رتبه: Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1399/05/06 ارسالها: 28 مکان: فارس 1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
🍃🌸«معنای واژگان گناه در قرآن و روایات»
💠 1- ذنب، به معنى دنباله است، چون هر عمل خلافى یك نوع پى آمد و دنباله به عنوان مجازات اخروى یا دنیوى دارد؛ این واژه، در قرآن 35 بار آمده است.
💠 2- معصیت، به معنى سرپیچى و خروج از فرمان خدا و بیانگر آن است كه انسان از مرز بندگى خدا بیرون رفته است؛ این واژه در قرآن 33 بار آمده است.
💠 3- اثم، به معناى سستى و كندى و واماندن و محروم شدن از پاداش ها است زیرا در حقیقت گنهكار یك فرد وامانده است و مبادا خود را زرنگ پندارد؛ این واژه در قرآن 48 بار آمده است.
💠 4- سیئه، به معنى كار قبیح و زشت است كه موجب اندوه و نكبت گردد، در برابر «حسنه» كه به معنى سعادت و خوشبختى است؛ این واژه 165 بار در قرآن آمده است. كلمه «سوء» نیز از همین واژه گرفته شده كه 44 بار در قرآن آمدهاست.
💠 5- جُرم، در اصل به معنى جدا شدن میوه از درخت و یا به معنى پست است، جریمه و جرایم از همین ماده مىباشد، جرم عملى است كه انسان را از حقیقت، سعادت، تكامل و هدف جدا مىسازد؛ این واژه 61 بار در قرآن آمده است.
💠 6- حرام، به معنى ممنوع است، چنانكه لباس احرام لباسى است كه انسان در حج و عمره مىپوشد و از یكسرى كارها ممنوع مىشود. و ماه حرام ماهى است كه جنگ در آن ممنوع مىباشد و مسجد الحرام یعنى مسجدى كه داراى حرمت و احترام خاصى بوده، و ورود مشركین به آن ممنوع است؛ این واژه حدود 75 بار در قرآن آمده است. 💠 7- خطیئه، غالباً به معنى گناه غیر عمدى است. و گاهى در معنى گناه بزرگ نیز استعمال شده است، چنانكه آیه 81 سوره بقره و 37 سوره الحاقه بر این مطلب گواه مىباشد. این واژه در اصل حالتى است كه براى انسان بر اثر گناه پدید مىآید و او را از طریق نجات، قطع مىكند، و راه نفوذ انوار هدایت به قلب انسان را مىبندد.(المیزان، ج1 ص218) این واژه 22 بار در قرآن آمده است. ادامه دارد..
💠 8- فسق، در اصل به معنى خروج هسته خرما از پوست خود مى باشد، و بیانگر خروج گنهكار از مدار اطاعت و بندگى خدا است كه او با گناه خود حریم و حصار فرمان الهى را شكسته و در نتیجه بدون قلعه و حفاظ مانده است؛ این واژه 53 بار در قرآن آمده است.
💠 9- فساد، به معنى خروج از حدّ اعتدال است كه نتیجه اش تباهى و به هدر رفتن استعدادها است؛ این واژه 50 بار در قرآن آمده است.
💠 10- فجور، به معنى دریدگى و پاره شدن پردهى حیا و آبرو و دین است كه باعث رسوایى مى گردد؛ و 6 بار در قرآن آمده است.(مفردات راغب، ص 373)
💠 11- منكر، در اصل از انكار به معنى نا آشنا است، چرا كه گناه با فطرت و عقل سالم، هماهنگ و مانوس نیست، و عقل و فطرت سالم، آن را زشت و بیگانه مى شمرد؛ این كلمه 16 بار در قرآن آمده و بیشتر در عنوان نهى از منكر، طرح شده است.
💠 12- فاحشه، به سخن و كارى كه در زشتى آن تردیدى نیست، فاحشه گویند. در مواردى به معنى كار بسیار زشت و ننگین و نفرتآور به كار مى رود؛ این واژه 24 بار در قرآن آمده است.
💠 13- خبث، به هر امر زشت و ناپسند، خبیث گویند در مقابل «طیّب» به معناى پاك و دل پسند. این واژه در 16 مورد از قرآن بكار رفته است.
💠 14- شرّ، به معنى هر زشتى است كه نوع مردم از آن نفرت دارند، و بر عكس، واژهى «خیر» به معنى كارى است كه نوع مردم آن را دوست دارند، این واژه غالباً درمورد بلاها و گرفتارى ها استعمال مى شود، ولى گاهى نیز در مورد گناه به كار مى رود، چنانكه در آیه 8 سوره زلزال به معنى گناه به كار رفته است.
💠 15- لمم، (بر وزن قلم) به معنى نزدیك شدن به گناه و به معنى اشیاى اندك است و در گناهان صغیره بكار مى رود. و در قرآن یكبار آمده است.
💠 16- وزر، به معنى سنگینى است، و بیشتر در مورد حمل گناه دیگران به كار مى رود، «وزیر» كسى است كه كار سنگینى از حكومت را به دوش خواهد كشید، این واژه در قرآن 26 بار آمده است. گاهى در قرآن واژه «ثقل» نیز كه به معنى سنگینى است در مورد گناه به كار رفته است، چنانچه آیه 13 سوره عنكبوت به این مطلب دلالت دارد.
💠 17- حنث، (بر وزن جنس) در اصل به معنى تمایل به باطل و بازخواست آمده است و بیشتر در مورد گناه پیمان شكنى و تخلف، بعد از تعهد، آمده است. این واژه دوبار در قرآن آمده است. این واژه هاى هفده گانه هر كدام بیانگر بخشى از آثار شوم گناه و حاكى از گوناگونى گناه مى باشند، و هر یك با پیام مخصوص و هشدار ویژه اى، انسانها را از ارتكاب گناه برحذر مى دارند.🌸🍃كلمات كليدي: گناه ذنب اثم معصيت حرام ویرایش بوسیله کاربر 1399/06/12 12:54:06 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,976
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
اغلب مترجمين، واژة «اثم» را معادل گناه گرفتهاند. ذنب، جور و جرم و... را هم گناه ترجمه میكنند، در حاليكه هر كدام از اين واژهها معنای ويژه خود را دارند.
واژة «اثم» مقابل واژه «بِرّ» میباشد. بِرّ، دلالت بر همه جانبه بودن نيكی و تعميم آن و وسعت نظر میكند و «اثم» كاملا برعكس است و دلالت بر تنگنظری، خودخواهی و محدوديت ديد آدمی دارد.
معنای اصلی «ذنب»، دُم يا دنباله و يا عوارض و عقوبتی است که در پی و عقب گناه ميآيد. اگر به گناه ذنب گفته شده است، به خاطر همين پيآمدهای ناگوار آن در دنيا يا آخرت ميباشد.
از تفسير اقاي بازرگان
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.