logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:176913)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140009)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:130717)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95046)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    وصیت در چه چیزهایی و برای چه کسانی؟    قمار، پليد و شيطاني است. از ان اجتناب كنيد    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟             

توجه

Icon
Error

SAGHI Offline
#1 ارسال شده : 1392/02/29 01:17:38 ب.ظ
SAGHI

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30
ارسالها: 102

تشکرها: 1 بار
12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
آیات نازله در وصف على علیه السلام (1)

"انما ولیكم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزكوة و هم راكعون." (سوره مائده/ 55)

بنا به نقل مفسرین و مورخین عامه و خاصه آیات زیادى(بیش از سیصد آیه) درباره ولایت على علیه السلام و فضائل و مناقب آن حضرت در قرآن كریم آمده است كه نقل همه آنها از عهده این كتاب خارج است لذا ما در اینجا فقط به نقل چند مورد از كتب معتبره اهل سنت اشاره می‌نمائیم كه جاى چون و چرا براى آنان باقى نماند.


1ـ آیه تبلیغ:

ابو اسحق ثعلبى در تفسیر خود و طبرى در كتاب الولایة و ابن صباغ مالكى و همچنین دیگران نوشته‏اند كه آیه تبلیغ یعنى آیه 67 سوره مائده "یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك ..." درباره على علیه السلام نازل شد و رسول خدا صلى الله علیه و آله دست على را گرفت و فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه اللهم و ال من والاه... . (1)

چون درباره نزول این آیه و جریان غدیر خم در فصل ششم بخش یكم توضیحات كافى داده شده لذا در اینجا از تكرار آن صرفنظر می‌شود.


2ـ آیه ولایت:

عموم مفسرین و محدثین مانند فخر رازى و نیشابورى و زمخشرى و دیگران از ابن عباس و ابوذر و سایرین نقل كرده‏اند كه روزى سائلى در مسجد از مردم سؤال نمود و كسى چیزى به او نداد، على علیه السلام كه مشغول نماز و در حال ركوع بود با انگشت دست راست اشاره به سائل نمود و سائل متوجه شد و آمد انگشتر را از دست او خارج نمود و آیه "انما ولیكم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزكوة و هم راكعون."(2) نازل گشت یعنى ولى و صاحب اختیار شما فقط خدا و رسول او و مؤمنینى هستند كه نماز را بر پا می‌دارند و در حال ركوع زكوة می‌دهند. (اگر چه مؤمنین را به صیغه جمع آورده كه در حال ركوع صدقه می‌دهند ولى در خارج مصداق واقعى آن منحصر به فرد بوده و على علیه السلام می‌باشد، بعضى هم گفته‏اند چون ائمه دیگر نیز داراى مقام ولایت بوده و اولاد معصومین على علیه السلام می‌باشند لذا به صیغه جمع قید شده است.)

در آن حال رسول اكرم صلى الله علیه و آله از سائل پرسید آیا كسى به تو چیزى داد؟ سائل ضمن اشاره به على علیه السلام عرض كرد این انگشتر را او به من داد. (3)

علماى اهل سنت با این كه به نزول این آیه درباره ولایت على علیه السلام اقرار دارند اما بعضى از آنها مانند ابن حجر و غیره در اینجا طفره رفته و می‌گویند كلمه ولى به معنى دوست و ناصر است نه به معنى اولى به تصرف در صورتی كه از ظاهر كلام كاملا معلوم است كه ولى به معنى زعیم و صاحب اختیار است زیرا آیه شریفه با انما كه افاده حصر می‌كند شروع شده است یعنى صاحب اختیار و اولى به تصرف شما فقط خدا و رسول او و كسى است كه در حال ركوع صدقه داده است اگر ولى به معنى دوست باشد انحصار آن به خدا و رسول او و شخص راكعى كه صدقه داده است بى معنى و دور از منطق خواهد بود چون در این صورت مؤمنین جز خدا و رسول و على علیه السلام دوست دیگرى نخواهند داشت در حالی كه مؤمنین همه دوست و ناصر یكدیگرند و دوستى چیزى نیست كه خداوند آن را در انحصار خود و اولیائش قرار دهد، در این مورد حسان بن ثابت حضرت امیر علیه السلام را مدح كرده و چنین گوید:

فانت الذى اعطیت اذ كنت راكعا فدتك نفوس القوم یا خیر راكع‏

فانزل فیك الله خیر ولایة و بینها فى محكمات الشرایع (4)

یعنى تو آن كسى هستى موقعی كه در ركوع بودى بخشش نمودى پس جان‌هاى مردم فداى تو باد اى بهترین ركوع كننده. خداوند هم در شأن تو بهترین ولایت را نازل كرد و آن را در قرآن كریم ضمن شرایع محكم دین بیان فرمود و معلوم و واضح است كه مقصود از بهترین ولایت همان زعامت و رهبرى است نه یارى و دوستى و معانى دیگر.


3ـ آیه اطاعت:

"یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منكم. (5)

(اى مؤمنین خدا و رسول او صاحبان امر از خودتان را اطاعت كنید.) شیخ سلیمان بلخى و دیگران نوشته‏اند كه این آیه درباره امیرالمؤمنین نازل شده و منظور از اولى الامر ائمه علیهم السلام از اهل بیت‏اند. (6)

اهل سنت هر رئیس و زعیمى را كه نسبت به مسلمین ریاست داشته باشد اولوالامر گویند و اطاعت او را به موجب این آیه واجب می‌دانند ولى این قول به هیچ وجه صحیح نمی‌باشد زیرا در این صورت باید اطاعت معاویه و یزید و عبدالملك و متوكل عباسى و امثال آنها كه ستمگر و فاسق بودند بر مردم واجب باشد در صورتی كه آیات دیگرى هست كه خداوند از اطاعت چنین اشخاصى نهى فرموده است چنانكه فرماید: ولا تطیعوا امر المسرفین، الذین یفسدون فى الارض ولا یصلحون. (7)

(امر اسراف كنندگان را كه در روى زمین فساد نموده و اصلاح نمی‌كنند اطاعت نكنید) بنابراین اطاعت آن اولوا الامرى واجب است كه پاك و معصوم بوده و دستورات وى همان اوامر و نواهى خدا و پیغمبر باشد و چنین كسانى جز على علیه السلام و یازده فرزندش ‏كه جانشینان پیغمبر اكرم‏اند كس دیگرى نمی‌باشد چنانكه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: انا و على و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین مطهرون معصومون. (8)

یعنى من و على و حسن و حسین و نُه تن از فرزندان حسین پاك و معصوم هستیم.


4 ـ آیه مباهله:

گروهى از نصاراى نجران در مدینه خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله آمده و درباره موضوعات متفرقه و خلقت حضرت عیسى علیه السلام از آن جناب مطالبى پرسیدند و چون در مباحثه راه مغالطه مى‏پیمودند آیه مباهله نازل شد كه:

"فمن حاجك فیه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابنائكم و نساءنا و نسائكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله على الكاذبین." (9)

یعنى اى پیغمبر هر كس با تو در امر عیسى پس از آن كه ترا درباره او علم و اطلاعى حاصل شد مجادله كند بگو بیائید تا ما و شما پسران و زنان و نزدیكان خود را كه به منزله خود ما هستند بخوانیم و سپس به درگاه خدا ناله و نفرین كنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

بدین طریق رسول اكرم صلى الله علیه و آله آنها را به مباهله دعوت فرمود و فرداى آن روز نصارا با علماى خود بیرون آمده و اسقف نصارا بدانها گفت اگر محمد صلى الله علیه و آله با نزدیكان و اقوامش بیاید مباهله نكنید(زیرا اگر او بر حق نباشد نزدیكانش را در معرض نفرین و بلا نمی‌آورد) و اگر با اصحاب و مسلمین بیاید مباهله كنید در آن حال پیغمبر اكرم با على و فاطمه و حسنین علیهم السلام حاضر شد اسقف پرسید اینها كیستند؟گفتند آن جوان پسر عم و داماد اوست و آن زن یگانه دختر مورد علاقه اوست و آن دو كودك هم نواده‏هاى او هستند. اسقف گفت به خدا سوگند من چهره‏هائى مى‏بینم كه اگر از خدا بخواهند كوه‌ها را از جا می‌كند خوبست از مباهله خوددارى كنید و با او مصالحه نمائید لذا گفتند یاابا القاسم ما مباهله نمی‌كنیم و حاضر به مصالحه هستیم حضرت نیز پذیرفت.

ابن ابى الحدید و ابن مغازلى و دیگران نوشته‏اند كه منظور از ابنائنا حسنین و مقصود از نسائنا فاطمه و منظور از انفسنا على علیه السلام می‌باشد. (10)

بنابراین در این آیه خداوند حضرت امیر را از شدت اتحاد نفسانى با پیغمبر (البته به طور مجاز) نفس پیغمبر خوانده است.


5ـ آیه تطهیر:

در تفسیر طبرى و فخر رازى و همچنین در كتب دیگر اهل سنت نقل شده است كه آیه تطهیر: انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا. (11) در خانه ‏ام سلمه بر پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله نازل شده و آن حضرت فاطمه و حسنین و على علیهم السلام را جمع كرد سپس گفت: اللهم هؤلاء اهل بیتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا (خدایا اینها اهل‌بیت من هستند پلیدى را از اینها دور گردان و به تطهیر خاصى پاكشان فرما) ام سلمه گفت یا رسول الله من هم جزو آنها هستم؟حضرت فرمود تو جاى خود دارى و زن خوبى هستى (اما مقام اهل‌بیت مرا ندارى.) (12)

برخى از علماى اهل سنت مانند زمخشرى و غیره گفته‏اند كه این آیه در مورد زنان پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله نازل شده است زیرا صدر و ذیل آیه درباره آنها است!

پاسخ اینست كه اگر این آیه در باره زوجات پیغمبر صلى الله علیه و آله بود ضمیر مخاطب به صیغه جمع مؤنث می‌آمد و آیه چنین می‌شد "لیذهب عنكن الرجس و یطهركن تطهیرا" زیرا به كار بردن صیغه مذكر در جمع مؤنث بر خلاف قواعد زبان عرب و به كلى غلط است و علت این كه با وجود حضرت زهرا علیها السلام در آن انجمن ‏ضمیر مخاطب را جمع مذكر آورده است از جهت تغلیب است همچنانكه در آیه 73 سوره هود نیز با این كه مخاطب زن است (ساره) ولى چون ابراهیم در رأس آن خاندان قرار گرفته از نظر تغلیب ضمیر جمع مذكر آمده استـقالوا اتعجبین من امر الله رحمة الله و بركاته علیكم اهل البیت... و گذشته از این همه جا منظور از اهل‌بیت، على و فاطمه و حسنین علیهم السلام‏اند نه كسان دیگر زیرا رسول خدا صلى الله علیه و آله فقط به آنها اهل‌بیت خطاب می‌كرد چنانكه در كتب معتبره از انس بن مالك نقل شده است كه پیغمبر صلى الله علیه و آله براى نماز صبح كه می‌رفت مدت شش ماه از در خانه فاطمه علیهاالسلام عبور می‌كرد و آنها را صدا می‌زد و می‌فرمود الصلوة یا اهل البیت و آنگاه این آیه را تلاوت می‌فرمود: انما یرید الله... (13)

همچنین پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود كه این آیه در باره پنج نفر نازل شده است در باره من و على و حسن و حسین و فاطمه. (14)

در كتاب قاموس الصحیفه از صاحب ریاض السالكین نقل شده است كه جمهور علماء عامه گفته‏اند زنان پیغمبر صلى الله علیه و آله جزو اهل‌بیت او می‌باشند و من به حدیثى برخوردم كه سیوطى در كتاب (الجامع الصغیر) از ابن عساكر از واثله نقل كرده كه مضمونش صراحت دارد بر عقیده مذهب امامیه كه زن‌هاى آن حضرت در شمار اهل بیتش نیستند و آن گفتار او است كه (به دخترش) فرمود نخستین كسى كه از اهل‌بیت من به من ملحق می‌شود توئى اى فاطمه و اول كسى كه از زنانم به من ملحق می‌شود زینب است. (15)

6ـ به نقل علماء و مورخین فریقین چون آیات سوره برائت در مورد عهد شكنى ‏و مذمت مشركین نازل گردید رسول اكرم صلى الله علیه و آله آیات اوائل سوره مزبور را به ابوبكر داد كه به مكه برده و در موسم حج به مشركین ابلاغ نماید، پس از آن كه ابوبكر به راه افتاد و قدرى راه رفت جبرئیل نازل شد و ضمن ابلاغ سلام خداوند به پیغمبر صلى الله علیه و آله عرض كرد خداوند فرماید: لا یؤدیها عنك الا انت او رجل منك. یعنى كسى از جانب تو اداء رسالت ننماید مگر خودت یا مردى كه از خودت باشد.

رسول خدا صلى الله علیه و آله فورا على علیه السلام را طلبید و فرمود شتر مرا سوار شو و دنبال ابوبكر برو هر كجا به او رسیدى آیات را از او بگیر و به مكه ببر و برای مشركین قرائت كن، حضرت امیر فورا حركت كرد و در راه به ابوبكر رسید و آیات را از او گرفته و به مكه برد و ابوبكر خدمت پیغمبر مراجعت نمود و در حالی كه از این امر محزون و متأسف بود عرض كرد یا رسول الله مگر درباره من چیزى نازل شده حضرت فرمود خداى تعالى دستور داد كه آیات را كسى ببرد كه از خود من باشد و من هم على را براى انجام این مأموریت اعزام نمودم. (16)

در اینجا سه مطلب مورد توجه و بررسى است:

اول این كه على علیه السلام از خود پیغمبر صلى الله علیه و آله است و ابوبكر چنین خصوصیتى را ندارد.

دوم این كه خداى تعالى ابوبكر را براى ابلاغ چند آیه در یك شهر شایسته ندید و به پیغمبرش دستور داد كه براى این كار على علیه السلام را بفرستد در این صورت چگونه حزب سقیفه چنین كسى را براى جانشینى پیغمبر انتخاب كردند كه با تمام احكام قرآن در تمام شهرهاى اسلامى خلافت نماید؟

سوم این كه اعزام ابوبكر در وهله اول و عزل او در وهله ثانى و نصب على علیه السلام به جاى وى براى اثبات و نشاندادن فضیلت و شایستگى على علیه السلام بود زیرا اگر از اول آن حضرت به چنین مأموریتى منصوب می‌شد به نظر همه عادى می‌آمد و چندان ‏اهمیتى نداشت ولى وقتى ابوبكر به راه افتاد و سپس على علیه السلام بدان سمت گمارده شد این امر دلیل بر فضیلت و شایستگى على علیه السلام براى جانشینى پیغمبر و انجام وظائف او می‌باشد.


7ـ آیه مودت:

"قل لا اسألكم علیه اجراً الا المودة فى القربى. (17)

(اى پیغمبر در برابر زحمات تبلیغ رسالت به مردم) بگو من از شما اجر و مزدى نمی‌خواهم مگر دوستى نزدیكانم را.

زمخشرى در تفسیر كشاف و گنجى شافعى در كفایة الطالب و دیگران نوشته‏اند كه چون آیه مزبور نازل شد به پیغمبر صلى الله علیه و آله گفتند یا رسول الله: و من قرابتك هؤلاء الذین و جبت علینا مودتهم؟ قال على و فاطمة و ابناهما. (18)

یعنى نزدیكان شما كه دوستى آنها بر ما واجب است چه كسانى‏اند؟ فرمود على و فاطمه و دو پسرشان.



پی‌نوشت‌ها:

(1) شواهد التنزیل، جلد 1، ص 189/ فصول المهمه، ص 27.

(2) سوره مائده، آیه 55 .

(3)كفایة الطالب، ص 250/ مناقب خوارزمى، ص 178/ تفسیر طبرى، جلد 6، ص 165/ تفسیر رازى، جلد 3، ص 431 و كتب دیگر.

(4) كشف الغمه، ص 88.

(5) سوره نساء، آیه 59 .

(6) ینابیع المودة، ص 114/ شواهد التنزیل، جلد 1، ص 149/ غایة المرام، باب 58 .

(7) سوره شعراء، آیه 151ـ 152.

(8) ینابیع المودة، ص 445 .

(9) سوره آل عمران، آیه 61 .

(10) مناقب ابن مغازلى، ص 263/ كفایة الخصام، ص 309/ فصول المهمه، ص 8 .

(11) سوره احزاب آیه 33، اراده خدا است كه از شما اهل بیت پلیدى را دور كند و شما را بتطهیر خاصى پاك گرداند.

(12) كفایة الطالب، ص 372/ تفسیر فخر رازى، جلد 6، ص 783 .

(13) شواهد التنزیل، جلد 2، ص 11 .

(14) تفسیر ابن جریر طبرى، جلد 22، ص 5 .

(15) قاموس الصحیفه، ص 25ـ این كتاب اخیرا به وسیله جناب حجة الاسلام حاجى سیدابوالفضل حسینى به سبك جالب و زیبا در شرح لغات صحیفه سجادیه تألیف شده و تعلیقات او اضافاتى نیز از نظر نقل حدیث و مطالب سودمند با استفاده از منابع ارزنده در آن منظور گردیده است مطالعه این كتاب نفیس براى محققین و اهل علم توصیه می‌شود.

(16) ذخائر العقبى ص 69ـ كفایة الطالب، ص 242/ ینابیع الموده ص 88/ ارشاد مفید، جلد 1، باب 2، فصل 17 .

(17) سوره شورى، آیه 23 .

(18) كفایة الطالب، ص 91/ تفسیر كشاف، جلد 2، ص 339/ ذخائر العقبى، ص 25.

ویرایش بوسیله کاربر 1396/01/19 02:01:00 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

eftekhari Offline
#2 ارسال شده : 1392/02/30 08:56:37 ق.ظ
eftekhari

رتبه: Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1391/02/31
ارسالها: 14

آیاتی از سوره مبارکه بقره در وصف امیر المومنین علیه السلام:(به نقل از از کتاب سيماى امام على عليه السلام در قرآن / ترجمه شواهد التنزيل)


علی علیه السلام و شباهت به پیامبران



در سوره مبارکه بقره آيه 31، می خوانیم:

وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها (و به آدم همه نام‏ها را آموخت).


در حدیث ذیل، رسول خدا صلی الله علیه و آله علىّ بن ابى طالب علیه السلام را شبيه حضرت آدم معرفى كرده اند:

عن أبي الحمراء قال، قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله:
من أراد أن ينظر إلى آدم في علمه و إلى نوح في فهمه و إلى إبراهيم في حلمه و إلى يحيى في زهده و إلى موسى في بطشه فلينظر إلى علىّ بن ابى طالب.




ابو الحمراء گفت پيامبر فرمود:

هر كس بخواهد به آدم در عملش و به نوح در فهمش و به ابراهيم در حلمش و به يحيى در زهدش به موسى در شدتش نگاه كند، پس به علىّ بن ابى طالب علیه السلام بنگرد.



و نيز در اين سوره نازل شده است: يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً

خداوند حكمت را به هر كسى كه بخواهد مى‏دهد و به هر كس حكمت داده شود، به او خير فراوان داده شده (سوره مبارکه بقره آيه 249)


عن علقمة عن عبد اللّه قال: كنت عند رسول اللّه صلی الله علیه و آله فسئل عن علي‏ فقال: قسمت الحكمة عشرة أجزاء فأعطي عليّ تسعة أجزاء و أعطي الناس جزءا واحدا.

علقمه از عبد اللّه نقل مى‏كند كه گفت:

نزد پيامبر خدا بودم از او راجع به على علیه السلام پرسيده شد، فرمودند: حكمت به ده جزء تقسيم شده و نه جزء آن به على و يك جزء آن به مردم داده شده است.

ویرایش بوسیله کاربر 1392/02/30 09:25:23 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

eftekhari Offline
#3 ارسال شده : 1392/02/30 09:48:47 ق.ظ
eftekhari

رتبه: Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1391/02/31
ارسالها: 14

و از آياتى كه درباره آنان نازل شده سخن خداوند است: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ

و از مردم كسى است كه جان خود را در برابر خوشنودى‏هاى خدا مى‏فروشد و خدا بر بندگان مهربان است. (سوره بقره آيه 207)



عن أبي سعيد الخدري قال: لما اسري بالنبي صلّى اللّه عليه و آله و سلم يريد الغار، بات علىّ بن ابى طالب على فراش رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم فأوحى اللّه إلى جبرئيل و ميكائيل: إني قد آخيت بينكما و جعلت عمر أحدكما أطول من الاخر فأيّكما يؤثر صاحبه بالحياة؟ فكلاهما اختارها و أحبّا الحياة، فأوحى اللّه اليهما أفلا كنتما مثل علىّ بن ابى طالب آخيت بينه و بين نبيّي محمد صلی الله علیه و آله فبات على فراشه يقيه بنفسه، اهبطا إلى الأرض فاحفظاه من عدوه.
فكان جبرئيل عند رأسه و ميكائيل عند رجليه و جبرئيل ينادي بخ بخ من مثلك يا بن ابى طالب، اللّه عزوجل يباهي لك الملائكة فأنزل اللّه تعالى: (و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضاة اللّه، و اللّه رؤف بالعباد).


ابو سعيد خدرى گفت:
چون پيامبر شبانه سير كرد و مى‏خواست به غار برود، علىّ بن ابى طالب علیه السلام در بستر او خوابيد، پس خداوند به جبرئيل و ميكائيل وحى كرد: همانا من شما دو نفر را برادر هم قرار داده‏ام و عمر يكى از شما را از ديگرى طولانى‏تر كرده‏ام، پس كدام يك از شما ديگرى را به زنده بودن بر مى‏گزيند؟ هر دو تاى آنان زندگى را انتخاب كردند و آن را براى خود خواستند،
پس خداوند به آنان وحى كرد كه چرا شما مانند علىّ بن ابى طالب نيستيد او را با پيامبر خودم محمد برادر كردم پس او در بستر محمد خوابيد تا او را با جان خود حفظ كند، شما به زمين فرود آييد و او را از دشمنش حفظ كنيد. پس جبرئيل نزد سر او و ميكائيل نزد پاهاى او قرار گرفتند و جبرئيل ندا مى‏داد:

آفرين به كسى مانند تو كه خداوند با وجود تو به فرشتگان مباهات مى‏كند، پس خدا اين آيه را نازل كرد: «و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه».
[b]


[اين حديث در منابع ديگرى هم آمده از جمله: ابن جوزى، تذكرة الخواص ص 41 و گنجى شافعى، كفاية الطالب ص 239 و شبلنجى، نور الابصار ص 86.]



حاكم (در مستدرك از قول علىّ بن الحسين) اضافه مى‏كند كه موقع خوابيدن علىّ بن ابى طالب علیه السلام در بستر پيامبر، على چنين گفت:

و قيت بنفسى خير من وطى‏ءالحصى/ و من طاف بالبيت العتيق و بالحجر

رسول الهى خاف ان يمكروا به/ فنجّاه ذو الطول الاله من المكر

و بات رسول اللّه فى الغار آمنا/ موقى و فى حفظ الاله و فى ستر

و بتّ اراعيهم و ما يثبتوننى‏/ و قد وطنت نفسى على القتل و الاسر




با جان خودم نگهدارى كردم كسى را كه بهترين راه روندگان روى ريك زمين بود و بهترين كسى بود كه بيت عتيق و حجر الاسود را طواف كرد.


پيامبرى از سوى خدا كه ترسيد از اينكه درباره او نيرنگ كنند، پس خداوند صاحب احسان، او را از نيرنگ نجات داد.


رسول خدا در غار در امنيت و حفظ شده در حفظ خدا و در پوشش ماند.


و من همواره آنها را مراقبت كردم و نتوانستند مرا زندانى كنند و من خودم را براى كشته شدن و اسير شدن آماده كرده بودم


SAGHI Offline
#4 ارسال شده : 1392/03/01 02:26:33 ب.ظ
SAGHI

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30
ارسالها: 102

تشکرها: 1 بار
12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
ادامه مطالب فوق جهت استحضار تقدیم می گردد :
در این ماه پر برکت رجب از تمامی دوستان التماس دعا دارم .
با تشکر

آیات نازله در وصف على علیه السلام (2)

8ـ آیه قل كفى بالله شهیدا بینى و بینكم و من عنده علم الكتاب.(19)

كافران رسالت پیغمبر اكرم را انكار كرده و گفتند تو پیغمبر نیستى این آیه در پاسخ آنان به حضرتش نازل شد كه بگو (من براى رسالت خود دو شاهد دارم یكى) خدا است كه براى شهادت میان من و شما كافى است و دیگرى كسى است كه علم كتاب در نزد اوست.

ثعلبى در تفسیر آیه مزبور می‌نویسد آن كه علم كتاب در نزد اوست على بن ابیطالب است. (20)

همچنین ابوسعید خدرى گوید از رسول خدا صلى الله علیه و آله پرسیدم آن كس كه علم كتاب در نزد اوست كیست؟ فرمود آن كس برادرم على بن ابیطالب است. (21)

شیخ سلیمان بلخى از ابن عباس نقل می‌كند كه گفت آن كه علم كتاب در نزد اوست على علیه السلام است زیرا او به تفسیر و تأویل و ناسخ و منسوخ آن عالم بود. (22)

9- آیه "افمن كان على بینة من ربه و یتلوه شاهد منه." (23)

آیا كسی كه (رسول خدا صلى الله علیه و آله براى صحت گفتار خود) حجتى (قرآن) از طرف پروردگار خود داشته و پشت سر او شاهد و گواهى از خود او باشد... .

در این آیه نیز مفسرین و مورخین عامه و خاصه نوشته‏اند كه منظور از شاهد و گواهى از خود پیغمبر على علیه السلام است. (24)

ابراهیم بن محمد حموینى در كتاب فرائد السمطین از ابن عباس نقل می‌كند كه این آیه در شأن على علیه‌السلام است و احدى با او در آن شریك نیست و خوارزمى هم در مناقب خود می‌نویسد كه عمرو عاص در نامه‏اى كه به معاویه نوشته بود اشاره به آیاتى در شأن على علیه السلام كرده بود كه از جمله آنها آیه مزبور بوده است. (25)

10- آیه الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیة فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون.(26)

كسانی كه اموالشان را در شب و روز و نهانى و آشكارا انفاق می‌كنند براى آنان در نزد پروردگارشان پاداشى است و آنان خوف و اندوهى ندارند.

خوارزمى و ثعلبى و مالكى و ابونعیم و دیگران از ابن عباس نقل كرده‏اند كه على علیه السلام چهار درهم داشت یكى را شب (در راه خدا) صدقه داد و یكى را روز و یكى را پنهانى و یكى را آشكارا آنگاه این آیه در باره او نازل گردید. (27)

11- آیه و من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات الله.(28)

و از مردم كسى هست كه جان خود را می‌فروشد (بذل می‌كند) در راه به دست آوردن رضاى خدا.

ثعلبى در تفسیر خود از ابن عباس روایت می‌كند كه در شب هجرت پیغمبر صلى الله علیه و آله على علیه‌السلام در فراش وى خوابید و این آیه در شأن آن حضرت نازل گردید. (29)

12- آیه ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خیر البریة.(30)

كسانی كه ایمان آورده و اعمال نیكو انجام دادند آنان بهترین مردمند.

مقاتل بن سلیمان از ضحاك از ابن عباس نقل كرده است كه این آیه در شأن على علیه السلام و اهل‌بیت او نازل شده است. (31)

13ـ وقفوهم انهم مسئولون(32) ؛ آنها را نگهدارید كه مورد سؤال خواهند بود.

ابوسعید خدرى از پیغمبر صلى الله علیه و آله نقل می‌كند كه آنچه مورد سؤال خواهد بود ولایت على بن ابیطالب است. (33)

14ـ آیه ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا. (34) كسانى كه ایمان آورده و عمل‏هاى نیك انجام دادند به زودى خداوند دوستى آنها را در دل‌هاى مردم قرار می‌دهد.

گنجى شافعى از قول خوارزمى می‌نویسد كه على علیه السلام فرمود مردى مرا ملاقات كرد و گفت یا ابا الحسن بدان كه به خدا من ترا در راه خدا دوست دارم على علیه السلام فرمود من به رسول خدا صلى الله علیه و آله مراجعه كرده و سخن ‏آن مرد را به او خبر دادم.

پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود شاید در باره او احسان و نیكى نموده‏اى،گفتم بخدا من در باره او احسانى نكرده‏ام،رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود خدا را سپاس كه دلهاى مؤمنین را بدوستى تو واد داشته است آنگاه آیه بالا نازل شد. (35)

15ـ آیه و اعتصموا بحبل الله جمیعا. (36) و همگى بریسمان خدا چنگ زنید.

صاحب كتاب مناقب الفاخرة از عبدالله بن عباس روایت كرده است كه ما در خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله بودیم عربى آمد و عرض كرد یا رسول الله شنیدم كه می‌فرمودى اعتصموا بحبل الله حبل خدا كدام است كه به او تمسك جوئیم؟
رسول خدا صلى الله علیه و آله دست خود را بر دست على علیه‌السلام زد و فرمود به این شخص تمسك جوئید كه این حبل المتین است. (37)

16ـ آیه انما انت منذر و لكل قوم هاد.(38) هر آینه تو بیم دهنده ‏اى و براى هر قومى هدایت كننده‏اى است. از طریق اهل سنت هفت حدیث نقل شده است كه مقصود از منذر پیغمبر صلى الله علیه و آله و از هادى على علیه السلام می‌باشد از جمله مالكى در فصول المهمه می‌نویسد كه چون آیه مزبور نازل شد رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: انا المنذر و على الهادى و بك یا على یهتدى المهتدون.

یعنى من انذار كننده‏ام و على هدایت كننده و به وسیله تو یا على هدایت یافتگان هدایت مى‏یابند. (39)

17ـ آیه و اذ قال ابراهیم رب اجعل هذا البلد امنا و اجنبنى و بنى ان نعبد الاصنام.(40) زمانی كه ابراهیم (به درگاه خداى تعالى دعا كرد) و گفت پروردگارا این شهر را (مكه) محل امن قرار بده و من و فرزندانم را از بت پرستى دور گردان.

ابن مغازلى شافعى به سند خود از عبدالله بن مسعود نقل می‌كند كه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود دعاى ابراهیم كه عرض كرد پروردگارا من و فرزندانم را از بت پرستى دور گردان به من و على منتهى شد كه هیچ یك از ما هرگز به بت سجده نكردیم در نتیجه خداوند مرا نبى و على را وصى قرار داد. (41)

18ـ آیه فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤمنین و الملائكة بعد ذلك ظهیر. (42)

البته خدا و جبرئیل و صالح مؤمنین یارى كننده او (پیغمبر صلى الله علیه و آله) هستند و فرشتگان پس از نصرت خدا پشتیبان اویند. مفسرین و علماى بزرگ اهل سنت نوشته‏اند كه پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود در آیه مزبور منظور از صالح المؤمنین على بن ابیطالب است. (43)

19ـ آیه لا یستوى اصحاب النار و اصحاب الجنة اصحاب الجنة هم الفائزون. (44) یعنى دوزخیان با بهشتیان برابر نیستند اصحاب بهشت آنانند كه رستگار هستند.

موفق بن احمد به سند خود از جابر روایت كرده است كه گفت ما در خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله بودیم كه على علیه السلام داخل شد رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود قسم به آن كه جان من در دست اوست كه این مرد و شیعه‏اش در روز قیامت رستگارانند. (45)

20ـ آیه و تعیها اذن واعیة. (46) و نگهدارد، آن پند را گوش نگاهدارنده.

طبرى و سیوطى در تفسیر خودشان نوشته‏اند كه وقتى آیه مزبور نازل شد پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله عرض كرد خدایا آن گوش را گوش على قرار بده و على علیه السلام فرمود از آنگاه چیزى نشنیدم كه فراموش كرده باشم. (47)

21ـ آیه افمن كان مؤمنا كمن كان فاسقا لا یستون. (48) آیا كسى كه مؤمن است مانند كسى است كه فاسق است (این دو) در نزد خدا یكسان نیستند.

ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه و ابن كثیر در تفسیر خود و خطیب بغدادى در تاریخ بغداد و دیگران نوشته‏اند كه ولید بن عقبه در مقام مفاخره به على علیه السلام گفت من از تو زبانم گویاتر و نیزه‏ام تیزتر و در جنگ شجاع‏ترم! على علیه السلام فرمود ساكت شو اى فاسق. آنگاه خدا به تصدیق كلام آن حضرت آیه مزبور را نازل فرمود. (49)

22ـ القیا فى جهنم كل كفار عنید. (50) بیفكنید در دوزخ هر ناسپاس ستیزه جو را.

حاكم حسكانى در شواهد التنزیل به سند خود از ابوسعید خدرى نقل می‌كند كه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود چون روز قیامت شود خداى تعالى به من و على می‌فرماید هر كس دشمن شما است او را در آتش بیفكنید و هر كه دوست شما است او را داخل بهشت گردانید و اینست فرموده خداى تعالى القیا فى جهنم كل كفار عنید. (51)

23ـ آیه و اركعوا مع الراكعین.(52) و ركوع كنید با ركوع كنندگان. موفق بن احمد و ابو نعیم اصفهانى به اسناد خود از ابن عباس نقل كرده‏اند كه این آیه در خصوص پیغمبر صلى الله علیه و آله و على علیه السلام نازل شده و آنها اول كسى بودند كه نماز گزاردند و ركوع كردند. (53)

24ـ آیه ثم لتسألن یومئذ عن النعیم.(54) آنگاه در آن روز از نعمت‌ها پرسیده شوند.

ابو نعیم و حاكم حسكانى به سند خود از حضرت صادق علیه السلام نقل كرده‏اند كه فرمود مقصود از نعیم در این آیه ولایت امیرالمؤمنین و ما است كه از آن پرسیده خواهد شد. (55)

25ـ آیه سأل سائل بعذاب واقع.(56) خواست سؤال كننده‏اى عذابى را كه واقع شد.

ثعلبى و ابن صباغ و دیگران نوشته‏اند كه چون در روز 18 ذیحجه رسول خدا صلى الله علیه و آله على علیه السلام را به جانشینى خود منصوب نموده و فرمود من كنت مولاه فهذا على مولاه.

حارث بن نعمان پس از شنیدن این خبر خدمت آن حضرت آمد و گفت ما را به شهادت یگانگى خدا و نبوت خود از جانب خدا امر كردى قبول نمودیم و سپس به نماز و زكوة و حج و جهاد و روزه دستور دادى پذیرفتیم به اینها قناعت نكردى در آخر كار این جوان را كه پسر عموى تست به ولایت نصب كردى آیا این كار از جانب تست یا به دستور خدا است؟ رسول اكرم فرمود قسم به خدائى كه جز او خدائى نیست كه این امر به دستور خدا است
حارث بن نعمان در حالی كه به سوى ناقه خود می‌رفت گفت خدایا اگر این مطلب صحیح است بر ما از آسمان سنگ بفرست یا به عذابى دردناك معذب گردان هنوز به ناقه‏اش نرسیده بود كه سنگى از آسمان بر سرش افتاد و فورا هلاكش نمود آنگاه این آیه نازل شد كه‏ سأل سائل بعذاب واقع. (57)

آیاتى كه در باره ولایت و فضائل على علیه السلام نازل شده خیلى بیش از اینها است و ما براى نمونه فقط به 25 آیه از آنها اشاره نمودیم و به طوری كه مفسرین و محدثین نوشته‏اند متجاوز از سیصد آیه در باره امامت و مناقب آن حضرت در قرآن وجود دارد چنانكه گنجى شافعى و ثعلبى به سند خود از ابن عباس نقل كرده‏اند كه نزلت فى على بن ابى طالب اكثر من ثلاثمائة آیة. (58)


جهت اثبات شان نزول آیات فوق در مقام امام علی(ع) رجوع به کتاب شبهای پیشاور ضروریست
پى‏نوشت‌ها:

(19) سوره رعد، آیه 13.

(20) غایة المرام، باب 126.

(21) شواهد التنزیل، جلد 1، ص 307.

(22) ینابیع المودة، ص 104.

(23) سوره هود آیه 17.

(24) تفسیر ابو الفتوح رازى/ ینابیع المودة، ص 99.

(25) غایة المرام، باب 128.

(26) سوره بقره، آیه 274.

(27) مناقب ابن مغازلى، ص 280/ ذخائر العقبى، ص 88.

(28) سوره بقره آیه 207.

(29) ینابیع المودة، ص 92/ كفایة الطالب، ص 239.

(30) سوره بینة آیه 8 .

(31) غایة المرام، باب 94، حدیث 9.

(32) سوره الصافات آیه 24.

(33) شواهد التنزیل، جلد 1، ص 107/ صواعق المحرقه، ص 89 .

(34) سوره مریم آیه 96.

(35) كفایة الطالب، ص 249/ مناقب خوارزمى، ص 188/ الغدیر، جلد 2، ص 56 .

(36) سوره آل عمران، آیه 103.

(37) كفایة الخصام، ص 343 .

(38) سوره رعد آیه 7 .

(39) فصول المهمه، ص 122 .

(40) سوره ابراهیم، آیه 35 .

(41) مناقب ابن مغازلى، ص 276 .

(42) سوره تحریم آیه 4 .

(43) شواهد التنزیل، جلد 2، ص 255/ صواعق محرقه، ص 144.

(44) سوره حشر آیه 20.

(45) كفایة الخصام، ص 422 .

(46) سوره الحاقة، آیه 12.

(47) مناقب ابن مغازلى، ص 265 .

(48) سوره سجده آیه 18.

(49) غایة المرام، باب 152/ مناقب ابن مغازلى، ص 324 .

(50) سوره ق آیه 24 .

(51) شواهد التنزیل، جلد 2، ص 190 .

(52) سوره بقره، آیه 43 .

(53) غایة المرام، باب 176 .

(54) سوره تكاثر آیه 8 .

(55) غایة المرام، باب 48 / شواهد التنزیل، جلد 2، ص 368 .

(56) سوره معارج، آیه 1 .

(57) فصول المهمه، ص 26/ كفایة الخصام، ص 488 .

(58) كفایة الطالب، ص 231/ صواعق محرقه، ص 76/ ینابیع المودة، ص 126.

ویرایش بوسیله کاربر 1392/03/01 04:33:13 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

farhang Offline
#5 ارسال شده : 1394/02/13 09:36:20 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,034
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
بنام خدا.
نکته ای جالب که شاید تاکنون نشنیده باشید و آنرا بعنوان عیدی این روز مبارک،در اینجا ارسال می کنم:

علت اینکه از قدیم ،یاعلی گفتن در بین اجداد ما مرسوم بوده و در شروع کارها یا هنگام خداحافظی یاعلی می گفته اند و می گویند،چیست؟ این یاعلی ریشه ای قرآنی و روایی دارد بشرح زیر:

۱-ما هر روز در نماز ده بار اعلام می کنیم که خدایا تنها از تو کمک میخواهیم.و ایاک نستعین

۲-خداوند هم در قرآن،روش استعانت از حق را بیان کرده است:
یاایهاالذین امنوااستعینوا بالصبر و الصلاه
ای مسلمانان از صبر و نماز کمک بگیرید(در کارها و مشکلات).که روزه نیز از مصادیق صبر است.

۳-حضرت علی در حدیثی فرمودند:انا صلات المومنین و صومهم
من،(حقیقت)نماز و روزه مومنین(ونه مسلمانان)هستم.(وصف مومنین،در سوره مومنین آمده است)

( این حدیث را ایام فاطمیه،از حاج آقا موسویان شنیدم و معتقدبود که بقیه آیه هم که می گوید و انها لکبیره الا علی الخاشعین،منظور ولایت حضرت علی است که بر غیر خاشعین،سنگین بوده وهست.
البته این نظر می تواند باطن آیه باشد و ما در مرحله نخست موظف به فهم و مراعات ظاهر آیات هستیم .‌ می بینیم که خود نماز هم برای بسیاری از مسلمانان سخت و ثقیل است.)

بنابراین با توجه به سه جمله فوق،ما باید فقط از خدا استعانت بجوییم که سه وسیله (نماز،صبر، امیرالمومنین )به ما معرفی شده است.وابتغوا الیه الوسیله
که در این میان،حضرت علی ع برای ما شیعیان ملموس تر و قابل توسل تر بوده و با ذکر یاعلی از ایشان مدد گرفته ایم.
یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد
سیدکاظم فرهنگ
Azam.pormaye Offline
#6 ارسال شده : 1396/08/02 07:35:49 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
در خطبه غدیر پیامبر اکرم (ص) آیاتی از قرآن کریم را در شان علی (ع) معرفی کردند👇👇👇👇👇

فرمان الهی برای مطلبی مهم

فَأَوْحی إِلَی:
✴(بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ - وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).

پس آنگاه خداوند چنین وحی ام فرستاد: «به نام خداوند همه مهرِ مهرورز. ای فرستادی ما! آن چه از سوی پروردگارت درباری علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن، وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد


🔶مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی، وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَةِ: إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی (عَلی أُمَّتی) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ

هان مردمان! آنچه بر من فرود آمده، در تبلیغ آن کوتاهی نکرده ام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان می کنم: همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم - که تنها او سلام است - فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من بوده. جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است

🔷وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَی بِذالِکَ آیَةً مِنْ کِتابِهِ (هِی):
(إِنَّما وَلِیُّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)، وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَهُوَ راکِعٌ یُریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ

و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که:
«همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند.»
و هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است.

🔶وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ - أَیُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله فی کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فی قُلوبِهِمْ، وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَالله عَظیمٌ.

و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسی ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را می دانم؛ همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده:
«به زبان آن را می گویند که در دل هایشان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند حال آن که نزد خداوند بس بزرگ است.»

🔷وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّی کَذالِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیّی وَ إِقْبالی عَلَیْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّی) حَتّی أَنْزَلَ الله عَزَّوَجَلَّ فی ذالِکَ
(وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِی وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ - (عَلَی الَّذینَ یَزْعُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) - خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِالله وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ) الآیَةُ

و نیز از آن روی که منافقان بارها مرا آزار رسانیده تا بدانجا که مرا اُذُن [سخن شنو و زودباور ]نامیده اند، به خاطر همراهی افزون علی با من و رویکرد من به او و تمایل و پذیرش او از من، تا بدانجا که خداوند در این موضوع آیه ای فرو فرستاده:
« و از آنانند کسانی که پیامبر خدا را می آزارند و می گویند: او سخن شنو و زودباور است. بگو: آری سخن شنو است. - بر علیه آنان که گمان می کنند او تنها سخن می شنود - لیکن به خیر شماست، او (پیامبر صلی الله علیه و آله) به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند و راستگو می انگارد.»

🔶وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائلینَ بِذالِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکِنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ. وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی (فی حَقِّ عَلِی)، ثُمَّ تلا:
(یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی حَق
ِّ عَلِی - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ)
.

و اگر می خواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم [که آنان را شناسایی کنند] می توانستم. لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده لب فروبستم. با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت مگر این که آن چه در حق علی عیه السّلام فرو فرستاده به گوش شما برسانم. سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله چنین خواند:
«ای پیامبر ما! آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده - در حقّ علی - ابلاغ کن؛ وگرنه کار رسالتش را انجام نداده ای. و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.»



اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام


🔷فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ، وَ عَلَی الْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ


هان مردمان! بدانید این آیه درباری اوست. ژرفی آن را فهم کنید و بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی می کنند و بر صحرانشینان و شهروندان و بر عجم و عرب و آزاد و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتاپرست لازم شمرده است

🔶مَعاشِرَالنّاسِ، علی (فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذی ذَکَرَهُ الله فی سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ

هان مردمان! او را برتر بدانید. چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کرده ام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوری یاسین یاد کرده که:
«و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمرده ایم...»


🔷أَلا إِنَّ جَبْرئیلَ خَبَّرنی عَنِ الله تَعالی بِذالِکَ وَیَقُولُ:
«مَنْ عادی عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَ غَضَبی»، (وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوالله - أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها - إِنَّ الله خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ).


هان! بدانید جبرئیل از سوی خداوند خبرم داد:
«هر آن که با علی بستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد، نفرین و خشم من بر او باد!» البته بایست که هر کس بنگرد که برای فردای رستاخیز خود
چه پیش فرستاده. [هان!] تقوا پیشه کنید و از ناسازگاری با علی بپرهیزید. مباد که گام هایتان پس از استواری درلغزد. که خداوند بر کردارتان آگاه است.


🔷مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ الله الَّذی ذَکَرَ فی کِتابِهِ العَزیزِ، فَقالَ تعالی
(مُخْبِراً عَمَّنْ یُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ الله).


هان مردمان! همانا او هم جوار و همسایه خداوند است که در نبشته ی عزیز خود او را یاد کرده و درباری ستیزندگان با او فرموده:
«تا آنکه مبادا کسی در روز رستخیز بگوید: افسوس که درباری همجوار و همسایه ی خدا کوتاهی کردم...»



🔶مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَالله لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلی وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِیَدَی) وَ مُعْلِمُکُمْ: أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی، وَ مُوالاتُهُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَی.

هان مردمان! در قرآن اندیشه کنید و ژرفی آیات آن را دریابید و بر محکماتش نظر کنید و از متشابهاتش پیروی ننمایید. پس به خدا سوگند که باطن ها و تفسیر آن را آشکار نمی کند مگر همین که دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده ام و اعلام می دارم که: هر آن که من سرپرست اویم، این علی سرپرست اوست. و او علی بن ابی طالب است؛ برادر و وصی من که سرپرستی و ولایت او حکمی است از سوی خدا که بر من فرستاده شده است.


🔷مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیّاً وَالطَّیِّبینَ مِنْ وُلْدی (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَکْبَرُ، فَکُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَی الْحَوْضَ.

هان مردمان! همانا علی و پاکان از فرزندانم از نسل او، یادگار گران سنگ کوچک ترند و قرآن یادگار گران سنگ بزرگ تر. هر یک از این دو از دیگر همراه خود خبر می دهد و با آن سازگار است. آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.

🔶أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ الله فی خَلْقِهِ وَ حُکّامُهُ فی أَرْضِهِ. أَلاوَقَدْ أَدَّیْتُ.

هان! بدانید که آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او در زمین اویند
.

🔷أَلا وَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ، أَلاإِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخی هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدی لاَِحَدٍ غَیْرِهِ

هشدار که من وظیفه ی خود را ادا کردم. هشدار که من آن چه بر عهده ام بود ابلاغ کردم و به گوشتان رساندم و روشن نمودم. بدانید که این سخن خدا بود و من از سوی او سخن گفتم. هشدار که هرگز به جز این برادرم کسی نباید امیرالمؤمنین خوانده شود. هشدار که پس از من امارت مؤمنان بری کسی جز او روا نباشد.

✔بلند کردن امیرالمومنین علیه السلام بدست رسول خداصلی الله علیه و آله

🔶مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی أخی وَ وَصیی وَ واعی عِلْمی، وَ خَلیفَتی فی اُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَعَلی تَفْسیرِ کِتابِ الله عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعی إِلَیْهِ وَالْعامِلُ بِمایَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ. إِنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ الله وَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَالْإمامُ الْهادی مِنَ الله، وَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ بِأَمْرِالله.
یَقُولُ الله: (مایُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی).

هان مردمان! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من.
و هموست جانشین من در میان امّت و بر گروندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا که مردمان را به سوی او بخواند و به آن چه موجب خشنودی اوست عمل کند و با دشمنانش ستیز نماید. او پشتیبان فرمانبرداری خداوند و بازدارنده از نافرمانی او باشد.
همانا اوست جانشین رسول الله و فرمانروای ایمانیان و پیشوای هدایتگر از سوی خدا و کسی که به فرمان خدا با پیمان شکنان، رویگردانان از راستی و درستی و به دررفتگان از دین پیکار کند.
خداوند فرماید: «فرمان من دگرگون نخواهدشد.»

🔷اللهمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَ الْآیَةَ فی عَلِی وَلِیِّکَ عِنْدَتَبْیینِ ذالِکَ وَنَصْبِکَ إِیّاهُ لِهذَا الْیَوْمِ: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً)، (وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَالْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ). اللهمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی قَدْ بَلَّغْتُ.

معبودا! تو خود در هنگام برپاداشتن او و بیان ولایتش نازل فرمودی که:👇👇
«امروز آیین شما را به کمال، و نعمت خود را بر شما به اتمام رساندم، و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم.»
«و آن که به جز اسلام دینی را بجوید، از او پذیرفته نبوده، در جهان دیگر در شمار زیانکاران خواهد بود.» خداوندا، تو را گواه می گیرم که پیام تو را به مردمان رساندم


✔تاکید بر توجه امت به مسئله امامت

🔶مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی، أَنْصَرُکُمْ لی وَأَحَقُّکُمْ بی وَأَقْرَبُکُمْ إِلَی وَأَعَزُّکُمْ عَلَی، وَالله عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِیانِ. وَ مانَزَلَتْ آیَةُ رِضاً (فی الْقُرْآنِ) إِلاّ فیهِ، وَلا خاطَبَ الله الَّذینَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آیَةُ مَدْحٍ فِی الْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ، وَلاشَهِدَ الله بِالْجَنَّةِ فی (هَلْ أَتی عَلَی الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فی سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَیْرَهُ.

هان مردمان! این علی یاورترین، سزاوارترین و نزدیک ترین و عزیزترین شما نسبت به من است.
خداوند عزّوجلّ و من از او خشنودیم. آیه رضایتی در قرآن نیست مگر این که درباره ی اوست. و خدا هرگاه ایمان آوردگان را خطابی نموده به او آغاز کرده [و او اولین شخص مورد نظر خدی متعال بوده است ] . و آیه ی ستایشی نازل نگشته مگر درباره ی او
. و خداوند در سوره ی «هل أتی علی الإنسان» گواهی بر بهشت [رفتن ] نداده مگر بری او، و آن را در حق غیر او نازل نکرده و به آن جز او را نستوده است.
وَ فی عَلِی - وَالله - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ) (إِلاّ عَلیّاً الّذی آمَنَ وَ رَضِی بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ).

🔷مَعاشِرَالنّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ الله وَبَلَّغْتُکُمْ رِسالَتی وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبینُ.
مَعاشِرَالنّاسِ، (إتَّقُوالله حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ).

و سوگند به خدا که سوره ی والعصر درباره ی اوست:
«به نام خداوند همه مهر مهر ورز. قسم به زمان که انسان در زیان است.» مگر علی که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است.
هان مردمان! خدا را گواه گرفتم و پیام او را به شما رسانیدم. و بر فرستاده وظیفه ی جز بیان و ابلاغ روشن نباشد!
هان مردمان! تقوا پیشه کنید همان گونه که بایسته است. و نمیرید جز با شرفِ اسلام.

بیعت گرفتن رسمی

🔶مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ الله یَعْلَمُ کُلَّ صَوْتٍ وَ خافِیَةَ کُلِّ نَفْسٍ، (فَمَنِ اهْتَدی فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها)، وَمَنْ بایَعَ فَإِنَّما یُبایِعُ الله، (یَدُالله فَوْقَ أَیْدیهِمْ).


هان مردمان! چه می گویید؟ همانا خداوند هر صدایی را می شنود و آن را که از دل ها می گذرد می داند.
«هر آن کس هدایت پذیرفت، به خیر خویش پذیرفته. و آن که گمراه شد، به زیان خود رفته.» و هر کس بیعت کند، هر آینه با خداوند پیمان بسته؛ که
«دست خدا بالی دستان آن هاست.»


🔷مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلی بْنِ أَبی طالِبٍ عِنْدَالله عَزَّوَجَلَّ - وَ قَدْ أَنْزَلَهافِی الْقُرْآنِ - أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَها فی مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَکُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ.
مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ یُطِعِ الله وَ رَسُولَهُ وَ عَلِیّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذینَ ذَکرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظیماً.

هان مردمان! هر آینه برتری هی علی بن ابی طالب نزد خداوند عزّوجل - که در قرآن نازل فرموده - بیش از آن است که من یکباره برشمارم. پس هر کس از مقامات او خبر داد و آن ها را شناخت او را تصدیق و تأیید کنید.
هان مردمان! آن کس که از خدا و رسولش و علی و امامانی که نام بردم پیروی کند، به رستگاری بزرگی دست یافته است.


..

ویرایش بوسیله کاربر 1396/08/06 04:16:17 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

ایرج Offline
#7 ارسال شده : 1396/08/10 04:03:52 ب.ظ
ایرج

رتبه: Newbie

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1396/08/10
ارسالها: 2
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: تهران

آیه ۷ سوره رعد :
انما انت منذر و لکل قوم هاد ترجمه: تو فقط منذری و برای هر قومی هادی است
فخر رازى در ذيل همين آيه در تفسير اين جمله از ابن عباس چنين نقل مى كند:

وضع رسول الله يده على صدره فقال انا المنذر، ثم اوما الى منكب على (عليهالسلام ) و قال انت الهادى بك يهتدى المهتدون من بعدى : ((پيامبر دستش را بر سينه خود گذاشت و فرمود: منم منذر! سپس به شانه على اشاره كرد و فرمود توئى هادى ! و بوسيله تو بعد از من هدايت يافتگان هدايت مى شوند)).

ویرایش بوسیله کاربر 1396/08/11 05:38:09 ق.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

daneshjoo Offline
#8 ارسال شده : 1399/12/29 06:09:40 ق.ظ
daneshjoo

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Moderator
تاریخ عضویت: 1399/01/25
ارسالها: 60
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 38 بار
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
در تفسیر امام می‌فرماید : مردی پیش امام سجاد ( علیه السلام ) آمده و گفت :
چه می‌گویی درباره کسی که به ( ما نزل الله علی محمّد و علی آنبیائه ) و به آخرت معتقد بوده . و نماز می‌خواند و زکوة می‌دهد و صله رحم کرده و آعمال صالح انجام می‌دهد . ولی اظهار می‌کند که : نمی‌دانم که حقّ در موضوع خلافت , با علی بن آبی طالب است يا با دیگری

امام سجاد ( علیه السلام ) فرمود : اگرکسی همه این آعمال صالح را بجا آورده و اظهار کند که نمی دانم پیغمبر خدا محمّد است يا مُسیلمه. آیا به عقیده تو از این اعمال نفعی میبرد يا نه ؟ آنمرد گفت : نه
امام فرمود : همچنین باشد حال رفیق تو. و چگونه میتوان گفت که کسی معتقد است بهمه آنجه به پیغمبر خدا نازل شده است ‏ و در عین حال نمی‌داند که خلیفه پیغمبر اکرم کیست !



تعیُّنِ نبوت غیر از تعیّنِ ولایت است و این‌جا است که اگر انسان تعین ولایت را گُم کند، از ظاهر عبادات عدول نمی‌کند، ولی از نتایج عبادات که ارتباط با حضرت حق است، محروم می‌شود
به اعتبار «الله ولیّ الّذین آمنوا». باید راهِ ولایت الهیه بر خود را از طریق عبادات هموار کرد و این بدون نظر به تعیّن و نمود خارجی محقق نمی‌شود

ویرایش بوسیله کاربر 1400/01/07 08:45:42 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

pakizeh1sadat Offline
#9 ارسال شده : 1400/05/12 09:44:40 ب.ظ
pakizeh1sadat

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, students, member
تاریخ عضویت: 1397/09/13
ارسالها: 168
مکان: Qom

1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
#غدير_را_مستند_بخوانيم

🖋📖 گزارش واقعه در قديمي ترين #كتب_اهل_سنت

💮👈 #مسند احمد بن حنبل
قدیمی ترین منبع معتبر اهل سنت که درباره واقعه #غدیر_خم عباراتی آورده است مسند امام احمد بن حنبل (۱۶۴ - ۲۴۱ ) است. او امام حنابله (یکی از چهار مدرسه کلامی فقهی اهل سنت) و شاخص ترین چهره اهل حدیث است، و کتاب او قبل از صحاح سته تالیف شده است. وی حداقل هفده حدیث در این باره نقل کرده است.

💮👈روایت براء بن عازب
🔸عن عدی بن ثابت عن البراء بن عازب قال کنا مع رسول الله )ص( فی سفر، فنزلنا بغدیر خم، فنودی فینا الصلاة جامعة،وکُسح لرسول الله )ص( تحت شجرتین، فصلى الظهر وأخذ بید على )رضى الله تعالى عنه ( فقال ألستم تعلمون انى أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟ قالوا بلى. قال ألستم تعلمون انى أولى بکل مؤمن من نفسه ؟ قالوا » بلي. . قال فأخذ بید على، فقال:

🌸 من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه🌸 « قال فلقیه عمر بعد ذلک فقال له :هنیئا یا ابن أبی طالب، أصبحت وأمسیت مولى کل مؤمن ومؤمنة*🤝

💮🔸ترجمه: براء بن عازب (به نقل عدی بن ثابت): ما با پیامبر ص بودیم. در #غدیر_خم فرود آمدیم. ندای نماز جماعت داده شد. برای پیامبر ص جائی در زیر دو درخت تهیه شد، آن حضرت نماز ظهر گزارد و پس از آن دست علی رضی الله عنه را گرفت و گفت: آیا نمیدانید که من به مؤمنان از خودشان اولی هستم؟ گفتند:بلی.
]دوباره[ پرسید: آیا نمیدانید که من به هر مؤمنی از خودش اولی هستم؟ گفتند: بلی. آنگاه دست علی را گرفت و فرمود: هرکس من مولای او هستم، علی مولای او است. خداوندا دوست بدار کسی که او را دوست میدارد و دشمن بدار آن کس که او را دشمن میدارد.
💢👈پس از آن عمر ]بن خطاب[، علی را ملاقات کرد و به او گفت: گوارا باد بر تو ای فرزند ابوطالب که مولای هر مرد مؤمن و زن مؤمنه‌ای شدی.

📚*مسند الامام احمد بن حنبل، المشرف العام علی إصدارها الدکتور عبدالله بن عبدالمحسن الترکی، المشرف علی تحققیها وتخریج نصوصها والتعلیق علیها شعیب الارنوط، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۱۳ ق، ۵۰ جلد.ح ۱۸۴۷۹ ، ج ۳۰ ، ص ۴۳۰


📚 کتاب انساب الأشراف بلاذری

💮🔸احمد بن یحیی بلاذری متولد اوایل قرن سوم و متوفای ۲۷۹ ، مورخ دوران عباسی در کتاب مهم انساب الأشراف خود در باب قبسات من ترجمة امیرالمؤمنین و غرر مناقبه علیه السلام شش روایت پی در پی مرتبط با #خطبه_غدیر_خم پیامبر درباره ولایت علی بن ابی طالب را به ترتیب از پنج نفر از صحابه نقل کرده است: ابوهریره، براء ابن عازب (دو روایت)، زید بن ارقم، بریدة بن حصیب، و ابی سعید خدری.

💮🔸 زيد بن ارقم: عَنْ عَامِرِ بْنِ وَاثِلَةَ أَبِي الطُّفَيْلِ عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ: کُنَّا مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيه وَسَلَّمَ فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ فلما کنا بغدير خم أمر بِدَوْحَاتٍ فَقُمِمْنَ ثُمَّ قَامَ فَقَالَ: کَأَنِّي قَدْ دعيت فأجبت و إِنَّ اللّه مَوْلايَ وَأَنَا مَوْلَى کُلِّ مُؤْمِنٍ، وَأَنَا تَارِکٌ فِيکُمْ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِ لَمْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فإنهما لَن يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ. ثُمَّ أخذ بيد علي فقال: من کنت وَلِيُّهُ فَهَذَا وَلِيُّهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاه. قال (أبو الطفيل): قُلْتُ لِزَيْدٍ: أَنْتَ سَمِعْتَ هَذَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: مَا کَانَ فِي الدَّوْحَاتِ أَحد إِلا وَقَدْ رَأَى بعينه وسمع بأذنه ذلک! ) ..*

🔶ترجمه: زيد بن ارقم نقل مي کند که در حجة الوداع با رسول خدا بوديم، چون به #غدير_خم وارد شديم امر به اطراق کرد، اجابت کرديم، سپس فرمود (به سراي آخرت)دعوت شده ام و اجابت کردم (بزودي از دنيا ميروم).
خدا مولاي من است و من مولاي هر مومني هستم. من بين شما دو چيز به وديعت ميگذارم اگر به آنها تمسک کنيد گمراه نمي شويد، کتاب خدا و عترتم اهل بيتم، اين دو هرگز از هم جدا نمي شوند تا سر حوض ]کوثر[بر من وارد شوند.
سپس دست علي را گرفت و گفت: هر که من وليّ او هستم، اين ]علي[ وليّ اوست، خدايا دوست بدار هرکه او را دوست دارد و دشمن بدار هرکه او را دشمن بدارد.
👈 ابوطفيل از زيد بن ارقم مي پرسد:آيا خودت اين را از پيامبر ص شنيدي؟ زيد پاسخ مي دهم کسي در آنجا ] #غدير_خم[ کسي نبود مگر اينکه با چشم خود واقعه را ديد و با گوش خود شنيد.

📚منبع: انساب الاشراف، تحقیق و تعلیق محمد باقر المحمودی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۴ ق، ۵ مجلد،ح ۴۸ ، ج ۲ ، ص ۱۱۰ – ۱


📚کتاب سنن نسائی
🔶امام احمد بن شعیب نسائی خراسانی (۲۱۵-۳۰۳ ) صاحب یکی از صحاح سته #اهل_سنت در کتاب السنن الکبری احادیث متعددی با تصریح به غدیر خم و نیز احادیثی دارای همان محتوا و بدون نام بردن #غدیر_خم ذکر کرده است.

💮🔶روايت عايشه دختر سعد از پدرش
عايشة ابنة سعد عن سعد قال: کنا مع رسول الله ص ، فلما بلغ غدير خم وقف الناس، ثم رد من مضي و لحقه من تخلف، فلما اجتمع الناس اليه قال ايها الناس هل بلغت: قالوا نعم. قال: اللهم اشهد ثلاث مرات يقولها ثم قال: ايهاالناس من وليکم؟ قالوا الله و رسوله ثلاثا ثم اخذ بيد علي فاقامه ثم قال: من کان الله و رسوله وليه فهذا وليه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.*
🔸ترجمه: ما با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم وقتی به غدیر خم رسید ، مردم متوقف شدند ، سپس کسانی که رفتند برگشتند و کسانی که نرسيده بودند ملحق شدند. وقتی مردم نزد او جمع شدند ، او گفت ، "ای مردم ، آیا (به شما ) رساندم (رسالتم را)؟" آنها گفتند: بله ، او گفت: خدایا ،شاهد باش. سه بار انرا گفت. سپس او گفت: ای مردم ، ولي شما كیست؟ آنها گفتند : خدا و رسولش. سه بار. سپس دست علی را گرفت وبالا آورد. سپس گفت: هركه خدا و رسول او ولی اوست ، پس این ولی اوست ، خدايا دوست بدار آن که او را دوست دارد، و دشمن بدار آن که او را دشمن ميدارد.

📚السنن الکبری للنسائی، اشرف علیه شعب الارنووط، حققه و خرج احادیثه حسن عبدالمنعم سلبی، مؤسسة الرسالة، بیروت،
۱۴۲۱ ق، ۱۲ جلد. ح ۸۴۲۷ ، ج ۷ ، ص ۴۴۳ ؛


💮👈جمع بندي كتب اهل سنت:
بر أساس منابع اهل سنت ميتوان با اطمينان گفت که پيامبر ص در حجة الوداع در غدير خم حداقل اين دونکته را با پيروان خود در ميان گذاشته است:

1⃣نکته اول. 🌴 من بين شما دو چيز گرانبها به وديعه ميگذارم: #کتاب_خدا و #عترت یا اهل بیتم را. 🌴

2⃣نکته دوم: 🌴هر که من #مولای او هستم #علی هم مولای اوست🌴.




#غدیر در کتب قدیمی شیعه

1⃣1-.تاریخ یعقوبی
یعقوبی (احمد بن ابی یعقوب بن جعفر) مورخ شیعی متوفای ۲۸۴ در تاریخ معروف خود آنچه او از خطبه پیامبر نقل کرده است عینا این است:

💮🔶وقام خطیبا وأخذ بید علی بن أبی طالب فقال: ألست أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟ قالوا: بلى یا رسول الله! قال: «فمن کنت مولاه، فعلی مولاه، اللهم وال من والاه وعاد من عاداه. ثم قال: أیها الناس أنی فرطکم وأنتم واردی على الحوض، وإنی سائلکم، حین تردون علی، عن الثقلین فانظروا کیف تخلفونی فیهما. وقالوا: وما الثقلان یارسول الله؟ قال: الثقل الأکبر کتاب الله سبب طرفه بیدالله وطرف بأیدیکم، فاستمسکوا به ولاتضلوا، ولاتبدلو. وعترتی أهل بیتی

🌸💮ترجمه: و چون روز حرکت رسید ]پیامبر[ به کعبه درآمده وداع کرد و بدو وحی آمد:

🌸"الیوم أکملت لکم دینکم، وأتممت علیکم نعمتی، ورضیت لکم الاسلام دینا" (مائده ۳ : امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برای شما پسندیدم)🌸

💢شبانه بیرون آمد و رهسپار مدینه شد و در هجدهم ذیحجه بجایی نزدیک جحفه که آن را #غدیر_خم می گفتند رسید و به خطبه خواندن ایستاد و دست علی بن ابی طالب را گرفت و گفت:
❓آیا من از خود مومنان به ایشان سزاوارترنیستم؟ گفتند: چرا ای پیامبر خدا. گفت: پس هر که من #مولای اویم، ﷼علی نیز مولای اوست. خدایا دوستی کن با هرکه او را دوست بدارد و دشمنی کن با هر که با او دشمنی ورزد.
👈سپس گفت: ای مردم اینک من پیش روی شمایم و شما سر حوض (کوثر) نزد من می آئید و البته هنگامی که بر من درآئید درباره دو چیز گرانبها از شما پرسش خواهم کرد. پس بنگرید چگونه پس از من با آن دو رفتار میکنید. گفتند ای رسول خدا آن دو چیزگرانبها چیست؟ گفت: ثقل اکبر قرآن است وسیله ای که یک سر آن بدست خدا و سر دیگر بدستهای شماست. پس بدان چنگ بزنید و گمراه نشوید و دگرگونش نکنید، و ثقل دیگر عترتم، خاندان من.

📚تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۸۲ ، ج ۱ ص ۵۰۸ - ۵۰۹ ،.


2⃣-کمال الدین صدوق
محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق ( ۳۰۶-۳۸۱ ) صاحب کتاب من لایحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه، در کتاب کمال الدین و تمام النعمة، خطبه پیامبر ص در غدیر خم را به دو روایت نقل کرده است:↘️

🌴✅ روايت اول صدوق همان روايتي است که قبلا بلاذري در انساب الاشراف و نسائي در السنن الکبري از زيدبن ارقم نقل کرده بودند، با جزئي تفاوتي در الفاظ حديث.

🌴✅ اما روايت دوم :روایت جابر بن عبدالله انصاری: عن عمرو بن أبی المقدام، عن جعفر بن محمّد، عن أبیه )علیهماالسلام( قال: أتیت جابر بن عبد الله فقلت: أخبرنا عن حجّة الوداع، فذکر حدیثاً طویلاً، ثمّ قال: قال رسول الله )ص(: إنّی تارک فیکم ما إن تمسکتم به لن تضلّوا بعدی کتاب الله وعترتی أهل بیتی، ثمَّ قال: اللّهمّ اشهد ثلاثاً .*
🔸ترجمه: عمرو بن أبي المقدام از امام صادق ع و ايشان از امام محمد باقر ع نقل ميکند: نزد جابر بن عبدالله انصاري رفتم و از او خواستم درباره حجة الوداع ما را باخبر سازد. جابر حديث طويلي ذکر کرد، سپس گفت: پيامبر گفت: من در ميان شما چيزي باقي ميگذارم که اگر به آن تمسک کنيد هرگز بعد از من گمراه نشويد،کتاب خدا و عترتم اهل بيتم. سپس سه بار گفت: خدايا شاهد باش.

🔶🔷 نکته مهم روايت صدوق اين است که وي اين حديث را مسندا از امام صادق ع و ايشان به نقل از امام باقر ع از جابر بن عبدالله انصاري نقل کرده است.

🌴👈 در حقيقت اين نخستين #سند_خطبه_غدير_خم است که از طريق ائمه اهل بيت در کتب شيعه روايت شده است.

*📚شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، تصحیح علی اکبر غفاری، مؤسسة النشرالاسلامی، قم، ۱۴۲۹ ق، ، باب ۲۲ ، ح ۵۳ ، ج ۱ ص ۲۶۸ .

جمع بندی #غدیر در کتب قدیمی شیعه و سنی

✅ در کتب منتخب شیعی که مستندات خطبه غدیر خم را آورد ه اند مجموعا روایت پنج نفر از صحابه ای که مستقیما خطبه را از زبان پیامبر شنیده اند به چشم میخورد:
↩️گونه اول: چهار روایت در امالی طوسی: زید بن ارقم، ابوسعید خدری، انس بن مالک، و انشاد علی بن ابی طالب؛
↩️گونه دوم: روایت امام محمد باقر )ع( از جابربن عبدالله انصاری )کمال الدین صدوق؛
↩️گونه سوم: روایت عامر بن واثلة از زید بن ارقم (کمال الدین صدوق).
البته اختلاف جزئی عبارتی در هر روایت را نباید فراموش کرد.

🔷 در مقایسه با #خطبه_غدیر_خم به روایت اهل سنت هر سه گونه مشابه دارد.
⏪گونه اول: مسند احمد بن حنبل،سنن ابن ماجه ، انساب الاشراف بلاذری، سنن ترمذی و سنن نسائی؛
⏪گونه دوم: مسند احمد بن حنبل، صحیح مسلم و سنن ترمذی؛
گونه سوم: انساب الاشراف بلاذری و سنن کبرای نسائی.

🔶🔶🔶 در مجموع در دوازده کتاب اقدم معتبر سنی و شیعه در نقل مستند خطبه غدیر خم پیامبر (ص) بین سنی و شیعه اتفاق نظر کامل است!👏👏👏

🌴✅ متن خطبه غدیر خم پیامبر ص که میتوان گفت در آن مقطع تاریخی یادشده و بر أساس کتب منتخب معتبر اقدم با کمی تسامح در متن مورد اتفاق تشیع است عبارات زیر است:
🔶🔷 قال رسول الله )ص( فی حجة الوداع فی غدیر خم کأنّی قد دعیت فأجبت، إنّی ترکت فیکم الثقلین، ما إن تمسکتم به لن تضلوا أبدا، أحدهما أکبر من الاخر، کتاب الله وعترتی أهل بیتی، فانظروا کیف تخلفونی فیهما، فإنّهما لن یفترقا حتّى یردا علیّ الحوض، ثمّ قال: ألست أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟ قالوا: بلى یا رسول الله، فأخذ بید علی، فقال: من کنت مولاه فهذا علی مولاه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه، وانصر من نصره، واخذل من خذله

هریک از عبارات این خطبه شناسنامه مشخصی در کتب یادشده دارد.

💮💠 بر أساس منابع منتخب که اقدم کتب معتبر سنی و شیعه بودند میتوان گفت:
1⃣-رسول خدا )ص( یقینا در حجة الوداع در غدیر خم در حضور انبوه مسلمانان خطبه خوانده است.
2⃣-مفاد اصلی این خطبه یقینا درباره ولایت علی بن ابی طالب )ع( بوده است.
3⃣-علاوه بر آن مطمئنا پیامبر درباره ثقلین - کتاب خدا و عترت و اهل بیتش – در حجة الودع بیش از یک بار سخن گفته از جمله در #غدیر_خم. یقینا مسلمانان خطبه پیامبر )ص( در این دومحور را شنیده اند.
🌴👌👌بنابراین در اصل صدور #خطبه در حد فوق کمترین تردیدی نیست.

📚برگرفته از تحقيق حجت الاسلام محسن كديور با عنوان بازخوانی خطبه غدیر خم

ویرایش بوسیله کاربر 1400/05/18 01:11:48 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest (3)
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 1.622 ثانیه ایجاد شد.