رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
قران شفاي دل هاست يا شفاء دردها ? ايا قران شفادهنده امراض جسمي است؟ یکی دیگر از توصیفاتی که خدا وند قران را با ان وصف کرده است،مایه شفا و رحمت بودن ان برای مومنین است.
در ایه 82 سوره اسراء اینگونه امده است:
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا ﴿۸۲﴾ فولادوند: و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىكنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمىافزايد مکارم: قرآن را نازل ميكنيم كه شفا و رحمت براي مؤ منان است و ستمگران را جز خسران (و زيان) نميافزايد.این مفهوم در آیه 57 سوره یونس نیز تکرار شده است: يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ شِفَاء لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿۵۷﴾ فولادوند: اى مردم به يقين براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى و درمانى براى آنچه در سينه هاست و رهنمود و رحمتى براى گروندگان [به خدا] آمده است مکارم: اي مردم! اندرزي از سوي پروردگارتان براي شما آمده، و درمان آنچه در سينه هاست، و هدايت و رحمت براي مؤ منان. [/size]. کلمات کلیدی:قرآن شفا مرض جسم روح بيماري رحمت مومنین ویرایش بوسیله کاربر 1398/04/03 02:09:59 ب.ظ
| دلیل ویرایش: key words |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17 ارسالها: 221
6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
|
در آیه 44 سوره فصلت نیز قرآن مایه شفا و هدایت اهل ایمان بیان شده است:
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء
وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ﴿۴۴﴾
و اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم قطعا مى گفتند چرا آيه هاى آن روشن بيان نشده كتابى غير عربى و [مخاطب آن] عرب زبان
بگواين [كتاب] براى كسانى كه ايمان آورده اند رهنمود و درمانى است و كسانى كه ايمان نمى آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است و [گويى] آنان را از جايى دور ندا مى دهند (۴۴)
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
شفا بودن قران يعني چه؟ ايا قران،شفاي بيماريها و امراض جسمي است يا بيماري هاي روحي؟ آيا قرآن،ما را از پزشك و دارد بي نياز ميكند؟
در تفسیر المیزان در توضیح ایه 82 سوره اسراء چنین امده است:
"انسان همانطور كه سلامتى و ناسلامتى جسمى دارد يك سلامتى و ناسلامتى روحى هم دارد، و همانطور كه اختلال در نظام جسمى او باعث مى شود كه دچار مرضهائى جسمى گردد همچنين اختلال در نظام روح او باعث مى شود به مرضهاى روحى مبتلا شود، و همانطور كه براى مرضهاى جسميش دوائى است،براى مرضهاى روحيش نيز دوائى است.
قرآن كريم با حجت هاى قاطع و براهين ساطع خود، انواع شك و ترديدها و شبهاتى را كه در راه عقايد حق و معارف حقيقى مى شود از بين برده با مواعظ شافى خود و داستانهاى آموزنده و عبرت انگيز و مثلهاى دلنشين و وعده و وعيد و انذار و تبشيرش و احكام و شرايعش، با تمامى آفات و عاهات دلهامبارزه نموده همه را ريشه كن مى سازد، بدين جهت خداوند قرآن را شفاى دل مؤمنين ناميده است.
و اما اينكه آن را رحمت براى مؤمنين خوانده - با در نظر داشتن اينكه رحمت افاضه اى است كه به وسيله آن كمبودها جبران گشته حوائج برآورده مى شود -
دليلش اين است كه قرآن دل آدمى را به نور علم و يقين روشن مى سازد و تاريكيهاى جهل و كورى و شك را از آن دور مى نمايد،
و آن رابه زيور ملكات فاضله و حالت شريفه آراسته اينگونه زيورها را جايگزين پليديها و صورت هاى زشت و صفات نكوهيده مى سازد.
پس قرآن كريم از آن جهت شفا است كه اول صفحه دل را از انواع مرضها و انحرافات پاك مى كند، و زمينه را براى جاى دادن فضائل آماده مى سازد،
و از آن جهت رحمت است كه صحت و استقامت اصلى و فطرى آن را به وى باز مى گرداند،
پس از آن جهت شفا است كه محل دل را از موانعى كه ضد سعادت است پاك نموده و آماده پذيرشش مى سازد،
و از آن جهت رحمت است كه هياءت سعادت به دل مؤمن داده، نعمت استقامت و يقين را در آن جايگزين مى كند"
طبرسی در مجمع البیان مینویسد: منظور از واژه «شفاء» در قرآن این است که: این کتاب پرشکوه شفابخشى دلها از بیمارى مرگبار شرک و کفر و آفت شک و تردید است، چرا که در فرهنگ این کتاب انسانساز نعمت «یقین» به مفهوم درمان دردهاى معنوى و اجتماعى آمده و شرک و گناه و تردید درباره خدا و روز رستاخیز، بیمارى معرفى شده است.(مجمع البیان، ذیل آیه ۴۴ سوره فصلت)
طبرسی در ذیل آیه ۵۷ سوره یونس نیز مینویسد: واژه «شفاء»، بسان دارو و درمان است که براى برطرف ساختن بیمارى به کار مىرود؛ و مىدانیم که بیمارى جهل و نادانى، از بیمارى جسم زیانبخشتر و درمان آن نیز دشوارتر و طبیب آن نیز کمتر و نجات از این آفت نیز سرنوشت سازتر خواهد بود؛ و سینه نیز که جایگاه دل مىباشد، به خاطر شرافت دل، شریفترین جایگاه نظام وجود انسان است.
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
در ايه 57 سوره يونس نيز قران، شفاء لما في الصدور معرفي شده است
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۵۷﴾
انصاریان: ای مردم! یقیناً از سوی پروردگارتان برای شما پند وموعظه ای آمده، و شفاست برای آنچه [ازبیماری های اعتقادی و اخلاقی] در سینه هاست، و سراسر هدایت و رحمتی است برای مؤمنان.
در تفسير الميزان اين چنين امده است:
و كلمه ((صدر: سينه )) معنايش معروف است و چون مردم مى بينند كه جاى قلب داخل قفسه سينه است و از سوى ديگر معتقدند كه آدمى هر چه ميفهمد به وسيله قلبش احساس ميكند، و با همين عضو است كه امور را تعقل نموده يكى را محبوب مى دارد و يكى ديگر را مبغوض ، يكى را دوست مى دارد و از ديگر كراهت دارد، به چيزى و يا كسى اشتياق مي ورزد و به چيزى اميدوار و آرزومند مى شود از اين رو سينه را مركز اسرار قلب و صفات روحى دانسته و آن را خزينه فضائل و رذائل شمرده اند. فضائل را اثر سلامتى قلب و استقامت آن دانسته ، و رذائل را بيمارى آن و رذالت را درد و مرض شمرده اند،
و لذا ميگويند: من سينه ام را مثلا با گرفتن انتقام از فلانى شفا دادم ، پس ((شفاء الصدور)) و همچنين شفاء آنچه در سينه ها است دو تعبير كنائى است ، و كنايه است از اينكه آن حالت بد و خبيث روحى كه داشتم و مرا به سوى شقاوت و بدبختى سوق ميداد و عيش خوش مرا مكدر مى ساخت ، و خير دنيا و آخرت مرا از بين مى برد، از بين رفت و زائل گرديد.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
❇️شفای دلها 🔷در قرآن كریم اصلِ انسان را همان قلبِ او قرار داد فرمود: ﴿لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ﴾؛ اگر كسی اهل قلب بود چیزی را كه خودش فهمید عمل می كند و اگر متوجه نشد، از راه گوش به دلیل نقلی اعتنا می كند لذا فرمود: ﴿لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ﴾.
🔷انسان بیش از یك قلب ندارد که این قلب یا سالم است یا مریض. بیماری های قلب را قرآن كریم مشخص كرد؛ كفر و نفاق و امثال اینها، جزء مرض های قلب است كه فرمود: ﴿فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ﴾ و اینها دل را قَسی می كند، ﴿قَسَتْ قُلُوبُهُمْ﴾ می شود یا ﴿كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً﴾ می شود و دل های كفار و منافقان شبیه هم می شود كه ﴿تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ﴾ و گناه, چركی است روی چهره قلب است که ﴿كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا یكْسِبُونَ﴾ و همین گناه درِ قلب را می بندد قفل می كند و كلید را به دست شیطان می دهد: ﴿أَفَلاَ یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَی قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾؛ این قلب قفل می شود.
🔷انسان بیش از یك قلب ندارد که حالات گوناگون دارد و انسان باید مواظب باشد كه این قلب، بیمار نشود؛ هم بهداشتش را قرآن معین كرده است و هم درمانش را كه فرمود: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ﴾. قرآن دوا نیست كه كسی بخورد گاهی اثر بكند گاهی اثر نكند، قرآن_شفاست و اگر كسی با این كتاب مأنوس بود و در خدمت این كتاب بود شِفا پیدا می كند؛ فرمود: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ﴾ نه دوا.
🔷بنابراین باید مواظب بود این قلب، بیمار نشود و اگر بیمار شد شِفا پیدا كند و راهش هم این است كه چون بیش از یك قلب ندارد و یك قلب هم جای دو مطلب نیست، این قلب را باید مُتیم بكند به حب الهی و حب اهل بیت كه «وَ قلبی بِحُبّك مُتَیما»؛ یعنی پُر بشود. این دعای نورانی حضرت حجّت (سلام الله علیه) كه دارد: «وَامْلَأ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ» همین است؛ وقتی دل, لبریز از معرفت الهی و محبت الهی شد، دیگر جا برای بیگانه نیست.
📚آيت اله جوادی آملي
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
❇️#شفا بودن #قران يعني چه؟
💠وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً «82/اسراء»
🌱و آنچه از قرآن فرو مىفرستيم، مايهى شفا (ى دل) و رحمتى براى مؤمنان است و ستمگران را جز خسران نمىافزايد
🔷"شفاى قرآن با شفاى داروهاى مادّى تفاوتهاى زيادى دارد. داروى قرآن، ضررى را به دنبال ندارد، كهنه نمىشود و تاريخ مصرف ندارد. شفا يافتهى قرآن عامل شفاى ديگران مىشود. در نسخهى شفاى قرآن اشتباه نيست، هميشه و در اختيار همه است، طبيب اين دارو، هم ما را مىشناسد، هم دوستمان دارد و هم نتيجهى نسخهاش ابدى است، نسخه و داروى او هم مشابه ندارد."¹
🔷حضرت على عليه السلام مىفرمايد: "فان القرآن شفاء من اكبر داء و هوالكفر و النفاق و الغى و الضلال "² قرآن درمان بزرگترين دردهاست كه كفر و نفاق و گمراهى باشد.
🔷دارو بطور معمول وسیله شفای بیمار است، ولی چه بسا بیمارانی که دارو مصرف میکنند با این حال شفا و بهبودی نمییابند، پس ذات دارو شفا نیست، بلکه مقتضی شفا است.
👌 خدای سبحان درباره قرآن نمیفرماید که قرآن داروست، بلکه فرموده اوشفاست و اثر شفابخشیاش قطعی است.
👈 از این روی، هرکسی به محضر قرآن حاضر شود و آن رابفهمد، بپذیرد و عمل کند به یقین امراض درونیاش از بین میرود؛ مگر آن که خود مریض به قرآن مراجعه نکند و یا مراجعهاش از روی میل نباشد و یا پس از مراجعه به قرآن دستور و نسخه شفا بخش آن را نپذیرد و یا به آن عمل نکند و یا عملش نادرست باشد و....
📚1"تفسیرنور 📚2"خطبه 176 نهج البلاغه
༻🍃🌸🍃༺
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.