رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
*❇️اسلام ایمان بدون عدالت را به رسمیت نمی شناسد*
🔷صدها دستور اسلامى، كه عدالت اجتماعى و اقتصادى را در عمقِ عبادات وارد مىسازد و آن را از جملة شروطِ صحيح بودنِ آنها مىشمارد، بهروشنى نشان مىدهد كه عدالت اجتماعى و عدالت اقتصادى نهتنها دو حكم فرعى و دو واجب عادى و معمولى نيستند، بلكه بر پاية عقيده و ايمان استوارند و از آنها جداشدنى نيستند.
🔷اسلامْ ايمانى را كه نتيجة آن عدالت در زندگىِ فرد و جامعه نباشد، برنمىتابد. از اين رو، عدالت اقتصادى و اجتماعى در اسلام ريشهدار، دائمى و فراگير است، زيرا با طبيعت و هستىِ مؤمن درآميخته و از درونِ فرد و جامعة مسلمان سرچشمه گرفته است.
📚امام موسی صدر/ادیان درخدمت انسان، ص 191
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
كلمات كليدي: اسلام عدالت حكومت مردم حاكم
ویرایش بوسیله کاربر 1403/02/03 03:33:44 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,751
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
#حكومت و #عدالت در اسلام : از نگاه شهيد مطهري
بروز انديشه غلط كه حاكم فقط در برابر خدا مسئول است نه مردم.
💢یکى از چیزهایى که #رضایت_عموم بدان بستگى دارد، این است که حکومت با چه دیدى به توده مردم و به خودش نگاه مى کند، با این چشم که آنها #برده و مملوک و خود #مالک و صاحب اختیار است؟ و یا با این چشم که آنها #صاحب_حق_اند و او خود تنها #وکیل و امین و نماینده است؟ در صورت اول هر خدمتى انجام دهد از نوع تیمارى است که مالک یک حیوان براى حیوان خویش انجام مىدهد، 👈👈و در صورت دوم از نوع خدمتى است که یک امین صالح انجام مىدهد. اعتراف حکومت به #حقوق_واقعى_مردم و احتراز از هر نوع عملى که مشعر بر نفى حق حاکمیت آنها باشد، از شرایط اولیه جلب رضا و اطمینان آنان است.
🟩 #عقبگرد_مذهبى: مردم در برابر حكومت فقط وظيفه دارند نه حق.
♦️از نظرروانشناسى مذهبى، یکى از موجبات عقبگرد مذهبى این است که #اولیای_مذهب میان مذهب و یک #نیاز_طبیعى، #تضاد برقرار کنند، مخصوصاً هنگامى که آن نیاز در سطح افکار عمومى ظاهر شود. درست در مرحله اى که #استبدادها و #اختناقها در اروپا به اوج خود رسیده بود و مردم تشنه این اندیشه بودند که حق حاکمیت از آن مردم است، [از طرف] کلیسا یا طرفداران کلیسا و یا با اتکا به افکار کلیسا، 👈👈 این فکر عرضه شد که مردم در زمینه حکومت فقط تکلیف و #وظیفه دارند نه حق. 😔😔 همین کافى بود که تشنگان آزادى و دمکراسى و حکومت را بر ضد کلیسا، بلکه #برضد_دین و خدا به طور کلى برانگیزد.
👈این طرز تفکر، هم در غرب و هم در شرق ریشه اى بسیار قدیمى دارد
🔹 در این فلسفه ها مسئولیت در مقابل خداوند موجب سلب مسئولیت در مقابل مردم فرض شده است، 😔😔 مکلف و موظف بودن در برابر خداوند کافى دانسته شده است براى اینکه مردم هیچ حقى نداشته باشند؛ عدالت همان باشد که حکمران انجام مىدهد و ظلم براى او مفهوم و معنى نداشته باشد… 👈👈 به عبارت دیگر، حقالله موجب سقوط حقالناس فرض شده است. 😔😔 آنچه در این فلسفه ها دیده نمىشود، این است که اعتقاد و ایمان به خداوند پشتوانه عدالت و حقوق مردم تلقى شود.
↩️حقیقت این است که ایمان به #خداوند از طرفى زیربناى اندیشه #عدالت و #حقوق_ذاتى_مردم است و تنها با اصل قبول وجود خداوند است که مى توان وجود حقوق ذاتى و عدالت واقعى را به عنوان دو حقیقت مستقل از فریضه ها و قراردادها پذیرفت، و از طرف دیگر بهترین ضامن اجراى آنهاست.
🌱 #عدالت_اجتماعي در نگاه #علي ع
👈👈از نظر #على(ع) آن اصلى که مى تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و همه را راضى نگه دارد، به پیکر اجتماع سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد، #عدالت است. ظلم و جور و تبعیض قادر نیست حتى روح خود ستمگر و روح آن کسى که به نفع او ستمگرى مىشود، را راضى و آرام نگه دارد تا چه رسد به #ستمدیدگان و پایمال شدگان. 🌱عدالت بزرگراهى است عمومى که همه را مىتواند در خود بگنجاند و بدون مشکلى عبور دهد، اما #ظلم و جوْر کورهراهى است که حتى فرد ستمگر را به مقصد نمى رساند.
♦️«فانّ فى العدل سعه و من ضاق علیه العدل، فالجور علیه اضیق» 🌱همانا در عدالت گنجایش خاصى است، #عدالت مىتواند همه را در بر گیرد و در خود جاى دهد، و آن کس که بیمار است در عدالت نمىگنجد، باید بداند که جایگاه ظلم و جور تنگتر است.
عدالت، #مرز است ♦️یعنى #عدالت چیزى است که مىتوان به آن به عنوان یک #مرز، ایمان داشت و به حدود آن راضى و قانع بود، اما اگر این مرز شکسته و این ایمان گرفته شود و پاى بشر به آن طرف مرز برسد، دیگر حدى براى خود نمىشناسد، به هر حدى که برسد، به مقتضاى طبیعت و شهوت سیرىناپذیر خود تشنه حد دیگر مىگردد و بیشتر احساس نارضایى مىنماید.
♦️تماشاچى صحنه هاى #بى_عدالتى
🌴على(ع) #عدالت را یک تکلیف و #وظیفه_الهى، بلکه یک ناموس الهى مىداند، هرگز روا نمى شمارد که یک مسلمان آگاه به تعلیمات اسلامى #تماشاچى صحنه هاى #تبعیض و بى عدالتى باشد.
♦️♦️عدالت نباید فداى #مصلحت بشود
#تبعیض و #رفیقبازى و #باندسازى و دهانها را با لقمه هاى بزرگ بستن و دوختن، همواره ابزار لازم #سیاست قلمداد شده است. اکنون مردى زمامدار و کشتى سیاست را ناخدا شده است که دشمن این ابزار است، هدف و ایده اش مبارزه با این نوع سیاست بازى است. طبعاً از همان روز اول، ارباب توقع یعنى همان رجال سیاست رنجش پیدا مىکنند، رنجش منجر به خرابکارى مىشود و دردسرهایى فراهم مىآورد. دوستان خیراندیش به حضور على(ع) آمدند و با نهایت خلوص و خیرخواهى تقاضا کردند که به خاطر #مصلحت مهمتر، انعطافى در سیاست خود پدید آورد، پیشنهاد کردند که خودت را از دردسر این هوچیها راحت کن، «دهن سگ به لقمه دوخته بهْ»: اینها افراد متنفذى هستند، بعضى از اینها از شخصیتهاى صدر اولند، تو فعلا در مقابل دشمنى مانند معاویه قرار دارى که ایالتى زرخیز مانند شام را در اختیار دارد، چه مانعى دارد که به خاطر «مصلحت» فعلا موضوع #مساوات و #برابرى را مسکوت عنه بگذارى؟
🌴👈على(ع) جواب داد: «أتامرونى ان اطلب النصر بالجور…:۱۰شما از من مىخواهید که پیروزى را به قیمت #تبعیض و #ستمگرى به دست آورم؟ از من مىخواهید که عدالت را به پاى #سیاست و سیادت قربانى کنم؟ خیر، سوگند به ذات خدا که تا دنیا دنیاست، چنین کارى نخواهم کرد و به گرد چنین کارى نخواهم گشت. من و تبعیض؟! من و پایمال کردن #عدالت؟! اگر همه این اموال عمومى که در اختیار من است مال شخص خودم و محصول دسترنج خودم بود و مىخواستم میان مردم تقسیم کنم، هرگز تبعیض روا نمىداشتم تا چه رسد که مال مال خداست و من امانتدار خدایم.
👈این بود نمونه اى از ارزیابى على(ع) درباره #عدالت، و این است ارزش عدالت در نظر #على علیهالسلام.
🟢حقوق حاکم و مردم در منطق نهج البلاغه، خدا حق یکطرفه برای کسی قرار نداده است.
📗منطق نهجالبلاغه در باب #حق و #عدالت بر این اساس است. اینک نمونه هایى در همین زمینه در خطبه۲۰۷ مىفرماید: 🔸«فقد جعل الله لى علیکم حقاً بولایه امرکم و لکم علىّ من الحق مثل الذى لى علیکم…: خداوند براى من به موجب اینکه ولى امر و حکمران شما هستم، حقى بر شما قرار داده است 👈👈و براى شما نیز بر من همان اندازه حق است که از من بر شما. همانا حق براى گفتن، وسیعترین میدانها و براى عمل کردن و انصاف دادن، تنگترین میدانهاست. حق به سود کسى جریان نمىیابد مگر آنکه به زیان او نیز جارى مىگردد و حقى از دیگران بر عهده اش ثابت مىشود، و بر زیان کسى جارى نمىشود و کسى را متعهد نمىکند مگر اینکه به سود او نیز جارى مىگردد و دیگران را درباره او متعهد مىکند.
🔻در این بیان همه سخن از خداست و #حق و #عدالت و تکلیف و وظیفه، اما نه به این شکل که خداوند به بعضى از افراد مردم فقط حق اعطاء فرموده است و آنها را تنها در برابر خود مسئول قرار داده است و برخى دیگر را از حقوق محروم کرده، آنان را در مقابل خودش و صاحبان حقوق، بى حد و نهایت مسوول قرار داده باشد و در نتیجه #عدالت و #ظلم میان #حاکم و #محکوم بی مفهوم شود.
👈و هم در آن خطبه مىفرماید: «و لیس امرؤ و ان عظمت فى الحق منزلته و تقدّمت فى الدین فضیلته بفوق ان یعان على ما حمله الله من حقه، و لا امرؤ و ان صغرته النفوس و اقتحمته العیون بدون ان یعین على ذلک او یعان علیه: هیچ کس (هرچند مقام و منزلتى بزرگ و سابقه اى درخشان در راه حق و خدمت به دین داشته باشد) در مقامى بالاتر از همکارى و کمک به او در اداى وظایفش نمىباشد، 👈👈و هیچ کس هم (هر اندازه مردم او را کوچک بشمارند و چشمها او را خرد ببینند) در مقامى پایینتر از همکارى و کمک رساندن و کمک گرفتن نیست.
🔸و نیز در همان خطبه مىفرماید: «فلا تکلّمونى بما تکلم به الجبابره و لا تتحفظوا منى بما یتحفظ به عند اهل البادره…: با من آن سان که با #جباران و ستمگران سخن مىگویند، سخن نگویید، #القاب_پر_طنطنه برایم به کار نبرید، آن ملاحظهکارىها و موافقتهاى مصلحتى که در برابر مستبدان اظهار مىدارند، در برابر من اظهار مدارید، با من به سبک سازشکارى معاشرت نکنید، 👈👈گمان مبرید که اگر به حق سخنى به من گفته شود، بر من سنگین آید و یا از کسى بخواهم مرا #تجلیل و تعظیم کند، که هر کس شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت بر او ناخوش و سنگین آید، عمل به حق و عدالت بر او سنگینتر است؛ پس، از سخن حق یا نظر عادلانه خوددارى نکنید.»
در اسلام، توجه به حق الله، مانع ادای حق الناس نیست. ♦️ این حکمران است که محکوم توده است نه توده محکوم حکمران
⭕️اندیشه اى خطرناک و گمراهکننده در قرون جدید میان بعضى از دانشمندان اروپایى پدید آمد که در گرایش گروهى به ماتریالیسم، سهم بسزایى دارد، و آن اینکه نوعى ارتباط تصنعى میان ایمان واعتقاد به خدا از یک طرف و #سلب_حق_حاکمیت توده مردم از طرف دیگر بر قرار شد. مسئولیت در برابر خدا مستلزم عدم مسئولیت در برابر خلق خدا فرض شد😔 و حقالله جانشین حق الناس گشت.😔 ایمان و اعتقاد به ذات احدیت ـ که جهان را به «حق» و به «عدل» بر پا ساخته است ـ به جاى اینکه زیربنا و پشتوانه اندیشه حقوق ذاتى و فطرى تلقى شود، ضد و مناقض آن شناخته شد و بالطبع حق حاکمیت ملى مساوى شد با بىخدایى. 👈از نظر اسلام، درست امر برعکس آن اندیشه است. در #نهجالبلاغه با آنکه این کتاب مقدس قبل از هر چیزى کتاب توحید و عرفان است و در سراسر آن سخن از خداست و همه جا نام خدا به چشم مىخورد، از #حقوق_واقعى توده مردم و موقع شایسته و ممتاز آنها در برابر #حکمران و اینکه مقام واقعى حکمران #امانتدارى و نگهبانى حقوق مردم است غفلت نشده، بلکه سخت بدان توجه شده است. در منطق این کتاب شریف، امام و حکمران، امین و پاسبان حقوق مردم و #مسئول در برابر آنهاست، از این دو (حکمران و مردم) اگر بناست یکى براى دیگرى باشد، 👈👈این حکمران است که براى توده محکوم است نه توده محکوم براى حکمران. 🖍سعدى همین معنى را بیان کرده آنجا که گفته است: 👈گوسفند از براى چوپان نیست بلکه چوپان براى خدمت اوست👉 👈👈واژه « #رعیت» علیرغم مفهوم منفورى که تدریجا در زبان فارسى به خود گرفته است، مفهومى زیبا و انسانى داشته است. استعمال کلمه «راعى» را در مورد «حکمران» و کلمه «رعیت» را در مورد «توده محکوم» 👈 اولین مرتبه در کلمات رسول اکرم(ص) و سپس بهوفور در کلمات على(ع) مىبینیم. این لغت از ماده «رعى» است که به معنى حفظ و #نگهبانى است. به مردم از آن جهت کلمه «رعیت» اطلاق شده است که #حکمران عهده دار #حفظ و نگهبانى #جان و مال و #حقوق و #آزادیهاى آنهاست. حدیث جامعى از نظر مفهوم این کلمه وارد شده است، رسول اکرم(ص) فرمود: «کلّکم راع و کلکم مسؤول، فالامام راع و هو مسؤول و المراه راعیه على بیت زوجها و هى مسؤوله و العبد راع على مال سیده و هو مسؤول، الا فکلّکم راع و کلکم مسؤول: ♦️همانا هر کدام از شما نگهبان و مسئولید، امام و پیشوا نگهبان و مسئول مردم است، زن نگهبان و مسئول خانه شوهر خویش است، غلام نگهبان و مسئول مال آقاى خویش است. پس همه نگهبان و همه مسئولید.» ⭕️در سوره مبارکه النساء، آیه ۵۸ چنین مىخوانیم: «ان الله یأمرکم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها و اذا حَکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل: خدا فرمان مىدهد که امانتها را به صاحبانشان برگردانید و در وقتى که میان مردم حکم مىکنید، به #عدالت حکم کنید.» 🖌 طبرسى در مجمعالبیان ذیل این آیه مىگوید: «در معنى این آیه چند قول است: یکى اینکه مقصود مطلق امانتهاست، اعم از الهى و غیر الهى، و اعم از مالى و غیر مالى، 👈دوم اینکه مخاطب حکمراناناند. خداوند با تعبیر لزوم اداى امانت، حکمرانان را فرمان مىدهد که به #رعایت_مردم قیام کنند.»
🌴دستورات #علي ع به واليانش: انكه فكر ميكند وظيفه حاكم، فرمان دادن و وظيفه مردم، اطاعت كردن است، قلبش فاسد و دينش ضعيف است
📚 "به ذکر نمونه هاى دیگرى از عدالت علي در نهجالبلاغه بپردازیم. بیشتر باید به سراغ نامه هاى على(ع) به فرماندارانش برویم، مخصوصا آنها که جنبه بخشنامه دارد. در این نامه هاست که شأن حکمران و وظایف او در برابر مردم و #حقوق واقعى آنان منعکس شده است.
📩 در نامه اى که به عامل آذربایجان مىنویسد چنین مىفرماید: «و انّ عملک لیس لک بطعمه ولکنه فى عنقک امانه و انت مسترعى لمن فوقک. لیس لک ان تفتات فى رعیه…: مبادا بپندارى حکومتى که به تو سپرده شده است، یک #شکار است که به چنگت افتاده است، خیر، #امانتى بر گردنت گذاشته شده است و مافوق تو از تو رعایت و نگهبانى و #حفظ_حقوق_مردم را مىخواهد. تو را نرسد که به #استبداد و #دلخواه در میان مردم رفتار کنى.»
📜در بخشنامه اى که براى مأمورین جمعآورى مالیات نوشته است، پس از چند جمله موعظه و تذکر مىفرماید: «فانصفوا الناس من انفسکم و اصبروا لحوائجهم، فانّکم خُزّان الرّعیه و وکلاء الامّه و سُفراء الائمه: 👈به عدل و #انصاف رفتار کنید، به مردم درباره خودتان حق بدهید، #پر_حوصله باشید و در برآوردن حاجات مردم تنگحوصلگى نکنید که شما گنجوران و خزانه داران رعیت و نمایندگان ملت و سفیران حکومتید.»
🖌🖌در فرمان معروف، خطاب به مالک اشتر مىنویسد: «و اشعر قلبک الرحمه للرعیه و المحبه لهم و اللطف بهم و لا تکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم، فانهم صنفان: اما اخ لک فى الدین او نظیر لک فى الخلق: ✅در قلب خود استشعار مهربانى، #محبت و لطف به #مردم را بیدار کن. مبادا مانند یک درنده که دریدن و خوردن را فرصت مى شمارد، رفتار کنى 👈 که مردم تو یا مسلمان اند و برادر دینى تو و یا غیر مسلمان اند و انسانى مانند تو…
و لا تقولن انّى مؤمر آمر فاطاع، فانّ ذلک ادغال فى القلب و منهکه للدین و تقرب من الغیر: 🔴مگو من اکنون بر آنان #مسلطم، از من فرماندادن است و از آنها اطاعت کردن، که این عین راه یافتن #فساد در دل و ضعف در دین و نزدیک شدن به سلب نعمت است.»
📚مجموعه آثار شهید مطهرى (ج۱۶) ص453
ویرایش بوسیله کاربر 1403/02/03 03:35:36 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.