدم سجده كه نتيجه تعلق منع است در جاى خود سجده كه متعلق منع است قرار گرفته .


باز نظير آن در آيه ((قل تعالوا اتل ما حرم ربكم عليكم الا تشركوا به شيئا(() به كار رفته ، چون شرك نورزيدن متعلق حرمت قرار گرفته ، با اينكه شرك ورزيدن حرام است ، نه شرك نورزيدن ، البته ما اين دو آيه را در جاى خود به وجه ديگرى نيز توجيه كرده ايم .


نقل از تفسیر المیزان
farhang Offline
#17 ارسال شده : 1402/01/11 10:57:39 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 922
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
اقوال چهارگانه در تفسیر ایه

"فرمود اين خداي سبحان مرجع همه است و همه به آنجا رجوع مي‌كنيد جمله ي بعد هم مناسب همين خواهد بود كه فرمود: (وَحَرَامٌ عَلَي قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاها أَنَّهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ).حرام در اينجا حرمت تشريعي نيست حرمت تكويني است يعني محروم كردن، ممنوع كردن. چند وجه براي اين معنا ذكر كردند:

1-اينها كه كافر بودند و به هلاكت رسيدند ديگر برنمي‌گردند، ديگر برنمي‌گردند يعني به دنيا برنمي‌گردند تا نظير (رَبِّ ارْجِعُونِ ٭ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحاً) باشد يعني دوباره به دنيا برنمي‌گردند كه جبران بكنند يُحتمل،

2- رجوع نمي‌كنند «مِن الكفر الي الاسلام، مِن الباطل الي الحق» يعني توبه نمي‌كنند اين درست است يعني اهل قريه آن ملّتي كه خداي سبحان تمام راههاي درون و بيرون را براي آنها باز كرد راه عقل و فطرت را از درون, راه وحي و نبوّت را از بيرون به سوي او باز كرد اينها به سوء اختيار خودشان بيراهه رفتند خداي سبحان چندين بار مهلت داد براي توبه و اِنابه بلكه برگردند ستّاري كرد بلكه برگردند, غفّاري كرد بلكه برگردند ولي اينها برنگشتند به جايي رسيدند كه بايد به مرحله ي هلاكت برسند فرمود اين گروهي كه سرنوشت شومشان را خودشان تنظيم كردند و مستحقّ هلاكت شدند و ما اراده كرديم اينها را هلاك كنيم يا اينها را هلاك كرديم اينها هرگز پشيمان نمي‌شوند مگر در قيامت, برنمي‌گردند به طرف ما مگر در قيامت آن وقت هم كه رجوع فايده ندارد.

3- يعني حرام است كه رجوع نكنند الي الله يعني ممتنع است كه رجوع نكنند الي الله بلكه يقيناً به الله مراجعه مي‌كنند اين طور نيست كه حالا اينها مُردند راحت شدند گفتند حالا ما (إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا) حالا كه مُرديم راحت مي‌شويم آنها كه دست به خودكشي مي‌زنند خيال مي‌كنند مرگْ راحتي است در حالي كه اوّلين لحظه ي عذاب آن وقتي است كه اين جان از بدن فاصله گرفته است.

4-دوتا روايتي است كه در تفسير علي‌بن‌ابراهيم آمده كه اين ایه مربوط به رجعت است. در رجعت طبق اين دوتا روايت آنها كه ايمانِ محض دارند برمي‌گردند يك، آنها كه كفرِ محض دارند و به هلاكت دنيا مبتلا نشدند برمي‌گردند دو، آنها كه كفر داشتند و به عذاب الهي مبتلا شدند و به هلاكت رسيدند آنها «لا يرجعون في الرجعة» سه، اينكه فرمود: (حَرَامٌ عَلَي قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاها أَنَّهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ) يعني امّتي كه كفر ورزيد و مستحقّ عذاب الهي شد و خداي سبحان آن قريه و اهلش را هلاك كرد و ويران كرد اينها در رجعت برنمي‌گردند خب اينها در رجعت براي چه برگردند اگر براي عذاب برگردند كه خب اين احساني است نسبت به اينها كه اينها در برزخ برنمي‌گردند كه دوباره معذّب بشوند اينها كه در رجعت برگردند كه نه در رديف انبياي‌اند نه در رديف مؤمنين خالص، اگر برگردند بايد عذاب ببيند شايد اين احساني باشد نسبت به اينها كه خدا دو بار اينها را عذاب نمي‌كند يك بار در دنيا قبل از مرگ اينها را هلاك كرده دوباره در رجعت برگردند و معذّب بشوند اين‌چنين نيست ولي يكي از محتملات همين است كه آنها در رجعت بخواهند برگردند و ايمان بياورند شدني نيست، گذشته را جبران بكنند شدني نيست. اما ظاهر (حَتَّي إِذَا فُتِحَتْ) معنايش اين است كه اينها (لاَ يَرْجِعُونَ) تا اين وقت (حَتَّي إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ)"

تفسیر تسنیم

سیدکاظم فرهنگ
farhang Offline
#18 ارسال شده : 1402/02/08 08:52:48 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 922
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال

وَ حَرٰامٌ عَلىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنٰاهٰا أَنَّهُمْ لاٰ يَرْجِعُونَ‌. اين آيه پاسخ به يك پرسش مقدّر است: مشركانى كه از مردم قريه‌هايى بودند كه ما آنان را براثر كفرشان هلاك كرديم، آيا خداوند پس از مرگ، بار دوم آنها را زنده و در آخرت هم همانند دنيا
عذابشان خواهد كرد يا خير؟

خدا در پاسخ اين پرسش مى‌گويد: تمام مردم، بدون استثنا، در روز قيامت به‌سوى خدا بازمى‌گردند، حتى كسانى كه او آنها را در دنيا به سبب گناهانشان هلاك كرده است و عدم بازگشت آنان به‌سوى خدا پس از مرگ ناممكن است، بلكه ناچار بايد در روز قيامت محشور گردند.

پرسش: آيا خداوند پس ازآن‌كه آنان را در دنيا مجازات كرد، در آخرت نيز آنها را به دليل كفرشان مجازات خواهد كرد؟ و آيا ممكن است يك گناه دو مجازات داشته باشد؟

پاسخ: هلاك كردن آنان در دنيا مجازات تكذيب بوده، زيرا آنان پيامبرانى را كه با معجزات به‌سوى ايشان آمدند تكذيب كردند، چنان‌كه اين سخن خداوند بر اين موضوع دلالت دارد: «قوم نوح را چون پيامبران را تكذيب كردند، غرق كرديم». و نيز اين سخن خدا: «پيش از آنها قوم نوح و اصحاب رسّ و ثمود تكذيب كرده بودند و قوم عاد و فرعون و قوم لوط و اصحاب ايكه و قوم تبّع، همه پيامبران را دروغ شمردند و مستحق وعدۀ عذاب من شدند». و ديگر آيات. امّا عذاب آخرت براثر خود كفر و نيز ساير گناهان است؛ همانند دروغ، ستم و... بنابراين، مجازات متعدد در برابر گناهان متعدد است، نه براى گناه واحد.

تفسير کاشف محمدجواد مغنیه ، جلد 5 ، صفحه 486

سیدکاظم فرهنگ
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.312 ثانیه ایجاد شد.