|
إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوي» تو الآن جاي بسيار منزّهي پا گذاشتي برخي بر اين هستند كه اين «طُوي »نام جايي از كوه طور است همان طوري كه مسجدالحرام, مسجدالحرام معتبر است يا آن غار حرا معتبر است يا بخشهاي ديگر مسجد قدس معتبر است طوي هم گوشهاي است از كوه طور كه از قداست برخوردار است
شيخناالاستاد مرحوم علامه شعراني(رضوان الله عليه) ميفرمايد اين درست نيست اين طُوي در عربي تأكيد آن وصف قبلي است همان طوري كه ما در فارسي چيزي را بخواهيم تأكيد بياوريم ميگوييم پاكِ پاك است, پاكِ پاك است, پاك اندر پاك است در عربي اگر بخواهند بگويند اين سرزمين پاك اندر پاك است ميگويند مقدّس طوي
پس سخن از مكان نيست «إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوي» مثل اين است كه حضرت فرموده باشد إنّك بالوادي كه مقدّسٌ مقدّسٌ چون الآن در جاي پاك اندر پاك پا نهادي كفشت را در بياور مثل اينكه نمازگزار كفشش را در ميآورد ديگر اگر كسي خواست نماز بخواند كه ديگر با كفش نماز نميخواند كه لباسش طاهر, بدنش طاهر, خودش متطهّر, كفشش هم ميگيرد و مؤدبانه در پيشگاه خداي سبحان قرار ميگيرد
تفسير سوره طه- ايت اله جوادي املي
|
|
طه:12 إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى منم پروردگار تو! 10 پای پوش خود به درآر که تو [اینک] در وادی مقدس طوی هستی. ______________
- کفش از پای درآوردن را ادای احترامی دانستهاند که معمولا در آستان بزرگان یا خانهها برای پرهیز از خاک آلوده کردن فرش رعایت ميکنيم. اما نه خدا نیازی به چنین تشریفاتی دارد، و نه کوه طور مفروش بوده است! در آن آستان، خدا علاوه بر کفش، به موسی فرمان داده بود عصای خود نیز بیفکند، عصا، تکیهگاه و اسلحه و ابزار چوپانها، و کفش، پایپوش و محافظ آنان در مقابل سنگ و سختیهای راه است. آیا با برداشتی نمادین نميتوان گفت به نزد خدا درآمدن و تقرّب به او تنها با ترک تعلقات و تکیهگاههای دنیایی ممکن است؟
تفسير بازرگان
|
|
تفسير الميزان در ذيل ايه فوق در خصوص دراوردن كفشهاي موسي در طوي چنين گفته است:
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِى يَمُوسى إِنى أَنَا رَبُّك ...طوًى كلمه ((طوى (( اسم جلگه اى است كه در دامنه طور قرار دارد، و همانجا است كه خداى سبحان آن را وادى مقدس ناميده ، و اين نام و اين توصيف دليل بر اين است كه چرا به موسى دستور داد كفشش را بكند، منظور احترام آن سرزمين بوده تا با كفش لگد نشود، و اگر كندن كفش را متفرع بر جمله ((انى انا ربك (( كرده دليل بر اين است كه تقديس و احترام وادى به خاطر اين بوده كه حظيره قرب به خدا، و محل حضور و مناجات به درگاه او است پس برگشت معنا به مثل اين مى شود كه بگوييم : به موسى ندا شد اين منم پروردگارت و اينك تو در محضر منى ، و وادى طوى به همين جهت تقديس يافته پس شرط ادب به جاى آور و كفشت را بكن .
و به همين ملاك هر مكان و زمان مقدسى تقدس مى يابد، مانند كعبه مشرفه و مسجد الحرام ، و ساير مساجد و مشاهد محترمه در اسلام ، و نيز مانند اعياد و ايام متبركه اى كه قداست را از راه انتساب واقعه اى شريف كه در آن واقع شده ، يا عبادتى كه در آن انجام شده كسب نموده ، و گرنه بين اجزاى مكان و زمان تفاوتى نيست
ترجمه تفسير الميزان جلد 14 صفحه 191
|
|
َدر سوره نسا آيه 154 ذكر شده كه خداوند به بني اسراييل فرمان داد كه سجده كنان از باب حطه وارد شوند اما انها عمل نكردند.
رَفَعْنٰا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِیثٰاقِهِمْ وَ قُلْنٰا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبٰابَ سُجَّداً وَ قُلْنٰا لَهُمْ لاٰ تَعْدُوا فِی السَّبْتِ وَ أَخَذْنٰا مِنْهُمْ مِیثٰاقاً غَلِیظاً«۱۵۴» ما کوه طور را به خاطر پیمان گرفتن از آنان (بنی اسرائیل) بالای سرشان قرار دادیم و به ایشان گفتیم: سجده کنان از آن در وارد شوید و به آنان گفتیم: در روز شنبه (تعطیل، به احکام خدا) تعدّی نکنید و از آنان پیمانی محکم گرفتیم.
در تفسير نور نكات زير درج شده است:
👌نکته ها:
مشابه این آیه، در سوره بقره آیات ۶۳ و۹۳ ونیز اعراف آیه ی ۱۷۱ آمده است. منظور از پیمان خدا با بنی اسرائیل، همان است که در آیات ۴۰ و ۸۴ سوره ی بقره و آیه ی ۱۲ مائده آمده است.
مکانهای مقدّس، آداب ویژه ای دارد: «ادْخُلُوا الْبٰابَ سُجَّداً»
نسبت به کوه طور، در قرآن آمده است: «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ»
در مورد خانههای پیامبر: «لاٰ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاّٰ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ»
درباره ی مساجد: «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ»
درباره ی مسجد الحرام: «فَلاٰ یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ»
درباره ی کعبه: «طَهِّرٰا بَیْتِیَ»
و آداب دیگری که نسبت به مساجد در کتب فقهی و منابع حدیثی آمده است.
|
|
سلام
۱-این دستور و این آیه،برای حادثه ای خاص و مکانی خاص نازل شده است(لحظه بعثت موسی در سرزمین مقدس طوی) و دلیلی برای تعمیم آن به سایر معابد و سایر ادیان نداریم.
۲-هر مکانی و هر دینی ،آداب و مناسک خاص خود را دارد.
از جمله در مسجدالحرام،قتال حرام است اما حتی طواف واجب را هم می توان با کفش انجام داد.
۳-عملکرد افراد مخصوصا سیاستمداران دلیل و حجتی بر صحیح بودن یا بحق بودن آن رفتار و عملکرد نیست .ماخذ ارزيابي رفتارها،معيارها و اصول مسلم عقلاني و وحياني است.
|
| سیدکاظم فرهنگ |
|
سلام
سوال این است :
آیا در آیه ای از قرآن بجز آیه انی انا ربک فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی برای مساجد دیگر ومسجد الحرام امر به در آوردن کفش شده است یکی از معلمهای ما میگفت زمانیکه خروشچف به ایران آمده بود بدون کفش وارد مسجد شاه اصفهان شد پس چرا حالا همه اعم از ایرانی و توریست خارجی با کفش وارد این مسجد میشوند؟
كلمات كليدي:مسجد كفش مقدس موسي نعلين
|