رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
در ايات زيادي از سوره هاي مكي ابتداي نزول،حوادث مختلفي براي زمان قيامت ذكر شده است.
از طرف ديگر بنا به نص خود قران،در سوره زمر،دو نفخه براي وقوع قيامت رخ ميدهد.در نفخه اول پايان حيات در زمين و مرگ همه انسانها و در نفخه دوم،حشر و بعث همه اموات و حضور در محضر دادگاه الهي است.
حوادث و اتفاقات متناظر با هر نفخه چيست؟ با استفاده از ايات قران،تصوير قيامت چگونه ترسيم ميشود؟
كلمات كليدي: قيامت محشر يعث نفخه صور زمين كوه خورشيد اسمان
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
بررسي حوادث متناظر با نفخ صور اول و دوم در قرآن:همزمان با حشر چه اتفاقاتي رخ ميدهد؟
1-صحنه هایی از حوادث قیامت
در سوره های مختلف قران ،به توصیف وقایع عظیم طبیعت و شرایط روز قیامت پرداخته شده است: -شمس:در ایات مربوط به حوادث قیامت،فقط دوبار به شمس اشاره شده است: سوره قیامت ( وجمع الشمس والقمر) و تکویر(اذاالشمس کورت)
-نجوم:دو بار در سوره های مرسلات (فاذا النجوم طمست)و تکویر(واذا النجوم انکدرت) -بحار: دوبار در سوره های انفطار(واذا البحار فجرت) و تکویر(اذالبحار سجرت )
-سماء: بیشترین تکرار درایات حوادث قیامت،مربوط به جبال و سماء (11بار) است که با افعال مختلف بکاررفته است. انفطار(اذاالسماء انفطرت) انشقاق (اذاالسماء انشقت) مرسلات(واذاالسماء فرجت) نبا(وفتحت السماء فکانت ابوابا) معارج(یوم تکون السماء کالمهل) تکویر(واذاالسماء کشطت) طور(یوم تمور السماء مورا)
-جبال: قارعه(تکون الجبال کالعهن المنفوش) واقعه(وبست الجبال بسا) مرسلات(واذالجبال نسفت) نبا(وسیرت الجبال فکانت سرابا) معارج(وتکون الجبال کالعهن) تکویر(واذاالجبال سیرت)طور(وتسیرالجبال سیرا) حاقه(وحملت الارض و الجبال فدکتا دکه واحده) و ...
2-مراحل قیامت:
در سوره زمر بصراحت از دو نفخه (نفخه موت و حیات)در قیامت نام برده شده است:
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِيَامٌ يَنظُرُونَ {68} و در صور دميده مىشود پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بيهوش درمىافتد مگر كسى كه خدا بخواهد سپس بار ديگر در آن دميده مىشود و بناگاه آنان بر پاى ايستاده مىنگرند {68}
بعد از نفخه اول همه موجودات،می میرند و بعد از نفخه دوم،محشور و مبعوث شده و در محضر الهی به حساب و کتاب انها رسیدگی و روانه جهنم یا بهشت میشوند.
اینکه در هرمرحله،چه حوادثی رخ میدهد و معیار تفکیک انها چیست،نیازمند تامل در همه ایات مرتبط با قیامت است
در سوره نبا ایات 18- 20 و سوره کهف ایه 47 ،سیر جبال و حشر انسانها باهم بیان شده است.
وَيَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا و (یاد کن) روزی را که کوهها را به حرکت درمیآوریم، و زمین را آشکار (و صاف) میبینی، و آنان را گرد میآوریم و هیچ یک را فرو گذار نمیکنیم. سوره الکهف آیه 47
يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا ترجمه : روزى که در «صور» دميده شود، و گروه گروه بياييد؛ وَفُتِحَتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ أَبْوَابًا ترجمه : و آسمان، گشوده و درهايى [پديد] شود؛ وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا النبأ(20) ترجمه : و کوهها را روان کنند، و [چون] سرابى گردند. كه صريحا،رواني كوهها و گشودگي اسمان را به به حشر بعد از نفخه صور مرتبط كرده است.
اگر ترتیب ذکر انها در سوره نبا و فعل ماضی حشرناهم در سوره کهف را دال بر تقدم بگیریم،درخواهیم یافت سیر جبال و سایر حوادث مرتبط ان که در ایات مختلف ،ذکر شده بعد از زنده شدن انسانها در نفخه دوم است. اما اگر ترتیب ذکر شده در ایات را دال بر تقدم و تاخر واقعی ندانیم،حداقل میتوان نتیجه گرفت که این حوادث،همگی بعد از نفخه دوم رخ میدهند. لذا سیر جبال که در سوره تکویر نیز ذکر شده،به همراه سایر ایات سوره تكوير مربوط به نفخه دوم است.
ویرایش بوسیله کاربر 1398/01/11 02:33:30 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
ايا سير جبال و متلاشي شدن كوها و زمين مربوط به نفخه اول است يا دوم؟
مطلب در مورد "سیرت الجبال" بیان شده مربوط به نفخه دوم است . مگر نه اینکه صورت زمین در نفخه اول بهم میریزد پس چگونه به بعد از نفخه دوم مربوط دانسته شده؟!
خب دو نوع نفخه اصلی داریم که بقیه نفخه ها هم اثرات ان دونفخه اصلی هست نفخه مرگ( برچیده شدن حیات از زمین یا منظومه شمسی) و نفخه حیات (روز قیامت وبازسازی زمین ) لذا سیرت الجبال وسجرت بحار نفخه اول می تونه باشه یا اثرات نفخه اول ونمی تونه نفخه دوم ویا اثرات بعد ان باشه
يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِسوره ابراهیم آیه 48 روزی که زمین به غیر این زمین، و آسمانها (به غیر این آسمانها) مبدل گردد، و (مردم) در برابر خدای یگانه قهار ظاهر شوند..
وَتَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ سوره ابراهیم آیه 49 و گناهکاران را در آن روز میبینی که با هم در زنجیرها بسته شده اند..
با توجه به این دو ایه پشت سر هم تغیرات اینبار بعد نفخه دوم هست چون به فرموده قران مرگ ورستاخیز روی همین کره زمین هست وایاتی که نشان میدهند در نفخه اول هم کوهها به حرکت درمیایند یا متلاشی می شوند در اثر قارعه کوبنده
به نظر میرسد یکبار در نفخه اول کوهها ودریا ها و.... متلاشی لبریز و میشوند ویکبار در نفخه دوم تغیراتی اساسی صورت میگیره و همبن کره زمین به یک حالت دیگر (مسطح هموار بدون پستی وبلندی روان شدن کوهها برای صاف کردن دره ها و.... ) ظاهر می شود با توجه به این ایه که اوردم
وَيَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا و (یاد کن) روزی را که کوهها را به حرکت درمیآوریم، و زمین را آشکار (و صاف) میبینی، و آنان را گرد میآوریم و هیچ یک را فرو گذار نمیکنیم. سوره الکهف آیه 47
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا و از تو در باره کوهها میپرسند، بگو: (پروردگارم آنها را (در قیامت) ریز ریز خواهد ساخت، سوره طه آیه 105
فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا پس آنها را پهن و هموار خواهد کرد، سوره طه آیه 106
لَّا تَرَىٰ فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا نه در آن کژی میبینی و نه ناهمواری. سوره طه آیه 107
ایات بالا مربوط به تغیرات کوه ها در نفخه دوم وایات ذیل در نفخه اول است به نطرم
يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا روزی که آسمان سخت در تب و تاب افتد، سوره الطور آیه 9
وَتَسِيرُ الْجِبَالُ سَيْرًا و کوهها (جمله) به حرکت درآیند.. سوره الطور آیه 10
فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ پس وای بر تکذیبکنندگان در آن روز.. سوره الطور آیه 11
الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ آنان که به یاوه سرگرمند..دردنیا سرگرمند: سوره الطور آیه 12
يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيبًا مَّهِيلًا روزی که زمین و کوهها به لرزه درآیند و کوهها به سان ریگ روان گردند.. سوره المزمل آیه 14
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
حوادث مرتبط با نفخ صور اول و دوم چه هستند؟ ایا متلاشی شدن کوهها و اسمان ها قبل از حشر انسانها ست؟ سلام ممنون از توجه و علاقه شما خانم انصاري
1-همين ايه 48 سوره ابراهيم،بهترين نشانه است بر اينكه تبديل زمين و اسمانها به غير ان،همزمان با محشر و حضور در پيشگاه خداست.
2-ايات سوره نبا
يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا ترجمه : روزى که در «صور» دميده شود، و گروه گروه بياييد؛ وَفُتِحَتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ أَبْوَابًا ترجمه : و آسمان، گشوده و درهايى [پديد] شود؛ وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا ترجمه : و کوهها را روان کنند، و [چون] سرابى گردند. كه صريحا،رواني كوهها و گشودگي اسمان را به به حشر بعد از نفخه صور مرتبط كرده است.
3-ايه سوره كهف هم جمله دوم حشرنا امده،فعل ماضي در حاليكه دو فعل اول،مضارع است
و فعل حشرنا نشان از تقدم حشر بر سير جبال دارد.
همين ايه ،باعث شد كه راجع به جايگزيني افعال ماضي سرچ كنم و مقاله ای را پيدا كردم
كه اتفاقا ان هم،همين تفسير مرا با همين ايه تاييد كرد که در زیر می آورم:
"گاهی نیز جایگزینی فعل ماضی به جای فعل مضارع بر این نکته بلاغی اشاره دارد که مفهوم فعل ماضی پیش از فعل مضارع اتفاق خواهد افتاد. مانند آیه مبارکه (وَ یَوْمَ نُسَیِّرُ الْجِبالَ وَ تَرَى الْأَرْضَ بارِزَهً وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً)(کهف/۴۷). در این آیه بعد از فعل مضارع «نُسَیِّرُ»، از فعل ماضی «حَشَرْناهُمْ» استفاده شده است
تا نشان دهد که محشور و مبعوث ساختن آنان در روز قیامت، پیش از به حرکت درآوردن کوهها و بروز و ظهور زمین اتفاق خواهد افتاد تا آنان نیز شاهد و ناظر آن اتفاقات شگرف و عظیم باشند؛ گویی آیه چنین بیان شده است: «و حشرناهم قبل ذلک». "
4- در دلالت ايات ابتدای سوره طور برنفخه اول ،نیز صراحتی نیست بلکه بلافاصله فويل يومئذ للمكذبين امده كه بر روز حساب و كتاب دلالت دارد.در ادامه بحث قبلی نفخه های قیامت
ایات ابتدای سوره طور هم موید همين برداشت هست
از عذاب صحبت میشه بعد به زمان سیر جبال سپس وای بر مکذبان وبعد به ورود به اتش پرداخته میشود
یعنی ان عذاب موعود،توام با اینهاست.قاعدتا نفخه اول که مرگ عمومی است،وعده عذاب موعود نیست
سوره معارج هم تصريح دارد كه روز موعود،روز خروج از قبرهاست
5- سوره قیامت:ايات سوره قيامت نيز به وحشت انسانها از خسف قمر و جمع شمس و قمر و انگاه ارايه اعمال او اشاره دارد كه اين مراحل در نفخه دوم است.
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ترجمه : (بگو:) در آن هنگام که چشمها از شدّت وحشت به گردش در آيد، وَخَسَفَ الْقَمَرُ ترجمه : و ماه بىنور گردد، وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ترجمه : و خورشيد و ماه يک جا جمع شوند، يَقُولُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ ترجمه : آن روز انسان مىگويد: «راه فرار کجاست؟!» يُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ترجمه : و در آن روز انسان را از تمام کارهايى که از پيش يا پس فرستاده آگاه مىکنند!
البته اين برداشت شما،ذهنيت مشهوري است كه در ذهن همه وجود دارد و من هم تا قبل از اينكه سوره تكوير را دقيق بررسي كنم،همين تصور را داشتم.يا خيلي از ايات مطابقت دادم و در برخي گروهها هم مطرح كردم.
هنوز مستند قراني روشني براي اين ذهنيت مشهور،پيدا نكردم
اما ظاهر ايات مختلفي كه ديده ام،كاملا برداشت اخير را تاييد ميكندویرایش بوسیله کاربر 1397/10/02 09:07:19 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
آيات مرتبط با حوادث مقارن قيامت و نفخه هاي صور در قرآن
با سلام
در اينجا سعي مي كنم آياتي از قران را كه به حوادث مقارن قيامت و نفخ صور اول و دوم اشاره دارد،به ترتيب نزول(ليست اين جانب) ارايه نمايم ( تا سوره قاف)تا هماهنگي و مقايسه انها راحت تر شود.
الزلزلة(1) إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ترجمه : آنگاه که زمين به لرزش [شديد] خود لرزانيده شود،
الزلزلة(4) يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ترجمه : آن روز است که [زمين] خبرهاى خود را باز گويد.
الزلزلة(6) يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ ترجمه : آن روز، مردم [به حال] پراکنده برآيند تا [نتيجه] کارهايشان به آنان نشان داده شود.
القارعة(4) يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ترجمه : روزى که مردم چون پروانه[هاى] پراکنده گردند،
القارعة(5) وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ ترجمه : و کوهها مانند پشم زدهشده رنگين شود.
الانفطار(1) إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ ترجمه : آنگاه که آسمان زهم بشکافد،
الانفطار(3) وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ ترجمه : و آنگاه که درياها از جا برکنده گردند،
الانفطار(4) وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ ترجمه : و آنگاه که گورها زير و زبر شوند،
الانفطار(5) عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ ترجمه : هر نفسى آنچه را پيش فرستاده و بازپس گذاشته، بداند.
الانفطار(13) إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ترجمه : قطعاً نيکان به بهشت اندرند.
الانفطار(15) يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ ترجمه : روز جزا در آنجا درآيند،
عبس(33) فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ترجمه : پس چون فرياد گوشخراش دررسد؛
عبس(34) يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ ترجمه : روزى که آدمى از برادرش،
القيامة(7) فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ترجمه : (بگو:) در آن هنگام که چشمها از شدّت وحشت به گردش در آيد،
القيامة(9) وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ترجمه : و خورشيد و ماه يک جا جمع شوند،
القيامة(10) يَقُولُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ ترجمه : آن روز انسان مىگويد: «راه فرار کجاست؟!»
القيامة(12) إِلَىٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ترجمه : آن روز قرارگاه نهايى تنها بسوى پروردگار تو است؛
القيامة(13) يُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ترجمه : و در آن روز انسان را از تمام کارهايى که از پيش يا پس فرستاده آگاه مىکنند!
الفجر(21) كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا ترجمه : نه چنان است، آنگاه که زمين، سخت در هم کوبيده شود،
الفجر(22) وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا ترجمه : و [فرمان] پروردگارت و فرشته[ها] صفدرصف آيند،
الفجر(23) وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ ۚ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّىٰ لَهُ الذِّكْرَىٰ ترجمه : و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند، آن روز است که انسان پند گيرد؛ و[لى] کجا او را جاى پندگرفتن باشد؟
النازعات(6) يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ترجمه : آن روز که لرزنده بلرزد،
النازعات(13) فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ ترجمه : و[لى] در حقيقت، آن [بازگشت، بسته به] يک فرياد است [و بس].
النازعات(14) فَإِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ ترجمه : و بناگاه آنان در زمين هموار خواهند بود.
النازعات(34) فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَىٰ ترجمه : پس آنگاه که آن هنگامه بزرگ دررسد،
النازعات(35) يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَىٰ ترجمه : [آن] روز است که انسان آنچه را که در پى آن کوشيده است به ياد آورد
النازعات(36) وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرَىٰ ترجمه : و جهنم براى هر که بيند آشکار گردد.
الانشقاق(1) إِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ ترجمه : آنگاه که آسمان زهم بشکافد،
الانشقاق(3) وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ ترجمه : و آنگاه که زمين کشيده شود،
الانشقاق(4) وَأَلْقَتْ مَا فِيهَا وَتَخَلَّتْ ترجمه : و آنچه را که در آن است بيرون افکند و تهى شود،
الانشقاق(6) يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ ترجمه : اى انسان، حقاً که تو به سوى پروردگار خود بسختى در تلاشى، و او را ملاقات خواهى کرد.
المدثر(8) فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ ترجمه : پس چون در صور دميده شود،
المدثر(9) فَذَٰلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ ترجمه : آن روز [چه] روز ناگوارى است!
المدثر(10) عَلَى الْكَافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ ترجمه : بر کافران آسان نيست.
الواقعة(1) إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ترجمه : آن واقعه چون وقوع يابد،
الواقعة(4) إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ترجمه : چون زمين با تکان [سختى] لرزانده شود،
الواقعة(5) وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ترجمه : و کوه ها [جمله] ريزه ريزه شوند،
المرسلات(8) فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ ترجمه : پس وقتى که ستارگان محو شوند،
المرسلات(9) وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ ترجمه : و آنگاه که آسمان بشکافد،
المرسلات(10) وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ ترجمه : و آنگاه که کوهها از جا کنده شوند،
المرسلات(11) وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ ترجمه : و آنگاه که پيمبران به ميقات آيند،
لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ ﴿۱۲﴾ براى چه روزى تعيين وقت شده است (۱۲)
لِيَوْمِ الْفَصْلِ ﴿۱۳﴾ براى روز داورى (۱۳) وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الْفَصْلِ ﴿۱۴﴾ و تو چه دانى كه روز داورى چيست (۱۴) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۵﴾ آن روز واى بر تكذيب كنندگان (۱۵)
النبأ(18) يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا ترجمه : روزى که در «صور» دميده شود، و گروه گروه بياييد؛
النبأ(19) وَفُتِحَتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ أَبْوَابًا ترجمه : و آسمان، گشوده و درهايى [پديد] شود؛
النبأ(20) وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا ترجمه : و کوهها را روان کنند، و [چون] سرابى گردند.
النبأ(21) إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا ترجمه : [آرى،] جهنم [از دير باز] کمينگاهى بوده،
المعارج(4) تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ترجمه : فرشتگان و روح، در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى «او» بالا مىروند.
المعارج(8) يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ ترجمه : روزى که آسمانها چون فلز گداخته شود،
المعارج(9) وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ ترجمه : و کوهها چون پشم زده گردد،
المعارج(42) فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ترجمه : پس بگذارشان ياوه گويند و بازى کنند تا روزى را که وعده داده شدهاند ملاقات نمايند.
المعارج(43) يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَىٰ نُصُبٍ يُوفِضُونَ ترجمه : روزى که از گورها[ى خود] شتابان برآيند، گويى که آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند.
المعارج(44) خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۚ ذَٰلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ترجمه : ديدگانشان فرو افتاده، [غبار] مذلّت آنان را فرو گرفته است. اين است همان روزى که به ايشان وعده داده مىشد.
المطففين(6) يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ترجمه : روزى که مردم در برابر پروردگار جهانيان به پاى ايستند.
التكوير(1) إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ترجمه : آنگاه که خورشيد به هم درپيچد،
التكوير(4) وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ترجمه : وقتى شتران ماده وانهاده شوند،
التكوير(5) وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ترجمه : و آنگه که وحوش را همىگرد آرند،
التكوير(6) وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ترجمه : درياها آنگه که جوشان گردند،
التكوير(8) وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ ترجمه : پرسند چو زان دخترک زنده بهگور:
التكوير(10) وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ترجمه : و آنگاه که نامهها زهم بگشايند،
التكوير(12) وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ ترجمه : و آنگه که جحيم را برافروزانند،
الطور(7) إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ ترجمه : که عذاب پروردگارت واقعشدنى است؛
الطور(9) يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ترجمه : روزى که آسمان سخت در تب و تاب افتد،
الطور(10) وَتَسِيرُ الْجِبَالُ سَيْرًا ترجمه : و کوهها [جمله] به حرکت درآيند.
الطور(45) فَذَرْهُمْ حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ ترجمه : پس بگذارشان تا به آن روزى که در آن بيهوش مىافتند برسند.
الطور(46) يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ترجمه : روزى که نيرنگشان به هيچوجه به کارشان نيايد و حمايت نيابند.
الطور(47) وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَٰلِكَ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ترجمه : و در حقيقت، غير از اين [مجازات]، عذابى [ديگر] براى کسانى که ظلم کردهاند خواهد بود، ولى بيشترشان نمىدانند [که آن عذاب چيست].
الحاقة(13) فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ترجمه : پس آنگاه که در صور يک بار دميده شود.
الحاقة(14) وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً ترجمه : و زمين و کوهها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با يک تکان ريز ريز گردند.
الحاقة(15) فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ترجمه : پس آن روز است که واقعه [آنچنانى] وقوع يابد.
الحاقة(16) وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ ترجمه : و آسمان از هم بشکافد، و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد.
الحاقة(18) يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَىٰ مِنْكُمْ خَافِيَةٌ ترجمه : در آن روز، شما [به پيشگاه خدا] عرضه مىشويد، [و] پوشيدهاى از شما پوشيده نمىماند.
الحاقة(19) فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ ترجمه : اما کسى که کارن امهاش به دست راستش داده شود، گويد: «بياييد و کتابم را بخوانيد.
ق(20) وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ ترجمه : و در صور دميده شود؛ اين است روز تهديد [من].
ق(21) وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ ترجمه : و هر کسى مىآيد [در حالى که] با او سوقدهنده و گواهىدهندهاى است.
ق(22) لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ ترجمه : [به او مىگويند:] «واقعاً که از اين [حال] سخت در غفلت بودى. و[لى] ما پردهات را [از جلوى چشمانت] برداشتيم و ديدهات امروز تيز است.»
با دقت در آيات فوق مشاهده مي شود كه در تمام انها از يك سري حوادث و محشور شدن انسانها و عرضه اعمال بدون تصريح به تقدم و تاخر زماني انها يا انتساب انها به كدامين نفخ صور صحبت شده است.
از سوره هاي بالا،تنها در سوره هاي نبا ،حاقه و قاف به نفخ صور اشاره شده است و در سوره هاي نبا و حاقه،ويراني زمين و سير كوهها ،بعد از ايه نفخ صور بيان شده كه يا ميتواند دلالت بر تقدم انها و يا همزماني انها دلالت داشته باشد . از انجا كه در هر دو سوره همدر هيمن ايات به حضور انسانها و عرضه اعمال اشاره شده است،لذا اين ايات و حوادث ،قاعدتا بر نفخه دوم منطبق ميشود.
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
بررسي آياتي كه بطور قطعي دلالت بر نفخه صور اول دارند:
1-سوره حج آيات 1و2:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ ﴿۱﴾
انصاریان: ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، بی تردید زلزله قیامت، واقعه ای بزرگ است.
يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ ﴿۲﴾ فولادوند: روزى كه آن را ببينيد هر شيردهنده اى آن را كه شير مى دهد [از ترس] فرو مى گذارد و هر آبستنى بار خود را فرو مى نهد و مردم را مست مى بينى و حال آنكه مست نيستند ولى عذاب خدا شديد است
از آنجا كه در نفخه دوم(احيا و حشر اموات از قبور)زن باردار يا شيردهي وجود ندارد،لذا اين دو آيه بر نفخ اول يعني نفخه اماته(مرگ ساكنان زمين) دلالت ميكنيد.
لذا زلزله شديد يكي از نشانه هاي قطعي نفخه اول است. |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/14 ارسالها: 199
8 تشکر دریافتی در 7 ارسال
|
توصيفات مختلف قران براي كوهها،به كدام نفخه تعلق دارد؟ ايا در نفخه احيا ست يا نفخه اماته ؟
جهت مطالعه تمامي ايات توصيف كننده جبال در قيامت و تعلق انها به نفخه صور دوم كليك كنيد |
مدیر تالار |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
جهت مطالعه مرتبط با قيامت و موضوع صعق و بيهوشي يا مرگ كه در نفخ صور رخ ميدهد
به لينك زير مراجعه نماييد.
چه كساني صيحه قيامت را ميشنوند؟ ايا مردگان ميتوانند صداي نفخه را درك كنند؟ سوره قاف
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
آيا زلزله ساعت كه در سوره حج عنوان شده، جزو حوادث نفخه اول است؟
﴿إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ﴾؛ وقتي چيزي را ذات اقدس الهي به عظمت ياد بكند معلوم ميشود خيلي مهم است. در سورهٴ مباركهٴ «اعراف» فرمود: ﴿ثَقُلَتْ فِي السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾؛ اين جريان قيامت آنقدر سنگين است كه نه آسمان ميتواند اين بار را بكشد نه زمين و نه انسان.
صعقهاي هم هست كه همه مدهوش ميشوند و نه بيهوش، يك عدّه خاص البته مستثنا هستند كه اينها همچنان هوشمندند: ﴿فَصَعِقَ مَن فِي السَّماوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ﴾ حالا اگر در آن نفخهٴ صور اول كه همه مدهوش يا بيهوش ميشوند اهل بيت همچنان هوشيارند، اين نشان ميدهد كه اينها ميتوانند باري را بكشند كه آسمان و زمين نميتوانند بكشند. بالأخره در آن نفخهٴ صور يك عدّه مستثنا هستند ولي در صحنهٴ قيامت كه ميخواهد قيام بكند همه ميميرند: ﴿إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَيِّتُونَ﴾.
اينچنين نيست كه حالا قيامت ظرفي باشد و زلزله در قيامت اتفاق بيفتد، قيامت دارالقرار است. اينها البته طليعهٴ قيامت است و همين مقدار هم مصحّح اسناد است: ﴿إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ﴾.
تفسیر تسنیم
ظاهر آيه اين است كه اين زلزله قبل از نفخه اولى صور كه خدا از آن در آيه (و نفخ فى الصور فصعق من فى السموات و من فى الارض الا من شاء اللّه ثم نفخ فيه اخرى فاذا هم قيام ينظرون ) خبر داده، واقع مى شود، چون آيه مورد بحث مردم را در حال عادى فرض كرده كه ناگهانى و بى مقدمه زلزله ساعت رخ مى دهد، و حال ايشان از مشاهده آن دگرگون گشته، به آن صورت كه آيه شريفه شرح داده، در مى آيند. و اين قبل از نفخه اولى است، كه مردم با آن مى ميرند، نه نفخه دوم، چون قبل از نفخه دوم، مردم زنده اى در روى زمين وجود ندارد.
تفسير المیزان
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
منظور از پيچيده شدن خورشيد چيست؟
يكي از حوادث مقارن قيامت كه در قران بيان شده است، كور خورشيد است
در سوره تكوير اِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ
«کوّرت» از ماده «تکویر» در اصل به معناى پیچیدن و جمع و جور کردن چیزى است، این واژه به معناى تاریک شدن یا افکندن نیز آمده است، و ظاهراً این دو معنا در مورد خورشید لازم و ملزوم یکدیگر است، به این ترتیب که خورشید تدریجاً لاغر و جمع و جور مى شود، و رو به تاریکى و بى فروغى مى گذارد. «اِنْکَدَرَتْ» از مادّه «انکدار» به معناى تیرگى و تاریکى یا سقوط و پراکندگى است، و ظاهراً هر دو معنا در مورد ستارگان لازم و ملزوم یکدیگر است.
آرى طبق گواهى قرآن در پایان جهان، پر فروغ ترین مبدأ نور در منظومه شمسى ما که مایه روشنایى تمام سیّارات است خاموش و جمع مى شود، و ستارگان دیگر نیز به همین سرنوشت گرفتار مى گردند.
فخر رازى در یکى از عبارات خود مى گوید که بعضى «کُوِّرَتْ» را از ریشه «کور»! به معناى نابینا دانسته اند. دانشمندان امروز معتقدند انرژى خورشید که در فضا پخش مى شود از احتراق هسته اى به دست مى آید که سوخت آن ئیدروژن و خاکسترش هلیوم است.
و نیز به همین دلیل در هر شبانه روز سیصد و پنجاه هزار میلیون تُن! از وزن این کره کاسته مى شود، و همین امر سبب مى گردد که تدریجاً لاغر و کم نور شود و این همان جمع شدن و کم نور شدن، یعنى دو مفهومى است که در مادّه «تکویر» طبق گفته لغت شناسان وجود دارد.
:books:سایت تبیان
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
دوتا نفخ هست يكي #نفخي كه خاموش ميكند مثل اينكه آدم كبريت را بعد از اينكه روشن كرد و آن كارهايي كه ميخواست فوت ميكند اين را خاموش ميكند يك وقت است كه نه، فوت ميكند كه اين شعله افروختهتر بشود و گُر بگيرد دوتا نفخ است يك نفخ است براي خاموش كردن، يك نفخ است براي اشتعالِ بيشتر.
آن نفخ اول كه نفخ صور است ﴿فَصَعِقَ مَن فِي السَّماوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ﴾ سخن از صَعق است نه سخن از موت، بعضيها هم از اين صعق مصوناند مثل اينكه وجود مبارك موساي كليم صعق داشت موت نداشت در نفخه ي اول صَعق است مدهوشي است نه بيهوشي و نه مرگ، مرگ نيست بيهوشي نيست مدهوشي است برخيها هم از اين مدهوشي مستثنا هستند ﴿فَصَعِقَ مَن فِي السَّماوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ﴾ مثل اهل بيت(عليهم السلام). بعد نفخ ديگر اين است كه اين مدهوشها را به حالت عادي برميگردانند در نفخ صور مرگ در كار نيست «ما زنده به ذكر دوست باشيم٭٭٭ ديگر حيوان به نفخ #صور» و مانند آن خب.
تفسیر تسنیم ايت اله جوادي آملي ویرایش بوسیله کاربر 1403/06/18 10:47:27 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.