رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
بنام خدا
و با تبریک سالگرد عید غدیر ؛ تفاسیر مفسران در آیه 3 سوره مائده که مشهور است در روز 18 ذیحجه و در محل غدیر خم پس از بازگشت پیامبر از حجه الوداع نازل شده،را مرور می کنیم:
الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا
امروز كسانى كه كافر شده اند از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديده اند پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مطالب مشروحی در ذیل این آیه آورده که خلاصه انرا ذکر می کنم:
1-پس با نادرست بودن اين سه احتمال كه كلمه (يوم ) به معناى دوره و ايام باشد نه يك روز خاصى، و خلاصه وقتى نتوانستيم بگوئيم مراد از روز دوره پيدايش دعوت اسلامى ، و يا دوره بعد از فتح مكه ، و يا قطعه زمان بين نزول سوره برائت و رحلت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) است .(تفصیل مطلب در تفسیر المیزان موجود است)
لا جرم و بناچار بايد بگوئيم مراد از اين كلمه الیوم يك روز معينى است ، روزى است كه خود اين آيه در آن روز نازل شده ،
2-اين را هم مى دانيم كه كفار آرزوى سرنوشت بد براى مسلمانان در سر نمى پروريدند، مگر به خاطر دين آنان و سينه هايشان تنگى نمى كرد، و دلهايشان غش نمى كرد مگر به خاطر همينكه دين آنان و عزت و شرف ايشان را از بين مى برد و آزادى ايشان را در انجام آنچه هوا و هوسشان اقتضاء مى كرد و نفوسشان بدان عادت داشته سلب مى كرد، و به شهوترانيهاى بى قيد و شرطشان خاتمه مى داد.
بنابراين آنچه در نظر كفار مورد نفرت و انزجار بود دين مسلمانان بود نه خود آنان ، با اهل دين ، هيچ غرضى و عداوتى نداشتند، مگر از جهت دين حق آنان ، آنها نمى خواستند مسلمانان از بين بروند، و چنين مردمى در د نيا نباشند، بلكه مى خواستند نور خدا را خاموش سازند، و اركان شرك را كه در حال تزلزل قرار گرفته و داشت فرو مى ريخت تحكيم ببخشند، و مؤ منين را همانطور كه د ر جمله : (لو يردونكم كفارا...) گذشت به كفر قبلى خود بر گردانند، همچنانكه در آيه زير به اين حقيقت تصريح نموده ، مى فرمايد: (يريدون ليطفوا نور اللّه بافواههم و اللّه متم نوره و لوكره المشركون )، و نيز مى فرمايد: (فادعوا اللّه مخلصين له الدين ، و لوكره الكافرون ).
و به همين جهت كفار هيچ همى به جز قطع اين شجره طيبه و ريشه كن ساختن آن نداشتند، آنها تنها هدفشان اين بود كه از راه تفتين مؤ منين و راه دادن نفاق و تفرقه در بين جماعت آنان و گسترش شبه و خرافات در بين آنان ، و سر انجام افساد دين آنان ، اين بنيان رفيع را سرنگون سازند.
3-آخرين اميد كافران براى محو دين اسلام ، به مرگ پيامبر (ص) بسته شده بود
بعد از نوميدى و نرسيدنشان به اهداف شومى كه داشتند آخرين اميدى كه به زوال دين و موت دعوت حقه آن بستند اين بود كه به زودى داعى به اين دعوت و قائم به امر آن يعنى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) از دنيا مى رود، و فرزند ذكورى هم كه اهدافش را تعقيب كند ندارد، و منشا اين اميدواريشان اين بود كه آنها مى پنداشتند دعوت دينى هم يك قسم سلطنت و پادشاهى است ، كه در لباس نبوت و دعوت و رسالت عرضه شده است ، پس اگر او بميرد يا كشته شود اثرش منقطع ، و يادش و نامش از دلها مى رود، همانطور كه وضع همه سلاطين و جباران چنين بوده است ، و يك پادشاه يا امپراطور هر قدر هم كه در نيرومندى و ديكتاتورى و سوار شدن بر گرده مردم به نهايت درجه مى رسيد به محضى كه مى مرد يادش هم از دلها مى رفت ، و قوانين و سنت هايش با خود او دفن مى شد، جمله : (ان شانئك هو الابتر) بطورى كه از روايات شان نزول بر مى آيد به اين حقيقت اشاره دارد.
پس همانطور كه گفتيم اين آرزو و آرزوهائى مثل آن بوده كه اميد شوم مذكور را در دلهاى كفار راه مى داده ، و به اطفاء نور دين به طمعشان مى انداخته ، و در نظر اوهام و خيالهاى خامشان زينت مى داده ، كه اين دعوت طاهره چيزى به جز يك پديدار نيست ، كه به زودى گردش روزگار دروغ بودنش را روشن نموده ، طومارش را بر مى چيند، و اثرش را از صفحه روزگار محو مى سازد، ليكن خوشبختانه ظهور تدريجى اسلام و غلبه آن بر هر دين و اهل دينى كه به ستيز با آن پرداخت . و انتشار آوازه اش و اعتلاء كلمه اش به شوكت و قوت ، همه آن آرزوها را بباد داد، و در نتيجه كفار را از اينكه بتوانند عزيمت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) را تباه بسازند، در پاره اى از اهداف حركتش را متوقف كنند، و به مال و يا جاه تطميعش كنند به كلى مايوس شدند.
آرى قوت و شوكت اسلام كفار را از همه اين راهها مايوس ساخت ، به جز يك راه و آن اين بود كه آن جناب فرزند ذكورى كه جاى او را بگيرد و دعوتش را ادامه دهد ندارد در نتيجه با مرگ او دين او نيز خواهد مرد، چون اين معنا بديهى است كه كمال دين از جهت احكام و معارفش به هر درجه اى كه باشد خودش به خودى خود نمى تواند خود را حفظ كند.
و هيچ سنتى از سنن و اديانى كه آمده و مردم از آن پيروى كرده اند به حال نضارت و صفاى اولش باقى نمانده ، نه بخودى خود و نه به انتشار آوازه اش ، و نه به كثرت معتقدين به آن ، همچنانكه هيچ سنتى و دينى از راه قهر و جبر و تهديد و با فتنه و عذاب و يا عاملى غير اينها، به كلى از بين نرفته ، بلكه هر دينى كه از بين رفته به خاطر از بين رفتن حاملين آن دين و علماى آن كيش و كارگردانان آن بوده است .
4-آرى مادام كه امر دين قائم به شخص معينى باشد، دشمنان آن مى توانند اين آرزو را در سر بپرورانند، كه با از بين رفتن آن شخص دين هم از بين برود، ولى وقتى قيام به حاملى شخصى ، مبدل به قيام به حاملى نوعى شد، آن دين به حد كمال مى رسد، و از حالت حدوث به حالت بقاء متحول گشته ، نعمت اين دين تمام مى شود، و اين بعيد نيست ، كه جمله (حتى ياتى اللّه بامره تا خدا امر خود بياورد) در آيه زير اشاره به همين معنا باشد، توجه بفرمائيد: (ود كثير من اهل الكتاب لو يردونكم من بعد ايمانكم كفارا حسدا من عند انفسهم ، من بعد ما تبين لهم الحق ، فاعفوا و اصفحوا حتى ياتى اللّه بامره ، ان اللّه على كل شى ء قدير).
و اين وجه خود مويد رواياتى است كه مى گويد آيه شريفه مورد بحث در روز غدير خم در مورد ولايت على (عليه السلام ) نازل شد، يعنى روز هيجدهم ذى الحجه سال دهم هجرت ، و بنابراين دو فقره آيه به روشنترين ارتباط مرتبط مى شوند، و هيچيك از اشكالات گذشته هم وارد و متوجه نمى شود.
5-جمله : (اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى ...) ناظر است بركمال يافتن دين خدا در تشريع ، و تماميت يافتن ولايت نعمت با نصب (اولى الامر)
پس حاصل معناى آيه مورد بحث اين شد: امروز كه همان روزى است كه كفار از دين شما مايوس شدند مجموع معارف دينيه اى كه به شما نازل كرديم را با حكم ولايت كامل كرديم ، و نعمت خود را كه همان نعمت ولايت يعنى اداره امور دين و تدبير الهى آن است برشما تمام نموديم ، چون اين تدبير تا قبل از امروز با ولايت خدا و رسول صورت مى گرفت ، و معلوم است كه ولايت خدا و رسول تا روزى مى تواند ادامه داشته باشد كه رسول در قيد حيات باشد، و وحى خدا همچنان بر وى نازل شود، و اما بعد از در گذشت رسول و انقطاع وحى ديگر رسولى در بين مردم نيست تا از دين خدا حمايت نموده و دشمنان را از آن دفع كند، پس بر خدا واجب است كه براى ادامه تدبير خودش كسى را نصب كند، و آن كس همان ولى امر بعد از رسول و قيم بر امور دين و امت او مصداق جمله : (و اولى الامر منكم ) است .
پس ولايت كه مشروع واحدى است تا قبل از امروز ناقص بود، و به حد تمام نرسيده بود، امروز با نصب ولى امر، بعد از رسول تمام شد.
و وقتى دين خدا در تشريعش به حد كمال رسيد، و نعمت ولايت تمام شد (رضيت لكم الاسلام دينا) من اسلام را بدان جهت كه دينى از اديان توحيد است براى شما پسنديدم ، در اين دين غير از خدا كسى پرستيده نمى شود، و با در نظر گرفتن اينكه طاعت همان عبادت است قهرا غير از او كسى اطاعت نمى شود، آرى تنها خدا و كسى كه خدا فرموده باشد يعنى رسول و اولى الامر اطاعت مى شود.
پس آيه شريفه خبر مى دهد از اينكه مؤ منين امروز ديگر خوف سابق را ندارند و دين سابقشان مبدل به امنيت شده ،و خداى تعالى براى مؤ منين دين را پسنديده ، كه متدين به دين اسلام شوند، (كه دين توحيد است يعنى غير از خدا در آن دين كسى اطاعت و پرستش نمى شود)، پس بر مؤ منين است كه تنها او را پرستش كنند، و چيزى را در اطاعت شريك او نسازند، مگر كسى را كه خود او دستور داده اطاعتش كنند.کلمات کلیدی:دین اسلام غدیر ولایت علی ویرایش بوسیله کاربر 1395/12/14 02:42:22 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
بعضی خواص و عوام اصرار دارند بگویند آیه سوم سوره مائده: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» در روز غدیر نازل شده، در حالی که همه شواهد میگوید کل سوره مائده به شکل دفعی و ۱۰ روز قبل از غدیر نازل شده است.
وی با بیان اینکه قیچیکردن آیات سوره مائده و آیات مختلف آن را به زمانهای مختلف نسبت دادن، مبنای تاریخی و عقلانی ندارد، گفت: کهنترین خبری که میگوید سوره مائده دفعی نازل شده، در تفسیر «عیاشی» آمده است و مُناقِض هم ندارد،
سوره مائده به شکل دفعی و تمام و کمال در روز هشتم ذیالحجة سال ۱۰ هجری بر پیامبر(ص) نازل شد و رسول خدا آیات آن را برای مردم قرائت کردند تا به این آیه رسیدند:«إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ؛ ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند همان كسانى كه نماز برپا مى دارند و در حال ركوع زكات میدهند»، مردم از پیامبر(ص) مصداق خواستند و ایشان گفتند باید به مسجدالحرام برویم.
وی افزود: چند تن از صحابه پیامبر(ص) به همراه ایشان به مقابل مسجدالحرام رسیدند، مستمندی را دیدند که انگشتر عقیق به دست گرفته و میخواهد به مردم بفروشد، از او پرسیدند این نگین را چه کسی به تو بخشیده است، او هم با دست، علی(ع) را نشان داد که مشغول نماز بود، آنگاه پیامبر(ص) تکبیر گفتند و خبر دادند که مصداق آیه مشخص شد؛ این یعنی برخلاف آنچه بعضی میگویند هدیه انگشتر در مسجدالنبی رخ نداده و آیه «انما ولیکم ...» مدنی نیست.
وي ادامه داد: حضرت علی(ع) در سال ۱۰ هجری از سوی پیامبر(ص) به انجام مأموریتهایی در یمن فرستاده شده بود و در موسم حجةالوداع خود را از یمن به مکه مکرمه رساند، در حالی که از یمن، دیار عقیق، انگشتری برای خود خریده و به دست کرده بود. کتاب کهن«طَی والنَّشر» دو روایت یکی از حذیفة بن الیمان و یکی هم از عمار یاسر نقل کرده است که علی(ع) در مسجدالحرام در حال نماز مستحبی بود، گدا آمد و امیرالمؤمنین انگشتر را به او هدیه کرد، این اتفاق روز ترویه یعنی هشتم ذیالحجة، روز نزول سوره مائده و ۱۰ روز قبل از غدیر رخ داده است.
آمادگی ذهنی مردم برای تعیین مصداق آیه ۶۷ مائده آیتالله یوسفیغروی اظهار کرد: این ماجرا از این جهت مهم است که مردم و همراهان رسول خدا برای روز غدیر آمادگی ذهنی کسب کرده بودند، شناختن مصداق آیه«إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ ...»(مائده، ۵۵) به تعیین مصداق «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ...»(مائده، ۶۷) کمک میکرد. اگر به تمام آیات سوره مائده به شکل مجموعهای منسجم و متحد که دفعی نازل شده است، نگریسته شود، مشخص میشود که مردم آمادگی لازم را در روزهای قبل ازغدیر برای اعلام ولایت امیرالمؤمنین(ع) کسب کرده بودند.
وی تصریح کرد: برخی به خاطر عبارت «الیوم اَکملتُ؛ امروز کامل کردم» اصرار دارند که بگویند این آیه بعد از غدیر نازل شده است، دقت کنیم که «الیوم» لزوماً به معنای امروز نیست، به معنای امروزه است، یعنی در این زمانه و این ایام؛ پس ادبیات عرب را برای چه خواندهایم؟ جنگ صفین یک سال و نیم طول کشیده است، از آن به یوم صفین تعبیر میشود. همچنین فعل «اَکمَلتُ» به معنای ماضی نیست، بیشتر فعلهای ماضی قرآن مستقبل است. پس «اَکملتُ» به معنای «سَاُکمِلُ» است، نه به معنای فعلی که گذشت، بلکه به معنای فعلی است که انجام میشود. بنابراین لازم نیست این آیه را قیچی کنیم و بگوییم بعد از غدیر نازل شده است.
یوسفی غروی از شاگردان مرحوم آیتالله خوئی و امام خمینی(ره) است که تاکنون تألیفات مهمی در اصول عقائد، فقه و تاریخ اسلام، به زبانهای فارسی و عربی داشته است و توانسته برخی آثار متقدم تاریخ اسلام همچون «مقتل ابومِخنَف» را بازسازی و بازنویسی کند.
نقل از خبرگزاري ايكنا
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
زمان نزول ايه اكمال
فریقین درباره زمان نزول این آیه تنها دو قول را مطرح کرده اند: نزول آن در حجةالوداع در روز عرفه و نزول آن در غدیرخم؛ پس باید حوادثی که در این دو روز اتفاق افتاده بررسی شود تا مشخص گردد که مقصود در آیه کدام یک از این دو روز است.
روایاتی که درباره زمان و مکان نزول این آیه نقل شده نیز دو دسته اند: یک دسته زمان نزول را در عرفه و دسته دیگر در غدیرخم می دانند. هر دو دسته این روایات در مصادر فریقین یافت می شود.
در مصادر شیعی نیز در تفسیر عیاشی از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده است: چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در روز جمعه در عرفات اقامت کردند، جبرئیل نزد ایشان آمد و گفت: ای محمد! خداوند به تو سلام می رساند و می گوید: با امت خود بگو « الیوم أکملت لکم دینکم؛ امروز برای شما دینتان را کامل کردم».« واتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دیناً؛ و نعمتم را بر شما تمام کردم و برای شما اسلام را به عنوان دین پسندیدم و پس از این برای شما چیزی نازل نخواهم کرد».
دسته دوم این روایات دلالت بر نزول آیه در روز غدیر یا اندکی پس از آن دارد. این روایات در مصادر شیعی با سند صحیح و طرق متعدد نقل شده اند. در مصادر اهل سنت نیز از صحابه ای که شاهد نزول آیه بوده اند، این احادیث روایت شده اند. هر چند برخی از اهل سنت آنها را ضعیف دانسته و یا از مفتریات شیعه شناخته اند، اما این دیدگاه مبنای علمی ندارد؛ چون افرادی که در سلسله سند این روایات آمده اند، از نظر رجال شناسان اهل سنت توثیق شده اند.
شاید بتوان بین دو دسته روایتی که درباره زمان و مکان نزول آیه اکمال است (نزول در عرفه، نزول در غدیر) جمع کرد و تهافت بین آنها را از میان برد و وجوهی را برای جمع بیان کرد که عبارت اند از: آیه اکمال دو بار نازل شده است: یک بار در عرفه و بار دیگر در غدیر و هر دو مرتبط به اعلان ولایت امام علی(علیه السلام) است. برخی از بزرگان فریقین این احتمال را داده اند علامه طباطبائی نیز احتمال می دهد روز نزول آیه عرفه و روز ابلاغ آن در غدیر باشد
بررسی علت نزول
در متن روایاتی که در مصادر اهل سنت از نزول این آیه در عرفه خبر می دهد ـ به جز روایت خلیلی و حسکانی که در آن علت نزول را ولایت امام علی(علیه السلام) می دانند ـ تصریحی به علت نزول آیه نشده است؛ در آنها مشخص نشده چه حادثه ای در عرفه اتفاق افتاد که موجب نزول این آیه و اوصاف مذکور در آن شد
اما در تمام روایات شیعی، اعم از روایاتی که دلالت بر نزول آیه در عرفه و یا دلالت بر نزول آن در غدیر دارد، علت نزول آیه «اعلان ولایت امام علی(علیه السلام)» است. در متن روایاتی که نزول آیه را در غیر عرفه می داند و از شاهدان نزول این آیه یعنی صحابه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) رسیده است، درباره علت نزول این آیه تنها دو امر ذکر شده است. امر نخست «تطهیر خانه خدا از لوث وجود مشرکان» است که از ابن عباس نقل شده است. او می گوید:چون سوره برائت نازل شد و مشرکان از بیت الحرام رانده شدند، مسلمانان بدون شرکت مشرکان حج گزاردند؛ این از اتمام نعمت است که خداوند در این آیه فرموده است: «امروز برای شما دینتان را کامل کردم و نعمتم را برای شما به اتمام رساندم».
امر دیگر «نصب ولایت امام علی(علیه السلام)» است که از امام علی(علیه السلام)، ابوسعید خدری، زیدبن ارقم، ابن عباس و ابوهریره حکایت شده است. بنابراین، در متن آن دسته از روایات اهل سنت نیز که در آن به علت نزول آیه تصریح شده، اعم از روایاتی که نزول آیه را در عرفه یا غیر عرفه می دانند، به جز در یک حدیث از ابن عباس، علت نزول آیه اعلان ولایت امام علی(علیه السلام) ذکر شده است. اما در پاسخ حدیثی که تنها از ابن عباس نقل شده و در آن «تطهیر خانه خدا از مشرکان»، علت نزول آیه معرفی شده، می توان گفت: اولاً، احتمال دارد که این روایت در مقام بیان تفسیر آیه یا ذکر یکی از مصادیق اتمام نعمت باشد، نه آنکه علت نزول آیه را بیان کند. ثانیاً، این حدیث مخالف با قول دیگری است که از ابن عباس گذشت. ثالثاً، این حدیث مخالف با ظاهر آیه است که نشان می دهد در آن روز حادثه ای اتفاق افتاده که موجب اکمال دین از یک سو و یأس کفار از دین (و نه یأس از مسلمانان) از سوی دیگر شده است. و روشن است که عدم شرکت مشرکان در اعمال حج، موجب اکمال دین و یأس کفار از دین نخواهد بود. پس این امر که آیه اکمال درباره ولایت امام علی(علیه السلام) نازل شده است، ثابت ميشود.
برگرفته از مقاله "پژوهشی درباره مفاد آیه اکمال از دیدگاه فریقین" نویسنده : حجت الاسلام دکتر فتح الله نجارزادگان*
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
پاسخ به شبهات غدیر
سه آیه در سوره مائده در خصوص ولایت حضرت علی (ع) مطرح شده و شبهاتی نیز در این خصوص بیان شده است که حتی باعث شده افرادی ولایت حضرت را به این معنایی که شیعه قبول دارد منکر شوند.
در آیه 3 سوره مائده آمده است:"... الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ..."؛ "امروز کسانی که کفر ورزیده اند از دین شما مأیوس گشته اند،...امروز دین شما را برایتان کامل کردم..."
معمولامی گویند این آیه در روز عید قربان یا روز عرفه نازل شده است.
آیه 67 مائده:" يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ..."؛" اى پيامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان. اگر چنين نكنى امر رسالت او را ادا نكردهاى. خدا تو را از مردم حفظ مىكند، كه خدا مردم كافر را هدايت نمىكند. " مشخصا آیه 67 ( ایه ولایت) بعد از آیه 3( یأس کافران و تکمیل دین) نازل شده است، در واقع آیه سوم روز دهم نازل شده است و ایه ولایت (67) روزهجدهم نازل شده است، درحالیکه باید برعکس باشد چرا که طبق شبهه ای که ایجاد شده بعضی افراد می گویند تا امامت نباشد دین کامل نیست و امامت که روز عید قربان بیان نشده بود بلکه بعد از آن و درعید غدیربیان شده است؛ حال ممکن است کسی بگوید آیه 67 قبل از عید قربان نازل شده است، در جواب این مساله مطرح است که چرا در قرآن بعدا آمده است، پس این اشکال هست که در قرآن آیه تکمیل شدن دین نخست بیان شده و آیه ولایت بعدا نازل شده است. بنده پس از تحقیقات فراوان به این نتیجه رسیدم که واژه "الیوم" دراین آیات به معنای امروز نیست بلکه" یوم "به معنای "دوره" است، مثلا خدا می فرماید" آسمان و زمین را در شش روز خلق کردم" و منظور شش دوره است یا مثلا می گوید "رزق شما را در چهار روز قرار دادم " که منظور چهار روز نیست بلکه چهار فصل است؛
بنابر این در آیه سوم "الیوم"؛" امروز کافران مایوس شدند" به معنای این مدت زمان و این دوره است چرا که کافران امید داشتند که پس از پیامبر(ص) جانشینی نباشد امیدوار بودند پیامبر(ص) را شکست بدهند، در جنگ بدر می خواستند کار را یکسره کنند نتیجه برعکس شد، در جنگ احد و احزاب هم نتوانستند... با گذشت زمان پیامبر(ص) غالب شد و مکه را فتح کرد، قلعه های خیبر را فتح کرد؛ کافران به مرور مایوس می شدند اما در عین حال امید داشتند که پیامبر(ص) بالاخره از دنيا ميرود و ... ولی ایشان در حجه الوداع چند خطبه خواندند که از جمله آن خطبه غدیر است، وقتی امامت مشخص شد كاملا ناامید شدند پس مشخصا یأس کافران ناگهانی نبوده است.
در ادامه آیه می گوید" فلا تخشوهم" کافران مایوس شدند، از کافران نترسید و از من بترسيد و مراد اين است كه از كردار و رفتار خودتان بترسید که خون یکدیگر را نریزید، مال و آبروی یکدیگر را نبرید...
پیامبر(ص) در منا در روز عید قربان فرموده است: ای مردم حرف من را بشنوید و این حرف را نگه دارید شاید من دیگر شما را نبینم و این سال آخر حج من باشد ... سپس فرمود: خون شما، مال شما، آبروی شما بر یکدیگر حرام است، مانند حرمت امروز در این ماه در این سرزمین ... نگرانی پیامبر(ص) از این بیانات مشخص است. او از كشته شدن مسلمان به دست مسلمان نگران است اکنون در حدود سال1430 از آن زمان گذشته و بیشترین مسلمانان به دست یکدیگر کشته شدند، ائمه اطهار به دست مسلمانان کشته شدند، جنگهای امروزه که همگی مسلمان به دست مسلمان.. مشخصا حرف پیامبر(ص) زیر پا رفت، سپس ایشان روز دوازدهم دوباره در مسجد خیف که در همان منا واقع شده است خطبه خواند و در ضمن حدیث ثقلین اهل بيت را معرفي نمود و فرمود: من دو چیزگرانبها بین شما گذاشتم، کتاب خودم و عترتم "و تأكيد كرد که این ها از هم جدا نمی شوند .... تا بالاخره روز 18 حضرت علی(ع) را معرفی کردند. پس اليوم يعني مجموع اين زمانها و جملات آيه 67 براي بيان اهميت واقعه است نه ترسان بودن پيامبر(ص) از تبليغ پيام و معرفي حضرت علي(ع).
نکته: بعضی افراد آیه 67 مائده را بسیار بد وصف می کنند و می گویند پیامبر(ص) خیلی می ترسید و... تا خدا گفت نترس من جان تو را حفظ می کنم.. اما این درست نیست پیامبری که از ابتدا در مقابل مشرکین ایستاد و هیچکس نبود یا زمانی که در غار بود و به همراهش که می ترسید هم دلداری می داد،حضرت علی(ع) می گفت در جنگ ها هر موقع كار سخت ميشد به رسول خدا پناه می بردیم . آن وقت می گویند رسول خدا می ترسید حضرت علی را معرفی کند!!!! این حرفها چیست؟! حضرت رسول از اولین روزکه اقوام خود را در مکه جمع کرد و گفت هرکسی به من ایمان آورد وصي من است ترسی نداشت... بنابراین، آیه نه بدین معناست که پیامبر(ص) می ترسید بلکه می خواهد اهمیت آنچه را در اين چند روز بيان شده و ميشود را بگوید كه اولينش اهميت خون و مال و آبروي افراد بود و دومينش هم تراز بودن قرآن و عترت و آخرينش مجري دين صلح و ادامه دهنده واقعي راه پيامبر (ص). به همین دلیل ابتدا مساله صلح را گفت بعدا اهمیت اهل بیت را گفت بعدا در غدیرمی گوید کسی که می تواند این کار ا بکند که اگر پیرو او باشید خون شما حفظ می شود جنگ داخلی در نمی گیرد حضرت علی(ع) است که آنقدر شجاع است که حقش را بخورند اما به خاطر حفظ اسلام چیزی نگوید... این خیلی شجاعت می خواهد بعضی فکر می کنند شجاعت یعنی جنگیدن ...اما خود حضرت می گوید صبرکردم در حالیکه مثل این که در گلویم استخوان گیر کرده باشد، مثل اینکه در چشمم خار باشد تا دین بماند؛ شجاعت همیشه شمشیر کشیدن نیست همین سکوت حضرت باعث ماندگاری دین شد... .
حجت الاسلام احمد عابدینی
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
نگاه فراخطي به آيات سوره مائده:آيا آيه اكمال ، جدا و بي ارتباط به آيات قبل و بعد آن است؟
طبق دیدگاه گروهی از مفسران و قرآنپژوهان آیه اکمال دین (مائده: 3) با قبل و بعدش هماهنگی ساختاری و تلازم معنایی ندارد. این ناسازگاری بیشتر ناشی از نوع نگرش به متن قرآنی است که متن را مطابق قواعد رایج در عرف و رابطه خطی و طولی آیات،یعنی توجه به روابط پسین و پیشینی آیه در سیاق و خطی مشخص در نظر میگرفتند؛
اما با تغییر آن نگرش وگذر از نظم خطی آنسان که آیه با دیگر آیات همخوان و هممعنای خود، شبکهای از ارتباطات دور و نزدیک را شکل دهد،میتوان آیه منظور را با روش تحلیل و تطبیق ساختارهای متوازن در مسیر فرایند فهم درست قرار داد؛ درصورتیکه از یک سو، به اموری چون فضای نزول سوره مائده و ارتباط با سورههای پیش از آن و از سوی دیگر، به نشانههایی چون واژگان متقارب، ساختارهای متوازن و الگوهای تکرار در آیات متعدد بهخصوص آیات دیگر سوره مائده توجه شود. رهیافت حاصل از واکاوی شبکه ارتباطی آیات مرتبط با آیه اکمال دین، اهمیت و ضرورت امر ولایت را درپی دارد، همان امریکه مطابق دیدگاه شیعه، دین با آن کامل شد وکافران را یأس فرا گرفت.
چنانچه بتوان برای متن قرآن، ساختاری منظم و منسجم قایل شد، بهناچار باید از دو الگوی خطی(طولی) و فراخطی(حلقوی) پیرویکرد. مطابق الگوی خطی، متن با همه نشانهها و قواعد حاکم بر زبان آن در طول یک خط ممتد پیکرهبندی (Topology) شده است؛ بهتعبیری «خطیبودن، بدان معنی است که واحدهای زبانی از قبیل واج، واژه یا پارهگفتار، به صورت رشتهای بههمپیوسته، یکی به دنبال دیگری میآیند وگفتار را همانند روایتی نمایان میسازد که آغازی دارد و پایانی. هرکلام از جایی آغاز و به نقطهای ختم میشود» (قیطوری، 1385، ص21).
دراینصورت، شرط انسجام و نظاممندیمتن، حفظ ارتباطات قبل و بعد سخن در بافت خاص خود است؛ بهنحویکه وجود هرنوع ناسازگاری و اختلاف بین اجزای متن بهمثابۀ خروج متن از ساختارهای اصلیاش محسوب میشود که در چنین شرایط طبعًا راه بر بیان احتمالات و وجوه دور از واقع باز خواهد شد.
نگرش پیشینیان و حتی بیشتر معاصران به متن قرآن بر اساس همین الگوی خطی و طولی پیگیری شده است (ر.ک: Mir, 1993, p210-213)
اما در روزگار معاصر شاهد تغییر در نگرش برخی قرآنپژوهان هستیم که بهمدد تحولات علمی و معرفتشناختی حاصلشده در حوزههای تفسیر متن و زبانشناختی، بر افقهای تازهتری از بررسی و شناخت نظم و ساختار متن قرآن دست یافتهاند. در چنین فضایی سعی شده است، متن به صورتیک کل بههم پیوسته دیده شود، تا چنانچه «کسی بخواهد معنای خاصی از قرآن را کشف کند، باید نگاه کلینگر به همه متن داشته باشد و هر زاویه معنا را در گوشهای از ساحتهای قرآن جستجو کند»(مطیع و همکاران، 1388، ص108).
با پذیرش نظم فراخطی و شبکهای قرآن میتوان از واقعیتهای مختلف و بازسازی تصویر درست از بازتاب آنها در قرآن دفاع کرد. باور ما این استکه در قرآر.کلیدواژهایا نشانههایی وجود داردکه در سراسرآن پراکندهاند و درکاربردهای گوناگون خود از یک واقعیت خبر میدهند.
اینکه خداوند در همه سورهها بهخصوص مائده بهفراخور سخن و بهنحو پراکنده از موضوعات و مسائل گوناگونی سخن به میان آورده، برای آن است تا بر مفسر و خواننده روشن باشد که کشف پیوند و انسجام آیات و سورهها لزوماً نباید در چارچوب معیارهای شناختهشده بین خودشان، یعنی قرارگرفتن موضوعات و مطالب در یک خط طولی و بههم وصلشده دنبال شود؛ زیرا درآن صورت مواضع متعددی از آیات و سورهها وجود خواهد داشتکه اصلاً با آن معیارها سازگاری ندارند. از باب نمونه همینآیه 3 مائده به تأثیر معیارها و قواعد حاکم بر نظم عرفی (خطی) از گذشته تا حال هم از حیث جایگاه آیه و هم ارتباط آن با قبل و بعدش پرداخته و محل نظر و مناقشه مفسران و قرآنپژوهان شیعه و سنی بوده است.
سوره مائده در الگوی نظم فراخطی همسوی با سورههای بقره، آل عمران و نساء، قصه اهل کتاب (یهود و نصاری) و روابط و کوششهای اینان با کافران و منافقان درجهت پنهانماندن برخی حقایق بهویژه حقانیت رسول اکرم (ص) را بیان میکند و از همه مهمتر حساسیت آنها نسبت به آنچه بر پیامبر نازل شده است، (ما أنزل إلیه) را نشان میدهد.
از شبکه حلقوی آیات به دست میآید که آن امر مهم ولایت بوده، همان که در آیه 51 از مؤمنان خواسته شده: (یاأَیُّهَاالَّذینَ آمَنُوا لاتَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصارى أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لایَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ) یا در آیه 81 از اهل کتاب خواسته است: (وَلَوْکانُوا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالنَّبِیِّ وَماأُنْزِلَ إِلَیْهِمَا اتَّخَذُوهُمْأ َوْلِیاءَوَلکِنَّ کَثیراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ). در ادامه بررسی آیه اهمیت این موضوع در آیات پایانی نازلشده بر پیامبر اکرم (ص) استنباط خواهد شد
تحلیل ساختار آیه اکمال
آیه منظور محل چالش بین مفسران شیعی و سنّی بوده است، بهخصوص در فراز میانیآیهیعنی: «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینکَفَرُوا مِندینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ واخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وأتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی ورَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینًا» که چه ارتباطی با قبل و بعدش دارد، آیا این یک اضافهای استکه در جایی دیگر بوده و بهقصدی خاص اینجا قرار داده شده است یا اینکه جای آن همینجاست، فقط درک ارتباطش با پس و پیش بنا بر ظاهر آیات بهدرستی فهمیده نمیشود و نیاز به تدبّر فراگیر در شبکه معنایی قرآن دارد؟
در پاسخ به اینسؤال دو دیدگاه مشهود است:
اوّل ـ دیدگاه اهل سنتکه قایل به ارتباط پس و پیش آن هستند، مشروط به ایر.که (الیوم) امروز را روز تکمیل احکام شرعی اعم از حلال و حرام بدانیم. مثلا ًجارالله زمخشری گفته: «در این روز همه آنچه را در انجام تکالیفتان اعم از یادگیری حلال و حرام و آگاهی از شرایع و قوانین قیاس و مبانی اجتهاد نیاز دارید، برای شما کامل کردم» (زمخشری، 1407، ج1، ص 605). آلوسی هم به نقل از ابن عباس و سدّی آورده: خداوند در این روز حدود و واجبات الهی و حلال و حرامش را با نزول آیاتش تکمیل کرد، بهنحویکه چیزی بر آن اضافه نشدیا چیزی از آن به طریق نسخ برداشته نشده است» (آلوسی، 1415، ج3، ص233). فخر رازی هم اشاره به این داشت که این دین در اوایل بعثت متناسب با همان دوره کاملبوده؛امادرمقایسه با دورههای بعد ناقص بوده، سپس در آخر بعثت این شریعت کامل شده است الییوم القیامه... (ر.ک: فخر رازی، 1420، ج11، ص287).
دوم ـ نظریه بیشتر علمای شیعه که این فراز آیه با قبل و بعدش را بیارتباط دانسته و «الیوم أکملت لکم دیر.کم» را همان روز «غدیر خم»(18 ذیالحجه سال 10 هجری) دانستهاند.
نتيجه:
با مطالعه و بررسی متن قرآنی با اتکا به الگوی نظم فراخطی در کنار نظم خطی قرآن روشن شد که آیه اکمال دین که بنا بر نظر مفسران شیعه با قبل و بعد آن بیارتباط است، آن هم به دلیل آنکه قبل و بعد آن به احکام حلال و حرام الهی پرداخته است و ربطی با آیه مربوطه ندارد، نظری مطلوب و منطبق بر واقعیت متن قرآن نیست؛ بلکه با درنظرگرفتن واژگان کلیدی آیات نخستین سوره مائده و نیز ساختارهای متوازن آن در جاهای دیگر متن، آیه اکمال به شکلی حکیمانه و شگرف در این بخش متن جای داده شده است که بنا بر شناخت فضای صدور سوره مائده (آخرین سوره نازل شده) و ارتباط آن به تمام سورههای پیش از آن در نزول بهخصوص 3 سوره قبل از آن در چینش کنونی سور قرآن، میتوان به واقعیت نظم فراخطیآن و ارتباطش با قبل و بعد پی برد.
یافتههای این گفتار نشاندهندۀ آن استکه بهرغم اختلاف منابع در معرفی آن روزی که دین کامل شد و خدا نعمتش را بر مردم اتمام کرد و اسلام را دین آنها معرفی کرد، الگوی فراخطی متن مشخص میسازد، آن همان روزی است که پیامبر(ص) مأمور شد امر مهمی را ابلاغ کند وآن امر مهم، امر ولایت بود که درواقع آیات متعددی از سورههای قرآن بهخصوص سوره مائده درصدد مهم و اصیل نشاندادن آن امر هستند. امری که کفار از اهل کتاب و منافقان با وجود اطلاع از مصداق آن یعنی امام علی (ع) (که در روز غدیر خم بهتصریح پیامبر (ص) امامت و جانشینی ایشان ابلاغ شده بود) سعی در پنهان کردن و نابودی آن داشتند؛ بنابراین نمیتوان پذیرفتکه گوینده الهی بهخاطر ترس از مخالفان امر ولایت، آن را در جای اصلیاش مثلاً بعد از آیه تبلیغ (مائده: 67) قرار نداده است؛ چون بر اساس نظم شبکهای و فراخطی قرآن، خدا خود همان امر مهم را بهشیوهای حکیمانه در متن آیات با نشانههای متعدد قرار داده است، تا مخاطب متن با کمک تدبر و اندیشه در اطراف متن بتواند به واقعیت آن دست یابد.
جهت تحليل هاي انجام شده به اصل مقاله زير مراجعه نماييد
تبیین فهم آیه اکمال دین بر اساس نظم فراخطی قرآن پژوهش های زبانشناختی قرآن مقاله 10، دوره 6، شماره 1 - شماره پیاپی 11، بهار 1396،
نویسنده احمد قرائی سلطان آبادی استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان
https://journals.ui.ac.ir/article_21528.html
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
معترضه بودن و استقلال آیه اکمال دین از بقیه قسمتهای آیه 3 سوره مائده
معترضه بودن بخشى از آیه
در آیه3 سوره مبارکه مائده، پس از اینکه خداوند حرام بودن چیزهایى را بیان مىکند و مواردى را استثنا مىنماید، در وسط این کلام - یعنى، بیان موارد حرام و موارد استثنا - کلامى را مىآورد که هیچگونه ارتباط ظاهرى و معنایى با قبل و بعد ندارد: «حرمت علیکم ... و ان تستقسموا با لازلام الیوم ... فمن اضطر...» از ابتداى آیه تا کلمه «بالا زلام» کاملا مربوط به هم و نیز «فمن اضطر» مربوط به احکام صدر آیه است، ولى در بین اینها بخشهایى که با کلمه «الیوم» شروع شده هیچگونه ارتباطى با قبل و بعد آیه ندارد.
شواهد گویایى وجود دارد که این قسمتها ارتباطى با کل آیه و قبل و بعد آن ندارد و کلامى مستقل مىباشد که مطلب مستقلى را بیان مى کند:
1- از نظر معناى کل آیه، اگر این بخش برداشته شود نه تنها ضررى به معناى آیه نمىرسد و اخلالى در مفهوم پیدا نمىشود، بلکه ارتباط فقرات مربوط به هم بهتر نیز خواهد بود. همچنین اگر مجموعه آیاتى را که در این زمینه (حرام بودن گوشت تعدادى از حیوانها) نازل شده در کنار یکدیگر قرار دهیم، کاملا روشن خواهد شد که در سوره مائده این قسمت معترضه مى باشد. در سورههاى بقره، نحل، انعام و مائده - به ترتیب - آیاتى چنین نازل شده است: «انما حرم علیکم المیتة والدم و لحم الخنزیر و مااهل به لغیرالله فمن اضطر غیر باغ...»(بقره:173) «انما حرم علیکم المیتة والدم و لحم الخنزیر و ما اهل لغیرالله به فمن اضطر غیرباغ...»(نحل: 115) «... الا ان یکون میتة او دما مسفوحا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقا اهل لغیرالله به فمن اضطر...»(انعام: 145) «حرمت علیکم المیتة والدم و لحمالخنزیر و ما اهل لغیرالله به... فمن اضطر فی...» (مائده:3)
در تمام این آیات، که شباهت فراوانى از جهت لفظ و معنا و سیاق با یکدیگر دارند، بلافاصله پس از بیان چیزهایى که حرامند، موارد استثنا (فمن اضطر) آمده، ولى در سوره مائده، بین این دو بخش، قسمتهایى با کلمه «الیوم» آمده که از نظر معنا، هیچگونه ارتباطى به قبل و بعد ندارد. در نتیجه، معلوم مىشود که این قسمت (الیوم) مستقل یا معترضه است.
2- روایات شان نزول و اسباب نزول آیه همگى این بخش از آیه (الیوم) را تنها ذکر کرده و هیچ شان نزولى این قسمت را همراه کل آیه نیاورده است. این نیز دلیل روشنى بر استقلال این قسمت از آیه مىباشد. طبرى از سدى، وسیوطى و عبدبن حمید از شعبى نقل مىکنند که آیه «الیوم اکملت لکم دینکم» روز عرفه نازل شده است. (10) همچنین اهل سنت روایات مشهورى نقل کردهاند که یهود به عمر گفتند: در کتاب شما آیهاى هست که اگر بر ما یهودیان نازل شده بود، ما آن روز را عید قرار مىدادیم و این آیه همان «الیوم اکملت لکم دینکم» مىباشد. (11) روایاتى نیز گریه عمر را هنگام نزول این آیه نقل مى کند. (12) گذشته از اینها، روایات فراوانى که از طریق فریقین نقل شده، نزول این آیه را روز هیجدهم ماه ذ ىالحجه - روز غدیر خم و هنگام نصب امیرالمؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام توسط پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله به جانشینى و خلافت خود - مى داند. (13)
آنچه در این روایات شان نزول کاملا مشهود مىباشد این است که تمامى آنها اشاره به نزول آیه اکمال به صورت آیهاى مستقل دارند و در هیچ شان نزول یا روایتى، این قسمت از آیه همراه با فقرات قبل و بعد ذکر نشده است. اگر ارتباطى ظاهرى یا از نظر معنا، بین فقرات قبل و بعد این آیه بود دستکم، تعدادى از روایات یا شان نزولها به آن اشاره مىکردند. پس باید بپذیریم این قسمت از آیه خود بخشى مستقل مىباشد، هرچند در خلال آیهاى دیگر قرار گرفته است.
3- سومین شاهد بر استقلال این بخش از آیه آن است که مفسران در ابتداى سوره مائده نقل مىکنند که این سوره مدنى است، مگر آیه «الیوم اکملت لکم دینکم» که در مکه یا در بین راه مکه و مدینه نازل شده است. این خود شاهدى بر مستقل بودن این قسمت از آیه است; زیرا هیچکدام از مفسران و روات در مقام استثنا، کل آیه3 این سوره را از «حرمت علیکم» به عنوان غیر مدنى ذکرنکردهاند و تنهاآیه اکمال (الیوم اکملت) را غیر مدنى دانسته اند. آلوسى در ابتداى سوره مائده چنین نقل مىکند: «قال ابو جعفربن بشر والشعبى: انها مدینة الا قوله تعالى: «الیوم اکملت لکم دینکم» فانه نزل بمکة.» (14)
4- شاهد دیگر اینکه بسیارى از مفسران، به معترضه بودن این جمله تصریح کرده و جمله «فمن اضطر» را از قسمت ابتداى آیه - یعنى «ذلکم فسق» - دانسته اند. در نتیجه، این قسمت از آیه بین این دو بخش معترضه و مستقل مى باشد. زمحشرى در کشاف، در پاسخ این سؤال که جمله «فمن اضطر» به چه قسمتى ارتباط دارد و به کجا متصل مىباشد، مىگوید: به ذکر محرمات مرتبط است. (15) آلوسى در روح المعانى مىگوید: جمله «فمن اضطر» متصل بهذکر محرمات بوده و بین آن دو - که به گفته طیبى هفت جمله است - معترضیه مىباشد. (17) صاحب تفسیر مجمع البیان نیز مىگوید: این قسمت از آیه معترضه مىباشد. (17) سایر مفسران نیز نظیر تعابیر یادشده را در تفسیر خود آوردهاند.
در نتیجه، معلوم مىشود که در آیه3 سوره مائده از یک سو، دو موضوع کاملا جداگانه مطرح شده و از سوى دیگر، هر قسمت، از جملاتى تشکیل یافته که کاملا با یکدیگر هماهنگ است. دو جمله «الیوم یئس» و «الیوم اکملت» ضمن اینکه با یکدیگر هماهنگ و مرتبط هستند، در ضمن آیه، بهصورت معترضه قرار گرفتهاند، خواه همراه بقیه آیه یکجا نازل شده باشند و یا اینکه این دو بخش، آیه مستقلى بوده، ولى بعدا در بین این آیه قرار گرفته باشند، هر دو صورت شواهدى در آیات دیگر قرآن دارند.
اکنون بحث در این است که این روز با اهمیت، چه روزى بوده است. جهاتى که اهمیتاین روز را مىرساند، عبارت است از: 1- کلمه «الیوم» در ابتداى کلام قرار گرفته و این اهمیت آن را مىرساند. 2- این روز، روز ناامیدى کافران است. 3- روزى است که ترس مسلمانان از ناحیه کافران برداشته شد. 4- روز اکمال دین و اتمام نعمت است. 5- روزى است که خداوند دین اسلام را براى مسلمانان پسندید.
اگر «آن روز» منظور باشد یعنى، یکى از روزهاى گذشته تاریخ اسلام و زندگانى پیامبر گرامىصلى الله علیه وآله از روز بعثت و ظهور اسلام تا رحلت آن بزرگوار منظور است. روزهاى مهمى که احتمال داده شده کلمه «الیوم» به یکى از آنها اشاره داشته باشد از این قرار است: 1- روز ظهور اسلام و بعثت; 2- روز هجرت از مکه به مدینه; 3- روز تشکیل حکومت; 4- روز فتح مکه; 5- روز نزول و قرائت آیه برائت; و اگر معناى «الیوم»، «امروز» باشد یعنى، روز نزول آیه. در مورد این روز دو احتمال بیشتر وجود ندارد: 1- روز عرفه در حجةالوداع که بیشتر عامه نقل کردهاند. 2- روز غدیر خم (روز هیجدهم ماه ذىالحجه) در حجةالوداع که علماى شیعه بر این قول اتفاق دارند.
براى تعیین این روز از میان احتمالات دو راه در پیش داریم:
1- بررسى شواهد تاریخى و روایات و شان نزولهایى که ذیل آیه شریفه نقل شده که این بررسى در فصل روایات انجام خواهد شد. 2- بررسى شواهد و قراینى که از متن خود آیه کریمه این روز را معین مى کند.
بخشهایی از مقاله پژوهشى در زمینه نزول آیه اکمال نویسندگان: سید احمد فقیهى منبع: معرفت 1377 شماره 24
http://ensani.ir/fa/arti...DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%84
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
💢 توطئهٔ یهود در جانشینی پیامبر 💢
❇️ مهمترین دلایل قرآنی که برای اثبات ولایت امام علی (علیهالسلام) ذکر میشود، آیاتی از سورهٔ مائده است. در این استدلال، کامل شدن دین در آیهٔ ۳ و فرمان ابلاغ در آیهٔ ۶۷ این سوره مربوط به جریان غدیر خم است و مصداق مؤمنان دارای ولایت که آیهٔ ۵۵ از انفاق در رکوعشان خبر میدهد، کسی جز ایشان نیست.
🔺روش مرسوم برای دفاع از این ادعا استناد به احادیث است؛ ولی مخالفان، علاوه بر مناقشهٔ سندی و ارائهٔ روایاتی متفاوت، سیاق آیات را نیز نشانهٔ نادرستی این برداشت و موضوع آیهٔ ۳ را احکام خوراکیها و آیهٔ ۵۵ را همچون آیهٔ ۷۱ سورهٔ توبه بیانگر ولایت همهٔ مؤمنان و آیهٔ ۶۷ را مربوط به ابلاغ همهٔ ما أنزل الله اعلام میکنند.
🔸 اگرچه پرداختن به اختلافاتی که نه همهٔ حقایقش در دسترس ماست و نه واقعیت گذشتهاش را میتوانیم تغییر دهیم، مفید و شایسته نیست؛ اما از زاویهای دیگر میتوان به این موضوع نگریست و بهجای دعواهای بیحاصل فرقهای، آن را به فرصتی برای فهم بهتر آموزههای کتاب خدا و حل مشکلات امروز تبدیل کرد.
🔸لذا بدون وارد شدن به مناقشات بیپایان حدیثی و تاریخی تلاش میکنیم با تکیه بر سیاق و ساختار این آیات به مقصود آخرین سورهٔ مفصل نازل شده بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نزدیک شویم. یکی از نکاتی که در این بررسی جلب توجه میکند، ترس و نگرانی مهمی است که در کنار هر سه آیه مطرح میشود و میتواند کلید فهم بهتر این سوره باشد.
🔸آیهٔ ۳ یکباره در میان احکام خوراکیها اعلام میکند: «امروز کافران از دین شما مأیوس شدند، پس دیگر از آنها نترسید و از من بترسید. امروز دین شما را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم!» جریان این ترس در آیات پیش از آیهٔ «ولایت» واضحتر بیان شده است. آیهٔ ۵۱ و ۵۲ گروهی از مسلمانان را توصیف میکند که از سر ترس، با یهود و نصارا رابطه برقرار میکنند و باعث «ولایت» یافتن آنان میشوند.
🔸آیهٔ ۵۳ و ۵۴ نیز از مؤمنانی سخن میگوید که با غلبه بر این ترس، حاضر نیستند بر دشمن، تکیه و به دین خدا پشت کنند و عاشقانه در راه خدا تلاش و مبارزه میکنند. آنگاه نوبت به آیهٔ ۵۵ میرسد که ملاک «ولایت» را اعلام و فقط خدا و پیامبر و مؤمنانی با ویژگیهای خاص را شایستهٔ «ولایت» معرفی میکند.
🔸در آیات بعدی همچنان بر دشمنی و دور بودن یهودیان آن دوران از آموزههای الهی تأکید میشود و این نکات تا آیهٔ ۶۷ که از پیامبر میخواهد موضوع مهمی را ابلاغ کند ادامه مییابد و در آیات بعدی نیز همین نکات مطرح و باز در آیهٔ ۸۰ و ۸۱ موضوع «ولایت» یافتن کافران و در آیهٔ ۸۲ دشمنی شدید یهود مطرح میشود.
🔸دقت به این نکات تردیدی باقی نمیگذارد که هدف اصلی این سوره مقابله با یهودیانی است که بهخاطر نفوذ فراوانشان، علاوه بر زمینهسازی برای تصاحب قدرت، افکار عمومی را نیز در دست داشتند؛ بهگونهای که پیامبر را از ابلاغ آنچه آیهٔ ۶۷ به بیانش فرمان میدهد نگران کردهاند و خدا او را در این آیه دلداری میدهد.
🔸با این نگاه، راز نکاتی چون قرار گرفتن اعلام اکمال دین در میان احکام خوراکیها نیز روشن میشود. زیرا در این سوره به جریانی پی میبریم که آیهٔ ۷۷ از تندروی دینی و حرام حرام کردن آنها و آیهٔ ۸۲ از استکبارشان خبر میدهد و بر اساس آیهٔ ۱۰۴ شهرت و سخن گذشتگان برای آنها از دین اخلاقی و آسان پیامبر مطلوبتر است.
🔻قرآن بارها به توبیخ کسانی میپردازد که طیبات و لذات انسانی را حرام میدانند و در آیات ۴ و ۸۷ این سوره نیز همین نکته را برجسته میسازد و در آیهٔ ۵ روز اکمال دین، که قبلاً در آیهٔ ۳ مطرح شده بود را روز حلال شدن طیبات توصیف و اینگونه مشخص میکند جریانی که در این روز از نابودی دین مأیوس میشود، جریانی دگماندیش و متأثر از احکام سختگیرانه و خرافی گروهی از یهودیان است.
✅ با این اوصاف چه واژهٔ رکوع در آیهٔ ۵۵ را خم شدنی خاص بدانیم و چه خضوع همیشگی، در اینکه این آیه با کنار زدن ملاکهای مقبول جریان مرتبط با یهود، ایمان و مردمداری و خضوع را معیار «ولایت» اعلام میکند تغییری ایجاد نمیکند. لذا مناسبترین برداشت از آنچه آیهٔ ۶۷ به ابلاغش فرمان میدهد، معرفی شخص یا چیزی است که توطئهٔ یهود را خنثی خواهد کرد.
سید حمید حسینیویرایش بوسیله کاربر 1402/04/19 08:47:48 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
💠 ابلاغ ولایت 🔹 دو مطلب اساسی كه از تحلیل خود آیه به دست می آید این است:
1️⃣ این ﴿بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ﴾، مجموع دین نیست و بعضی از امور دین است (این یك).
2️⃣ مربوط به فروع دین، حقوق دین، اخلاقیات دین نیست، چون اینها را زیاد خداوند نازل كرد در طی این چند سال (این دو).
3️⃣ اصول دین نظیر توحید و اسمای حسنای خدا هم نیست، چون همه اینها را خداوند فرمود و علیه شرك سخن ها گفت و تمام شد (این سه).
4️⃣ درباره اصل نبوت عامه و رسالت هم نیست، چون چندین سال این آیات مطرح شد تحدّی شد و معجزه بیان شد (این چهار).
5️⃣ درباره نقد اهل كتاب هم نیست، برای اینكه آیات فراوانی در مذمت تحریف كننده ها و یهودی ها و مسیحی ها وارد شده (این پنج).
🔸 چیزی باید باشد كه خیلی مهم است و اگر آن نباشد اصل دین ابلاغ نشده است و پیغمبر هم ترس دارد؛
نكته دوم این است كه پیغمبر ترس دارد. ترس پیغمبر از مشركین نیست، برای اینكه مسائل توحید را مكرر ابلاغ كرده احتجاج كرده با آیات گفته، بعد هم وارد مكه شدند، كعبه را از بت ها پیراستند و بت ها را شكستند؛ یهودی متمكن هم که از مدینه فراری شد، یهودیان خیبر هم كه تسلیم شدند. پس قدرتی در حجاز نبود. هیچ چیزی مایه ترس پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نبود آن وقتی كه او تنها بود و بی چیز، الآن كه همه چیز دارد. باید چیزی باشد كه دین در خطر باشد و آن نیست مگر #مسئله_ولایت.
آیت الله جوادی آملی
📚 سوره مبارکه مائده جلسه 99
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
🔹آیا پيغمبر نگران بود كه اگر دست #على_عليهالسلام، را بگيرد و بگويد « #من_كنت_مولاه_فهذا_على_مولاه» مردم على را #ترور كنند؟ نگرانى پيغمبر اين نبود. از اين طرف نگران بود كه اگر على بر سر كار نيايد ميراث گرانبهايش، يعنى جامعه نوساخته و نوخاسته اسلامى، به چه سرنوشتى دچار خواهد شد، و از آن سو نگران بود كه اگر على را به فرمان خدا به #زمامدارى منصوب كند #عكسالعمل_سياسى دارد. مسأله اين است كه پيغمبر از عكسالعملهاى سياسى اين امر كه ممكن بود يك #بحران_سياسى در مسير نهضت اسلام به وجود بياورد بيمناك بود ...
📚#شهیدبهشتی، ولایت رهبری روحانیت (1390) صص74-83
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.