(آيه 11)- قرآن در اينجا براى بيدار ساختن اين افراد لجوج و خودخواه از راه ديگرى وارد شده و به پيامبر دستور مىدهد كه به آنها سفارش كن «بگو: در زمين به سير و سياحت بپردازيد و عواقب كسانى كه حقايق را تكذيب كردند با چشم خود ببينيد، شايد بيدار شويد» (قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ).
شك نيست كه مشاهده آثار گذشتگان و اقوامى كه بر اثر پشت پا زدن به حقايق راه فنا و نابودى را پيمودند، تأثيرش بسيار بيشتر از مطالعه تاريخ آنها در كتابها است، زيرا اين آثار حقيقت را محسوس و قابل لمس مىسازد.
(آيه 12)- در ادامه بحث با مشركان، در اين آيه با اشاره به اصل توحيد، مسأله رستاخيز و معاد از طريق جالبى تعقيب مى گردد.
1- نخست مى گويد: «بگو: آنچه در آسمانها و زمين است براى كيست»؟
(قُلْ لِمَنْ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ). و بلافاصله به دنبال آن مىگويد: خودت از زبان
فطرت و جان آنها پاسخ بده «بگو: براى خدا» (قُلْ لِلَّهِ).
2- پروردگار عالم سر چشمه تمام رحمتهاست «اوست كه رحمت را بر عهده خويش قرار داده» و مواهب بىشمار، به همه ارزانى مىدارد (كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ).
همين رحمت ايجاب مىكند انسان را كه استعداد بقاء و زندگى جاودانى دارد پس از مرگ در لباس حياتى نوين و در عالمى وسيعتر درآورد و در اين سير ابدى تكامل دست رحمتش پشت سر او باشد.
لذا به دنبال اين دو مقدمه مىگويد: «بطور مسلم همه شما را در روز رستاخيز، روزى كه هيچ گونه شك و ترديدى در آن نيست جمع خواهد كرد» (لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ).
در پايان آيه به سرنوشت و عاقبت كار مشركان لجوج اشاره كرده مىگويد:
«آنها كه در بازار تجارت زندگى، سرمايه وجود خود را از دست دادهاند به اين حقايق ايمان نمىآورند» (الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ).
برگزيده تفسير نمونه، ج1، ص: 579
ویرایش بوسیله کاربر 1392/09/14 03:38:23 ب.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است