logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:176919)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140015)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:130722)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95050)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    وصیت در چه چیزهایی و برای چه کسانی؟    قمار، پليد و شيطاني است. از ان اجتناب كنيد    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟             

توجه

Icon
Error

ali Offline
#1 ارسال شده : 1399/01/04 09:23:35 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,949

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
مفهوم دستور خدا به فرشتگان بر سجده به آدم چه بود؟ آیا فقط بر حضرت ادم بود یا نوع انسان؟ چرا ابلیس از سجده،اجتناب کرد؟


داستان خلقت ادم و سجده فرشتگان و تمرد ابلیس در سوره های مختلف قران ذکر شده است. تفسیر المیزان در سوره حجر اینگونه نگاشته است:

"فرشتگان مأمور به سجده بر نوع بشر بودند نه تنها آدم

و اگر ابليس در هنگام درخواست خود كلامش را با فاء تفريع آغاز كرد و گفت ((فانظرنى : پس مرا مهلت بده )) و در ضمن كلامش سخن از مبعوث شدن عموم بشر كرد - نه تنها آدم كه به خاطر امتناع از سجده بر او مبتلا به رجم و لعن شد - براى اين بود كه بفهماند لجبازى و دشمني اش ‍ تنها با آدم نبوده ، و اینكه ابليس مامور سجده بر عموم و جنس بشر بوده ، نه تنها آدم ، و آدم ، به منزله قبله اى بوده كه نوع بشر را مجسم مى نموده است .

توضيح اينكه : ما در ذيل آيه ((لقد خلقناكم ثم صورناكم ثم قلنا للملائكة اسجدوا لا دم فسجدوا الا ابليس )) گفتيم كه ملائكه مامور شده بودند بر نوع بشر سجده كنند، نه بر شخص آدم .
و خلاصه خصوصيات فردى آدم دخالتى در اين امر نداشته ، بلكه خصوصيات نوعي اش باعث شده ، و اين سجده هم صرفا از باب تشريفات اجتماعى نبوده ، نتيجه اى حقيقى و واقعى باعث شده است ، و آن عبارتست از خضوع به حسب خلقت . پس ملائكه بر حسب غرضى كه در خلقشان بوده خاضع براى انسانند آن هم بر حسب غرضى كه در خلقت او بوده ، ( يعنى نتيجه خلقت بشر، اشرف از نتيجه خلقت ملائكه است ) و ملائكه مسخر براى بشر و در راه سعادت زندگى او است . و به عبارت ديگر انسان منزلتى از قرب و مرحله اى از كمال دارد كه ما فوق قرب و كمال ملائكه است .

پس اينكه مى بينيم همه ملائكه مامور به سجده بر آدم شدند مى فهميم همه آنان مسخر در راه به كمال رساندن سعادت بشرند و براى فوز و فلاح او كار مى كنند.

يك طائفه از ايشان مامور حيات ، طائفه اى ديگر مامور مرگ و طائفه سوم دست در كار رزق ، و طائفه چهارم مشغول رساندن وحياند. طائفه اى معقباتند، گروهى حفظه ، گروهى نويسنده و همچنين ما بقى ملائكه هر كدام مشغول يكى از كارهاى بشرند، و اين معنا از آيات متفرقه قرآنى هر كدامش از يك گوشه قرآن به چشم مى خورد. پس ملائكه اسبابى الهى و اعوانى براى انسانند كه او را در راه رساندنش به سعادت و كمال يارى مى كنند.

اينجاست كه براى كسانى كه متدبر و فطن باشند روشن مى گردد كه امتناع ابليس از سجده به خاطر استنكافى بوده كه از خضوع در برابر نوع بشر داشت ، و او نمى خواست مانند ملائكه در راه سعادت بشر قدم بردارد و او را در رسيدنش به كمال مطلوب كمك نمايد ولى ملائكه در اين باب اظهار خضوع نمودند. پس همانطور كه در جمله ((ما لك الا تكون مع الساجدين )) نيز استفاده مى شود ابليس با امتناعاش از سجده از جمع ملائكه بيرون شد و اظهار دشمنى با نوع بشر نمود، و از ايشان بيزارى جست و اعلام نمود كه تا بشرى وجود دارد از دشمنى با او براى ابد دست بر نمى دارد.

مؤيد اين معنا جواب خداست كه لعنت مطلقه اش را از روز نافرماني اش ‍ تا روز قيامت ( تا روزى كه بشر در زمين زندگى مى كند) شامل حال او كرد، با اينكه هنوز ابليس نگفته بود كه من همه آنها را و براى هميشه اغواء مى كنم و اين خود مشعر بر اين است كه دشمني اش تنها با شخص ‍ آدم نبوده بلكه با نوع بنى آدم بود.


پس كانه از كلام خدا كه فرمود: ((و ان عليك اللعنة الى يوم الدين )) فهميده بود كه او با نوع بشر تا روز قيامت رابطه اى دارد، و آن اين است كه فساد اعمال بشر و شقاوتشان ناشى از سجده نكردن وى و مربوط به وى است ، و به همين جهت در خواست كرد كه ((پس مرا تا روزى كه مبعوث مى شوند مهلت بده )) و نگفت مرا تا روزى كه آدم مى ميرد و يا تا زنده است مهلت بده بلكه عمر آدم و ذريه اش ، همگى را در نظر گرفت و درخواست كرد تا روزى كه مبعوث مى شوند مهلتشان دهد.

و اين معنا را متفرع بر لعنت تا روز جزا نمود، در نتيجه معناى كلامش اين مى شود: حالا كه مرا تا قيامت لعنت كردى ، تا قيامت هم عمرم بده ، و وقتى در خواستش مستجاب شد آنچه كه در دل پنهان كرده بود اظهار داشته گفت : هر آينه همگى آنان را گمراه ميكنم"

ترجمه تفسير الميزان جلد 12 صفحه 234


کلمات کلیدی: ابلیس آدم سجده شیطان فرشته انسان
 1 کاربر از ali برای ارسال مفیدش تشکر کرده است.
daneshjoo در تاریخ 1399/12/25
ali Offline
#2 ارسال شده : 1399/01/05 09:20:37 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,949

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
ملائکه برچه چیزی سجده کردند؟ مفهوم سجده فرشتگان بر آدم چه بود؟

"سجده ملائکه: بین مطالب آیه 28 و 29 و 30 سوره حجر چقدر فاصله زمانی بود؟

طرز بیان مطلب (به خصوص با توجه به آیه 29) طوری است که به وضوح این نکته را القاء می¬کند که موضوع این هر سه آیه، در یک جلسه واقع شده وهنوز آدم آفریــده نشده بود.

در حالیکه هنوز آدم آفریده نشده، ملائکه به چه چیزی سجده کردند؟

یادآوری آیه 1 سوره دهر بما کمک می¬کند.
مطابق آیه 29 سوره حجر، آدم هنوز آفریده نشده، اما مطابق آیه 1 سوره دهر در علم خدا (و به زبان امروزی در نرم¬افزار پرونده آفرینش انسان) هست و ملائکه به آنچه که در آن نرم¬ افزار بود سجده کردند و بعبارت دیگر ملائکه به «انسان بالقوه» سجده کردند نه به «انسان بالفعل»
ملائکه: در زبان قرآن، بخصوص اگر به بعضی قسم¬های اوایل سوره¬ها توجه کنیم «ملائکه»، نمادِ «عواملِ کارگزاریِ» امورِ مختلفِ این جهان هستند.
: سجده ملائکه بر آدم: بطور نمادین، به معنی «هماهنگ شدنِ کلیه عواملِ هوشمندِ کارگزاریِ کلِ جهان با برنامه آفرینش انسان» است بطوریکه زندگی انسان در این جهان، با حداکثر هماهنگی عوامل کارگزاری و کمترین مشکل مواجه باشد."

نقل از تفسیر سوره حجر


«شما» خطاب به کیست؟ ايا سجده فرشتگان به ادم بود يا نوع انسان؟

وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ ﴿10﴾ وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿11﴾ سوره اعراف

در آیه 10 کلمه «شما» به چه کسانی اشاره دارد؟
واضح است در درجه اول مخاطب¬های آن روزهای نازل شدن قرآن و در درجه بعد به همه انسانها چه قبل از ما و چه بعد از ما اشاره دارد زیرا مقید به قیدی نیست.

اما «شما»ی مورد بحث در آیه 11 چطور؟ وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ

واضح است که به قرینه «شما»ی مورد بحث در آیه 10، آنهم باید به کل انسانها مربوط باشد.

البته نکتۀ ملحوظ در این آیه این است که این مرحله، همان فاز اول، یعنی «فاز نرم-افزاری» باشد .
یعنی «استعداد شما» را در «برنامه» آفریدیم. (باز هم توجه کنید به آیه اول سوره دهر) یعنی نرم¬افزار آدم، یعنی استعداد آدم، و پروژه آدم، به ملائکه عرضه شده و از آنها خواسته شده باشد به این فکر، به این پروژه، به این استعداد، و بطور کلی به این نرم-افزار، سجده کنند (یعنی تعظیم کنند، یعنی همکاری کنند، یعنی در خدمت قرار گیرند) و آنها هم این کار را کرده باشند غیر از ابلیس ، و ابلیس هم از آسمانها اخراج شده باشد.
بعداً آن فکر تحقق یافته و آن پروژه کلید خورده و آن «کن» ، «یکون» شده و بشرنیز مانند ماهی¬ها و دوزیستان و پستانداران، در روی زمین ظاهر شده و یکی از میان آنها که لیاقت¬های بیشتری داشته، برگزیده شده و ما از نسل او شده و این داستان، روایت این دو مرحله مختلف (نرم¬افزاری و سخت¬افزاری) باشد.


اگر اینطور به موضوع نگاه کنیم تناقض¬ها رفع، و همه مطالب مربوط به موضوع پیدایش آدمیزاد حل می¬شود.

البته در اینجا چند کلمه هم باید معنی شود:
سجده: چنانکه از عبادات ما و نیز رسم و رسوم ملل مختلف بر می¬آید سجده نهائی-ترین مراتب نشان دادن احترام و خدمتگزاری است.

ملائکه: چنانکه تاکنون در مواضع مختلف دیده¬ایم، ملائکه نمادِ نیروهایِ کارگزاری در کلِ جهان آفرینش است. مثلاً باد و باران و گرما و جاذبه عمومی و غیره و غیره، که عامل¬های جهان آفرینش هستند، ما در قرآن، آنها را بنام ملائکه می¬شناسیم.

سجده ملائکه بر آدم: سجده ملائکه بر آدم نیز با توجه به دو تعریف فوق به این معنی است که خداوند در آن مرحله نرم¬افزاری، تمام عوامل و عناصر جهان را از لحاظ نرم¬افزاری و از لحاظ استعدادی و از لحاظ امکان، در حیطه تصرف و بهره¬برداری آدمی قرار داد.

مثلاً می¬بینیم آدمی از نیروی باد استفاده می¬کند و کشتی بادبانی را می¬راند و از طرف دیگر اگر آنرا نخواهد جلویش را می¬بندد (دیوار می¬کشد، پنجره و درب می¬بندد) و اگر آن موجود نباشد بوجودش می¬آورد (مثلاً بوسیله بادبزن و پنکه و کولر و غیره) و حتی از نیروی آن برق می¬گیرد (توربین¬های بادی) و علاوه بر اینها از متراکم کردن و پاشاندن آن قدرت ایجاد می¬کند (پمپ¬ها، تلمبه¬ها، موتورها، هاورکرافت¬ها، جت¬ها و غیره).
این فقط یک نمونه از فقط یک عنصر و یک عامل است و هنوز تسلط بشر بر فقط همان یک عنصر هم تکمیل و کامل نشده و خدا می¬داند آدمی در آینده از فقط همین یک عنصر چه استفاده¬های عجیبی خواهد نمود.
بقیه مثالها هم همین¬طور است.
بشر در طول زمان از عناصر و عوامل این جهان بطور دائم التزایدی استفاده بیشتر و بهتری خواهد کرد و سجده ملائکه بر آدم به این معنی است که کل عناصر و عوامل جهان مورد استفاده و بهره¬برداری این مخلوق( یعنی ماها و فرزندان ماها)قرار گیرند.


از تفسیر سوره اعراف اقای جمال گنجه ای

ویرایش بوسیله کاربر 1399/09/14 08:49:48 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

ali Offline
#3 ارسال شده : 1399/09/07 01:43:36 ب.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,949

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
منظور از فرمان سجده فرشتگان بر آدم چه بود؟

اعراف:11

و هر آينه ما شما را آفريديم، سپس شما را [تدريجاً از خاک و نطفه تا انسان کامل] شکل داديم، 9 سپس به فرشتگان گفتيم به آدم سجده کنيد [=همگي در خدمت رشد و کمال او باشيد]، پس [همة فرشتگان] سجده کردند مگر ابليس که از سجده کنندگان نبود. 10

______________

9- صور با تصوير و صوره و مصور همريشه مي‌باشد. يكي از نام‌هاي نيكوي خدا «مصوَّر» است كه اشاره به آفرينش انواع صورت‌هائي است كه به هستي بخشيده. منظور از صورت، نه چهره، بلكه هويت و موجوديتي است كه خدا پديد آورده و عارفان ما به اين معناي مجازي توجهات ويژه كرده‌اند.


10- سجدة فرشتگان بر آدم را مي‌توان با نقش معلمين در مدرسه مقايسه کرد؛ دانش آموز در آغاز ورود به مدرسه جز استعداد آموزش و فراگيري هيچ دانشي ندارد، اين آموزگارانند که ظرف ذهني او را در زمينه‌هاي مختلف علوم، به تدريج و در طول ساليان تحصيل پُر مي‌کنند و همه معلومات خود را در راه رشد و کمال دانش‌آموزان به آخر مي‌رسانند. معناي سجده، همين در خدمت پديده مافوق و برتر درآمدن است، و اگر در قرآن به دفعات به سجده ماه و خورشيد و کوه و درخت و ساير موجودات در آستان پروردگار اشاره شده، معنايش رام و تسليم و در خدمت مشيت خدا بودن است. نقش فرشتگان نسبت به انسان، همچون نقش معلمان، خارج کردن آدمي از انواع تاريکي‌ها به سوي نور است. به اين منظور وقتي سير تکاملي حيات از نظر مادي به اوج رسيد، خداوند با دميدن از روح خود در وجود انسان (نَفَخَت فيهِ مِن رُوحي) و اختيار و استعدادي که در نهاد آدمي قرار داد، فرشتگان را، که حامل نيروها و کارگزاران جهان هستي‌اند، فرمان داد در خدمت رُشد و کمال اين تازه به عرصه وجود درآمده باشند.


از تفسیر اقای عبدالعلی بازرگان
ali Offline
#4 ارسال شده : 1399/09/10 12:58:10 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,949

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال


داستان خلقت ادم و سجده فرشتگان به ادم در سوره اعراف هم بيان شده است:

وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ ﴿۱۰﴾و قطعا شما را در زمين قدرت عمل داديم و براى شما در آن وسايل معيشت نهاديم [اما] چه كم سپاسگزارى مى ‏كنيد (۱۰) وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ ﴿۱۱﴾و در حقيقت‏ شما را خلق كرديم سپس به صورتگرى شما پرداختيم آنگاه به فرشتگان گفتيم براى آدم سجده كنيد پس [همه] سجده كردند جز ابليس كه از سجده‏ كنندگان نبود (۱۱) قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ﴿۱۲﴾فرمود چون تو را به سجده امر كردم چه چيز تو را باز داشت از اينكه سجده كنى گفت من از او بهترم مرا از آتشى آفريدى و او را از گل آفريدى (۱۲) قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿۱۳﴾فرمود از آن [مقام] فرو شو تو را نرسد كه در آن [جايگاه] تكبر نمايى پس بيرون شو كه تو از خوارشدگانى (۱۳) قَالَ أَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۱۴﴾گفت مرا تا روزى كه [مردم] برانگيخته خواهند شد مهلت ده (۱۴)

سجده ملائكه براى جميع بنى آدم و براى عالم بشريت بوده است .


خطابى كه در جمله (( و لقد خلقناكم ...(( است خطاب به عموم آدميان و خطابى است امتنانى ، همچنان كه در آيه قبلى هم گفتيم كه لحن كلام لحن منت نهادن است ، زيرا مضمون ، همان مضمون است و تنها تفاوت بين آن دو اجمال آن و تفصيل اين است . بنابراين ، اينكه مى بينيم از خطاب عمومى :(( و لقد خلقناكم (( به خطاب خصوصى (( ثم قلنا للملائكه اسجدوا لادم (( منتقل شد براى بيان دو حقيقت است :

حقيقت اول اينكه سجده ملائكه براى جميع بنى آدم و در حقيقت خضوع براى عالم بشريت بوده ، و اگر حضرت آدم (عليه السلام ) قبله گاه سجده ملائكه شده از جهت خصوصيت شخصيش نبوده ، بلكه از اين باب بوده كه آدم (عليه السلام ) نمونه كامل انسانيت بوده ، و در حقيقت از طرف تمام افراد انسان به منزله نماينده بوده است ، همچنان كه خانه كعبه از جهت اينكه حكايت از مقام ربوبى پروردگار مى كند قبله گاه مردم قرار گرفته است ، و اين معنا از چند جاى داستان آدم و ابليس استفاده مى شود:

اول : از قضيه خلافتى كه آيات (( 30 - 33(( سوره (( بقره (( متعرض ‍ آن است ، چون از اين آيات بر مى آيد كه مأمور شدن ملائكه به سجده متفرع بر خلافت مزبور بوده ، و خلافت مزبور بطورى كه ما استفاده كرديم و در تفسير آن آيات بيان نموديم مختص به آدم (عليه السلام ) نبوده ، بلكه در همه افراد بشر جارى است . پس سجده ملائكه سجده بر جميع افراد انسان است .

دوم : از آنجا كه ابليس گفت : (( فبما اغويتنى لاقعدن لهم صراطك المستقيم ثم لاتينهم من بين ايديهم و من خلفهم (( ؛ چون قبل از اين آيه ذكرى از بنى آدم به ميان نيامده بود، و ابليس ابتداء و بدون اينكه حرفى از بنى آدم در بين باشد متعرض اغواى بنى نوع بشر گرديد. و در سوره (( حجر(( هم از او چنين حكايت شده كه گفت :(( رب بمااغويتنى لازينن لهم فى الارض و لاغوينهم اجمعين (( و نيز در سوره (( ص (( گفته است (( فبعزتك لاغوينهم اجمعين (( و اگر جميع افراد بشر مسجود ابليس و ملائكه نبودند جا نداشت كه ابليس اينطور در مقام انتقام از آنان برآيد.

سوم : علاوه بر همه اينها خطاباتى كه در سوره (( بقره (( و سوره (( طه (( خداوند با آدم داشته عين آن خطابات را در اين سوره با جميع افراد بشر دارد، و همه جا مى فرمايد: (( يا بنى آدم (( .


● بيان اين كه خلقت آدم در حقيقت ، خلقت جميع بشر بوده است و اشاره به اقوال ديگرى كه در توجيه نسبت دادن خلقت آدم به همگان گفته شده است .


حقيقت دوم اينكه خلقت آدم در حقيقت خلقت جميع بنى نوع بشر بوده . آيه (( و بدء خلق الانسان من طين ثم جعل نسله من سلاله من ماء مهين (( و آيه (( هو الذى خلقكم من تراب ثم من نطفه ثم من علقه (( نيز دلالت بر اين حقيقت دارند، چون از ظاهر آن دو استفاده مى شود كه منظور از خلق كردن از خاك همان جريان خلقت آدم (عليه السلام ) است .

گفتار ابليس هم كه در ضمن داستان گفت :(( لئن اخرتن الى يوم القيمه لاحتنكن ذريته الا قليلا...(( و همچنين آيه (( و اذ اخذ ربك من بنى آدم من ظهورهم ذريتهم و اشهدهم على انفسهم ...(( به بيانى كه خواهد آمد اشعار به اين معنا دارد.
امر پروردگار به اينكه ملائكه بر آدم سجده كنند نيز براى احترام آدم و به خاطر قرب منزلتى بود كه وى در درگاه پروردگار داشت .

آرى ، خداى تعالى آدم را با نعمت خلافت و كرامت ولايت ، شرافت و منزلتى داد كه ملائكه در برابر آن منزلت ناگزير از خضوع بودند، و اگر ابليس سر برتافت بخاطر ضديتى بود كه جوهر ذاتش با سعادت انسانى داشت ، و لذا هرجا كه با انسانى برخورد كرده و مى كند درصدد تباهى سعادت وى بر مى آيد، و به محضى كه با او تماس پيدا مى كند گمراهش ‍ مى سازد. آرى : (( كتب عليه انه من تولاه فانه يضله و يهديه الى عذاب السعير(( .


آيات مربوط به داستان سجده آدم تصويرى است از روابط بين نوع انسانى و نوع ملائكه و ابليس


اين معنا كه معلوم شد اينك مى گوييم اگر شيطانى نبود نظام عالم انسانى هم نبود، و وجود شيطانى كه انسان را به شر و معصيت دعوت كند از اركان نظام عالم بشريت است ، و نسبت به صراط مستقيم او به منزله كناره و لبه جاده است ، و معلوم است كه تا دو طرفى براى جاده نباشد متن جاده هم فرض نمى شود.

اينجاست كه اگر دقت شود معناى آيه (( قال فبما اغويتنى لاقعدن لهم صراطك المستقيم (( و آيه (( قال هذا صراط على مستقيم ان عبادى ليس لك عليهم سلطان الا من اتبعك من الغاوين (( به خوبى روشن گشته و صدق ادعاى ما معلوم مى گردد.

با در نظر گرفتن اين دو جهتى كه ذكر شد اگر در آيات راجع به داستان سجده آدم دقت شود معلوم خواهد شد كه اين آيات در حقيقت تصويرى است از روابط واقعيى كه بين نوع انسانى و نوع ملائكه و ابليس است ، چيزى كه هست اين واقعيت را به صورت امر، اطاعت ، استكبار، طرد، رجم و سؤ ال و جواب بيان كرده

تفسير الميزان سوره اعراف

ویرایش بوسیله کاربر 1399/09/15 02:09:30 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

farhang Offline
#5 ارسال شده : 1399/09/14 08:53:44 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,034
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
با توجه به اینکه سجده فقط برای خدا جایز است، ایا سجده به ادم اشکال نداشته است؟


وَلَقَدْ مَكَّنَّـكُمْ فِى الأَْرْضِ وَجَعَلْنَالَكُمْ فِيهَا مَعَـيِشَ قَلِيلاًمَّا تَشْكُرُونَ 10 وَلَقَدْ خَلَقْنَـكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَـكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَـلـِكَةِ اسْجُدُواْ لاَِدَمَ فَسَجَدُواْ إِلآَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّـجِدِينَ 11
و به راستى ما شما را در زمين همواره (در حد امكان و توانتان) تمكين داديم، و براى شما در آن وسايلى براى معيشت نهاديم (اما) چه كم سپاسگزارى مى كنيد10و بى چون شما را به درستى آفريديم. سپس به صورتگرى شما پرداختيم. پس از آن به فرشتگان گفتيم: «براى (شكرانه ى تعليم) آدم (براى من) سجده كنيد.» پس (همه) سجده كردند، جز ابليس (كه) از سجده كنندگان نبود11

آيه 11 ـ اينجا كه فرمان حق نسبت به سجده فرشتگان براى آدم ـ پس از آفرينش و تصوير آدميان آمده ـ بر دو پايه استوار است.

1ـ اينكه آفرينش و تصوير انسانها در شخص آدم(عليه السلام) بگونه اى ويژه محقّق است، كه در آينده تناسلى بر همان بنا استوار مى باشد. و اين دو خلق و تصوير با يكديگر داراى اختلاف چهره فعلى و شأنى است، چهره فعليش در آدم اول نمودار بوده، كه هم خلق و هم تصويرش فعليت داشته، ولى نسبت به ذريه اش كه صلب او و ترائِبِ حوا بود فعليت خلقش همان حالت ذريه است، و تصويرش حالت شأنى صورتهاى گوناگون اين ذريه ها مى باشد، و اين خلقت «كم» هم كه: «صورناكم» كلا نظر به حالت فعلى دارد ـ هر كدام در زمان خود ـ سپس فرشتگان كه به شكرانه معلم بودن آدم مأمور به سجده براى خدا شدند، منظور شخص آدم نبود، بلكه كل آدميتها و انسانيت هاى شايسته مرادند مخصوصاً حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) و محمديان و ساير پيامبران و معصومان(عليهم السلام)كه كلا از آدم برترند، و اين نكته اضافه بر جهت معنويتش "ثم قلنا لِلملائكه" كه اين امر ربانى نسبت به سجود فرشتگان پس از آفرينش و تصوير انسان است. حالت نخستينش آدم است و حالات بعديش ساير معصومان.

2ـ اينكه سجده ملائكه براى شخص آدم نبوده بلكه براى كلّ انسانيتهاى والا است كه حضرت محمّد(صلى الله عليه وآله) و حضرات محمّديان(عليهم السلام)در بالاترين قله اين انسانيّت والا قرار دارند، و چنانكه شخص آدم در تعليم أسماء معلّم فرشتگان به گونه اى بسى شايسته بوده است، ديگر پيامبران الهى مى باشند كه محمّديان در بالاترين درجات آن قراردارند، و چنانكه در جاهاى مناسب بيان كرده ايم مورد سجده خود حضرت آدم نبوده، زيرا بر حسب فطرت و عقل و كتاب و سنّت سجده براى غير خدا حرام است، روى اين اصل اين سجده براى آدم و آن سجده پدر و مادر يوسف هر دو براى يوسف سجده شكر بوده كه مورد سجده «الله» است. و سبب سجده خلق الله، كه نعمت بزرگى براى فرشتگان نسبت به آدم و براى پدر و مادر يوسف نسبت به يوسف بوده است.

«اسجدوا» فعل لازم است، روى اين اصل براى شامل شدن سجده نسبت به مسجود حرف تعديد لازم مى باشد، و چون مورد سجده فقط خداست، در اينجا «لله» مخدوف است، كه طبعاً لامش براى تعديه مى باشد و لكن لام در لاِدم براى تعديد نيست، بلكه به منظور تكريم آدم است، كه در جمع معناى اين جمله مباركه چنين مى شود: براى گرامى داشت آدم كه معلم شما مى باشد، به شكرانه اش براى خدا سجده كنيد،
روى اين اصل آدم نه به عنوان عبوديت مسجود له است، و نه به عنوان احترام، بلكه مسجودٌ له ـ در عبوديت و احترام ـ فقط خداست و آدم به اصطلاح مسجودٌ لاَِجله بوده، مانند آنكه اگر خدا به شما نعمتى بزرگ از مال يا فرزند عطا فرمود به شكرانه اين نعمت براى خدا سجده مى كنيد، آيا مورد سجده شما مال و فرزند است؟ هرگز! بلكه اين خداست كه براى او به شكرانه اين نعمت سجده مى كنيد.

از تفسیر فرقان دکتر صادقی تهرانی

سیدکاظم فرهنگ
farhang Offline
#6 ارسال شده : 1402/07/06 08:47:22 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,034
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال


مأمور شدن فرشته‌ها به سجده بر آدم(عليه السلام) بعد از تعليم اسما نه بلافاصله بعد از خلقت ادم 👇
فرمود وقتي من اين كار را كردم، شما سجده كنيد. مستحضريد در سوره مباركه «بقره» كه اوّلين بار اين قصه نقل مي‌شود، بين جريان «نفخ» روح با جريان سجده داستان عظيم تعليم «اسماء» مطرح است.
فرمود: ﴿إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً﴾ که آنها عرض كردند: ﴿نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ﴾، بعد هم فرمود: ﴿وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها﴾
 و بعد از آنكه تعليم انجام شد،
آن‌گاه فرمود: ﴿وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ﴾؛
 يعني «تسويه» بدن بود، يك؛
«نفخ» روح انساني بود، دو؛
تعليم «اسماء» بود، سه؛
عرضهٴ «اسماء» بر ملائكه بود، چهار؛
اظهار عجز ملائكه بود، پنج؛
دستور «اِنباء» و نه تعليم بود، شش؛
آدم(سلام الله عليه) معلّم ملائكه در بخش «اِنباء» شد و نه تعليم، هفت
و اين قصه هم «قضية في واقعة» نيست، براي آدم نيست براي آدميّت است; يعني براي انسان كامل است که امروز هم معلّم ملائكه وجود مبارك حضرت است،


اگر گفته شد ﴿يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ﴾،امروز هم مثل اينكه به حضرت حجّت دستور مي‌دهد که «يا حجة بن الحسن (عليه و علي آبائه عليهم السلام) أنبئهم بأسماء هؤلاء»، اين به مقام انسانيّت است و براي انسان كامل است، نه براي شخص كه «قضية في واقعة» باشد. آن امر مهم در وسط آيات واقع شد و بعد آيه 34 ﴿إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ﴾،

 غرض اين است كه اگر يك وقت در يك‌جا خلاصه‌اي ذكر مي‌شود، نشان آن نيست كه بلافاصله و بعد از استواي بدن و نفخ روح جريان امر به سجده صادر شده باشد.



بلندترين موجودات پيش آن قوم فرشته بود چون آنها هيچ موجودي را به اندازة فرشته مقدّس نمي‌دانستند و مي‌گفتند اگر يك كسي بنا شد پيامبر بشود مَلَك مي‌تواند پيامبر بشود نه انسان، بعد كم كم، وحي آسماني اينها را روشن كرد كه انسان آنچنان مقامي دارد كه همة فرشتگان در برابر او ساجدند هيچ فرشته‌اي نيست كه در برابر انسان كامل سجده نكند فسجد الملائكة كلّهم أجمعون هم او جمع مثلّي به الف و لام است هم با دو تا تأكيد كلّ و اجمع اين را بعدها تبيين كرد كه شما فرشته را اكمل موجودات جهان ندانيد او انسان كامل است كه اكمل از همة موجودات است كه هيچ فرشته‌اي نيست كه در برابر انسان كامل خضوع نكند

ایت اله جوادی املی تفسیر سوره صاد و رعد

ویرایش بوسیله کاربر 1402/07/07 09:47:17 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

سیدکاظم فرهنگ
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest (2)
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.571 ثانیه ایجاد شد.