رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
مراحل مختلف تولد انسان از طينت تا نطفه و علقه و جنين و مرگ و بعث
در ايات مختلفي از قران به مراحل خلقت انسان،دوران زندگي و سپس مرگ و حشر اشاره شده است.
يكي از سوره هايي كه مراحل تولد انسانها را به تفصيل بيان كرده،سوره مومنون است
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ ﴿۱۲﴾
انصاریان: و یقیناً ما انسان را از [عصاره و] 1-چکیده ای از گِل آفریدیم،
ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَكِينٍ ﴿۱۳﴾
قمشهای: آنگاه او را2- نطفه گردانیده و در جای استوار (صلب و رحم) قرار دادیم.
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ﴿۱۴﴾
قمشهای: آنگاه نطفه را علقه و علقه را گوشت پاره و باز آن گوشت را استخوان ساختیم و سپس بر استخوانها گوشت پوشانیدیم (و پیکری کامل کردیم) پس از آن (به دمیدن روح پاک مجرد) خلقتی دیگرش انشا نمودیم؛ آفرین بر (قدرت کامل) خدای که بهترین آفرینندگان است.
سپس نطفه را به صورت 3-علقه (خون بسته) و علقه را به صورت 4-مضغه (چيزي شبيه گوشت جويده) و مضغه را به صورت 5-استخوانهائي در آورديم، و 6-سپس بر استخوانها گوشت پوشانیدیم 7-از آن پس آن را آفرينش تازه اي ايجاد كرديم(به دمیدن روح پاک مجرد) ، بزرگ است خدائي كه بهترين خلق كنندگان است!
ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ ﴿۱۵﴾
انصاریان: 8-سپس همه شما بعد از این می میرید.
ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ ﴿۱۶﴾
انصاریان: 9-آن گاه شما مسلماً روز قیامت برانگیخته می شوید.
كلمات كليدي: خلقت نطفه علقه مرگ حشر بعث
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
مراحل رشد جنيني و زندگي انساني:دميده شدن روح در چه زماني است؟ در سوره هاي حج و غافر نيز به مراحل زندگي انسان اشاره شده است
الحج(5) يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ ۚ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ۖ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّىٰ وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا ۚ وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ
ترجمه : اى مردم، اگر در باره برانگيخته شدن در شکّيد، پس [بدانيد] که ما شما را از خاک آفريدهايم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آنگاه از مضغه، داراى خلقت کامل و [احياناً] خلقت ناقص، تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانيم. و آنچه را اراده مىکنيم تا مدتى معين در رحمها قرار مىدهيم، آنگاه شما را [به صورت] کودک برون مىآوريم، سپس [حيات شما را ادامه مىدهيم] تا به حد رشدتان برسيد، و برخى از شما [زودرس] مىميرد، و برخى از شما به غايت پيرى مىرسد به گونهاى که پس از دانستن [بسى چيزها] چيزى نمىداند. و زمين را خشکيده مىبينى و[لى] چون آب بر آن فرود آوريم به جنبش درمىآيد و نمو مىکند و از هر نوع [رستنيهاى] نيکو مىروياند.
غافر(67) هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا ۚ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّىٰ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
ترجمه : او همان کسى است که شما را از خاکى آفريد، سپس از نطفهاى، آنگاه از علقهاى، و بعد شما را [به صورت] کودکى برمىآورد، تا به کمال قوّت خود برسيد و تا سالمند شويد، و از ميان شما کسى است که مرگ پيشرس مىيابد، و تا [بالاخره] به مدتى که مقرّر است برسيد، و اميد که در انديشه فرو رويد.
همان طور كه مي بينيم اين دو ايه با سوره مومنون داراي اشتراكاتي هستند و هركدام به مراحل اشاره كرده اند ولي در مجموع ،مكمل هم هستند
لذا مراحل تطور هر انساني تا زمان مرگ باين ترتيب است:
طينت خاكي
نطفه
علقه
مضفه(گوشت جويده شده)
استخوان
روياندن گوشت بر استخوان
انشاي خلقي جديد(دميدن روح)
خروج از رحم بصورت طفل
بلوغ و جواني
پيري
و مرگ
در خصوص زمان دميده شدن روح به جنين،نكات زير قابل تامل است:
1- در تفاسير منظور از «ثم انشاناه خلقا آخر» مرحله دميدن روح در جنين تفسير شده است: «در مراحل پنجگانهاي كه براي آفرينش انسان در آيات فوق ذكر شده همه جا تعبير به" خلق" شده است، اما هنگامي كه به آخرين مرحله ميرسد تعبير به" انشاء" ميكند. اين تعبير نشان ميدهد كه مرحله اخير با مراحل قبل (مرحله نطفه و علقه و مضغه و گوشت و استخوان) كاملا متفاوت است مرحلهاي است مهم كه قرآن از آن سر بسته ياد كرده و تنها ميگويد:" سپس ما به آن آفرينش تازهاي داديم" و بلا فاصله پشت سر آن" فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ" ميگويد.
اين همان مرحله اي است كه جنين وارد مرحله حيات انساني ميشود، حس و حركت پيدا ميكند، و به جنبش در ميآيد كه در روايات اسلامي از آن تعبير به مرحله" نفخ روح" (دميدن روح در كالبد) شده است.» تفسير نمونه
2-در رواياتي كه در باب كيفيت خلقت انسان در كتب روايي آمده است، هر يك از مراحل شكل گيري جنين از نطفه به بعد را چهل روز شمرده است كه از آنها استفاده مي شود دميدن روح در جنين وقتي است كه چهار ماه او كامل شود. به عنوان نمونه در روايتي آمده است:
«قال أبو جعفر(ع) إن النطفة تكون في الرحم أربعين يوما ثم تصير علقة أربعين يوما ثم تصير مضغة أربعين يوما فإذا كمل أربعة أشهر بعث اللَّه ملكين خلاقين....»(4)؛ امام باقر(ع) فرمودند نطفه چهل روز در رحم است سپس در مدت چهل روز تبديل به علقه مي شود و سپس در مدت چهل روزديگر مضغه مي شود. پس هر گاه چهار ماه كامل شد، خداوند دو ملك خلق را مي فرستد ...
3-"حال سؤال این است که، نطفه انسان از آغاز که در رحم قرار میگیرد و قبل از آن، یک موجود زنده است، بنابراین نفخ روح چه معنی دارد؟
در پاسخ میگوییم، در آغاز که نطفه منعقد میشود تنها دارای یک نوع « حیات نباتی» است. یعنی فقط تغذیه و رشد و نمو دارد، ولی از حس و حرکت که نشانه « حیات حیوانی» است و همچنین قوه ادراکات که نشانه « حیات انسانی» است در آن خبری نیست. و با تکامل، نطفه در رحم به مرحلهای میرسد که شروع به حرکت میکند و تدریجاً قوای دیگر انسانی در آن زنده میشود. و این همان مرحلهای است که قرآن از آن تعبیر به نفخ روح میکند."نقل از وب سايت ويكي پرسش ویرایش بوسیله کاربر 1397/09/28 10:56:17 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
مراحل مختلف احیا و اماته در قرآن -چند موت و حیاه داریم؟
در ایات و سوره های زیر مراحل کلی و عمومی تغییر انسانها بین مرگ و زندگی بدین گونه بیان شده است:
الروم(40) اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ۖ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَفْعَلُ مِنْ ذَٰلِكُمْ مِنْ شَيْءٍ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ترجمه : خدا همان کسى است که شما را آفريد، سپس به شما روزى بخشيد، آنگاه شما را مىميراند و پس از آن زنده مىگرداند. آيا در ميان شريکان شما کسى هست که کارى از اين [قبيل] کند؟ منزه است او، و برتر است از آنچه [با وى] شريک مىگردانند.
الحج(66) وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ۗ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَكَفُورٌ ترجمه : و اوست که شما را زندگى بخشيد، سپس شما را مىميراند، و باز زندگى [نو] مى دهد. حقا که انسان سخت ناسپاس است.
الجاثية(26) قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ترجمه : بگو: «خدا[ست که] شما را زندگى مىبخشد، سپس مىميراند، آنگاه شما را به سوى روز رستاخيز -که ترديدى در آن نيست- گرد مىآورد، ولى بيشتر مردم [اين را] نمىدانند.»
البقرة(28) كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ترجمه : چگونه خدا را منکريد؟ با آنکه مردگانى بوديد و شما را زنده کرد؛ باز شما را مى ميراند [و] باز زنده مىکند؛ [و] آنگاه به سوى او بازگردانده مىشويد.
نکته مشترک بین انها این است که ابتدا خداوند به انسان(در حالیکه میت بوده) حیات داده سپس او را می میراند و مجددا زنده می کند سپس بسوی خدا جهت حساب کتاب میرود.
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
آيا موت و حيات برزخي هم داريم؟ايا ارواح برزخي مي ميرند؟
قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَىٰ خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ میگویند: (پروردگارا، دو بار ما را به مرگ رسانیدی و دو بار ما را زنده گردانیدی. به گناهانمان اعتراف کردیم؛ پس آیا راه بیرونشدنی (از آتش) هست؟) سوره غافر آیه 11 فکر کنم بشه به این ایه استناد کرد که میتونه موت برزخی هم باشه
قالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ
فرمود: (فرود آیید، که بعضی از شما دشمن بعضی (دیگر)ید؛ و برای شما در زمین، تا هنگامی (معیّن) قرارگاه و برخورداری است.) سوره اعراف آیه 24 قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ فرمود: (در آن زندگی میکنید و در آن میمیرید و از آن برانگیخته خواهید شد..) سوره اعراف آیه 25
با توجه به این آیه همه این مراحل در روی کره ی زمین ا ست مرگ اول ومرگ دوم وحیات اول وحیات برزخی
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
سلام ممنون از شما 1- ايه سوره غافر مخصوص كافران است.مومنان و صالحان،فقط يك مرگ دارند از مقايسه آيه زير در سوره دخان با ايه 11 سوره غافر در مي يابيم كه متقين به جز مرگ دنيا ،مرگي ندارند.إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ ..... لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَى وَوَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ سوره دخان لذا نمي توان گفت همه انسانها ،موت و حيات برزخي دارند. آنچه كه عمومي است و در ايات بالا(سوره هاي روم ،حج و بقره مشاهده ميشود)يك حيات،يك موت و سپس حيات مجدد است.2- ايات سوره اعراف ،فقط به زندگي دنيا،مرگ و حشر كه در زمين است اشاره دارد. و به برزخ اشاره ندارد. هم چنين نشان ميدهد كه در زمان خروج از زمين(حشر و نفخه دوم)هنوز زمين تغيير نكرده است.ویرایش بوسیله کاربر 1397/10/02 09:45:12 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/07/06 ارسالها: 27
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
به نام خدا با سلام بر شما
۱- ایه سوره غافر، ناظر راجع به رجعت است یعنی دوبار موت و حیات دنیوی.
۲-در برزخ،حیات نیست.فقط موت است.
حی،کسی است که میتواند اعمال قدرت کند .در برزخ،ادراک هست اما قدرت رفتار نیست
لذااز بعد از مرگ دنیا تا حشر،فقط موت است
|
سیدمحسن میرباقری |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
معنای موت و حیات در لغت نامه ها و قاموس های قرانی
[قاموس قران - حي: ؛ ج ۲، ص: ۲۱۰ - صفحه۵۲۸] زنده آنست كه چهار عمل جذب، دفع، حركت و توليد مثل داشته باشد مثل انسان و حيوان و علف زنده. و اگر داراي اين خواصّ نباشد مرده است.
حيات در كلام اللّٰه مجيد به حيات عادي انسان و حيوان و نبات، و بحيات ديني و ايماني گفته شده مثل وَ أَوْصٰانِي بِالصَّلٰاةِ وَ الزَّكٰاةِ مٰا دُمْتُ حَيًّا مريم: ۳۱ و نحو وَ جَعَلْنٰا مِنَ الْمٰاءِ كُلَّ شَيْ ءٍ حَيٍّ انبياء: ۳۰ و نحو أَ وَ مَنْ كٰانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْنٰاهُ وَ جَعَلْنٰا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النّٰاسِ انعام: ۱۲۲ كه در اين آيه مراد از «احييناه» حيات ديني و بصيرت است. و نيز بحيات آخرت اطلاق شده مثل يَقُولُ يٰا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيٰاتِي فجر: ۲۴ و هكذا بآدم فهيم و عاقل حيّ گفته شده لِيُنْذِرَ مَنْ كٰانَ حَيًّا وَ يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَي الْكٰافِرِينَ يس: مٰا هٰذِهِ الْحَيٰاةُ الدُّنْيٰا إِلّٰا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدّٰارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوٰانُ لَوْ كٰانُوا يَعْلَمُونَ عنكبوت: ۶۴. در مجمع از ابو عبيده نقل ميكند كه حيوان (بر وزن قمران) و حيات هر دو بيك معني است قاموس نيز چنين گويد. يعني: اين زندگي دنيا فقط مشغوليّت و بازيچه است و خانۀ آخرت آن زندگي حقيقي است ايكاش ميدانستند.
در اقرب نقل است كه مراد از آن حياتي است كه مرگ در پي ندارد. اللّٰهُ لٰا إِلٰهَ إِلّٰا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ بقره: ۲۵۵- آل عمران: ۲ وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ طه: ۱۱۱ وَ تَوَكَّلْ عَلَي الْحَيِّ الَّذِي لٰا يَمُوتُ فرقان: ۵۸ هُوَ الْحَيُّ لٰا إِلٰهَ إِلّٰا هُوَ غافر: ۶۵. حيّ از اسماء حسني است و آن صفت مشبهه است و دلالت بر دوام و ثبات دارد. حيات خداوند عين ذات اوست، حيات همۀ موجودات از خداست و از آنها قابل انفكاك است ولي حيات خدا از خدا قابل انفكاك نيست. دليل اين مطلب قيد الَّذِي لٰا يَمُوتُ است كه گذشت يعني: زنده ايكه هرگز مرگ ندارد
کتاب التحقیق فی کلمات القران موت از ریشه موت: موت؛ انتفاء (نبود) حيات است و حيات در هر چيزي به مقتضاي ذات و خصوصيات وجودش است و بر حسب تنوّع موجودات - از مراتب جمادات، گياهان، حيوانات، انسان، ملائكه و ماوراء آن از عوالم عقول - انواع مختلفي دارد و معناي جامع در مفهوم حيات؛ تحقق همه آن چيزي است كه قِوام (برپايي) شيء با آن حاصل ميشود و از جمله اين اجزاء در هر نوعي از موجودات: آخرين جزء است كه شيء بدن شيء را تامّ ميكند و از جانب خداي متعال افاضه ميشود و اين همان قوه روحاني است كه به هر چيز بر حسب مقامش، از سوي خداي عزيز داده ميشود و اين همان است كه از آن به روح، نفحه رحماني و نفخه الهي تعبير ميشود. به ماده روح مراجعه شود.
پس موت (مرگ) به انتفاي (نبود) دو چيز تحقق مييابد يا با حدوث اختلال و فساد در اجزاي اشياء و نظم و خصوصيات آنها - مانند: نقص، مرض و پراكندگي - يا پديد آمدن اختلال و فساد در حالت ارتباط و تعلق روح مانند: قطع نفخ و توجه الهي - پس موت هم مانند حيات، امري واحد و كلّي است و هر يك از آنها از جهت مصاديق و انواع متفاوتاند.سوره نحل آيه 65: وَاللَّـهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا، و خدا از آسمان آبی فرود آورد و با آن زمين را پس از پژمردنش زنده گردانيد.سوره يس آيه 33: وَآيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا، و زمين مرده، برهانی است برای ايشان، كه آن را زنده گردانيديم و دانه از آن برآورديم.سوره مباركه انعام آيه 95: إِنَّ اللَّـهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَی يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ، خدا شكافنده دانه و هسته است. زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون میآورد.سوره مباركه مؤمنون آيه 82: قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ، گفتند: آيا چون بميريم و خاك و استخوان شويم، آيا واقعاً باز ما زنده خواهيم شد؟
حيات اصل الواحد در اين ماده، آن چيزي است كه مقابل مَمات (مردن) است و از آثار آن حركت داشتن و حس داشتن است و در قرآن كريم در مقابل موت و هلاك قرار دارد و حيات يا در نباتات است كه همان حيات نباتي است و يا در حيوان و يا در انسان است و يا مطلق حيات است و يا حيات معنوي و يا در جهان آخرت است و يا درباره خداي تعالي به كار ميرودویرایش بوسیله کاربر 1398/01/11 03:19:46 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
منظور از دوبار احيا كه كافرين در جهنم مي گويند،چيست؟
مراد از دو اماته و دو احياء در سخن كفار در جهنم : ربنا امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين ... و وجوه مختلف در اين باره
و مراد از اينكه گفتند: ((امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين : دو بار ما را ميراندى و دو بار زنده كردى (( - به طورى كه بعضى گفته اند - ميراندن در آخرين روز زندگى دنيا و زنده كردن در برزخ است و سپس ميراندن از برزخ ، و زنده كردن در قيامت براى حساب است .
پس آيه شريفه كه سخن از دو ميراندن و دو زنده كردن دارد، اشاره به ميراندن بعد از زندگى دنيا و ميراندن بعد از زندگى در برزخ ، و احياى در برزخ ، و احياى در قيامت مى كند، چون اگر زندگى در برزخ نبود، ديگر ميراندن دومى تصور صحيحى نداشت ، چون هم ميراندن بايد بعد از زندگى باشد و هم احيا بايد بعد از مردن و هر يك از اين دو بايد مسبوق به خلافش باشد و گرنه ((اماته (( و ((احياء(( نمى شود.
در نتيجه زندگى داراى سه مرحله مى شود: يكى زندگى در دنيا، دوم در برزخ ، سوم در قيامت ، و كفار در اين كلام خود متعرض حيات دنيوى نشده اند، و گرنه مى بايستى گفته باشند: ((و اءحييتنا ثلاثا : و ما را سه زندگى دادى (( با اينكه زندگى دنيا هم احيا بود، براى اينكه اين زندگى هم بعد از مرگ يعنى بعد از دورانى واقع شده ، كه هنوز روح در بدن دميده نشده .
و علتش اين است كه : مرادشان از احيا آن احيايى بوده كه باعث پيدا شدن يقين به معاد گشته ، و آن عبارت است از احياى در برزخ ، و احياى در قيامت .
نقل از تفسير الميزان
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
ایا دو نفخ صور داریم یا سه تا؟ ایات سوره یس، نفخه سوم را هم تایید می کند
وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ {48} و مىگويند اگر راست مىگوييد پس اين وعده [عذاب] كى خواهد بود {48} مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ {49} جز يك فرياد [مرگبار] را انتظار نخواهند كشيد (همانند اصحاب قریه)كه هنگامى كه سرگرم جدالند غافلگيرشان كند {49} فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ {50} آنگاه نه توانايى وصيتى دارند و نه مىتوانند به سوى كسان خود برگردند {50} وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ {51} و در صور دميده خواهد شد پس بناگاه از گورهاى خود خارج شده به سوى پروردگار خويش مىآيند {51} قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ {52} مىگويند اى واى بر ما چه كسى ما را از آرامگاهمان برانگيخت اين است همان وعده خداى رحمان و پيامبران راست مىگفتند {52} إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ {53} [باز هم] يك فرياد است و بس و بناگاه همه در پيشگاه ما حاضر آيند {53} فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ {54} امروز بر كسى هيچ ستم نمىرود جز در برابر آنچه كردهايد پاداشى نخواهيد يافت {54}
-صیحه واحده در ایه 49 چیست؟ عذاب دنیایی یا نفخه صور اول یا مرگ انفرادی؟ برخی مفسران، صیحه واحده در ایه 49 را منطبق بر نفخ صور اول دانسته اند اما درست نیست زیرا مخاطبان اصلی آیات که مشرکان زمان پیامبر بوده و در طول سوره نیز مورد خطاب و نکوهش بوده اند، در زمان نفخ صور نخست زنده نیستند که در حال جدال باشند یا بتوانند به خانواده شان توصیه کنند. ایات به زمان مرگ انها اشاره دارد که با توجه به لفظ صیحه واحده و بیان داستان اصحاب قریه در ابتدای سوره و نیز ایه قبل که وعده خدا را به تمسخر میگرفتند، بر مرگ خاص انها بعنوان عذاب دلالت دارد که میتواند بر کل قوم یا گروهی از قوم نازل شود. ایات در ابتدا بیان میکند که این عذاب خدا انها را فرامیگیرد که هیچ فراری هم از ان ندارند. سپس با نفخ صور زنده میشوند و صدق دعوت رسولان را تایید می کنند و سپس همه در محضر خدا جمع می شوند.
-ایا صیحه واحده ذکر شده در ایه 53، همان نفخ صور ایه 51 است یا متفاوتند ؟ مشهور ان است که دو صیحه یا دو نفخه در قیامت داریم .و مفسران هم صیحه ایه 53 را همان نفخ صور دوم دانسته اند. سوره زمر هم حداقل دو نفخه را تایید می کند. اما از آیات سوره یس میتوان صیحه سوم را هم برداشت کرد. یعنی با نفخه اول ، همه می میرند با نفخه دوم ،همه از قبرها بیرون می ایند و زنده میشوند و بعد از مدتی که از گیجی و تعجب و بهت انسانها گذشت، با صیحه سومی جمع میشوند و به حسابها رسیدگی میشود. ایات 83 و84 سوره نمل نیز موید این برداشت است که مجتمع شدن همه نزد خدا مدتی بعد از زنده شدن و حشر است.
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.