رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 813
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
در قرآن چندين بار به فضيلت دادن بني اسراييل بر عالمين توسط خداوند اشاره شده است. ازجمله:
الدخان(32)
وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَىٰ عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ
ترجمه : و قطعا آنان را دانسته بر مردم جهان ترجيح داديم {32}
الجاثية(16)
وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ
ترجمه : و به يقين فرزندان اسرائيل را كتاب [تورات] و حكم و پيامبري داديم و از چيزهاي پاكيزه روزيشان كرديم و آنان را بر مردم روزگار برتري داديم {16}
البقرة(47)
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ
ترجمه : اي فرزندان اسرائيل از نعمتهايم كه بر شما ارزاني داشتم و [از] اينكه من شما را بر جهانيان برتري دادم ياد كنيد {47}
البقرة(122)
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ
ترجمه : اي فرزندان اسرائيل نعمتم را كه بر شما ارزاني داشتم و اينكه شما را بر جهانيان برتري دادم ياد كنيد {122}
چند سئوال:
1-مصداق این برتری و فضیلت بنی اسراییل بر عالمین چه بود؟ یعنی چه چیزهایی داشتند که بقیه نداشتند و میتوان انرا نشانه فضیلت انها بر سایرین دانست؟
2-علت اين فضيلت دادن چه بود؟ ايا انها شايستگي خاصي داشتند يا به منظور امتحان بود؟
3-اين فضيلت از چه مقطع زماني شامل حال بني اسراييل شده؟ ايا از اولين فرزند يعقوب شروع ميشود يا از زمان موسي؟ و خاتمه آن كي بوده است؟
کلمات کلیدی: فضیلت برتری یهود بنی اسراییل عالمین موسی
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 813
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
مصداق فضيلت و برتري بني اسراييل بر عالمين چه بود؟
انچه در قران امده:
- إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنبِيَاءَ - وَجَعَلَكُم مُّلُوكًا - وَآتَاكُم مَّا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِّنَ الْعَالَمِينَ
مواردی که در تفاسیر، از آیات برداشت شده:
- کتاب و حکم و نبوت با کثرت انبیا در میان ایشان - مُلک ( خادم و دار و زوجه) - وفور نعمتها و نعمتهای ویژه :مَنّ و سلوی و حجر و تضلیل و غمام
( ولقد آتينا بني إسرائيل الكتاب والحكم والنبوة ورزقناهم من الطيبات وفضلناهم على العالمين )
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,985
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
مقصود از ((كتاب ))، ((حكم )) و ((بينات من الامر)) كه خداوند به بنى اسرائيل داد
پس اينكه فرمود: ((و لقد اتينا بنى اسرائيل الكتاب و الحكم و النبوه (( منظورش از كتابى كه به بنى اسرائيل داده ، تورات است كه مشتمل است بر شريعت موسى (عليه السلام ) و شامل انجيل نمى شود، براى اينكه انجيل متضمن شريعت نيست ، و شريعت انجيل هم همان شريعت تورات است . و همچنين زبور داوود (عليه السلام ) را شامل نمى شود، براى اينكه زبور تنها ادعيه و اذكار است .
البته ممكن است منظور از كلمه ((الكتاب (( جنس كتاب باشد كه در اين صورت شامل انجيل و زبور هم مى شود. و اين احتمال را هر چند بعضى از مفسرين داده اند، اما از اين نظر بعيد است كه در قرآن كريم هيچگاه كلمه كتاب جز بر كتابى كه مشتمل بر شريعت باشد اطلاق نشده است .
و مراد از ((حكم (( به قرينه اينكه آن را با كتاب ذكر فرموده ، عبارت است از آن وظائفى كه كتاب بر آن حكم مى كند، همچنان كه مى بينيم در آيه شريفه ((و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه ((، اين اجمال ، تفصيل داده شده . و نيز در باره تورات فرموده ((يحكم بها النبيون الذين اسلموا للذين هادوا و الربانيون و الاحبار بما استحفظوا من كتاب اللّه ((، پس حكم يكى از لوازم كتاب است ، همچنان كه نبوت نيز از لوازم آن است .
و مراد از ((نبوت (( معلوم است . و خداى تعالى از بنى اسرائيل جمع كثيرى را مبعوث به نبوت كرد، همچنان كه در روايات آمده ، و در قرآن كريم داستان جمعى از آن رسولان ذكر شده است .
((و رزقناهم من الطيبات (( - طيبات يعنى رزق طيب كه از آن جمله است ((من (( و ((سلوى ((.
((و فضلناهم على العالمين (( - اگر مراد از كلمه ((عالمين (( تمام عالميان باشد معناى برترى بنى اسرائيل بر تمامى عالميان اين خواهد بود كه ما آنان را در پاره اى جهات بر همه عالميان برترى داديم ، مانند كثرت پيغمبرانى كه در آنان مبعوث شدند، و كثرت معجزاتى كه به دست انبياء آنها جارى شد. و اگر مراد از اين كلمه عالميان آن عصر باشد، در اين صورت مراد از برترى ، برترى از همه جهات خواهد بود، چون بنى اسرائيل در عصر خود از هر جهت بر ساير اقوام و ملل برترى داشتند.
وَ ءَاتَيْنَهُم بَيِّنَتٍ مِّنَ الاَمْرِ ...
مراد از ((بينات (( آيات بيناتى است كه هر شك و ريبى را از چهره حق زايل مى سازد. شاهد بر اين معنا تفريع و نتيجه گيريى است كه از اين جمله نموده و دنبالش فرموده : ((در نتيجه اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه به حقانيت دعوت يقين پيدا كردند((.
و مراد از كلمه ((امر(( به قول بعضى از مفسرين امر دين است ، و حرف ((من (( كه بر سر آن درآمده به معناى ((فى (( است . و معناى جمله اين است : ما به ايشان دلائلى روشن در امر دين داديم . و بنابراين معنا، معجزات موسى (عليه السلام ) هم مصاديقى از اين دلائل است .
بعضى هم گفته اند: مراد از كلمه ((امر(( كار نبوت و دعوت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلّم ) است ، و معناى جمله اين است كه : ما از امر رسول خدا علامتهايى روشن به اهل كتاب داديم ، كه همه دلالت داشتند بر صدق ادعاى او، و يكى از آن علامتها اين بود كه پيغمبر آخر الزمان در مكه ظهور مى كند، و يكى ديگر اينكه به يثرب هجرت مى كند، و نيز اهل يثرب او را يارى مى كنند، و امثال اين علامتها كه در كتب اهل كتاب پيشگويى شده بود
ترجمه تفسير الميزان جلد 18 صفحه : 252 سوره جاثیهویرایش بوسیله کاربر 1403/09/27 09:36:36 ب.ظ
| دلیل ویرایش: ویرایش
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 813
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
احتمالا یک مصداقی که خود قرآن شمرده است و در عهد عتیق هم اشاره شده است قرار دادن پادشاهان در میان بنی اسرائیل است
در این آیه به برخی اشاره شده
المائده وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنبِيَاءَ وَجَعَلَكُم مُّلُوكًا وَآتَاكُم مَّا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِّنَ الْعَالَمِينَ ﻭ [ﻳﺎﺩ ﻛﻦ] ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻪ ﻗﻮم ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ ﺍﻱ ﻗﻮم ﻣﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻧﻲ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺩ
عهد امامت قرنها در میان بنی اسرائیل بود.واژه عهدین اساسا از همین گرفته شده است
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 813
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
در وجه برگزیدگی قوم در فولکلور و سنت یهودی گفته میشود که از میان اقوام پیرامون تنها عبرانیان بودند که توحید یا خدائی یهووا را پذیرا شده اند.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,985
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
آیه 140: واقعاً بنی¬اسرائیل بر جهانیان برتری داشتند؟ البته که نه! زیرا از لحاظ اجتماعی، تازه از بردگی خلاص شده بودند. از لحاظ مالی، هیچ چیز نداشتند و حتی زمینی نداشتند که در آن خانه¬ای بنا کنند و مزرعه¬ای احداث کنند. قوم آواره بی-هویت فراریی بودند که سطح فکرشان هم آن بود که ای پیغمبر خدا برای ما بت بیاور. پس برتری آنها در چه بود؟ واقعاً برتری آنها در خودشان نبود. بلکه مربوط به حضرت موسی(ع) و تعالیمی که بعداً از او خواهند یافت بود.
تفسیر سوره اعراف اقای گنجه ای
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,985
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
واژه تفضیل اجمال دارد و بر معانی چندی دلالت میکند؛ معنای مقصود متن را باید از قرینه موجود در سیاق به دست آورد. قرآن کریم درباره برتری مردم بر یکدیگر با همین تعبیر سخن گفته است؛ آن جا که میگوید: (وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ)؛ (3)خداوند برخی از شما را بر برخی دیگر در رزق برتری بخشیده است.
این نوع برتری در نعمت است، نه در ارزش. در جایی دیگر باز با همین تعبیر «فضّل» میفرماید: (فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ)؛ (4) این خطاب نیز که متوجه یهود است، مربوط به تفضیل در نعمت است، این برتری به دلیل قرینه موجود در آیه مربوط به ارزش نیست؛ (وَآتاكُم مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَدَاً) (5) به شما چیزهایی داده شده که به دیگران داده نشده است.
علامه محمد حسين فضل الله
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,985
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
بدیهای یهودیان باعث شده که خدا بسیاری از گوشتها و غذاهای لذیذ را بر آنان حرام کند پس آنان امت برگزیده خدا نیستند و معنای (فضلناهم علی العالمین؛ برجهانیان برتریشان دادیم) این است که آنان تنها گروهی هستند که دو دوره فرعونی بسیار سخت و دوره فراوانی نعمت بدون رنج را تجربه کردند.
تفسير سوره انعام- استاد احمد عابديني
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,985
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
فرمود ما به بني اسراييل چند چيز داديم که اصل آن همان تورات و انجيل و زبور و اينهاست؛ البته بعضي از اين کتابها جامع احکام حقوقي و عبادي و معاملات و معارف هستند و بعضيها هم در حدّ زبور موعظه میباشند. فرمود ما بنياسرائيل را کتاب داديم ـ تورات و انجيل و مانند اينها ـ و حکم داديم، يک؛ حاکميت و حکومت داديم، دو؛ و به برکت معارف همان کتاب آسمانی حکمت داديم، سه؛ نبوت داديم به انبياي آنها و در اثر همان کتاب و معجزاتي که به انبياي آنها داديم بهرهها بردند و از نظر روزيهاي ظاهري هم آنها را برخوردار کرديم، روزيهاي فراواني داديم، آمدند به شام و در اين سرزمين بهرههاي فراواني بردند و نسبت به مردم عصر خودشان از فضيلتي برخوردار شدند «مِنْ حِيثُ الکِتابِ وَ النُّبُوّة وَ الحُکم» که آيات الهي و معجزات فراواني را به موساي کليم داديم. از نظر کثرتِ نبوت، اين ﴿فَضَّلْنَاهُمْ عَلَي الْعَالَمِينَ﴾ نسبي نيست، نفسي است! البته از نظر فضايل شخصي نسبي است، نه نفسي، لکن کمتر گروهي مثل اينها به فساد و خونريزي و توطئه و خيانت مبتلا شدند. ما همه چيز را به اينها داديم! ﴿فَضَّلْنَاهُمْ عَلَي الْعَالَمِينَ﴾ شد؛ اما با اين حال از هر جهت، کمتر خيانتي به ذهن آنها رسيد که عمل نکنند در جرياني که ما به بنياسرائيل کتاب و حکم و نبوت داديم، بعضيها برای مجموع است و بعضي برای جميع؛ يک وقت ملتي را پيروز ميکند، اين ملت هرکدام از اينها به حسب دنيايي يک مسئوليت شايستهاي دارند؛ اما در جريان وحي و نبوت اينطور نيست که به اينها داده باشيم، فرمود در اينها ما وحي و نبوت را قرار داديم؛ شما آيه بيست سوره مبارکهٴ «مائده» را ملاحظه بفرماييد: ﴿وَ إِذْ قَالَ مُوسَي لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ وَ جَعَلَكُم مُلُوكاً﴾، در بين شما رهبران الهي و معصوم نصب کردم؛ اما شماها را هرکدام به نوبهٴ خود مسئوليتي دادند که مَلِک شديد؛ تعبير ﴿جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ﴾ با ﴿جَعَلَكُم مُلُوكاً﴾ خيلي فرق دارد! ﴿وَ آتاكُم مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَدَاً مِنَ الْعَالَمِينَ﴾، براي اينکه اين همه انبيا را در اثر آن شرارت شما در بين شما مبعوث کردم! در اثر بدرفتاري شما پشت سر هم پيامبر نصب کردم! بنابراين اينکه ﴿فَضَّلْنَاهُمْ﴾ شد، نه يعني اينها آدمهاي خوبي هستند، بدتر از اينها شما در قرآن سراغ نداريد! ﴿وَ قَتْلَهُمُ الأنْبِيَاءَ﴾ برای اينها بود، ﴿وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ﴾ برای اينها بود، با ديدن آن معجزهٴ سنگينِ عبور از دريا به موساي کليم(سلام الله عليه) گفتند: ﴿اجْعَلْ لَنَا إِلهاً كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ﴾.[12] بنابراين فرمود که چنين بود، شما به امت خودتان بگوييد که اين راه را نروند.
ايت اله جوادي آملي- تفسير سوره جاثيه
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,051 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
جاثیه:16 وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَـمِينَ ما [پيش از شما] به بنياسرائيل [=دودمان يعقوب] کتاب و حکم و نبوّت عطا كرديم و از پاکيزهها [=نعمتهاي دلپسند] روزيشان داديم و بر جهانيان [=معاصرين] برتريشان بخشيديم.
______
- اين فضيلت را، که ناشي از توجه ويژه خداوند به آن قوم، به عنوان اولين اُمت داراي شريعت و کتاب بود، در سورة بقره آيات 47 (2:47) و 122 (2:122) ، جاثيه 16 (45:16) و دخان 32 (44:32) مييابيد. به نظر نميرسد در گذشته، هيچ قومي واجد شرايط ويژهاي كه بر بنياسرائيل [نسل يعقوب از 12 فرزند او] گذشته، بوده باشد. قرنها زجر و شكنجة فرعونيان و آوارگيهاي بعدي و حملات مكرّر همسايهها و مصيبتهاي مختلف، زمينهساز ظهور و بروز پيامبران بزرگي در ميان اين قوم شده است كه به رغم شرك و كفر و نفاق و عهد شكني اكثر بنياسرائيل با خدا و خلق او، در كورة فتنه و ابتلاء آبديده شدهاند. فضيلت مورد نظر قرآن همين عنايت خدا در ارسال مربيّان و انزال كتابهاي آسماني بوده است، هرچند يهوديان، تسلطشان بر منابع قدرت و ثروت و اطلاعات در دنياي امروز را، با وجود اقليّت محض بودن، رمز برتري خود ميدانند و ميپندارند با تكيه بر قدرتهاي روزگار در آواره ساختن مردم فلسطين و تعرّض به كشورهاي اسلامي، براي هميشه در امنيّت و آسايش خواهند بود، اما تاريخ آن قوم به كرّات خلاف اين را ثابت كرده و بايد بدانند جز با تمكين از حق دوامي نخواهند داشت.
تفسیر بازرگان
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 813
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
وَ لَقَدِ اِخْتَرْنٰاهُمْ عَلىٰ عِلْمٍ عَلَى اَلْعٰالَمِينَ. خداوند بنى اسرائيل را به زشتترين صفتها در كتابش توصيف و بزرگترين گناهان؛ همچون نيرنگ و فريب و مخالفت با حق و خوردن مال از راه نامشروع را براى آنان ثبت كرده است. همچنين آنان را به كفر و ستمگرى توصيف كرده، در چندين آيه مورد لعن قرار داده و به شديدترين مجازاتها هشدارشان داده است. ازاينرو، مفسران اجماع دارند بر اينكه مراد از «عالمين» در اين آيه و امثالش آن است كه خداوند اسرائيليان را بر جهانيان در زمان خودشان برترى داده است و نه در هر زمانى. ما در جلد اوّل اين كتاب گفتيم: خدا آنان را بر مردم آن زمان، تنها از يكجهت برترى داد و آن اينكه خدا چندين پيامبر را بهسوى آنها فرستاد.
اكنون از آيهاى كه درصدد تفسير آنها هستيم، چنين الهام مىگيريم كه مراد از «العالمين» در اين آيه، تنها فرعون و كسانى است كه به الوهيّت او اعتراف كردند و نه تمامى مردم آن زمان. امّا رمز برترى دادن بنى اسرائيل بر فرعون و كسانى كه از او پيروى مىكردند روشن است و آن اينكه اسرائيليان همچون مصريان پيشين، فرعون را نپرستيدند.
تفسیر کاشف-مرحوم مغنیه
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,051 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
یکی دیگر از ایات مرتبط در این زمینه، ایه 20 سوره مائده است:
وَ إِذْ قٰالَ مُوسىٰ لِقَوْمِهِ يٰا قَوْمِ اُذْكُرُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيٰاءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتٰاكُمْ مٰا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ اَلْعٰالَمِينَ.
نظر مفسران مختلف در این ایه: 1- موسى نعمتهاى خداوند را براى بنى اسرائيل يادآورى مىكند، تا اين كار مقدّمهاى باشد براى فرمان جهادى كه بهزودى به آنان خواهد داد و از ميان اين نعمتها سه نعمت را برمىشمارد: اوّل، خدا در ميان آنان پيامبرانى قرار داد؛ دوم، از ميان آنان پادشاهانى پديد آورد؛ بدين معنا كه نعمت استقلال را به آنان داد تا خودشان بر خودشان حكومت كنند و [بديهى است كه] نعمتى بالاتر از آزادى نيست؛ سوم، خدا با آنها به گونهاى رفتار كرد كه با هيچكس نكرد و آن اينكه دشمنان آنان را بدون جنگ و جهاد به هلاكت رسانيد و بدون زحمت كاشت و برداشت، منّ و سلوى برايشان فروفرستاد و نيز بدون اينكه آنها زمين را بكنند، آب گوارا از دل سنگ برايشان بيرون آورد و بدون آنكه زحمت بكشند و ساختمانى بسازند، ابر بالاى سرشان سايه افكند.
با بيان اين نعمتهاى سهگانه، تفسير آيۀ 47 از سورۀ بقره را نيز بهدست مىآوريم: «يٰا بَنِي إِسْرٰائِيلَ اُذْكُرُوا نِعْمَتِيَ اَلَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى اَلْعٰالَمِينَ»؛ بدين ترتيب كه برترى بنى اسرائيل بر اهل زمان خود، بهسبب فرستادن پيامبران از ميان آنان، استقلال آنان، فروفرستادن منّ و سلوى بر ايشان و ديگر نعمتها بوده است؛ به بيانى ديگر، برترى بنى اسرائيل بهسبب اخلاق و داشتن صفات نيكو نبوده، بلكه به سبب رفتار نيكو با آنان بوده است.
تفسیر کاشف
2-جَعَلَكُمْ مُلُوكاً ظاهرا مراد از آن استقلال، آزادى و خود مختارى است كه شامل همه بود، يعنى شما در مصر زير دست فرعونيان بوديد و از آزادى بهرهاى نداشتيد، آن خدا بود كه شما را از دريا گذرانيد و آزادى داد، همه مالك سرنوشت خود شديد. سوم وَ آتٰاكُمْ مٰا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ اَلْعٰالَمِينَ مراد از آن به نظرم عصا، يد بيضاء، شكافتن دريا، بيرون آمدن آب از سنگ، نزول من و سلوى و غيره بود كه تا آن روز جز بنى اسرائيل در هيچ قومى ديده نشده بود. تفسیر احسن الحدیث
3- ملوك به معناى پادشاهان نيست، زيرا پادشاهان بنى اسرائيل بسيار كم بودهاند مانند يوسف، داود، سليمان و اشعياء، و ديگر پادشاهانى رسالتى در اين ميان نمىبينم مگر طالوت كه طبق آيۀ (247:2) پادشاه و مبعوث ربانى بوده ولى رسول نبوده است، و خلاصه اينكه پادشاهان بنى اسرائيل بسيار انگشت شمارند، و اين چهار پيامبر هم در واقع نبوت را در دو بُعد شرعى و سياسى دارا بودهاند، بنابراين «ملوكاً» غير رسالتى - به معناى پادشاهان - در انحصار طالوت يا افرادى ديگر كه ما آنها را نمىشناسيم بوده است. و مىبينيم كه از پيامبران بنى اسرائيل كه بيش از صدهزار نفر بودهاند اينجا بعنوان " جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيٰاءَ" يادشده و لكن " جَعَلَكُمْ مُلُوكاً " دربارۀ كل بنى اسرائيل تصريح دارد، بنابراين ملوكيت در اينجا به معناى نجات دادن خدا ايشان را از شر عبوديت فرعون است كه همواره نسبت به افكار، عقايد و اعمالشان مالك خود باشند نه مملوك فرعونيان. كمااينكه «و آتاكم» نيز اين ملوكيت جمعى را تأييد مىكند، زيرا اين رسالت اسرائيلى كل بنى اسرائيل را در بر داشته است.
اينجا " مٰا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ اَلْعٰالَمِينَ" به معناى كل جهانيان در مثلث زمانى نيست بلكه مقصود مكلفان پيش از بنى اسرائيل هستند كه از آغاز تا اين زمان هرگز شريعتى مانند تورات و اينهمه پيامبر نيامده است كه هم حجت رسولى رسولان و هم حجت رسالتى تورات فراتر از كل حجتهاى گذشته بوده است، و خود «لم يات» ماضى براى اين اختصاص كافى است، افزون بر آياتى قرآنى.
تفسیر فرقان
4- قسم دوم از نعمتها را جمله: " وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً" بيان مىكند و مىفرمايد خداى عز و جل شما را استقلال داد و از ذلت رقيت و بردگى فراعنه و تحكم و زورگوئيهاى جباران نجات داد، چون كلمه "ملك" معنايى جز اين ندارد، كه انسان در كار خودش و اهلش و مالش استقلال داشته باشد، و بنى اسرائيل در سالهايى كه زير سايه موسى (ع) زندگى مىكردند بهترين سنت اجتماعى را داشتند و آن عبارت بود از سنت توحيد كه آنان را به اطاعت خدا و رسولش و به عدالت كامل در مجتمعشان مىخواند، بدون اينكه به احدى از امتهاى غير امت خود تجاوزى داشته باشند و يا فردى از افراد خودشان بر آنان سرورى و حكمرانى كند، و يا گرفتار اختلاف طبقاتى باشند، آن چنان كه امر مجتمعشان مختل گردد و هيچ كسى بر بالاى سر آنان نبود به جز موسى (على نبينا و آله و عليه السلام) كه خود يك پيامبر اولوا العزم بود نه پادشاهى چون ساير پادشاهان، و نه رئيس قبيله كه بر ملت و قبيله خود به غير حق سرورى مىكنند. بعضى از مفسرين گفتهاند: مراد از اينكه فرمود: (شما را ملوك قرار داد) همان صاحب حكومت و دولت شدن است، كه بوسيله طالوت و پس از وى داود و پس از آن جناب سليمان و ساير پادشاهان انجام شد، و بنا بر اين تفسير آيه شريفه حكايت از روزگارى دارد كه هنوز ملك و سلطنتى در بين بنى اسرائيل به وجود نيامده بود و موسى (ع) مىخواسته از پيش و به عنوان يك پيشگويى و اخبار از غيب به آنان وعده دهد كه روزگارى خواهد رسيد كه شما در آن روزگار صاحب تشكيلات حكومتى و پادشاهى در رأس آن تشكيلات خواهيد شد، چون در زمان خود موسى (ع) چنين وضعى نداشتند، و اصلا خانه و شهرى نداشتند، آواره بيابانها بودند ، و اين وجه عيبى ندارد، جز اينكه با جمله: " وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً" نمىسازد، زيرا در اين صورت بايد مىفرمود: "و جعل منكم ملوكا" و از شما اشخاصى را پادشاه شما كرد هم چنان كه فرمود: " إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيٰاءَ " و در بين شما پيغمبرانى قرار داد.
" وَ آتٰاكُمْ مٰا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ اَلْعٰالَمِينَ " اين جمله بيانگر قسم سوم از سه قسم نعمتهايى است كه خداى تعالى بر بنى اسرائيل انعام فرمود و آن عبارت است از عنايات و الطاف الهيهاى كه همراه بود با معجزات بسيار روشن و ارزنده كه اگر بر گفته خود (كه اى موسى ما به تو ايمان آورديم) استقامت مىكردند و پيمان الهى را نمىشكستند، زندگيشان را تعديل مىكرد آياتى كه تا در مصر بودند و بعد از آنكه خدا از شر فرعون و قومش نجاتشان داد از هر طرف بر آنان احاطه داشت، آرى هيچ امتى از امم عالم كه قبل از تاريخ زندگى موسى زندگى كرده بودند مانند قوم موسى اين همه معجزات و برهانهاى ساطع و نعمتهاى بىكران نداشتند، اين تنها قوم موسى (ع) بود كه خداى تعالى چنين معجزاتى و چنان نعمتهايى به آنان ارزانى داشت. بنا بر اين ديگر وجهى براى گفتار بعضى نمىماند كه گفتهاند: مراد از" عالمين" جمعيتهاى هم عصر بنى اسرائيل است ، براى اينكه آيه شريفه بطور مطلق داشتن چنان معجزات و چنان نعمتها را از كل طوائف بشر نفى كرده، صريحا مىفرمايد هيچ جمعيتى آن معجزات و نعمتهايى كه خدا به بنى اسرائيل داده بود نداشتند، و همين طور هم هست.
تفسیر المیزان |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن می باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن می باشید.