تفسیر قرآن
معنـــــــــــــای لغـــــــــــوی
تفســـــــیر قرآن
تفسیر مصدر باب تفعیل از ماده «فَسر»
است . فسر در کتاب لغت به : «بیان» ، «ابانه» ، «جدا کردن» ، «بیان و تو ضیح دادن
شیء» . عده ای برای آن، معناهایی چون: کشف مراد از لفظ مشکل، کشف معنای لفظ و اظهار
آن، ایضاح معنای لفظ بيان نموده اند.
بنابراین، نه تنها کاربرد حقیقی واژه تفسیر، ویژه قرآن نیست، بلکه به مطلق کلام و
مفاهیم الفاظ نیز اختصاص دارد؛ گرچه در اثر کثرت استعمال آن در مورد بیان معنا و
مدلول ظاهری آیات کریمه قران و کشف مراد خدای متعال از آن، آن چه از کلمه تفسیر- در صورت همراه
نبودن با قید و قرینه- متبادر است، بیان مقصود خداوند از آیات کریمه قرآن است و علم
تفسیر به دانشی گفته می شود که عهده دار بیان معنا و مدلول ظاهری آیات کریمه و کشف
تبیین مراد خدای متعال از آن است.
واژه تفسیر در قرآن کریم
کلمه تفسیر در قرآن کریم یک بار بیشتر استعمال نشده است و آن در آیه 33 سوره فرقان است که
خدای متعال پس از بیان برخی از ایرادهای کافران و پاسخ به آن می فرماید:«...وَلا
یأتونک بِمَثَل الا جئناک بالحقّ و احسَنَ تفسیرا»آراء مفسّران در بیان معنای
«تفسیر» در این آیه کریمه مختلف است؛ جمعی آن را به بیان؛ یا بیان و تفصیل، یا بیان
و کشف،(که همه نزدیک به هم است) معنا کرده اند.
تعاریف تفسیر از ديدگاه عالمان اسلامى
بسیاری از مفسران تعریفی برای تفسیر ارائه نداده اند و گویا آن را به وضوح معنای متبادر
عرفی اش واگذاشته اند؛ ولی در عین حال ، تعریف های مختلفی در مقدمه برخی از تفاسیر
و آثار دانشمندان علوم قرآن و کتاب شناسان اسلامی به چشم می خورد که در دسته ای از
آن تعاریف، «به عنوان کاری که مفسّر در مورد کشف معنا و مدلول آیات کریمه انجام می
دهد» و در دسته ای دیگر «تفسیر به عنوان یک علم» تعریف شده است.
الف) امین الاسلام طبرسی: «تفسیر،کشف مراد از لفظ مشکل است.» این کلام طبرسی را که در فنّ
سوم مقدمه تفسیر مجمع البیان آمده است، یکی از تعریف های قابل ذکر به شمار آورده
اند آیت الله معرفت نیز مشابه آن، عبارت «رفع الابهام عن اللفظ المشکل» را به عنوان
معنای اصطلاحی تفسیر مطرح کرده اند.
ب)راغب اصفهانی: «تفسیر در عرف دانشمندان،کشف معنای قرآن و بیان مراد است، اعم از این که به
حسب مشکل بودن لفظ و غیر آن و به حسب معنای ظاهر و غیر آن باشد.» این تعریف را
زرکشی در برهان از راغب و سیوطی در اتقان از تفسیر اصفهانی نقل کرده اند.راغب به دو
مرحله ای بودن تفسیر (کشف معنای استعمالی و بیان مراد جدی خداوند) توجه داشته است و
این از امتیاز های این تعریف به شمار می آید.
هـ)آقا بزرگ تهرانی: «تفسیر،بیان ظواهر آیات قرآن بر اساس قواعد و لغت عرب است.» ایشان در
پی این تعریف می نویسد: «اما حجیت جمیع این ظواهر و حکم به این که همه آنها مراد
واقعی خدای متعال است،قرآن ما را ازآن منع کرده است...دیدگاه درستی است که مفسران
محقق آن را برگزیده اند، این است که محکمات،آیاتی است که تکیه بر ظواهر آنها صحیح و
حکم به مراد واقعی بودن آن جایز است.»
و)علامه طباطبایی: «تفسیر، بیان معانی آیات قرآنی و کشف مقاصد و مدالیل آنها است.»
ز)آیه الله خویی: «تفسیر،آشکار کردن مراد خدای متعال از کتاب عزیز اوست.»
تعریف پیشنهادی«تفسیر عبارت است از بیان مفاد استعمالی آیات قرآن و آشکار نمودن مراد خدای
متعال از آن بر مبنای ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره.»
دو روش براى فهم حقائق قرآن
علامه طباطبایی در مقدمه تفسیر المیزان
دو روش براي فهم حقايق قران ذكر كرده است:
يكى اينكه ما در مسئله اى كه قرآن متعرض آنست ، بحثى علمى ، و يا فلسفى را آغاز كنيم ، و
همچنان دنبال كنيم ، تا حق مطلب برايمان روشن و ثابت شود، آنوقت بگوئيم : آيه هم
همين را ميگويد، اين روش هر چند كه مورد پسند بحثهاى علمى و نظرى است ، و لكن قرآن
آن را نمى پسندد.
دوم اينكه براى فهم آن مسئله ، و تشخيص مقصود آن آيه ، از نظائر آن آيه كمك گرفته ، منظور
از آيه مورد نظر را بدست آوريم ، (آنگاه اگر بگوئيم علم هم همين را مى گويد عيبى
ندارد)، و اين روشى است كه ميتوان آنرا تفسير خواند، خود قرآن آن را مى پسندد،
چون قرآن خود را تبيان كل شى ء ميداند، آنوقت چگونه ممكن است كه بيان خودش نباشد، قرآن خود
را هدايت مردم و بيناتى از هدى ، و جدا سازنده حق از باطل معرفى نموده ، مى فرمايد:
(هدى للناس ، و بينات من الهدى ، و الفرقان )، آنوقت چطور ممكن است هدايت ، و بينه
، و فرقان ، و نور مردم در تمامى حوائج زندگيشان باشد، ولى در ضرورى ترين حاجتشان
كه فهم خود قرآن است ، نه هدايت باشد، و نه تبيان ، و نه فرمان ، و نه نور؟.
قرآن بتمامى افرادى كه در راه خدا مجاهدت مى كنند مژده داده ، كه ايشان را به راه هاى خود
هدايت مى كند، و فرموده : (و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا)، آنوقت در مهم ترين جهادشان كه همانا فهم كلام
پروردگارشان است ، ايشان را هدايت نكند؟ (و به فرضيات علمى احاله كند)، و چه
جهادى اعظم از مجاهدت در فهم كتاب خدا، و چه سبيلى بهتر از سبيل قرآن بشر را بسوى
او هدايت ميكند؟! و
آياتى كه قرآنرا چنين معرفى مى كند بسيار است
على عليه السلام هم (به طوريكه در نهج البلاغه آمده ) مى فرمايد: (قرآن چنين است كه پاره اى
از آن پاره اى ديگر را بيان ميكند، و بعضى از آن شاهد بعضى ديگراست )....
و اين يگانه راه مستقيم و روش بى نقصى است كه معلمين قرآن و هاديان آن ، ائمه عليهم السلام
پيموده اند.
«برای دانلود قرآن روی لینک کلیک کنید»