logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:177699)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140577)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:131483)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95518)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟    ياد قيامت: عامل بازدارنده از هر گناه    دعاي مستمر براي عدم انحراف قلب پس از هدايت             

توجه

Icon
Error

ali Offline
#1 ارسال شده : 1396/12/04 01:30:46 ب.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,975

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
پیام ودرس سوره توحید چیست؟منظور از صمد چیست؟ تفاوت احد با واحد چیست؟

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ

قُلْ هُوَ اللَّـهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّـهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ ﴿٤﴾

این سوره ۴ ایه دارد که از لحاظ محتوایی شامل یک فراز است

به نام خداوند بخشنده ی مهربان ، بگو اوست خدای یگانه (۱)
خداوند، بی نیازمطلق است (۲)
نه زائیده ونه زاده شده (۳)
ونباشد برای او همتا کسی (۴)

درس سوره:
توحید خداوندِ بی نیاز بی همتا


نکته های سوره اخلاص :
۱_ شروع شدن این سوره با فعل امر "قُل"نشان از صداقت وامانتداری پیامبر ص در دریافت وابلاغ وحی دارد

۲_ این امر به بیان این موضوعات اعتقادی مطرح شده در این سوره در عین اینکه مخاطب اولیه ان پیامبر اکرم ص منحصر در وجود نازنین ایشان نیست وبر هر خداشناس دیگر هم قابل انطباق هست وسازنده محکمترین واساسی ترین اعتقاد اولیه انسان هست

۳_این سوره برای معرفی وشناساندن خداوند جامع ومانع هست جامع از لحاظ صفات جمال وکمالیه ومانع از لحاظ صفات نقصان

۴_ نفی شرک در اولین ایه وتاکید ان در اخرین ایه بسیار ظریف وزیباست

۵_ بیان صمدیت بعد وحدانیت چنین خدایی را قابل ستایش وپرستش جلوه می دهد

۶_بی نیازی که همه نیازمندان برای رفع نیازشان اعم از نیازهای معنوی چون هدایت ونیازهای مادی چون مال وفرزند به سوی او توجه می کنند

۷_ بیان نداشتنِ فرزند ووالد در ایه بعدی دین اورا از هر نوع شرکهای ایجاد شده از انحرافات درج شده در ادیان الهی پیشین پاک ومطهر می گرداند همان خدای احدی می شود که در اسلام این اخرین دین الهی معرفی شده پاک از تثلیث وثنویت پاسخی شایسته برای یهودیان ومسحیان ومشرکان

۸_ قرائت این سوره در نمازهای یومیه هدیه ای از سوی خدا تا تکرار شود وتذکر ویاداوری برای یگانگی خدا باشد زیرا چنین خدایی شایستگی این پرستش شبانه روزی را دارد


خانم لیلا انصاری

کلمات کلیدی: توحید اخلاص صمد احد
به ناز Offline
#2 ارسال شده : 1396/12/05 08:33:41 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
بنام خدا


🔶 تدبر در سوره توحید(اخلاص)🔶

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾
اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾
لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣)
وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿٤﴾

1- بگو خداوند یکتاست
2- خدا بی نیاز است
3- نه زاییده و نه زاییده شده
4- هیچ کس همتای او نیست


❇️ درس سوره:

بیان احدیت ذات الهی وتوحید صفاتی وافعالی


⏺ نکات:

۱ـشروع سوره با قل نشان میدهد که سوره خطاب به پیامبر اکرم(ص)است

۲ـبیان پیامبر با قل نشانه انتقال بدون کم وکاست وحی از جانب پیامبر است

۳ـاحدذاتی است که قابل تعدد وکثرت نیست نه درخارج ونه در ذهن .پس مخصوص ذات خداوند متعال است وصفت ذاتی است

۴ـصمد ،سید وبزرگی است که از هرسو به جانبش قصد می کنند ونیاز به او دارند.

۵ـتکرار نام الله در آیه ۱ وآیه ۲نشان از استقلال هریک از این آیات در تعریف خدای تعالی است (یگانگی هم در ذات وهم درفعل)

۶ـصمدیت خداوند اقتضا میکند که زاده چیزی که خودترکیبی از اجزا است نباشد ونیز مولودی که خود حادث وجسمانی است براو متصور نباشد ونیز همتایی در حقیقت وجودیش نباشد

۷ـ همه اینها در عالم معنا می تواند حق را (هرحقی که در جهان است) از عدل،حق،علم فقط با یک ترازو بسنجد وآن خداست یعنی حق از جانب خداست ،نه زاده شده ونه میزاید.
همه کمالات اینگونه اند.کمال حقیقی وکامل در ذات خدا متجلی است وهمه کمالات نه زاده شده ونه میزایند واین امر فتح بابی دیگر برای تکامل آدمی بسوی کمال است راهی که برای آدمی سلوکی کلی را در زندگی شکل میدهد.

۸ـ قل هو الله ،جامع همه کمالات واسما حسنی است.او احد وصمداست.این معنا اصل واساس است.او مارا آفریده وراه ما بسوی اوست وهرکه درهرزمان ومکان وشرایطی،خود تلاش کند مقرب او خواهد شد.هیچ کس بر دیگری برتری ندارد مگر در تقوا وجهاد وعمل ودانش. بنابراین زمانها ومکانها وشرایط یا نسبتها هیچ یک در تقرب انسان به خدا معین کننده نیست.

۹ـچون اصول اساسی اعتقادی توحید ،نبوت ومعاداست ،این سوره با مضمون کلی توحید خود معادل یک سوم قرآن است.



خانم الهه سادت خدایی



به ناز Offline
#3 ارسال شده : 1396/12/05 08:36:11 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
بسم الله.الرحمن الرحیم
سوره توحید

درس سوره : معرفی صفات خداوند

نکات 👇👇👇
1)خداوند در همه چیز یکتاست. در ذات وصفات. وعلم وقدرت در افرینش وهستی بخشی

2)توجه تمام موجودات خواسته یا نا خواسته به سوی الله است او غنی است وهمه به اومحتاجند

3)صمدیت وبی نیازی خداوند از همه چیز دلیل این است که او نیاز به فرزند ووالدین ندار د

4)نه در ذات نه در صفات. ونه در افعال هیچ کس وهیچ چیز شبیه ومانند خدا نیست


🕊🕊🕊🕊🕊

ارتباط سوره توحید با سوره های دیگر
این سوره یكى از 5 سوره‌اى است كه با فعل امرِ «قل» شروع شده اما از نظر حجم با سه سوره كافرون، سوره فلق و سوره ناس ارتباط بیشترى دارد. این سوره از یك سو با سوره كافرون پیوند دارد زیرا هر دو سوره در جهت تحكیم پایه‌هاى توحید معرفى شده‌اند و از سوى دیگر با دو سوره فلق و ناس پیوند دارد و با عنوان معوذات به قرائت آن سفارش شده و براى آن‌ها خاصیت تعویذ در مقابلِ بعضى بیمارى‌ها و خطرها و اساساً در امان خدا قرار گرفتن بیان شده است

به ناز پیرونظر

به ناز Offline
#4 ارسال شده : 1396/12/06 10:07:12 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
معاني لغات صمد و احد در سوره توحيد

ﺻﻤﺪ: "ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺣﻮﺍﺋﺞ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺭﻭﻯ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻗﺼﺪ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻟﺎﺯﻣﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ، ﺑﻰ ﻧﻴﺎﺯﻯ ﺍﺳﺖ

وﺷﺎﻳﺪ ﺑﺪﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﺻﻤﺪ ﺭﺍ «ﺑﻰ ﻧﻴﺎﺯ» ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ. ﺻﻤﺪ (ﺑﺮ ﻭﺯﻥ ﻋﻘﻞ) ﺩﺭ ﻟﻐﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻗﺼﺪ ﺍﺳﺖ

«ﺻﻤﺪﻩ ﺻﻤﺪﺍ: ﻗﺼﺪﻩ» ﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺁﻳﺪ ﮔﻮﻳﻨﺪ «ﺻﻤﺪ ﻫﺬﺍ ﺍﻟﺎﻣﺮ: ﺍﻋﺘﻤﺪﻩ»
ﺩﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻠﺎﻏﻪ ﺩﺭ ﺧﻄﺒﻪ ﻫﺎﻯ ﺷﺼﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻭ ﺻﺪ ﻭ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ ﻭ ﺻﺪ ﻭ ﻫﺸﺘﺎﺩ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ، ﺍﻳﻦ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻗﺼﺪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻋﻠﻰ ﻫﺬﺍ ﺻﻤﺪ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ «ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻭ ﻣﺼﻤﻮﺩ ﺍﻟﻴﻪ» ﺍﺳﺖ."

ﻛﻔﻮﺍ: (ﺑﺮ ﻭﺯﻥ ﻋﻨﻖ): ﻣﺜﻞ، ﻫﻤﺘﺎ، ﻧﻈﻴﺮ. "
-تفسیر احسن الحدیث

▪️▫️◾️◻️◼️
صَمَد : مرد بزرگوارى كه هيچ امرى از نظر او پنهان نمى ماند
، آنكه هميشه باشد ، آنكه از همه بى نياز باشد ، از نامهاى خداى متعال است

، بلندپايه ، مرديكه در جنگ گرسنه و تشنه نشود ، چيز پُر كه ميان تهى نباشد .
صَمَدَ : صَمْداً فلاناً و لهُ و إليهِ : آهنگ او كرد
معجم

▪️▫️◾️◻️◼️
أحَدٌ بالتنكير : اسم لكل من يصلح أن يخاطَب ، ليس في الدار أحد ( يستوي فيه المفرد والمفردة ‏ وفروعهما ) .

الأحَد : اسم من أسماء الله الحسنى ، ومعناه : الفرد الذي لا شبيه له ولا نظير ، المُنفرِد بوحدانيَّته في ذاته وصفاته :- الله ‏ الواحد الأحد ، - { قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ } .
عَبْدُ الأحَدِ : اِسْمُ عَلَمٍ مُرَكَّبٌ
الأحَدُ : الواحد ، وهو أَول العدد
‏ الأحَدُ:المنفرد

ویرایش بوسیله کاربر 1396/12/06 04:16:42 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

به ناز Offline
#5 ارسال شده : 1396/12/06 10:16:23 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
منظور از احد بودن خدا چيست؟

پرسش: خانم هادیان زاده

قل هو الله احد بگو خدا یکی است
مگر ما دوتا هستیم هیچ چیز در عالم دوتا نیست همه چیز یکی است پس بحث به گفتن یگانگی خدا نیست!
منظور از احد چیست؟


پاسخ :از تفسيرالمیزان 🔰

"خداي تعالي به اين معنا واحد است که از جهت وجود طوري است که محدود به حدي نمي‏شود تا بتوان برون از آن حد فرد دومي برايش تصور کرد ، و همين معنا و مقصود از آيات سوره توحيد است : قل هو الله احد .
توضيح اينکه کلمه احد در قل هو الله احد طوري استعمال شده که امکان فرض بر عددي را در قبال آن دفع مي‏کند ، زيرا وقتي گفته مي‏شود : احدي به سر وقت من نيامد آمدن يک نفر و دو نفر و همه ارقام بالاتر را نفي مي‏کند ، و همچنين اگر اين کلمه در جمله مثبت بکار رود

❗️مانند : و ان احد من المشرکين استجارک - و اگر احدي از مشرکين به تو پناه آورد در اينجا نيز يک نفر و دو نفر و همه ارقام بالاتر از دو را شامل مي‏شود ، و مانند کلمه هر کس هيچ رقمي از ارقام از شمول آن بيرون نيست .
.
و همچنين آيه او جاء احد منکم من الغائط - و يا احدي از شما مستراح برود که يک نفر و دو نفر و هيچ يک از ارقام از شمول آن بيرون نيستند ، و احد در آيه و ان احد من المشرکين منسوب بود به مشرکين ، يعني احدي از مشرکين ، و در آيه اوجاء احد منکم منسوب بود به کلمه منکم يعني احدي از شما مسلمين ، آيه اولي همه مشرکين را در بر مي‏گرفت و آيه دومي همه مسلمين را ، و در آيه قل هو الله احد چون احد در اثبات بکار رفته نه در نفي ، و چون منسوب به چيزي و يا کسي هم نشده ،

از اين جهت مي‏رساند که هويت پروردگار متعال طوري است که فرض وجود کسي را که هويتش از جهتي شبيه هويت او باشد رفع مي‏کند ، چه اينکه يکي باشد و چه بيشتر ، پس کسي که ثاني خدا و انباز او باشد نه تنها در خارج وجود ندارد ، بلکه فرض آنهم بر حسب فرض صحيح محال است .

❗️و لذا در سوره توحيد نخست احد را به صمديت توصيف کرد ، و صمد عبارتست از چيزي که جوف و فضاي خالي در آن نباشد ، 🔺 ودر ثاني به اينکه نمي‏زايد ، 🔺 ودر ثالث به اينکه زائيده نمي‏شود

، 🔺 و در رابع به اينکه احدي همپايه او نيست ، که همه اين اوصاف از چيزهايي هستند که هر کدام نوعي محدوديت و برکناري را همراه دارند ، و از همين جهت است که هيچ آفريده ‏اي نمي‏تواند آفريدگار را آنطور که هست توصيف کند ،


کما اينکه در قرآن به اين معنا اشاره کرده و مي‏فرمايد : سبحان الله عما يصفاد الله المخلصين ."

پاسخ : خانم پیرونظر

«او خدایى است یکتا، (آیه 1) 

احد وصفی است که همانند واحد از وحدت گرفته شده است، با این تفاوت که احد بر چیزی اطلاق می‌شود که کثرت پذیر نیست، نه در واقعیت و نه در ذهن و از این رو نه شمارش می‌پذیرد و نه از شماره‌ها است، به خلاف واحد،

چون هر واحدی یا در عالم واقع دومی و سومی دارد و یا در عالم ذهن دومی وسومی دارد
 
. وجود یا تصور «دومی» برای یک موجود، مستلزم حد و مرز یا تصور حد و مرز برای اوست
و هر آنچه حد و مرز دارد و محدود است، در ورای خود، محدود­کننده­ای دارد و سخن به همان وجود محدود کننده منتقل می­گردد.
اگر آن هم وجودی محدود باشد، باز هم محدود کننده­ای دارد و سخن به آن منتقل می­گردد و این روند تا بی­نهایت ادامه خواهد داشت

و این تسلسلی باطل است و در فرض این تسلسل، هیچ­گاه هیچ وجودی پدید نمی­آید و حال آنکه عالم وجود دارد؛ پس به طور حتم، هر جا سخن از (الله) است، وجودی است که حدی ندارد و احد است. 

 
پاسخ: خانم انصاری

احد یعنی موجودی که مرکب نیست واز اجزا تشکیل نشده وهمچنین بی همتا هست ونظیر وشبیهی ندارد

ویرایش بوسیله کاربر 1396/12/06 04:14:18 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

ali Offline
#6 ارسال شده : 1396/12/08 09:35:38 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,975

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
تدبر در سوره توحيد:نگاه يكپارچه و متدبرانه به آيات سوره اخلاص

"🔹قل هو الله احد

🔸بگو: آگاه باشید حقیقت این چنین است که اگر کسی یا چیزی را خدا می دانید یعنی او را هستی بخش عالم و سزاوار پرستش خود دانسته اید، یعنی باید یکتا و نامحدود باشد؛ زیرا محدود بودن هر وجودی به این معناست که در ورای خود، محدود کننده ای دارد که در این صورت، باید همان وجود محدودکننده را خدا نامید؛
🔻 چراکه او به پرستش سزاوارتر است اینک آن وجود محدودکننده نیز اگر خود محدود باشد، محدودکننده ای دارد و باید همان وجود محدودکننده را خدا نامید و پرستید، نه محدود شده به دست او را؛ آن وجود محدودکننده نیز، اگر خود محدود باشد، محدودکننده ای دارد و باید همان وجود محدودکننده را خدا نامید...
🔻و این روند تا بی نهایت ادامه خواهد داشت و تسلسلی باطل است؛ مگر اینکه به وجودی نامحدود ختم شود که آن وجود «أحد» است؛ کسی را می توان «الله» دانست که حدّی ، نداشته باشد.

🔹الله الصمد

🔸«صمد» در لغت، مقام عالی و بلندی است که بر همگان برتری دارد و چیزی بر او برتری نمی یابد. همه چیز در مقابل او خاضع است و به سوی او توجه دارد؛ به او محتاج بوده و برای برآورده شدن حوائج، به سوی او روی می آورد؛ بی آنکه او نیازی به غیر داشته باشد بی تردید وجودی که «أحد» باشد «صمد » هم هست؛
🔻چون نامحدود بوده و برایش نیاز تصور نمی‌شود و در ورایش، وجودی که برآورنده نیاز او باشد، قابل فرض نیست.


🔹لم یلد و لم یولد

🔸چطور می تواند بزاید و حال آنکه زاییدن به معنای جدا شدن بخشی از وجود است و این تنها درباره موجودات محدود قابل فرض است

🔻ولی خدا «أحد» است و حد و مرز و جدایی نسبت به وجود نامحدودش تصوّر نمی گردد و چطور ممکن است زاییده شده باشد و حال آنکه زاییده شدن نیز با «صمدیّت» قابل جمع نیست؛ و این بسی آشکار است.

🔹و لم یکن له کفو احد

🔸«کفو» یعنی همانند از جهت صفات و خصوصیات، او چطور می تواند همتا داشته باشد؟ همتای او باید در کم و کیف، تمام ویژگی های او را داشته باشد

🔻پس باید «احد»نیز باشد و حال آنکه «احد» نامحدودی است که «دومی» نمی پذیرد؛ خدا نه فقط همتا ندارد که همتایی برای او تصوّر نمی‌گردد، چون وجود نامحدود با تصوّر نامحدودی دیگر، محدود خواهد شد. "


استاد علي صبوحي
farhang Offline
#7 ارسال شده : 1396/12/11 10:23:20 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,048
Iran (Islamic Republic Of)

48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
قرآن‌فهمي‌براي‌همه
تدبردر سوره هاي مرحله اول نزول قران : ترجمه ،نكات و درس سوره توحيد


💫بسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ {1}بگو اوست‏ خداى يگانه (منفرد و نامحدود){1}

اللَّهُ الصَّمَدُ {2}خداى صمد (مرجع و مقصود مطمئن در رفع حوایج موجودات){2}

لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ {3}[كسى را] نزاده (فرزندی ندارد ) و زاده نشده است {3}

وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ {4}و هيچ كس او را همتا نيست {4}


🔰درس سوره:معرفی کوتاه خداوند:
الله ،یگانه و بی مانند و تنها مقصد رجوع حاجت مندان است
.

🌀💠🌀💠بررسي لغات

1-"خداي تعالي به اين معنا #واحد است که از جهت وجود طوري است که محدود به حدي نمي‏شود تا بتوان برون از آن حد فرد دومي برايش تصور کرد ، و همين معنا و مقصود از آيات سوره توحيد است : قل هو الله احد "ترجمه الميزان

2-#ﺻﻤﺪ: "ﻣﻘﺼﻮﺩ ،ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺣﻮﺍﺋﺞ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺭﻭﻯ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻗﺼﺪ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻟﺎﺯﻣﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ، ﺑﻰ ﻧﻴﺎﺯﻯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺪﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﺻﻤﺪ ﺭﺍ «ﺑﻰ ﻧﻴﺎﺯ» ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ.
ﺻﻤﺪ (ﺑﺮ ﻭﺯﻥ ﻋﻘﻞ) ﺩﺭ ﻟﻐﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻗﺼﺪ ﺍﺳﺖ «ﺻﻤﺪﻩ ﺻﻤﺪﺍ: ﻗﺼﺪﻩ» ﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺁﻳﺪ"
تفسیر احسن الحدیث

🌾🌾نکات سوره توحيد:

1-)بیان اجمالی صفات الله با هدف اصلاح عقاید مخاطبان ان زمان راجع به خداوند

🕊خدا ،یگانه است:نفی رب النوع های متعدد مشرکین و عقیده مسیحیان (ان الله ثالث ثلاثه)

🕊خدا صمد است:نفی حاجت خواهی از سایرین اعم از بتها و ملائکه و انس و جن

🕊خدا فرزندی ندارد:نفی اعتقاد مسیحیان و یهودیان که عیسی و عزیر را فرزند خدا میدانستند و نیز مشرکین که ملائکه را دختران خدا می دانستند

.2-) سوره توحید،در جدول ترتیب نزول نگارنده،نخستین سوره کامل است.یعنی پس از آغاز وحی به پیامبر با "اقرا " (5 آیه نخست سوره علق)،رسالت و ماموریت پیامبر با ابلاغ "قل:بگو" آغاز شد
.
♻️در ایات نخست سوره علق ،توصیفی کوتاه از رب پیامبر ارایه شد(ربک الذی خلق،ربک الاکرم ،الذی علم بالقلم) .
درسوره توحید این رب را با نام الله و بطور خیلی خلاصه اما متمایز از عقاید مخاطبان پیامبر معرفی میکند .

♻️الله، احد و صمد و نازاده و نزاییده است.بعدها در دوران دعوت آشکار،بطور کاملا تفصیلی همه این موارد را توضیح داده و با مخالفین استدلال و محاجه میکند.

سیدکاظم فرهنگ
آقایی Offline
#8 ارسال شده : 1400/03/24 05:22:51 ق.ظ
آقایی

رتبه: Newbie

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1396/03/24
ارسالها: 6

منظور از صمد در سوره توحید چیست ؟آیا منظور از" صمد"بی نیاز می باشد؟ ارتباط آن با آیات قبل و بعد چه می تواند باشد؟

نوشته زیر برگرفته ازجلسه دوم سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش با" موضوع انجیل و قرآن" است که می تواند پاسخ مناسبی برای سوالهای بالا باشد:

" کل سوره توحید بخشی از آیاتی است که در عکس العمل نسبت به اعتقادات مسیحیان نازل شده است .و در مقابل باور تثلیثی مسیحیان می باشد

.مسیحیان می گفتند، عیسی مخلوق نیست ،مولود است. زاییده شده از خداست. خداوند والد است و عیسی ولد است. سوره توحید در پاسخ می گوید،

خداوند نه ولد است نه والد و به صراحت اعتقاد مسیحیان را رد می کند . مسیحیان می گفتند عیسی همجنس و هم جوهر خداست. سوره توحید در

پاسخ می گوید کسی همتای خدانیست .اما در این سوره معنی صمد چیست ؟ آیا به معنی بی نیاز است ؟مگر مسیحیان می گفتند خدا نیازمند است

که در پاسخ آنها گفته شود، خدا بی نیاز است ؟.

بعد از وفات پیامبر معنی کلمه "صمد" جای اختلاف و سوال بود ...

مفسرین اولیه می گویند صمد یعنی کسی که شکم ندارد.

بنابر روایتی، داود بن‌قاسم از محمد بن‌علی جواد(ع) پیشوای نهم شیعیان می‌پرسَد: معنای صمد چیست؟ ایشان می‌گویند: کسی که ناف ندارد، صمد

است. داود می‌گوید: مردم می‌گویند هر کس شکم ندارد صمد است! ایشان می‌گویند: هر کس شکم دارد، ناف هم دارد. «سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّمَدِ. فَقَالَ: الَّذِی

لَا سُرَّةَ لَهُ. قُلْتُ: فَإِنَّهُمْ یقُولُونَ انَّهُ الَّذِی لَا جَوْفَ لَهُ! فَقَالَ: كُلُّ ذِی جَوْفٍ لَهُ سُرَّةٌ» (حسن بن‌علی حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص ۴۵۶)

مطابق اعتقادات مسیحیان ،حضرت عیسی خداست .(مجاز نیست ،اعتقاد واقعیشان همین است ) مطابق اعتقادمسیحیت خدا به زمین آمد تا انسانیت ،

درد و ترس انسان را تجربه کند .بنابر این خداوند ،فرزند شد و به جنین در شکم حضرت مریم تبدیل گشت . و مانند جنین در داخل رحم

حضرت مریم رشد کرد . این بچه که در داخل شکم مادر بوده وقتی که به دنیا آمده ناف داشته .( اگر بچه از شکم مادر بیرون بیاید حتما ناف

دارد . )

بنابراین در مقابل این اعتقاد ،خداوند در سوره توحید می فرماید:" الله الصمد" یعنی خدا ناف ندارد. "
ali Offline
#9 ارسال شده : 1400/04/15 08:39:11 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,975

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
نكات تفسيري سوره اخلاص

صمد يعني چه؟

[همان] اللهِ صمد5 [=بي‌نياز مطلق و مقصود و مطلوب آفريدگان].

__________

5 - نام «صَمَد» فقط در همين آيه قرآن آمده و دو آيه بعد به سادگي آن را معنا كرده‌اند: «لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ». در كلمة صمد به نوعي مفهوم پُر و فشرده و نفوذناپذير بودن، مثل سنگ محكم و صاف، وجود دارد كه به صورت مجازي نشانگر بي‌نيازي مطلق از غير مي‌باشد.

حال آنكه همة موجودات در حيات و حركت و رشد و كمال خود دست نياز به سوي خدا دارند [رحمن 29 (55:29) ]، انسانها نيز فقير فضل و كرم اويند [فاطر 15 (35:15) ]، آهنگ كوي كمال او دارند و معبود و مهتر و مقصد و مقصودي جز او نمي‌پويند. از اين روي مفهوم «قصد كردن» در كلمة «صمد» غلبه كرده است. برحسب رواياتي كه از بزرگان نقل شده، صمد بودن خدا مساوي است با: بي‌نيازي از اكل و شرب، خستگي و خواب، تغيير و تحوّل، تركيب و تكثير، تجزيه و توالد و...


افسير عبدالعلي بازرگان
سمیرا گودرزی Offline
#10 ارسال شده : 1400/06/24 06:46:02 ق.ظ
سمیرا گودرزی

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1399/06/17
ارسالها: 113
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: تهران

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ: امر قل، اشعار باين حقيقت دارد كه چون اوصاف كامل و جامع خداوند برتر از دريافت عقول بشر است، بايد از جانب او بيان و اعلام شود.
بيشتر مفسرين چون براى ضمير «هو» مرجعى نيافته‏اند، آن را ضمير شأن يا كنايه و بيان داستان، گرفته‏اند: شأن چنين است. داستان و مطلب از اين قرار است كه خداى يگانه است. اينگونه توجيه با معانى بلند و بلاغت رساى آيات قرآن سازگار نيست
مقتضاى توصيف كامل خداوند و بلاغت قرآن همين است كه اين ضمير «هو» از هر حد و قيد و تعين آزاد باشد و براى شأن يا مرجع محدود و ملفوظى نباشد. و بايد مرجع آن هستى و كمال مطلق و قائم بخود و مرجع همه هستيها باشد كه در حركت ذاتى و كمالى او را مى‏جويند و عقول فطرى و آزاد همو را درمى‏يابند. اسماء و صورتها و تصويرهاى محدود و مختلف را عقلهاى اكتسابى و انديشه‏هاى متأثر از تقليد و حس، براى او ميسازند. بنا بر اين ضمير «هو» مبتداء و اللَّه خبر و متضمن معناىوصفى است: او- همان هستى مطلق و مشار اليه فطرت و مبدء بى‏نياز و قائم بذات است كه هستى نماها و ممكنات نيازمند و قائم باو هستند. احد، خبر بعد از خبر يا صفت اللَّه است. معناى اين صفت درباره خداوند، مبالغه در وحدت تام و كامل و نفى هر گونه تركيب صورى و عقلى است و لازمه احديت و نفى تركيب، جامعيت صفات كمال از علم و قدرت و حيات و اراده و خير ميباشد.

📚تفسیر پرتوی از قران

ویرایش بوسیله کاربر 1400/06/24 06:48:10 ق.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

ali Offline
#11 ارسال شده : 1402/02/04 10:33:34 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,975

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
تدبر و فهم سوره توحيد: نكات مهم تفسيري سوره اخلاص

سوره توحيد، نسب‌نامه ذات اقدس الهی است که بی‌نسب است بی‌شناسنامه است، زیرا غیب مطلق قابل شناخت نیست و نسب‌بردار نیست

﴿قُلْ هُوَ﴾؛ ذکر ضمیر قبل از ذکر مرجع روا نیست، زیرا روشن نیست که این ضمیر به چه چیزی برمی‌گردد! اما درباره غیب مطلق که «داخلٌ فی الأشیاء لا بالممازجة»[4] همه جا حضور دارد، «أَقْرَبُ إِلَیْنَا مِنْ حَبْلِ الْوَرِید»[5] است و مانند آن، او مشهود است او مذکور است لذا ﴿هُوَ﴾ به غیب مطلقی برمی‌گردد که مذکور کل است مشهود کل است.

﴿قُلْ هُوَ﴾ آن غیب مطلق ﴿اللَّهُ﴾ است؛ در بین اسمای حسنای الهی ﴿اللَّهُ﴾ مزیتی دارد که هیچ اسمی واجد آن مزیت نیست. ﴿اللَّهُ﴾ نعت هیچ اسمی قرار نمی‌گیرد منعوت می‌شود، برای ﴿اللَّهُ﴾ اوصافی ذکر می‌کنند، اما ﴿اللَّهُ﴾ صفت چیزی نیست

﴿أَحَدٌ﴾ با «واحد» خیلی فرق دارد. اگر ما گفتیم «ما جائنی أحد» کسی نیامد، نه یک نفر آمد نه دو نفر نه بیشتر. اگر یک نفر نیامده باشد درست است دو نفر نیامده باشند درست است و همچنین، أحدی نیامد. اما اگر بگوییم «ما جائنی واحد» یک نفر نیامد، ولی اگر دو نفر باهم آمده باشند «ما جائنی واحد» آن را نفی نمی‌کند؛ یعنی یک نفر نیامده است، ممکن است دو نفر یا بیشتر آمده باشند.

پس «واحد» با ﴿أَحَدٌ﴾ این خصیصه را دارد وقتی گفتیم او ﴿أَحَدٌ﴾ است یعنی هیچ مشابهی نخواهد داشت.

او عددپذیر نیست، نه واحد است که ثانی داشته باشد، نه ﴿ثانِیَ اثْنَیْنِ﴾ است، نه ﴿ثالِثُ ثَلاثَةٍ﴾؛ او ﴿أَحَدٌ﴾ است نه واحد.

با اینکه نام مبارک ﴿اللَّه﴾ برده شد با اینکه نیازی به اسم ظاهر نبود به جای اینکه بفرماید «هو الصمد»، فرمود: ﴿اللَّهُ الصَّمَدُ﴾ نام مبارک را دوباره ذکر کردند به جهت اهمیت مطلب، اسم ظاهر جای ضمیر نشست، گرچه ضمیر می‌توانست کافی باشد ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾ «هو الصمد»! اما نفرمود «هو الصمد»؛ فرمود: ﴿اللَّهُ الصَّمَدُ﴾
چرا صمد است؟ برای اینکه خود به هیچ چیز نیازمند نیست، یک؛ و ماسوای او همه نیازمند هستند، دو؛ تنها نیازمند به او هستند، سه؛


برای ابطال تثنیه یهود و تثلیث مسیحیت و همچنین پیوندها و پیرایه‌های جاهلیت که فرشته‌ها را «بنات الله» می‌دانستند فرمودند: ﴿لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ﴾؛ نه والد بود نه مولود، نه از کسی زایید نه کسی از او زایید، نه پدر کسی بود نه پسر کسی

اگر یک احدیتی را در پایان همین سوره ثابت می‌کند این احدیتی است که می‌تواند بگوییم «ما جائنی احد» و مانند آن که این می‌تواند بر ممکنات حمل بشود. اما آن ﴿أَحَدٌ﴾ کفو الهی نیست، چرا؟ چون ﴿وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ﴾؛
احدی که در آغاز این سوره است غیر از احدی است که در پایان آن سوره است. آن ﴿أَحَدٌ﴾ می‌تواند نظیر «ما جائنی احد» و مانند آن کاربردی داشته باشد؛ اما آن احدی که ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾ اصلاً معادل ندارد و اگر معادل می‌داشت آن ﴿أَحَدٌ﴾ پایانی می‌شد کفوِ ﴿أَحَدٌ﴾ اوّلی

پس ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾ و اگر ثلث قرآن است یعنی اگر ما معارف قرآن را به سه قسمت تقسیم کنیم، این می‌تواند متنی باشد که آیات دیگر شرح این باشد و بین احدیت و واحدیت فرق بگذارد، بین صمدیت مطلق فرق بگذارد. او در عین حال که غیب مطلق است حاضر مطلق است لذا ﴿هُوَ﴾ به او برمی‌گردد؛ همه جا حاضر است، او شاهد مطلق است؛

امیدواریم ذات اقدس الهی این توحید قرآنی را نصیب همه ما بفرماید که ما خود را گرچه شاهد نیستیم ولی در مشهد کسی ببینیم که غیب مطلق او عین شهود مطلق اوست

خلاصه تفسير تسنيم

ویرایش بوسیله کاربر 1402/02/05 08:58:55 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

ali Offline
#12 ارسال شده : 1402/02/10 08:22:51 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,975

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄

آیه4
و در آخرین آیه این سوره مطلب را در باره اوصاف خدا به مرحله کمال رسانده ، مى فرماید: و براى او هرگز احدى شبیه و مانند نبوده است (و لم یکن له کفوا احد).
((کفو)) در اصل به معنى همطراز در مقام و منزلت و قدر است ، و سپس به هر گونه شبیه و مانند اطلاق مى شده است .
مطابق این آیه تمام عوارض مخلوقین ، و صفات موجودات ، و هر گونه نقص و محدودیت ، از ذات پاک او منتفى است ، این همان توحید ذاتى و صفاتى است ، در مقابل توحید عددى و نوعى که در آغاز تفسیر این سوره به آن اشاره شد.
بنابراین او نه شبیهى در ذات دارد، نه مانندى در صفات ، و نه مثلى در افعال ، و از هر نظر بى نظیر و بى مانند است .
امیر مؤ منان على (علیه السلام ) در یکى از خطبه هاى نهج البلاغه مى فرماید: ((لم یلد)) فیکون مولودا، ((ولم یولد)) فیصیر محدودا… و لا ((کف ء)) له فیکافئه ، و لا نظیر له فیساویه ((او کسى را نزاد که خود نیز مولود باشد، و از کسى زاده نشد تا محدود گردد،…
مانندى ندارد تا با او همتا گردد، و شبیهى براى او تصور نمى شود تا با او مساوى باشد)).
و این تفسیر جالبى است که عالى ترین دقایق توحید را بازگو مى کند.


📚تفسیر نمونه


کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.458 ثانیه ایجاد شد.