logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:176988)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140059)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:130838)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95111)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    قمار، پليد و شيطاني است. از ان اجتناب كنيد    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟    معجزه كمتر شناخته شده پيامبر رحمت : قراردادها             

توجه

Icon
Error

SAGHI Offline
#1 ارسال شده : 1392/05/12 11:33:23 ق.ظ
SAGHI

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30
ارسالها: 102

تشکرها: 1 بار
12 تشکر دریافتی در 9 ارسال

نکات کلیدی جزء 25 قرآن کریم

آنچه در ادامه می آید بیست و پنجمین قسمت از سری مقالات «معارفی از قرآن کریم» است که با هدف انس معنایی بیشتر با این کتاب هدایت و سعادت، تنظیم و به خوانندگاه قرآنی تقدیم می شود. در این قسمت آیاتی از جزء بیست و پنجم را محور بحث قرارداده و به بیان معارفی از آن می پردازیم.


سوره شوري

قانون اولیه خدا در پخش روزی

وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْاْ فىِ الْأَرْضِ وَ لَكِن یُنزَِّلُ بِقَدَرٍ مَّا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرُ بَصِیرٌ(27- شوری)

اگر خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان مى‏ كنند ولى به اندازه ‏اى كه مشیت او اقتضاء کند نازل مى ‏كند زیرا او به حال بندگانش آگاه و بیناست.

كلمه «قَدَر» به معناى كمیت و حجم هر چیز است. پس این كه مى‏ فرماید:«وَ لكِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ» به این معنا است که خداى تعالى هر چیز را به كمیت و حجم و مقداری که مشیتش اقتضاء کند نازل مى‏ كند.

معناى آیه شریفه این است: اگر خداى تعالى رزق همه بندگان خود را وسعت بدهد و همه سیر شوند، شروع به ظلم كردن در زمین مى‏كنند؛ چون طبیعت مال این است كه وقتى زیاد شد طغیان و استكبار مى‏ آورد، همچنان كه در سوره علق فرموده:

«إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏؛ این انسان هنگامى كه احساس بى‏نیازى كند طغیان مى‏ كند»(1) و به همین جهت خداوند متعال رزق را به اندازه نازل مى‏ كند و به هر كس به مقدارى معین روزى مى‏دهد؛ چون او به حال بندگان خود خبیر و بصیر است و مى‏داند كه هر یك از بندگانش استحقاق چه مقدار از رزق را دارد و چه مقدار از غنا و فقر، مفید به حال اوست؛ همان را به او مى‏ دهد.(2)

چرا خدا به کسانی که با داشتن مال بیشتر گناه و ظلمشان هم افزون می شود باز هم مال و ثروت می دهد؟

علامه طباطبایی(ره) در پاسخ به این سوال می نویسد: این آیه بیانگر قانون اولیه خدا در توزیع ارزاق بین بندگانش است که حال هر کس را می بیند و به او روزی می دهد؛ اما قوانین دیگری نیز دارد که در عالم حاکم است؛ یکی از آن قوانین قانون ابتلاء و امتحان است(3) و دیگری قانون مکر و استدراج(4) است.(5) این دو قانون سبب می شود که خدا به کسانی که در سوال مطرح شد با وجود کفر و طغیان باز هم مال و ثروت عطا کند.

این بحث نقطه مقابلی هم دارد و آن اینکه چرا برخی حتی به مقدار رفع ضروریات هم از رزق و روزی الهی بی نصیبند که در پاسخ می توان به دو قانون الهی اشاره کرد؛ یکی همان قانون ابتلاء و امتحان و دیگری قانون اثر گناه(6) که برخی با عمل خود مانند ظلم به دیگری یا ظلم پذیری چنین نتیجه ای را برای خود رقم زده اند.



تلافی کار بد؛ کار بدی مثل آن است
جَزَاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلىَ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یحُِبُّ الظَّالِمِینَ(40- شوری)


پاداش بدى کار بدی است مانند همان؛ ولى هر كه بگذرد و [میان خود و طرف مقابلش را] اصلاح نماید؛ پاداشش بر عهده خداست؛ یقیناً خدا ستمكاران را دوست ندارد.

این آیه حكم کسی را بیان می کند که ظلمی در حق او شده است بر اساس این آیه چنین كسى مى‏تواند در مقابل ستمگر رفتارى چون رفتار او داشته باشد و چنین تلافى و انتقامى دیگر ظلم نخواهد بود.(7)


نکته مهم و قابل توجه در آیه

همانگونه که در متن آیه ملاحظه می شود خداوند متعال آن کاری که برای تلافی صورت می گیرد با اینکه مجوز آن را هم صادر کرده است اما آن را «سیئة؛ کاری بد و ناپسند» می نامد که سوال برانگیز است.

در پاسخ به این سوال گفته اند: از این رو هر دو عمل را سیئه و بد خوانده چون با هر كس چنین رفتار شود ناراحتش مى‏كند، ظالم با آن کار مظلوم را ناراحت کرد و مظلوم هم با انتقام و تکرار آن کار ظالم را رنجاند، پس در آیه شریفه حقیقت معناى كلمه رعایت شده است.(8)


همانطور که این بزرگان فرموده اند مجوز انجام عملی آن از بد و آزار دهنده بودن به خوب و گوارا بودن تبدیل نمی کند. کار بد، بد است. چیزی که در این آیه بین آن دو فرق گذاشته این است که اگر ابتدایی و بدون مجوز باشد حرام است و عذاب و عقاب دارد و اگر با مجوز شرعی باشد حلال است و چون حرام نیست عقابی هم ندارد.

باید توجه داشت که این تلافی با مجوز، «واجب نیست»؛ بلکه فقط «حلال است» و شاید برای همین نکته بود که بلافاصله فرمود: «فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلىَ اللهِ؛ هر كس عفو و اصلاح كند اجر و پاداش او بر خداست‏»


تعداد و جنسیت فرزندان، تنها به موهبت الهی است

لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یخَْلُقُ مَا یَشَاءُ یهََبُ لِمَن یَشَاءُ إِنَاثًا وَ یَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّكُورَ(49) أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَ إِنَاثًا وَ یجَْعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ(50- شوری)

مالكیّت و فرمانروایى آسمان‏ها و زمین فقط در سیطره خداست، هر چه را بخواهد مى‏آفریند، به هر كس بخواهد دختر عطا مى‏كند و به هر كس بخواهد پسر مى‏بخشد؛ یا پسر و دختر را با هم مى‏دهد و هر كه را بخواهد عقیم مى‏كند و فرزند نمى‏دهد كه او دانا و تواناست.
هر چه هست از ناحیه او است اشاره کرده می فرماید: به هر كس اراده كند دختر مى‏بخشد و به هر كس بخواهد پسر. یا اگر بخواهد هر دو آنها را مى‏دهد و هر كس را هم که مصلحت بداند عقیم و بى فرزند مى ‏گذارد

قرآن کریم براى نشان دادن این واقعیت كه هر گونه نعمت و رحمت در این عالم از سوى خدا است و كسى از خود چیزى ندارد به یك قانون كلى و یك مصداق روشن آن اشاره كرده و مى‏فرماید: «مالكیت و حاكمیت آسمانها و زمین براى خدا است و هر چه بخواهد مى‏آفریند» و به همین دلیل همه ریزخوار خوان نعمت او هستند و نیازمند به لطف و رحمت او؛ از این رو نه غرور به هنگام نعمت منطقى است و نه یاس به هنگام مصیبت.

آنگاه به نمونه روشنى از این واقعیت كه هیچ كس از خود چیزى ندارد و هر چه هست از ناحیه او است اشاره کرده می فرماید: به هر كس اراده كند دختر مى‏بخشد و به هر كس بخواهد پسر. یا اگر بخواهد هر دو آنها را مى‏دهد و هر كس را هم که مصلحت بداند عقیم و بى فرزند مى‏گذارد.

به این ترتیب مردم را به چهار گروه تقسیم کرد: آنهایى كه تنها پسر دارند و در آرزوى دخترى هستند و آنها كه دختر دارند و در آرزوى پسرى و آنها كه هر دو را دارند و گروهى كه فاقد هر گونه فرزندند و قلبشان در آرزوى آن پر مى‏كشد.
گر چه نقش بعضى از غذاها و داروها را در افزایش احتمال تولد پسر یا دختر نمى‏توان انكار كرد، ولى باید دانست كه آن اثر را هم خدا در آن دارو و روشها قرار داده است و هیچ کدام خارج از علم و قدرت خدا نیستند

و این یك نمونه بارز از عدم توانایى انسان از یك سو، و نشانه روشن از مالكیت و حاكمیت و خالقیت خداوند از سوى دیگر است. گر چه نقش بعضى از غذاها و داروها را در افزایش احتمال تولد پسر یا دختر نمى‏توان انكار كرد، ولى باید دانست كه آن اثر را هم خدا در آن دارو و روشها قرار داده است و هیچ کدام خارج از علم و قدرت خدا نیستند.

نکته دیگری که در آیه به چشم می خورد اینکه برای هر دو جنس از تعبیر «یهب؛ مى‏بخشد» استفاده کرد و این دلیل روشنى است كه هم دختران هدیه الهى هستند و هم پسران و فرق گذاشتن میان این دو از دیدگاه یك مسلمان راستین صحیح نیست.(9)

سوره زخرف

آیاتی که هنگام سوار شدن خوانده می شود

لِتَسْتَوُاْ عَلىَ‏ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُواْ نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَ تَقُولُواْ سُبْحَانَ الَّذِى سَخَّرَ لَنَا هَاذَا وَ مَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ(13)وَ إِنَّا إِلىَ‏ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ(14- زخرف)

كه بر پشت آن استقرار یابید و چون بر آن استقرار یافتید، نعمت پروردگارتان را به یاد آورید و بگویید: منزّه است خدایى كه این را رام ما كرد كه ما قدرت آن را نداشتیم و ما به سوى پروردگارمان باز خواهیم گشت.

«استواء بر ظهر» به معناى استقرار بر پشت حیوان و یا هر مركب سواری دیگر است.(10) منظور از مرکب با توجه به آیه قبل (آیه 12) فقط چهارپایان نیست بلکه به قرینه «کشتی» که در آیه آمده است هر گونه وسیله نقلیه را در بر می گیرد که در عصر حاضر ماشین، قطار و هواپیما از رایج ترین آنهاست.

و «ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ» هم مفهومش این است كه اگر لطف پروردگار نبود ما هرگز قادر به کنترل و ادراه این مرکبها نبودیم. و اینکه در پایان دعای مومنین این چنین دارد که: «وَ إِنَّا إِلىَ‏ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ؛ و بی شک ما به سوى پروردگارمان باز خواهیم گشت» برای آن است که آنها را به یاد قیامت بیندازد که امروز سوار بر وسیله ای گران قیمت شده و در زمین جابجا می شویم به یاد داشته باشیم که بالاخره تابوتی هم هست که در انتظار ماست.

«استواء بر ظهر» به معناى استقرار بر پشت حیوان و یا هر مركب سواری دیگر است.(10) منظور از مرکب با توجه به آیه قبل (آیه 12) فقط چهارپایان نیست بلکه به قرینه «کشتی» که در آیه آمده است هر گونه وسیله نقلیه را در بر می گیرد که در عصر حاضر ماشین، قطار و هواپیما از رایج ترین آنهاست

در حالات امیرالمومنین علیه السلام آمده است كه هنگامی که پاى خود را در ركاب ‏گذاشت ‏فرمود: «بسم اللَّه» و هنگامى كه بر مركب استقرار یافت ‏این آیات را تلاوت کرد: «سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ وَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُون‏»(11)

از این رو مستحب است که انسان هنگام سوار شدن بر هر وسیله نقلیه ای با خواندن این آیات هم شکر خدا را بجا آورد و هم به یاد قیامت افتاده و فراموش نکند که روزی سوار بر تابوت به آن دیار باقی خواهد شتافت.




پی نوشت ها:

(1) آیات 6-7 سوره علق

(2) المیزان، ج18، ص56

(3) إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَ أَوْلَادُكمُ‏ْ فِتْنَةٌ وَاللهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ (15- تغابن)

(4) سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ وَ أُمْلِی لَهُمْ إِنَّ كَیْدِی مَتِینٌ (183- اعراف)

(5) المیزان ج18 ص56

(6) إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ (11- رعد) ؛ وَ مَا أَصَبَكُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَیْدِیكمُ‏ْ وَ یَعْفُواْ عَن كَثِیرٍ(30- شوری)

(7) المیزان ج18 ص64

(8) کشاف زمخشری ج4 ص229. علامه طباطبایی(ره) نیز با نقل سخن او گویا پاسخ او رامی پذیرد. تفسیر نمونه هم بر این رأی است.

(9)برگرفته از نمونه ج20 ص482-483

(10) المیزان ج18 ص87
(11) مستدرک الوسایل ج8 ص136

كلمات كليدي:پسر دختر فرزند روزي ثروت

ویرایش بوسیله کاربر 1394/04/22 10:02:37 ق.ظ  | دلیل ویرایش: key words

 3 کاربر از SAGHI برای ارسال مفیدش تشکر کرده اند.
hamid3pnn در تاریخ 1395/04/11, shadman در تاریخ 1395/04/12, alaie در تاریخ 1395/11/24
Guest
#2 ارسال شده : 1395/04/12 04:09:11 ب.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
با سلام
در آیه اول اشاره به کل رزق بشریت دارد. یعنی جمع رزق بشریت مقدار معینی است که به طغیان همگانی نیانجامد. در اصطلاح عامیانه گفته می شود " رو دل کردن" یا "خوشی زیر دل کسی زدن" یا اُور دوز". به عبارت دیگر اشاره به اصطلاح اسکرسیتی یا کم بودن در علم اقتصاد دارد و قابل تعبیر به یک نفر نیست. و قابل جمع با آیه ان الانسان لیطغی نیست.


خدا در باب رحمتش مثال زمین و باران را می آورد که باران بر زمین مستعد موجب شکوفایی می شودو...، علامه در این موضوع توجیه کرده تفسیر نکرده اند. وقتی باران بر زمین می بارد درختانی هستند که ظرفبت جذب بیشتری دارند بیشتر بهره می برند، بعضی وقتها علفهای هرز رشد می کند و درختان تناور را هم با ضعف مواجه می کند.اگر در بیابان باشید فقط کاکتوس و درخت گز می تواند دوام بیاورد. اگر گلی رز در بیابان است حتما و حتما خشک می شود. اینجاست که خداوند می فرمایند ارض الله واسعه یعنی اگر اوضاعت خراب شد راه بیافت، سکون باعث بدبختی است. این حرکت فقط در ظاهر نیست می تواند در باطن باشد. سیر آفاق و انفس. رشته فعالیت خود را عوض کنید.
توصیه به انفاق برای همین مواقع است که کمک کنید افراد بتواند بهتر تصمیم بگیرند و کار کنند. هیچ وقت منظور از انفاق زالو پروری نبوده است. فراموش نکنیم علف هرز انفاق نخواهد کرد. دیگر اینکه فراموش نکنیم در سایه درختان بزرگ بسیاری گیاهان رشد نخواهند کرد. هر چند وجود درخت بزرگ درختان کوچک را از گزند سرما و تابشهای سوزان تابستانی نگه می دارد.

مثل آقای جنتی تفسیر نکنید که گرفتار سیل شدند چون گناه کردند.
وقتی کل بشریت گناه کند احتمالا بنا بر آیه اول کل بشریت دچار عذاب می شود. یکجا سیل، یکجا خشک سالی، یکجا آتش و...
ما چون مسلمانیم تافته جدا بافته نیستیم. همه سوار یک مرکب کوچک به نام کره زمینیم.اگر قدیم نمی دانستند الان همه می دانند. تفاسیر با توجه به معانی جدید باید بروز شود.

درباره تعداد و جنسیت فرزندان، امروزه قابل تعیین است منتهی با پول مناسب. این از آنجاهایی است که شاید بعلت آن خدا روزی بی نهایت نداده.
اما تفسیر دیگر اینکه خدا به اندازه(قدر) همه روزی می دهد خود ماییم که باید سعی کنیم درست تقسیم شود. وگرنه تلاش برای عدالت چه می شود. ثانیاً همین که کسی زنده است یعنی قدری از روزی خدا را گرفته برای بیشتر آن باید سعی کند. لیس للانسان الا ماسعی. خدا گفته به هر کس بخواهد می دهد نگفته که اگر کسی سعی کرد به او نمی دهد یا اضافه نمی کند. ان الله لایغیر ما بنفس حتی یغیروا ما بانفسهم.
اگر قرار بود همه با خدا باشد و تقدیر خدا بر این بود پس تغییر، عدل، ظلم و... معنی نداشت.

جمله آخر خدا روزی را به اندازه اینکه به همه انسانها به اندازه خوبی برسد و آنقدری هم نباشد که طغیان کنند بر بشریت نازل میکند. تقسیم آن به جنس زمین مزرعه و...( جمیع شرایط طبیعی) همچنین تعاملات انسانی بستگی دارد.

خدا علامه را بیامرزد بخاطر این تفاسیر غیر عملی و جبرگرایانه اش.
 2 کاربر از Guest برای ارسال مفیدش تشکر کرده اند.
shadman در تاریخ 1395/04/12, alaie در تاریخ 1395/11/24
farhang Offline
#3 ارسال شده : 1399/02/29 09:47:20 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,036
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
نکات کلیدی و پیام های مهم جزء بیست و پنج

جزء 25 شامل ادامه سوره فصلت، سوره های شوری، زخرف، دخان و جاثیه است.

اجتناب از کبایر ،گذشت در هنگام خشم و مشورت: سه صفت مطلوب اهل ایمان

فَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۳۶﴾
وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ ﴿۳۷﴾ وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ {38} وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ {39}

پس آنچه [از کالا، وسایل و ابزار مادی] به شما داده اند، متاع [اندک و زودگذر] زندگی دنیاست،
و آنچه [از بهره و پاداش] نزد خداست، برای کسانی که ایمان آورده اند و بر پروردگارشان توکل می کنند، بهتر و پایدارتر است. همان كساني كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب مي‏ورزند و هنگامي كه خشمگين مي‏شوند عفو مي‏كنند. و كسانى كه [نداى] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا كرده‏اند و كارشان در ميانشان مشورت است و از آنچه روزيشان داده‏ايم انفاق مى‏كنند {38} و كسانى كه چون ستم بر ايشان رسد يارى مى‏جويند [و به انتقام بر مى‏خيزند] {39} شوری

گناه کبیره چیست؟ اجتناب از کبایر در دو سوره مکی شوری و نجم و یک سوره مدنی (نساء) بیان شده است. در سوره نجم ، سیئات صغیره را با لمم نام برده است. الذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش الا اللمم. در تعریف گناهان کبیره و صغیره، نظرات متفاوتی ارایه شده که المیزان به 10 نظر متفاوت اشاره کرده و انها را نقد نموده است. با توجه به استعمال لغت کبایر به همراه فواحش در دو سوره نجم و شوری، میتوان گفت کبایر گناهانی هستند که زشتی انها آشکار و نهی از آنها در قرآن نیز صریح و مکرر است. نکته ظریف این ایه استفاده از لفظ اجتناب است و نه انجام ندادن. مفسران معتقدند اجتناب یعنی اینکه کسی امکان و قدرت انجام کاری را داشته باشد اما صرف نظر نماید.


روگردنی از یاد خدا= همنشینی با شیطان
وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ {36}زخرف
و هر كس از ياد [خداى] رحمان دل بگرداند بر او شيطانى مى‏گماريم تا براى وى دمسازى باشد {36}
وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ {37}
و مسلما آنها ايشان را از راه باز مى‏دارند و [آنها] مى‏پندارند كه راه يافتگانند {37}

نزول قرآن در شبى مبارك :
وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ {2} إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ {3} فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ {4} أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ {5} دخان
سوگند به كتاب روشنگر {2} [كه] ما آن را در شبى فرخنده نازل كرديم [زيرا] كه ما هشداردهنده بوديم {3}در آن [شب] هر امرمحکم وقطعی ، تفکیک مى‏يابد {4}

مجموع آیات 2-5 سوره دخان اولا بیانگر نزول قران در شبی مبارک است که در آن شب همه فرمانهای خداوند تفکیک و تنظیم و تقدیر میشود. ثانیا با توجه به اینکه غرض این فراز از ایات سوره دخان در ایه سه (انا انزلناه فی لیله مبارکه) یعنی جواب قسم مطرح شده است و میخواهد نزول قران را در شبی مبارک با هدف تعظیم قران بیان کند لذا بیانگر ارزش و برکت ذاتی آن شب، قبل از نزول قرآن است که علت برکت ان هم تفریق و تنظیم و تقدیر امور در ان شب است.ثالثا با توجه به ارزش ذاتی شب قدر و استفاده از فعل مضارع یفرق در ایه 4( مشابه فعل مضارع تنزل در سوره قدر) استمرار شب قدر و نه یکبار بودن آن و انحصار به شب نزول قران، فهمیده میشود.

"شب قدر بطورى كه از آيه ((فيها يفرق كل امر حكيم )) برمى آيد، شبى است كه امور از مرحله احكام و ابهام به مرحله فرق و تفصيل بيرون مى آيند. و از جمله امور يكى هم قرآن كريم است ، كه در شب قدر از مرحله احكام درآمده ، و نازل مى شود، يعنى در خور فهم بشر مى گردد." تفسیر المیزان

عقل، بطور مستقل از دین حسن و قبح اعمال را درک میکند
أَمْ حَسِبَ الَّذينَ اجْتَرَحُواالسَّيِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُواالصَّالِحاتِ سَواءًمَحْياهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ مايَحْكُمُون (جاثیه 21) کسانی که رفتارهای زشت می کنند و ظلم می کنند توقع دارند که ما آنان را با آدم های شایسته یکسان بیانگاریم؟
این ایه معلوم میکند که عقل ارزش برابری به این رفتارهای نمیدهد و با هم فرق میکنند. نمی توان با یک چوب راند. اینهایی که فکر میکنند با همه زشتیهایی که دارند باید مثل انسانهای پاک باشند بسیار حکم بدی میکنند. معلوم می شود که چیزی به نام بدی و فساد و نیکی و عمل صالح منهای دستور خدا وجود دارد که خداوند یکسان بودن فرضی آنها را به سئوال گذاشته است.

سیدکاظم فرهنگ
Sgoodarzi Offline
#4 ارسال شده : 1400/02/18 04:24:40 ق.ظ
Sgoodarzi

رتبه: Member

گروه ها: member, Moderator
تاریخ عضویت: 1399/10/09
ارسالها: 17
مکان: تهران

#نڪات‌جزء‌بیست‌و‌پنجم

♦دنیا طلبان و آخرت خواهان،هر ڪدام بهره خود را می برند

💠🔆 اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ «19/شورے»

🌱خداوند نسبت به بندگانش با مهر و لطف رفتار مى‌كند، هر كه را بخواهد (و صلاح بداند) روزى مى‌دهد و اوست تواناى غالب.

💠🔆 مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ «20/شورے»

🌱آن كه كشت آخرت بخواهد براى او در كشتش مى‌افزاييم و آن كه كشت دنيا بخواهد از آن به او مى‌دهيم و در آخرت هيچ نصيبى ندارد.

💬نکته ها

✨🌹در معناى لطف، نرمى و دقّت نهفته است. خداوند لطيف است يعنى به دقايق امور احاطه‌ دارد و هر كارى را، به سهولت و آسانى انجام مى‌دهد.

✨🌹اراده آخرت نشانه‌ى: وسعت ديد، دل كندن از دنيا، ايمان به وعده‌هاى الهى، رنگ بقا دادن به فانى‌ها و در يك جمله نشانه عقل و انتخاب احسن است.

✨🌹در آيه 20، انسان به كشاورز، عمل او به كشت، نيّت او به بذر و دنيا و آخرت، به مزرعه و محل برداشت تشبيه شده است.

آخرت از دنيا مهم‌تر است زيرا:👇

✅براى آخرت‌خواهان توسعه و رشد است. «نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ»

✅ آخرت‌خواهان از دنيا بهره كمى مى‌برند ولى دنياخواهان هيچ بهره‌اى از آخرت ندارند. «ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ»

✅ آخرت‌خواهان به همه اهداف خود مى‌رسند. «نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ» ولى دنياخواهان تنها به گوشه‌اى از اهداف خود مى‌رسند. «نُؤْتِهِ مِنْها»

📚تفسیر نور

┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄

ویرایش بوسیله کاربر 1403/01/17 12:04:00 ق.ظ  | دلیل ویرایش: ویرایش متن

ali Offline
#5 ارسال شده : 1400/02/18 09:26:18 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,950

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

نكات مهم و كليدي هر جزء قران

از سال گذشته، هر روز فايل صوتي كوتاهي توسط اقاي سيدكاظم فرهنگ از نكات مهم هر جزء يا محتواي كلي سوره هاي آن جزء در كانال قران پويان و گروه تقرب ارسال ميشود.

با توجه به استقبال كاربران عزيز


اين فايلها در سايت نيز ارسال ميشود

جزء 25، مرور كلي سوره دخان و نكات آن

ویرایش بوسیله کاربر 1400/02/18 09:29:19 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

فایلهای الصاق شده :
joze25 surehdokhan farhang.mp3 (3,115kb) تعداد دانلود 2 بار.

شما نمی توانید ضمائم را ببینید/دریافت کنید. ثبت نام کنید.
pakizeh1sadat Offline
#6 ارسال شده : 1400/02/18 10:12:25 ق.ظ
pakizeh1sadat

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, students, member
تاریخ عضویت: 1397/09/13
ارسالها: 168
مکان: Qom

1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
🔶باورها و رفتارهاي قراني در جزء بیست وپنجم

⭕️اگر از ياد خدا روبرگردانيد، شيطان همنشين تان مي شود.

💮🔶وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ «36»زخرف

🔹و هر كه از ياد خداى رحمن روى گردان شود شيطانى بر او مى‌گماريم كه همراه و دمساز وى گردد.

وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ «37»
و آنها (شياطين) مردم را از راه (حقّ) باز مى‌دارند ولى گمان مى‌كنند كه هدايت يافته‌اند.

💮💢*وصـف حـال كـور دلان روى گـردان از ذكـر خـدا، كـه قـريـن شـيـطـانـى دارنـد و در عـين ضلالت خود را راه يافته مى پندارند*

💮👈در اين آيه به سرانجام معرضين از حق كه خود را از ياد رحمان به كورى مى زنند اشاره مينمايد، و ميفرمايد اينكه خود را از ياد خدا به كورى مى زنـنـد، بـاعـث مـى شود كه قرين هايى از شيطان ملازمشان گردند كه هيچگاه از ايشان جدا نشوند، تا در آخر با خود وارد عذاب آخرتشان كنند.

💮👌پـس مـعـناى آيه چنين مى شود: كسى كه از ياد خداى رحمان خود را به كورى بزند، و به اين مسأله به نظر شبكورها بنگرد، ما شيطانى برايش مى آوريم. و در جاى ديگر تعبير به ارسال كرده مى فرمايد: (الم ترانا ارسلنا الشياطين على الكافرين توزهم ازا) و در آيـه مـورد بحث كلمه (ذكر) را به كلمه (رحمان ) اضافه نموده تا اشاره باشد به اينكه ياد خدا خود رحمتى است از خدا.

📚تفسیر المیزان


«يَعْش» از ريشة عَشَوَ [ضعف بينايي] است و به ابتداي شب تا وقت نماز كه نيمه تاريك است عشاء گفته مي‌شود. اما يَعْشي چون به صورت فعل آمده است، معناي روي گرداني و نديده گرفتن دارد.

«نُقَيِّض» از ريشه «قَيض»، شکافتن مانع و محافظ است و دلالت بر مسلط کردن چيزي بر کسي مي‌کند، اين كلمه به پوست محکم تخم مرغ نيز گفته مي‌شود. از اين تشبيه شايد بتوان گفت کسي که حريم و حدود الهي را، که پوسته محافظ او در برابر شيطان است، مي‌شکافد، شيطان صفتاني گِرد او را مي‌گيرند و همچون پوسته‌اي شيطاني شخص را محاصره مي‌کنند.

شيطانِ همراه، ممكن است از دوستان ناباب يا همسر و فرزند يا شريك فاسد باشد.
- سلطه شيطان در اثر اعمال خود ماست. وَ مَنْ يَعْشُ‌ ... نُقَيِّضْ‌
- دل يا جاى رحمن است يا شيطان. «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً»
- كيفر روى گردانى از سرچشمه رحمت، بندگى شيطان سلطه‌گر است. «فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ»

آثار اعراض از ياد خدا
1. باز ماندن از راه خير. «لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ»
2. انحراف فكرى كه خيال مى‌كند هدايت يافته است. «يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ»
3. ديگر موعظه‌پذير نيست. «وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ»صافّات، 13.
4. توبه نمى‌كند چون خود را كج نمى‌داند.
5. زندگى نكبت بار دارد. «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً» طه، 124.
6. كسى كه در دنيا از ديدن حقّ كور است، «يَعْشُ» در آخرت نيز كور محشور مى‌شود. «مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‌ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‌» اسراء، 72.
تفسير نور و بازرگان

ویرایش بوسیله کاربر 1401/02/06 11:12:12 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

ali Offline
#7 ارسال شده : 1401/02/07 08:48:10 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,950

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

اينفوگرافي نكات كليدي و مهم جزء بيست و پنج قرآن

جهت مشاهده تصوير با نام كاربري خود وارد شويد

و يا لينك زير را كليك كنيد

https://www.instagram.co..._source=ig_web_copy_link

ali تصاویر زیر را ارسال کرده است:
25.jpg (25kb) تعداد دانلود 2 بار.

شما نمی توانید ضمائم را ببینید/دریافت کنید. ثبت نام کنید.
Azam.pormaye Offline
#8 ارسال شده : 1402/01/27 07:45:20 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال

مودت فی القربی، به عزاداری نیست بلكه به اطاعت است

💮🔸قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى
"23/شورے"

🔹 بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم مگر دوستى در باره خويشاوندانم.


👈مستحضر هستید كه در آن آیه كریمه نفرمود، اجر رسالت من دوستی اهل بیت است: «لا اسئلكم علیه اجراً الاّ مودةَ القربی» نفرمود, نفرمود مُزد رسالت من این است كه شما اهل بیت را دوست داشته باشید، بلکه فرمود: ﴿إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی﴾،[1] ضمیر در ﴿فِی الْقُرْبی﴾ مستقر است و عاملش هم آن «كان» است؛ یعنی «الاّ المودة المستقرّة الكائنة فی اهل بیت»؛ دوستی اهل بیت اجر رسالت نیست، آن ‌كه جان بِكَند و دوستی مستقر نسبت به این خاندان داشته باشد، این مُزد پیغمبر را داده است.

✨ خیلی ‌ها هستند دوست پیغمبر و اولاد پیغمبر هستند، ایام عاشورا عزاداری می ‌كنند؛ اما این ظرف, ظرف لغو است! این می ‌شود مودّت قُربیٰ، یعنی اینها را دوست دارند؛

🔷خیلی ‌ها هستند كه حسین‌ بن‌ علی را دوست دارند. روی زمین چه كسی است كه حسین ‌بن ‌علی را دوست نداشته باشد؟! فداكاری, عزّت, استقلال, شرف, شهامت, دادنِ زن و بچه در این راه, می‌ شود در عالَم كسی پیدا شود كه حسین ‌بن ‌علی را دوست نداشته باشد؟! هیچ ملت آزادی خواهی, هیچ ملت عدل خواهی!

🌱✨اما آنكه وظیفه ماست دوستی اهل بیت نیست، «الا المودة الكائنة المستقرة الثابتة الحاصلة فی اهل بیت»؛ این ظرف, ظرف مستقر است، این مُزد رسالت است! اگر این مزد رسالت شد، آدم تابع اینهاست. اگر دوستی ما فقط مستقرّ در این خاندان بود، ما جای دیگر دوستی نداریم! ما كسی را دوست نداریم! این دوستی مستقر, اطاعت را هم به همراه دارد: «وَلِی‏ لِمَنْ‏ وَالاكُمْ‏ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكُم‏»،[2] همه چیز را به همراه دارد.


📚آيت الله جوادے املي
________
[1]. سوره شوری، آیه23.
[2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص775.

farhang Offline
#9 ارسال شده : 1403/01/17 12:06:41 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,036
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال

شيوه حاكمان فرعوني، #شستشوي_مغزي با استفاده از رسانه هاست

فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ
بدین ترتیب، (فرعون) قومش را به جهل و سبک‌سری کشاند. پس آنان (نیز) از او پیروی کردند؛ زیرا آنان، افرادی نافرمان بودند.زخرف - ۵۴

🔹‏اصولا راه و رسم همه حكومتهای #جبار و #فاسد اين است كه برای ادامه خودكامگی بايد مردم را در سطح پائينی از فكر و انديشه نگهدارند، و با انواع وسائل آنها را تحميق كنند، آنها را در يك حال بيخبری از واقعيتها فرو برند و ارزشهای دروغين را جانشين ارزشهای راستين كنند.چرا كه بيدار شدن ملتها و آگاهی و رشد فكری ملتها بزرگترين دشمن #حكومتهای_خودكامه و شيطانی است كه با تمام قوا با آن مبارزه می‌كنند!
🔹اين شيوه فرعونی يعنی استخفاف عقول با شدت هر چه تمامتر در عصر و زمان ما بر همه جوامع فاسد حاكم است، به همين دليل دانشمندان و متعهدان دينی كه خط فكری و مكتبی انبيا را تداوم می‌بخشند وظيفه سنگين در مبارزه با برنامه" استخفاف عقول" بر عهده دارند كه از مهمترين وظائف آنها است."
تفسیر نمونه

🔸اين #استخفاف قرآني همان #شستشوي_مغزي است, ملتي را خفيف كردن يعني اينها را عوام بار مي‌آورند. كار فرعون هم همين‌طور بود تهي‌مغز كرد از آنها اطاعت گرفت
آنها كه اهل علم نيستند با #تبليغ زندگي مي‌كنند وقتي چيزي را به آنها گفتيد اينها باور مي‌كنند از يك رسانه رسمي, وقتي ده بار, بيست بار گفتي اين تكرار به منزله تعليل آنهاست ديگر دست بردار نيستند خيال مي‌كنند همين حق است اگر چيزي را از يك #رسانه_رسمي شنيدند اول باور مي‌كنند وقتي ده بار, بيست بار شنيدند اين باورشان معلَّل مي‌شود در حدّ خودشان اين را مي‌گويند استخفاف, .
♦ مهم‌ترين خدمتي که ما بايد به مردم کنيم، عقلانيت و خردورزي مردم است! اگر ـ خداي ناکرده ـ سطح فکر مردم پايين بيايد يعنی ﴿فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ﴾
ایت اله جوادی املی

🔸اساس استبداد، #پوک‌کردن و #استخفاف است.
🔷آنها که می‌‏خواهند از تو گوش درست کنند و چشم بگيرند و مغزت را بخورند، هر که باشند جنايت‏کارند. آنچه که استبداد را شکل می‌‏دهد، همين پوک‌شدن آدم‏‌ها و از دست رفتن بينات و کتاب و ميزان است.
🔷اين ديگر فرق نمی‌‏کند که حاکم يک نفر باشد يا يک جمع. #شورايى شدن #استبداد را نفى نمی‌کند، چون آدم‏‌هاى پوک را شورا به کار می‌‏کشد.
ما پس از هر مرحله از استبداد به فکر شورا افتاديم ولى از آنجا که زمينه‌‏ى استبداد را برنچيديم و يا ادامه نداديم، دوباره به استبداد بازگشتيم و حتى بدترين نوع استبداد را گردن نهاديم، چون با رضايت خودمان فرمان پذيرفتيم.
📚 زنده یاد علی صفایی حائری | صراط | صفحه ۲۲


نكوهش و جواز مقابله با #متجاوزان_به_حقوق‌مردم
وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ ﴿۳۹﴾و (اهل ایمان ) چون ستم بر ايشان رسد يارى مى ‏جويند (۳۹)
وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۱﴾و هر كه پس از #ستم [ديدن] خود يارى جويد [و انتقام گيرد] راه [نكوهشى] بر ايشان نيست (۴۱)
إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «42»همانا نكوهش فقط بر كسانى است كه به مردم ستم مى‌كنند و در زمين به ناحقّ طغيان مى‌كنند، آنانند كه برايشان عذاب دردناكى است.


1- تجاوز به #حقوق_مردم (حتّى غير مسلمان و در هر شكل) ناروا و سزاوار پيگيرى و مؤاخذه است. «إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ»
2- ظلمى را بايد #افشا كرد كه رنگ فتنه و فساد و جنبه اجتماعى داشته باشد. «يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ»
3- گرچه وظيفه مردم در دنيا استمداد و افشاگرى است ولى خداوند هم به حساب ظالمان خواهد رسيد. «لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ»
تفسير نور



سیدکاظم فرهنگ
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest (4)
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.677 ثانیه ایجاد شد.