|
اصل ارسال توسط : Guest پیش شرط های ازدواج با زنان آیه ۱۰ سوره ممتحنه ۱. امتحان آنان ۲. پس دادن خرج آنها پس احتمالا وقتی خداوند در آیه ۲۸ سوره نساء می فرمایند که خداوند می خواهد بر شما سبک کند منظور این است که با اینکه این شرایط بصورت کامل بجا نیامده است ولی اگر کسی در مشقت هست می تواند با استثنایی به نام ملک یمین با این زنان ازدواج کند … خرج آنها را بعدا به شوهران سابق پس داد .
باید تایید کنم که پذیرش و قبول اسلام همچنان از شروط اصلی ازدواج با این زنان است و همچنین کلمه نکاح به معنی ازدواج می باشد ، مراجعه کنید به آیه ۴۹ سوره احزاب که نکاح(ازدواج) انجام گرفته بدون تماس فیزیکی قرآن بسیار دقیق و سنجیده است در انتخاب و استفاده از کلمات. نکته ی بسیار حائز اهمیت که این زنان تحت سرپرستی مستقیم زنان و مردان مومن بودند و معشیت آنها توسط این افراد تامین می شد ( روم آیه ۲۸ و نحل آیه ۷۱) و با مومنین در خانه ها ی آنها زندگی می کردند ( نور ۵۸) خداوند معمولا برای مومنین ملک یمین آنهارا نام می برد یعنی این زنان بطور مستقیم به آنان وابسته بودند وگرنه چه لزومی دارد که در آیه ۱۰ سوره ممتحنه به مومنین مراجعه کنند اگر خودشان قادر به تامین مخارج خویش باشند؟ والسلام … من دیگر حرفی در این رابطه ندارم … امیدوارم که دوستان هرکس در قرآن تدبر می کند همه جوانب را در نظر بگیرد تا مبادا اشتباهی صورت بگیرد … اگر من نکته ای از قلم انداخته ام شما ایرادات را اصلاح کنید خداوند می فرمایند به موسی که “ وأمر قومك يأخذوا بأحسنها” ما باید همه تلاشمان را بکنیم تا مبادا در فهم قرآن اشتباهی صورت بگیرد … مواردی همچون کنیز و دوست دختر و دوست پسر و …. ناشی از سهوی خواندن قرآن است.
|
|
پیش شرط های ازدواج با زنان آیه ۱۰ سوره ممتحنه ۱. امتحان آنان ۲. پس دادن خرج آنها پس احتمالا وقتی خداوند در آیه ۲۸ سوره نساء می فرمایند که خداوند می خواهد بر شما سبک کند منظور این است که با اینکه این شرایط بصورت کامل بجا نیامده است ولی اگر کسی در مشقت هست می تواند با استثنایی به نام ملک یمین با این زنان ازدواج کند … خرج آنها را بعدا به شوهران سابق پس داد .
باید تایید کنم که پذیرش و قبول اسلام همچنان از شروط اصلی ازدواج با این زنان است و همچنین کلمه نکاح به معنی ازدواج می باشد ، مراجعه کنید به آیه ۴۹ سوره احزاب که نکاح(ازدواج) انجام گرفته بدون تماس فیزیکی ، قرآن بسیار دقیق و سنجیده است در انتخاب و استفاده از کلمات. نکته ی آخری که باید اضافه کنم اینکه چون این زنان تحت سرپرستی مومنین قرار داشتند و محصنات نبودند لذا تشخیص اینکه آیا در ایمان خویش صادق هستند یا خیر سخت است چرا که اگر کسی از لحاظ مالی در تنگنا باشد ممکن است از روی ناچاری دروغ بگوید که ایمان دارد و بعدا که اوضاع سرو سامان گرفت ان را کتمان کند
باید اضافه کنم که برده داری در اسلام وجود ندارد کلمه رقبه که از ریشه ر ق ب هست را گردن معنی کرده اند تا جوازی شود برای برده داری خداوند می گوید "ان الله کان علیکم رقیبا" یا موسی وقتی از شهر خارج می شد "فخرج منها خائفا یترقب"، ما می دانیم که چه به سر فرعون آمد و خداوند این مثال هارا برای ما می زند تا راه مجرمین را بشناسیم "وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ" ما سالها طول خواهد کشید تا از دریا و اقیانوس دروغ های تاریخی نجات یابیم متاسفانه احادیث و روایات سرشار از دروغ هستند ، این کتاب ها همچون تلمود یهودیان شده است که مسلمین را از راه مستقیم خداوند و کتاب مقدس قرآن گمراه ساخته اند.
|
|
ملک یمین همان زنان شوهردار در آیه 10 از سوره ممتحنه هستند که به مسلمانان پناهنده شده اند و مسلمین موظف به تامین هزینه پوشاک ، خوراک و مسکن این زنان و فرزندان احتمالی آنان بودند، و این زنان در خانه های مسلمین و با آنها زندگی می کردند (نور 58) و همچنین در صورت امتحان و مشخص شدن با ایمانی آنها می توان با آنها نکاح(ازدواج) نمود. خداوند در آیه 24 سوره نساء می فرمایند :
"و نکاح با زنان شوهردار بر شما حرام شد جز آنچه که دست راست شما صاحب شد..."
لذا این زن شوهرداری است که دست راست شما آن را صاحب می شود و می توانید با وی نکاح کنید و در تمامی قرآن شما فقط در آیه 10 از سوره ممتحنه زنی را می بینید که شوهر خویش را رها کرده و تحت سرپرستی شما قرار می گیرد و همچنین در تمامی قرآن شما فقط در آیه 10 سوره ممتحنه زن شوهرداری را پیدا می کنید که می توان با وی نکاح کرد.
این زنان اسیران جنگی نیستند چرا که طبق حکم الله در آیه 4 از سوره محمد اسیر یا باید آزاد شود و یا معاوضه ... فلذا داستان سرایی های حمله به قبایل و اسیر گرفتن زنان و کشتن اسیر و ... شایعات و توهمات عموم است .
خداوند به صراحت بیان می کنددر آیه 25 سوره نساء که باید با ملک یمین ازدواج (نکاح) نمود و همچنین در آیه 33 سوره نور خداوند مجددا تاکید می کند که اگر کسی نکاح(ازدواج) برایش فراهم نیست فقط و فقط باید تعفف پیشه کند، ازدواج موقت و صیغه و کنیز و دوست دختر و دوست پسر و ... را منحرفین سرهم کرده اند و دین خداوآیات خدا را به بهای ناچیزی فروخته اند.
"اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چون زنان با ايمان مهاجر، نزد شما آيند آنان را بيازماييد. خدا به ايمان آنان داناتر است. پس اگر آنان را باايمان تشخيص داديد، ديگر ايشان را به سوى كافران بازنگردانيد: نه آن زنان بر ايشان حلالند و نه آن [مردان] بر اين زنان حلال. و هر چه خرج [اين زنان] كردهاند به [شوهران] آنها بدهيد، و بر شما گناهى نيست كه -در صورتى كه مَهرشان را به آنان بدهيد- با ايشان ازدواج كنيد، و به پيوندهاى قبلى كافران متمسك نشويد [و پايبند نباشيد ]و آنچه را شما [براى زنان مرتد و فرارى خود كه به كفار پناهنده شدهاند] خرج كردهايد، [از كافران] مطالبه كنيد، و آنها هم بايد آنچه را خرج كردهاند [از شما] مطالبه كنند. اين حكم خداست [كه] ميان شما داورى مىكند، و خدا داناى حكيم است." ممتحنه 10
خداوند در آیه 50 سوره احزاب به پیامبر می گویید مما آفاء الله علیک ... و دقیقا منظور همین آیه است چرا که خداوند این زنان(ممتحنه 10) را از شوهران کفار بر پیامبر برگردانده است. (فی ء) اگر در جاهایی از ضمیر مذکر برای آنها استفاده می شود بدین خاطر است که بعضی از ایشان فرزندانی با خود خواهند داشت.
در آیه 10 از سوره ممتحنه خداوند می فرمایند آنچه که شوهران پیشین این زنان خرجشان کرده اند به آنها پس بدهید ولی در آیه 25 سوره نساء خداوند می گوید که ملک یمین برای کسی است که ترس از مشقت دارد و آیه 28 سوره نساء که خداوند میخواهد بارتان را سبک کند من را به این فکر می اندازد که به شاید این تخفیف همان پس دادن خرج این زنان به شوهران سابق باشد، یعنی شاید بعدا خرج را بدهید...
بنظر من محدود کردن نکاح این زنان فقط به کسانیکه در مشقت بسر می برند از سو استفاده از این زنان و ازدواج های ناخواسته جلوگیری می نمود تا وقتی که بتوانند خودشان خرج خویش را داده و مستقل شوند و در زمره محصنات قرار گیرد و بخوبی تصمیم گیری کنند( توجه کنید به نور 33 که خداوند می گوید اگر اراده به تحصن دارند زیرا ملک یمین تحت سرپرستی دیگران است) شما زنی را تصور کنید که تمام خانواده و قبیله خود را رها کرده و در خانه غریبه ای زندگی می کند چنین شخصی به هرچیزی و هرکسی راضی خواهد شد زیرا تحت فشار است و همچنین محدود کردن این ازدواج ها از اتفاقات ناخواسته از جانب زن جلوگیری می کرد( پیدا شدن سر و کله شوهر سابق و یا خانواده ی زن) تا وقتی که گذر زمان همه چیز را شفاف می نمود.
|
|
سپاس فراوان از توضیحات ارزشمند شما
|
|
ملک یمین به چه معناست ؟ اکثر علما معتقدند ملکت ایمان یعنی اسیر جنگی بخاطر دلالت کلمه افاء و فیء که میگویند اشاره به غنایم و اسیر دارد در آیه ۵۰ احزاب و ۷ حشر. و مخالفان میگویند فیء اشاره به غنایم بدون درگیری دارد و وقتی جنگ صورت نگیرد ، قطعن اسیری هم وجود نخواهد داشت ... چند نکته : ۱.ملکت ایمانکم : یعنی مالک شده است پیمان هایتان . ۲_ملک یمین به معنای اسیرجنگی یا کنیز یا برده حاصل از خرید یا هدیه یا اسیر جنگی نبوده ، بلکه به معنای کسی است که با او پیمان علنی بسته شده است برای رابطه عاطفی یا جنسی از طرف مرد یا زن ، ۳.یعنی شبیه رابطه ازدواج است ، به بیان دیگر دوست پسر و دوست دختر شدن علنی ، یعنی رابطه جنسی که نه مصداق ازدواج باشد و نه زنا یا دوستی پنهانی ،... ۴_ و هر فردی نمیتواند همزمان هم زوج داشته باشد و هم ملک یمین ، چون خدا گفته یا زوج یا ملک یمین ، نگفته زوج و ملک یمین .... فقط در مورد پیامبرص گفته زوج و ملک یمین در آیه ۵۰ احزاب که یک استثناست ... نویسنده، سخنران : عبدالله قمی ، از کارشناسان شبکه ماهواره ای کلمه ،
زمان فیلم : ۱:۳۷ دقیقه 👇👇👇 https://youtu.be/hwPMUMSi2Ys?si=04xl_JjlAwcojAEs
|
|
اينها كه زير دست شما هستند اينها را ميگويند مِلك يمين خب خانه هم ملك آدم است فرش هم ملك آدم است خداي سبحان كه از خانه و فرش به ملك يمين تعبير نميكند ميفرمايد اينكه به عنوان بنده است در دست شماست، در دست شماست يعني امانت است دست شماست شما در هيچ جاي قرآن ديديد كه خداي سبحان بفرمايد خانهاي كه ساختيد فرشي كه تهيه كرديد زميني كه خريديد مِلك يمين است خب همه چيز به دست ماست فرمود اينكه كارگر منزل شماست مِلك يمين است در دست شماست مواظب باشيد اين ﴿مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ﴾ است و خود حضرت قبل از اينكه بساط بردهداري را برچيند با فرهنگ بردهداري را برچيد همه ميگفتند عَبيد و اِماء، عَبيد و اِماء وجود مبارك حضرت قبل از نبوّت اصلاً اين واژهها را به كار نميبرد ميفرمود فَتا و فتاة. اين كنيزها را ميفرمود فتاة، غلامها را ميفرمود فتا. پيامبر هم از راه فرهنگ جلو آمد هم قرآني با مردم زندگي كرد فرمود اين در دست شماست ﴿مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ﴾ و اين خب همه ي اموال در مِلك يمين ماست در دست ماست اما از آنها قرآن كريم به ملك يمين ياد نميكند
در جريان مِلك يمين كه اسلام بساطش بر آزادي بود مستحضريد بيش از پنجاه كتاب به نام مبارك كتاب فقه مطرح است هيچ كدام از آنها كتاب الرِق نيست ما در اسلام كتاب العِتق داريم نه كتاب الرّق اين عِتق براي آن است كه دستور آزادي ميدهند اما الآن هم اگر جنگي بشود كفار حمله بكنند و مسلمانها پيروز بشوند وليّ مسلمين ميتواند برده بگيرد, اما اين برده گرفتن در اسلام در حقيقت مثل آن است كه انسان اين حيوانات را بگيرد در باغ وحش تربيت كند بعد رها كند الآن اينها واقعاً حيواناند يعني اينها كه نه اصول انساني دارند نه اصول اسلامي دارند الآن شما ببينيد شصت سال است زن و بچه مردم را در اردوگاههاي فلسطين آواره كردند خب اگر اينها گيرِ حكومت اسلامي بشوند چاره نيست مگر اينكه اينها را برده كنند يك جايي تربيت كنند بعد آزاد كنند نميشود اينها را فرمود يا استرقاق يا مَن و فداء وليّ مسلمين حالا ميداند اينها را ميتواند آزاد كند يا نه, اگر يك كِلاب هِراشي گير كسي آمد اين را بند كند بعد تربيت كند بعد رها كند فرمود: «إمّا مَنّا و إمّا فداءً»:
استرقاق در صورتي است كه اگر اينها را رها بكنيد همين وضع را ميبينيد شما ميبينيد كسي به عنوان خليفه ي مسلمين به عنوان خادم حرمين لشگركشي ميكند از راه دور ميآيد مسجد شيعهها را قرآني كه خودش چاپ ميكند ميسوزاند شما چطور ميخواهيد اين را تربيت كنيد مگر اينكه چند روزي به عنوان برده داشته باشي آدم بكني رها بكني اينچنين نيست كه بردگي نظير خَمرخوري يا نظير زِنا ذاتاً حرام باشد اين با آزاديِ بشر سازگار است اما اينها ﴿أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾
تفسير تسنيم ايت اله جوادي املي
|
|
جمله « وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ» (آنچه به ملک يمين گرفتهايد- در جنگ به دست آوردهايد) جمعاً 15 بار در قرآن تکرار شده است که به شرح مرحوم طالقاني (در تفسير پرتوي از قرآن ذيل آيه 3 سوره نساء) «جمله وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ با فعل ماضي آمده، نه وصف کنوني: مملوککم، و نه فعل استمراري: تملک ايمانكم، و خبر از گذشته را ميرساند که از سنن و باقيمانده جاهليت بوده... با آنکه به بردگي گرفتن اسيران جنگي، روش همه جايي و همگاني بود و گاهي مصلحت، در سراسر جنگهاي پيروزمندانه اسلام آن روز، از مشرکان مغلوب کسي به بردگي گرفته نشد. (در جنگهاي) بدر، فتح مکه، و حنين، در حدود شش هزار زن و کودک اسير شدند. مهاجر و انصار به پيروي از رسول خدا(ص) همه اسيران خود را که جزء غنائمشان بود، آزاد کردند... تا سال دهم هجرت و رسول خدا، در هر جا که توحيد پايه ميگرفت، بردگي و تبعيض از ميان ميرفت... تا پس از گسترش فتوحات و خلافت، که ناخلفهايي به چهره اسلام درآمدند که از درون مشرک و از مرتجعان جاهليت بودند، تبعيضهاي قومي و نژادي و آزادي از مسلمانان و موحدان سلب شد و قصور خلفا و وابستگان آنان از غلامان و کنيزان پر گرديد» (ج 4 ص 70 تا 72).
تفسير بازرگان
|
|
اصل ارسال توسط : Guest به نام پروردگار دوستان گرامی که طالب حقیقت باشند خوب می دانند ...
اگر واقعا به دنبال اصلاح اشتباهات دیگران هستیم نباید این تعابیر بسیار زشت و ناپسند را درباره آن ها به کار ببریم. بلکه هر گفت و گویی نیاز به استدلال و منطق داره. با استفاده از این عبارات زشت نه تنها نمی تونید از عقیده تون در مقابل دیگران دفاع کنید بلکه باعث کینه و نفرت در جامعه می شوید. لطفا این رویه رو تغییر بدهید.
|
|
به نام پروردگار دوستان گرامی که طالب حقیقت باشند خوب می دانند هرگز از قرنها پیش تا کنون کسی از اعراب کنیز را ملکت ایمانکم نمی خواند لیکن این انحراف از حس انحراف جنسی که عموما بشر با آن درگیر است بوجود آمده تا به انحراف سنی و شیعه اجازه تایید زنا و فساد در قالب شرع را بدهد و تایید کنندگان این خطا بنا بر فرموده پروردگار(خود می دانند که چه می کنند) چه از فرقه حقیر عالمان دینی باشند چه از مقلدین (بوزینه های تقلید کننده)که در کلامن پروردگار به زیبایی تعبیر شده با سپاس از توضیح درست شما که قطعا ملکت ایمانکم به معنای صاحبان تعهد می باشد نه کنیز بحث با فاسق دلیل بر نابخردی است لذا همچون آیات روح بخش الهی فقط وظیفه گفتن حق است نه بحث با فاسق و پیرو فسق.
|
|
ما مملکت به معنی آنچه دارا است میباشد و اصلا به معنی کنیز نیست چرا قرآن را بعضی مفسران اشتباه معنی کرده اند و به اشتباه کنیز گفته اند در صورتی که در جایی دیگر از قرآن خداوند فرموده کنیر را به نکاح خود در آورید و نفقه دهید و بدون عقد حق تجاوز به کنیز را نداده ولی با تفسیر اشتباه این عمل مباشرت و رابطه جنسی با کنیز را حلال کرده اند در صورتی که منظور همسر صیغه ای میباشد و در آیه 3سوره نسا خداوند فرموده اگر میخواهی عدالت بر قرار کنی و ستمگر نباشید فقط یک زن اختیار کنید واقعا برای بعضی مفسران متاسفم که برای نفع خودشون قرآن رو عوض میکنن
|