رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
آیه ۱۷ سوره قصص( صفحه ۳۸۷) قَالَ رَبِّ بِمَآ أَنْعَمْتَ عَلَىَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِّلْمُجْرِمِينَ
(سپس موسى) گفت: پروردگارا! به خاطر (قدرت و) نعمتى كه بر من ارزانى داشتى، پس هرگز پشتیبان تبهكاران نخواهم بود.
در فـقـه اسـلامـى بـاب مـفـصلى پيرامون اعانت بر اثم و معاونت ظلمه با احاديث فراوانى داريم كه نشان مى دهد يكى از زشتترين گناهان يارى ستمكاران و ظالمان و مجرمان است و سبب مى شود كه انسان در سرنوشت شوم آنها شريك باشد.
اصولا ظالمان و ستمگران و افرادى همچون فرعون در هر جامعه اى افراد خاصى هستند، و اگـر تـوده جـمـعـيـت بـا آنـها همكارى نكنند فرعونها ، فرعون نميشوند اين گروهى از مردم زبون و ضعيف و يا فرصت طلب و دنياپرست هستند كه اطراف آنها را مى گيرند، و دست و بـال آنـهـا و يـا حـداقـل سياهى لشكرشان مى شوند، تا آن قدرت شيطانى را براى آنها فراهم مى سازند.
در قـرآن مـجـيـد روى ايـن اصـل اسـلامى و انسانى كرارا تكيه شده است : در آيه دوم سوره مائده مى خوانيم : و تعاونوا على البر و التقوى و لا تعاونوا على الاثم و العدوان : بر نيكى و تقوا تعاون كنيد، و به گناه و تعدى هرگز كمك نكنيد.
قرآن با صراحت مى گويد: ركون بر ظالمان موجب عذاب آتش دوزخ است و لا تركنوا الى الذين ظلموا فتمسكم النار (هود -۱۱۴).
ركـون خواه به معنى تمايل قلبى باشد، يا به معنى همكارى ظاهرى ، يا اظهار رضايت ، و يـا دوسـتـى و خيرخواهى ، يا اطاعت كه هر يك از مفسران تفسيرى براى آن كرده اند و يا مـفـهـومـى كـه جامع همه اينها است ، و آن اتكاء و اعتماد و وابستگى است ، شاهد زنده اى بر مقصود ما است .
در حـديـثى از امام زين العابدين على بن الحسين (عليهماالسلام ) مى خوانيم : به محمد بن مسلم زهرى كه دانشمندى بود كه با دستگاه بنى اميه مخصوصا هشام بن عبد الملك همكارى مـى كـرد بـعـد از آنـكـه او را از اعـانـت ظالمان برحذر داشت در سخنان تكان دهنده اش چنين فـرمـود: او ليـس بـدعـائهم اياك حين دعوك جعلوك قطبا ادار و ربك رحى مظالمهم ، و جسرا يعبرون عليك الى بلاياهم سلما الى ضلالتهم داعيا الى عينهم ، سالكا سبيلهم ، يدخلون بـك الشـك عـلى العـلمـاء و يـقـتـادون بـك قـلوب الجـهـال اليـهـم !... فـمـا اقل ما اعطوك فى قدر ما اخذوا منك ! و ما ايسر ما عمروا لك فى جنب ما حزبوا عليك ! فانظر لنـفـسـك فـانـه لا يـنـظـر لهـا غـيـرك و حـاسـبـهـا حـسـاب رجل مسئول !:
آيـا آنـهـا تـو را بـه جـمـع خـود دعـوت نـكـردنـد و مـركـزيـتـى بـوسـيـله تـو تشكيل ندادند كه آسياى ظلم آنها بر محورش مى گردد؟آيا تو را پلى براى عبور به سوى بلاهاى خود قرار ندادند؟ بـوسيله تو نردبانى براى ضلالتشان ، و مبلغى براى گمراهى و جهلشان ، و رهروى بـراى راه نـنـگـيـنـشـان سـاخـتـنـد، و نـيـز بـوسـيـله تـو، عـلمـا را زيـر سـؤ ال ميكشند و قلوب ساده لوحان جاهل را به دام مى افكنند... آنـهـا در مـقـابل چيزى كه از تو گرفتند، چه كم بهائى به تو پرداختند؟! و در برابر آنچه از تو ويران كردند چه كم آباد نمودند. انـدكـى در بـاره خـود بـيـنديش كه هيچكس دلسوز تو جز خودت نيست ، و همچون يك انسان مسئول به حساب خويش رسيدگى كن .
بـه راسـتى اين منطق گويا و رساى امام (عليه السلام ) هر عالم دربارى و وابسته را مى تواند متوجه عاقبت شوم خود كند. «تفسیر نمونه»
كلمات كليدي:مجرم ياور ياري ظالم
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
آيه شريفه که عهد و پيمانى است از سوى موسى كه ديگر هيچ مجرمى را در جرمش كمك نكند، تا شكر نعمتهايى را كه به وى ارزانى داشته به جا آورده باشد، این نكته انسان ساز به روشنى دريافت مى گردد كه : يارى و پشتيبانى از ظالمان و گناهكاران جرم و گناه به شمار مى رود.
تعداد مستبدین در هر عصر و زمان و هر جامعه و تمدّنى انگشت شماراست و اگر خود ستمديدگان و توده هاى در بند فريب آنان را نخورند و در بخش هاى گوناگون به خدمت به بارگاه ستم آنان كمر نبندند ، خود بخود نابود میشوند.
از «عطابن رياح» پرسيدند، بنده خدايى است كه براى فرمانروايى استبدادگر نويسندگى مى كند و اين كار را تنها براى اداره امور اقتصادى خانواده اش انجام مى دهد، و اگر اين كار را نكند دچار فقر و تهيدستى مى گردد، در اين مورد چه مى گوييد؟
او در پاسخ گفت: آيا سخن آن بزرگ مرد شايسته كردار را نشنيده اى كه مى فرمايد: پروردگارا، بپاس نعمتى كه به من ارزانى داشتى هرگز يار و ياور گناهكاران نخواهم شد؟ و كدامين گناه زشت تر و زيانبارتر از ستم واستبداد؟!
نقل از كانال تفسير روزانه
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
مجرم نبودن و حمايت نكردن از مجرمين،نشانه اي از حركت بر صراط مستقيم است
:ما در شبانهروز در نماز عرض میکنیم «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ»
:حالا راه «أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» چیست؟ میگوییم «صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ».
:«مُنعم علیه» چه کسانی هستند؟ آن را مشخص کرد؛ راهشان هم چیست؟ ... آن را در سوره «نساء» فرمود «مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ» یا خدا یا رسولِ او «فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً» که اینها «منعم علیهم» هستند.
ما شبانهروز در نمازها عرض میکنیم خدایا! راه موسای کلیم، راه عیسای مسیح، راه ابراهیم خلیل، راه نوح (علیهم السلام) را به ما نشان بده!، «صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» این خواسته شب و روز ماست.
:راه اینها چیست؟ راه اینها را قرآن کریم مشخص کرد؛ وجود مبارک موسای کلیم گفت «رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهیراً لِلْمُجْرِمینَ»؛ خدایا به شکرانه نعمتِ توحید و دینی که به من دادی، من پشتوانه و پشتیبان ظالم نخواهم بود؛ این راه ماست ...
خدایا من نه خودم اهل جُرمم، نه برای مجرمین توصیه میکنم که فلان مجرم، فلان گنهکار، فلان تبهکار کاری کرده بخواهم او را از کیفر برهانم، من این کار را نمیکنم؛ من از اسرائیل حمایت نمیکنم، من از فلان شخص و فلان گروه حمایت نمیکنم، من اینطور هستم؛ این حرف موسای کلیم است.
این آیه نورانی، خط مشی موسی را نشان میدهد(رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهیراً لِلْمُجْرِمینَ).
:این خاصیّت نعمت الهی و راه الهی است که می فرماید خدایا من هرگز از گناهکار حمایت نمیکنم؛ ما شبانهروز همین را از خدا میخواهیم.
:اگر چنین باشد دیگر مجرم در کشور حاشیه امنی نخواهد داشت؛ اگر او کسی نداشته باشد، یک قاضی نداشته باشد که قانونتراش و قانوندرستکن باشد، که او را با کمک وکیلی که آشنای با قانونسازی و حقوقسازی است نجات دهد، او دیگر حاشیه امنی ندارد.
:این نماز ماست که در همه شبانهروز به خدا عرض میکنیم خدایا! راه «منعم علیه» را از تو میخواهیم، و «منعم علیه» را هم که خدا مشخص کرد و فرمود چه کسانی هستند ... خدایا ما از مجرم حمایت نمیکنیم.
:بنابراین این صراط مستقیمی که ذات اقدس الهی به همه انبیا داد و به وجود مبارک موسی و هارون داد، نشانه آن هم مشخص است؛ کسانی راهیِ صراط مستقیم هستند که نه اهل جُرم باشند و نه از مجرم حمایت کنند که در این صورت این کشور، کشور وجود مبارک ولیّ عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میشود.
:آن وقت «وَ هَدَیْناهُمَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ * وَ تَرَکْنا عَلَیْهِما فِی الْآخِرینَ» کسانی که راهیان این راه هستند برکت دارند.
آیت الله جوادی آملی
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
به ظالمان تكيه نكيد
وَ لا تَركَنُوا إِلَي الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النّارُ وَ ما لَكُم مِن دُونِ اللّهِ مِن أَولِياءَ ثُمَّ لا تُنصَرُونَ (113)سوره هود
و ركون و اعتماد نكنيد بسوي كساني که ظلم كردند پس تماس ميكند شما را آتش و نيست از براي شما از غير خدا از دوستاني پس از آن ياري نميشويد كسي شما را ياري نميكند.
تفسیر نور:
نکته ها در روايات مىخوانيم كه مودّت و محبّت به ظالم و اطاعت از او، از مصاديق ركون به ظالم محسوب مىشود. در روايتى مىفرمايد: به ستمگر اميدى نداشته باش، گرچه او فاميل و دوست تو باشد. «و ان كان حميما قريباً» «1» در كافى، نيز اين روايت آمده كه اگر به مقدار زمانِ دست به جيب كردن ستمگر براى بخشش، راضى به زنده بودن او باشى، ركون و تكيه بر ظالم كردهاى كه خدا از آن نهى نمودهاست. «2»
از آنجا كه اطاعت از اولى الامر، واجب و از سوى ديگر، ركون به ظالم حرام است، پس اولى الامر نمىتواند ظالم باشد، بلكه بايد معصوم نيز باشد، زيرا گناه از مصاديق ظلم به شمار مىرود.
«1». تفسير كنزالدقائق.
«2». كافى، ج 5، ص 108.
جلد 4 - صفحه 128
پیام ها
1- هرگونه تمايل واعتماد به ستمگران داخلى وخارجى، ممنوع است. «لا تَرْكَنُوا» (ستمگران، لايق پيروى و رهبرى نيستند)
2- تكيه بر ستمگران، گناه كبيره است. (هر گناهى كه قرآن دربارهى آن وعدهى آتش داده، گناه كبيره است) لا تَرْكَنُوا ... فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ
3- به جاى تمسّك به ظالم، به خدا توكّل كنيم. «وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ»
4- نتيجهى تكيه بر ستمگران، غربت و تنهايى است. «ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ»
تفسیر نمونه
اشاره
(آیه 113)- تکیه بر ظالمان و ستمگران: این آیه یکی از اساسیترین برنامههای اجتماعی و سیاسی و نظامی و عقیدتی را بیان میکند، عموم مسلمانان را مخاطب ساخته، و به عنوان یک وظیفه قطعی میگوید: «به کسانی که ظلم و ستم کردهاند، تکیه نکنید» (وَ لا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا). و اعتماد و اتکای کار شما بر اینها نباشد.
«چرا که این امر سبب میشود که عذاب آتش، دامان شما را بگیرد» (فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ).
«و غیر از خدا هیچ ولیّ و سرپرست و یاوری نخواهید داشت» (وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ).
با این حال واضح است که هیچ کس شما را یاری نخواهد کرد «و یاری نمیشوید» (ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ).
در چه اموری نباید به ظالمان تکیه کرد؟
بدیهی است که در درجه اول نباید در ظلمها و ستمگریهایشان شرکت جست و از آنها کمک گرفت، و در درجه بعد اتکاء بر آنها در آنچه مایه ضعف و ناتوانی جامعه اسلامی و از دست دادن استقلال و خودکفایی و تبدیل شدن به یک عضو وابسته و ناتوان میگردد باید از میان برود که این گونه رکونها جز شکست و ناکامی و ضعف جوامع اسلامی، نتیجهای نخواهد داشت.
و اما این که: فی المثل مسلمانان با جوامع غیر مسلمان، روابط تجاری یا علمی براساس حفظ منافع مسلمین و استقلال و ثبات جوامع اسلامی داشته باشند، نه داخل در مفهوم رکون به ظالمین است و نه چیزی است که از نظر اسلام ممنوع بوده باشد و در عصر خود پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و اعصار بعد همواره چنین ارتباطاتی وجود داشته است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لا تَركَنُوا گفتند ركون اندك ميلي است إِلَي الَّذِينَ ظَلَمُوا سه عنوان است: ظلم، اعانت بظلم، ركون بظالم و هر سه از گناهان كبيره است که وعده آتش داده شده.
صفوان جمال از شيعيان خاصّ حضرت موسي إبن جعفر [ع] بوده هارون عباسي شترهاي او را كرايه كرد براي رفتن بحج خدمت حضرت رسيد حضرت فرمودند( يا صفوان کل فعل منك جميل الا اكراؤك هذا الرجل)
عرض كرد من كرايه ندادم برود ظلم كند بلكه براي حج بود حضرت فرمود آيا دوست داري زنده باشد تا برگردد و اجرت كرايه شتران تو را بدهد عرض كرد بلي فرمودند نبايد مؤمن راضي باشد ببقاء ظالم.
ویرایش بوسیله کاربر 1399/08/26 01:16:27 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Member
گروه ها: member, Moderator تاریخ عضویت: 1399/10/09 ارسالها: 17 مکان: تهران
|
♨️نشستن با مردم ظالم و دوستی و مراودت با ایشان خطایی عظیم است و افزون بر دیگران خود شخص را هم زیان می رساند زیرا مردم او را در شمار ظالمان می نهند.
🔥ظالم باید تنها بماند.
♨️اگر جماعتی بسیار به سبب منافع و بهرهمندی از غارت ظالم به گرد او جمع شوند و ایشان را هیچ باک نباشد که با ظالمان بنشینند این تقویت ظلم است.
♨️ اگر هیچ کاری در دفع ظلم نمیتوان کرد حداقل پرهیز از جانبداری و همراهی و مراودت ضروری است. 🌹👈ازبهترین مصداقهای امر به معروف و نهی از منکر دوستی با نیکوکاران و دوری از بدکاران است.
👈 بدان باید حس کنند که هیچ انسان شایسته ای با آنان نشست و برخاست نمی کند و چاره ای جز مصاحبت با بدان نخواهند داشت.
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
📚برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن " به قلم حسین الهی قمشه ای
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
در آيه ولاتركنوا الي الذين ظلموا، كراد از ظالمان كيست؟
منظور از ((الّذين ظلموا)) كه از اعتماد و تمايل به آنان نهى گرديده است
قرار گرفتن اين دو آيه به منزله نتيجه اى از داستانهاى گذشته ، اين معنا را افاده مى كند كه منظور از ستمكاران در آيه ، كسانى نيست كه صرفا ظلمى از آنان سرزده باشد، و گرنه بايد تمامى مردم را شامل شود، زيرا از معدودى معصومين كه بگذريم تمامى مردم سهمى از ظلم را دارند، و با اين حال ديگر معنايى براى نهى نمى ماند.
و نيز افاده مى كند كه مقصود از ستمكاران آن عدّه اى هم كه دائما كارشان ظلم باشد نيست . درست است كه فعل به خودى خود صرف تحقق را مى رساند، و در صورت وجود اسباب افاده وصف و استمرار هم مى كند، و ليكن آن شرايط و اسباب در آيه مورد بحث وجود ندارد و هيچ چيزى بر چيزى بطور گزاف دلالت نمى كند.
پس مقصود از ستمكاران ، اين طايفه نيستند، بلكه مراد آن عدّه از مردم هستند كه حالشان در ظلم و ستم ، حال همان كسانى باشد كه خداوند در آيات سابق داستانشان را آورده بود، و مثل اينكه خداى تعالى در آن داستانها عموم مردم را در برابر دعوت الهيى كه متوجه آنان شده مانند يك دسته دانسته ، آنگاه آنان را به دو قسم پذيرندگان و مخالفين تقسيم كرده آنگاه در چند جاى آن داستانها از طايفه اول تعبير كرده به ((الذين آمنوا - آنانكه ايمان آوردند))، و در نزديك ده جا از طايفه دوم كه دعوت او را رد كرده اند تعبير كرده به ((الذين ظلموا - كسانى كه ظلم كردند))، مانند جمله ((و لا تخاطبنى فى الذين ظلموا)) و ((و اخذت الذين ظلموا الصيحه )) و ((و تلك عاد جحدوا بايات ربهم و عصوا رسله و اتبعوا امر كل جبار عنيد)) و ((الا ان ثمود كفروا ربهم )) و ((الا بعدا لمدين كما بعدت ثمود)) و امثال آن .
ترجمه تفسير الميزان جلد 11 صفحه 69
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.