|
و مصدر ((التفات )) كه نهى ((لا يلتفت )) از آن مشتق است مصدر باب افتعال است و ثلاثى مجرد آن ((لفت )) است ، و راغب در معناى آن گفته : وقتى مى گويند: ((لفته عن كذا - فلانى را از فلان كار لفت كرد)) معنايش اين است كه او را منصرف ساخت . و اين ماده در قرآن كريم آمده كه مى فرمايد: ((قالوا جئتنا لتلفتنا)) و از همين باب است كه مى گويد: ((التفت فلان - فلانى التفات كرد)) يعنى روى خود را از آن سويى كه داشت برگردانيد
معناى آيه اين است كه ما نوجوانانى از جنس بشر نيستيم بلكه فرستادگانى هستيم براى عذاب اين قوم و هلاك كردنشان پس تو خود و اهلت را نجات بده ، شبانه تو و اهلت در قطعه اى از همين شب حركت كنيد و از ديار اين قوم بيرون شويد كه اينها در صبح همين شب به عذاب الهى گرفتار گشته هلاك خواهند شد و بين تو و صبح ، فرصت بسيارى نيست و چون حركت كرديد احدى از شما به پشت سر خود نگاه نيندازد.
بعضى از مفسرين گفته اند مراد از كلمه ((التفات )) توجه و ميل به مال و اثاث است ، خواسته اند بگويند از متاع هايى كه در اين شهر هست چيزى با خود نبريد و يا التفات به معناى تخلف از حركت شبانه است ليكن اين دو احتمال چيزى نيست كه انسان به آن التفاتى بكند.
تفسیر المیزان
|
|
معنای لایلتفت احد منکم در ماجرای خروج شبانه لوط و پیروانش چیست؟
معنای لغوی التفات چیست؟
1-یلتفت از ریشه لفت: اصل الواحد در ماده، توجه و ميل به جهتي است و ميل در اين معنا، سبكتر از ليّ است؛ زيرا لَيّ؛ انحراف كلّي به سويي است. مانند: گردانندن همه بدن و پس از لَيّ، انحراف است كه ميل تامّ و كامل است و پس از آن انصراف از سويي به سوي ديگري است و از مصاديق آن: لَفت الرجل؛ يعني برگرداندن كسي از رأيش به سويي ديگر است
و لفت (گرداندن) صورت به سويي است و اگر اين دو قيد نباشند، كاربرد ماده، مجازي خواهد بود. سوره مباركه يونس آيه 78: قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا، گفتند: آيا به سوی ما آمده ای تا ما را از شيوه ای كه پدرانمان را بر آن يافتهايم بازگردانی.يعني تا ما را از سيره پدرانمان بگرداني و ما به سويي ديگر روي كنيم. سوره مباركه هود آيه 81: فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ، پس، پاسی از شب گذشته خانواده ات را حركت ده و هيچكس از شما نبايد واپس بنگرد
نقل از التحقیق فی کلمات القران
2-لفت: ؛ ج ۶، ص: ۱۹۷ لفت: برگرداندن. منصرف كردن. «لفته عن كذا: صرفه عنه». التفات: رو كردن است بجهتيكه ميخواهد و نيز بمعني رو گرداندن است از جهتيكه بآن رو كرده بود، فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ لٰا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ … هود: ۸۱. خانواده ات را در پاسي از شب ببر و كسي از شما بعقب بر نگردد و به پشت سرش نگاه نكند ظاهرا اين براي آن بود كه زود از منطقۀ خطر خارج شوند. ايضا آيۀ ۶۵. حجر.
[قاموس قران - لغو: ؛ ج ۶، ص: ۱۹۶]
3-با توجه به معني لغت و استعمال ديگر ان در قران
لزوما به معناي نگاه كردن به پشت سر نيست
بلكه ميتواند مايل شدن قلبي به قوم و بازماندگان در شهر باشد
|
|
سلام با توجه به ایه سوره مبارکه حجر آیه 65. فاسر باهلک بقطع من اللیل واتبع ادبارهم ولا یلتفت منکم احد وامضوا حیث تومرون پس، خانوادهات را در اواخر شب با خود بردار، و از اینجا ببر؛ و خودت به دنبال آنها حرکت کن؛ و کسی از شما به پشت سر خویش ننگرد؛ به همانجا که مأمور هستید بروید!»
همبشه برام سوال بود .چرا فرمودند به پشت سرتان نگاه نکنید استادگنجه ای هم توصیح فرمودن بله درسته ومی تواند یک وجه دیگری داشته باشد که تاکید منظورش این بوده که به شهر باز نگرددند شاید کسی از همراهان بگوید من چیزی جا گذاشته ام وبرم ان را بردارم که در وقت بازگذشت دچار عذاب الهی میشد. چون عذاب در ساعت معبن بدون تخلف نازل میشده
|
|
نحوه عذاب قوم لوط: انفجار بزرگ، یا انفجار هسته¬ای؟ ایا بخاطر تشعشات هسته ای خانواده لوط نباید به عقب برمی گشتند؟
برای توضیح آیه 65 باید شرحی عرض کنیم: از آیه 74 فهمیده می¬شود عذاب هلاکت قوم لوط می باید عذاب ویژه¬ای بوده باشد. تاکنون در داستانهای پیامبران با بعضی از انواع عذاب¬ها آشنا شده¬ایم. ( طوفان نوح ، باد سخت مداوم 180 ساعته ، صدای مهیب نابودکننده ، و غیره ، اما آنچه در آیه 74 آمده کاملاً متفاوت است ) «بالایشان را پائین» قرار دادن یعنی اینکه شهر از جایش کنده شده ، به ارتفاعی بالا برده شده ، و سپس واژگون شده ، و آنگاه در همان حالت واژگونی به پائین برگشته باشد . در آیه 65 به لوط سفارش شده که نه خودش و نه هیچیک از پیروانش به پشت سر خویش برنگردند و موضوع آنقدر اهمیت داشته که به لوط تأکید شده که تو پشت سر همه آنها قرار گیر (تا آنها از این توصیه تخلف نکنند) اگر لوط یا یکی از پیروانش از این دستور تخلف می¬کردند و به پشت سر خویش نگاه می¬کرد چه می¬دید؟ حتماً اتفاقاتی را که آیه 74 به آن اشاره دارد می¬دید . و چرا نباید آن را می¬دید؟
عقل معمولی بما می¬گوید آنها برای دیدن آن صحنه انگیزه قوی داشتند . پس منع نشدند مگر بخاطر اینکه دیدن آن صحنه برایشان ضرر داشته است. انگیزه آنها برای دیدن آن صحنه این بود که آنها یکی از صحنه¬های ظهور قدرت خداوندی را می¬دیدند ، و این ، برایشان هم مایه لذت و هم مزید ایمان بود و لذا دیدن آن منع عقلی نداشت بلکه توجیه عقلی هم داشت پس منع آن هیچ دلیلی ندارد مگر اینکه حاوی ضرری برای آنها بوده باشد.
در این موضوع چه ضرری بوده است؟
به احتمال قوی این موضوع بالا پریدن آن شهر و واژگون شدن و افتادن آن ، در نتیجه یکنوع انفجار بسیار قوی بوده که دیدن آن با چشم غیر مسلح احتمال خطر و بلکه کوری داشته و شاید علت منع آنها نیز همین بوده است. اینکه از آن دور باشند و به آن نگاه نکنند نیز مؤید همین احتمال است. حتماً پس از اینکه لوط از حقیقت ماجرا خبردار شد فوراً دست بکار شد و پیروان خود را جمع و جور کرد. هرچه چیزهای دم دستی که بنظرشان مهم می¬آمد جمع کردند و جان به در بردند و حتماً با شتاب راه می¬سپردند. و چون مطابق آیه 66، آن اتفاق هنگام صبح افتاد، معلوم می¬شود لوط و پیروانش از آن نقطه خیلی دور شده بودند. و چون هنوز توصیه «مبادا به پشت سر خویش برگردید» برقرار بود، معلوم می¬شود شدت انفجار و شدت شعاع تابش و شدت نور آن آنقدر زیاد بوده که حتی برای فاصله طولانی هم ایجاد ضرر می¬نموده است.
همه این علائم ما را به یک حادثه انفجار هسته¬ای می¬رساند که آن ملائکه مأمور نیــز متخصصان ایجاد و کنترل آن بودند.
|
|
داستان عذاب قوم لوط در قرآن چند بار و البته هر دفعه با جزییات یا قسمتهایی خاص تکرار شده است
یکی از نکات قابل توجه و تامل در ان،دستور خداوند به لوط است که شبانه به همراه اهلش از شهر خارج شوند و هیچ کس هم به عقب برنگردد.
علت این دستور چیست؟
آیات مربوطه را در سوره های حجر و هود مرور می کنیم
فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿۶۵﴾ فولادوند:پس پاسى از شب [گذشته] خانواده ات را حركت ده و [خودت] به دنبال آنان برو و هيچ يك از شما نبايد به عقب بنگرد و هر جا به شما دستور داده مى شود برويد (۶۵)
انصاریان: پس [چون] پاره ای از شب [گذشت] خاندانت را کوچ ده و خودت دنبال آنان برو و هیچ یک از شما [به شهر] بازنگردد، و آنجا که مأمور هستید، بروید.
قَالُوا يَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَكَ إِنَّهُ مُصِيبُهَا مَا أَصَابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ ﴿۸۱﴾
قمشهای: فرشتگان به لوط گفتند: ما رسولان پروردگار توایم و هرگز دست آزار قوم به تو نرسد، تو اهل بیت خود را در پاسی از شب از این دیار بیرون بر و از شما هیچ کس نباید وابماند جز آن زن (کافر) تو که آن هم با قوم تو باید هلاک شود. همانا وعده عذاب صبحگاه است، آیا صبح نزدیک نیست؟!
کلمات کلیدی:قوم لوط عذاب اهل عقب
|