رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 583 ![Iran (Islamic Republic Of) Iran (Islamic Republic Of)]() تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
❇️حتي پيامبر هم موظف به اجبار مخالفان در پيروي از دستوراتش نيست
💠مَّن يُطِعِ الرَّسُـولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا
🌱هر كس از اين فرستاده [=پيامبر] اطاعت كند، پس [توسط او] از خدا اطاعت كرده است و هركس [از اطاعت او] روي برتابد، ما تو را [در نقش] نگهبان آنان [=مراقب بر اجراي شريعت] نفرستاديم. نساء:80
🔹انسان، مختار است، نه مجبور. مَنْ يُطِعِ ... وَ مَنْ تَوَلَّى
🔹وظيفهى پيامبران، تبليغ است، نه تحميل. «وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً»
🔹اطاعت از اوامر_حكومتى پيامبر واجب است. (مراد از اطاعت رسول، فرمانهاى حكومتى اوست، وگرنه اطاعت از دستورات الهى كه با بيان رسول ابلاغ مىشود، اطاعت از خداست نه رسول.)
🔹سپس می فرماید: «اگر کسانی سرپیچی کنند و با دستورات تو به مخالفت برخیزند مسؤولیتی در برابر اعمال آنها نداری و موظف نیستی که به حکم اجبار آنها را از هر خلافکاری بازداری، وظیفه تو تبلیغ رسالت و امر به معروف و نهی از منکر و راهنمایی افراد گمراه و بی خبر است» (وَ مَن تَوَلّی فَما أَرسَلناکَ عَلَیهِم حَفِیظاً).
🔹7 بار در قرآن به پيامبر(ص) هشدار داده شده و آن رسول نيز آن را به مردم ابلاغ فرموده که پاسدار مردم نيست و خدا وکالت بندگان را به او نسپرده است (انعام 66 (6:66) و 107 (6:107) ، يونس 108 (10:108) ، زمر 41 (39:41) ، شوري 6 (42:6) ، اسراء 54 (17:54) ، فرقان 43 (25:43) ). شگفتا، خدا چنين اجازهاي حتي به پيامبر عظيمالشأنش نداده است.
📚تفاسير نور نمونه و بازرگان
كلمات كليدي: اجبار تحميل الزام حكومت دين اختيار ویرایش بوسیله کاربر 1401/11/10 08:07:58 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,420
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
آیا میتوان مردم را با اجبار به اسلام دعوت کرد؟‼️
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الاَْرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّی یَکُونُواْ مُوءْمِنِینَ صلی الله علیه و آله صلی الله علیه و آله وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُوءْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّه ِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ* 📖سوره یونس آیه ۹۹ *
و اگر پروردگار تو میخواست، تمام کسانی که روی زمین هستند، همگی (به اجبار) ایمان میآوردند، آیا تو میخواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟ (ایمان اجباری چه سودی دارد؟ ) (اما) هیچ کس نمی تواند ایمان بیاورد، جز به فرمان خدا (و توفیق و یاری و هدایت او) و پلیدی (کفر و گناه) را بر کسانی قرار میدهد که نمی اندیشند.
این بابویه در رابطه با آیه «ولو شاء ربک لامن فی الارض» از ابی صلت عبدالسلام بن صالح هروی روایت کرده گفت:
از جمله مسائلی که مأمون از حضرت رضا علیه السلام سؤال نمود این آیه بود. حضرت رضا علیه السلام فرمود: حدیث نمود پدرم از پدرش تا امیرالمؤمنین علیه السلام که جمعی از مسلمانان به حضور پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض کردند: چرا به کسانیکه قدرت و توانایی دارید فشار نمی آورید تا قبول اسلام نموده و بعدد ما افزوده شود و قوت یافته و از دشمنان تفوق و برتری پیدا کنیم؟
فرمود: من طاقت آنرا ندارم پروردگار خود را ملاقات کنم در حالتی که بدعت نموده و به چیزی که مأمور نبودهام مبادرت بورزم و نمی توانم اِعمال زور و قدرت کنم (یعنی اگر خدا میخواست آنها را مجبور میکرد، من کاری که خدا نخواسته انجام نمی دهم) خداوند این آیه را نازل فرمود که فحوای (متن) آن چنین است که اگر خدا میخواست تمام مردم را مجبور و ملزم به ایمان آوردن میفرمود چنانچه آنها تماما در آخرت وقتیکه عذاب خدا را به چشم مشاهده کردند ایمان میآوردند لکن اگر خدا این کار را مینمود دیگر مردم مستحق ثواب و مدح نبودند زیرا اعمالی که انجام میدادند از روی اضطرار و اجبار بوده و خداوند اراده فرموده بود که آنها ایمان بیاورند و جبر و اضطرار موجب نعمت جاوید بهشت نخواهد شد و احدی ایمان نمی آورد مگر با اذن خدا و اجازه پروردگار، امر و مشیت اوست بر ایمان و تکلیف جایز نیست مگر بر شخص آزاد و مختار.
مأمون به حضرت گفت: رفع اشکال مرا نمودی خداوند به شما خیر و فرج مرحمت فرماید.
📕عیون اخبار الرضا علیه السلام: ج۲ ص۱۲۳. 📎 علی بن عقبه و او از پدرش روایت کرده گفت: حضرت صادق علیه السلام به ما فرمود:
امور خود را بر اساس فرموده پروردگار قرار بدهید زیرا کارهایی که برای مردم است و قصد خدا در بین نباشد مثمر ثمری نیست و با مردم در امر دین مخاصمه و جدال نکنید زیرا خصومت، دلهای شما را بیمار مینماید. خداوند به پیغمبرش صلی الله علیه و آله فرموده:ای حبیب من! تو نمی توانی هر که را دوست بداری و بخواهی هدایت نمایی. خدا هر که را خواسته باشد هدایت و رهبری مینماید. آیا شما میخواهید با اجبار و اکراه مردم ایمان بیاورند مردم را رها کنید، زیرا مردم از یکدیگر تعلیم میگیرند ولی شما (ائمه هدی علیهم السلام) از رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام تعلیم گرفته و به دستور آنها عمل کنید شما با سایر مردم یکسان نیستید. از پدرم حضرت باقر علیه السلام شنیدم میفرمود: همینکه خداوند مقرر فرمود بنده ای داخل امری بشود چنان به سرعت داخل آن امر میشود که از پرواز پرندگان به آشیانه خود سرعتش بیشتر است.
📕تفسیر عیاشی: ج۲ ص۱۲۷
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,420
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
🖊 منطق قرآن کریم در نفی اکراه و اجبار ، و زور و فشار در دین و دینداری
منطق قرآن كريم در هدایت و تربیت انسان بر نفی اکراه و اجبار ، و زور و فشار استوار است ؛ و این امری فطری و عقلایی است که تجربۀ بشری گواه صدق آن است .
خداى متعال از زبان حضرت نوح (ع) چنين مىآموزد: (أَ نُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ ) هود / ۲۸
آيا ما شما را در حالى كه بدان اكراه داريد، به آن وادار كنيم؟
نوح (ع) خطاب به قوم خود مىفرمايد كه من حق ندارم شما را به آيين حق مجبور كنم، زيرا در دين خدا اجبار نيست.
به بیان مرحوم علّامۀ طباطبایی اين آيه از جمله آياتى است كه اجبار و اكراه در دين را نفى مىكنند و بر اين حقيقت دلالت مىنمايد كه نفى اجبار و اكراه در دين، يكى از احكام دينى است كه در قديمىترين شريعتها يعنى شريعت نوح (ع) وجود داشته است و تا به امروز بىآنكه نسخى در آن راه يافته باشد به قوّت خود باقى است. ( نک : المیزان فی تفسیر القرآن ، ج ۱۰ ، ص ۲۰۷-۲۰)
راه تربيت انسان از خود او مىگذرد و نمىتوان كسى را با اجبار و اكراه به سوى كمال برد و در منطق دين هيچگونه تجبّر و تسلّط در تربيت راه ندارد. خداى متعال خطاب به پيامبر اكرم (ص) چنين فرموده تا راه تربيت در منطق دين كاملاً روشن باشد:
(فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ ) غاشیه / ۲۲-۲۱
پس تذكّر ده كه تو تنها تذكّر دهندهاى و بر آنان تسلّطى ندارى.
(وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ ) ق / ۴۵
و تو به زور وادارنده آنان نيستى.
در منطق دين، جايى براى قيموميت در تربيت و هدايت و راه بردن مردمان وجود ندارد و هنر تربيت همراه كردن و همگام كردن مردمان با ميل و خواست خودشان است و در غير اين صورت سختترين مانع فردى در تربيت ظهور مىنمايد و باب تربيت فطرى بسته مىشود. خداى متعال در اين باره خطاب به پيامبر اكرم (ص) چنين رهنمود داده است :
(وَ مَا جَعَلْنَاکَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ) انعام / ۱۰۷
و ما تو را بر ايشان نگهبان نكردهايم، و تو وكيل آنان نيستى.
✍️ دكتر مصطفی دلشاد تهرانی
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,420
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
⭕️ علی علیه السلام : حاضر نیستم احدی را به زور وادار به کاری کنم!
🔻قرظه بن کعب یکی از فرمانداران امیرالمومنین بود. او قبلا نیز از صحابه رسول خدا و از جنگ احد به بعد آن حضرت را همراهی کرد. وی در جمل و صفین و نهروان نیز از سپاهیان ارشد حضرت علی بود. عده ای از مردم منطقه فرمانروایی وی به نزد امیرالمومنین آمدند و گزارش کردند که در محل ما نهر آبی است که فرسوده و خراب شده است و اگر مردم محل کمک نمایند و آن را حفر نموده و لای روبی کنند، آن منطقه آباد شده و قهرا درآمد مردم هم افزایش یافته و در نتیجه مالیات بیشتری هم نصیب بیت المال میشود. آنان از حضرت تقاضا داشتند تا ایشان به فرماندار خود (قرظه بن کعب) دستور دهد که او مردم را به انجام این کار وادار و اجبار نماید. امام علیه السلام طی نامه ای در خواست مردم را به قرظه بن کعب منتقل نمود و نظر خویش را در ذیل آن چنین آورد: لست اری ان اجبر احدا علی عمل یکرهه، فادعهم الیک فان کان الامر فی النهر علی ما وصفوه ، فمن احب ان یعمل فمره بالعمل ، والنهر لمن عمله دون من کرهه ، و لان یعمروا و یقووا احب الی من ان یضعفوا . والسلام (انساب الاشراف ج /۲ . ص /۳۹۰ . الامام علی صوت العداله الانسانیه ج/۱ ص ۲۰۸)
🔻امام علیه السلام درخواست آن گروه برای وادار کردن مردم به آباد کردن نهر را نپذیرفت چرا که با سیاست کلی حضرت در حفظ حقوق و آزادیهای مردم، در تضاد بود. مبنای امام این بود که: من احدی را بر کاری که راضی نیست اجبار و اکراه نمیکنم: و لست اری ان اجبر احدا علی عمل یکرهه . ولی حضرت به فرماندار خود نوشت: موضوع را با حضور مردم مورد بررسی قرار دهد و اگر چنان است که گفته اند، از مردم بخواهد که هر کس مایل است بصورت داوطلبانه اقدام کند والبته بهره برداری از نهر هم بکسانی که در احیای آن مشارکت میکنند اختصاص خواهد داشت.
🔻در پایان حضرت، سیاست خود را اینگونه بیان فرمود: اقدام مردم برای عمران و آبادی منطقه و تقویت بنیه مالیشان بهتر از آن است که اهتمام به عمران نداشته و در ضعف و ناتوانی بمانند. صدر و ذیل کلام حضرت گویای آن است که هر چند اینگونه اقدامات عمرانی پسندیده و به صلاح است، ولی نباید جنبه اجباری پیدا کرده و بر مردم تحمیل شود.
🔻نفی اجبار بر "هیچ کس" در "هیچ کار" یک قاعده در حکومت علوی است. و عدول از این قاعده در شرایط اضطراری، نیاز به دلیل محکم دارد و گرنه برای آباد کردن دنیا، خواست و رضایت مردم، محترم و معتبر است و نمیتوان مدل خاصی از زندگی را بر آنها تحمیل کرد، آن هم مدل و الگویی که هزینه های زیادی بر آنها تحمیل نموده و دائما فقر را گسترش میدهد، حتی اگر فرض شود که چنین مدلی در واقع به مصلحت ایشان بوده و در نهایت بنیه های اقتصادی آنان را تقویت نماید زیرا تشخیص مصلحت توسط حاکمان، جایگزین تحصیل رضایت از شهروندان نمیشود.
ايت الله سروش محلاتي
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.