رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,036 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
ايا خواب پيامبران تعبير ميشود؟ خواب و روياي صادقه در قران چيست؟ جند نوع رويا داريم؟ خداوند در چند جا در قرآن به خواب و رویای افراد مختلف اشاره کرده است.این موارد در قالب دو عبارت "منام"و "رویا"در قرآن بیان شده است.
دقت و مطالعه این موارد ،سه نوع خواب را آشکار میسازد:
1-برخی از خوابها دارای تاویل و تعبیر ند.حوادث و اجسام وافراد رویت شده در خواب،عینا در دنیای خارج اتفاق نمی افتد بلکه نمایانگر مفهوم ومصداق دیگری در دنیای واقعی هستند .
اکثر خوابهای نقل شده در قرآن که بیشترین آنها هم در سوره یوسف است،از این نوع است:
1-خواب حضرت یوسف در کودکی که 11ستاره و ماه وخورشید بر او سجده کردند.این رویا 40سال بعد تحقق یافت.اما ستاره ها مصداق برادران یوسف و خورشید وماه نمایانگر پدر ومادر یوسف بودند.
إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ 4
وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَـذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا 100
2-خواب پادشاه مصر که هفت گاو بزرگ هفت گاو کوچک را خوردند.که تعبیر آن هفت سال قحطی بدنبال هفت سال وفور نعمت بود و تحقق یافت.
وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنبُلاَتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ يَا أَيُّهَا الْمَلأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِن كُنتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ
3-خواب دو فرد هم زندان با یوسف وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانَ قَالَ أَحَدُهُمَآ إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ 36
که حضرت یوسف هم شراب گیری را به ساقی شدن آن فرد و خوردن پرندگان از نان بالای سر را به اعدام فرد دیگر تعبیر کرد و این رویا هم تحقق یافت.
يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِيَ الأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ
در همه اینها مشاهده میکنیم که خواب یک سری افراد اعم از نبی ،پادشاه ،دو فرد معمولی زندانی دارای تاویل وتعبیر و مفهومی بود که یک فرد آگاه به علم تاویل خواب میتوانست آنها را تعبیر کند و این تاویل صیحیح ،تحقق خارجی می یافت.در همه آنها هم کلمه تعبیر یا تاویل برای آنها بکار رفته است.
الفاظ بکار رفته در انها نیزفعل رای ،رویا ،تعبیر و تاویل می باشد.
خداوند بصراحت اعلام کرده که یعقوب و یوسف را علم تعبیر خواب آموخته است که در پاسخ حضرت یعقوب به خواب حضرت یوسف ارایه شده است.
وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ 6
2-اما گونه دیگری از خوابها هستند که همانطور که دیده میشوند تحقق می یابند وبعلت پیچیدگی نداشتن ، نیاز مند تعبیر و تاویل توسط فرد خاص نیست.
گزارش این خوابها را در قرآن از پیامبر اسلام مشاهده میکنیم که باین صورت اشاره شده است. 1-خداوند در سوره انفال وقتی زمینه های پیروزی و تحقق خواست الهی برای نبرد مسلمانان با مشرکان و پیروزی مسلمانان را در جنگ بدر بیان میکند،از تصرف الهی در خواب پیامبر و نیز دید وقضاوت مسلمانان در برخورد با سپاه کفر خبر میدهد.
خدا هم در خواب سپاهیان دشمن را به پیامبر کم تعداد نشان داد(وحال آنکه این طور نبود)و هم در زمان تقابل دوسپاه مشرکان را درچشم مسلمانان کم نشان داد.
إِذْ يُرِيكَهُمُ اللّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلاً وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَّفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الأَمْرِ وَلَـكِنَّ اللّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلاً وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولاً وَإِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ44
پس مطابق این آیه ،پیامبر در خواب سپاه دشمن را دیده یعنی مصداق خواب و واقعیت یکی بوده،اما تعداد آنها در خواب با واقعیت یکی نبوده است.(البته با تصور مسلمانان از دنیای واقعیت هم تطابق داشته )
2-در سوره فتح به داستان صلح حدیبیه اشاره شده است.پیامبر در سال ششم هجری خواب میبیند که باتفاق مسلمانان برای انجام حج عمره وارد مکه میشوند.در عمل ،آنها حرکت میکنند به سمت مکه اما در نزدیکی مکه مشرکین مانع ورود آنها میشوند وصلح حدیبیه منعقد میشود.مسلمانان به مدینه برمیگردند.اما عده ای در راه ناراحتند که چرا خواب پیامبر محقق نشد.خداوند مژده میدهد که خواب پیامبر را خدا محقق خواهد کرد وشما ان شااله وارد مسجدالحرام میشوید که درسال بعد این اتفاق افتاد.
لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاء اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا
در اینجا هم پیامبر عین واقعیت را درویا مشاهده کرده،لکن زمان آن مجهول بوده.اما بالاخره محقق میشود.
در هر دو مورد فوق پیامبر رویایی را منطبق با مصادیق واقعیت(بدون نیاز به تعبیر وتاویل خاص و دارای مصادیقی متفاوت از واقع - مشابه داستان های حضرت یوسف)دیده و بر طبق آنها هم اقدام و عمل به وظیفه نموده است.قرآن برای این خوابها عبارت تعبیر یا تاویل را بکارنبرده و فقط لفظ منام یا رویا استفاده شده است.(اما یا رویا کامل وبیان کننده همه جزییات نبوده یا بخشی از آن به خواست خدا برخلاف واقعیت بیرونی بوده تا رسول ومسلمانان را به انجام امر الهی ترغیب کند.)
نکته دیگر آن است که مسلمانان صدراسلام به این امر عادت داشته و میدانستند این خوابها دستورات الهی است و روی خوابهای پیامبر بحث و برنامه ریزی میکردند.(در سوره انفال می گوید اگر نفرات دشمن در خواب پیامبر زیاد بود، شما پس از شنیدن خواب پیامبر سست می شدید و به جنگ نمی رفتید وپیروزی در جنگ بدر را از دست میدادید. یا در صلح حدیبیه هم مسلمانها براساس خواب پیامبر عمل کردند وبه فتحی بزرگ نایل شدند.)
آخرین کابرد کلمه رویا در قرآن هم مربوط به خوابی از پیامبر اسلام است که در سوره اسراء ذکر شده است.اما هیچ توضیحی راجع به محتوا و کیفیت ان نشده و فقط بیان شده که این رویا برای امتحان مردم بوده است.
وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي القُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ طُغْيَانًا كَبِيرًا ﴿۶۰﴾
و [ياد كن] هنگامى را كه به تو گفتيم به راستى پروردگارت بر مردم احاطه دارد و آن رؤيايى را كه به تو نمايانديم و [نيز] آن درخت لعنت شده در قرآن را جز براى آزمايش مردم قرار نداديم و ما آنان را بيم مى دهيم ولى جز بر طغيان بيشتر آنها نمى افزايد (۶۰)
کلمات کلیدی:خواب تاویل تعبیر رویا یوسف ابرهیم اسماعيل احلام ویرایش بوسیله کاربر 1395/11/25 05:08:24 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
1 کاربر از farhang برای ارسال مفیدش تشکر کرده است.
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,036 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
بنام خدا
3- یک نوع دیگر از خوابها هم در قرآن ذکر شده که همان خوابهای آشفته و بدون تاویل است که در قرآن با واژه احلام و در موارد زیر بکار رفته اند:
الف-در سوره یوسف:خوابگذاران معبد مصر که از تعبیر رویای عزیز مصر عاجز بودند،آنرا جزو خوابهای آشفته دانستند و از تعبیر آن کناره گرفتند.
قالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الأَحْلاَمِ بِعَالِمِينَ ﴿۴۴﴾
فولادوند: گفتند خوابهايى است پريشان و ما به تعبير خوابهاى آشفته دانا نيستيم
أَضْغَاث : دسته اى از گياه كه تر و خشك آن مخلوط باشد،« اضْغَاثُ احْلامٍ »: خوابهاى پريشان و آشفته كه تعبير صحيح ندارد .
ب-در سوره انبیا خداوند اشاره میکند که منکرین پیامبر،حرفها و دعوت های ایشان را شعر یا خوابهای آشفته می خواندند.
بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ ﴿۵﴾
مکارم: آنها گفتند (آنچه را محمد آورده وحي نيست) بلكه خوابهاي آشفته است، اصلا او به دروغ آنرا به خدا بسته، نه او يك شاعر است! (اگر راست ميگويد) بايد معجزه اي براي ما بياورد، همانگونه كه پيامبران پيشين با معجزات فرستاده شدند.
ج-خداوند در سوره طور در پاسخ به افراد بالا که رفهای پیامبر را شعر و سحر و خواب عنوان می کردند،می گوید که اینها یا طغیانگرند یا آرزوها و خوابهایشان را بیان میکنند.
أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ ﴿۳۰﴾
مکارم: بلكه آنها ميگويند او شاعري است كه ما انتظار مرگش را ميكشيم!
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُم بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿۳۲﴾
فولادوند: آيا پندارهايشان آنان را به اين [موضعگيرى] وا مى دارد يا [نه] آنها مردمى سركشندویرایش بوسیله کاربر 1394/09/03 01:29:55 ب.ظ
| دلیل ویرایش: key words |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,036 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
اما با توجه به مطالب ذكر شده،روءياي حضرت ابراهيم مبني بر ذبح اسماعيل از كدام نوع است؟
ماجرای خواب حضرت ابراهیم برای ذبح حضرت اسماعیل در سوره صافات،این گونه آمده است:
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ
سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ
در این مورد اختلاف نظر وجود دارد که آیا این خواب از نوع اول بوده یا نوع دوم؟یعنی آیا این خواب دارای تاویل وتعبیری بوده و حضرت ابراهیم می بایست ابتدا تاویل آنرا در می یافت و سپس در صورت لزوم دست به عمل میزد یا اینکه مثل خوابهای پیامبر اسلام نیازمند تاویل نبوده و نشان از ماموریتی الهی برای ذبح اسماعیل بوده است.
برای پاسخ به این پرسش کمی در الفاظ بکار رفته در این آیات تامل میکنیم:
-در اینجا هم لفظ رویا همانند کلیه خوابهای نوع اول و دوم و هم لفظ منام همانند خواب پیامبر در جنگ بدر بکار رفته است.
-عبارات تاویل و تعبیر همانند خوابهای نوع دوم در اینجا هم بکار نرفته است.
-محتوای خواب هم دقیقا خود ابراهیم واسماعیل بود ه اند و مصادیق دیگری مانند گاو،ماه وخورشید و ..که در خوابهای نوع اول بکار رفته،وجود نداشته است.
-با توجه به عدم استفاده از عبارت احلام پس از خوابهاي نوع سوم يا آشفته نبوده است.
با توجه به موارد اخیر می توان گفت خواب حضرت ابراهیم از نوع دوم بوده وبدون نیاز به تعبیر، بیانگر ماموریتی الهی بوده كه ابراهيم هم بدرستي آنرا انجام داده است.لذا لحن آيه در عبارت صدقت الرويا عتاب آميز نيست.
از طرفی حضرت ابراهیم و اسماعیل پس از بنای خانه کعبه دعا کرده بودند که خدا مناسک حج را به آنها نشان بدهد (ارنا مناسکنا)که بنابر مشهور این مناسک از طریق خواب به آنها نشان داده شده است.
تنها تفاوتی که آیات سوره صافات با آیات قبلی دارد،این است که در اینجا خداوند به ابراهیم خطاب میکند که تو رویایت را تصدیق کردی(محقق کردی) و حال آنکه هم در خواب نوع اول حضرت یوسف و هم در خواب نوع دوم پیامبر ،تحقق رویاها به خداوند نسبت داده شده است. که فعلا نگارنده توضیح شفافی برای آن ندارد.
وَقَالَ يَا أَبَتِ هَـذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا
لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَاویرایش بوسیله کاربر 1394/09/06 09:25:05 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
حقیقت خواب از منظر قرآن
قرآن مجيد درآياتي از سوره زمر دقيقترين تفسير را براي مسئله خواب بيان كرده ، زيرا ميگويد خواب يك نوع « قبض روح» و جدايي روح از جسم است اما نه جدايي كامل.
به اين ترتيب هنگامي كه به فرمان خدا پرتو روح از بدن برچيده ميشود و جز شعاع كمرنگي از آن بر اين جسم نميتابد، دستگاه درك و شعور از كارميافتد، و انسان از حس حركت باز ميماند هر چند قسمتي از فعاليتهايي كه براي ادامه حيات او ضرورت دارد، مانند ضربان قلب و گردش خون و فعاليت دستگاه تنفس و تغذيه ادامه مييابد3.
در آيه 42 سوره زمر حقيقت و ماهيت خواب اينگونه بيان ميشود: « الله يتوفي الا نفس حين موتها و التي لم تمت في منامها: خداست كه در هنگام خواب جانها را ميگيرد و آن كسي كه در هنگام خواب مرگش فرا نرسيده نيز روحش را ميگيرد». و به اين ترتيب « خواب » برادر « مرگ » است و شكل ضعيفي از آن ، چرا كه روابط روح و جسم به هنگام خواب به حداقل ميرسد و بسياري از پيوندهاي اين دو قطع ميشود.
ادامه آيه ميفرمايد:« فيمسك التي قضي عليها الموت و يرسل الأخري الي اجل مسمي ان في ذلك لايات لقوم متفكرون: ارواح كساني را كه فرمان مرگ آنها را صادر كرده نگه ميدارد ( به گونهاي كه هرگز از خواب بيدار نميشود) و ارواح ديگري را كه فرمان ادامه حياتشان داده به بدنهايشان باز ميگردد تا مرگ حتمي آنان فرا رسد. آري در اين مسئله آيات ونشانههاي روشني ( از قدرت خدا ) است براي كساني كه تفكر ميكنند».
از اين آيه، چنين استنباط ميشود كه: انسان تركيبي است از روح و جسم ، و روح گوهري است غير مادي كه ارتباط آن با جسم ، مايه نور وحيات آن است. همچنين به هنگام مرگ و خواب ، خداوند اين رابطه را به عالم ارواح ميبرد، اما قطع ارتباط روح و جسم هنگام خواب چنان نيست كه رابطه به كلي قطع شود. بنابراين ، روح نسبت به بدن داراي سه حالت است: اول ارتباط تام (حالت حيات و بيداري)، دوم ارتباط ناقص (حالت خواب) و سوم، قطع ارتباط به طور كامل (حالت مرگ قرآن كريم درباره اصحاب كهف ميفرمايد: ( همانگونه كه قادر بوديم آنها را در چنين خواب طولاني فرو بريم، قادر بوديم آنها را به بيداري باز گردانيم ما آنها را از خواب برانگيختيم ) تا از يكديگر سوال كنند ، يكي از آنها پرسيد ( فكر ميكنيد چه مدت خوابيدهايد؟ )
آنها در جواب گفتند: يك روز يا بخشي از يك روز ( ولي سرانجام نتوانستند دقيقاً بدانند خوابشان چقدر بوده لذا ) گفتند: پروردگار شما از مدت خوابتان آگاه تر است 7».
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17 ارسالها: 221
6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
|
اقسام رؤيا:
پيامبر اكرم (ص) فرمود: الرؤيا ثلاثة بشري من الله و تحزن من الشيطان والذي يحدث به الانسان نفسه فيراه في منامه.
خواب و رؤيا سه گانه است؛ گاهي بشارتي از ناحيه خداوند است گاه وسيله غم واندوه از سوي شيطان، و گاه مسائلي است كه انسان در فكر خود ميپروراند و آن را در خواب ميبيند(تفسير نمونه ، 9/312..
از اين حديث استفاده ميشود كه خوابهاي رحماني كه جنبه بشارت دارد حتماً بايد خوابي باشد كه از حادثه مسرتبخش در آينده پرده بردارد.
امام صادق (ع) ميفرمايد: خواب بر سه قسم است:
محكم، متشابه، اضغاث احلام. و اضغاث احلام را چهار دسته از مردم ميبينند: 1ـ كساني كه در مزاجشان فساد و بيماري راه يافته باشد(مريض، تبدار و بيماران رواني). 2ـ مستان (افرادي كه با خوردن چيزي مست شدهاند). 3- كساني كه غذاهاي غليظ و سنگين خورده باشند. 4ـ كودكان نابالغ21.
كامل التعبير، شيخ ابوالفضل حبيش بن ابراهيم تفليسی، ص 32.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
: فرق رؤیا با «مَنام» چیست؟
در آیه 102 سوره صافات، حضرت ابراهیم (ع) میفرماید:
قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَام اى پسرکم! من در خواب (چنين) مىبينم.
یا در آیه 43 سوره انفال میفرماید: : إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا (اى پيامبر ياد كن) آنگاه را كه خداوند آنان (سپاه دشمن) را در خوابت به تو اندك نشان داد.
طبق آیات فوق به خوابیدن «مَنام» گفته میشود، ولی آنچه که ما در خواب میبینیم و در اصل در خواب به ما نشان میدهند «رؤیا» گفته میشود.
رؤیا بر دو نوع است: - رؤیاهایی که روح در عالم مثال سیر میکند و لذتبخش هستند و دارای پیام خاصی نیست که «مَنام» شامل این گروه از رؤیاها میشود. - رؤیاهایی که روح به لوح محفوظ دسترسی پیدا میکند و از حوادث آینده خبر میدهد.
⚜ همه آیاتی که در قرآن از آن به رؤیا اشاره شده، مربوط به اخباری در آینده بوده است. : مانند: رؤیای فتح مکه توسط پیامبر اکرم (ص)، رؤیای سجده یازده ستاره و خورشید و ماه به حضرت یوسف (ع)، رؤیای پادشاه مصر و رؤیای دو زندانی همراه حضرت یوسف (ع) که همه نشان از حوادث آینده میدهد. در اصل «رؤیا» به معنی نشاندادن است، یعنی خواب را نشانمان میدهند و ما نمیبینیم. : تفاوت منام با رؤیا چیست؟
: 1- مَنام، نیاز به تأویل و تعبیر ندارد، چون نوعی گردش روح است؛ اما رؤیا، نیاز به تأویل یا تعبیر دارد، چون حاوی خبر از لوح محفوظ و آینده است.
2- بعد از بیداری، مَنام فراموش میشود؛ ولی رؤیا، بعد از بیداری فراموش نمیشود.
3- مَنام تکرار نمیشود؛ درحالیکه رؤیا، در شبهای متوالی تکرار میشود.
: فایده دنیوی رؤیای صادقانه: ☄ در رؤیا، خداوند بر یقین انسان افزوده و به انسان روحیه میدهد.
: إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (43 - انفال) (اى پيامبر ياد كن)آنگاه را كه خداوند آنان (سپاه دشمن) را در خوابت به تو اندك نشان داد و اگر ايشان را به تو بسيار نشان میداد قطعاً سست میشديد و حتما در كار (جهاد) منازعه میکرديد ولى خدا شما را به سلامت داشت چرا كه او به راز دلها داناست.
: پس رؤیای صادقانه یک توهّم نیست، بلکه حقیقتی قوی است که در نگرش و روحیه و افکار انسان بعد از بیداری تأثیر دارد. چنانچه مؤمنانی که زمان مرگ خود را از لوح محفوظ در عالم رؤیا دریافت میکنند، زمان نزدیکشدن مرگشان با آمادگی بیشتری میمیرند، بدون اینکه کمترین ترسی وجودشان را فرا بگیرد، زیرا خداوند جهان بعد مرگ را در چشم آنان سبک و شیرین کرده و به نوعی مشتاق مرگشان میکند.
: فایده اخروی رؤیای صادقانه:
☄ انسان به آینده خود مطمئن و خوشبین میشود و در مسیر الهی حزن و اندوهی به خود، از حوادث و سخن مردم راه نمیدهد و به راحتی از دنیا و تعلقات آن بریده و تبتّل میکند.
: فرق تعبیر و تأویل خواب چیست؟
:: تأویل از کلمه «أول»، یعنی به ابتدا برگرداندن مشتق میشود. وقتی پادشاه مصر خواب خود را به خوابگذاران تعریف کرد: «ٳِنِّی أَرَی» یعنی من میبینم، پس این خواب بارها بر او تکرار شده است و نشانی از رؤیا است.
: قرآن خواب پادشاه مصر را چنین بیان میکند: و َقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَ سَبْعَ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ و َأُخَرَ يَابِسَاتٍ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ (43 - یوسف) :zap:و پادشاه مصر (با ملازمان و دانشمندان دربار خود) گفت: من خوابی دیدم که هفت گاو فربه را هفت گاو لاغر میخورند و هفت خوشهی سبز دیدم و هفت خوشهی خشک (که خوشههای سبز را نابود کردند)، ای بزرگان ملک مرا به تعبیر این خوابم اگر علم خواب میدانید آگاه گردانید.
: قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ و َمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِينَ (44 - یوسف) آنها گفتند: خوابهای پریشان است و ما تعبیر خوابهای پریشان نمیدانیم.
اگر تأویل حضرت یوسف (ع) را بر این خواب دقت کنیم کلاً چیزی متفاوت از آن است که او در خواب دیده است.
در اصل روح پادشاه به لوح محفوظ دسترسی پیدا کرده است، ولی چون بتپرست بوده و نفس او معیوب بوده است، خبری که از آینده از طریق لوح محفوظ در رؤیا به دست او رسیده به کلی توسط نفس او دچار ایراد و انحراف گردیده تا به او رسیده است. در تأویل آن خواب، حضرت یوسف (ع) خواب را به لوح محفوظ برگشت داده و به ابتدا برمیگردد و پیام خواب را میگوید. به چنین خوابهایی «خواب غیرمصرّحه» گفته میشود.
يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ (43 - یوسف) اى جمعیت اشراف! دربارهی خواب من نظر دهید، اگر خواب را تعبیر میکنید. در کلام وحی برای تعبیر، لفظ «رؤیا» به کار رفته برخلاف تأویل که لفظ «حدیث» ذکر شده و واژه رؤیا برای آن به کار نرفته است. (تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ)
یعنی اگر کسی بتواند رؤیایی را تأویل کند و پیام آن را از لوح محفوظ مستقیم بگیرد، آنجا میتواند حدیث و پیام خواب را قطعاً بفهمد ولی در تعبیر خواب، معبّر ممکن است نتواند پیام خواب را از لوح محفوظ سالم عبور داده و صحیح دریافت کند. چنانچه حضرت یوسف (ع) در تأویل خواب دو زندانی، خبر خوابی را که دیده بودند قطعی و بدونِ تردید بیان میکند.
قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ (41 - یوسف) مطلبى که درباره آن (از من) نظر خواستید، قطعى و حتمى است. در قضای الهی راجع به امری که سؤال شود حکم، قطعی و حتمی است در حالیکه در تعبیر خواب، قطعیت وجود ندارد. خواب پادشاه غیرمصرّحه بود اما خواب حضرت یوسف (ع) مصرّحه و روشن بود.
إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ (4 - یوسف) :zap: (ياد كن) زمانى را كه يوسف به پدرش گفت: اى پدر! من (در خواب) يازده ستاره را با خورشيد و ماه ديدم که (آنها) براى من سجده میكنند.
به این دلیل مصرّحه بود چون که بدونِ کم و کاست آنچه دیده بود اتفاق افتاد چون نفس و قلب حضرت یوسف (ع) در مسیر گرفتنِ پیام و حدیث از لوح محفوظ و رساندن آن بر قلبش پیام را مانند (رؤیای پادشاه) دچار اعوجاج و کجی نکرده بود که نیاز به تعبیر داشته باشد. :recycle: وقتی پیام و سخن یک رؤیا از لوح محفوظ، کاملاً مستقل و بطور کامل برداشت شود به آن «تأویل» میگویند و رؤیا (آنچه دیده شده بود) دیگر نیست. به عبارت سادهتر وقتی رؤیا خبر و پیامش دریافت شد تبدیل به «حدیث» میشود. : آیا تأویل خواب، علمی اکتسابی است؟ خداوند در آیه 6 سوره یوسف میفرماید:
و َكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ و َيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْك (6 - یوسف) و این (تعبیر خواب تو) چنین است که خدا تو را برگزیند و بر تو علم تأویل خوابها بیاموزد و نعمت و لطفش در حق تو تمام کرد.
به تصریح آیهی مذکور علم تأویل خواب، علمی الهی است که افراد آن، منتخب او هستند و اکتسابی نیست بلکه یک نعمت و موهبت عنایت شده از جانب خداوند است، برخلاف تعبیر خواب، علمی است که میتواند اکتسابی باشد.
: علم تأویل خواب نیازمند چیست؟
ذَلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ و َهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُون (37 - یوسف) این علم از چیزهایی است که خدای به من آموخته است، زیرا که من آئین گروهی را که به خدا بیایمان و به آخرت کافرند را ترک گفتم.
پس کسی که تعبیر خواب بگوید باید نفسش از شرک و شک تهی و قلبی سلیم داشته باشد. آیا به حضرت ابراهیم (ع)، علم تأویل خواب عنایت شده بود؟ وقتی خداوند میفرماید، برای علم تأویل خواب من انتخاب میکنم، لذا ممکن است همه پیامبران برای این امر انتخاب نشده باشند.
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ (102 - صافات) وقتى با او به جايگاه سعى رسيد گفت: اى پسركم! من در خواب (چنين) مىبينم كه تو را سر مىبُرم، پس ببين چه به نظرت میآيد. گفت: اى پدر من! آنچه را مأمورى بكن، انشاءالله مرا از شكيبايان خواهى يافت.
ظاهر این آیه اشاره صریح دارد که حضرت ابراهیم (ع) علم تأویلالحدیث نداشت چون اگر داشت هرگز برای تشخیص صادقانهبودن رؤیای خود با پسرش مشورت نمیکرد چون امر الهی بود و نیاز به مشورت نداشت در حالیکه طبق آیه 6 سوره یوسف، حضرت یوسف(ع) علم تأویلالحدیث را از طرف خدا داشت و علت اینکه حضرت ابراهیم (ع) نظر فرزندش را در مورد رؤیایِ خود سؤال میکند این است که میخواهد غیرمستقیم آمادگی فرزندش را مبنی بر خواستهی خدا بر این امر الهی بداند و فرزندش در این خواستهی پدر به اختیار، خود را برای تسلیم بر این امر الهی آماده میسازد.
پس فرزندش نیز میداند خواسته و خواب پدر، امر الهی است.
حضرت اسماعیل (ع) میفرماید: افْعَلْ مَا تُؤْمَر (102 - صافات) آنچه به آن امر شدهای، انجام ده.
از سوی دیگر نکته مهمی که در این آیه مطرح است، اینکه اگر حضرت ابراهیم (ع) خواب خود را میتوانست به فرزندش تأویل کند، میدانست که خدا قصد ذبح فرزند او را ندارد و این امر برای آزمون است، پس امتحان الهی برای حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل (ع) معنایی نداشت.
وقتی پادشاه مصر از معبّران تعبیر خواب خود را خواست، (يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ) رؤیای پادشاه قطعاً پیام داشت ولی چون معبّران قلبی سلیم نداشتند و مشرک بودند نتوانستند خواب پادشاه را تعبیر کنند و پیام خواب را بگیرند با اینکه اعتراف میکردند قطعاً خواب پادشاه تعبیر و پیامی دارد.
قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ وَ مَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِينَ (44 - یوسف) :zap: آنها گفتند: خوابهای پریشان است و ما تعبیر خوابهای پریشان نمیدانیم.
آیا هر کسی میتواند تعبیر خواب کند؟ کسی که دارای قلب سلیم نباشد نمیتواند خواب را از مسیر لوح محفوظ، صحیح عبور دهد و آن را درست تعبیر کند، لذا ما نباید به هر کسی که شنیدیم تعبیر خواب میداند رجوع کنیم.
آیا تعبیرکردن خواب لازم و ضروری است؟
حضرت یوسف (ع) در تعبیر خواب دو همزندانی خود گفت: يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا و َأَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ (41 - یوسف) ای دو رفیق زندان من، اما یکی از شما ساقی شراب شاه خواهد شد و اما آن دیگری به دار آویخته شود و مرغان مغز سر او را خواهند خورد. در قضایِ الهی راجع به امری که سؤال کردید چنین حکم شده است. پس گاهی انسان اگر تعبیر خواب خود را بداند ممکن است خبر ناخوشایندی باشد. در حالیکه اگر تعبیر خوابهای فعلی را ببینیم، همیشه برعکس آن را مینویسند. مثال: کسی که در خواب ببیند مرده است برای آرامش و جذب او میگویند عمرت طولانی خواهد شد.
:آیا کتابهای تعبیر خواب فعلی، صحیح و معتبر هستند؟ همانطور که گفتیم، عبور خواب از مسیر لوح محفوظ تا دریافت پیام، امرِ سختی است و چون خوابها مشابه هم نیستند و گسترهی خوابها زیاد است، تعبیر خواب از روی کتاب امری ناصحیح (سرکارگذاشتن خودمان) است.
:آیا خواب بلافاصله تعبیر یا تأویل میشود؟
حضرت حق در آیه 38 سوره یوسف اشاره ظریفی به این امر دارد: قَالَ لاَ يَأْتِيكُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلاَّ نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَن يَأْتِيكُمَا ذَلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّی (38 - یوسف) : گفت: طعام روزانه شما را هنوز نیاورده باشند که پیش از آن شما را از تعبیر آن خوابها چنانکه پروردگارم به من آموخته است خبر میدهم.
☘ قطعاً اشارهی حضرت حق به طعام در این آیه، صرفاً به این منظور است که یوسف نبی (ع)، بعد از شنیدن خوابشان، آن را فیالبداهه تأویل نفرمود و مدتی با خدا خلوت کرد و علم تأویل را در مورد آنان دریافت کرد؛ پس کسی هم که با شنیدن خواب، سریع آن را تعبیر میکند، کارش زیر سؤال است.
نقل از کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ماهيت و انواع رويا از منظر علامه طباطبايي
خوابهاى راست در تقسيم اولى تقسيم مى شود به ، خوابهاى صريحى كه نفس نائم و صاحب رويا در آن هيچ گونه تصرفى نكرده و قهرا و بدون هيچ زحمتى با تأويل خود منطبق مى شود. و خوابهاى غير صريحى كه نفس صاحب خواب از جهت حكايت ، در آن تصرف كرده حالا يا به تمثيل و يا به انتقال از معناى خواب به چيزى كه مناسب آن و يا ضد آنست ، اين قسم رويا آن قسمى است كه محتاج به تعبير است تا متخصصى آن را به اصلش كه در رويا مشاهده شده برگرداند، مثلا تاجى را كه مى گويد در خواب ديده ام افتخار، و مرگ را به حيات ، و حيات را به فرج بعد از شدت ، و ظلمت را به جهل ، و حيرت را به بدبختى تعبير كند.
آنگاه قسم دوم به يك تقسيم ديگرى منقسم مى شود به دو قسم يكى آن خوابهايى است كه نفس صاحب خواب فقط يكبار در آن تصرف مى كند و از آنچه ديده به چيز ديگرى مناسب و يا ضد آن منتقل گشته و آن را حكايت مى كند، و يا فوقش از آنهم به چيز ديگرى منتقل مى شود به طورى كه برگرداندن آن به اصل و ريشه اش دشوار نيست .
قسم دوم آن رويايى است كه نفس صاحبش به يك انتقال و دو انتقال اكتفا ننموده ، مثلا از آنچه ديده به ضدش منتقل شده ، و از آن ضد به مثل آن ضد و از مثل آن ضد به ضد آن مثل ، و همچنين بدون اينكه به حدى توقف كرده باشد انتقال بعد از انتقال و تصرف بعد از تصرف كرده ، بطورى كه ديگر مشكل است كه تعبيرگو بتواند روياى مزبور را به اصلش برگرداند، اينگونه خوابها را ((اضغاث احلام )) مى نامند، كه تعبير ندارد، براى اينكه يا دشوار است و يا ممكن نيست تعبيرش كرد.
از اينجا بخوبى روشن گرديد كه بطور كلى خوابها داراى سه قسم كلى هستند، يكى خوابهاى صريحى كه احتياجى به تعبير ندارد، يكى اضغاث احلام كه از جهت دشوارى و يا تعذر، تعبير ندارد و سوم خوابهايى كه نفس در آن با حكايت و تمثيل تصرف كرده ، اين قسم از خوابها است كه تعبير مى شود.
اين بود اجمال آنچه كه علماى روانشناس قديم درباره رويا گفته اند، و بحث بيش از اين و كامل آن موكول به كتبى است كه در اين باره تدوين يافته
خداى تعالى در كلام خود به هر سه قسم روياى مذكور اشاره كرده و از قسم اول ، روياى ابراهيم و روياى مادر موسى و پاره اى از روياهاى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) را آورده ، و به قسم دوم هم در جمله ((اضغاث احلام )) اشاره كرد، كه چنين روياهايى هم هست ، و از قسم سوم ، روياى يوسف و روياهاى دو رفيق زندانى او و روياى پادشاه مصر را كه هر سه در سوره يوسف آمده برشمرده است .
اغلب روياها و خوابها از تخيلات نفسانى است كه يكى از آن اسباب ، خارجى و يا داخلى طبيعى و يا داخلى اخلاقى ، نفس را به تصوّر آنها واداشته است و در حقيقت نفس آدمى در اين خوابها همان كيفيت تأثير و نحوه عمل آن اسباب را در خودش حكايت مى كند، و بس ، و آن خوابها حقيقت ديگرى غير اين حكايت ندارند.
اين است آن حقيقتى كه منكرين واقعيت رويا را به انكار واداشته ، و غير آنچه ما گفتيم دليل ديگرى نداشته و بغير شمردن عوامل مزبورى كه گفتيم (در قوه خيال آدمى اثر مى گذارند،) مطلب علمى ديگرى ندارند.
و ما هم آنرا مسلم مى دانيم منتهى چيزى كه هست بايد به ايشان بگوييم دليل مذكور نمى تواند اثبات كند كه بطور كلى هر چه رويا هست از اين قبيل است و حقيقت و واقعيتى ندارد، بله اين معنا را اثبات مى كند كه هر رويايى حقيقت نيست ، و اين غير مدعاى ايشان است ، مدعاى ايشان اين است كه همه خوابها خالى از حقيقت است .
آرى (همانطور كه گفتيم ) خوابهايى در اين ميان هست كه روياى صالح و صادق است و از حقائقى پرده برمى دارد كه هيچ راهى به انكار آن نيست ، و نمى توانيم بگوييم هيچگونه رابطه اى بين آنها و بين حوادث خارجى و امورى كه كشف و پيش بينى شده وجود ندارد.
پس ، از آنچه كه بيان شد اين معنا روشن گرديد كه بطور كلى هيچ يك از روياها خالى از حقيقت نيست به اين معنا كه اين ادراكات گوناگونى كه در خواب بر نفس آدمى عارض مى شود و ما آنها را رويا مى ناميم ريشه ها و اسبابى دارند كه باعث پيدايش آنها در نفس و ظهورشان در خيال مى شود،
و وجود اين ادراكات حكايت از تجسم آن اصول و اسبابى مى كند كه اصول و اسباب آنها است ، بنابراين (صحيح است بگوئيم ) براى هر رويايى تعبيرى هست ، ليكن تعبير بعضى از آنها عوامل طبيعى و بدنى در حال خواب است ، و تأويل بعضى ديگر عوامل اخلاقى است ، و بعضى ديگر سببهاى متفرقه اتفاقى است ، مانند كسى كه در حال فكر در امرى بخواب مى رود و در خواب رويايى مناسب آن مى بيند.
(در آنچه گفته شد هيچ حرف و بحثى نيست و همه درباره آن متفقند) بحث و رد و قبولى كه هست همه درباره رويايى است كه نه اسباب خارجى طبيعى دارد و نه ريشه اش اسباب مزاجى و يا اتفاقى است ، و نه مستند به اسباب داخلى و اخلاقى است و در عين حال با حوادث خارجى و حقائق كونى ارتباط هم دارد
ترجمه تفسير الميزان سوره يوسف جلد 11 صفحه 369
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Moderator تاریخ عضویت: 1399/01/25 ارسالها: 60 تشکرها: 38 بار 1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
رؤيا يا خواب: عبارت است از ارتباط نفس با سبب غيبي حادثهاي كه بعداً در ظرف مكان و زمان خاص محقق ميشود. نفس به علت تجردش با وجود برزخي يا عقليِ يك حادثه در خواب ارتباط پيدا ميكند و بعداً آن حادثه در عالَم ماده حادث ميشود. البته نفس پارهاي از حقايق آن عالَم را به مقدار استعدادش دريافت ميكند.
حال اگر نفس، كامل باشد و گرفتار وَهميّات و آرزوها نباشد، حقايق عالَم غيب را آنطور كه هست به طور كليّت و نورانيت در خواب پيش رويش حاضر ميبيند، ولي اگر نفس كامل نبود آن حقايق را به نحو حكايت خيالي و در صورتهاي جزيي كه با آنها مأنوس است مييابد. مثل اينكه وقتي با معني «عظمت» در آن عالم, روبهرو ميشود، در خيالش صورت «كوه» ايجاد ميشود، و يا معني «مكر» در خيالش صورت «روباه» بهخود ميگيرد، چون عظمت را به كوه، و مكر را به روباه ميشناسد. يا معني «افتخار» را به صورت «تاج» و «علم» را به صورت «نور» و «جهل» را به صورت «ظلمت» ميبيند. و يا مثلاً چون رابطهاي بين اذان صبح در ماه رمضان با شروع روزه هست، با ديدن معني «مؤذن بودن» در آن عالم، صورت «مهركردن دهان» مردم براي خود ميسازد. كه البته اين موضوع؛ رقايق و ظرايفي مخصوص به خود دارد بهطوري كه گاهي از يك معني كه در خواب مييابد صورت عكس آن را در خود ميسازد. مثل اينكه در بيداري گاهي با شنيدن لغت ثروت به معني فقر فقرا منتقل ميشود.
پس گاهي خواب «صريح و بدون تصرف» است و يا «متمثل معنايي است كه نفس با آن روبهرو شده، در عين تصرف نفس» و يا «انتقال به چيزي است مناسب آن معني يا ضد آن معني» و گاهي آنچنان با تصورات شخص مخلوط شده كه اصلاً نميتوان فهميد از كداميك از مباني مأنوس شخصِ خواب بيننده تأثير گرفته، كه در اين حالت به اين رؤياها «اضغاث احلام» گويند.
در رؤياهايي كه نفس با اصل موضوع روبهرو ميشود و به صورت مناسب آن منتقل ميشود، در واقع انسان به اصل موضوعات آگاه شده، بهطوري كه اگر ملاحظه كرد در حال جمعكردن كثافت است، در واقع صورت بهدست آوردن مال زياد دنيا را به او نشان ميدهند، در عين آگاهي دادن به او كه اين مال سرگين و كثافت است. و يا وقتي روبهرو ميشود بر اينكه بدنش ورم كردهاست، با صورت بهدست آوردن مال زياد روبهرو ميشود در عين آگاهي دادن به او كه بدان! آن چرك و آلودگي است. همچنانكه اگر در خواب ديد در زندان است، در واقع با صورت شهرتيابياش روبهرو شده در عين آگاهي دادن به او كه اين شهرت زندان است، همچنانكه اگر ديد در زنجير است، با صورت خوشي و خوشگذراني دنيايياش روبهرو شده در عين آگاهي دادن به او كه آن گناه است و گرفتاري و زنجير.
در هر صورت با اين احوال نميتوان به رؤيا اعتماد كـرد، چون در حال خواب؛ صورت خياليه نفس آنقدر جولان دارد كه با ميل خود صورتها را تغيير ميدهد و از جايگاه خود خارج ميكند.
صاحب كتاب «تحفالعقول» از قول پيامبر«صلواةاللهعليهوآله» آورده كه حضرت فرمودند: اگر رؤيا از كسي برداشته شد نبايد نگران باشد زيرا وقتي كسي راسخ در علم شود، رؤيا از او برداشته ميشود.
اينكه دستور دادهاند انسان دائم در حال طهارت باشد و نيز با وضو بخوابد، به سبب آن است كه اين طهارت موجب طهارت باطن و آزادشدن از خوابهاي بيخود و باطل ميگردد.
مرحوم محدث نوري در جلد4كتاب دارالسلام ميفرمايد: اگر انسان نسبت به خوراكش مواظبت داشته باشد و دقت كند كه چه چيز بخورد و چه مقدار بخورد، روح او قدرت سير در اكناف آسمانها را مييابد وگرنه برعكس، پرخوري موجب جولان شيطان در قلب و خيالش در خواب و بيداري ميشود.
قال رسولالله«صلواةاللهعليهوآله»: « الرُّؤْيا ثَلاثٌ: مِنْها اَهاويلُ الشَّيْطان لِيَحْزَنَ بِها ابْنَ ادَمَ وَ مِنْها ما يَهُمُّ بِهِ الرَّجُلُ في يَقْظَتِهِ فَيَراهُ في مَنامِهِ وَ مِنْها جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَ اَرْبَعينَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّةِ. يعني خواب سه گونه است: يكي القائاتي كه شيطان ميكند تا فرزندان آدم را بترساند و نگران كند و يكي اينكه آنچه را در بيداري مورد توجه قرار داده در خوابش آن را ميبيند(با تغييراتي از طريق صورت خياليه) و يكي هم خوابهايي است كه جزيي است از چهل و شش جزء نبوت.
امامصادق«عليهالسلام» ميفرمايند: در مورد رؤيا فكر كن كه چگونه خداوند در مورد آنها تدبير بهكار گرفته و راست و دروغ آن را به هم در آميخته، اگر همه رؤياها راست بود، مردم همه پيامبر بودند، و اگر همه دروغ بود، در رؤيا فايدهاي نبود.
در فرمايش اماممحمدباقر«عليهالسلام» داريم كه: « رؤياي مؤمن بين زمين و آسمان در گردش است تا آنكه خودش آن را براي خود تعبير كند، يا ديگري براي او تعبير نمايد، پس آنگاه كه تعبير كرد به زمين ميآيد و قطعي ميشود»(كافي ج8ص336).
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
امکان ارتباط با واقع و تعبير برخي از اقسام رؤيا
خوابها گاهي مستقيماً با خود واقع تماس ميگيرند مثل وجود مبارك ابراهيم(سلام الله عليه) إِنّي أَري فِي الْمَنامِ أَنّي أَذْبَحُكَ يا نه مستقيماً با واقع در ارتباط نيست خود واقع را ميبيند به يكي دو واسطه از واقع فاصله ميگيرد يك منظرهاي را نفساش ترسيم ميكند با همان منظره بيدار ميشود چون خيلي از آنچه را كه ديد فاصله نگرفت اين را به معبر ميگويد معبر كه روانشناس و روانكاو است هم روان خودش را ميشناسد هم روان خواب بيننده را ميشناسد اين تواناست كه از اين صورت نقد كه در دست اين شخص است و بيدار شد و گزارش ميدهد از اين عبور بكند به آن صورت اصلي برسد وقتي عبور كرد به صورت اصلي رسيد تعبير خوبي دارد اين را ميگويند معبر خوب و راه براي تعبير اما اگر آدم در كوچه پس كوچهها يك فرعي و بن بست و غير بن بست بگردد و صورتي در ذهنش بماند با همان صورت بيدار بشود اين معبر را سرگردان ميكند اين چگونه عبور بكند به مقصد برسد اين ميشود اضغاث و احلام پس گاهي انسان مستقيماً واقع را ميبيند مثل إِنّي أَري فِي الْمَنامِ أَنّي أَذْبَحُكَ يا نه اگر واقع را ديد يكي دو واسطه از واقع فاصله ميگيرد صورت سازي ميكند صورت پردازي ميكند با همان صورت پرداخته شده بيدار ميشود اين را به معبر گزارش ميدهد معبر روانكاو روانشناس ميتواند عبور بكند به واقع برسد اين خواب تعبير دارد يك وقتي مرتب مثل اينكه يك ساعت با ديگري نشسته حرف ميزند كه بين اول و آخرشان هيچ رابطهاي نيست يعني دو نفر غير محقق كه وارد يك جايي شدند نشستند دارند حرف ميزنند اولين صحبتي كه ميكنند با آخرين صحبتي كه خداحافظي است هيچ ارتباطي بينشان نيست يك ساعت حرف زدند همهاش پراكنده اين گونه آدمها اگر هم خواب ببينند خوابشان اضغاث و احلام است دستهاي است و فلهاي است و هيچ تعبيري هم برايش نيست.
تفسير تسنيم سوره انبيا ايت الله جوادي املي
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17 ارسالها: 221
6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
|
خواب و تعبیر خواب
در رابطه با آیه 43 سوره یوسف در این سوره سه نوع «خواب» معرفی شده است:
1- رویا (خواب)،
2- احلام (چیزهای خوشایند)،
3- اضغاث (پراکنده)
«رویا» خوابهای دارای معنی و تعبیر است که مثلاً یکی از آنها همین خواب حضرت یوسف است که دیده بود یازده ستاره و خورشید و ماه بر او سجده میکردند. یا خواب حضرت ابراهیم که دیده بود پسرش اسمعیل را ذبح میکند یا خواب پیامبر(ص) که دیده بود حج بجا میآورد.
از مشخصات این نوع خوابها این است که جزئیات صحنه و سکانس معلوم نیست، و صحنه و سکانس یک حالت سوررئالیستی دارد، و در این نوع خوابها فقط موضوع موردنظر مطرح است و جزئیات دیگر وجود ندارد. و از این نوع خوابها که دارای معنی است بسیاری از اشخاص صالح دیدهاند و چیز نادری نیست.
«احلام» خوابهایی است که آدمی در جهت رسیدن به رفع نیازهای جسمی و روحی خویش میبیند،
مثلاً آدم گرسنه، سفره رنگین و پسر جوان، صحنه های جنسی میبیند، و گاهی هم محتلم میشود، همین کلمه «محتلم» با کلمه «احلام» همریشه است، و اینکه گفته شده «شتر در خواب بیند پنبه دانه» در همین جهت و به همین معنی است.
از مشخصات چنین خوابهایی این است که صحنه و سکانس مطلب با تمام جزئیاتش واضح است.
«اضغاث» خوابهای پراکندهء بکلی بیمعنی است، مثلاً از نوع خوابهائی که آدمی پس از پرخوری میبیند.
تفسیر مرحوم گنجه اي
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.