logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:170765)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:133477)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:123425)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:89879)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: آيا كشف حجاب،مجازات شلاق دارد؟ قواعدفقهی تعیین جرم و مجازات و تعزیزات چيست؟    آيا توصيفاتي كه در آيات مختلف قران براي نعمات بهشت شده است، تمثيل است يا وافعي؟    مشخصات حكومت صالح و ناصالح در قران : حكومت فرعوني چه ويژگيهايي دارد؟    عذاب و مغفرت خدا مشمول قانون عام است و منحصر به گروه خاصي نيست.       آخرین رویداد تالار: قران پویان 14 ساله شد : خلاصه اماری 13 سال فعالیت تالار گفتگوهای قران پویان      

توجه

Icon
Error

kabir Offline
#1 ارسال شده : 1391/05/11 12:21:59 ق.ظ
kabir

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17
ارسالها: 221

6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
در سوره نساء بسیاری از مسایل و وظایف خانوداگی مانند ازدواج ،طلاق ،ازدواج موقت ،مهریه ،ارث و ... بیان شده است.

در ابتدای سوره- ایه 3-به بحث مجاز بودن چند همسری برای مردان وشرط ان اشاره شده است و در ادامه هم بیان کرده که اگر نمی توانید این شرط را اجرا کنید

همان یک زن کافیست.اما ان شرط چیست؟ ایه را ببینیم:

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ

ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ ﴿۳﴾

فولادوند: و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد

پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شده ‏ايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد

[و بيهوده عيال‏وار گرديد]

مکارم: و اگر مي‏ترسيد از اينكه (به هنگام ازدواج با دختران يتيم،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان، چشم پوشي كنيد و)

با زنان پاك (ديگر) ازدواج نماييد، دو يا سه يا چهار همسر، و اگر مي‏ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد

تنها يك همسر بگيريد،
و يا از زناني كه مالك آنهاييد هستيد استفاده كنيد. اين كار، بهتر از ظلم و ستم جلوگيري ميكند.


کلمات کلیدی:همسر ازدواج دختر زنان عدالت مرد

ویرایش بوسیله کاربر 1393/06/13 07:47:52 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

kabir Offline
#2 ارسال شده : 1393/07/18 06:50:51 ب.ظ
kabir

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17
ارسالها: 221

6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
در آیه 129 همین سوره نساء خداوند بر قراری عدالت کامل میان زنان را خارج از توان مردان دانسته و دو مصداق بی عدالتی را هم ذکر نموده است:

وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿۱۲۹﴾

فولادوند: و شما هرگز نمى توانيد ميان زنان عدالت كنيد هر چند [بر عدالت] حريص باشيد پس به يك طرف يكسره تمايل نورزيد تا آن [زن ديگر] را سرگشته [=بلا تكليف] رها كنيد و اگر سازش نماييد و پرهيزگارى كنيد يقينا خدا آمرزنده مهربان است

مکارم: و هرگز نميتوانيد (از نظر محبت قلبي) در ميان زنان، عدالت كنيد، هر چند كوشش نمائيد، ولي به كلي تمايل خود را متوجه يكطرف نسازيد كه ديگري را به صورت بلا تكليف در آوريد، و اگر راه اصلاح و پرهيزگاري پيش گيريد، خداوند آمرزنده و مهربان است.

نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان این چنین است:

"اين جمله حكم عدالت در بين زنان كه خداى عزّوجلّ دراول سوره تشريع كرده و به مردان حكم كرده بود كه : (اگر مى ترسيد نتوانيد عدالت بر قرار كنيد به يك زن اكتفا كنيد) را بيان مى كند و نيز جمله : (و ان تحسنوا و تتقوا...) كه در آيه قبلى بود، به اين معنا اشاره دارد، چون آن جمله خالى از بوئى از تهديد نيست و اين تهديد باعث مى شود كه شنونده در تشخيص حقيقت عدل در بين زنان دچار حيرت شود و كلمه : (عدل ) به معناى حد وسط در بين افراط و تفريط است و تشخيص اين حد وسط از امور صعب و بسيار دشوار است و مخصوصا از اين جهت كه ارتباط با دلها دارد، چون رعايت دوستى عادلانه در بين زنان و اينكه يك مرد به اندازه مساوى زنان خود را دوست بدارد، امرى ناشدنى است ، چون بطور دائم از حيطه اختيار آدمى بيرون است .

لذا خداى تعالى بيان مى كند كه رعايت عدالت به معناى حقيقى آن در بين زنان و اينكه يك مرد حد وسط حقيقى دوستى را در بين زنان خود رعايت كند چيزى است كه هيچ انسانى قادر بر آن نيست ، هر قدر هم كه در تحقق دادن آن حرص بورزد، پس آنچه در اين باب بر مرد واجب است اين است كه يكسره از حد وسط به يكى از دو طرف افراط و تفريط منحرف نشود و تا آنجا كه برايش ‍ ممكن است رعايت عدالت را بكند و مخصوصا مراقب باشد كه به طرف تفريط يعنى كوتاهى در اداى حق همسر خود منحرف نگردد و زن خود را بلاتكليف و مانند زن بى شوهر نگذارد كه نه شوهر داشته باشد و از شوهرش بهره مند شود و نه نداشته باشد تا بتواند همسرى ديگر اختيار نموده ، و يا پى كار خود برود.

پس ، از عدالت در بين زنان آن مقدارى كه بر مردان واجب است اين است كه در عمل و سلوك بين آنان مساوات و برابرى را حفظ كند، اگر حق يكى را مى دهد حق ديگرى را نيز بدهد و دوستى و علاقمندى به يكى از آنان وادارش نكند كه حقوق ديگران را ضايع بگذارد، اين آن مقدار واجب از عدالت است و اما مستحب از عدالت اين است كه به همه آنان احسان و نيكى كند و از معاشرت با هيچ يك از آنان اظهار كراهت و بى ميلى نكند و به هيچ يك بد اخلاقى روا ندارد، همچنانكه سيره و رفتار رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله و سلم ) با همسرانش اينطور بود."

ویرایش بوسیله کاربر 1393/07/18 06:58:15 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

kabir Offline
#3 ارسال شده : 1395/10/09 03:27:39 ب.ظ
kabir

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17
ارسالها: 221

6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
به نام خدا

در تفسیر فرقان در شرح ایه 3 سوره نسا چنین گفته است:

اين" مثنى و ثلاث و رباع" مربوط به جمع مردان است، نه يك فرد، بنابراين جمع اينها در بُعد مضاعف هرگز مراد نيست، كه اگر اين مثنى و ثلاث و رباع را جمع بگيريم هيجده عدد مى شود، و اگر ضرب بگيريم بيست ونه عدد است، كه اولًا اينها مربوط به يك فرد نيست، تا چنين جمع و ضربى پيش آيد، بلكه مراد اين است كه شما دوتا و ديگران دوتا يا شما سه تا و ديگران هم سه تا و ... زيرا مثنى مبناى دوتا دوتا و ثلاث مبناى سه تا سه تا و رباع مبناى چهارتا چهارتاست،

و اصولًا تعدد ازدواج بشرط عدالت در كل جهات ضرورتى است پرهيز ناپذير، زيرا اولًا زنان نوعاً بيشتر از مردان هستند،
ثانياً امكان باردارى زنان تا حدود پنجاه سال است، ولى نسبت به مردان تقريباً دو برابر آنان مى باشد، ثالثاً تعدد ازدواج نخستين ميدان اصلى ورزش عدالت است، كه عادلان در اين زمينه،- چه مرد و چه زن- بهترين عادلها در كل جهات مى باشند،
رابعاً اينكه طبع زنان بوضع عاديشان- اگر با شوهرهاشان تناسب زناشويى داشته باشند- انحصار به همان يك شوهراست، ولى طبع مردان چنان نيست، كه اگر هر قدر زن يگانه شان زيبا و رعنا و شايستگى زناشويى را داشته باشد، باز بعضى مردان را اشباع نمى كند، پس دو بُعد تكوين و تشريع با هم جواز تعدد ازدواج را تعيين و تبيين مى كند.

مختصر آنكه تعدد ازدواج در صورتى تجويز مى شود كه سه بعُد امكان جنسى، مالى و عدالت در ميان زنان و ديگران و خود انسان محقق گردد.

و در كل اگر ازدواج بايك زن يا بيشتر موجب ترك عدالتى گردد، اين ازدواج حرام است، و حتى اگر شما در ابتدا با عدالت ازدواج يا ازدواجهايى كرديد، لكن در اثر اين ازدواج يا ازدواجها بترسيد كه حدود الهى ترك شود به هر وسيله اى ممكن بايد اين ترس بر طرف گردد، گرچه با طلاق باشد، زيرا اصل ازدواج براساس اقامه حدود الهى است (2: 229- 228)


ali Offline
#4 ارسال شده : 1398/02/25 02:34:08 ب.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

در زمان امام صادق ع یک عالم یهودی که ظاهرا زندیق بود ، بسیار در قرآن تدبر میکرد!!! تا بلکه تناقضی در آن پیدا کند! او به شاگرد امام صادق ع گفت: خدا در یکجای قرآن(آیۀ3سورۀنساء) گفته : اگر می ترسید عدالت بورزید ، به یک زن اکتفا کنید. و در جایی دیگر از قرآن (آیۀ129سورۀنساء)گفته : هرگز نمیتوانید بین زنان عدالت بورزید.
یا این دو آیه تناقض دارند ، یا اینکه شما مسلمانان ، طبق قرآنتان نباید بیش از یک زن بگیرید.

امام صادق ع جوابش را بسیار زیبا و منطقی از قرآن دادند.

خلاصه ی جواب اینستکه : منظور از عدالت در آیۀ 3 سوره نساء ، عدالت در نفقه است ، چرا که در ادامۀ آیه 3 نساء ، خدا حرف از مسائل اقتصادی زن می زند.
اما منظور از عدالت در آیۀ 129 سورۀ نساء ، عدالت در محبت و مودت قلبی است
که خدا میگوید هرگز نمیتوانید عدالت در محبت و مودت قلبی را بین زنانتان رعایت کنید. یعنی هرگز نمیتوانید همسران خود را یکسان دوست داشته باشید. [همانطور که یک مرد بعضاً نمیتواند همۀ فرزندانش را یکسان دوست داشته باشد].

مرد باید بین همسرانش به عدالت رفتار کند. عدالت دو گونه است:
۱- عدالت واجبه: شامل دو مورد است: قَسْم ( تقسیم شب ها) و نفقه
۲- عدالت مستحب: که رعایت عدالت در سایر موارد می باشد.
اما...
عدالت در قَسْم به چه معناست؟
عدالت در نفقه به چه معناست؟

قسم یعنی تقسیم شب ها

اگر مرد ۴ زن داشته باشد واجب است از ۴شب یک شب را نزد هر کدام از همسرانش بماند.

عدالت در نفقه یعنی به هر کدام از همسرانش به حسب حال او و در حد شأنش نفقه بدهد و لزوما به معنای تساوی نیست.

با توجه به اینکه عدالت واجبه فقط در قسم و نفقه می باشد، رعایت عدالت آنچنان که بعضی ها گمان می کنند سخت نیست اما شایسته است مرد علاوه بر عدالت واجبه، در حد امکان عدالت مستحبه را هم رعایت کند، یعنی در سایر موارد از جمله مجامعت و مسافرت و... هم بین همسرانش به عدالت رفتار کند.



ارسالي توسط اقاي افشاري در گروه قران پويان

ویرایش بوسیله کاربر 1398/03/25 10:40:21 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

ali Offline
#5 ارسال شده : 1398/02/25 02:40:18 ب.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
ايا قران،تعدد زوجات را پذيرفته است؟ آيا مرد متاهل ميتواند ،با سه زن ديگر ازدواج كند؟


سلام

توضیح آیه ۳ سوره نساء جهت مردانی که این آیه را بهانه ای برای تنوع طلبی و ازدیاد نسل قرار داده اند :


وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَىٰ فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا
النساء(۳)

اکثر مردم دراین آیه فقط به اعداد دو و سه و چهار توجه میکنند و به ابتدا و انتهای آیه توجهی ندارند
سوای شرط رعایت مساوات، این آیه در مورد زنانی که به گونه ای یتیم شده اند آمده است، به این معنا نیست که اگر همزمان کسی همسر دارد و از زن دیگری خوشش بیاید، با او بعنوان دومین زن ازدواج کند و به همین ترتیب هر زن دیگری را که دید و از او خوشش آمد برای اجرای ازدواج با سومین و چهارمین همسر اقدام کند

نکته بسیار مهم این است که این سوره درباره یتیم و مطرح کردن مشکلات یتیمان آغاز میشود، منظور آیه این است اگرشما (مردان ) در این موضوع که از مال خودتان به یتیم بدهید بدون اینکه ازدواجی با آنها داشته باشید، شک و شبهه ای دارید، در حد وسعتان دو یا سه تا چهار زن یتیم اختیار کنید

در این آیه "یتیم" اشاره به خانم هایی دارد که شوهرانشان در جنگ فوت شده بودند، بخصوص در اوایل تاریخ اسلام که تلفات جنگ ها زیاد بود، خود آن خانم ها و فرزندانشان که سرپرستشان را از دست داده بودند، یتیم محسوب میشدند

به همین دلیل پیامبر (ص) خطاب به مردان فرمودند که قسمتی از دارایی خود را به این خانم ها و فرزندان ایشان اختصاص بدهند و با رعایت عدالت، دارایی خود را بین این زنان تقسیم کنند تا این گروه از یتیمان هم، از نعمت دنیا برخوردار بشوند و اگر این گروه از مردان فکر میکنند که نمیتوانند علاقه ای به این خانم و فرزندانش داشته باشند، با ایشان ازدواج کنند

البته این خطاب به همه مردان جامعه نبود بلکه مخطاب آن گروهی از مردان بود که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار بودند و قدرت قبول سرپرستی را داشتند.

و این دستور برای زمانی بود که جنگ وجود داشت.

این آیه برای مردم عرب آن زمان که ارزش زن در فرهنگشان کمتر از ارزش شتر بود، حاضر نبودند فرزند دختر خود را زنده نگاه دارند و او را زنده به گور میکردند و بطور کلی برای زن جایگاهی را قبول نداشتند، بسیار سنگین بود

چرا که به مردمی با چنین فرهنگی گفته شد دختر هم جزء فرزندان محسوب میشود و حتی این زن بی سرپرست هم حرمت همسر شما را دارد و فرزندان دخترش نیز در حکم فرزندان شما هستند و باید از مال خود به ایشان بدهید

با آمدن این دستور عده ای از مردان قبول کردند بدون ازدواج با این زنان از مال خود به ایشان کمک کنند ، اما عده ای از مردان بشرطی حاضر بودند از مال خود ببخشند که با آن زنان ازدواج کنند.


در آن زمان زنان یتیم اکثرا خود دارای فرزند بودند و این ازدواجشان در حکم ازدواج دوم و سوم ایشان بود و شرایطشان کاملا خاص بود

شرایط آن زمان اسلام را در هنگامیکه این حکم آمد، باید کاملا در نظر گرفت، مجموعه اسلامی هنوز شکل یک جامعه را پیدا نکرده بود و در همان ابتدایی بود که مهاجرین از مکه به مدینه هجرت کرده بودند، در زمانیکه مشغول به سکنی گزیدن در قسمتی از شهر بودند، همزمان کفار مکه برای جنگ با ایشان عازم مدینه شده بودند

یعنی مهاجرین در زمان آوارگی خود دچار جنگ هم شدند و عده ای از مردان کشته شده و جمعی از زنان و بچه های ایشان بی سرپرست ماندند، اینجا بود که خداوند این حکم را فرستاد تا مردان مومن ثروتمند این وظیفه را قبول کنند و درادامه آیه هم گفته میشود که اگر میتوانید به یک همسر اکتفا کنید و فقط از مالتان به سایر این زنان ببخشید

بنابراین در یک مقطع پیامبر (ص) اجازه به ازدواج بیش از یکبار تا چهار بار را بر عهده ی عده ای قرار داد، در حالیکه امروزه بطور کامل بدون رعایت شرایط، این آیه اجرا میشود


ارساليتوسط اقاي ملكي در گروه قران پويان

ویرایش بوسیله کاربر 1398/03/25 10:33:34 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

ali Offline
#6 ارسال شده : 1398/05/03 10:45:27 ب.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
نظر قران در خصوص تعدد زوجات: ایا مردان میتوانند تا 4 زن اختیار کنند؟


تفسیر المیزان در ذیل آیه 3 سوره نساء این چنین گفته است:

"معناي مجموع دو آيه چنين مي‏شود : در باره ايتام تقوا پيشه کنيد ، و خبيث را با طيب عوض ننمائيد و اموال آنان را مخلوط با اموال خود مخوريد ، حتي اگر ترسيديد که در مورد دختران يتيم نتوانيد رعايت عدالت بکنيد و ترسيديد که به اموالشان تجاوز کنيد و از ازدواج با آنها به همين جهت دل چرکين بوديد ، مي‏توانيد آنان را به حال خود واگذار نموده و با زناني ديگر ازدواج کنيد با يک نفر ، دو نفر ، سه نفر و چهار نفر .

بنا بر اين جمله شرطيه که : اگر ترسيديد که در مورد يتيمان عدالت را رعايت نکنيد پس زنان ديگري را به ازدواج خود در آوريد ... به منزله اين است که فرموده باشد : اگر از ازدواج با دختران بي پدر کراهت داريد ، چون مي‏ترسيد در باره آنان نتوانيد عدالت را رعايت کنيد ، با آنها ازدواج نکنيد و زناني و دختران ديگري را به عقد خود در آوريد .


و ان خفتم الا تعدلوا فواحدة يعني اگر مي‏ترسيد نتوانيد بين چند همسر به عدالت رفتار کنيد تنها يک زن بگيريد و نه بيشتر ، در اين جمله حکم مساله را معلق به خوف کرد نه علم ، فرمود : اگر مي‏ترسيد بين چند همسر ... و نفرمود : اگر مي‏دانيد که نمي‏توانيد عدالت بر قرار کنيد ... و علتش اين است که در اين امور - که وسوسه‏هاي شيطاني و هواهاي نفساني اثر روشني در آن دارد - غالبا علم براي کسي حاصل نمي‏شود و قهرا اگر خداي تعالي قيد علم را آورده بود مصلحت حکم ، فوت مي‏شد .

او ما ملکت ايمانکم منظور از اين تعبير کنيزان زر خريد هستند ، آيه مي‏فرمايد : آن کس که مي‏ترسد بين همسران خود به عدالت رفتار ننمايد با يک زن ازدواج کند و اگر خواست که بيش از يک زن داشته باشد بايد کنيز بگيرد ، چرا که خداوند تعالي تقسيم ) عدالت ( را بر مردان در رابطه با کنيزان واجب نفرموده است .
و از اينجا واضح مي‏شود که منظور از اين سفارش اين نيست که بخواهد ظلم به کنيزان را تجويز کند ) و بفرمايد : رعايت عدالت در ميان همسران آزاده لازم است ، اما در بين کنيزان لازم نيست ، و جايز است بين آنان به ظلم رفتار کنيد ( ، چون در جاي ديگر فرموده که : خداوند ظالمان را دوست نمي‏دارد و نيز فرموده : ليس بظلام للعبيد - خدا نسبت به بندگانش ظلم روا نمي‏دارد بلکه منظور همين است که چون تقسيم همخوابگي در ميان کنيزان تشريع نشده ، رعايت عدالت در بينشان آسان‏تر است

اسلام قانون ازدواج با يک زن را تشريع و با بيشتر از يک همسر ، يعني تا چهار همسر را در صورت تمکن از رعايت عدالت در بين آنها ، تنفيذ نموده ، و تمام محذورهائي را که متوجه اين تنفيذ مي‏شود به بياني که خواهد آمد اصلاح کرده و فرموده : و لهن مثل الذي عليهن بالمعروف .


ترجمة الميزان ج : 4 - ص : 291



ali Offline
#7 ارسال شده : 1398/12/18 06:55:21 ب.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
تعدد زوجات در قران: ایا قران به چهار همسری تشویق کرده است؟ ایا قران،تعداد زنان را به 4 تا محدود کرده است؟

نظر آیت الله سید کمال حیدری در خصوص آیه 3 سوره نسا

1-این ایه در ادامه ایه 2 که راجع به اموال یتیمان بود، می باشد. لذا ان خفتم الا تفسطوا فی الیتمی ،به معنای خوف از عدم رعایت قسط در ازدواج با یتیمان (که معمولا اینگونه گفته اند) نیست،بلکه مراد، ترس از عدم رعایت قسط در همه شئون یتیمان توسط سرپرستان انهاست یعنی اگر میترسید یتیمان را سرپرستی کنید و بواسطه عدم محرمیت و خانواده نبودن، قسط را در مورد انها رعایت نکنید پس با مادرانشان ازدواج کنید.

2-یتامی در ان خفتم الا تقسطوا فی الیتامی نیز شامل هم پسران و هم دختران یتیم است حال انکه مفسران انرا به دختران یتیم منحصر کرده اند.

3-مثنی ثلاث و رباع،به معنای دو،سه و چهار نیست بلکه دو تا دوتا،سه تا سه تا، و چهار تا چهار تا ست. و این به معنای محدودیت در 4 نیست. یعنی برای سرپرستی یتیمان اگر میتوانید با2تا،سه تا ،4 تا یا بیشتر از مادرانشان ازدواج کنید.


لذا معنای ایه اینگونه خواهد شد:

اگر می ترسید که قسط را در همه شئون یتیمان(دختران و پسران) رعایت نکنید، پس از انچه برای شما پاک است از زنان بیوه(مادران یتیمان) دو تا،سه تا،چهار تا و بیشتر ازدواج کنید پس اگر میترسید که عدالت را رعایت نکید پس به یک زن یا کنیز اکتفا کنید . این نزدیکتر است که فقیر نشوید.



ali Offline
#8 ارسال شده : 1399/06/31 07:53:16 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
موضوع تعدد زوجات از منظر ايت الله صانعي: ايا تعدد زوجات مستحب است؟ ايا جواز ان مطلق است يا مشروع؟

پیام زن: در مورد تعدد زوجات نیزحضرت عالی نظراتی دارید که آن هم برای بعضیها گویا تعجب آمیز بوده است. چنانچه در این مورد هم اشاراتی بفرمایید، استفاده خواهیم کرد.

حضرت آیت اللّه صانعی: مرحوم آیت اللّه سیدکاظم یزدی در کتاب عروة آورده است که «فیستحب تعدد الزوجات». در جواهر هم آمده اما نه به صورت ارسال مسلم و مانند عبارت عروة بلکه فرموده زیادتر از یک زن در صورت احتیاج مستحب است و بلکه بدون احتیاج هم علی الاقوی مستحب است.(1)

ولیکن این تعجب است برای اینکه هیچ روایتی دالّ بر این مطلب نداریم. شما سراسر کتاب النکاح وسایل الشیعه را که از کتب ثانوی حدیث ما است اگر نگاه بکنید، ملاحظه خواهید کرد که هیچ نصّی در این مورد نداریم. خودِ صاحب جواهر هم وقتی که می خواسته بگوید مستحب است، به روایت تمسک نکرده است، حالا عرض می کنم به چه چیزی تمسک کرده است.

در «شرایع» هم که قرآن الفقه است آنجا هم این مسأله نیامده است. در «قواعد» هم با همه کثرت فروعش که گویا قریب به 60 هزار فرع دارد هرگز نیامده است که فیستحب تعدد الزوجات که مثلاً بگوییم چند تا زن گرفتن مثل نماز شب خواندن مستحب است. کتب قبلی هم چنین مطلبی ندارند. تنها در جواهر آمده، بعد هم مرحوم «سید» در عروة آورده است. فقهای بزرگی هم که حاشیه بر عروة زده اند به اینجا که رسیده اند چون در باب مستحبات بوده است رد شده اند و اشکال نکرده اند. معمولاً فقهاء از مسایل مستحبات با اطمینان به حرف دیگران زود رد می شوند. بنده هم که رد نشدم به خاطر حساسیتم نسبت به این قضیه بود که ایستادم.

باز وقتی که فقهاء می رسند و نکاح را می خواهند تقسیم کنند به احکام خمسه؛ نکاح واجب، نکاح حرام، نکاح مکروه، نکاح مباح و نکاح مستحب. در نکاح مستحب می گویند نکاح بر انسان «عزب» مستحب است یا بعضی گفته اند عزبی که میل به خانواده دارد. شیخ طوسی. می گوید نکاح برای کسی که شوق دارد به تشکیل عائله، مستحب است، نه برای هر کسی. به هر حال در بحث استحباب می روند سراغ استحباب اصل نکاح، نمی آیند بگویند نکاحِ مستحب، مثل تعدد زوجات که ازدواج دوم و سوم را هم یکی از مستحبات بشمارند.

ممکن است اشکال کنند که مگر آیه شریفه «فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع»(2) دلالت بر استحباب تعدد زوجات نمی کند؟ من ابتدا این مطلب به ذهنم رسید، بعد دیدم که مرحوم صاحب جواهر(ره) نیز همین مطلب را اشاره کرده است. ایشان می گوید این آیه هیچ دلالتی بر استحباب تعدد زوجات ندارد و چیزی بیش از جواز از آن فهمیده نمی شود. این مطلب به قرینه صدر آیه روشن می شود که فرموده است «و ان خفتم الاّ تقسطوا فی الیتامی فانکحوا ما طاب لکم من النساء ...» شأن نزول و مورد آیه این است که افرادی سرپرستی دختربچه های یتیم را بر عهده می گرفتند و آنها در اختیارشان بودند. قرآن فرموده است که اگر می ترسید به این بچه های یتیم و بی سرپرست ظلم کنید، یا به ناموسشان، به عِرضشان خیانت کنید بروید زن بگیرید، یکی، دو تا، سه تا و چهار تا که دیگر از ظلم جلوگیری بشود. این ارشاد به جواز است، ارشاد به این است که به اینها ظلم نکنید. اگر می ترسید که به عدالت رفتار نکنید، بروید زن بگیرید، به این بیچاره ها رحم کنید و امنیتشان را در معرض تهدید قرار ندهید و خودتان هم از ظلم به اینها نجات پیدا کنید. نمی خواهد بگوید اگر می ترسید به اینها ظلم شود مستحب است که بروید این کار را بکنید. ربطی به استحباب ندارد. بنابراین برای دیگران و برای آنها هم که بچه یتیم زیر دستشان نیست مستحب نیست. تازه اگر بخواهیم با یک دید دیگر نگاه کنیم می شود گفت که تعدد زوجات از باب مقدمه واجب، بر این گونه افراد واجب می شود.

اگر می ترسید به اینها خیانت کنید واجب است بروید زن بگیرید تا خیانت نکنید. پس وجوبش از باب مقدّمی است. زن بگیرید تا خیانت نشود والاّ کسی که عهده دار دختر یتیمی نیست یا کسی که بچه یتیم زیر نظرش هست اما مطمئن است که به او ظلم نمی کند، مثلاً پیر و فرتوت است و احتیاجی به این حرفها ندارد، این آیه مربوط به او نیست.


حرف بلندی صاحب جواهر (قدس سره) دارد. ایشان می گوید اگر این آیه دلیل بر استحباب است پس چگونه شده است که فقهاء و علماء برای اثبات اینکه بیش از چهار زن نمی شود گرفت به همین آیه تمسک کرده اند. چون آیه می فرماید «مثنی و ثلاث و رباع»، تا چهار تا را گفته است. خوب اگر این آیه امر استحبابی را می گوید معنایش این است که بیش از چهار تا، دیگر مستحب نیست. به عبارت دیگر تا چهار تا مستحب است ولی پنجمی مستحب نیست نه اینکه جایز نیست.(3) خیلی حرف زیبایی است. پس اینکه برای عدم جواز بیش از چهار زن استدلال می کنند به این آیه، معلوم می شود «فانکحوا» در مقام بیان اصل جواز است و بیش از جواز را نمی خواهد بگوید.

مرحوم صاحب جواهر اینها را فرموده، اما به بحث تعدد زوجات که می رسد می گوید مستحب است و به وجوهی استدلال می کند؛ 1ـ تأسی به پیغمبر(ص) 2ـ اطلاق بعضی روایات 3ـ اینکه اگر آدم زیاد زن بگیرد و بچه هایش زیاد بشوند به قول معروف گوینده «لا اله الاّ اللّه » زیاد می شود!

معلوم است که اینها نمی تواند دلیل باشد. اگر تأسی به پیامبر(ص) باشد، پس اول باید ثیبه (بیوه) گرفت. پیامبر(ص) خودشان 25 ساله بودند و همسرشان 40 ساله، پس همه جوانها را باید بگوییم در 25 سالگی زن 40 ساله بگیرند. این یک تأسی به پیغمبر(ص) است!! اگر تأسی به پیغمبر(ص) در این گونه موارد است، ایشان زنهای متعدد گرفت، پس چرا تا 4 تا مستحب باشد؟ بله، ازدواجهای پیامبر(ص) الگو است، ولی نه برای تعدد. به قول مرحوم علامه طباطبایی(ره) الگو برای جهات دیگری است. ازدواجهای پیامبر(ص) در جنبه های گوناگون دارای اغراض سیاسی، اجتماعی و ... برای پیشبرد اهداف مکتب بوده است. مسأله تعدد زوجات پیغمبر(ص) دلیل بر این نمی شود که مستحب است هر کسی چند تا زن بگیرد. علاوه بر اینکه پیغمبر در امر ازدواج خصوصیاتی دارد؛ زن می تواند خودش را به پیغمبر(ص) ببخشد، زن می تواند خودش را همسر پیغمبر(ص) قرار بدهد به شرط اینکه مهر نباشد. اما در مورد دیگران به اجماع همه فقهاء اگر کسی همسر مردی شد به شرط اینکه مهر نباشد، چنین ازدواجی باطل است. یک وقت می گویند مهر را بعد تعیین می کنند، این درست است. یک وقت مهر مجهول است، این هم درست است. یک وقت حالا ازدواج می کنند تا بعد مهر را تعیین کنند، همه اینها درست است. ولی «به شرط اینکه مهر نباشد» اجماع قائل به این است که درست نیست ولی نسبت به رسول اللّه (ص) مانعی نداشته و زنها می توانستند خودشان را به پیغمبر(ص) هبه کنند، و جالب اینکه همان صاحب جواهر از شیخ الطائفه نقل می کند که گرفتن زن دوم کراهت دارد.(4)

پیام زن: با این وضع آیا جواز تعددزوجات مطلق است و هیچ قید و شرطی ندارد آیا این کار تنها در شرایط خاصی جایز است؟

آیت اللّه صانعی: ما در جواز تعدد زوجات قائل به شرط هستیم و آن را مشروط می دانیم به عدالت. اگر کسی می ترسد که نتواند بین همسرانش به عدالت رفتار نکند نمی تواند ازدواج مجدد نماید. باید احراز کند که توان اجرای عدالت در بین آنها را دارد. اگر شک دارد که می توانم اجرای عدالت کنم یا نه، حق ندارد. برای اینکه آیه شریفه می فرماید: «و إن خفتم الاّ تعدلوا فواحدة»(5) یعنی اگر می ترسید که نتوانید عدالت را برقرار کنید به یکی اکتفا نمایید. خوف با شک هم می سازد؛ اگر شک دارید و احتمال می دهید که نتوانید به عدالت رفتار کنید فقط یک زن بگیرید. پس باید عدالت احراز بشود و باید مطمئن باشد که بین این زنها می تواند به عدالت رفتار کند. این طور نیست که هر کس بتواند به آسانی به این کار اقدام نماید و لذا اگر یک روزی مصالح جامعه اقتضا کند و محاضر ما قانونا بگویند ما ازدواج با زن دوم را وارد نمی کنیم مگر اینکه مطمئن باشیم و ضمانتی داشته باشیم که مرد اجرای عدالت می کند، این قید هیچ مانعی ندارد. این شرطی است که در قرآن آمده است، اگر در قانون نظام جمهوری اسلامی هم ثبت شود، چه مانعی دارد؟ کجایش خلاف شرع است؟!


1ـ جواهر الکلام، ج29، ص35: یستحب الزیادة علی الواحدة مع الحاجة قطعا بل و بدونها علی الاقوی.

2ـ سوره نساء، آیه 3.

3ـ جواهر الکلام، ج29، ص35.

4ـ جواهر الکلام، ج29، ص35: فما عن الشیخ من کراهة الزیادة علی الواحدة واضح الضعف.

5ـ سوره نساء، آیه 3.
نقل از سايت حوزه از مصاحبه مجله پيام زن با ايت الله صانعي

ویرایش بوسیله کاربر 1399/06/31 07:54:55 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

ali Offline
#9 ارسال شده : 1400/08/11 11:46:53 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
پرسشهايي درباب علت مجاز بودن تعدد همسر براي مردان و مفهوم عادل بودن
و پاسخ علامه سيد محمد حسين فضل الله

پرسش : اسلام به مرد اجازه می‌دهد که هم زمان، چهار زن داشته باشد. چرا عدد چهار؟ وانگهی، آیا تعدد زوجات، پایین آوردن زن از مرتبه‌ی انسانی و تجاوز به محیط امن و آرام خانه نخواهد بود؟

پاسخ: تعدد زوجات چیزی است که طبیعت مصالح انسان، زن و مرد به طور یکسان، آن را اقتضا می‌کند و ابعاد مثبت موجود در آن بیشتر از جنبه‌های منفی آن است، به این دلیل در قانون شریعت در نظر گرفته می‌شود.
دلیل بر این مطلب این است که تعدد زوجات در روابط زن و مرد، نظامی است که از گذشته تا امروز عملی می‌شده است، چه به صورت علنی و آشکار و چه به صورت پنهان و مخفیانه؛ مثلاً در جامعه متمدن امروز، شمار مردانی که به عنوان ازدواج یا هر عنوان دیگری به یک زن قناعت کنند به ده درصد نمی‌رسد. افزون بر این، تاریخ پر است از روابط غیرمشروع مردان با زنان در کنار روابط مشروع. تمام این‌ها این واقعیت را می‌رساند که نیاز به چند همسری، نیاز اساسی و جدی است. منشأ این نیاز یا در درون انسان و نیازهای جنسی او قرار دارد، و یا از بیرون و شرایط خاصی که زن و مرد در آن زندگی می‌کنند؛ مانند نازایی و بیماری، اساسی بودن این نیاز نشان می‌دهد که فقط با تجویز یک زن (و نه بیشتر) راه برای انحراف باز می‌شود و مشکلاتی پدید خواهد آمد که نسبت به جنبه‌های منفی چند همسری بسیار بیشتر است.
به همین دلایل، تجویز تعدد زوجات، با توجه به مصالحی که برای زن و مرد به یک نسبت نیاز دارد، پست شمردن مرتبه‌ی انسانی زن نخواهد بود و نیز اجحاف و بر هم زدن امنیت او با شریکش را در پی نخواهد داشت، به شرط این که عدالت اسلامی در آن رعایت شود، مگر این که به روابط زناشویی مانند روابط مالکیت و مملوکیت نگریسته شود. در این صورت براساس قاعده‌ی مشارکت سهامی، وجود شریک دیگر برای زن، سبب کم شدن سهم او خواهد بود.


پرسش : اسلام تعدد زوجات را به شرط عدالت جایز دانسته، با این حال اعتراف می‌کند که این شرط قابل تحقق نیست و محال است؛ قرآن می‌گوید: (فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً)؛ (15)
پس اگر ترسیدید که عدالت نتوانید [فقط] یک زن بگیرید.
و در جای دیگر می‌گوید: (وَلَن تَسْتَطِیعُوا أَن تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ) (16) بنابراین، با این که قرآن تحقق شرط عدالت را محال دانسته، چگونه است که این سنت باقی مانده است؟

پاسخ: عدالت دو گونه است: عدالت در نفقه و عدالت در میل قلبی. مقصود آیه اول، عدالت در نفقه است، نه عدالت در میل قلبی که در آیه دوم به محال بودن آن تأکید شده است. اما آیه: (فَلاَ تَمِیلُوا كُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ)؛ (17) ظاهرش تجویز تعدد است، نه الغای آن. بلی، بر مرد واجب است که در انجام وظایف خارجی عدالت بورزد، اما عدالت در عاطفه واجب نیست، زیرا ممکن نیست، چون در اختیار شخصی نمی‌باشد، آنچه که در معاشرت با دیگران واجب است، عمل به تعهدات و التزامات می‌باشد، نه رعایت عاطفه که مسئله‌ای غیر اختیاری است.


پرسش : صورت تحقق نیافتن شرط عدالت، راهکار شریعت درباره تعدد زوجات چیست؟
پاسخ: برنامه شریعت التزام به رعایت قانون است، اما اگر در جامعه‌ای دست شریعت بسته بود و قوانین آن اجرا نمی‌شد، در این صورت نه این مشکل را می‌تواند حل کند و نه مشکلات دیگر را.

پرسش : اگر اسلام تعدد را تجویز کرده، چرا این حق را فقط به مرد داده است؟
پاسخ: خانواده از نظر اسلام بر محور پدر می‌چرخد؛ پدر سرپرست خانواده و تدبیر امور زیست خانواده با اوست و فرزندان به پدر نسبت داده می‌شوند. بنابراین چند همسری که برای مرد توجیهی دارد، نسبت به زن توجیهی ندارد. در صورت تعدد شوهران، فرزندان زن این مشکل را خواهند داشت که به چه کسی نسبت داده شوند. افزون بر این، چند همسری نیاز روانی برای زن محسوب نمی‌شود. تاریخ گواه این مطلب است،‌ زیرا جز در مواردی بسیار اندک، چند شوهری مرسوم و پذیرفته نبوده است، آن حالات نادر نیز به قانون عملی تبدیل نشد.
یکی دیگر از دلایل تعدد زوجات، متعادل نبودن تعداد زن و مرد است.
این به سود زنان است که بعد از جنگ‌ها و حوادث و مرگ و میرها، تعداد مردان کم می‌شود. اضافه بر این، مسئله مهم‌تر و اساسی‌تر در تشریع تعدد زوجات برای مردان و نه برای زنان، تفاوت واضحی است که در غریزه جنسی آن دو موجود است؛ مرد سریع‌تر و سخت‌تر از زن برانگیخته می‌شود، در نتیجه چند همسری برای مردان گاهی نیازی جدی می‌شود، اما برای زنان نه. به همین دلیل می‌بینیم که وفاداری به همسر در نزد زنان بیشتر است.



برگرفته از سايت راسخون
ali Offline
#10 ارسال شده : 1400/10/11 01:19:32 ب.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال


حق زن در چندهمسری
از نظر ما یك نقیصه ی بزرگ در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر این است كه به حق «تأهل» توجهی نكرده است. این اعلامیه از حقوقی مانند حق آزادی و امنیت، حق رجوع مؤثر به محاكم ملی، حق تابعیت و ترك تابعیت، حق آزادی ازدواج با اهل هر نژاد و مذهب، حق مالكیت، حق تشكیل اتحادیه، حق استراحت و فراغت، حق آموزش و پرورش یاد می كند اما از حق تأهل یعنی حق داشتن یك كانون خانوادگی قانونی نامی به میان نمی آورد. این حق مخصوصاً از ناحیه ی زن بیشتر اهمیت دارد، زیرا زن بیش از مرد به داشتن كانون خانوادگی نیازمند است. ازدواج برای مرد از جنبه ی مادی اهمیت دارد و برای زن از جنبه های معنوی و عاطفی. مرد اگر خانواده را از دست بدهد، با فحشاء و رفیقه بازی لااقل نیمی از احتیاجات خود را برمی آورد، اما اهمیت خانواده برای زن بیش از اینهاست.
زن اگر محیط خانوادگی را از دست بدهد، با فحشاء و رفیق بازی نمی تواند به هیچ وجه احتیاجات مادی و معنوی خود را- ولو به حداقل- تأمین كند.

حق تأهل برای یك مرد یعنی حق اشباع غریزه، حق همسر و شریك و همدل داشتن، حق فرزند قانونی داشتن. اما حق تأهل برای یك زن علاوه بر همه ی اینها یعنی حق حامی و سرپرست داشتن، حق پشتوانه ی عواطف داشتن.
اكنون پس از اثبات دو مقاله ی بالا:
1. فزونی نسبی عدد زنان بر عدد مردان.
2. حق تأهل یك حق طبیعی بشری است.
نتیجه این است: اگر تك همسری تنها صورت قانونی ازدواج باشد عملاً گروه زیادی از زنان از حق طبیعی انسانی خود (حق تأهل) محروم می مانند. تنها با قانون تجویز تعدد زوجات است- البته با شرایط خاصی كه دارد- كه این حق طبیعی احیاء می گردد.

بر عهده ی زنان روشن بین مسلمان است كه شخصیت واقعی خود را باز یابند و به نام حمایت از حقوق حقه ی زن، به نام حمایت از اخلاق، به نام حمایت از نسل بشر، به نام یكی از طبیعی ترین حقوق بشر، به كمیسیون حقوق بشر در سازمان ملل پیشنهاد كنند كه تعدد زوجات را در همان شرایط منطقی كه اسلام گفته، به عنوان حقی از حقوق بشر به رسمیت بشناسد و از این راه بزرگترین خدمت را به جنس زن و به اخلاق بنمایند.

چندهمسری، عامل نجات تك همسری
تعجب می كنید اگر بگویم تعدد زوجات در مشرق اسلامی مهمترین عامل نجات تك همسری بود. بلی، مجاز بودن تعدد زوجات بزرگترین عامل نجات تك همسری است، به این معنی كه در شرایطی كه موجبات تعدد زوجات پیدا می شود و عدد زنان نیازمند به ازدواج از مردان نیازمند به ازدواج فزونی می گیرد، اگر حق تأهل این عده زنان به رسمیت شناخته نشود و به مردانی كه واجد شرایط اخلاقی و مالی و جسمی هستند اجازه ی چندهمسری داده نشود، رفیقه بازی و معشوقه گیری ریشه ی تك همسری واقعی را می خشكاند.


در حال حاضر در انگلستان تعدد زوجات ممنوع است اما همجنس بازی رواست.

از نظر این مردم اگر یك مرد برای زن خود «هوویی» از جنس زن بیاورد جایز نیست، یك عمل غیر انسانی كرده است، اما اگر «هوویی» از جنس مرد بیاورد، عمل شرافتمندانه و انسانی و متناسب با مقتضیات قرن بیستم انجام داده است. به عبارت دیگر به فتوای اهل حل و عقد انگلستان اگر «هووی» زن ریش و سبیل داشته باشد چندهمسری اشكال ندارد! اینكه می گویند دنیای غرب مسائل جنسی و خانوادگی را حل كرده و ما باید از راه حل های آنها استفاده كنیم، به این نحو حل كرده كه دانستید.
اینها برای من چندان مایه ی تعجب نیست.
آنچه مایه ی تعجب و تأسف من است این است كه مردم ما چرا منطق خود را از دست داده اند؟ ! چرا جوانان و تحصیل كرده های امروز ما كمتر قدرت تجزیه و تحلیل قضایا را دارند؟ ! چرا شخصیت خود را باخته اند؟ ! چرا اگر گوهری در دست داشته باشند و مردم آن سوی جهان بگویند این گردوست، باور می كنند و دور می اندازند، و اما اگر گردویی در دست اجنبی ببینند و به آنها گفته شود این گوهر است، باور كرده شیفته اش می گردند؟ !


مسأله این نیست كه آیا تك همسری بهتر است یا چندهمسری. در اینكه تك همسری بهتر است تردیدی نیست. تك همسری یعنی اختصاص خانوادگی، یعنی اینكه جسم و روح هر یك از زوجین از آنِ یكدیگر باشد.
مسأله ای كه از این لحاظ برای بشر مطرح است این است كه به واسطه ی ضرورتهای اجتماعی، مخصوصاً فزونی نسبی عده ی زنان نیازمند به ازدواج بر مردان نیازمند، تك همسری مطلق عملاً در خطر افتاده است. تك همسری مطلق كه شامل تمام خانواده ها بشود افسانه ای بیش نیست. یكی از دو راه در پیش است: یا رسمیت یافتن تعدد زوجات و یا رواج معشوقه بازی؛ به عبارت دیگر یا چندهمسر شدن معدودی از مردان متأهل- كه حتماً از 10 درصد تجاوز نخواهد كرد- و سر و سامان یافتن و خانه و زندگی پیداكردن زنان بی شوهر، و یا بازگذاشتن راه معشوقه بازی؛ و چون در صورت دوم هر معشوقه ای می تواند با چندین مرد ارتباط داشته باشد، اكثریت قریب به اتفاق مردان متأهل عملاً چندهمسر خواهند بود.

بحران ناشی از محرومیت زنان بی شوهر

اگر عدد زنان نیازمند بر مردان نیازمند فزونی داشته باشد، منع تعدد زوجات خیانت به بشریت است، زیرا تنها پامال كردن حقوق زن در میان نیست. اگر مطلب به پامال شدن حقوق عده ای از زنان ختم می شد باز قابل تحمل بود. بحرانی كه از این راه عارض اجتماع می شود از هر بحران دیگر خطرناكتر است، همچنانكه خانواده از هر كانون دیگر مقدستر است.
زیرا آن كه از حق طبیعی خود محروم می ماند یك موجود زنده است با همه ی عكس العمل هایی كه یك موجود زنده در محرومیتها نشان می دهد، یك انسان است با همه ی عوارض روانی و عقده های روحی در زمینه ی ناكامیها، زن است با همه ی نیرنگهای زنانه، دختر حوّاست با قدرت كامل «آدم فریبی» .


نقش اسلام در چندهمسری
اسلام نه چندهمسری را اختراع كرد (زیرا قرنها پیش از اسلام در جهان وجود داشت) و نه آن را نسخ كرد (زیرا از نظر اسلام برای اجتماع مشكلاتی پیش می آید كه راه چاره ی آنها منحصر به تعدد زوجات است) . ولی اسلام رسم تعدد زوجات را اصلاح كرد.

محدودیت
اول اصلاحی كه به عمل آورد این بود كه آن را محدود كرد. قبل از اسلام تعدد زوجات نامحدود بود؛ یك نفر به تنهایی می توانست صدها زن داشته باشد و از آنها حرمسرایی به وجود آورد. ولی اسلام «حداكثر» برای آن معین كرد؛ به یك نفر اجازه نداد بیش از چهار زن داشته باشد

عدالت
اصلاح دیگری كه اسلام به عمل آورد این بود كه عدالت را شرط كرد و اجازه نداد به هیچ وجه تبعیضی میان زنان یا میان فرزندان آنها صورت بگیرد. قرآن كریم در كمال صراحت فرمود: «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً» [1]اگر بیم دارید كه عدالت نكنید (یعنی اگر به خود اطمینان ندارید كه با عدالت رفتار كنید) پس به یكی اكتفا كنید.


رسول اكرم صلی الله علیه و آله جمله ای در این باره فرموده است كه شیعه و سنی بالاتفاق آن را نقل و روایت كرده اند. فرمود:
«هركس دو زن داشته باشد و در میان آنها به عدالت رفتار نكند (به یكی از آنها بیشتر از دیگری اظهار تمایل كند) ، در روز قیامت محشور خواهد شد در حالی كه یك طرف بدن خود را به زمین می كشد تا سرانجام داخل آتش شود. » .
عدالت عالیترین فضیلت انسانی است. شرط عدالت یعنی شرط واجد بودن عالیترین نیروی اخلاقی. با توجه به اینكه معمولاً احساسات مرد نسبت به همه ی زنها یكسان و در یك درجه نیست، رعایت عدالت و پرهیز از تبعیض میان زنان یكی از مشكلترین وظایف به شمار می رود.


تعدد زوجات با این شرط اخلاقی اكید و شدید به جای آنكه وسیله ای برای هوسرانی مرد واقع گردد، شكل و قیافه ی انجام وظیفه به خود می گیرد. هوسرانی و شهوت پرستی جز با آزادی كامل و دنبال هوای دل رفتن سازگار نیست. هوسرانی آنگاه صورت عمل به خود می گیرد كه آدمی خود را در اختیار دل قرار دهد و دل را در اختیار خواهشها و میلها. دل و خواهشهای دل منطق و حساب برنمی دارد. آنجا كه پای انضباط و عدالت و انجام وظیفه به میان می آید، هوسرانی و هواپرستی باید رخت بربندد. از این رو به هیچ وجه تعدد زوجات را در شرایط اسلامی نمی توان وسیله ای برای هوسرانی شناخت.
كسانی كه تعدد زوجات را وسیله ی هوسرانی قرار داده اند، قانون اسلامی را بهانه برای یك عمل ناروا قرار داده اند. اجتماع حق دارد آنها را مؤاخذه و مجازات [كند] و این بهانه را از دست آنها بگیرد.


پرسش جالب شهید مطهری از مردان طالب همسر دوم!مسأله بیم از عدم عدالت

:در فقه اسلامی می‌گویند: «اگر بیم داری که استعمال آب برای بدنت زیان دارد وضو نگیر»، «اگر بیم داری که روزه برایت زیان دارد روزه نگیر». این دو دستور در فقه اسلامی رسیده است. شما افراد بسیاری را می‌بینید که می‌پرسند: می‌ترسم آب برایم زیان داشته باشد، وضو بگیرم یا نگیرم؟ می‌ترسم روزه برایم ضرر داشته باشد، روزه بگیرم یا نگیرم؟ البته این پرسشها پرسشهای درستی است. چنین اشخاصی نباید وضو بسازند و نباید روزه بگیرند.

ولی نصّ قرآن کریم است که «اگر بیم دارید که نتوانید میان زنان خود به عدالت رفتار کنید، یک زن بیشتر نگیرید». با این حال آیا شما در عمر از یک نفر شنیده‌اید که بگوید: می‌خواهم زن دوم بگیرم اما بیم دارم که رعایت عدالت و مساوات میان آنها نکنم، بگیرم یا نگیرم؟ من که نشنیده‌ام. حتماً شما هم نشنیده‌اید.

سهل است، مردم ما با علم و تصمیم اینکه به عدالت رفتار نکنند زنان متعدد می‌گیرند و این کار را به نام اسلام و زیر سرپوش اسلامی انجام می‌دهند. اینها هستند که با عمل ناهنجار خود اسلام را بدنام می‌کنند.


اگر تنها كسانی اقدام به تعدد زوجات نمایند كه لااقل این یك شرط را واجد باشند، جای هیچ گونه بهانه و ایرادی نبود.

شرایط و امكانات دیگر

گذشته از شرط عدالت، شرایط و تكالیف دیگری نیز متوجه مرد است. همه می دانیم كه زن مطلقاً یك سلسله حقوق مالی و استمتاعی به عهده ی مرد دارد. مردی حق دارد آهنگ چندهمسری كند كه امكانات مالی او به او اجازه ی این كار را بدهد.
شرط امكان مالی در تك همسری نیز هست.
امكانات جسمی و غریزی نیز به نوبه ی خود شرط و واجب دیگری است. در كافی و وسائل از امام صادق روایت شده است كه فرمود:
«هركس گروهی از زنان نزد خود گرد آورد كه نتواند آنها را از لحاظ جنسی اشباع نماید و آنگاه آنها به زنا و فحشاء بیفتند، گناه این فحشاء به گردن اوست. » .

روشن شد كه اسلام با تجویز تعدد زوجات نخواسته است زن را تحقیر كند، بلكه از این راه بزرگترین خدمت را به جنس زن كرده است. اگر تعدد زوجات، مخصوصاً در شرایط فزونی نسبی عدد زنان آماده ی ازدواج بر مردان آماده ی ازدواج- كه همیشه در دنیا بوده و هست- اجازه داده نشود، زن به بدترین شكلی ملعبه ی مرد خواهد شد؛ رفتار مرد با او از یك كنیز بدتر خواهد بود، زیرا انسان در مقابل یك كنیز لااقل این اندازه تعهد می پذیرد كه فرزند او را فرزند خود بداند اما در مقابل معشوقه و رفیقه این اندازه تعهد هم ندارد.


استاد مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص352

ویرایش بوسیله کاربر 1400/10/13 08:42:53 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

ali Offline
#11 ارسال شده : 1400/10/14 09:03:37 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
تعدد زوجات از نگاه امام موسي صدر

درباره‌ تعدد زوجات‌ چه‌ می‌گویید؟

آیه‌ای‌ که‌ در مورد تعدد زوجات‌ در قرآن‌ ذکر شده‌ برای تعدد زوجات‌ دو شرط‌ اساسی‌ بیان کرده است. آن‌ آیه‌ چنین‌ است: «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَهً.» [۱]

این‌ آیه‌ از یک‌سو تعدد همسران‌ را مشروط‌ به‌ ترس‌ از اجرا نشدن‌ عدالت‌ در مورد یتیمان‌ ذکر می‌کند و، از سوی‌ دیگر، آن‌ را به‌ ضرورت‌ اجرای‌ عدالت‌ در میان همسران‌ مقید می‌گرداند. شکی‌ نیست‌ که به‌ سبب‌ جنگ‌های‌ صدر اسلام‌ و شهادت‌ مردان، نگرانی‌ آن‌ وجود داشت‌ که‌ ایتام قربانی بی‌عدالتی شوند. در چنان‌ احوالی، پدیده‌ تعدد زوجات امری پسندیده برای سرپرستی ایتام و مادران آنان بود و این بنابر اصطلاح‌ فقها، یکی‌ از موارد جواز تعدد زوجات‌ است.
بنابراین، تعدد زوجات‌ حکمی‌ ثابت‌ و مربوط‌ به‌ اوضاع اجتماعی‌ یا خانوادگی‌ معین است. غیر از این، شرط‌ دیگر همان‌ برقراری‌ عدالت‌ در بین‌ زنان‌ است‌ و این‌ مسئله‌ای‌ دشوار و پیچیده‌ است‌ که‌ برحسب‌ تحول‌ جوامع‌ و نیازهای‌ زنان‌ و سطح‌ آگاهی‌ و میزان‌ نیازشان‌ به‌ ازدواج‌ تغییر می‌کند.
در بیشتر اوقات‌ شوهر نمی‌تواند از عهده‌ حقوق‌ بیش‌ از یک‌ زن‌ برآید. بدین‌ترتیب، می‌بینیم‌ که‌ این‌ حکم‌ اسلامی‌ دستوری‌ است‌ که‌ موجبات‌ پیشرفت‌ در جوامع‌ را نیز در خود دارد.

مقامات‌ تونس‌ تعدد زوجات‌ را ممنوع‌ کرده‌اند، نظر شما چیست؟

من‌ به‌ ممنوعیت‌ مطلق‌ اعتقاد ندارم، که‌ این‌ خود عکس‌ دستور شرعی‌ است. همچنین، ‌ به‌ آزادی‌ مطلق‌ هم‌ در این‌ زمینه‌ معتقد نیستم، بلکه‌ به‌ نظر من‌ باید این‌ موضوع‌ را به‌ عهده‌ دادگاه‌های‌ شرعی‌ گذاشت‌ تا درباره شروط‌ معین‌ آن‌ تحقیق‌ بیشتری‌ کنند. البته، ‌ این‌ رأ‌ی‌ و اجتهاد شخص‌ من‌ است.


مصاحبه حنان معلوف، روزنامه نگار زنِ روزنامۀ النهار

نقل از سايت امام موسي صدر
ali Offline
#12 ارسال شده : 1400/11/11 10:28:28 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

🔰۱۱۸-خداوند در آیۀ ۳ سورۀ نساء جواز گرفتن ۴ همسر را به مردان می‌دهد اما در ادامۀ همین آیه می‌فرماید اگر نتوانستید عدالت را بین آنان رعایت کنید به یک همسر اکتفا کنید. اما در آیۀ ۱۲۹ همین سوره می‌فرماید: شما هرگز نخواهید توانست بین زنانتان عدالت برقرار کنید.

آیا این دو آیه متناقض نیستند؟

در احادیث معصومان مراد از لزوم رعایت عدالت در ازدواج‌های مجدد در آیه ۳ این است که اگر مردی تصمیم گرفت چند همسر اختیار کند باید عدالت اقتصادی، جنسی و معیشتی را به طور دقیق و کامل میان آنان عملی سازد.

اما مراد خداوند از ناتوانی مردان در اجرای عدالت که در آیه ۱۲۹ این سوره مبارکه ذکر شده، این است که مردان نمی‌توانند مودت، عشق و تمایلات قلبی خود را به شکل مساوی میان همسران خویش تقسیم کنند؛ چرا که کنترل این عواطف در اختیار و مهار اغلب انسان‌ها نیست و هیچ‌گاه نمی‌توان برای این تمایلات قلبی عیار و میزانی تعیین کرد.


بنابراین دستور به عدالت‌ورزی در محبت قلبی امری میسور و ممکن نیست و اگر چنین عدالتی در کنار سایر مباحث عدالت در مسئله تعدد ازواج مطرح باشد، اساسا دستور و جواز شرع در این کار امری عبث خواهد بود و این قاعده خود به خود از بین می‌رود و بسیاری از زنان بدون همسر می‌مانند‌. در صورتی که چنین نیست و رعایت عدالت قلبی چون که کاری غیر اختیاری است در شریعت تکلیف نمی‌شود.

▫کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۹، صص ۳۴۸-۳۴۹.

دكتر محمدعلي انصاري

ویرایش بوسیله کاربر 1401/03/22 08:04:31 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

ali Offline
#13 ارسال شده : 1401/02/26 09:42:33 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
ترجمه و نگاهي متفاوت به ايه 3 سوره نسا

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا نساء:3

و اگر بيم داشتيد كه دربارة يتيمان به قسط عمل نكنيد، [پس به منظور سرپرستي] با آن زناني [=مادران و دختران يتيمي] كه مي‌پسنديد ازدواج كنيد. دو، يا سه و [حداكثر] چهار و اگر بيم داشتيد كه نتوانيد [ميان همسران متعدّد] عدالت برقرار سازيد، پس به يك همسر، يا آن [كنيزاني] كه در اختيار شماست اكتفا كنيد. اين روش نزديك‌تر است به اين كه ستم نكنيد.

__________
- يكي از معضلات پيچيده جامعه قبيلگي معاصر ظهور اسلام، فقدان دولت مركزي و سازمانهاي حمايت كننده اجتماعي، همچون پرورشگاه، براي ادارة زندگي زنان بيوه و فرزنداني بوده كه سرپرست خود را در جنگ‌ها از دست مي‌دادند، بنابراين اداره زندگي يتيمان در روزگار فقر و جهل، نيازي فوري و مبرم‌ترين وظيفه اجتماعي به شمار مي‌رفته است.
سورة نساء كه در دوران مدينه، يعني سالهاي سخت دفاع و شهادت نازل شده، در بين سوره‌هاي قرآن، بيشترين تمركز و تأكيد را بر مسئله يتيمان مبذول داشته است. اما اين كه چه ضرورتي داشته براي حفظ حقوق زنان (مادران و دختران يتيم) ازدواجي صورت گيرد، آنهم تا چهار همسر! و آيا خود اين مسئله، مسائل جديدي را نمي‌آفريده، البته سؤالي به ظاهر منطقي ولي دور از واقعيت‌هاي زمان نزول حكم و قضاوتي ايده آليستي و مطلق‌نگر است. چهارده قرن پيش، عرب باده‌نشيني كه دختر خود را در خاك مي‌كرد و از شنيدن خبر تولد دخترش احساس خشم و ننگ مي‌كرد، چگونه ممكن بود همسر بيوه و فرزندان يتيم كسي را كه در جنگ كشته شده نگهداري كند؟ چگونه ممكن بود در جامعه فقير و گرسنه عربستان كسي مسئوليت سير كردن شكم بازماندگان خانواده‌اي را بپذيرد؟! ... جز آنكه انگيزه‌اي مثبت براي تشويق و تحريك به اين امر ايجاد شود؟

مسلّماً اگر حل مشكل زنان بيوه و فرزندان يتيم آنان، بدون ازدواج امكان داشت ، همانطور كه در آية 127 (4:127) ذكر شده، ساده‌تر و بي دردسرتر بود، و به همين دليل در آية قبل اجراي عدالت ميان يتيمان، يعني تأمين زندگي آنان را بدون ازدواج مطرح كرده است. امّا خداوند از بندگان انتظاري ايده‌آليستي ندارد، بنابراين با وقوف به واقعيت‌ها توصيه كرده است كه اگر بيم داشتيد كه نمي‌توانيد زندگي آنان را(بلاعوض) اداره نماييد، در اين صورت با آنان ازدواج كنيد!

اما رقم دو، سه يا چهار، تناسب با تعداد زنان بيوه دارد. يعني اگر تعداد زنان در حدّي بود كه مردانِ داراي امكانات مالي مي‌توانستند هر كدام با قبول سرپرستي يك خانواده مشكل را حل كنند، كفايت مي‌كرد. و اگر تعداد زنان بيشتر و يا تعداد مردان داراي امكانات كمتر بود، به همين نسبت تا رقم چهار اين راه حل توسعه پيدا مي‌كند. نكته مهم اين است كه در همان آيه و بدون فاصله اضافه كرده است كه اين نسخه مشروط به اجراي عدالت ميان زنان است، و اگر نگران شديد كه نمي‌توانيد ميان آنان عدالت كنيد، فقط به يكي اكتفا نماييد. ايده‌آل همان است كه در آيه دوم مطرح شد، يعني اجراي كامل عدالت (بدون انگيزه ازدواج). امّا اگر در شرايط زماني و مكاني ويژه، به دليل جنگ يا هر پيشامد فوق‌العاده، چنين امري ممكن نبود، آيا ممنوع كردن آن ظلم به زنان و كودكان بي‌سرپرست (يتيم) محسوب نمي‌شود؟

بشر امروزي با نظامات اجتماعي و قوانين پيشرفته اجتماعي، دقيقاً به همان خواست خداوند، كه رسيدگي به وضع يتيمان و رعايت عدالت ميان آنان است، از طريق مؤسسات و نهادهاي ويژه جامه عمل پوشانده و ديگر نيازي به ازدواج با آنان نيست، هر چند مسئله جنگ و پيامدهاي آنان، از جمله بازماندگان يتيم، نه از جامعه بشري رخت بر بسته و نه مشكلات روابط زن و مرد منحصر به مسئله مالي است. بنابراين اگر در شرايط ويژه‌اي ضرورت اجتناب ‌ناپذيري پيش آيد، نمي‌توان همه درها را براي هميشه به روي همه بست!

تفسير بازرگان
ali Offline
#14 ارسال شده : 1401/03/21 11:33:21 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

منظور از عدالت درباره همسران چیست؟ ايا قران، عدالت بين همسران را ناممكن دانسته و باين ترتيب جواز چندهمسري لغو شده است؟

"اکنون این موضوع بررسى شود که منظور از عدالت که جزو شرائط تعدد همسر ذکر شده، چیست؟ آیا این عدالت مربوط به امور زندگى از قبیل هم خوابگى و وسایل زندگى و رفاه و آسایش است؟
یا منظور عدالت در حریم قلب و عواطف انسانى نیز هست؟
شک نیست عدالت در محبت هاى قلبى خارج از قدرت انسان است چه کسى مى تواند محبت خود را که عواملش در بیرون وجود اوست از هر نظر تحت کنترل درآورد؟
به همین دلیل، رعایت این نوع عدالت را خداوند واجب نشمرده و در آیه ۱۲۹ همین سوره مى فرماید: وَ لَنْ تَسْتَطِیْعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ: شما هر قدر کوشش کنید نمى توانید در میان همسران خود (از نظر تمایلات قلبى) عدالت و مساوات برقرار سازید .
بنابراین، محبت هاى درونى مادامى که موجب ترجیح بعضى از همسران بر بعضى دیگر از جنبه هاى عملى نشود، ممنوع نیست، آنچه مرد موظف به آن است رعایت عدالت در جنبه هاى عملى و خارجى است.
از این بیان روشن مى شود: کسانى که خواسته اند از ضمیمه کردن آیه فوق فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً .
و آیه وَ لَنْ تَسْتَطِیْعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ با یکدیگر چنین نتیجه بگیرند که، تعدد زوجات در اسلام مطلقاً ممنوع است; چرا که در آیه نخست آن را مشروط به عدالت کرده، و در آیه دوم عدالت را براى مردان در این مورد امرى محال دانسته، سخت در اشتباهند.

زیرا همان طور که اشاره شد، عدالتى که مراعات آن از قدرت انسان بیرون است، عدالت در تمایلات قلبى است، و این از شرائط تعدد زوجات نیست، آنچه از شرائط است، عدالت در جنبه هاى عملى است.

:گواه این موضوع ذیل آیه ۱۲۹ همین سوره مى باشد، آنجا که مى گوید: فَلاتَمِیْلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَةِ:اکنون که نمى توانید مساوات کامل در محبت میان همسران خود رعایت کنید، لا اقل تمام تمایل قلبى خود را متوجه یک نفر از آنها نسازید، که دیگرى را به صورت بلا تکلیف در آورید .
از این گذشته از نظر فقه اسلامى و منابع مختلف آن در میان شیعه و اهل تسنن مسأله تعدد زوجات، با شرائط آن جاى گفتگو و چانه زدن نیست و از ضروریات فقه اسلام محسوب مى شود"

تفسير نمونه


Azam.pormaye Offline
#15 ارسال شده : 1401/04/06 04:56:19 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال


*⚛💮نكاتي از ايه 3 سوره نساء:


جواز و شرايط چندهمسري مردان*


🌱و اگر مي‏ترسيد از اينكه (به هنگام ازدواج با دختران يتيم،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان، چشم پوشي كنيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج نماييد، دو يا سه يا چهار همسر، و اگر مي‏ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد تنها يك همسر بگيريد، و يا از زناني كه مالك آنهاييد هستيد استفاده كنيد. اين كار، بهتر از ظلم و ستم جلوگيري ميكند.

🔷 تعددزوجات یک ضرورت اجتماعى
آیه فوق، مسأله تعدد زوجات را (با شرائط سنگینى و در حدود معینى) مجاز شمرده است و در اینجا با ایرادها و حملات مخالفان آن رو به رو مى شویم، مخصوصاً غربى ها در این زمینه به ما بیشتر ایراد مى کنند که اسلام به مردان اجازه داده براى خود حرمسرا بسازند و به طور نامحدود همسر بگیرند.در حالى که نه اسلام اجازه تشکیل حرمسرا به آن معنى که آنها مى پندارند داده، و نه تعدد زوجات را بدون قید و شرط و نا محدود قرار داده است.
تعدد زوجات از پیشنهادها و ابتکارات اسلام نیست، بلکه اسلام آن را در چهارچوبه ضرورت هاى زندگى انسانى محدود ساخته و براى آن قیود و شرائط سنگینى قائل شده است.

🔷هیچ کس نمى تواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگى بیش از زنان در خطر نابودى قرار دارند، و در جنگ ها و حوادث دیگر قربانیان اصلى را آنها تشکیل مى دهند.و نیز نمى توان انکار کرد که عمر زندگى جنسى مردان، از زنان طولانى تر است; زیرا زنان در سنین معینى آمادگى جنسى خود را از دست مى دهند، در حالى که در مردان چنین نیست.
و نیز زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتى از دوران حمل، عملاً ممنوعیت جنسى دارند، در حالى که در مردان این ممنوعیت ها وجود ندارد.از همه گذشته، زنانى هستند که همسران خود را به علل گوناگونى از دست مى دهند و معمولاً نمى توانند به عنوان همسر اول، مورد توجه مردان قرار گیرند و اگر مسأله تعدد زوجات در کار نباشد آنها باید براى همیشه بدون همسر باقى بمانند.

👈این دسته از زنان بیوه با محدود شدن مسأله تعدد زوجات از نابسامانى زندگى خود شکایت دارند و جلوگیرى از تعدد را یک نوع احساسات ظالمانه درباره خود تلقى مى کنند.با در نظر گرفتن این واقعیت ها در این گونه موارد، که تعادل میان مرد و زن به عللى به هم مى خورد، ناچاریم یکى از سه راه را انتخاب کنیم:

🔹مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان اضافى تا پایان عمر، بدون همسر باقى بمانند و تمام نیازهاى فطرى و خواسته هاى درونى خود را سرکوب کنند.
🔹مردان فقط داراى یک همسر قانونى باشند، ولى روابط آزاد و نامشروع جنسى را با زنانى که بى شوهر مانده اند، به شکل معشوقه برقرار سازند.
🔹کسانى که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر جسمى ، مالى و اخلاقى مشکلى براى آنها ایجاد نمى شود و قدرت بر اجراء عدالت کامل در میان همسران و فرزندان خود دارند، به آنها اجازه داده شود بیش از یک همسر براى خود انتخاب کنند.
مسلماً غیر از این سه راه، راه دیگرى وجود ندارد.
اگر بخواهیم راه اول را انتخاب کنیم باید با فطرت، غرائز و نیازهاى روحى و جسمى بشر به مبارزه برخیزیم و عواطف و احساسات این گونه زنان را نادیده بگیریم.
این مبارزه اى است که پیروزى در آن نیست و به فرض که این طرح عملى شود، جنبه هاى غیر انسانى آن بر هیچ کس مخفى نیست.

👈 به تعبیر دیگر، مسأله تعدد همسر در موارد ضرورت را نباید تنها از دریچه چشم همسر اول، مورد بررسى قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد، و آنها که مشکلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان مى کنند، کسانى هستند که یک مسأله سه زاویه اى را تنها از یک زاویه نگاه مى کنند.
زیرا مسأله تعدد همسر، هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اول و هم از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود و با توجه به مصلحت مجموع، در این باره قضاوت کنیم.

👈و اگر راه دوم را انتخاب کنیم، باید فحشاء را به رسمیت بشناسیم و تازه زنانى که به عنوان معشوقه مورد بهره بردارى جنسى قرار مى گیرند، نه تأمینى دارند و نه آینده اى، و شخصیت آنها در حقیقت لگدمال شده است و اینها امورى نیست که هیچ انسان عاقلى آن را تجویز کند.

👌بنابراین، تنها راه سوم باقى مى ماند که هم به خواسته هاى فطرى و نیازهاى غریزى زنان پاسخ مثبت مى دهد و هم از عواقب شوم فحشاء و نابسامانى زندگى این دسته از زنان بر کنار است، و جامعه را از گرداب گناه بیرون مى برد.
البته باید توجه داشت: جواز تعدد زوجات ـ با این که در بعضى از موارد یک ضرورت اجتماعى است، و از احکام مسلّم اسلام محسوب مى شود ـ اما کسانى که مى خواهند از این قانون استفاده کنند، مراقب عدالت همه جانبه باشند، و اگر قدرت بر این کار دارند چنین اقدامى بنمایند. اساساً اقدام به این کار نباید از روى هوا و هوس باشد.

📚تفسير نمونه

┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
Azam.pormaye Offline
#16 ارسال شده : 1401/04/07 06:46:55 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال


*⚛💮نكاتی از ايه 3 سوره نساء:

جواز و شرايط چندهمسری مردان*


👈آيا زنان هم ميتوانند چندشوهر داشته باشند؟چرا تعدد_ازواج براي زنان مجاز نيست؟

🔷✨"در اینجا بعضى سؤال مى کنند ممکن است شرائط و کیفیاتى که در بالا براي لزوم چندهمسري مردان گفته شد، براى زن یا زنانى نیز پیش آید، آیا در این صورت مى توان اجازه داد که دو شوهر یا بیشتر براى خود انتخاب کنند؟
جواب این سؤال چندان مشکل نیست.

🔹اولاً ـ (بر خلاف آنچه در میان عوام معروف است) میل جنسى در مردان به مراتب بیش از زنان است و از جمله ناراحتى هائى که در کتب علمى مربوط به مسائل جنسى درباره غالب زنان ذکر مى کنند، سرد مزاجى است، در حالى که در مردان، موضوع بر عکس است، و حتى در میان جانداران دیگر نیز همواره دیده مى شود که تظاهرات جنسى، معمولاً از جنس نر شروع مى شود.

🔹ثانیاً ـ تعدد همسر در مورد مردان هیچ گونه مشکل اجتماعى و حقوقى ایجاد نمى کند، در حالى که درباره زنان، اگر فرضاً دو همسر انتخاب کنند، مشکلات فراوانى به وجود خواهد آمد که ساده ترین آنها مسأله مجهول بودن نسب فرزند است که معلوم نیست، مربوط به کدام یک از دو همسر مى باشد، و مسلماً چنین فرزندى مورد حمایت هیچ یک از مردان قرار نخواهد گرفت.
و حتى بعضى از دانشمندان معتقدند: فرزندى که پدر او مجهول باشد، کمتر مورد علاقه مادر قرار خواهد گرفت، و به این ترتیب چنین فرزندانى از نظر عاطفى در محرومیت مطلق قرار مى گیرند، و از نظر حقوقى نیز وضعشان کاملاً مبهم است.
شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که: توسل به وسائل پیشگیرى از انعقاد نطفه به وسیله قرص یا مانند آن، هیچ گاه اطمینان بخش نیست و نمى تواند، دلیل قاطعى بر نیاوردن فرزند بوده باشد; زیرا بسیارند زنانى که از این وسائل استفاده کرده و یا در طرز استفاده، گرفتار اشتباه شده و فرزند پیدا کرده اند.
بنابراین، هیچ زنى نمى تواند به اعتماد آن، تن به تعدد همسر بدهد.
روى این جهات، تعدد همسر براى زنان، نمى تواند منطقى بوده باشد، در حالى که در مورد مردان، با توجه به شرائط آن، هم منطقى است و هم عملى است.

🔷✨از همه اینها گذشته، سخن از نظام اسلامى و دستورات حضرت حق است، هنگامى که خداوند نظام خاصى را به وسیله رسولش براى انسان ها ارائه داده، اصول و فروع این نظام با یکدیگر هماهنگى خاص خود را دارند، و هرگز نمى توان بخشى از آن را جدا نموده، دستور دیگرى جاى آن گذاشت.
روشن است، نظام و سیستمى که اجزاء آن به وسیله سیستم دیگرى پیوند زده شود، چرخش و رشد لازم را نخواهد داشت.

👌بنابراین، یا مى بایست مجموعه نظام الهى را مطالعه کرد، آن گاه در مورد نقص و عدم کاستى اش سخن گفت، و یا ایراد و اشکال روى یکى از بخش ها، سخن درستى نخواهد بود"


📚تفسير نمونه
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄

کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 1.184 ثانیه ایجاد شد.