logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:176949)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140027)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:130755)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95069)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    وصیت در چه چیزهایی و برای چه کسانی؟    قمار، پليد و شيطاني است. از ان اجتناب كنيد    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟             

توجه

Icon
Error

farhang Offline
#1 ارسال شده : 1398/10/06 02:55:41 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,034
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
ترجمه تدبر و فهم سوره تغابن :نکات و پرسش های تفسیری سوره تغابن


بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيمِ

يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ {1}هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَمِنكُم مُّؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ {2}خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ {3}
يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ {4}
هر چه در آسمانها و هر چه در زمين است‏خدا را تسبيح مى‏گويند او راست فرمانروايى و او راست‏سپاس و او بر هر چيزى تواناست {1}اوست آن كس كه شما را آفريد برخى از شما كافرند و برخى مؤمن و خدا به آنچه مى‏كنيد بيناست {2}
آسمانها و زمين را به حق آفريد و شما را صورتگرى كرد و صورتهايتان را نيكوآراست و فرجام به سوى اوست {3}
آنچه را كه در آسمانها و زمين است مى‏داند و آنچه را كه پنهان مى‏كنيد و آنچه را كه آشكار مى‏داريد [نيز] مى‏داند و خدا به راز دلها داناست {4}

عصاره فراز آیات 1-4: خداوند خالق عالم به نهان و آشکار ،که بازگشتتان هم بسوی اوست،برکفر و ایمان ظاهری و باطنی شما بصیر است.و بی نیاز ازان است.

أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ {5}ذَلِكَ بِأَنَّهُ كَانَت تَّأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوا وَّاسْتَغْنَى اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ {6}زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَن لَّن يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ {7} فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ {8}يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ {9}وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِينَ فِيهَا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ {10}مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ {11}

آيا خبر كسانى كه پيش از اين كفر ورزيدند و فرجام بد كارشان را چشيدند و عذاب پر دردى خواهند داشت به شما نرسيده است {5}اين [بدفرجامى] از آن روى بود كه پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان مى‏آوردند و[لى] آنان [مى]گفتند آيا بشرى ما را هدايت مى‏كند پس كافر شدند و روى گردانيدند و خدا بى‏نيازى نمود و خدا بى‏نياز ستوده‏است {6}كسانى كه كفر ورزيدند پنداشتند كه هرگز برانگيخته نخواهند شد بگو آرى سوگند به پروردگارم حتما برانگيخته خواهيد شد سپس شما را به [حقيقت] آنچه كرده‏ايد قطعا واقف خواهند ساخت و اين بر خدا آسان است {7} پس به خدا و پيامبر او و آن نورى كه ما فرو فرستاديم ايمان آوريد و خدا به آنچه مى‏كنيد آگاه است {8}روزى كه شما را براى روز گردآورى گرد مى‏آورد آن [روز] روز حسرت [خوردن] است و هر كس به خدا ايمان آورده و كار شايسته‏اى كرده باشد بديهايش را از او بسترد و او را در بهشتهايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است درآورد در آنجا بمانند اين است همان كاميابى بزرگ {9}و كسانى كه كفر ورزيده و آيات ما را تكذيب كرده‏اند آنان اهل آتشند [و ] در آن ماندگار خواهند بود و چه بد سرانجامى است {10}هيچ مصيبتى جز به اذن خدا نرسد و كسى كه به خدا بگرود دلش را به راه آورد و خدا[ست كه] به هر چيزى داناست {11}

عصاره فراز ایات 5-11:با عبرت از سرگذشت اقوام قبل و قطعی بودن معاد و سرنوشت متفاوت مومنان و کافران،به خدا و رسول و قرآن ایمان بیاورید.

وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ {12}اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ {13}
و خدا را فرمان بريد و پيامبر [او] را اطاعت نماييد و اگر روى بگردانيد بر پيامبر ما فقط پيام‏رسانى آشكار است {12}خدا[ست كه] جز او معبودى نيست و مؤمنان بايد تنها بر خدا اعتماد كنند {13}

عصاره فراز ایات 12-13:از خدا و رسول اطاعت کنید

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ {14}
إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ {15}فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لِّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ {16}إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ {17}
عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ {18}
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد در حقيقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمايند از آنان بر حذر باشيد و اگر ببخشاييد و درگذريد و بيامرزيد به راستى خدا آمرزنده مهربان است {14}اموال شما و فرزندانتان صرفا [وسيله] آزمايشى [براى شما]يند و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است {15}پس تا مى‏توانيد از خدا پروا بداريد و بشنويد و فرمان ببريد و مالى براى خودتان [در راه خدا] انفاق كنيد و كسانى كه از خست نفس خويش مصون مانند آنان رستگارانند {16}اگر خدا را وامى نيكو دهيد آن را براى شما دو چندان مى‏گرداند و بر شما مى‏بخشايد و خدا[ست كه] سپاس‏پذير بردبار است {17}
داناى نهان و آشكار [و] ارجمند سنجيده ‏كار است {18}

عصاره فراز ایات 14-18:اموال و اولاد شما وسیله آزمایشند. انفاق و قرض الحسنه دو راهکار برای کسب تقوا و کاهش حب مال است.

درس سوره: ایمان به خدا و رسول،تقوا واطاعت از خداورسول مایه رستگاری است.اموال و اولاد،شما را از این مسیر بازندارند.


کلمات کلیدی: تفسیر تدبر فهم سوره تغابن
سیدکاظم فرهنگ
سمیرا گودرزی Offline
#2 ارسال شده : 1400/03/24 03:49:40 ق.ظ
سمیرا گودرزی

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1399/06/17
ارسالها: 112
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: تهران




*سوره تغابن (64)*

هفت سورة قرآن با تسبيح آغاز مي‌شود [عدد كامل]؛ سه سورة آن با «سَبِّحُ لِلَّهِ» [حديد، حشر و صف]، دو سوره با «يُسَبِّحُ لِلَّهِ» [جمعه و تغابن]، يك سوره با «سُبْحَانَ الَّذِي» [اسراء] و يك سوره نيز با فرمان «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ» [اعلي] خطاب به انسان‌ها.

اين سوره برحسب مطالعات آماري و علمي كتاب «سير تحوّل قرآن» [جدول 15]، در سال هشتم بعثت در متن مصيبت‌ها و سختي‌هاي دوران رسالت نازل شده و همچون سورة طلاق بر تقوا و ياد خدا تأكيد بسياري كرده است، به طوري كه نام جلالة «الله» با وجود كوتاهي سوره 20 بار در آن تكرار شده است [يك بار به ازاء هر 12 كلمه]!

سال‌هاي هفتم و هشتم بعثت، به گفتة مورخين، مقارن با آغاز دوران حبس و حصر پيامبر و مسلمانان در درة تنگي در مكه [شِعب ابيطالب] بوده است كه گويا دو سه سالي به طول انجاميده است. در اين دوران، كه سختي و فشار فقر و گرسنگي و بيماري به نهايت رسيده بود، دارايي ابوطالب و خديجه هم كفاف مؤمنين محصور را نمي‌داد و تنها دو ماه پس از خلاصي از اين انزواي اجباري، عمو و همسر وفادار و پشتيبان پيامبر به فاصلة سه روز وفات يافتند [رمضان سال دهم].
سختي‌ها و محروميت‌هاي زندان سه ساله در چنين تنگنايي، كه ارتباطات آن‌ها را با بيرون قطع كرده بود، آزمايش بزرگي براي تبلور ايمان و خلوص آن به شمار مي‌آمد.

آيات اين سوره را برحسب تنوع موضوعي مي‌توان به 4 بخش تقسيم كرد:
الف] آيات 1 تا 4- دربارة مباني چهارگانة ربوبيّت الهي در عالم هستي: 1- مُلك [فرمان‌روايي]، 2- قدر [نظام‌بخشي به جهان هستي و قدر و اندازه نهادن در پديده‌ها]، 3- خلق [آفرينش آسمان‌ها و زمين و انسان و صورت هستي بخشي به انواع پديده‌ها]، 4- علم [بر آسمان‌ها و زمين، عملكرد نهان و پيدات آدمي و به ذات صدور].
ب] آيات 5 تا 7- گرفتار شدن اُمت‌هاي انكاركنندة پيشين به عواقب اعمال‌شان.
ج] آيات 8 تا 13- خطاب به معاصرين مؤمن و كافر پيامبر اسلام.
د] آيات 14 تا 18- تعارض عقيده و ايمان در كانون خانواده و تبيين نيكوترين برخورد.


┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄

تغابن:9
*يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِـحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ*

روزي كه [خدا] شما را [در محشر] گِرد آورد براي روز گِردهمايي. اين [روز]، روز تغابن14 [=احساس باختن سرمايه عمر در بازار دنيا] است. و هر كس [در دنيا] به خدا ايمان بياورد و كار شايسته كند، بدي‌هاش را مي‌زدايد و او را به باغ‌هايي از بهشت كه نهرها از دامنش جاري است [=عامل سبز و خرّمي آن دروني و ذاتي است] در مي‌آورد15 و جاودانه در آن خواهند زيست. اين است آن كاميابي بس بزرگ.16

______
14 - « تَغَابُن» از ريشة «غَبْن» [فريب دادن در خريد يا فروش]، در باب تفاعل بيانگر فريب دادني متقابله است. از آنجايي كه قدرتمندان حاكم در دنيا توده‌هاي مردم را فريب مي‌دهند و آنها نيز با چاپلوسي و اظهار چاكري آنها را مغرور و مفتون مقام و موقعيت خود مي‌زند، در آخرت نيز، كه روز تحقّق اعمال دنياست، دو طرفِ بُت‌تراش و بُت شده درمي‌يابند به يكديگر ضرر زده و مغبون شده‌اند.
از آنجايي كه باب تفاعل گاهي به معناي مجرد مي‌آيد، مي‌توان تغابن را به معناي عام مغبون شدن نيز گرفت. در اين صورت «يَوْمُ التَّغَابُن»، روز احساس فريب خوردن انسان‌ها است، و همه در مي‌يابند در عمر دنيايي خويش مي‌توانستند بهتر عمل كنند.

15 - در قرآن 40 بار در وصف بهشت، جملة: «تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» تکرار شده که نمادي است از جريان داشتن دائمي حيات و سبز و خرمي بهشت. بديهي است چنين وصفي براي ساکنين صحاري سوزان عربستان و مردمان حاشيه کوير بسيار مطبوع‌تر و دل‌انگيزتر از احساس مردمان ساکن در جنگل‌ها و سواحل درياها مي‌باشد. بنابراين به جاي توجه به باغ‌هايي که از زير آن نهرهاي آب جاري است، بايد به ظرف زماني و مکاني و قالب فرهنگ قومي اين آيات توجه كرد و پيام امروزي آن را، که دلالت بر سبز و خرمي زندگي بهشتيان و جريان داشتن دائمي عامل چنان خرمي مي‌کند، دريافت کرد. نهرهاي جاري محصول همان حَسَنات جاري و خير و خدمات مستمري است که مؤمنين در زندگي دنيا داشتند. طبق آية 35 سورة رعد (13:35) ، چنين وصفي از بهشت براي فهم دنيايي ما به «تمثيل» آمده است.

16 - فوز و فلاح را رستگاري معنا مي‌کنند، ولي تفاوتي در ميان اين دو واژه وجود دارد؛ فلاح از ريشة «فَلَحَ» شکفتن و شکوفا شدن استعدادهاي بالقوه معنوي در نفس آدمي است که در زندگي دنيا بايد تحقق يابد، اما فوز به سلامت رسيدن به مقصود و نجات يافتن از خطرات مسير است. اعراب به بيابان و صحاري کويري مفازه مي‌گفتند و عبور سلامت از چنين صحاري سوزاني را فوز مي‌ناميدند.



┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄

تغابن:14
يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
اي كساني كه ايمان آورده‌ايد، همانا برخي از همسران و فرزندان شما [در ترك آئين شرك و پيوستن به پيامبر و جبهة ايمان] دشمن شما هستند،21 پس از [تأثير تلقينات ترديدآور] آنها حذر [=پرهيز و مراقبت] كنيد22 و اگر [به جاي مشاجره و طرد آنان] درگذريد و چشم بپوشيد و [به خوبي] ببخشيد،23 پس [بدانيد كه] خدا [هم در حق شما] آمرزگار مهربان است.24

______
21 - از اين آيه تا انتهاي سوره نگاه كلان سوره از آسمان‌ها و زمين، منكران اُمت‌هاي گذشته و مخاطبين معاصر پيامبر، متوجه كانون خانواده، به عنوان آجرهاي اولية بناي جامعه مي‌شود و تعارضات ايماني و اخلاقي را در اين كانون تبيين مي‌نمايد. شأن نزول اين آيه گواهي مي‌دهد كه در آن اوضاع و احوال مصيبت‌بار، همسران و فرزنداني مانع پيوستن همسر يا پدر خود به همراهان پيامبر مي‌شدند. علاوه بر آن، دلبستگي به «اموال» نيز در كنار پيوند با «اولاد»، انگيزة ديگري براي بازداشتن مؤمنين از راه دشوار ايمان محسوب مي‌شد و از اين روي تذكر به «فتنه» [آزمايش] بودن اموال و اولاد و تأكيد بر عظمت پاداش خدايي بسيار ضروري بوده است.
گرچه رسيدگي به همسر و فرزند از بديهي‌ترين وظايف مرد است، اما اگر همين فريضه مانع انجام فرايض مهمتري گردد و در تعارض با فرمان الهي قرار گيرد، اصرار همسر و فرزند براي بازگرداندن شخص از راه خدا دشمني با او محسوب مي‌شود. با اين حال مخالفت و ممانعت همسر و فرزند نمي‌تواند موجب بدرفتاري با آنان گردد.

22 - حذر كردن در «فَاحْذَرُوهُمْ»، دور شدن و قهر كردن نيست، بلكه مراقبت و احتياط در مناسبات فيمابين است. برحذر بودن از چيزي يا كسي، احتياط كردن و مراقبت از آسيب احتمالي آن است. سپر و زرة جنگي نيز حِذري است كه سرباز را در برابر تير و كمان دشمن حفظ مي‌كند.

23 - سه مرحله: عفو، صَفح، و غَفر [تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا]، كه در اين آيه به مؤمنان توصيه شده، سه مرتبه و مقام بلند اخلاقي است؛ عفو، صرف‌نظر كردن از انتقام است؛ صفح، از صفحة دل پاك كردن و به روي خود نياوردن است، كه گامي است بالاتر از عفو؛ و بالاخره غفر، و غفران و مغفرت، از ريشة غَفَرَ، پاك كردن بدي با خوبي است، همچون زدودن زنگار از ظرف و جلا و جلوه دادن آن.

24 - صفت «رحيم» به معناي دل‌سوزي و توجه ويژه، گام يا بال چهارم پرواز به افق‌هاي بلند انسانيت و اخلاق است كه سالك نه تنها مخالف را عفو مي‌كند و بدي او را با خوبي جبران مي‌كند، بلكه دلش نيز مي‌سوزد و او را مورد محبّت قرار مي‌دهد!



┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄

تغابن:17
إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ
اگر [با خرج كردنتان براي آنها] به خدا وامي نيكو دهيد،28 آن را به سودتان چند برابر مي‌كند و شما را مي‌آمرزد 29 [=به خاطر اين نيكي آثار تيره گذشته‌تان را پاك مي‌كند] و خدا شكور30 [=بارور كنندة عملِ نيك] و حليم31 [=بُردبار در كيفر فوري خطاهاي بندگان] است.


28 - قرض، بريدن و جدا كردن چيزي است. قيچي را «مقراض» مي‌گويند كه چيزي را مي‌چيند و جدا مي‌سازد. قرض دادن مال، جدا كردن قسمتي از آن و دادن به مسكين است كه، همچون بريدن شاخه‌هاي زيادي درخت، موجب رشد مستقيم و توسعة بيشتر آن مي‌گردد. يا همچون حجامت [گرفتن خون از بدن] موجب توليد خون تازه و سلامتي مي‌شود. كلمة «قرض» در قرآن همواره با «حَسَنه» آمده است كه نشان مي‌دهد هدف وام دادن به نيكويي و پرهيز از منّت‌گذاري و آزار است [بقره 245 (2:245) ، مائده 12 (5:12) ، حديد 11 (57:11) و 18 (57:18) ، تغابن 17 (64:17) ، مزمّل 20 (73:20) ].

29 - «غَفُور» از ريشة «غَفَرَ»، از اسامي نيكوي الهي است كه به صورت‌هاي: غفّار، غفور و غافر 96 بار در قرآن تكرار شده است. غفر پوشاندن و مستور كردن است. همان‌طوركه با رنگ زدن ديوار، لكه‌هاي آن را مي‌پوشانند، غفور بودن خدا دلالت بر نهايت پوشيدگي و آمرزندگي پروردگار نسبت به گناه انسان مي‌كند.

30 - معناي ريشه‌اي شكر، نوعي فزوني و زيادت است. در زبان عربي، چشمه پر آب، گاو پر شير و آسمان پر باران را با همين كلمه وصف مي‌كنند. شاكر و شكور بودن خدا، افزايش دادن محصول عمل نيك بندگان و بارور كردن آن است. صفت « شَكُور» [مبالغه شكر] 10 مرتبه در قرآن تكرار شده كه چهار مورد آن از نام‌هاي نيكوي خدا محسوب مي‌شود؛ سه بار «غفور شكور» [شوري 23 (42:23) ، فاطر 30 (35:30) و 34 (35:34) ] و يكبار «شكورٌ حليم» [تغابن 17 (64:17) ]. خداوند چون غفور است گناه بندگان را مي‌آمرزد و كارهاي نيكوي آنان را زيادت مي‌بخشد، و چون شكور است و به اعمال نيكوي بندگان از بُعد مثبت مي‌نگرد، در برابر عملكرد منفي آنان حِلم و بردباري نشان مي‌دهد و مهلت توبه و اصلاح به آنها مي‌بخشد.

31 - در فرهنگ قرآن، «حليم» به كسي گفته مي‌شود كه عكس‌العمل فوري خشم و غضب نشان نمي‌دهد، بلكه با تسلطي كه بر خود دارد، به طرف مقابل فرصت جبران مي‌دهد. خدا حليم است از اين روي كه ما را به خاطر گناه مؤاخذه فوري نمي‌كند بلكه يك عمر فرصت اصلاح مي‌دهد.
دو سورة ديگر در قرآن با نام نيكوي مزدوج «الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» ختم مي‌شود. سورة تغابن با تسبيح آسمان‌ها و زمين براي خدا آغاز مي‌شود و جالب آن كه آن دو سروة ديگر نيز در ارتباط با ربوبيّت الهي در عالم آسمان‌ها و زمين، آغاز و ختم مي‌گردند: حشر 24 (59:24) - «هُوَ اللهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم»، جاثيه 36 (45:36) و 37- «فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَلَهُ الْكِبْرِيَاءُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم».

┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄


📚تفسیر آقاے بازرگان
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.419 ثانیه ایجاد شد.