logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:176959)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140047)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:130800)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95092)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    وصیت در چه چیزهایی و برای چه کسانی؟    قمار، پليد و شيطاني است. از ان اجتناب كنيد    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟             

توجه

Icon
Error

ارسال پاسخ
از طرف:
پیغام:

حداكثر تعداد كاراكتر مجاز در هر ارسال‌:32767000
ذخیم کج خط دار   برجسته نقل قول برای مشخص سازی فرم کلی زبانی را انتخاب کنید وارد کردن عکس ایجاد لینک   فهرست نامرتب فهرست مرتب   در سمت چپ در وسط در سمت راست   تگهای بی بی کد بیشتر بررسی املاء کلمات
رنگ فونت اندازه فونت
انتخابها:
  • فایلی به این ارسال الصاق شود؟
تصویر امنیتی
حروف نمایش داده شده در عکس را وارد کنید همه مواردی که در تصویر است را وارد کنید
  پیش نمایش ارسال انصراف

10 ارسال آخر با ترتیب برعکس
ali ارسال شده: 1402/05/28 09:38:01 ق.ظ
 

خدا چه نيازى به مجازات شما دارد اگر شما شكرگزارى كنيد و ايمان بياوريد!
(ما يفعل الله بعذابكم ان شكرتم و آمنتم ).

با توجه به اينكه حقيقت شكر به كار بردن هر نعمتى است در راهى كه براى آن آفريده شده ، روشن مى شود كه منظور از جمله بالا اين است : اگر شما ايمان و عمل صالحى داشته باشيد و مواهب الهى را در مورد شايسته بكار گيريد و از آن سوء استفاده نكنيد، بدون شك كمترين مجازاتى دامن شما را نخواهد گرفت .
و براى تاكيد اين موضوع اضافه مى كند: خداوند هم از اعمال و نيات شما آگاه است و هم در برابر اعمال نيك شما شاكر و پاداش ‍ دهنده است .

(و كان الله شاكرا عليما).
در آيه فوق موضوع شكرگزارى مقدم بر ايمان داشته شده است و اين به خاطر آن است كه تا انسان نعمتها و مواهب او را نشناسد و به مقام شكرگزارى نرسد، نمى تواند خود او را بشناسد چه اينكه نعمتهاى او وسيله اى هستند براى شناسائى - در كتب عقائد اسلامى نيز در بحث لزوم شناسائى خدا (وجوب معرفة الله ) جمعى از محققان از طريق وجوب شكر منعم استدلال مى كنند و مساله وجوب فطرى شكرگزارى را در برابر نعمت بخش طريقى براى لزوم شناسائى او قرار مى دهند (دقت كنيد).

المیزان


Guest ارسال شده: 1400/01/11 07:58:53 ق.ظ
 
آیه ۷ #سوره ابراهیم( صفحه۲۵۶)

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ ﴿۷ #ابراهیم﴾
و آنگاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر واقعا سپاسگزارى كنيد [نعمت] شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسى نماييد قطعا عذاب من سخت‏ خواهد بود .

♦️حقيقت شكر تنها تشكر زبانى يا گفتن الحمد لله و مانند آن نيست ، بلكه #شكر داراى سه مرحله است
نخستين مرحله آن است كه به دقت بينديشيم كه 👈🏻بخشنده نعمت كيست ؟ اين توجه و ايمان و آگاهى پايه اول شكر است ، و از آن كه بگذريم مرحله زبان فرا مى رسد، ولى از آن بالاتر مرحله عمل است ، شكر عملى آن است كه درست بينديشيم كه هر نعمتى براى چه 👈🏻هدفى به ما داده شده است آنرا در مورد 👈🏻خودش صرف كنيم كه اگر نكنيم كفران نعمت كرده ايم .
♦️ #شكرگزارى در برابر نعمتهاى خدا اين است كه انسان بداند كه همه آن نعمتها از خداست و او ولىّ نعمت همه است و در هر نعمتى خدا را ياد كند و به وظايفى كه در برابر خدا دارد عمل نمايد و مهمتر اينكه نعمت را در جايى كه خدا اجازه داده به كار برد و از امكاناتى كه خدا داده به صورت مشروع استفاده كند; در چنين حالتى است كه خدا وعده مى دهد كه بر نعمت خود بيافزايد و لطف خود را سرشار سازد.

♦️اساسا وقتى انسان در برابر نعمتى شكرگزار مى شود، قدر آن نعمت را مى داند و آن را به آسانى از دست نمى دهد و با استفاده بهينه از آن، كارآيى آن را بيشتر مى كند و اين يك نوع افزايش نعمت است.
در مقابل، وقتى انسان قدر نعمت را نداند به نوعى غرور و خودخواهى گرفتار مى شود و همين امر تأثير نامطلوبى در فعاليتهاى انسان دارد. از اينجا رابطه ميان شكر و فزونى نعمت روشن مى شود، چرا كه هر گاه انسانها نعمتهاى خدا را درست در همان هدفهاى واقعى نعمت صرف كردند، عملا ثابت كرده اند كه شايسته و لايقند و اين لياقت و شايستگى سبب فيض بيشتر و موهبت افزونتر مى گردد.
♦️نکتهٔ دیگری که در این آیه میتوان به آن رسید ، اینکه دراينجا وعده فزونی به 👈🏻خود مؤمنين داده شده است «لازِيدَنَّكُمْ» نه به نعمت [لازيد نعمتكم]،
آنچه با شكر نعمت حاصل مي‌شود، بسط شخصيتی و رشد روحی خود شخص است كه با توسعه ظرفيت وجودی اش ميتواند نعمت‌های بيشتری را جذب كند. همچنانكه وزنه‌بردار با تمرين بيشتر، وزنه‌های سنگين‌تری را ميتواند بلند كند و دانش‌آموز، با شكرِ نعمتِ مدرسه و معلم و كتاب، و استفاده روز افزون از آنها، توانائی درك و فهم و ظرفيت علمی خود را افزايش ميدهد.

♦️ما هر وقت در مقام شكر الهى چه با فكر چه با زبان و چه با عمل بر مى آئيم ، خود اين توانائى بر شكر در هر مرحله موهبت تازه اى است و به اين ترتيب اقدام بر شكر، ما را مديون نعمتهاى تازه او مى سازد و به اين ترتيب هرگز قادر نيستيم كه حق شكر او را ادا كنيم همانگونه كه در مناجات شاكرين امام سجاد (ع) می خوانیم :
♥️خداوندا چگونه ميتوانم حق شكر ترا بجاى آورم در حالى كه همين شكر من نياز به شكرى دارد، و هر زمان كه ميگويم لك الحمد بر من لازم است كه به خاطر همين توفيق شكرگزارى بگويم لك الحمد ...

🌸🍃🌸🍃🌸 از کانال تفسیر روزانه
ali ارسال شده: 1399/09/16 08:05:50 ق.ظ
 
شكر و كفر يعني چه؟

اعراف:58

وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ

و سرزمين پاک [=خاک مطلوب و مناسب] گياهش را به اذن پروردگارش [در نظاماتي که او در عالم گياهان قرار داده] مي‌روياند و آن [زميني] که نامطلوب [=شوره زار] باشد، 88 جز اندکي نمي‌روياند، 89 بدينگونه نشانه‌هاي خود را براي مردمي که شکر کنند 90 [و قابليت استفاده از نعمات خدا در مسير او را داشته باشند] به گونه‌هاي متنوع [حقایق را] بيان مي‌داريم.91
______________

90- کفر، ناسپاسي، ناديده گرفتن و ضايع کردن نعمت است و شکر، سپاسگزاري از نعمت دهنده، به زبان آوردن آن و بهره برداري عملي از نعمت در مسير رضايت صاحب نعمت. در معناي ريشه‌اي شکر، نوعي فزوني و زيادت است. اين واژه را در زبان عربي در موارد: چشمه پُر آب، گاو پر شير، و آسمان پر باران به کار مي‌برند که تماماً دلالت بر برکت داشتن و رشد و توسعه و استفاده بهينه از نعمت مي‌کند.


نساء:147
مَّا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا
خدا را به عذاب شما چه كار؛ اگر شكر [نعمت] گزاريد 318 و ايمان داشته باشيد!؟ و خدا همواره قدرشناس [=بارور كنندة عمل نيك بندگان] و داناست. 319

______________
318- کفر، ناسپاسي، ناديده گرفتن و ضايع کردن نعمت است. و شکر، سپاسگزاري از نعمت دهنده، به زبان آوردن آن و بهره‌برداري عملي از نعمت با رضايت صاحب نعمت مي‌باشد. در معناي ريشه‌اي شکر، نوعي فزوني و زيادت است. اين واژه در زبان عربي در موارد: چشمه پُر آب، گاو پر شير و آسمان پر باران به کار برده مي‌شود که تماماً دلالت بر برکت داشتن و رشد و توسعه و استفاده بهينه از نعمت مي‌کند.

319- شاكر و شكور از اسماء نيكوي خداست كه علاوه بر اين آيه در آيات: بقره 158 (2:158) ، فاطر 34 (35:34) ، شوري 23 (42:23) و تغابن 17 (64:17) به آن اشاره شده است. استعدادهاي انسان برخلاف كالاهاي مصرفي، هرچه بيشتر مورد استفاده و بهره‌برداري قرار گيرد، افزايش مي‌يابد. همچنانكه عضلات يا حافظه هرچه بيشتر به كار گرفته شود نيرومندتر مي‌شود. بهره‌برداري بهينه از نعمت‌هاي خدا در مسير رضايت او نيز آن را بيشتر مي‌كند. مي‌گويند شكر نعمت نعمتت افزون كند كفر نعمت از كفت بيرون كند. اين اصطلاح نيز در زبان انگليسي است: «Use it or Lose it»



تفسير اقاي عبدالعلي بازرگان
ali ارسال شده: 1399/05/22 01:22:57 ب.ظ
 
شكر يعني چه؟ شاكر كيست؟

شکر ، یک عمل است ، نه حرف :

شکرگزار واقعی کسی است که به هر نعمتی ، پاسخی عملی می دهد ، تصور نکن صرف اینکه بگویی خدا را شکر ، و هیچ اقدامی عملی نداشته باشی ، شاکر گشته ای ، شاکر ، مقامی والاست و از اسماءالله است ، و دقیقاً از این روست که می گویم یک عمل است ، زیرا کلام خداوند ، عین عمل اوست ، خداوند در قرآن می فرماید :
اِعمَلُوا آلَ داوودَ شُکراً و قَلِیلٌ مِن عِبادیَ الشَّکُورُ( سبأ / 13 )

ای خاندان داوود ، به شکر ، عمل کنید ، که اندکی از بندگان من شاکرند.

عمل به شکر ، استفاده ی درست از نعمت ، خدمت به خلق خدا ، و برخوردار کردنشان است ، عمل به شکر ، توسعه ی نعمات و برکات الهی است ، و اینگونه است که هر نعمت ، متناسب با شکرگزاری عملی تو ، بیش از پیش می گردد ، فزونی یافته و وعده ی الهی : ( لَاَزِیدَنَّکُم ) تحقق می یابد.

یک انسان شاکر ، مفت خور نیست ، او هر نعمتی را چه مادی و چه معنوی ، با بهترین پاسخ عملی پاس می دارد ، زیرا چنین خصلتی را از پروردگارش آموخته است ، بسیاری تصور کرده اند که این فقط انسان است که باید نسبت به خداوند شاکر و سپاسگزار باشد ، ابداً اینطور نیست ، خداوند مهربان خود شاکر و قدردان است ، چه او اصلِ معرفت و حقیقتِ شکر و سپاس است ، محال است کسی خدمتی خالصانه و صادقانه داشته باشد و خداوند نسبت به او شاکر و قدردان نباشد شاکر و شکور ، از اسماء اوست ، چنین خدایی هیچ کار خیری را اگرچه کوچک به نظر رسد ، بی جواب نمی گذارد ، این خصلت ذاتی اوست : و کانَ اللهُ شاکِراً عَلِیماً

تو اگر شکرگزاری ، این شکر اوست که بر تو تابیده است ، شکر یک تعامل دوطرفه است ، به یاد داشته باش که شاکر و شکور در قرآن ، از آن اسماءی است که بارها به هر دو طرف اطلاق شده است ، یعنی هم خالق و هم مخلوق را در بر می گیرد ، پس هر سعی و تلاش خالصانه ای که برای خشنودی حق تعالی داشته باشی ، بدون تردید موجب سپاس و قدردانی عملی او خواهد بود : و کانَ سَعیُکُم مَشکُوراً ..

farhang ارسال شده: 1396/12/01 05:20:12 ب.ظ
 
مفهوم شکر چیست؟ آیا شکر ،یک فعل زبانی است یا یک باور قلبی است یا مجموعه ای از اعمال است؟

مشابه مفهوم ایه بالا که شکر را مانع عذاب میداند،در یک جای دیگر از قران هم یک مصداق برای افراد شکر گزار که از عذاب نجات یافتند،بیان شده است:

در ایات 33-35 سوره قمر،علت اینکه ال لوط که از عذاب بقیه قوم در امان ماندند،را شکرگزاری انان دانسته است.

كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿۳۳﴾ انصاریان: قوم لوط بیم دهندگان را تکذیب کردند.

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ ﴿۳۴﴾ انصاریان: ما بر آنان توفانی سخت که با خود ریگ و سنگ می آورد فرستادیم [در نتیجه همه را هلاک کرد]، مگر خاندان لوط را که سحرگاهان نجاتشان دادیم.

عْمَةً مِنْ عِنْدِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ ﴿۳۵﴾ انصاریان: [این] نعمت و رحمتی از سوی ما بود، این گونه کسی را که سپاس گزار است، پاداش می دهیم.

داستان حضرت لوط و قومش در سوره های متعددی در قران ذکر شده است.فقط اهل خانه او(بجز همسرش) به او ایمان اورده و از کار زشت قوم لوط اجتناب و برائت می جستند.

خداوند این همراهی عملی با پیامبر و عمل به حکم الهی را نشانه شکرگزاری انها دانسته است.لذا شکر ،صرفا به زبان یا به باور نیست.
سیدکاظم فرهنگ
farhang ارسال شده: 1395/03/30 10:28:26 ق.ظ
 

سلام
امروز سوره نسا را میخوندم
به آیه ۱۴۷رسیدم
آیه ای که باعث چالش ذهنی خانم دکتر یارایی شده بود و بحث زیادی هم در گروه ،روی مفهوم شکر انجام شد.

به نظرم توجه به ایات قبلیش،میتواند مفهوم شکر و ایمان مدنظر خداوند را نشان دهد.

إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًاايه 145

منافقان در پایین‌ترین درکات دوزخ قرار دارند؛ و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت! (بنابر این، از طرح دوستی با دشمنان خدا، که نشانه نفاق است، بپرهیزید!)

إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا ايه 146

مگر آنها که توبه کنند، و جبران و اصلاح نمایند، به (دامن لطف) خدا، چنگ زنند، و دین خود را برای خدا خالص کنند؛ آنها با مؤمنان خواهند بود؛ و خداوند به افراد باایمان، پاداش عظیمی خواهد داد.

مَّا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا

خدا چه نیازی به مجازات شما دارد اگر شکرگزاری کنید و ایمان آورید؟ خدا شکرگزار و آگاه است. (اعمال و نیّات شما را می‌داند، و به اعمال نیک، پاداش نیک می دهد.)

میفرماید منافقین در جهنم اند مگر انکه
خطاهای قبلی را جبران و اصلاح کنند
و دینشان را خالص برای خدا کنند
که در این صورت،جزو مومنین اند

سپس می فرماید خدا را چه به مجازات شما ،اگر شاکر باشید و اهل ایمان

پس مجموعه اعمال ذکر شده در ایه۱۴۶ را می توان در قالب شکر و ایمان که در ایه ۱۴۷ذکر شده،بحساب اورد.
سیدکاظم فرهنگ
سبحاني ارسال شده: 1395/03/22 02:27:18 ب.ظ
 

سلام
شاید این مطلب مکملی باشد بر نوشته اثر گذار جناب فهيمي
حدیث است که:
من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
واقعا زیباست خدا که به تشکر ما نیاز ندارد پس شکر نعمتهای اورا اینگونه به جا آوریم وزحمات مخلوقات اورا هدر ندهیم

زحمت معلم را با درس خواندن
زحمت کشاورز را با اسراف نکردن مواد غذائی
زحمت رفتگر را با نریختن ذباله در خیابان وکوچه و...

شکر نعمت ،استفاده به اندازه از نعمت های خداهم هست که قرآن میفرماید
ولا تنس نصیبک من الدنیا
چون ما اگر بیشتر از سهم خود مصرف کنیم سبب ناشکری دیگران میشویم وآنها به جای گمان بد به ما به خدا گمان بد خواهند برد
مهرداد پورشهاب ارسال شده: 1395/03/21 05:12:16 ب.ظ
 
تطبیق یک چیز با اهداف، اجزاء و شرایطش.
اگر یک عمل با اهداف و شرایط عمل هماهنگی داشته باشد، آن عمل در جایگاه خودش است و حسن است و حسن بالندگی می‌آورد.

زمانی که خداوند می‌خواهد انسان را خلیفه قرار دهد، ملائکه اعتراض می‌کنند که
«أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ» (30بقره).

یکی از چیزهایی که ملائکه می‌گویند این است که: «نحن نسبح بحمدک». ما به وسیله حمد، تو را تسبیح می‌گوییم. آنچه که موجب زیبایی خلق می‌شود، تسببیح است. تسبیح، تنها سبحان الله گفتن نیست؛ بلکه حقیقت تسبیح، شکر است و شکر هم به کارگیری است. ملائکه می‌گویند: «این ما هستیم که با حمد تو تسبیح می‌گوئیم.» اگر کسی می‌خواهد زیبا زندگی کند و «أحسن عمل» داشته باشد باید به حد تمام تسبیح برسد و حد تمام تسبیح هم این است که از تمام امکانات و شرایطی که برای اوست، استفاده صحیح کند؛ یعنی شاکر باشد. عمل زیبا عملی است که در جایگاه خود نشسته باشد.

خداوند نعمتهایی به ما داده که اگر این نعمتها را درست بکار بگیریم زندگی بهتری برای رشد و تعالی بیشتر خواهیم داشت و خدا نعمت خود را برای ما به تمامیت میرساند.

رضا و خشنودی خداوند، مقام والایی است که نتیجه این مراحل است و نتیجه رضای الهی هم، حیات طیبه یا زندگی پاک است با این خصوصیات:

1. سرور دائم (أَدْوَمِ الْسُّرُور)
2. کرامت فراگیر (أسْبَغِ الْكِرامَةِ)
3. عیش تمام(اتَمِّ الْعَيش»)

بنابراین به صورت خلاصه انسان با شکر به تسبیح می‌رسد. تسبیح خدا زندگی زیبا و احسن عمل را در خود دارد. پس از این انسان مشمول اتمام نعمت خدا می‌شود و بعد از آن مورد رضایت او قرار می‌گیرد. نتیجه رضایت الهی هم این است که خدا به انسان زندگی جدیدی می‌دهد. زندگی برتر و حیات پاکی که خود سه ویژگی دارد: سرور دائم، کرامت فراگیر و عیش تمام.
برای حیات طیبه علاوه بر این ویژگیها الگوهایی نیز در اختیار ما قرار داده‌اند که مصداق بارز و نمونه عملیِ حیات طیبه هستند:
«اَللهُمَّ اَجْعَلْ مَحيايَ مَحيا محمدٍ و آل مُحمد وَ مَماتي مَماتَ مُحمدٍ وَ آل مُحمدٍ.» حیات اهل بیت علیهم السلام، مصداق بارز حیات طیبه است و به ما می‌آموزد که چگونه فکر کنیم. چگونه رفت و آمد داشته باشیم، چگونه درس بگیریم، چگونه درس بدهیم، چگونه خنجر را در گلو احساس کنیم و ... .

یکی از مسائلی که درباره سبک زندگی ابتدا باید حل کرد، مسأله نگاه ما به زندگی است. اینکه ما چه توقعی از زندگی داریم و برای چه زندگی می‌کنیم.

اگر زندگی می‌کنیم که بارور شویم، یعنی نگاهمان به زندگی، زندگیِ کشاورزگونه است و دنیا را مزرعه آخرت می‌دانیم، سبک زندگی دینی و شیوه‌ای که صاحب آن طرح از ما خواسته مطابق آن زندگی کنیم، قابل توجیه است.اما اگر دنیا برای ما دار فنا نباشد، نمی‌توانیم در روابط و تعاملاتمان با دیگران در خانه و جامعه، دشمنی‌ها را کنار بگذاریم و عدل و احسان را جایگزین کنیم. اگر بگوییم که به دنیا آمده‌ایم تا عیش عالَم را ببریم، آن هم با تعریفی دنیوی که ما از لذت داریم، سبک زندگی دینی قابل اجرا نخواهد بود.

سلسله مباحث سبک زندگی از استاد علی صفایی (عین-صاد)
M.A ارسال شده: 1395/03/21 04:23:16 ب.ظ
 
در قران ایاتی داریم مبنی بر اینکه انسان پس ا ز مستجاب شدن دعایش از طرف خداوند ،ناسپاسی خود را ازسر می گیرد...

روزی جایی خواندم که دعاهای خود را مکتوب کنید تا پس از استجابت دعا ،آنها را فراموش نکرده وهمچنان شکر گزاریش را به جا آورید.

از آن روزسالهای زیادی می گذرد واکنون جعبه دعاهای من پر از تکه کاغذ است.

هر سال شب قدر به سراغ این جعبه می روم وکاغذها را یکی یکی میخوانم...چقدر دعا که مستجاب شده ...وبه راستی انسان چقدر ناسپاس است!
سید کاظم فرهنگ ارسال شده: 1395/03/21 04:19:12 ب.ظ
 
سلام
تعریف خوبی است از شکر

نکته جدید آن برای من،شاد شدن به آن است.
واین یکی از همان اصول کتابهای راز موفقیت است

واقعا اگر شما برای تک تک نعماتی که خدا داده،خوشحال باشین
و از انجا که نعمات در برابر نقمات خیلی خیلی زیادتره
پس افسردگی و یاس ،بسراغتون نمیاد.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.196 ثانیه ایجاد شد.