|
اصل ارسال توسط : ali تفاوت ميان انزال و تنزيل چيست؟
فرق ميان إنزال، تنزيل و تَنَزُّل اين است كه: در إنزال؛ جهت صدور فعل نزول از فاعل لحاظ ميشود. مانند:سوره مباركه اعراف آيه 26: يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا، ای فرزندان آدم، در حقيقت، ما برای شما لباسی فرو فرستاديم.
اما در تنزيل؛ جهت وقوع و تعلق فعل به مفعول لحاظ ميشود. مانند:سوره مباركه فرقان آيه 1: تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَی عَبْدِهِ، بزرگ [و خجسته] است كسی كه بر بنده خود، فرقان [كتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود.
التحقيق في کلمات القران
باب تفعیل همراه با توجه به مخاطب و استعداد و توان و ظرفیت اوست.
لذا هرگاه در قران از تنزیل استفاده شده یعنی متناسب با فهم و ظرفیت مخاطب نازل شده است.
حتی کلمه توحید هم به باب تفعیل رفته یعنی وحدانیتی از خدا که انسان میتواند بفهمد
نکته دیگر: خدا بر پیامبر قول ثقیل القا کرده (انا سنلقی علیک قولا ثقیلا) اما پیامبر انرا به زبان خودش اسان کرده است. (فانما یسرناه بلسانک لعلهم یتذکرون)
از سخنرانی ایت اله قایم مقامی در محرم 1403 خانه اندیشمندان علوم انسانی
|
| سیدکاظم فرهنگ |
|
تفاوت انزال و تنزيل چيست؟ ايا انزال بر نزول دفعي و تنزيل بر نزول تدريجي قران،دلالت دارد؟
علامه طباطبايي در الميزان ،بيان كرده است:" 1- غالبا انزال را در مورد فرود آوردن به يك دفعه و تنزيل را در مورد فرود آوردن به تدريج ، استعمال مى كنند
2-در آياتي که ميگويد قرآن در ماه رمضان و يا در شبي از شبهاي آن نازل شد تعبير به انزال آمده ، که دلالت بر نازل کردن يکپارچه قرآن دارد ، و در هيچ يک از آنها تعبير به تنزيل نيامده مثلا يکجا فرموده : شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن جاي ديگر فرموده : حم و الکتاب المبين انا انزلناه في ليلة مبارکة ، و در جاي ديگر فرموده : انا انزلناه في ليلة القدر .
و اين تعبير و نازل شدن يکپارچه به دو اعتبار ميتواند باشد ، يکي به اعتبار اينکه مجموع و روي هم رفته قرآن و يا بعضي از آن يکپارچه و يک دفعه نازل شده هر چند که تک تک آياتش به تدريج نازل شده باشد ، همچنانکه در مورد باران با اينکه قطره قطره نازل ميشود ، ولي به اعتبار اينکه مجموع بارانها و قطرات مفيد فائده بوده تعبير ميکند به اينکه کماء انزلناه من السماء و نيز بهمين اعتبار فرموده : کتاب انزلناه اليک مبارک ليدبروا آياته . "
1-مستند اينكه غالبا انزال را در مورد فرود دفعي و تنزيل،در فرود تدريجي استعمال ميكنند،بيان نشده است. در لغت نامه هاي مشهور و نيز ساير تفاسير اين امر مشاهده نميشود. در خود قران هم چنين تعميمي قابل تاييد نيست.
2-اين دو فعل علاوه بر نزول قران،در موارد ديگري نيز استعمال شده است كه بررسي ها نشانگر آن است كه اين دو فعل براي يك موضوع(مفعول) خاص استفاده شده و كاربرد ان ارتباطي به نزول يكجا يا تدريجي انها ندارد.
الف:نزول باران 1-قاف/9: وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا 2-مومنون/18: وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ 3-فرقان/48: وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا 4-حجر/22: فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ
ب:نزول من و سلوي بر بني اسراييل 1-طه/80: يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى ﴿۸۰﴾ 2-بقره/57: وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ
3-در مورد خود قران نيز بعنوان نمونه چهار ايه زير قابل تامل است:
انعام/7:وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ در اين ايه كه در پاسخ به بهانه جويي مشركان براي نزول دفعي قران بصورت يك كتاب(مشابه تورات) نازل شده خداوند ميفرمايد اگر اين چنين هم ميشد باز اتهام سحر ميزدند و ايمان نمي اوردند.و براي اين كتاب با نزول دفعي هم فعل نزلنا استفاده شده در حاليكه مطابق نظر علامه،از انجا كه نزول دفعي است،فعل انزلنا بايد استفاده ميشد.
صاد/29كتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ در اين ايه،هدف نزول قران،تدبر در ايات قران توسط مردم بيان شده است .انچه كه در دست مردم است و قابل تدبر مي باشد همين قراني است كه بتدريج نازل شده و در صورت صحت اطلاق نظر علامه مي بايست فعل نزلنا( با مصدر تنزيل)در اين ايه استفاده شود حال انكه فعل انزلناه(با مصدر انزال) استفاده شده است.كتابي كه بصورت يكجا و در ابتداي نزول(مطابق نظر علامه) بر پيامبر نازل شده، در دسترس مردم نبوده تا بتوانند تدبر نمايند.
سوره فرقان وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً ۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ ۖ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا
ترجمه : و کسانى که کافر شدند، گفتند: «چرا قرآن يکجا بر او نازل نشده است؟» اين گونه [ما آن را به تدريج نازل کرديم] تا قلبت را به وسيله آن استوار گردانيم، و آن را به آرامى [بر تو] خوانديم.
در اينجا ايراد كافران به عدم نزول يكجا و دفعي قران بيان شده كه از فعل نُزِّلَ استفاده شده در صورتيكه در صورت صحت نظر علامه،بايد در اينجا فعل انزل استفاد ميشد.
سوره فرقان وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا ﴿۴﴾ و كسانى كه كفر ورزيدند گفتند اين [كتاب] جز دروغى كه آن را بربافته [چيزى] نيست و گروهى ديگر او را بر آن يارى كرده اند و قطعا [با چنين نسبتى] ظلم و بهتانى به پيش آوردند (۴) وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿۵﴾ و گفتند افسانه هاى پيشينيان است كه آنها را براى خود نوشته و صبح و شام بر او املا مى شود (۵)
قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۶﴾ بگو آن را كسى نازل ساخته است كه راز نهانها را در آسمانها و زمين مى داند و هموست كه همواره آمرزنده مهربان است (۶)
در اينجا هم كافران،همين قران در دسترس و نازل شده تدريجي را ساخته پيامبر با همكاري ديگران عنوان مي كنند اما خداوند در پاسخ انرا به خودش نسبت ميدهد و از افعل انزل استفاده كرده است نه نزّل
|
| سیدکاظم فرهنگ |
|
تفاوت ميان انزال و تنزيل چيست؟
فرق ميان إنزال، تنزيل و تَنَزُّل اين است كه: در إنزال؛ جهت صدور فعل نزول از فاعل لحاظ ميشود. مانند:سوره مباركه اعراف آيه 26: يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا، ای فرزندان آدم، در حقيقت، ما برای شما لباسی فرو فرستاديم.
اما در تنزيل؛ جهت وقوع و تعلق فعل به مفعول لحاظ ميشود. مانند:سوره مباركه فرقان آيه 1: تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَی عَبْدِهِ، بزرگ [و خجسته] است كسی كه بر بنده خود، فرقان [كتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود.
اما تَنَزُّل: صيغه تَفَعُّل بر مطاوعه از تفعيل (تنزيل) دلالت ميكند؛ به اين معنا كه قبول فعل، همراه با طوع و اختيار است و مانند: صيغه انفعال، به طور قهري نيست. مانند:سوره مباركه شعراء آيات 221 و 222: هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَی مَنْ تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ/ تَنَزَّلُ عَلَی كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ، آيا شما را خبر دهم كه شياطين بر چه كسی فرود میآيند؟/ بر هر دروغزن گناهكاری فرود میآيندمنظور نزولش از روي طوع، رغبت، تمايل و اختيار است
التحقيق في کلمات القران
|
|
تفكيك انزال و تنزيل ودلالت دادن انها بر نزول دفعي و تدريجي قران،ظاهرا نخستين بار توسط علامه طباطبايي مطرح شده است. ابتدا نظر ايشان را مرور مي كنيم:
معناى ((انزال )) و ((تنزيل )) و موارد استعمال آن دو در آيات قرآن كريم
كلمه ((تنزيل )) و كلمه ((انزال )) هر دو به يك معناست و آن فرود آوردن است ، چيزى كه هست غالبا انزال را در مورد فرود آوردن به يك دفعه و تنزيل را در مورد فرود آوردن به تدريج ، استعمال مى كنند و اصل نزول در اجسام به اين است كه جسمى از مكانى بلند به پايين آن مكان فرود آيد و در غير اجسام نيز به معنايى است كه مناسب با اين معنا باشد.
و تنزيل خداى تعالى به اين است كه چيزى را كه نزدش مى باشد به موطن و عالم خلق و تقدير فرود آورد، چون همواره خود را در مقامى بلند دانسته و به اوصافى چون على و عظيم و كبير و متعال و رفيع الدرجات و قاهر فوق بندگان ستوده ، در نتيجه وقتى او موجودى را ايجاد مى كند و به عالم خلق و تقدير در مى آورد و يا به عبارت ديگر از عالم غيب به عالم شهادت مى آورد، در حقيقت تنزيلى از ناحيه او محسوب مى شود.
اين دو كلمه ، يعنى تنزيل و انزال در كلام خداى تعالى به همين عنايت در اشيايى به كار رفته ، مثلا درباره لباس فرموده : ((يا بنى آدم قد انزلنا عليكم لباسا يوارى سوآتكم )) و درباره چارپايان فرموده : ((و انزل لكم من الانعام ثمانية ازواج )) و درباره آهن فرموده : ((و انزلنا الحديد فيه باس شديد)) و درباره مطلق خير فرموده : ((ما يود الذين كفروا من اهل الكتاب و لا المشركين ان ينزل عليكم من خير من ربكم )) و در مطلق موجودات فرموده : ((و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم ))
از جمله آياتى كه بر اعتبار اين معنا در خصوص قرآن دلالت مى كند آيه ((انا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون و انه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم )) است .
تفسير الميزان،سوره شعرا
در آياتي که ميگويد قرآن در ماه رمضان و يا در شبي از شبهاي آن نازل شد تعبير به انزال آمده ، که دلالت بر نازل کردن يکپارچه قرآن دارد ، و در هيچ يک از آنها تعبير به تنزيل نيامده مثلا يکجا فرموده : شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن جاي ديگر فرموده : حم و الکتاب المبين انا انزلناه في ليلة مبارکة ، و در جاي ديگر فرموده : انا انزلناه في ليلة القدر . و اين تعبير و نازل شدن يکپارچه به دو اعتبار ميتواند باشد ، يکي به اعتبار اينکه مجموع و روي هم رفته قرآن و يا بعضي از آن يکپارچه و يک دفعه نازل شده هر چند که تک تک آياتش به تدريج نازل شده باشد ، همچنانکه در مورد باران با اينکه قطره قطره نازل ميشود ، ولي به اعتبار اينکه مجموع بارانها و قطرات مفيد فائده بوده تعبير ميکند به اينکه کماء انزلناه من السماء و نيز بهمين اعتبار فرموده : کتاب انزلناه اليک مبارک ليدبروا آياته .
دوم به اعتبار اينکه کتاب ماوراي آنچه ما با فهم عادي خود از آن ميفهميم ، که معلوم است فهم عادي ما مستلزم آن است که آياتش را جدا جدا تدبر کنيم ، و خود هم جدا جدا و به تدريج نازل شود ، حقيقت ديگري دارد که به لحاظ آن حقيقت امري واحد و غير تدريجي است ، و نزولش به انزال - يک دفعه - است ، نه تنزيل ( نزول بتدريج )
ترجمة الميزان ج : 2 - ص : 21 -------------------------
|
|
در قرآن كريم در خصوص نزول قران؛افعال انزلنا و نزلنا هر دو استفاده شده است كه مصدر انها انزال و تنزيل است؟
ايا انزال با تنزيل تفاوتي دارد؟تفاوت معنايي انها چيست؟ آيا به نزول دفعي و تدريجي قرآن اشاره دارند؟
كلمات كليدي: انزال تنزيل قران نزول تدريجي دفعي
|