رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1393/12/24 ارسالها: 43 3 تشکر دریافتی در 2 ارسال
|
نزول قرآن در شب قدر
نظریه اول- آغاز نزول قرآن شب قدر بوده است البته نه نزول تمام قرآن، دلیل آن ظاهر آیه «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن ...» می باشد.
بیشتر قرآن پژوهان و عالمان مانند شیخ مفید این نظریه را پذیرفته اند دلایل آنان 1- معاصرین نزول آیه از واژه قرآن، قرآن کامل را نمی فهمیده اند 2-مواردی در قرآن وجود دارد که نمی توان پذیرفت قرآن در یک شب و به طور کامل نازل شده باشد مانند آیاتی که مورد غزوات آمده است. آیه مربوط به غزوه بدر «ولقد نصرکم الله ببدر و انتم اذله ...» به تحقیق خدا شما را در بدر یاری نمود در حالی که ناتوان بودید ... این گروه آیات که در قرآن فراوان است و اگر نزول قرآن در اولین شب قدر بوده باشد بایستی به صورت مضارع می آمد نه ماضی. 3- در قرآن آیات ناسخ و منسوخ وجود دارد و مقتضای ناسخ بودن، تاخیر زمانی آیات ناسخ از منسوخ است پس عاقلانه نیست که قرآن یک باره و کامل نازل شده باشد.
نظریه دوم- برخی بر این باورند که در شب قدر هر سال، مجموعه آیاتی که قرار بود در آن سال نازل شود، یک باره بر پیامبر نازل می شد و منظور قرآن از شهر رمضان و لیله القدر یک ماه رمضان و یک شب قدر نیست بلکه همه ماه های رمضان و همه شب های قدر را شامل می شود.( تفسیر کبیر رازی،ج5، ص85- تفسیر طبرسی، ج2، ص276- الاتقان سیوطی، ج1، ص40)
نظریه سوم – گروهی بر این عقیده اند که قرآن دو نزول داشته است، نزول دفعی ( یک باره) و نزولی تدریجی با این توضیح که در شب قدر سال بعثت پیامبر همه قرآن یک باره بر پیامبر نازل شده است، سپس در دوران نبوت، به تدریج دوباره نازل شده است.
دلایل آنان عبارت است از 1- طیق روایاتی از اهل سنت قرآن یک باره از عرش بر آسمان اول و در محلی به نام «بیت العزه» نازل شده است ولی در روایات شیعه جنین آمده که از عرش بر آسمان چهارم و در مکانی به نام «بیت المعمور» و بقیه دوران نبوت نزول تدریجی قرآن بوده است.
در زمینه نزول یک باره قرآن تفسیرهای گوناگون صورت گرفته است. الف- شیخ صدوق، نزول یک باره قرآن بر پیامبر آگاهی از محتوای کلی قرآن بوده است . ایشان می نویسد: قرآن با عبارات و الفاظ در شب قدر بر پیامبر نازل نشده است بلکه علم به آن و آگاهی اجمالی برمحتوای قرآن نازل شد.
ب- ابوعبدالله زنجانی بر این نظر است که روح قرآن که شامل اهداف عالی آن است و کلی می باشد، در شب قدر بر قلب پیامبر نازل شد و در طول سال های نبوت بر زبان ایشان جاری شد.
ج- علامه طباطبائی می نویسد: قرآن دارای وجود حقیقتی است که در پشت پرده وجود ظاهری آن پنهان شده است . وجود باطنی قرآن یک حقیقت واحدی است که دارای آیه، سوره و جزء نیست و دارای وحدتی حقیقی و محکم می باشد. به عبارت دیگر قرآن دارای دو وجود است وجودی ظاهری در قالب الفاظ و عبارات و وجودی باطنی و اصلی و در شب قدر وجود باطنی یر قلب پیامبر نلزل شدو سپس در طول دوران نبوت وجود ظاهری به تدریج نازل شده است
مرحوم علامه توضيح بيشترى در مورد حقيقت و اصل قرآن و ظاهر آن نداده اند نظر علامه اگر چه عميق و لطيف و زيباست ولى دليلى از قرآن بر آن نمى توان يافت و نوعى تاويل است كه براى برخى با رويكرد عرفانى و فلسفى قابل قبول است
ولى نظريه اول شيخ مفيد با ظاهر قرآن سازگار است و براى كسى كه مى خواهد احتياط كند موجه تر است
کلمات کلیدی:نزول تنزیل تدریجی قدر بعثت ویرایش بوسیله کاربر 1395/11/26 05:03:43 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
حمید فغفور مغربی |
2 کاربر از maghrebi برای ارسال مفیدش تشکر کرده اند.
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
مرحوم آیت اله صادقی تهرانی نیز نزول قرآن به دو شکل دفعی و تدریجی را تایید کرده است.استناد ایشان برخی آیات از جمله زیر است:
کتاب احکمت آیاته ثم فصلت که در اینجا منظور از احکام و تحکیم اولیه،نزول کلی اولیه و در واقع عصاره قران بوده و تشریح و تفصیل بعدی آن،همین آیات تدریجی بوده است.
و قرانا فرقناه لتقراه علی مکث و رتلنه ترتیلا
مرحوم مهندس بازرگان هم در تحقیقی که پیرامون ترتیب نزول آیات و سوره ها انجام داد و به دوکتاب سیرتحول لفظی و معنوی قران منجرشد، باین نتیجه رسیده که تمام اصول و کلیات احکام و عقاید ،بصورت خلاصه در طول سالهای اول بعثت ،بر پیامبر نازل شده و در طی سالهای بعد تا آخر عمر پیامبر،تشریح و تفصیل آنها بیان شده است. |
سیدکاظم فرهنگ |
2 کاربر از farhang برای ارسال مفیدش تشکر کرده اند.
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
منظور از نزول دفعي چيست؟ايا همه قران،يكبار باهم و يكبار ،تدريجي نازل شده است؟
در زمينه نزول دفعى و تدريجى قرآن، بزرگان توجيهاتى دارند كه بيشتر جنبه تأويل احاديث را دارد:
1-مقصود از نزول دفعى قرآن بر پيغمبر اكرم (ص) در شب قدر، آگاهى دادن ايشان به محتواى كلى قرآن است. اين تأويل در كلام شيخ صدوق آمده است.
طبق روايات اهل سنت قرآن يكجا از عرش بر آسمان اول (پايينترين آسمانها) نازل گرديد، آنگاه در جايگاهى به نام «بيت العزّة» به وديعت نهاده شد،
ولى در روايات شيعه آمده است كه قرآن از عرش بر آسمان چهارم فرود آمد و در «بيت معمور» نهاده شد.
2-فيض كاشانى بيت معمور را قلب پيغمبر دانسته است؛ زيرا قلب آن بزرگوار خانه معمور خداست كه در آسمان (رتبه) چهارم جهان ماده قرار دارد. پيامبر، مراتب جماد و نبات و حيوان را پشت سر گذارد و به اوج مرتبه چهارم يعنى جهان انسانيت نايل گشت.
3. ابو عبد الله زنجانى مىگويد: روح قرآن كه اهداف عالى قرآن است و جنبههاى كلى دارد، در آن شب بر قلب پاك پيغمبر اكرم تجلى يافت «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى قَلْبِكَ»؛ سپس در طول سالها بر زبان مباركش ظاهر شد «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِيلًا».
4-علّامه طباطبايى همين تأويل را با بيانى لطيفتر مطرح كرده و فرموده است: اساسا قرآن داراى وجود و حقيقتى ديگر است كه در پس پرده وجود ظاهرى خود پنهان و از ديد و درك معمولى به دور است. قرآن در وجود باطنى خود از هرگونه تجزيه و تفصيل عارى است، نه جزء دارد و نه فصل و نه آيه و نه سوره. بلكه يك وحدت حقيقى به هم پيوسته و مستحكمى است كه در جايگاه بلند خود استوار و از دسترس همگان به دور است.
پس قرآن داراى دو وجود است: ظاهرى در قالب الفاظ و عبارات و باطنى در جايگاه اصلى خود؛
لذا قرآن در شب قدر با وجود باطنى و اصلى خود كه داراى حقيقت واحدى است يكجا بر قلب پيغمبر اكرم (ص) فرود آمد
سپس تدريجا با وجود تفصيلى و ظاهرى خود در فاصلههاى زمانى و در مناسبتهاى مختلف و پيشامدهاى گوناگون در مدت نبوت نازل گرديد.
5-نظر آیه الله معرفت: آیات مورد بحث راجع به شروع نزول وحی است بنابراین نزول دفعی نداریم و کلا نزول تدریجی بوده است زیرا قران از قرانی صحبت میکند که در دسترس مردم است نه آنچه که در لوح محفوظ است زیرا میخواهد شان شب قدر را بالا ببرد در ضمن چه سودی دارد که مثلا قران از عرش در شب قدر بر آسمان چهارم نازل شود؟
برگرفته از كتاب تاريخ قران ايت اله معرفت
|
1 کاربر از Azam.pormaye برای ارسال مفیدش تشکر کرده است.
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
چگونه نزول قرآن در شب قدر انجام گرفته است در حالى كه قرآن در مدت بيست سال، نجوما يعنى قطعه قطعه و در مناسبتهاى مختلف و پيشامدهاى گوناگون، نازل شده است؟
در اين مساله،نظرات متفاوتي وجود دارد كه ميتوان آنها را پنج گروه تقسيم كرد: "1. نظر اول. آغاز نزول قرآن در شب قدر بوده است(نه نزول كل آن)، چنانكه از ظاهر آيه «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ ...» به دست مىآيد. بيشتر محققين اين رأى را برگزيدهاند.
2. نظر دوم. گروهى معتقدند كه در شب قدر هر سال، آن اندازه از قرآن كه نياز سال بود يكجا بر پيغمبر (ص) نازل مىشد، سپس همان آيات تدريجا در ضمن سال، بر حسب مناسبتها و پيشامدها نازل مىگرديده است. اين نظر را به ابن جريح، عبد الملك بن عبد العزيز بن جريح (متوفاى 150)، نسبت دادهاند.
3. نظر سوم. مقصود از «أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» انزل فى شأنه يا فى فضله القرآن است.
4. نظر چهارم. بيشتر آيات قرآن در ماه مبارك رمضان نازل شده است كه برخى علما مانند سيد قطب آن را به صورت احتمال آوردهاند؛ ولى هيچ نشانهاى براى اثبات اين نظر، در دست نيست.
5. نظر پنجم. گروهى معتقدند كه قرآن دو نزول داشته است: دفعى و تدريجى. اين نظر شايد مشهورترين نظر نزد اهل حديث باشد و منشأ آن رواياتى است كه اين تفصيل در آنها آمده است. جلال الدين سيوطى مىگويد: صحيحترين و مشهورترين اقوال همين قول است."
از كتاب تاريخ قرآن،ايت اله معرفت
|
1 کاربر از Azam.pormaye برای ارسال مفیدش تشکر کرده است.
|
|
|
رتبه: Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/07/06 ارسالها: 27
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام وتشکر وقبولی طاعاتتان در ماه نور ورحمت رمضان
ازطرح مبحث نزول دفعی وتدریجی قران تشکر می کنم
ولی با اجازه شما این نکته را اضافه می کنم که نظر اول -نزول بخشی از قران در ماه رمضان ـ نمی تواند دقیق باشد زیرا دراین صورت اختصاصی به ماه رمضان ندارد ودرهر ماه دیگری بخشی از قران نازل شده
ضمن این که درسوره دخان میفرماید ما قران رادر یک شب نازل کرده ایم که ظاهر عبارت به همه قران برمی گردد به پیامبر اکرم هم خطاب میشود که در قران عجله نکن تا وحیش بر تو حکم وقضی شود (طه .114)
ظاهر این ایه وایات دیگر می رساند که پیامبر اکرم همه قران را می دانسته |
سیدمحسن میرباقری |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
اقای دکتر میرباقری سلام طاعات وعبادات شما هم قبول ممنون که توجه کردین و وقت گذاشتین
توضیحا عرض کنم که نظر اول،معتقداست آغاز نزول قران در شب قدر بوده.نه صرفا بخشی از آن |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/07/06 ارسالها: 27
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
بنام رب محبوب
اغاز نزول قران مگر در 27 رجب ٰ زمان بعثت پیامبر اكرم نبوده است؟ |
سیدمحسن میرباقری |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
ا تفاقا برای خودم هم سوال بود که معتقدین به نطریه اول،باین سوال شما چه پاسخی میدهند
اقای معرفت در کتاب خود چنین گفته است:
"حكمت تدريجى بودن نزول قرآن، اين است كه پيغمبر اكرم (ص) و مسلمانان احساس كنند همواره مورد عنايت خاص پروردگار قرار دارند. آغاز وحى رسالى (بعثت) در 27 ماه رجب، 13 سال پيش از هجرت (609 ميلادى) بود. ولى نزول قرآن به عنوان كتاب آسمانى، سه سال تأخير داشت. اين سه سال را به نام «فترت» مىخوانند. مدت نزول تدريجى قرآن بيست سال است؛ سه سال بعد از بعثت آغاز و تا آخرين سال حيات پيغمبر (ص) ادامه داشت
نظر اقاي معرفت در كتاب تاريخ قران
البته دو نکته هم قابل توجه است
1-وقوع بعثت در 27 رجب ،نظر شیعیان است. قولها و تاریخهای دیگر هم از جمله ماه رمضان ذکر شده است که در این صورت، این مشکل برطرف میشود.
در کتاب تاریخ پیامبر اسلام تالیف دکتر ابراهیم آیتی و دکتر ابوالقاسم گرجی آمده است: " قول مشهور شیعیان در ماه رجب و قول مشهور فرق دیگر در ماه رمضان است. البته ماه ربیع الاول هم را مسعودی ذکر کرده است. از قول علامه مجلسی هم نقل شده که عامه در تاریخ بعثت رسول خدا بر 5 قول اختلاف دارند: 17 یا 18 یا 24 رمضان،12 ربیع الاول،و 27 رجب، اما امامیه بر قول اخیر اتقاق کرده اند"
2-اصل وجود دوران فترت وحی و مدت ان هم محل اختلاف است. در همان کتاب فوق، از امتاع الاسماع نقل شده که مدت فترت را از سه روز تا 2.5 سال!!! نوشته اند.
ویرایش بوسیله کاربر 1399/01/25 12:04:18 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/07/06 ارسالها: 27
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
سلام علیکم ورحمه الله
ان چه مشهور است این است که در اولین مرحله واغاز بعثت ایات اول سوره علق بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد اقرا باسم ربک الذی خلق
اگر فترتی هم بوده،بعد از این مرحله بوده است یاعلی
|
سیدمحسن میرباقری |
|
|
|
رتبه: Newbie
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1395/09/14 ارسالها: 2 مکان: tehran تشکرها: 3 بار
|
اصل ارسال توسط : farhang اتفاقا برای خودم هم سوال بود که معتقدین به نطریه اول،باین سوال شما چه پاسخی میدهند
سلام علیکم طبق قرآن مجید نزول آیات از شب قدر بوده و شب قدر هم در ماه مبارک رمضان است. اگر مبنای بعثت رسول مکرّم (ص) دریافت اولین فرازهای وحی باشد، منطقا رویداد مبعث هم در ماه مبارک رمضان روی داده و قول مشهور (27 رجب) تایید قرآنی ندارد.
|
|
|
|
رتبه: Newbie
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1396/03/24 ارسالها: 6
|
آقای صالحی نجف آبادی مقاله جامعی در مورد رد نظریه نزول دفعی قرآن دارند که بخشهایی از آن را در این
ارسال می کنم.
در بیان دیدگاه نزول تدریجی، ابتدا، ذکر یک مثال خالی از فایده نیست. اگر شخصی که مشغول حفر قناتی
است، هنگامی که آب قنات بیرون می آید، بگوید: آب قنات روز جمعه بیرون آمد، آیا معنای این سخن او
این است که همه آب قنات روز جمعه بیرون آمد؟ یا اینکه در عرف زبان و محاورات عقلاً و عموم مردم می
گویند: یعنی شروع خروج آب، روز جمعه بوده است. بنابراین وقتی خداوند می فرماید: «ما قرآن را در شب
قدر نازل کردیم.» یعنی شروع نزول قرآن در شب قدر بوده است. دلایل دیدگاه نزول تدریجی 1. تصریح
قرآن: آیه شریفه «وقالَ الَّذینَ کفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً...» (فرقان / 32)؛ خداوند در
پاسخ سؤال کافران که پرسیدند: چرا قرآن بر رسول خدا به طور یکجا نازل نشد، در مقام انکار برنیامد
و نفرمود: چنین نیست و قرآن به طور یکجا نیز بر رسول خدا نازل شده است؛ بلکه در مقام اثبات برآمد
و فرمود: همان طور است که می گویید؛ قرآن به طور دفعی نازل نشده است. 2. مضامین قرآن: از ظاهر
برخی از آیات (آیه سؤال از اصحاب کهف: 23 و 24؛ آیه تغییر قبله: بقره / 144؛ و آیه ظهار:
مجادله / 2) چنین حاصل می شود که پیامبر حکم برخی از امور و پاسخ بعضی از سؤالات را نمی دانستند؛ لذا
منتظر نزول آیاتی درباره آن ها می شدند. بدیهی است که اگر قبلاً کل قرآن بر آن حضرت نازل شده بود،
چنین انتظاری معنا نداشت.
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
علم اجمالی در انزال دفعی
بر اساس آموزه های قرآنی، برای قرآن دو نوع نزول است: انزال دفعی و تنزیل تدریجی. اگر بخواهیم انزال دفعی را تفسیر کنیم باید بگوییم که قرآن در مقام عنداللهی و علی حکیم، نه عربی و نه فارسی و نه عربی است، بلکه اصولا معنا است نه لفظ. در این مقام قرآن همانند ملکه اجتهاد است. وقتی قرآن در مقام انزال دفعی از عندالله تا عندالرسول آویخته شد، همه حقیقت قرآن یک جا در اختیار پیامبر(ص) به شکل اجمالی قرار گرفت. البته این اجمال به معنای ابهام نیست، بلکه به معنای این است که تفصیل نیافته است و همانند یک زیپ کردن یک فایل رایانه ای است که نشر نشده بلکه به صورت لف و طی در اختیار پیامبر(ص) است.
اگر بخواهیم تنزیل تدریجی را تفسیر کنیم باید بگوییم که آن ملکه اجتهاد در قالب یک کتاب چهل جلدی چون جواهر کلام خودش را نشان می دهد؛ اما از آن جایی که گیرنده عرب زبان است، این ملکه اجتهاد در قالب کتاب خودش را عربی نشان می دهد . از این روست که خداوند می فرماید که همان کتابی که در نزد خداوند علی حکیم ، عربی و عبری و فارسی نیست، در مقام نزول ، عربی می شود. این تنزیل تدریجی باید شرایط زمان و مکان را مراعات کند.
البته باید توجه داشت که دو نوع علم اجمالی داریم :1. علم اجمالی اصولی که یک طرف را علم داریم که مثلا قطره خونی افتاده است؛ اما دو ظرف داریم که نمی دانیم که در کدام یک از دو ظرف افتاده است. پس یک علم تفصیلی با دو جهل داریم که این را علم اجمالی اصولی می گوییم؛ 2. علم اجمالی فلسفی و عقلی که مثال ملکه اجتهاد نسبت به وقتی که صاحب آن کتابی اجتهادی می نویسد.
ایت الله خلیل منصوری
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه برای بازیابی آماده است: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
نظر علامه طباطبایی راجع به نزول دفعی و تدریجی قران: امکان ندارد که قران با همه جزییاتش دو بار نازل شده باشد
قرآن كريم دو نوبت نازل شده ، بار اول تمامى آن در يك نوبت ، و اين در ماه رمضان و در شب قدر كه يكى از شبهاى رمضان است . و بار دوم ، به تدريج و قسمت قسمت در طول بيست و سه سال نبوت و دعوت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ). و ليكن مطلبى كه سزاوار نيست در آن ترديد شود اين است كه قرآن كريم كه مركب از سوره ها و آياتى است ، با اختلافى كه بر حسب موارد شخصى و جزئى نزولش در سياق آن هست ، با اين احتمال كه يك دفعه نازل شده باشد سازگار نيست ، براى اينكه آياتى كه در باره وقايع شخصى و حوادث جزئى نازل شده ، ارتباط كامل با زمان و مكان و اشخاص و احوال خاصه اى دارد كه در باره آن اشخاص و آن احوال و در آن زمان و مكان نازل شده ، و معلوم است كه چنين آياتى صادق و درست درنمى آيد، مگر آنكه زمان و مكانش برسد، و واقعه اى كه در باره اش نازل شده رخ بدهد، به طورى كه اگر از آن زمانها و مكانها و وقايع خاصه صرف نظر شود، و فرض شود كه قرآن يك باره نازل شده ، آن وقت قهرا موارد آن آيات حذف مى شود، و ديگر بر آنها تطبيق نمى كند، پس ممكن نيست احتمال بدهيم كه قرآن كريم به همين هيئت كه هست دو بار نازل شده يك بار دفعه و يكجا، و بار ديگر به تدريج .
پس اگر بخواهيم بگوييم دو بار نازل شده ، لازم مى شود كه قائل به فرق بين اين دو دفعه به اجمال و تفصيل بشويم ، همان اجمال و تفصيلى كه آيه شريفه ((كتاب احكمت اياته ثم فصلت من لدن حكيم خبير(( و آيه ((انا جعلناه قرانا عربيا لعلكم تعقلون و انه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم (( بدان اشاره مى كند
مراد از جدا شدن هر امر حكيم در شب قدر (فيها يفرق كل امر حكيم )
بنابراين ، امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله اند، يكى اجمال و ابهام ، و ديگر مرحله تفصيل . ((شب قدر(( هم بطورى كه از آيه ((فيها يفرق كل امر حكيم (( برمى آيد، شبى است كه امور از مرحله احكام و ابهام به مرحله فرق و تفصيل بيرون مى آيند. و از جمله امور يكى هم قرآن كريم است ، كه در شب قدر از مرحله احكام درآمده ، و نازل مى شود، (يعنى در خور فهم بشر مى گردد).
و چه بسا كه خداى سبحان پيامبر خود را به جزئيات حوادثى كه به زودى در زمان دعوت او در هنگام نزول هر آيه و يا آيات و يا سوره رخ مى دهد خبر داده ، و نيز آگاه كرده كه در باره هر حادثه آيه يا آياتى نازل مى شود، و از همين جهت هر پيشامدى مى كرده ، منتظر بوده آيه و يا آياتى در باره آن نازل شود، پس در حقيقت قرآن يك بار دفعه و يكپارچه بر او نازل شده ، و يكبار هم تدريجا و متفرق .
از تفسیر المیزان سوره دخان
|
1 کاربر از ali برای ارسال مفیدش تشکر کرده است.
|
|
|
رتبه: Administration
گروه ها: Administrators, Moderator, member تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 421
9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
نظر علامه طباطبايي بر اينكه قران دو نزول دارد :مجمل و تفصيلي
در تفسيرالميزان ذيل سوره بقره چنين امده است:
"در آياتي که ميگويد قرآن در ماه رمضان و يا در شبي از شبهاي آن نازل شد تعبير به انزال آمده ، که دلالت بر نازل کردن يکپارچه قرآن دارد ، و در هيچ يک از آنها تعبير به تنزيل نيامده ، مثلا يکجا فرموده : شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن جاي ديگر فرموده : حم و الکتاب المبين انا انزلناه في ليلة مبارکة ، و در جاي ديگر فرموده : انا انزلناه في ليلة القدر .
و اين تعبير و نازل شدن يکپارچه به دو اعتبار ميتواند باشد ، يکي به اعتبار اينکه مجموع و روي هم رفته قرآن و يا بعضي از آن يکپارچه و يک دفعه نازل شده هر چند که تک تک آياتش به تدريج نازل شده باشد دوم به اعتبار اينکه کتاب ماوراي آنچه ما با فهم عادي خود از آن ميفهميم ، که معلوم است فهم عادي ما مستلزم آن است که آياتش را جدا جدا تدبر کنيم ، و خود هم جدا جدا و به تدريج نازل شود ، حقيقت ديگري دارد که به لحاظ آن حقيقت امري واحد و غير تدريجي است ، و نزولش به انزال - يک دفعه - است ، نه تنزيل ) نزول بتدريج ( .
و همين اعتبار دومي از آيات کريمه قرآن استفاده ميشود مانند آيه : کتاب احکمت آياته ثم فصلت من لدن حکيم خبير چون کلمه احکمت از احکام است و احکام در مقابل تفصيل است ، و تفصيل عبارت است از اينکه کتاب را فصل فصل و قطعه قطعه کنند ، در نتيجه احکام به معناي آن است که به نحوي باشد که جزء جزء نداشته و اجزايش از يکديگر متمايز نباشد ، چون همه اش به يک معنا بر ميگردد ، که آن معنا جزء و فصل ندارد و آيه شريفه صريح است در اينکه اين تفصيل که ما امروز در قرآن مشاهده ميکنيم تفصيلي است که بعدها به قرآن داده شده ، و گرنه در آغاز محکم و بدون جزء و فصل بوده .
از اين آيه روشنتر ، آيه و لقد جئناهم بکتاب فصلناه علي علم هدي و رحمة لقوم يؤمنون . هل ينظرون الا تاويله يوم ياتي تاويله يقول الذين نسوه من قبل قد جاءت رسل ربنا بالحق . و آيه و ما کان هذا القرآن ان يفتري من دون الله ، و لکن تصديق الذي بين يديه و تفصيل الکتاب لا ريب فيه من رب العالمين تا آنجا که ميفرمايد : بل کذبوا بما لم يحيطوا بعلمه و لما ياتهم تاويله چه
از اين آيات و مخصوصا آيه شريفه سوره يونس به خوبي استفاده ميشود که مساله تفصيل و جداسازي امري است که بعدها بر کتاب خدا عارض شده است و قبلا به اين صورت نبوده .
پس کتاب به خودي خود چيزي است ، و تفصيلي که عارض بر آن شده چيزي ديگر ، و کفاري که کتاب را تکذيب کردند تکذيبشان مربوط به تفصيل کتاب است ، و ناشي از اين است که فراموش کردند اين تفصيل به چه چيز برگشت ميکند و به زودي در قيامت ميفهمند و جز فهميدن چارهاي ندارند ، آن وقت پشيمان ميشوند در حالي که پشيماني سودي برايشان نداشته ، و راه گريزي هم ندارند ، و اين آيه اشعاري هم به اين معنا دارد که کتاب اصلي تاويل کتاب خواندني يعني قرآن است .
از آيه مورد بحث روشنتر اين آيه شريفه است : حم و الکتاب المبين ، انا جعلناه قرآنا عربيا لعلکم تعقلون و انه في ام الکتاب لدينا لعلي حکيم چون اين آيه ظهور در اين معنا دارد که قرآن قبلا در کتاب مبيني بوده که خواندني و عربي نبوده ، و بعدها خواندني و عربي شده ، و لباس الفاظ آنهم به واژه عربيت پوشيده ، تا مردم آن را بفهمند و گرنه همين کتاب قبلا در ام الکتاب ، که نزد خدا مقامي بلند داشته است ، بوده مقامي که دست خرد بدان نميرسد ، کتابي که حکيم است ، يعني مانند کتاب قرآن آيه آيه و سوره سوره نيست .
و آيات شريفه فلا اقسم بمواقع النجوم ، و انه لقسم لو تعلمون عظيم ، انه لقرآن کريم ، في کتاب مکنون ، لا يمسه الا المطهرون ، تنزيل من رب العالمين نيز در سياق آيه سوره زخرف است ، چون از ظاهر آن به خوبي بر ميآيد ، قرآن کريم در کتاب مکنون و پنهان از ديد بشر قرار داشته ، در کتابي که جز پاکان کسي با آن تماس ندارد ، و از آن کتاب که نزد رب العالمين است نازل شده است ، و اما قبل از نازل شدن موقعيتي در کتاب مکنون داشته ، مکنون از اغيار همان که در آيه سوره زخرف ام الکتابش خوانده ، و در سوره بروج لوح محفوظش ناميده و فرموده : بل هو قرآن مجيد في لوح محفوظ بلکه اين لوح از اين جهت محفوظ است که دگرگونگي در آن راه ندارد ، و معلوم است قرآني که بايد به تدريج نازل شود ) چون به عالمي نازل ميشود که زمان و تدرج بر همه آن حاکم است ( هرگز از ناسخ و منسوخ و از تدريج خالي نيست و اين تدرج خود نوعي تبدل است ، پس کتاب مبين که اصل قرآن است و خ الي از تفصيل و تدرج است ، امري است غير اين قرآن نازل شده ، و قرآن به منزله لباسي است براي آن امر .
و همين معنا يعني اينکه قرآن ، نازل شده و بشري شده کتاب مبين ) که ما آن را حقيقت کتاب ميناميم ( باشد ، و به منزله لباسي باشد براي اندام صاحب لباس ، و مثال باشد براي حقيقت و نيز به منزله مثل باشد براي غرض صاحب کلام ، خود مصحح آن است که احيانا آن حقيقت را هم قرآن بناميم همچنانکه در آيه شريفه : بل هو قرآن مجيد في لوح محفوظ و آياتي ديگر اين تعبير آمده ، و همين نکته باعث ميشود که آيه : شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن ، و آيه انا انزلناه في ليلة القدر ، و آيه انا انزلناه في ليلة مبارکة را که دلالت دارند بر اينکه قرآن يک دفعه نازل شده حمل کنيم بر نازل شدن حقيقت قرآن ، يعني کتاب مبين ، بر قلب رسولخدا (صلياللهعليهوآلهوسلّم) در يک شب ، همچنانکه همين قرآن بعد از آنکه بشري و خواندني و مفصل شد ، تدريجا در مدت بيست و سه سال دعوت نبويه نازل شده است . اين نزول تدريجي از آيات زير استفاده ميشود : و لا تعجل بالقرآن من قبل ان يقضي اليک وحيه و آيات : لا تحرک به لسانک لتعجل به ، ان علينا جمعه و قرآنه ، فاذا قراناه فاتبع قرآنه ثم ان علينا بيانه چون از اين آيات بر ميآيد که رسولخدا (صلياللهعليهوآلهوسلّم) ميدانسته چه آيهاي بر او نازل ميشود ، و به همين جهت قبل از آنکه وحي آيهاي تمام شود او از پيش ، آيه را ميخوانده ، و خداي تعالي از اين کار نهيش فرمود ، که ان شاء الله توضيحش در جاي مناسب خواهد آمد .
همچنين از نظر سياق آياتي كه در آن سخنى چون : ((حتى تنزل علينا كتابا نقروه (( وجود داشت كه پيشنهاد كرده بودند قرآن يكباره نازل شود استفاده مى شود كه منظور از تفريق قرآن اين است كه آن را بر حسب تدريجى بودن تحقق اسباب نزول سوره سوره وآيه آيه نازل كرديم وپيشنهاد نزول دفعى در قرآن كريم مكرر حكايت شده است مانند آيه : ((وقال الّذين كفروا لولانزل عليه القرآن جملة واحدة (( ونيز آيه : ((يسئلك اهل الكتاب ان تنزل عليهم كتابا من السماء((
و سخن کوتاه آنکه : اگر کسي در آيات قرآني تدبر و دقت کند هيچ چارهاي جز اين ندارد که اعتراف کند به اينکه آيات قرآني دلالت دارد بر اينکه اين قرآني که تدريجا بر رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلّم) نازل شده متکي بر حقيقتي است متعالي و بس بلند که عقول عامه بشر قاصر از درک آن ، و دست افکار ملوث به لوث هوسها و قذارتهاي مادهشان از رسيدن به آن حقيقت کوتاه است ، و اينکه نخست اين حقيقت بر رسولخدا (صلي الله عليه وآله وسلّم) نازل شده بود و به وي تعليم داده بود که منظورش از کتاب ) که بعدا تدريجا نازل ميشود ( چيست . ترجمة الميزان ج : 2 - ص : 23 ویرایش بوسیله کاربر 1398/07/15 08:14:42 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه برای بازیابی آماده است: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
جهت مطالعه مطالب بیشتری راجع به شب قدر و دلایل مختلف نامگذاری این شب به لینک زیر مراجعه نمایید
شب قدر چه شبی است؟ نزول یکباره قران یا تقدیر هر ساله؟
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه برای بازیابی آماده است: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ابعاد و نزول های مختلف قران از دیدگاه آیت الله صادقی تهرانی
قرآن در كل ابعادش وحيانى است:
1ـ نزول نخستين اش كه به چهره اى فشرده و بدون الفاظ گوناگون يك شبه بر قلب رسول الله(صلى الله عليه وآله) نازل شده كه "انا انزلناه فى ليلة القدر" (قدر:1) و "انا انزلناه فى ليلة مباركة" (دخان:3)، نخستين شب قدر حدود پنجاه شب پس از بعثت آن حضرت در ماه مبارك رمضان بود، اين نزول دفعى و در اختصاص صاحب وحى قرآن پيامبر عظيم الشأن اسلام است. 2ـ نزول حروف مقطعه قرآن كه رمزهايى است ويژه بين خدا و پيامبر و شناخت رمزها و معانى آنها ويژه صاحب وحى است، مگر آنچه از خود قرآن فهميده شود و يا از صاحب وحى به گونه اى قاطع توضيحى درباره آنها به ما برسد.
3ـ نزول تدريجى قرآن مفصل كه بر حسب احتياجات مختلف، آياتى نازل مى شده، اين تعداد آيات، براى پاسخ احتياجات طول زمان تكليف كافى است، والاّ پيامد نقصان وحى را در بر دارد. "كتابٌ احكمت آياته ثم فصلت من لدن حكيم خبير" (هود/1)، "انا انزلنا اليك الكتاب بالحق لتحكم بين الناس بما اراك الله" (نساء:105) كه «ال» در حق و ناس شامل بيان تمامى حقايق براى كل ناس تا آخر زمان تكليف است.
4ـ جمع آورى با چهره كنونى كه نيز وحيانى است، چنانكه "لا تحرك به لسانك لتعجل به _16_…_ ان علينا جمعه و قرآنه _17_…_فاذا قرأناه فاتبع قرآنه _18_…_ ثم ان علينا بيانه_19_…_" (القيامة/ 16ـ19) «اى پيامبر! زبانت را به الفاظ وحيانى قرآن با شتاب حركت مده، زيرا گردآورى و جمع قرآن (چنانكه مفردات آن) بر عهده ماست ...»، "و لاتعجل بالقرآن من قبل آن يقضى اليك وحيه و قل رب زدنى علماً" (طه/114). جمع در هر صورت پس از مفردات آن است، بنابراين جمع مفردات آيات قرآن كه به مناسبت هاى گوناگون نازل شده دال بر اين است كه قرآن در تمام جهات لفظى و معنوى اش براى همه زمان ها و همه مكلفان صددرصد تحت الحفظ ربانى بوده و خواهد بود. ما هيچ آيه اى در قرآن براى اثبات هيچ مطلبى نداريم كه اين گونه با تأكيد مدعا را بيان كند. خدا در اين آيه با ده تأكيد حفاظت و نگهبانى قرآن را تعهد نموده است، تا هر گونه تحريف و حتى جابجايى آيات و الفاظ قرآن را با اين تأكيدات و تحكيمات بى نظير محكوم كرده باشد. "و انه لكتاب عزيز لا يأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه تنزيلٌ من حكيم حميد" (فصلت/42)، محققاً اين قرآن كتابى است عزيز، چيره اى وحيانى بوده و در زمان نزول و پس از آن هرگز خدشه اى بر او وارد نشده و نخواهد شد.
قرآن مفصل ـ پس از محكم و اجمالى شب قدرش و حروف رمزى و تلگرافيش ـ داراى سه بعد ديگر است. 1ـ سوره حمد كه فشرده اى از كل معارف قرآنى است. 2ـ آيات محكمات كه همگانى است. 3ـ و آيات متشابهات كه اختصاصى و قابل فهم براى ويژگان است، چه بر مبناى محكمات و چه دقيق تر بر مبناى دقت و موشكافى درخود متشابهات.
مقدمه تفسیر فرقان
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
ایا قران نزول دفعی و تدریجی دارد؟ در شب قدر چه چیزی نازل شده است؟
در آیه 185 سوره بقره بیان شده است که قران در ماه رمضان نازل شده است (شهر رمضان الذی انزل فیه القران )
از انجا که در داخل قران، لفظ "قران" بر همین کتاب خواندنی عربی موجود در دست مردم دلالت دارد ( کتاب فصلت ایاته قرانا عربیا(سوره فصلت) اوحی الی هذا القران لانذرکم به و من بلغ (انعام)، تلک ایات القران و کتب مبین (نحل) انا انزلناه قرانا عربیا لعلکم تعقلون(یوسف)) و نه بر کتابی مرموز و مجمل در لوح محفوظ یا قلب پیامبر یا بیت معمور یا سایر مکانهای غیر مشهود _که برخی مفسران ذکر کرده اند_ و از آنجا که این قران هم در طول 23 سال بعثت پیامبر و در ماههای مختلف سال بتدریج نازل شده است، لذا این ایه همانند آیه سوره دخان که بر نزول کتاب مبین در لیله مبارکه دلالت دارد، بر اغاز نزول قرآن در ماه رمضان دلالت دارد. یعنی همان نظریه نخست که شب قدر را آغاز نزول قران میداند، ارحج است. |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
مبعث پيامبر چه زماني بوده است؟
بعثت پیامبردر چه تاریخی می باشد؟ (زیرا درکتاب خلفاء راشدین در ماه رمضان ودر عقیده ی اهل تشیع درماه رجب است) صفی الدین مبارکفوری رحمة الله علیه از علماء معروف هند در کتابش "الرحیق المختوم" زیر مبحث "جبرئیل امین وحی" در مورد بعثت پیامبر صلی الله علیه و سلم اینچنین مینویسد:
"با بررسی قرائن و شواهد و دلایل مختلف، میتوانیم سالروز بعثت پیامبر اکرم -صلی الله علیه وسلم- را شامگاهان دوشنبه بیست و یکم رمضان، مطابق با دهم اگوست سال 610 میلادی، شب هنگام، معین سازیم که در آن اوان، ایشان دقیقاً چهل سال قمری و شش ماه و دوازده روز از عمر شریفشان میگذشته است که با 39 سال شمسی و 2 ماه و 20 روز برابر خواهد بود
سیرهنویسان در ارتباط با تعیین نخستین ماه گرامیداشت حضرت محمد -صلی الله علیه وسلم- به نبوت از سوی خداوند و فرو فرستادن وحی بر آن حضرت، اختلاف فراوان دارند. عده زیادی از سیرهنویسان بر آن شدهاند که ماه ربیعالاول بوده است؛ گروه دیگری ا ز آنان بر آناند که ماه رمضان بوده است؛ برخی نیز گفتهاند: ماه رجب بوده است.
ما ترجیح دادهایم که ماه رمضان بوده باشد؛ به دلیل این آیة شریفه که میفرماید: ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ﴾ (البقرة: 185). و این آیه شریفه دیگر که میفرماید: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ﴾. (القدر: 1) . که درنتیجه شب قدر در ماه رمضان قرار میگیرد، و شب قدر همان شبی است که در آیه 2، سوره دخان، خداوند درباره آن میفرماید: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ﴾. (الدخان: 3).
و نیر به دلیل آنکه اقامت آن حضرت در غار حراء در ماه رمضان بوده، و واقعه نزول جبرئیل بر ایشان نیز در همین ماه بوده است؛ چنانکه همگان میدانند. قائلان به آغاز نزول وحی در ماه رمضان نیز در باب تعیین دقیق این روز با یکدیگر اختلاف دارند، و روایات در این زمینه مختلف است.
بعضی گفتهاند: روز هفتم، برخی گفتهاند: هفدهم، و بعضی دیگر نیز گفتهاند: هجدهم. ابن اسحاق و برخی دیگر از سیرهنوسان بر آناند که این روز، روز هفدهم بوده است؛ اما، ما ترجیح دادیم که روز بیست و یکم بوده باشد، به این دلیل که تمامی سیرهنویسان یا اکثر آنان متفقالقولاند بر اینکه بعثت رسول خدا -صلی الله علیه وسلم- در روز دوشنبه اتفاق افتاده است؛ چنانکه آن حضرت خود فرمودهاند: «فیه ولدت و فیه انزل علی» و به روایت دیگر: «ذاک یوم ولدت فیه و یوم بعثت او انزل علی فیه» (صحیح مسلم، ج 1، ص 368؛ مسند احمد، ج 5، ص 297، 299؛ بیهقی، ج 4، ص 286، 300: حاکم نیشابوری، ج 2، ص 62). روز دوشنبه در ماه رمضان نیز در آن سال مطابق بوده است با روز هفتم؛ روز چهاردهم؛ روز بیست و یکم، و روز بیست و هشتم؛ از سوی دیگر، بنا به دلالت احادیث صحیح، شب قدر جز با یکی از شبهای فرد در دهه آخر رمضان منطبق نمیگردد، و شب قدر در محدوده این شبها جابه جا میشود. اگر این آیه شریفه را که میفرماید: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ﴾. با روایت ابوقتاده که میگوید بعثت آن حضرت روز دوشنبه بوده است، کنار هم بگذاریم، همچنین با مراجعه به تقویم تطبیقی که موارد مطابقت روز دوشنبه را با ایام رمضان در آن سال تعیین میکند؛ برای ما یقینی شده است که بعثت حضرت رسول اکرم -صلی الله علیه وسلم- شب هنگام، شامگاه روز 21 رمضان بوده است."
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه برای بازیابی آماده است: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ايت الله يوسفي غروي استاد تاريخ اسلام در خصوص تفاوت مبعث و شب قدر معتقد است:
27 رجب، آغاز نبوت پيامبر است يعمي مبعوث شدن ايشان به عنوان نبي. اما شب قدر كه آغاز نزول قرآن است، به عنوان آغاز رسالت ايشان بعنوان رسول مي باشد.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
در شب قدر چه چیزی از قران نازل شده است؟
توضیح نظر المیزان توسط ایت اله جوادی املی و نقد ان
اگر بگوييم اين آياتي كه دارد: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ يا إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ يا إِنَّا انزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ يعني يكجا نازل شد, اين گذشته از اينكه با تاريخ مسلم سازگار نيست با خود قرآن هم سازگار نيست پس نميشود گفت به اينكه قرآن دفعتاً در ماه مبارك رمضان نازل شد. ميماند دو جواب ديگر يكي اينكه اگر چه تدريجاً نازل شد اما منظور بعض قرآن است, خب اين هم ناتمام است. خب, اگر بعض قرآن در ماه مبارك رمضان نازل شد, آن ابعاض ديگر در يازده ماه ديگر نازل شد خب, اينكه گفتن نداشت و اگر بگوييم نه اول قرآن ـ جزء اولش ـ در ماه مبارك رمضان نازل شد لذا فرمود آغاز نزول قرآن در ماه مبارك رمضان است, اين هم كه با تاريخ اماميه سازگار نيست.
جوابي كه از اين اشكال دادند چندتاست.
اولين جواب جواب سيدنا الاستاد (رضوان الله عليه) است ايشان ميفرمايند: انزال غير از تنزيل است, اگر قرآن همين نشئه صوري و ظاهري بود كه مثلاً 114 سوره دارد و شش هزار و چندي آيه دارد و همه اين سور و آيات منفصل و جداي از هماند, اين البته جاي اشكال بود ولي اگر همين قرآني كه انسانها در خدمت اين قرآن كريم اند گذشته از اين وجود مفصل, يك وجود تام بسيطي هم داشته باشد كه آن را هم كتاب بگويند, آن را هم قرآن بنامند ممكن است انزال دفعي متوجه آن مقام باشد و تنزيل تدريجي مال اين مقام كثرت و سور گوناگون و آيات فراوان. اگر قرآن داراي دو مرتبه است و هر دو مرتبه را هم كتاب و قرآن ميگويند و يك مرتبهاش مصون از تدريج و تغيّر است, مرتبه ديگرش تدريجپذير است, ممكن است آياتي كه ميگويد قرآن در ماه مبارك رمضان نازل شد, در ليله مباركه نازل شد, در شب قدر نازل شد, اينگونه از آيات را حمل بكنند بر وجود كامل و مجرد و بسيط قرآني و آن آيات و همچنين تاريخ مسلمي كه دلالت ميكند به اينكه سورههاي قرآن و آيات قرآن تدريجاً نازل شده است, حمل بكنيم بر اين وجود تفصيلي كه در عالم طبيعت و كثرت است كه قرآن به صورت يك كتاب مدوّني ظهور ميكند. شاهد اين جمع هم آيه سوره طه و آيه سوره قيامه است كه وجود مبارك پيغمبر سابقه علمي داشت.
نقد نظريه علامه طباطبايي(قدس سره) شبههاي كه بر اين فرمايش عميق است آن است كه گرچه براي قرآن كريم دو نحو وجود است; چه اينكه آيات هم اثبات ميكند, گرچه آن نحوه بسيطش امالكتاب است و منزّه از تدريج است و آن نشئهاي كه عربي مبين است تدريجي است و مفصّل است اما همين آياتي كه دلالت ميكند بر اينكه قرآن دفعتاً نازل شد ـ همين آيات ـ دلالت بر كثرت هم دارد.
ـ شب قدر، شب تفصيل؛ نه إحكام
آيه سوره «دخان» اين است كه إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ ; يعني شبي كه هر امر محكم و متقن مفصل ميشود, ما آن شب به تو قرآن داديم; يعني ظرفي كه هر محكمي مفصل ميشود هر بسيطي تكثير ميشود هر دفعي تدريجي ميشود ما آن شب به تو قرآن داديم يعني آن شب كه شب قدر و اندازه است به تو اندازهشده و اندازهگرفته داديم نه به تو يك وجود مجرد امالكتاب كه اندازهاي در او نيست . اگر فقط آيه سوره مباركه بقره بود مطلب تام بود يعني ميشد اين را شاهد جمع قرار بدهيم چون در سوره بقره دارد كه شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ آنوقت كدام قرآن قرآني كه امالكتاب است و وجود بسيط است و لوح محفوظ است ممكن است وجود مبارك پيغمبر در شب قدر به آن وجود لوح محفوظ راه پيدا كند اين درست است اما آيه سوره دخان ميگويد: شبي ما قرآن را نازل كرديم كه هر محكمي مفصل ميشود و شما هم كه در اول سوره هود پذيرفتيد كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ يعني مقام محكم قبل است و مقام مفصّل بعد و شب قدر شب تفصيل است نه شب اِحكام. شب تفريق است نه شب جمع. شب فرقان است نه شب قرآن. شما اگر بخواهيد اين آيات را بر آن امالكتاب حمل بكنيد كه با فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ سازگار نيست چه اينكه سوره مباركه قدر هم همين معنا را دلالت دارد فرمود: إِنَّا انزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ? قدر و قَدَر يعني اندازه حالا يا مطلقِ اندازه يا اندازههاي مشخص شبي كه خدا فرمود شب اندازهگيري است شبي كه خدا ميفرمايد شب مهندسبودن ماست خب در شبي كه خدا مهندس است آن شب بااندازه سخن ميگويد نه بياندازه شب هندسه شب تفصيل است نه شب اجمال. شب اندازهگيري شب تدريج است نه شب دفعي پس اگر بگوييم إِنَّا انزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ يعني وجود مبارك پيغمبر آن امالكتاب را كه يك امر بسيط و دفعي است و فوق اندازه و هندسه است دريافت كرد اين با خود آيه قدر و اندازه سازگار نيست نه با آيه سوره دخان سازگار است و نه با آيه سوره قدر مؤيد ديگر هم اين است كه در همين سوره مباركه قدر ميفرمايد كه فرشتگان مقدرات و امور مشخص هر كسي را به او خواهند داد كه تَنَزَّلُ الْمَلاَئِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِن كُلِّ أَمْرٍ خب كُلُّ أَمْرٍ نشانه كثرت و نشانه تفصيل است يعني همه مقدرات را البته همه مقدرات را ميآورند پس معلوم ميشود كه در شب قدر نميشود گفت كه قرآن (مجمل)نازل شده است چون شب قدر شب تفصيل است
نظر برگزیده: نحوه كلام در هر عالمي فرق ميكند؛ نحوه كلام در آن نازلترين مرحله وحي همين الفاظ و حروف است كه با گوش شنيده ميشود با زبان گفته ميشود و مانند آن. مرحله متوسطش نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَي قَلْبِكَ است كه در سوره «شعرا»ست، مرتبه اعلايش همين است كه در سوره «نجم» آمده است. بنابراين اگر وحي داراي سه مرحله است، قهراً مسئله شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ القُرْآنُ و آيه سوره «دخان» و سوره «قدر» اين مربوط به بين راه مسئله وحي است
آيات سوره «زخرف» همين است. فرمود: حم وَالكِتَابِ المُبِينِ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيم؛ يعني اين كتاب مبين هم عربي است، هم امالكتاب است؛ ضمير هر دو به اين برميگردد،
يعني همين كتاب مبين فِي أُمِّ الكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ پس بعضي از مراحل قرآن عربي است، بعضي از مراحل قرآن «علي حكيم» است.
طبق تحليلي كه مرحوم آقا سيد نورالدين(رضوان الله عليه) ذكر كردند؛ كه جمع بين انزال و تنزيل دفعي و تدريجي به آن است كه آنكه عربي است و الفاظ و حروف دارد در طي 23 سال تدريجا نازل شد، آنكه بر قلب نازل ميشود يك حقيقت بسيط است در ماه مبارك رمضان در ليله قدر نازل شد به وسيله جبرئيل و آنكه ام الكتاب است فوق اينهاست كه جبرئيل در آنجا راه ندارد.
تفسیر تسنیم سوره بقره |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه برای بازیابی آماده است: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ظاهر آيۀ «شَهْرُ رَمَضٰانَ اَلَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ اَلْقُرْآنُ» دلالت دارد كه تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است. بااينكه مىدانيم، قرآن به تدريج و در مدت 23 سال پس از بعثت بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نازل شد.
پاسخ: مراد از آيه اين است كه نزول قرآن در ماه رمضان آغاز شد، نه اينكه تمام آن در اين ماه نازل شد. شبى كه قرآن در آن شب نازل گرديد به نام «شب قدر» يعنى شب شرف نامگذارى شد. خداوند تعالى فرموده است: «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبٰارَكَةٍ؛ ما قرآن را در شبى مبارك نازل كرديم». ازسوىديگر، واژۀ «قرآن» هم بر مجموع ما بين دو جلد اطلاق مىشود و هم بر بعض آن.
امّا كسى كه مىگويد: خداوند تمام قرآن را از لوح محفوظ كه در بالاى آسمانهاى هفتگانه قرار دارد، در شب قدر يكمرتبه به آسمان دنيا نازل كرد و آنگاه، آن را به تدريج بر محمّد صلّى اللّه عليه و آله فروفرستاد، اين سخن هيچگونه دليلى ندارد.
تفسير كاشف- مرحوم مغنيه
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه برای بازیابی آماده است: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
درخصوص اين سئوال كه اگر شب قدر در ماه رمضان شب نزول قران است، پس روز مبعث كه در ماه رجب است، چيست؟ بايد گفت قران دو سطح دارد. سطحي كه با بيان الفاظ عربي و نزول توسط جبرييل است كه در مبعث اغاز شده است سطحي هم كه بدون الفاظ و بدون واسطه و حضور جبرييل است مطابق ايه 6 سوره نمل: وانك لتلقي القران من لدن حكيم عليم اين قران در شب قدر نازل شده است.
نقل به مضمومن از سخنراني استاد علي بزازي
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.