|
فتوای حضرت آیت الله العظمی اسحاق فیاض درباره سن تکلیف دختران در سال 1400 تغییر کرد.
براساس فتوای جدید، سن تکلیف دختران اتمام ۱۳ سال قمری است، البته مشروط به آنکه قبل از این سن علائم بلوغ آشکار نشود. بنابراین دخترانی که هنوز علائم بلوغ در آنها ظاهر نشده است و کمتر از ۱۳سال سن دارند مکلف نمی باشند. دخترانی که ۱۳ سال قمری را تمام میکنند ولو اینکه علائم بلوغ در آنها آشکار نشود، مکلف هستند.
🔹سوال : دختری دارم که به سن تکلیف رسیده است اما به لحاظ جسمی توان روزه داری ندارد. حکم چیست؟ 🔹پاسخ ایت الله اسدالله بیاتزنجانی :
با سلام و تحیت ؛ تکلیف الهی بر کسانی واجب است که دارای بلوغ قوه و عقل (توان تشخیص و حسن و قبح) و قدرت (توان انجام تکالیف) باشند، بنابراین اگر فرض سوال از یکی از سه عنصر مذکور محروم باشد، تکلیفی ندارد.
▪️بلوغ دینی دختران ▪️بررسی فتوای سن تکلیف در 13سالگی 📕 تالیف ایت اله محمد سروش محلاتی منتشر شد
↖️ در قرآن، به بلوغ با یک ملاک طبیعی در دختران و پسران اشاره شده است: بلوغالحُلُم؛ یعنی زمانیکه نوجوان به حدی از رشد برسد که امکان فرزندآوری داشته باشد، این مرحله در دختران با قاعدگی تحقق مییابد و تقریبا در سیزدهسالگی اتفاق میافتد. ↖️روایات در اینباره مختلف و متعارض است و نظر «مشهور» در میان فقهاء بلوغ دختران در تمام شدن نُه سالگی است. این نظر از شیخ طوسی آغاز شده و فقهای پیشین مانند مفید و صدوق بدان فتوا ندادهاند. از اینرو شگفتآور است که چنین فتوایی،اجماعی تلقی شده و برخی محققان را به تسلیم وا میدارد! در این پژوهش ضمن نقد ادله فقهی، مبانی نظریه سیزده سالگی تبیین و ترجیح داده شده است.
|
|
سلام و تشکر .
پروسه بلوغ جسمی هم در دختران یک پروسه مدت دار بوده که حدود دو سال طول میکشد تا کامل شود . اولین علامتش تلارک است بعد پوبارک و نهایتایتا منجر به منارک (دوره های ماهیانه) میشود که اخرین علامت بلوغ است .
اولین علامت تلارک است که همان رشد سینه هاست . دومین علامت پوبارک است که رشد موهای جنسی میباشد . و اخرین علامت بلوغ هم ایجاد اولین قاعدگی (منارک) میباشد . البته رشد سریع قد معمولا بین علامت اول و دوم میباشد .
اخرین علامت بلوغ منارک یا ایجاد سیکل های ماهیانه است و افزایش سریع قد معمولا قبل از منارک اتفاق می افتد . معمولا در جاهای گرمسیر و پست علائم بلوغ در دختران زودتر از مناطق سردسیر و بلند اتفاق می افتد . علائم بلوغ همچنین در رابطه با میزان چربی بدن میباشد و دختران با توده چربی بیشتر زودتر بالغ میشوند . معمولا در وزن ۴۸ کیلو گرم یا بیشتر بلوغ اتفاق می افتد .
قاعدتا با تکمیل علائم است که بلوغ کامل میشود .نه با شروع علائم .
بنابراین همانطور که مشاهده میکنید سن بلوغ در همه دختران یکسان نیست و تابعی از عوامل مختلف است .
|
|
بلوغ دختران و پسران از منظر ايت الله سيد محمد جواد غروي
این موضوع را تابع جغرافیای محیط میداند که ربطی به سن آنان ندارد. قرآن برای بلوغ دو جنبه قائل است: فکری و جسمی که تا هردو در یک شخص پدیدار نگردد مسئولیتی متوجه او نیست و مکلف به انجام حکمی نمیباشد. این دو بلوغ علائمی دارد که قران تعیین مینماید. بلوغ جسمی وقتی است که دختر و پسر بتوانند تولید مثل کنند پس بلوغ دختران به حیض است و بلوغ پسران به احتلام. بلوغ فکری نیز منوط است به آزمونی که در مسائل اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی از دختران و پسران به عمل میآید
رساله بلوغ (ضمیمه کتاب مبانی حقوق در اسلام) نشر جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۳
|
|
بخشي از مصاحبه با آيت الله صانعي در خصوص سن بلوغ دختران
پیام زن: از جمله مسایلی که خیلی هم سرو صدا کرده ، مسأله بلوغ دختران است که به نظر حضرت عالی همان گونه که در توضیح المسائل مرقوم فرموده اید چنانچه هیچ یک از علایم بلوغ آشکار نشود، سن تکلیف دختر از 13 سالگی خواهد بود، لطفا در این رابطه نیز توضیحی بفرمایید.
حضرت آیت اللّه صانعی: این مطلب با توجه به روایات و با توجه به فتاوای اصحاب ذکر شده است . مستند این فتوا همانهایی است که در بقیه احکام است. مستند، موثقه عمار است(1). تمام روایاتی که 9 سال را آورده است همه قید دارد، یعنی منظور 9 ساله ای است که خانه شوهر رفته است و زن شده است.
در روایت عبداللّه بن سنان آمده است که دختر 9 ساله بالغه است، برای اینکه حیض می شود. در خود همان موثقه عمار نیز گفته است که اگر قبلاً حیض شده بالغه است و اگر نشده 13 ساله. یعنی سنی که می تواند بلوغ را تثبیت کند 13 ساله است.
من بحث مرحوم کاشف الغطاء را به تازگی نگاه می کردم. ایشان در بحث بلوغ کتاب کشف الغطاء می فرماید: بلوغ عبارت از این است که پسر و دختر به جایی برسند که منی از آنها به وجود آید که قابلیت به وجود آوردن انسان را داشته باشد. بلوغ دختر و پسر اینجاست. خوب اگر ما این را بلوغ گرفتیم که ایشان می فرماید، سن، اماره و نشانه آن است. بعد چگونه ممکن است که 9 سال «اماره غالبیه» باشد با اینکه امروز طبق تحقیقاتی که شده و آماری که دانشمندان می دهند، هفتاد درصد دخترها در سن 13 سالگی به این حالت حیض و عادت زنانه می رسند. چگونه شارع آمده این را علامت قرار داده در حالی که هفتاد درصد برخلاف این علامت هستند. علامت و اماره باید با غالب و اکثر بخواند.
این مطلب در موثقه عمار هم هست که اگر دختر در یک محیطی است که آب و هوای گرمسیری دارد و مادرش در سن 9 یا 10 سالگی عادت زنانه شده او بالغ است. حضرت زهرا(س) 9 ساله زن بوده است برای اینکه از طایفه قریش است. هر جا این طور باشد ما هم می گوییم بالغه شده است.
عرض می کنم تمام روایاتی که به 9 سال اشاره کرده، می گوید 9 ساله ای که رفته خانه شوهر، یعنی زن شده، یعنی در حدی رسیده که زن شده نه اینکه هر 9 ساله ای.
به هر حال این هم چیزی است که ما عرض کردیم و امیدواریم که ان شاءاللّه در فقه مورد تعمق بیشتری قرار گیرد و مورد وفاق واقع شود و بعضی از مشکلاتی که خواهرها و زنها نسبت به بلوغ دخترها دارند ان شاءاللّه حل بشود.
1ـ وسایل الشیعه، ج1، ص45، کتاب الطهاره، باب چهارم از ابواب مقدمات عبادات، حدیث12، عن عمار الساباطی، عن ابی عبداللّه (ع) قال: سألته عن الغلام متی تجب علیه الصلوة؟ فقال: اذا أتی علیه ثلاث عشرة سنة، فإن احتلم قبل ذلک فقد وجبت علیه الصلوة و جری علیه القلم، و الجاریة مثل ذلک إن أتی لها ثلاث عشرة سنة، أو حاضت قبل ذلک، فقد وجبت علیها الصلوة، و جری علیها القلم.
نقل از پايگاه اطلاع رساني حوزه
|
|
در پستهای قبل ابعاد مختلف بلوغ انسانها در قران را بررسی و مشاهده کردیم قران با بیان عباراتی خاص که دلالت بر تغییر وضعیت رشد اطفال تا بلوغ کامل است، تکالیف و مسئولیتهای مخاطبان را در ابعاد جنسی و مالی منوط به رسیدن به مراحل مربوطه کرده بود. اما عددی را به عنوان سن تکلیف و بلوغ که همه اطفال با گذر از ان به بلوغ برسند، تعریف نکرده است. بلکه با اشاره به آن وضعیت جسمی یا فکری تشخیص آنرا بر عهده خود افراد و اطرافیان و سرپرستانشان واگذار نموده است.
علاوه بر ایات فوق که مستقیما به مراحل رشد انسان ها اشاره داشت، ایات دیگری نیز وجود دارند که ملاکهایی را برای کلیه اعمال و رفتارها و یا اعمال خاص تعیین کرده است که به انها اشاره میکنیم:
الف)تکلیف بر اساس توانایی افراد
مهم ترین و عام ترین ملاک که خداوند در چند جای قران هم تصریح کرده این نکته است است که تمام تکالیف و انتظاراتش بر اساس وسع و توانایی هر فرد است و نه چیز دیگر.
ازجمله در سوره های زیر
لأعراف(42) وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ترجمه : و کسانى که ايمان آورده و کارهاى شايسته کردهاند -هيچ کسى را جز به قدر توانش تکليف نمىکنيم- آنان همدم بهشتند [که] در آن جاودانند.
المومنون(62) وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ ۚ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ترجمه : و هيچ کس را جز به قدر توانش تکليف نمىکنيم، و نزد ما کتابى است که به حق سخن مىگويد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت
البقرة(286) لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
ترجمه : خداوند هيچ کس را جز به قدر توانايىاش تکليف نمىکند. آنچه [از خوبى] به دست آورده به سود او، و آنچه [از بدى] به دست آورده به زيان اوست. پروردگارا، اگر فراموش کرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير، پروردگارا، هيچ بار گرانى بر [دوش] ما مگذار؛ همچنانکه بر [دوش] کسانى که پيش از ما بودند نهادى. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداريم بر ما تحميل مکن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تويى؛ پس ما را بر گروه کافران پيروز کن.
و یا در سوره آل عمران،فریضه حج را بطور صریح به وجود استطاعت افراد منوط کرده است:
وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا
ب-به مشقت و حرج نیفتادن در اعمال دینی
در حرج و مضیقه واقع نشدن هم ملاکی است که خداوند در چند جای قران بر ان تاکید کرده است هم برای کل دین و هم برای برخی اعمال خاص
از جمله در سوره حج ایه 78 وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ و در دين بر شما هیچ سختى قرار نداده است
یا در سوره مائده بعد از بیان احکام وضو و غسل،فرموده است:
مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ خدا نمى خواهد بر شما تنگ بگيرد
یا در سوره بقره بعد از بیان احکام روزه و روزه مسافر و بیماران:
يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْر خدا براى شما آسانى مى خواهد و براى شما دشوارى نمى خواهد
ج-قدرت درک و فهم عمل عبادی
خداوند در سوره نسا ایه 43اهل ایمان را از اقامه نماز در حال مستی نهی کرده است تا زمانیکه اثر مستی زایل شده و انها بفهمند که چه میکنند و چه می گویند.
این امر معیاری روشن برای انجام عبادات است که فرد انجام دهنده ان باید به سطحی از درک و فهم و اگاهی رسیده باشد که چه می گوید ،چه می کند و برای که می کند
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ
انصاریان: ای اهل ایمان! در حالی که مستید به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که [مستیِ شما برطرف شود و از روی هوشیاری] بدانید [که در حال نماز] چه می گویید.
|
| سیدکاظم فرهنگ |
|
با مرور پستهای بالا در خصوص مراحل و ابعاد مختلف بلوغ انسانها در قرآن کریم، میتوان نکات زیر را نتیجه گرفت:
1-قرآن،به مراحل زندگی انسان پس از تولد به ترتیب رشد باعبارتهای زیر اشاره کرده است:
طفل حدتمیز جنسی(یظهروا علی عورات النساء) بلوغ جنسی (بلغ الحلم) بلوغ ازدواج (بلغواالنکاح) اوج بلوغ (بلوغ اشد) 40 سالگی (اربعین سنه) پیری (شیخ)
2-همانطور که مشاهده شد،قرآن،برای هر یک از دوران ها و مراحل فوق، انتظارات و تکالیف و مسئولیتها و حقوق خاصی در نظر گرفته است.و لذا این موید این معناست که انسانها فقط یک بلوغ ندارند و اینگونه نیست که در یک مرحله امکان پذیرش همه تکالیف و مسئولیتها را دارا باشند.
3-همانطور که در معنای لغوی نیز مشاهده شد، در بلوغ اشد که بلوغ همه جانبه جسمی و روحی است، فرد قابلیت پذیرفتن همه مسئولیتها از جمله مسئولیت اداره و تدبیر اموال خود و حفظ و حراست انها را پیدا میکند و لذا استرداد اموال یتیمان به انها در این مرحله ذکر شده است. این مرحله در جوامع امروز بطور معمول 18 سال در قوانین ،تعیین شده است. بر این مبنا، تکالیف مالی اسلام مثل خمس و زکات و دیه و ...نیز بعد از رسیدن فرد باین مرحله (بلوغ اشد:بلوغ جسمی و فکری کامل)قابلیت انجام پیدا می کنند.
هم چنین از مقایسه دو ایه 6 سوره نساء و 34 سوره اسراء، این نکته ظریف فهمیده میشود که اولا رسیدن به بلوغ ازدواج لزوما به همراه رشد کامل عقلی و پذیرش مسئولیت مالی در همه افراد نیست. بلکه چه بسا فردی بلحاظ جسمی میتواند ازدواج کند اما رشد مالی لازم را ندارد و قران سپردن مسئولیت مالی باو را پس از کسب اطمینان از رشد توسط سرپرستش معین کرده است. ثانیا نگاه سهل گیرانه قران یا مردم ان زمان به ازدواج را نشان میدهد که انرا قبل از مرحله بلوغ اشد و امکان تدبیر مالی معیشت در نظر گرفته است.
4-در مسایل مرتبط با امور جنسی مثل حجاب و پوشش و..
الف-از زمانیکه پسران به حد تمیز (اطلاع از عورات زنان) میرسند زنان مومن مکلف باید خود را در برابر انهاهمانند سایرین بپوشانند.
ب-در حد فاصل سن تمیز تا حد بلوغ، بچه ها باید اموزش ببینند که از ورود به مواقع خلوت زن و شوهر در داخل خانه اجتناب نمایند و در صورت نیاز به حضور در محل انها،باید کسب اجازه نمایند تا آنها را بصورت عریان مشاهده نکنند. در این دوران البته برای آنها و افراد داخل خانه (حتی اگر این فرزندان جزو افراد نامحرم بشمار ایند-که البته بیشتر در خانواده های قدیم مرسوم بوده که چند خانواده در یک محل می زیسته اند-)منعی نیست که با لباس داخل خانه (و بدون حجاب کامل و روسری و .)ظاهر شوند.
ج- طبق ایه 59 سوره نور،افراد بعد از رسیدن به بلوغ جنسی(بلغ الحلم=احتلام)تکالیفی مثل سایرین دارند هم در بعد پوشاندن خود و هم در بعد اجتناب از ورود سرزده به خانه ها و اتاقها و نگاه به نامحرمان
5-در زمینه عبادات مثل نماز و روزه و ... قران،حد خاصی ذکر نکرده است اما با توجه به اینکه این تکالیف و اعمال خطاب به مومنین و الذین امنوا بیان شده،همانطور که عقل هم تایید میکند،پیش نیاز این خطاب و این تکالیف،وجود حداقلی از شناخت و معرفت و ایمان به خداوند،قران،معاد و رسالت پیامبر بعنوان زیر بنای فکری یک فرد مسلمان و مکلف است تا بفهمد که این اعمال را چرا و بدستور چه کسی و برای که انجام میدهد.
|
| سیدکاظم فرهنگ |
|
بلوغ از منظر قرآن: سن بلوغ در قرآن چقدر است؟
همانطور که در پستهای بالا مشاهده شد، قرآن در موارد زیادی عبارت بلغ اشده را استفاده کرده است.
معنای کلمه اشد چیست؟
1-.تعبير به صيغه جمع (يعني أشُدّ) به اين اشاره دارد كه بلوغ - يعني رسيدن به حدّ شدت - بايد در همه قواي ظاهري و باطني، و از همه جهات، تحقق يابد و بلوغ أشُدّ، بر اساس استعدادهاي ذاتي و اختلاف اموري كه حصولش، از جهت موضوع يا حكم، پيشبيني ميشود، متفاوت است و تعيين زمان معين براي آن صحيح نيست. التحقیق فی کلمات القران
2- اشُدّ (بضم ش) جمع شدّ است مثل اضرّ جمع ضرّ و شدّ بمعني قوه است و مراد از اشدّ استحكام نيروي جواني و سنّ است. بعضي آنرا جمع شدّه دانسته اند مثل نعمة و انعم و بعضي از اهل بصره گفته اند: آن مفرد است.
(مجمع) در جوامع الجامع فرموده: اشدّ حال اجتماع عقل و كمال خلق و نيرو و تميز است. آن از الفاظ جمع است كه واحد ندارد در صحاح و اقرب آنرا از هيجده سالگي تا سي سالگي گفته است. بهر حال منظور از بلوغ اشدّ رسيدن بر شد و تعقّل و استحكام جواني است
وَ لٰا تَقْرَبُوا مٰالَ الْيَتِيمِ إِلّٰا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتّٰي يَبْلُغَ أَشُدَّهُ اسراء: ۳۴. در آيۀ ديگر بجاي اشدّ كلمۀ «رشد» آمده وَ ابْتَلُوا الْيَتٰاميٰ حَتّٰي إِذٰا بَلَغُوا النِّكٰاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوٰالَهُمْ … نساء: ۶. در آيۀ اول دفع مال يتيم مشروط است ببلوغ اشدّ و در دوم باحساس رشد، از اين روشن ميشود كه هر دو بيك معني است.
اين كلمه هفت بار در قرآن مجيد آمده و همه توأم با فعل بلوغ است و حكايت دارند اشدّ مرحله اي از عمر آدمي است كه شخص بآن ميرسد.
[قاموس قران - شدد: ؛ ج ۴، ص: ۱۰ - صفحه۱۰۸۵]
|
|
حال که ابعاد مختلف بلوغ انسانها در قران را بررسی کردیم،این سئوال مطرح میشود که آیا قران سن خاصی برای بلوغ مطرح نکرده است؟ آیا قرآن،ملاکی برای تشخیص بلوغ ارایه نکرده است:
پاسخ: در قرآن در هیچ کجا سن و سال خاصی برای رسیدن به بلوغ تعیین نشده است. اما ملاکهایی ارایه کرده است:
الف)تکلیف بر اساس توانایی افراد
خداوند در چند جای قران تصریح کرده است که تکالیف و انتظاراتش بر اساس وسع و توانایی هر فرد است و نه چیز دیگر.
ازجمله در سوره های زیر
لأعراف(42) وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ترجمه : و کسانى که ايمان آورده و کارهاى شايسته کردهاند -هيچ کسى را جز به قدر توانش تکليف نمىکنيم- آنان همدم بهشتند [که] در آن جاودانند.
المومنون(62) وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ ۚ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ترجمه : و هيچ کس را جز به قدر توانش تکليف نمىکنيم، و نزد ما کتابى است که به حق سخن مىگويد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت
البقرة(286) لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
ترجمه : خداوند هيچ کس را جز به قدر توانايىاش تکليف نمىکند. آنچه [از خوبى] به دست آورده به سود او، و آنچه [از بدى] به دست آورده به زيان اوست. پروردگارا، اگر فراموش کرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير، پروردگارا، هيچ بار گرانى بر [دوش] ما مگذار؛ همچنانکه بر [دوش] کسانى که پيش از ما بودند نهادى. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداريم بر ما تحميل مکن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تويى؛ پس ما را بر گروه کافران پيروز کن.
|
| سیدکاظم فرهنگ |
|
بررسی سن و ابعاد بلوغ در قران
اشاره شد که در قرآن بلوغ در ابعاد مختلف مطرح شده است:
ه)تمیز و بلوغ جنسی
در ایات 58 و59 سوره نور ازعبارت بلغ الحلم استفاده شده است و بیان کرده اطفالی که باین مرحله نرسیده اند و در طول روز همواره کنار والدین و خانواده اند،اشکالی ندارد که شما را با لباسهای سبک خانه ببینند اما در وقتهایی که لباس ندارید که معمولا سه موقع در شبانه روز است باید برای ورود به حریم شما اجازه بگیرند.
النور(58) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ۚ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ۚ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ ۚ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ ۚ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
ترجمه : اى کسانى که ايمان آوردهايد، قطعاً بايد غلام و کنيزهاى شما و کسانى از شما که به [سنِ] بلوغ نرسيدهاند سه بار در شبانه روز از شما کسب اجازه کنند: پيش از نماز بامداد، و نيمروز که جامههاى خود را بيرون مىآوريد، و پس از نماز شامگاهان. [اين،] سه هنگام برهنگى شماست، نه بر شما و نه بر آنان گناهى نيست که غير از اين [سه هنگام] گرد يکديگر بچرخيد [و با هم معاشرت نماييد]. خداوند آيات [خود] را اين گونه براى شما بيان مىکند، و خدا داناى سنجيدهکار است.
النور(59) وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ترجمه : و چون کودکان شما به [سنِ] بلوغ رسيدند، بايد از شما کسب اجازه کنند؛ همان گونه که آنان که پيش از ايشان بودند کسب اجازه کردند. خدا آيات خود را اين گونه براى شما بيان مىدارد، و خدا داناى سنجيدهکار است.
درتفسیر المیزان اینگونه امده است:
معناى ((الّذين لم يبلغوا الحلم )) اطفالى است كه به حد تميز رسيده اند، ولى بالغ نشده اند، و دليل بر رسيدن به حد تميز جمله ((ثلاث عورات لكم )) است .
و منظور از جمله ((ثلاث مرات )) سه نوبت در هر روز است ، به دليل اينكه دنبالش آن را تفصيل داده ، و فرموده : اول قبل از نماز فجر، و دوم هنگام ظهر كه به خانه مى آييد و جامه مى كنيد، سوم بعد از نماز عشاء، و در جمله ((ثلاث عورات لكم )) به وجه حكم اشاره نموده و مى فرمايد: اين سه موقع سه عورت است براى شما، كه طبعا شايسته نيست غير از شما كسى بر وضع شما مطلع شود.
در تفسیر فرقان در ایه58اینگونه امده است:
ـ "در اين آيه زرخريدان و كسانى كه به حد شهوت جنسى نرسيده اند از ورود در استراحتگاه زنان و مردان در سه مورد، بدون اذن منع شده اند، البته چنانكه "لم يبلغوا الحلم" شامل كل اطفال نيست و "ما ملكت ايمانهم" نيز چنان است زيرا براى اشخاص سه حالت است:نياز جنسى، و در برابرش حالات نخستين كه اوايل ولادت است، اينجا در اين تعبير، ميانگين دو حالت است كه طفل هنوز به مرحله شهوانى و درك آن نرسيده ولى از منظره عريانى و برهنگيها و عورتها، جرياناتى را درك مى كند كه عكس العملهاى فعلى و شأنى براى او دارد، چنانكه علم پزشكى و روانشناسى نيز آن را تأييد مى كند، به هر حال همينان هستند كه بايستى در اين حالات ويژه اجازه بگيرند.
و هنگامى كه كودكانتان به (حال) احتلام (: و شهوت جنسى) رسيدند، پس بايد از شما اجازه بخواهند 59"
از طرف دیگر در آیه 31 همین سوزه نیز وقتی محارم زنان مومن در لزوم عدم حفظ حجاب را بر میشمرد، یک دسته نیز طفلانی هستند که به حد تمیز جنسی نرسیده اند
أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ :كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده اند
درتفسیر المیزان اینگونه امده است: "او الطفل الّذين لم يظهروا على عورات النساء)) - الف و لام در ((الطفل )) براى استفراق است و كليت را مى رساند، يعنى جماعت اطفالى كه بر عورتهاى زنان غلبه نيافته اند يعنى آنچه از امور زنان كه مردان از تصريح به آن شرم دارند، اطفال زشتى آن را درك نمى كنند، و اين به طورى كه ديگران هم گفته اند كنايه از حد بلوغ است ."
تفسیر فرقان هم گفته است:اطفال نابالغى كه آگاهى و توان جنسى ندارند.
|
| سیدکاظم فرهنگ |
|
ابعاد مختلف بلوغ در انسان از منظر قرآن
د)بلوغ ازدواج
در قران یکبار هم به بلوغ ازدواج در سوره نسا اشاره شده است:
النساء(6) وَابْتَلُوا الْيَتَامَىٰ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ ۖ وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ يَكْبَرُوا ۚ وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ ۖ وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا
ترجمه : و يتيمان را بيازماييد تا وقتى به [سن] زناشويى برسند؛ پس اگر در ايشان رشد [فکرى] يافتيد، اموالشان را به آنان رد کنيد، و آن را [از بيم آنکه مبادا] بزرگ شوند، به اسراف و شتاب مخوريد. و آن کس که توانگر است بايد [از گرفتن اجرت سرپرستى] خوددارى ورزد؛ و هر کس تهيدست است بايد مطابق عرف [از آن] بخورد؛ پس هر گاه اموالشان را به آنان رد کرديد بر ايشان گواه بگيريد، خداوند حسابرسى را کافى است.
از ایه 6 سوره نساء ، این نکته ظریف فهمیده میشود که اولا رسیدن به بلوغ ازدواج لزوما به همراه رشد کامل عقلی و پذیرش مسئولیت مالی در همه افراد نیست. بلکه چه بسا فردی بلحاظ جسمی میتواند ازدواج کند اما رشد مالی لازم را ندارد و قران سپردن مسئولیت مالی باو را پس از کسب اطمینان از رشد توسط سرپرستش معین کرده است. ثانیا نگاه سهل گیرانه قران یا مردم ان زمان به ازدواج را نشان میدهد که انرا قبل از مرحله بلوغ اشد و امکان تدبیر مالی معیشت در نظر گرفته است.
تفسير الميزان در توضيح اين ايه چنين گفته است:
"كودك بعد از حد تميز كم كم به حد ((رهاق )) و سپس به حد ((ازدواج )) و آنگاه به حد ((رشد))) مى رسد.
● در تصرفات مالى علاوه بر بلوغ ، رشد متصرف نيز شرط است
اين طرز سخن به ما مى فهماند كه رسيدن به حد ازدواج، علت تامه دادن مال يتيم به يتيم نيست بلكه مقتضى آن است وقتى علت تامه مى شود و يتيم مى تواند مستقلا در مال خود دخل و تصرف نمايد كه به حد رشد هم رسيده باشد.
پس معلوم مى شود كه اسلام مسأله بلوغ را در همه جا به يك معنا نگرفته است در امر عبادات و امثال حدود و ديات، بلوغ را عبارت دانسته است از: رسيدن به سن شرعى يعنى سن ازدواج و بس ، و اما نسبت به تصرفات مالى و اقرار و امثال آن شرط ديگرى را هم اضافه كرده و آن رسيدن به حد رشد است
اين خود از لطائفى است كه اسلام در مرحله تشريع قوانين خود به كار برده است ، چرا كه اگر مسأله رشد را شرط نمى كرد و در تصرفات مالى و امثال آن رشد را لغو مى ساخت ، نظام زندگى اجتماعى افرادى چون يتيم مختل مى ماند و نفوذ تصرفاتش و اقرارهايش باعث آن مى شد كه افراد ديگر از اين معنا سوء استفاده نموده و كلاه سر آنان بگذارند و با آسان ترين راه يعنى با چند كلمه چرب و نرم و وعده هاى دروغين ، تمامى وسايل زندگى را از دست ايتام بيرون آورند و با يك و يا چند معامله غررى يتيم را به روز سياه بكشانند.
پس رشد شرطى است كه عقل اشتراط آن را در اينگونه امور واجب و لازم مى داند و اما در امثال عبادات ، بر همه روشن است كه هيچ حاجتى به رشد نيست و همچنين است در امثال حدود و ديات ، چون تشخيص و درك اين معنا كه زنا بد است و مرتكب آن محكوم به حدود مى باشد و نيز زدن و كشتن مردم زشت و مرتكب آن محكوم به احكام ديات است احتياجى به رشد ندارد و هر انسانى قبل از رسيدن به حد رشد نيز نيروى اين تشخيص را دارد و دركش نسبت به اين معانى قبل از رسيدن به رشد و بعد از آن تفاوت نمى كند" ترجمه تفسير الميزان جلد 4 صفحه 276
|
| سیدکاظم فرهنگ |