logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:176956)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140031)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:130759)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95069)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    وصیت در چه چیزهایی و برای چه کسانی؟    قمار، پليد و شيطاني است. از ان اجتناب كنيد    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟             

توجه

Icon
Error

ارسال پاسخ
از طرف:
پیغام:

حداكثر تعداد كاراكتر مجاز در هر ارسال‌:32767000
ذخیم کج خط دار   برجسته نقل قول برای مشخص سازی فرم کلی زبانی را انتخاب کنید وارد کردن عکس ایجاد لینک   فهرست نامرتب فهرست مرتب   در سمت چپ در وسط در سمت راست   تگهای بی بی کد بیشتر بررسی املاء کلمات
رنگ فونت اندازه فونت
انتخابها:
  • فایلی به این ارسال الصاق شود؟
تصویر امنیتی
حروف نمایش داده شده در عکس را وارد کنید همه مواردی که در تصویر است را وارد کنید
  پیش نمایش ارسال انصراف

10 ارسال آخر با ترتیب برعکس
farhang ارسال شده: 1395/07/08 09:33:53 ب.ظ
 
به نام خدا

با سلام

به نظرم آیات سوره انفال ،بخوبی پاسخ سئوال اصلی این صفحه را تبیین میکند.


در ایات 30تا 36 سوره انفال،خداوند ضمن برشمردن اعمالی از کافران مکه در برخورد بامسلمانان و پیامبر که انها را مستحق عذاب کرده است،مسلمانان را نیز برای جنگ با انها(بدر )تشویق میکند:

از جمله در ایه30و 34

وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ ﴿۳۰﴾

و [ياد كن] هنگامى را كه كافران در باره تو نيرنگ میکردند تا تو را به بند كشند يا بكشند يا [از مكه] اخراج كنند و نيرنگ مى‏ زدند و خدا تدبير میکرد و خدا بهترين تدبيركنندگان است (۳۰)


وَمَا لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا كَانُوا أَوْلِيَاءَهُ إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۴﴾

چرا خدا عذابشان نكند با اينكه آنان [مردم را] از [زيارت] مسجدالحرام باز مى دارند در حالى كه ايشان سرپرست آن نباشند چرا كه سرپرست آن جز پرهيزگاران نيستند ولى بيشترشان نمى‏ دانند (۳۴)

در ایه 33 هم اشاره میکند که در زمانی که پیامبر در مکه بود ،خدا هم باحترام او انها را عذاب نکرد و هم اینکه شاید استغفار کنند.

وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ﴿۳۳﴾ و[لى] تا تو در ميان آنان هستى خدا بر آن نيست كه ايشان را عذاب كند و تا آنان طلب آمرزش مى كنند خدا عذاب ‏كننده ايشان نخواهد بود (۳۳)


سپس به داستان جنگ بدر و شکست کافرین و هلاکت سپاه کفر،اشاره کرده و آنرا عذاب دنیوی انها معرفی کرده و عذاب اخروی هم در انتظار انهاست:

ایات 50-52

وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿۵۰﴾

و اگر ببينى آنگاه كه فرشتگان جان كافران را مى‏ ستانند بر چهره و پشت آنان مى‏ زنند و [گويند] عذاب سوزان را بچشيد (۵۰)

ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿۵۱﴾

اين [كيفر] دستاوردهاى پيشين شماست و [گر نه] خدا بر بندگان [خود] ستمكار نيست (۵۱)

كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۵۲﴾

مانند خاندان فرعون و كسانى است كه پيش از آنان بودند به آيات خدا كفر ورزيدند پس خدا به [سزاى] گناهانشان گرفتارشان كرد آرى خدا نيرومند سخت‏ كيفر است (۵۲)

كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَكُلٌّ كَانُوا ظَالِمِينَ ﴿۵۴﴾
چون فرعونيان و كسانى كه پيش از آنان بودند كه آيات پروردگارشان را تكذيب كردند پس ما آنان را به [سزاى] گناهانشان هلاك و فرعونيان را غرق كرديم و همه آنان ستمكار بودند (۵۴)




موید دیگر این نکته که مغلوب شدن در جنگ ،عذاب الهی برای کافران بوده است،ایات سوره فتح در ماجرای صلح حدیبیه است. در ایه 25 خداوند میفرماید اگر بخاطر حضور مومنان ناشناس در میان کافران شهر مکه نبود که ممکن بوددر جنگ اسیب ببینند،خدا مانع بروز جنگ نمیشد و اگر جدا بودند(حتما جنگ میشد)و عذاب میشدند: لو تزیلو لعذینا الذین کفروا منهم

سیدکاظم فرهنگ
Guest ارسال شده: 1395/01/10 04:59:20 ب.ظ
 

سلام
علت سوال من هم همین بود

با توجه به تکرار سرگذشت اقوام قبل در قران و نوع عذاب دسته جمعی آنهاو تهدید خداوند به عذاب کافران،

انتظار سرنوشت مشابه برای کافران معاصر پیامبر وجود دارد

اما چنین چیزی ثبت نشده است.(البته عذاب اقوام قبل را هم شاید اگر درقران وکتب اسمانی ذکر نمیشد،به عنوان بلایای طبیعی برمی شمردیم و عنوان عذاب به آنها نمی دادیم)

لذا با توجه به صادق بودن وعده خدا،و با توجه به جمع نظرات دوستان سه احتمال مطرح است:
۱-چون ظاهرا مسلمان شدند،نیازی به عذاب نبوده

۲-این عذاب،به آخرت موکول شده

۳-عذاب بوده،اما به شکلی متفاوت،لزوما مرگ نبوده و لزوما دسته جمعی هم نبوده.مثلا شکست جنگ بدر که درواکنش به ازار مسلمانان در مکه بوده،عذاب انها بوده است.
رویا یارایی ارسال شده: 1395/01/10 04:52:45 ب.ظ
 

من اینطور مطلب را می فهمم، شاید همانی است که شما میگوئید: اگر منظور عذابی باشد که کافران بخاطر ممانعت از دعوت پیامبران و ... لایق نزول آن بودند - که وعده یا تهدید الهی هم در بسیاری موارد همین است - همین مسلمان شدن ظاهری مسلما یک درجه دست برداشتن از عناد است و برای برداشتن آن عذاب خاص کافی است.

یعنی به چیزی شهادت بدهند که تا به حال آن را سحر و ... میخواندند و به این ترتیب راه برای مسلمان شدن سایرین باز شود.

ولی اگر منظور عذاب به طور کلی باشد، آنوقت این آیه مناسب است: مَّا يَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِكُمْ ... که مختص کفار هم نیست برای هر انسانی است کافر یا مسلمان ..


فتح مکه از دیدگاه یک "ناظر"، عذاب محسوب نمیشود بخصوص که همراه با رحمت پیامبر و بخشش بوده است و ظاهرا هم مشکلی برای کسی ایجاد نکرد و به بردگی هم نرفتند.

فکر کنم بهتر باشد عذاب کشیدن یک فرد از درون (که ممکن است همیشگی یا حتی گاهی بی دلیل هم باشد)، را با معنای عذاب الهی (که برای همه مشهود است) یکی نگیریم.

وجود پیامبر برای برخی کفار عذاب بود ولی پیامبر رحمه للعالمین است و ما (یا یک ناظر) نمی گوید وجود پیامبر یک نوع عذاب الهی است (شاید برخی استفاده نکنند و بشود مایه خسران ولی عذاب الهی نه)
سیدکاظم فرهنگ ارسال شده: 1395/01/10 04:50:21 ب.ظ
 

سلام ممنون خانم يارايي از توجهتون

همان طور كه گفتين سران كفر ،ظاهرا مسلمان شدند.نه از كفر دست برداشتند نه از عناد.
طبق ايات قران،توجه به دونكته لازم است:

1-شرط رفع عذاب ،تسليم به حقيقت و دست برداشتن از تكذيب و عناد است.
مَّا يَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا ﴿۱۴۷﴾ نساء

2-طبق ايات زيادي از قران،ايمان در لحظه نزول عذاب يا رسيدن اجل،فايده اي ندارد.
اگر اشاره شما به داستان فتح مكه و اسلام آوردن آنهاست،
به نظر من ،لحظه فتح مكه و شكست ناگزير آنها در برابر اسلام،مصداق همان لحظه نزول عذاب است كه ايمان فايده اي ندارد.

به نظر من ،مجموعه پيروزي هاي مسلمانان پس از هجرت، شكستهاي ظاهري كافرين در جنگها و شكست هدف اصلي انها كه جلوگيري از استقرار و ريبشه دواندن اسلام بود،ميتواند مصداق عذابهايي باشد كه جسم و جان آنها را به كرات آزرده است.
رویا یارایی ارسال شده: 1395/01/09 07:59:54 ب.ظ
 
یک نکته رو در سوالتون متوجه نمیشم

وعده عذاب برای کفار معاند پیامبر است، ولی در عصر پیامبر براساس زحمتها و لطفی که ایشان داشتند تقریبا همه مسلمان شدند حتی اگر ظاهری، و انها که کافر ماندند در تعقیب و زندگی دشوار بودند.

حالا سوال شما اینه که چرا کفاری که مسلمان شدند عذاب نشدند؟ یا انها که کم و پنهان بودند؟

Guest ارسال شده: 1395/01/09 07:50:59 ب.ظ
 
نه ،منظورم بلايي است كه در تاريخ ثبت شده باشد و مشركان معاصر پيامبر با آن بلا از بين رفته باشند.


در خصوص نظر خانم موسوی .درسته آیه سوره یس،هم هست

اما اياتي هم كه انها را به هر دو عذاب دنيوي و اخروي تهديد مي كند،وجود داره.

مثلا در سوره رعد

لَّهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُم مِّنَ اللّهِ مِن وَاقٍ ﴿۳۴﴾


در واقع شما معتقدین که عذاب دنیوی کافرین وجود داشته،
اما لزوما به شکل مرگ دسته جمعی نبوده است
سپهر محمدی ارسال شده: 1395/01/09 07:49:56 ب.ظ
 
بلای آسمانی مگر چه بوده است که منفطع شده باشد؟ زلزله و تگرگ و طوفان و سونامی و غرق در دریا و امثال اینها مگر متوقف شده است؟!!

این برداشت به نظرم ناشی از برداشت اشتباهی است که از عذابهای الهی داریم!
رویا یارایی ارسال شده: 1395/01/04 04:44:36 ب.ظ
 
پیغام بوسیله مدیر حذف شد. | دلیل ویرایش: repead
Guest ارسال شده: 1395/01/03 01:08:16 ب.ظ
 
1.سوره یس در چند موضع این انتظار را که عذاب هلاکت عام نازل شود، نفی می کند: و ما انزلنا علی قومه من بعده من جند من السما، و ما کنا منزلین. ان کانت الا صیحة واحدة فاذا هم خامدون. که اشاره به مرگ طبیعی دارد. انسان مقهور سرنوشت مرگ است و او را از آن مفری نیست.

۲-عذاب دنیوی لزوما مرگ نیست، خواری، نا امنی و بیماری و قحطی و از دست دادن فرزندان و... هر یک عذاب و رنجی فرسودنی است.

۳-دسته جمعی بودن مرگ، برای کسی که آن را تجربه می کند تفاوت چندانی با مرگ انفرادی ندارد. موقع مرگ هر کس به خود می اندیشد و غم دیگری ندارد.

این تفاوت برای بازماندگان و نجات یافتگان یا ناظران معنادار است.
قطع رشته حیات و پایان دادن به فرصت زندگی، بالاترین عقوبت است، اگر چه انفرادی باشد.

نرگس موسوی
Guest ارسال شده: 1395/01/02 09:33:13 ق.ظ
 
با سلام وتشكر از شما در پاسخ و معرفي منبع
دو نكته در اين خصوص وجود دارد:
1-عذاب دنيوي براي اقوام بعد از ابراهيم هم بوده .قران حتي غرق شدن فرعونيان و نجات موسي و بني اسراييل را هم همسان ساير اقوام آورده است.

2در سوره هاي قران،حتي نيمه دوم سوره هاي مكي تهديد به هر دو عذاب دنيوي و اخروي وجود دارد .مثل سوره رعد

بنابراين ،فقط مي ماند اين كه شكل عذاب دنيوي مشركين معاصر پيامبر چگونه بوده؟درسته بلاي اسماني نيامده اما شايد جنگ بدر يا فتح مكه يا واقعه ديگري در حكم عذاب انها بوده است

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.137 ثانیه ایجاد شد.