آيه 41
بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَآءَ وَتَنْسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَترجمه بلكه (در هنگامههاى خطر) فقط او را مىخوانید، پس اگر بخواهد آن رنجى كه خدا را به خاطر آن مىخوانید بر طرف مىكند، و آنچه را براى خداوند شریك مىپنداشتید (در روز قیامت) فراموش مىكنید.
نکته ها برداشتن عذاب، یا براى اتمام حجّت است، یا به خاطر تغییر حالات قوم. چنانكه در آیه 98 سورهى یونس مىفرماید: «لمّا آمنوا كشفنا عنهم عذاب الخزى» چون ایمان آوردند، عذاب خوارى و ذلّت را از آنان برداشتیم.
پیامها1- همه معبودهاى خیالى به هنگام برخورد انسان با حوادث فراموش مىشوند. «بل ایّاه تدعون... و تنسون ما تشركون» آنان نه تنها فراموش، بلكه انكار مىشوند. چنانكه در آیهى دیگر مىخوانیم: «واللَّه ربّنا ما كنّا مشركین» [329] مشركان در قیامت با سوگند شرك خود را انكار مىكنند.
2- دعاى خالصانه، همراه استجابت است. «بل ایّاه تدعون فیكشف»
3- یأس از غیر خدا، سبب سرعت در استجابت دعاست. (حرف «فاء» در كلمهى «فیكشف»)
4- استجابت دعا، در اراده و مشیّت حكیمانهى خداوند است. «فكیشف....ان شاء»
329) انعام، 23.
آيه 42
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَآ إِلَى أُمَمٍ مِّنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَهُمْ بِالْبَأْسَآءِ وَ الضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَترجمه و همانا به سوى امّتهاى پیش از تو (نیز پیامبرانى) فرستادیم، (و چون سرپیچى كردند) آنان را به تنگدستى وبیمارى گرفتار كردیم. باشد كه تضرّع كنند.
نکته ها «بأساء» به معناى جنگ، فقر، قحطى، سیل، زلزله وامراض مُسرى و «ضرّاء» به معناى غم، غصّه، آبروریزى، جهل و ورشكستگى است.
حضرت على علیه السلام فرمود: اگر هنگام ناگوارىها مردم صادقانه به درگاه خدا ناله كنند، مورد لطف خدا قرار مىگیرند. [330] مولوى در ترسیم این حقیقت مىگوید:
پیش حقّ یك ناله از روى نیاز به كه عمرى در سجود و در نماز
زور را بگذار و زارى را بگیر رحم سوى زارى آید اى فقیر
330) تفاسیر صافى و نورالثقلین.
پيام ها 1- بعثت انبیا در میان مردم، یكى از سنّتهاى الهى در طول تاریخ بوده است. «لقد ارسلنا الى اُمَم من قبلك»
2- تاریخ گذشتگان، عبرت آیندگان است. «قبلك»
3- در تربیت و ارشاد، گاهى فشار وسختگیرى هم لازم است. «اخذناهم بالبأساء و الضرّاء»
4- مشكلات، راهى براى بیدارى فطرت وتوجّه به خداوند است. «یتضرّعون»
5 - هر رفاهى لطف نیست و هر رنجى قهر نیست. «لعلّهم یتضرّعون»
6- همهى افراد لجوج، با فشار و در تنگا و سختى قرار گرفتن هم رام نمىشوند. «لعلّهم یتضرّعون»
آيه 43
فَلَوْلَا إِذْ جَآءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَنُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَترجمه پس چرا هنگامى كه ناگوارىهاى ما به آنان رسید، توبه و زارى نكردند؟ آرى (حقیقت آن است كه) دلهاى آنان سنگ و سخت شده و شیطان كارهایى را كه مىكردند، برایشان زیبا جلوه داده است.
پيام ها 1- تضرّع به درگاه خداوند، سبب رشد و قرب به او و ترك آن نشانهى سنگدلى و فریفتگى است. «فلولا... تضرّعوا»
2- انسان فطرتاً زیبایى را دوست دارد تا آنجا كه شیطان نیز از همین غریزه، او را اغفال مىكند. «زیّن لهم الشیطان»
3- براى لجوجان، نه تبلیغ مؤثّر است، نه تنبیه. «قست قلوبهم»
4- ریشهى غرور و ترك تضرّع، مفتون شدن به تزیینات شیطانى است. «فلولا... تضرّعوا... زیّن لهم الشیطان»
آيه 44
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَبَ كُلِّ شَىْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُواْ أَخَذْنَهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَترجمه پس چون اندرزهایى را كه به آنان داده شده بود فراموش كردند، درهاى هرگونه نعمت را به رویشان گشودیم (و در رفاه و مادیات غرق شدند) تا آنگاه كه به آنچه داده شدند دلخوش كردند، ناگهان آنان را (به عقوبت) گرفتیم پس یكباره محزون و نومید گردیدند.
نکته ها «مبلسون» از «ابلاس»، به معناى حزن و اندوه همراه با یأس است. حالتى كه مجرمان، هنگام پاسخ نیافتن در دادگاه پیدا مىكنند. [331]
در دو آیهى قبل فرمود: ما افرادى را گرفتار مىكنیم تا تضرّع كنند، در این آیه مىفرماید: برخى در لحظههاى گرفتارى هم خدا را فراموش مىكنند. «نَسوا ما ذُكّروا...»
در قرآن مىخوانیم: «و عسى اَن تحبّوا شیاً وهو شرّ لكم» [332] ، چه بسا چیزى را دوست دارید، در حالى كه براى شما شرّ است و حضرت على علیه السلام مىفرماید: «اذا رأیت سبحانه یتابع علیك نعمه و أنت تعصیه فاحذره» [333] اگر دیدى خداوند نعمتهایش را بر تو مدام مىدهد، ولى تو گناه مىكنى، پس به هوش باش، چه بسا این لطفها عاقبت خوشى ندارد.
دنیا وبهرههایش، هم مىتواند براى انسان نعمت باشد، هم نقمت. در آیه مورد بحث، دنیا نقمت به حساب آمده است. امّا ایمان وتقوى، بركات آسمان وزمین را براى اهلش به دنبال دارد، چنانكه در آیه 96 سوره اعراف آمده است: «ولو أنّ أهل القُرى آمنوا واتّقوا لفتحنا علیهم بركات من السماء والارض»، بنابراین غفلت، درهاى خیر را بر روى انسان مىبندد.
پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله فرمودند: »اذا رأیت اللّه یعطى على المعاصى فان ذلك استدراج منه«، اگر مشاهده كردى كه دنیا به كام گنهكاران است خوشحال مباش، زیرا این استدراج الهى و به تدریج هلاكت كردن اوست. [334] و آنگاه حضرت این آیه را تلاوت فرمودند.
امام باقرعلیه السلام در تأویل آیه فرمودند: چون مردم ولایت علىبن ابىطالبعلیهما السلام را ترك كردند و حال آنكه به آن امر شده بودند، «فلمّا نسوا...»، دولت آنان را در دنیا بسط دادیم، «فتحنا علیهم...» تا حضرت قائمعلیه السلام قیام كند، «حتّى... أخذناهم بغتة». [335]
331) تفسیر المیزان.
332) بقره، 216.
333) نهجالبلاغه، حكمت 25.
334) تفسیر مجمعالبیان.
335) تفسیر عیّاشى.
پيام ها 1- همیشه رفاه زندگى، علامت رحمت نیست، گاهى زمینهى عقوبت است. «نسوا - فتحنا»
2- مهلت دادن به مجرمان و سرگرم شدن خلافكاران، یكى از سنّتهاى الهى است. «فلمّا نَسُوا...فتحنا»
3- قهر خداوند بعد از اتمام حجّت است. «نَسوا ما ذكّروا...اخذناهم»
4- تنگناها و گشایشها به دست خداست. «اخذنا... فتحنا»
5 - مرگ و قهر الهى، ناگهانى مىآید، پس باید همیشه آماده بود. «بغتة»
6- شادى عیّاشان، ناگهان به نالهى مأیوسانه تبدیل خواهد شد. «فرحوا - مبلسون»
آيه 45
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعَلَمِينَترجمه پس ریشهى گروه ستمكاران بریده شد و سپاس، مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانیان است.
نکته ها امام صادقعلیه السلام فرمود: كسى كه دوست داشته باشد ظالم باقى باشد، در واقع دوست دارد كه خداوند معصیت و نافرمانى شود، همانا خداوند خویشتن را به جهت هلاك كردن ظالمان ستوده است. «فقطع... و الحمدللّه» [336]
336) معانىالاخبار، ص252.
پيام ها 1- ستم، ماندنى نیست. «قطع»
2- ظلم، در نسل هم مؤثر است. «دابر»
3- انقراض ونابودى ستمگران، حتمى است. (ظلم تمدّنها را ریشهكن مىكند) «فقطع دابر» چنانكه در جاى دیگر مىفرماید: «فهل ترى لهم من باقیة» [337]
4- بى توجّهى به هشدار انبیا ظلم است. «نسوا ما ذكروا... الّذین ظلموا»
5 - گاهى رفاه فراوان، زمینهى ظلم است. «فتحنا علیهم ابواب كلّ شىء... الّذین ظلموا»
6- در تاریخ اقوامى بودهاند كه هیچ اثرى از آنان نیست. «فقطع دابر»
7- نابود كردن ستمكار، كارى پسندیده است. «والحمدللَّه»
8 - هنگام نابودى ستمگران، باید خدا را شكر كرد. «فقطع ... والحمدللَّه»
9- هلاكت ظالمان، عامل تربیت دیگران است. «ربّ العالمین»
337) حاقّه، 8 .
ویرایش بوسیله کاربر 1392/10/21 10:17:17 ب.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است