رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
فهم آيه 42 سوره قاف:آيا انسان بعد از مرگ،مي بيند و مي شنود؟ يك سئوال از سوره قاف
در ايه يوم يسمعون الصيحه بالحق ذلك يوم الخروج
فاعل يسمعون،كيست؟ارواح برزخي؟ يا افراد مقارن با صيحه اول و قبل از موت عمومي؟
اين ايه به صيحه اول اشاره دارد يا نفخ صور دوم؟
تفوات صیحه های قیامت با هم چیست؟سيدكاظم فرهنگ كلمات كليدي:صيحه قاف نفخ روح موت برزخ صعق فزع ویرایش بوسیله کاربر 1399/01/06 09:47:15 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
سلام
منظور همه هستند با صور اول همه در حالت صعق قرار میگیرند و با صور دوم همه برانگیخته میشوند ______________
وَيَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ ﻭ (ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﻭﺭﻳﺪ) ﺭﻭﺯﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ «ﺻﻮﺭ» ﺩﻣﻴﺪﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﺗﻤﺎم ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺩﺭ ﻭﺣﺸﺖ ﻓﺮﻭ ﻣﻲ ﺭﻭﻧﺪ، ﺟﺰ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ; ﻭ ﻫﻤﮕﻲ ﺑﺎ ﺧﻀﻮﻉ ﺩﺭ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺍﻭ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ! (٨٧) النمل
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَىٰ فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُونَ
ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭ ﺩﻣﻴﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ، ﭘﺲ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ صعق میشود ، ﻣﮕﺮ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﺻﻮﺭ ﺩﻣﻴﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ، ﻧﺎﮔﺎﻩ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮ ﭘﺎﻯ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ [ ﻣﺎﺕ ﻭ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺳﻮ ] ﻣﻰ ﻧﮕﺮﻧﺪ [ ﻛﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎم ﻛﺎﺭﺷﺎﻥ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ! ](68)
در آیات صعق ، مرگ ترجمه شده که درست نیست
در زمان صور اسرافیل اول همه ( برزخیان و افرادی که در روی زمین هستند) به حالت صعق در می آیند
و با صور اسرافیل دوم همه از حالت صعق خارج میشوند
منظور از همه یعنی تمام افراد مرده (زنده در برزخ) و زنده (روی زمین)هستند
زمان صور اول مشخص نیست همانطور که زمان ظهور امام زمان ع مشخص نیست
در مورد کلمه صعق بهترین حالتی که میشه گفت ، حالتی مثل بیهوشی هست
اگر منظور از صعق مرگ بود ، در مورد برزخیان مرگ ۲ بار شامل اونها میشد
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
بيهوشي ارواح،يعني چه؟ ارواح،بيهوش مي شوند و بعد صداي صيحه را مي شنوند؟
يك سئوال كلي تر افراد مرده،چه قابليتهايي دارند؟ ايا مي شنوند؟ ايا مي بينند؟ چه تفاوتهايي با فرد زنده دارند؟(بر اساس آيات قرآن)
سید کاظم فرهنگ
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
طبق آیه ای که حضرت ابراهیم علیه السلام از خدای متعال در خواست کرد که زنده شدن مردگان را ببیند؛ به آن حضرت گفته شد هر یک از پرندگان را 《بخوان》.
بنده از این آیه برداشت می کنم که مردگان می شنوند در صورت خواست خدای متعال.
از ء سربازء گمنام ء
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
البته ان ،مورد معجزه است و استثنا ما همين الان اگر پرندگان زنده را فرا بخوانيم،ايا به سويمان مي ايند?
اگر خدا بخواهد كه هر امري ممكن است.
سئوال ما در واقع اين است كه ايا انسان ميت،(در واقع روح او)قابليت شنيدن و ديدن دارد؟ يعني الان ارواح اموات ميشنوند؟اگر بله،خب در لحظه نفخه صور هم ميتوانند اگر خير،پس يعني شنيدن ،مستلزم بدن ماديست كه ان هم پس از محشور شدن رخ ميدهد نه قبل از ان
✒سید کاظم فرهنگ
ویرایش بوسیله کاربر 1397/10/24 07:42:53 ق.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
آیا پیامبر با مردگان سخن گفته است؟ پاسخ سخن گفتن پیامبر با کشتگان جنگ بدر: بعد از پایان جنگ بدر و دفن شهدای مسلمانان پیامبر دستور داد که کشتگان مشرکین را در چاهی بریزند. وقتی اجساد آنان در چاه قرار گرفت، پیامبر گرامی اسلام آنان را یکیک به نام صدا زد و فرمود: ای اباجهل، عتبه، شیبه، امیة! آیا آنچه را که پرودگار شما وعده داده بود، حق و پابرجا یافتید؟ من آنچه پروردگارم وعده داده بود، حق و حقیقت یافتم . در این موقع گروهی از مسلمانان گفتند: آیا کسانی را که مردهاند، صدا میزنید؟ پیامبر فرمود: «والذی نفسی بیده ما أنتم بأسمع لما أقول منهم ولکنهم لایقدرون أن یجیبوا؛ قسم به کسی که جانم در دست او است! شما شنواتر از آنها به آنچه میگویم نیستید، اما آنها نمیتوانند پاسخ دهند». در میان اهل سنت اصل این روایت از مسلمات است. هر چند عایشه شنیدن کشتگان را نمیپذیرد و معتقد است که پیامبر فرموده «آنان میدانند آنچه به آنها میگویم، حق است»، اما اصل روایت را انکار نکرده و نهایت اختلافی که میان نقلهای مختلف آن وجود دارد وجود کلمه «الآن» در برخی از نقلهاست که موجب شده برخی آن را دلیل بر عدم سماع کشتگان در غیر آن موقع بدانند.
از ء سرباز ء گمنام ء
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
سلام با فرض صحت سندي و دلالي اين حديث،ميتوان نتيجه گرفت كه ارواح،قابليت شنوايي دارند.اما قابليت حرف زدن،خير بقيه قابليتها،چطور؟ از ايات قران،چه استفاده اي مي توان كرد در اين موضوع؟
✒سید کاظم فرهنگویرایش بوسیله کاربر 1397/10/24 07:42:06 ق.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
سلام جناب فرهنگ
همانطور که در دنیا بدن داریم ، در برزخ و بهشت نیز بدن متناسب با برزخ و بهشت داریم
به محض مرگ ما وارد بدن برزخی میشویم
و حتی بلافاصله پس از مرگ عذاب کافران شروع میشود _______________
الأنفال وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺒﻴﻨﻲ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺟﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻲ ﺯﻧﻨﺪ ﻭ (ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ:) ﺑﭽﺸﻴﺪ ﻋﺬﺍﺏ ﺳﻮﺯﻧﺪﻩ را
(٥٠) الانفال
reza.m
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
1-يضربون وجوههم در ايه به لحظه توفي روح در همين دنيا اشاره دارد نه بعد از مرگ ضمن اينكه اين ايه مربوط به جنگ بدر است و ميتواند حاكي از ان باشد كه برخي كافران لجوج مستحق عذاب،بلافاصله بعد از مرگ عذاب جهنمي شان شروع ميشود و اين،مخصوص همه نيست.
2- فرمودين صعق يعني بيهوشي.برزخيان هم حتي اگر بدن داشته باشند،مصعوق ميشوند. چگونه صيحه را در حالت بيهوشي مي شنوند؟
3-قران،دلالتي بر بدن برزخي ندارد.قران،حالت انسان بعد از موت دنيوي را با اسم ميت خطاب كرده و بعد از حشر و نفخه دوم را احيا.
✒سیدکاظم فرهنگویرایش بوسیله کاربر 1397/11/01 02:16:36 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
پيامبر صلى الله عليه و آله : فانّ احدكم اذا مات فقد قامت قيامته يرى ما له من خير و شر هرگاه يكى از شما بميرد، قيامتش برپا مى شود و خوبى ها و بدى هاى خود را مى بيند. ارشادالقلوب ، ج1 ، ص64
✒reza.m
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
اين حديث اشاره به برزخ دارد كه قيامت هر شخص است نه قيامت عمومي
اما ميتواند مويد امكان ديدن يا درك در ارواح باشد.
✒سید کاظم فرهنگ
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
اگر با مثال بخواهم توضیح بدهم : فرض کنید شخصی با یک شوک شدید بیهوش شده است این شوک میتواند به هر دلیلی که غیر قابل تحمل باشد اتفاق بیفتد(خبر غیر قابل تحمل ، صدای غیر قابل تحمل ، ضربه غیر قابل تحمل و ...) وقتی به شخص شوک وارد میشود آنچنان فشاری را متحمل میشود که برای مدت زمانی هوشیاری خود را از دست میدهد در این حالت نمیتوان با تحریکهای کوچک مجددا شخص را هوشیار کرد اما با یک شوک شدید دیگر ، میتوان او را هوشیار کرد مانند ریختن یک لیوان آب روی صورت و یا یک صدای بلند دیگر که باعث یک شوک جدید و هوشیاری طرف میشود حتی وقتی ما خواب هستیم صداهای اطراف را نمیشنویم و با صداهای کم بیدار نمیشویم اما یک صدای بلند مانند صدای زنگ ساعت یا موبایل میتواند ما را از حالت خواب بیدار کند امیدوارم توانسته باشم منظورم را برسانم
✒reza.m
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
سلام جناب فرهنگ. به گمانم آیه روشن است روزی که آن بانگ را می شنوند همان روز خروج است در نتیجه آن بانگ باید صیحه دوم باشد. در چنین شرایطی بافرض وجود عالم برزخ ارواح برزخی نیز حیاتی ندارند. و آدمیان با صیحه دوم به تعبیر قرآن از خاک برمیخیزند. وقتی کل شیء هالک الا وجهه چه فرقی میکند فاعل ارواح برزخی باشند یا آدمیانی که باید از خاک برخیزند. ممکن است بگویید اگر همه مردهاند پس دیگر کسی نیست که بشنود به گمانم کلام وحی را در این موارد باید کاملاً عرفی فهمید درست مانن و امره اذا اراد شیئاً فانما یقول له کن فیکون در این آیه نیز میتوان پرسید وقتی چیزی نیست و قرار است خلق شود پس مخاطب «کن» چیست یا کیست. به نظرم این تعابیر را باید استعاری فهمید یعنی آدمیان در روز حساب باید زنده شوند. و زنده می شوند خداوند از این فرایند با استعاره صیحه و یا نفخ صور و شنیدن و برخاستن از زمین تعبیر کرده است. همان گونه که در آیهای که آوردم تعبیر کاملاً استعاری است. وگرنه چیزی که نیست چگونه مورد خطاب قرار میگیرد؟ به نظر من همه آیات مربوط به قیامت و بهشت زبان استعاری دارند
✒محسن آرمین
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
سلام جناب آرمين
و تشكر از توجه و پاسخ شما
1- فرموديد:بافرض وجود عالم برزخ ارواح برزخی نیز حیاتی ندارند
به نظرم يكي از نكات تعيين كننده،اين موضوع است كه فرق ميت با حي چيست؟ برخي ايات قران و روايات،مويد اين است كه ارواح يا اموات،قابليت شنيدن و ديدن و ادراك را دارند اما توان عمل ندارند.
در اين صورت مي تواند ايه سوره قاف ،بر انها هم (حتي بدون استعاري دانستن آن) منطبق باشد.
2-فرموديد:چه فرقی میکند فاعل ارواح برزخی باشند یا آدمیانی که باید از خاک برخیزند.
درست است .هر دوي اينها يك مصداق و در يك دوره است اما سئوال من بر افتراق بين اينها و زندگان زمان وقوع نفخه اول،مبتني بود
طبق ايه زير در سوره زمر
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَىٰ فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُونَ
بعد از نفخه اول ،همه مي ميرند جز من شاءالله
اگر براي ارواح ،ادراك و امكان شنيدن قايل نباشيم،در اين صورت تنها زنده ماندگان بين دو نفخه هستند كه صيحه را مي شنوند و حوادث مقارن صيحه دوم را خواهند ديد.
3- نكته انتهايي تون در مورد استعاره نيز ميتواند درست باشد.بايد در مقايسه با ساير ايات مرتبط ،ميتوان انرا كنترل كرد.
✒سید کاظم فرهنگویرایش بوسیله کاربر 1397/11/01 03:09:15 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,036 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
با سلام و تشكر از همه دوستان مشاركت كننده در اين بحث
با توجه به مطالعه نظرات مختلف،به نظرم اين گونه ميتوان جمع بندي كرد:
ایه 42 در ادامه ایات قبل است که پیامبر را به فاصبر علی ما یقولون توصیه کرد و ضمیر فاعلی یقولون نیز به کفار منکر معاد (در ایات 2و3 سوره )برمیگردد.
این ایات خطاب به پیامبر است که ضمن توصیه او به صبر در برابر انکارها و تکذیبهای مخالفان،بر وعده الهی عذاب انها پس از خروج از قبرها و حشر در قیامت تاکید میکند.
با توجه به اینکه این مخالفان پیامبر در زمان قیامت،سالها و قرنهاست که مرده اند،این آیه موید ان است که ارواح انها(در برزخ) قابلیت درک صدای عظیم صیحه مقارن با قیامت(نفخ صور دوم) را دارا هستند. هم چنین با توجه به ادامه ایات که به یوم الخروج و حشر اشاره کرده،لذا این صیحه مقارن با نفخه صور دوم است نه نفخه اول.لذا ایه نمی تواند بر زندگان معاصر وقوع نفخه اول یا همین کافران در صورتیکه مشمول رجعت شده باشند، حمل گردد.
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,036 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
در سوره طور در پست شماره 6 سئوال زیر مطرح شد
:در ایه فذرهم حتی یلاقو یومهم الذی فیه یصعقون، منظور از این روز،کدام روز است؟منظور از عذاب ديگر در آيه چيست؟
که تا حدودی مشابه موضوع این صفحه و بحث نفخه های دوگانه صور هست.
جهت مطالعه به لینک زیر مراجعه نمایید.مفهوم یصعقون در سوره طور چیست؟ |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
مفهوم صعق چيست؟ ايا بيهوشي است يا مرگ؟
صعق: شدت صوت رعد. در اقرب گفته: «صعق الرّعد صعقا: اشتدّ صوته» قاموس آنرا شدت صوت گويد. در صحاح هست: «حمار صعق» (بر وزن كتف) يعني الاغ شديد الصوت. بعقيدۀ راغب صاعقه و صاقعه هر دو بمعني صيحۀ بزرگ اند مگر آنكه صقع در صوت اجسام زميني و صعق در صداي اجسام علوي است … و صاعقه صوت شديد جوّ است. پس، صعق (بر وزن فلس) اشتداد صوت است و صاعقه نيز از آن ميباشد
«وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلّٰا مَنْ شٰاءَ اللّٰهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْريٰ فَإِذٰا هُمْ قِيٰامٌ يَنْظُرُونَ» زمر: ۶۸. صعق را در آيه مرگ و بيهوشي گفته اند، آن لازم معناي صعق است و مرگ و بيهوشي در اثر صيحه و صعق خواهد بود چنانكه فرموده «إِنْ كٰانَتْ إِلّٰا صَيْحَةً وٰاحِدَةً فَإِذٰا هُمْ خٰامِدُونَ» يس: ۲۹. «مٰا يَنْظُرُونَ إِلّٰا صَيْحَةً وٰاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ … » يس: ۴۹.
معني آيه چنين ميشود: در صور دميده شود آنكه در آسمانها و آنكه در زمين است بيهوش ميشود و ميميرد مگر آنكس كه خدا بخواهد سپس بار ديگر در صور دميده شود آنگاه همه ايستاده و نگاه ميكنند.
نظير اين آيه است آيۀ «وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلّٰا مَنْ شٰاءَ اللّٰهُ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ دٰاخِرِينَ» نمل: ۸۷. احتمال دارد اين آيه راجع بصور دوم باشد كه اجزاء ابدان بفزع و اضطراب آمده و زنده ميشوند. جملۀ «كُلٌّ أَتَوْهُ دٰاخِرِينَ» قرينۀ اين نظر است.
همين طور است آيۀ «فَلَمّٰا تَجَلّٰي رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسيٰ صَعِقاً» اعراف: ۱۴۳. يعني چون خدايش بكوه تجلّي كرده آنرا ريز ريز نمود و موسي بيهوش افتاد. و شايد منظور آن باشد كه موسي در حال صيحه زدن بزمين افتاد. ولي معني اول بهتر است زيرا ذيل آيه چنين است «فَلَمّٰا أَفٰاقَ قٰالَ سُبْحٰانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ»
همچنين است آيۀ: «فَذَرْهُمْ حَتّٰي يُلٰاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ» طور: ۴۵. بگذارشان تا برسند بر روزيكه در آن صيحه زده ميشوند و ميميرند.
صاعقه را: مرگ، آتشيكه از آسمان آيد و عذاب گفته اند مثل «فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ». «وَ يُرْسِلُ الصَّوٰاعِقَ فَيُصِيبُ بِهٰا مَنْ يَشٰاءُ» رعد: ۱۳. «فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صٰاعِقَةً مِثْلَ صٰاعِقَةِ عٰادٍ وَ ثَمُودَ» فصلت: ۱۳. چنانكه در مجمع ذيل آيۀ ۵۵ بقره فرموده است. راغب پس از نقل اين قول ميگويد: اينها همه آثار صاعقه اند و آن در حدّ ذاته يكي است و همان صوت شديد جوّ ميباشد.
ناگفته نماند: آيات قرآن صاعقه را در برق و آتشيكه از ابر جستن ميكند بكار برده چنانكه از «فَأَخَذَتْكُمُ الصّٰاعِقَةُ» بقره: ۵۵. «وَ يُرْسِلُ الصَّوٰاعِقَ» رعد: ۱۳. پيداست و شايد مراد از آنها صيحۀ شديد باشد. صاعقه، شش بار، صواعق دو بار در قرآن مجيد آمده است.
قاموس قران
|
|
|
|
رتبه: Administration
گروه ها: Administrators, Moderator, member تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 421
9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
خلاصه گفتگوی مجازی چند نفر از دوستان در خصوص ایه 83 سوره نمل و مباحث صیحه های قیامت
درود و سپاس
اولن، آن بحث امکان شنیدن برای مرده فرض غریبی است. (خدا فوت هم که بکنه طرف زنده میشه؛ صیحه لازم نیس!) کاش برعکس استدلال میکردند و میگفتند که چون مرده توان شنیدن ندارد پس صیحه نمیتواند واقعی باشد. این خیلی معقولتر است. دیگر اینکه، عنایت بفرمایید که این فرض هم فراموش نشود: صیحه نخست زندهها را گیج میکند و همزمان مردهها را از دل خاک در میآورد.
گویا نمل:۸۳ و مریم:۶۹ به یک نکته اشاره دارند. تصویر من اینگونه است: چندین وقت بعد "قیامت" میشود. یعنی مردهها "زنده" میشوند. ضرورتی ندارد همه اول میرانده شوند و سپس زنده گردند. همین کلیت اعمّی کافی است. در هر حال، چه زندهها و چه رستاخاستها در مرحله نخست گیج و هراسان میشوند و در مرحله دوم ردهبندی. گویی کهف:۹۹ همین را اشاره میکند. شیپور نخست برای حشر مردم و شیپور دوم برای رتبهبندی اجمالی آنان است و در واقع در راستای پیادهسازی همان وضعیتی که در مریم:۶۹ میبینیم. (البته این تصاویر اساسن واقعگرا و اخباری نیستند؛ از جنس انشائیات اند.)
جناب آقای فرزین
سلام
کهف 99 به یک نفخ اشاره دارد که دومی و حشر است
از میان آیات تنها زمر 68 است که دو نفخه را کنار هم تفکیک کرده است
نفخه اول، برای اماته همگان که همراه با زلزله الساعه است حج 1
نفخه دوم، نفخه احیا و بعث و حضور همگانی است
جناب اقای فرهنگ
گمان ندارم! زمر:۶۸ چندگانه همانند نمل:۸۷ است. و "فزع" این چونان "صعق" آن. (ضمنن، صعق عمدتن به مفهوم هراس و گیجی است و نه افتادن یا مردن و بیهوشی و مانندش.)
جناب آقای فرزین
برعكس، صعق به معاني دومي و مرگ بكاررفته بيهوشي ناشي از صوت شديد كه اصل كلمه است
تاج العروس:
صَعِقَ الرجلُ كفَرِح صَعْقاً وصَعَقاً وتَصْعاقاً فهو صَعِقٌ : مات . وأصعَقَتْه الصاعِقَة : أصابَتْهُ . وصُعِق الرّجل كعُنِي : غُشِي عليه . والمَصْعوق : المَغْشيُّ عليه أو الذي يَموتُ فجْأة ومن حَديثُ الحسَن : يُنتَظَر بالمَصْعوق ثَلاثاً ما لم يَخافوا عليه نَتْناً والصّعْقُ أصلُه في الغَشْي من صَوْتٍ شَديدٍ يسمَعُه وربّما مات منه ثمّ استُعمِل في المَوْت كثيراً . والصّعْقَةُ : المَرّةُ الواحدةُ منه . وقولُه تعالى ( وخرّ مُوسَى صَعِقاً ) قيل : مغشِيّاً عليه وقيل : مَيِّتاً ولكنّ قولَه : ( فلمّا أفاقَ ) دَليلٌ على الغَشْيِ . وأما قولُه : ( فصَعِقَ مَن في السّمواتِ ومَنْ في الأرض ) فقالَ ثَعْلَبٌ : يكونُ الموْت ويكونُ ذَهابُ العَقْلِ . وأصْعَقَه : قتَله وقال ابنُ مُقبِل : تَرى النُّعَراتِ الزُّرْقَ تحْت لَبانِهِ ... فُرادَى ومَثْنَى أصْعَقَتْها صواهِلُه أي : قتلَتْها . وقولُه تَعالى : ( فذَرْهُم حتّى يُلاقُوا يومَهُم الذي فيه يُصْعَقون ) وقُرِئَ : يصْعَقون أي : فذَرْهُم الى يومِ القِيامَةِ حتّى يُنْفَخَ في الصّور فيَصْعَقَ الخَلْق أي : يَموتَون .
بنظرم مطالب تاج العروس جامع و دقيق به ريشه ماده ص ع ق و سرريز آن به ساحات ديگر پرداخته است و عمده كردن هراس و گيجي و رد افتادن و مردن و بيهوشي، هم با ظاهر و صريح آيات و هم ميراث ادبيات عرب همخوان نيست.
جناب اقای دکتر موذن
در واقع گرچه مات ص.ع.ق از کاربردهای واژگانی یا ادیبانه چندگانهای برخوردار است اما گویا اصالتن و عمدتن به مفهومی مانند هاج و واج شدن یا ترس و لرز شدید برآمده از صدایی وحشتناک و غیرمترقبه نزدیک است.
اینک به کمک چند نکته درونمتنی به بررسی این نگره میپردازیم:
- در بقره:۵۵ در کنار یاد از صاعقه قید "وانتم تنظرون" میبینیم و به دنبالش در ۵۶ قید "موت" را. اما قرینگی و نشانوری در کدامیک است؟ اگر اولی حقیقی باشد "موت" دیگر حقیقی نخواهد بود؛ در برابر، اگر تجوز در "موت" راه نداشته باشد معنای گزاره پیشین مشکل خواهد شد: نگاه نه با مرگ سازوار است و نه نکته نگاهگیری در یادش پیدا.
- از سوی دیگر، نمونه ذهنگیر ذاریات: ۴۴-۴۵ هم در کار است. و کمابیش گویای اینکه نه مرگی در میان بوده و نه بیهوشیای.
- برکنار از کاربردهای تعیینکننده دیگری مانند بقره:۱۹ و گوشزد (اینک چشمنواز) "گوش" در آن، در آزمون فیصلهبخش اعراف:۱۵۵ نیز با همدستی صاعقه و رجفه روبرو ایم؛ ترس و لرزی که به آسانی با نگاه هم همراهشدنی است.
عجالتن، گویی مرگ یا بیهوشی تا اینجای تصویر جایی ندارند.
جناب آقای فرزین
سلام
بله از صدای وحشتناک گرفته شده اما بسته به میزان وحشت، تبعات آن متفاوت و میتواند به مرگ و بیهوشی برسد
در بقره 55،انها صاعقه را دیده و بلافاصله مرده اند.همانند بسیاری از موت ها که عامل مرگ را مثلا ماشینی که بسمتش میآید می بیند
در ذاریات هم که هلاکت و مرگ ثمودیان در اثر عذاب، در سوره هاي ديگر بصراحت ذکر شده است
جناب اقای فرهنگ
اون تصاویر اینجهانی یا انشائیات متن مانند "وهم ینظرون" و "فما استطاعوا من قیام" و مانندهاش خیلی مهمترن از تصویر صحنه احیانن آخرتی حشر. لااقل به این دلیل که مقدمه اونن.
مفهوم "جاثمین" هم هست.اینکه بعدش مردن و چه شدن مهم نیست. مهمترش همون صحنه اصلی پیام متنه.
در ذهن من این است که تنها اشرار عنود و کفار لجوج به جهنم میروند.(الباقی گویا همان هول صحرای حول جهنم برایشان کافی است.)
جناب آقای فرزین
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
جهت مطالعه مطالب مرتبط با عالم برزخ در قرآن، و اينكه ايا همه در برزخ حيات دارند يا خير،
به لينك زير مراجعه نماييدايا در برزخ، همه انسانها حيات دارند؟
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,036 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
با سلام
1-در خصوص روایتی که در پست شماره 6 در خصوص صحبت پیامبر با اجساد مشرکان در جنگ بدر نقل شده است، در تفسیر المیزان در ذیل ایه 22 سوره فاطر اینگونه امده است:
وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ
"در تفسير قمى در ذيل آيه ((ان اللّه يسمع من يشاء و ما انت بمسمع من فى القبور(( از امام (عليه السلام ) نقل كرده كه فرموده : منظور كفارند، كه از تو چيزى نمى شنوند، همان طور كه مردگان اهل قبور چيزى نمى شنوند.
و در الدر المنثور است كه : ابو سهل سرى بن سهل جنديشاپورى ، پنجمين حديث خود را از طريق عبدالقدوس ، از ابى صالح ، از ابن عباس ، روايت كرده كه در ذيل جمله ((انك لا تسمع الموتى و ما انت بمسمع من فى القبور(( گفته رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) در جنگ بدر، بر كنار كشته شدگان بدر مى ايستاد، و مى فرمود: اى فلان بن فلان ، آيا آنچه را كه پروردگارت وعده مى داد حق ياف تى ؟ آيا تو نبودى كه به پروردگارت كفر ورزيدى ؟ تو نبودى كه فرستاده پروردگارت را تكذيب مى كردى ؟ آيا تو نبودى كه قطع رحم خود كردى ؟
اصحاب مى گفتند: يا رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) آيا آنها مى شنوند آنچه را كه تو به ايشان مى گويى ؟ فرمود: شما كه زنده هستيد بهتر از اينها سخنان مرا نمى شنويد. در اينجا بود كه خداى سبحان اين آيه را نازل كرد ((انك لا تسمع الموتى و ما انت بمسمع من فى القبور((، و اين مثالى است كه خدا در حق كفار زده كه مانند مردگان دعوت او را نمى شنوند.
:مؤلف : در اين روايت نشانه هايى از جعل هست ، كه بر كسى پوشيده نيست ، براى اينكه ساحت رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) اجل از آن است كه قبل از آنكه پروردگارش دستورى دهد، از پيش خود چيزى بگويد، آنگاه خداى سبحان آيه اى بفرستد و در آن آيه او را تكذيب كند، او ادعا كند و خبر دهد از اينكه مردگان در شنيدن سخنانش كمتر از زندگان نيستند، بعد آيه مورد بحث نازل شود، و بفرمايد خير مردگان چيزى نمى شنوند.
علاوه بر اين آيه اى كه راوى نقل كرده ، اصلا با آيات قرآن مطابق نيست ، براى اينكه صدر آن از آيه 80 سوره نمل گرفته شده ، و ذيلش از آيه 22 سوره فاطر.
از اين هم كه بگذريم ، سياق آيه شهادت مى دهد كه آيه مزبور مانند آيات قبل و بعدش در مكه نازل شده ، و روايت مى گويد در مدينه در جنگ بدر نازل شده ."
2-مشابه این آیه در سوره نمل و روم نیز هست
إِنَّك لا تُسمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسمِعُ الصمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ وَ مَا أَنت بهَدِى الْعُمْىِ عَن ضلَلَتِهِمْ إِن تُسمِعُ إِلا مَن يُؤْمِنُ بِئَايَتِنَا فَهُم مُّسلِمُونَ
"اين جمله ، امر به توكل در آيه قبل را تعليل مى كند و مى فرمايد كه ما تو را در مسأله ايمان و كفر مردم ، امر به توكل بر خدا كرديم و اين بدان جهت است كه ايشان مرده اند و در طاقت تو نيست كه دعوتت را به مردگان بشنوانى ، زيرا كه ايشان كرند و نمى شنوند و كورند " ترجمه تفسير الميزان جلد 15 صفحه : 559
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
مردگان ،نمي شنوند. بعد از مرگ،حياتي نيست.
اعراف:79 فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَاقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ سرانجام [صالح با تأسف] از آنان روي برتافت و گفت: اي قوم من، هر آينه پيام پروردگارم را به شما رساندم و خيرخواهيتان کردم، ولي [چه سود که] شما خيرخواهان را دوست نميداريد. 111 __________ 111- اين سخن را صالح زماني به زبان آورد که قوم او (به شرح آيه قبل) هلاک شده بودند. اگر او باور داشت که روح مردگان ميشنوند، به جاي «از آنان روي گرداند»، بايد گفته ميشد: «به آنان روي کرد»! به نظر ميرسد صالح در نفس خويش، گوئي با آنان سخن ميگويد، چنين مطلبي را به زبان آورده باشد و اين نحوه سخن گفتن در زبان و ادبيات ملل ديگر نيز مرسوم است. در ضمن مشابه اين سخن را آيه 93 همين سوره از زبان شعيب، پس از هلاکت قومش نقل کرده است.
تفسير اقاي عبدالعلي بازرگان
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
صعق يعني مدهوشي نه بيهوشي
﴿وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَن فىِ الْأَرْض﴾، اين «صعقه» همان مرگ است؛ منتها مرگ آن عالَم با مرگ اين عالَم فرق است، شايد آن با مدهوشي همراه باشد، نه بيهوشي و نه مرگ مصطلح که مفارقت روح از بدن باشد، از آن مدهوشي به «صعقه» ياد شده است. در دنيا که انسان ميميرد، روح بدن را رها ميکند؛ ولي در آنجا که انسان ميميرد، اينطور نيست که بدن را رها کند با بدن هست؛ ولي مدهوش است
چگونگی مدهوش بودن انسان در عالَم برزخ
پرسش: قبلاً فرموديد که انسان در برزخ مدهوش می شود نه بيهوش، مدهوشی در آن جا يعنی چه؟ پاسخ: مدهوش، يعني اينکه درک دارد، امّا به جاي ديگر توجه کرده است؛ مثل وجود مبارک حضرت امير وقتي تير را از پای حضرت بيرون مي کشند او مدهوش است، نه بيهوش. يک وقت است تيري به پاي کسي رفته و او را وارد اتاق عمل مي کنند که در ابتدا او را بيهوش مي کنند و تير را از پای او در مي آورند؛ امّا يک وقت است که کسی مانند وجود مبارک حضرت امير در حال سجده است و آن تير را از پاي ايشان درمي آورند، او حواسش جاي ديگر است، کاملاً با ذات اقدس الهي دارد مناجات مي کند، به هوش است، امّا او مدهوش است، حواس ايشان پيش پا نيست، حواس او پيش جان آفرين و جها ن آفرين است؛ اين مدهوشي با بيهوشي خيلي فرق مي کند؛ شخص بيهوش وضوي او باطل است و بعد بايد وضو بگيرد، امّا اين غرق عبادت است؛ اين حالت براي مدهوش ها پيش مي آيد، در جريان حضرت موساي کليم هم همين طور بود.
تفسير تسنيم سوره زمر
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.