اقاي دكتر جعفر نكونام در مقاله"تفسير معناشناسانه آيات محكم ومتشابه" در شماره 16 مجله پژوهش ديني به بررسي پيشينه نظرات مختلف در تفسير آيه 7 سوره آل عمران پرداخته و نظر خود را نيز اعلام كرده است كه بخشهايي از مقاله در اينجا ارسال ميشود
".
1-طرح مسألهمراد از آية محكم و متشابه آيه 7 سورة آل عمران است كه در آن آمده است: «مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا».
برخي از مهمترين سؤالاتي كه درباره اين آيه از ديرباز درباره اين آيه مطرح بوده، اين است كه مقصود از آيات متشابه چيست؟ تأويل چنين آياتي چگونه است؟ و چه كساني تأويل آيات متشابه را ميدانند؟
به نظر ميرسد، محوريترين مبحث اين آيه «واو» در عبارت « وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ » است. بسياري اين واو را مستأنفه و برخي آن را عاطفه دانستهاند. بنابراين كه آن مستأنفه باشد، تأويل آيات متشابه چيزي نيست كه قابل درك بشر باشد و آن را كسي جز خدا نميداند؛ اما بنابراين كه آن عاطفه باشد، تأويل متشابهات قابل درك بشر است و آن را گروهي به نام «راسخان در علم» ميدانند.روشي كه ما در تفسير اين آيه به كار گرفتهايم، معناشناسي توصيفي است و مراد از آن شناسايي معناي واژگان و تركيبات آيه به كمك خود قرآن است. چيزي كه از آن به «تفسير قرآن به قرآن» تعبير ميكنند
2. پيشينة ديدگاهها درباره آيه محكم و متشابهبه نظر ميرسد، در خصوص اين آيه سه ديدگاه وجود دارد:
ديدگاه اول اين است كه «واو» در عبارت « وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ » مستأنفه است و به موجب آن تأويل مشتابهات قرآن را جز خدا نميداند و راسخان در علم در عين حالي كه به آن علم ندارند، به آن ايمان ميآورند.
ديدگاه دوم اين است كه «واو» در اين عبارت عاطفه است و بر اساس آن تأويل متشابهات قرآن را هم خدا و هم راسخان در علم ميداند.
ديدگاه سوم به نوعي جمع ميان دو ديدگاه قبل است. براساس اين ديدگاه «واو» در عبارت مذكور مستأنفه است و معناي اين آيه اين است كه كسي جز خدا به تأويل متشابهات قرآن علم ندارد؛ اما از طريق ادله ديگري ثابت ميشود كه ديگران نيز به آن علم دارند.
3-ديدگاه مامفاد آيه آل عمران اين است كه در قرآن دو دسته از آيات وجود دارد: آيات محكم و آيات متشابه. محكمات آياتي است كه الفاظ در آنها به همان معناي معهود مخاطبان استعمال شده و در آنها از حقايق معهود دنيوي سخن رفته است و تأويل و تحقق خارجي آنها در همين دنيا وجود دارد؛ از اين رو كافران مفاد اين آيات را انكار نميكردند و دنبال تأويل و تحقق خارجي چنين آياتي نبودند؛ چون تأويل و تحقق خارجي آنها را به وضوح مييافتند.
اما
متشابهات آياتي است كه الفاظ درآنها به معنايي غير معهود مخاطبان به كار رفته و در آنها از حقايق نامعهود از قبيل خوردنيها و نوشيدنيها و زنان بهشتي سخن گفته شده است و تأويل و تحقق خارجي آنها در اين دنيا وجود ندارد؛ از اين جهت كافران مفاد اين آيات را انكار ميكردند و تأويل و تحقق خارجي آنها را ميخواستند؛ اما مؤمنان در عين حالي كه به تأويل اين آيات علم نداشتند، به آن ايمان داشتند و اعتراف ميكردند كه پروردگارا تو مردم را در روزي كه شكي در تحقق آن نيست، گرد ميآوري و خلف وعده نميكني.
مهمترين ادلهاي كه بر اختصاص علم تأويل متشابهات به خدا دلالت دارد، به اين قرار است:
اولاً، در عبارت « ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ» طلب تأويل مذموم دانسته شده و از صفات كساني معرفي گرديده است كه در دلشان زيغ و ميل به ضلالت است؛ لذا معنا ندارد كه آن در ادامه از صفات راسخان در علم خوانده شود كه مورد مدح قرار گرفتهاند.
ثانياً، در آيه آل عمران دو گروه معرفي شده است كه يكي از آنها كساني اند كه در دلشان زيغ و ميل به ضلالت است و طي عبارت « فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ» از آنها سخن گفته شده است. ترديدي نميتوان داشت كه گروه دوم راسخان در علماند كه طي عبارت « وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» از آنها سخن رفته است.
ثالثاً، گروه راسخان در علم مؤمنان به تأويل متشابهات خوانده شدهاند و بيترديد ايمان به اموري تعلق ميگيرد كه علم به آنها امكان ندارد.
رابعاً
، چنان كه از مقايسه سياق آيه آل عمران و آيات متحدالموضوع دانسته ميشود، مراد از تأويل متشابهات حقايق قيامت است كه هنوز تحقق پيدا نكردند تا بشر بتواند به آنها علم پيدا كند."
اصل مقاله ايشان پيوست ميباشد
فایلهای الصاق شده :
mohkam&motashabeh .pdf
(1,023kb) تعداد دانلود 5 بار.شما نمی توانید ضمائم را ببینید/دریافت کنید. ثبت نام کنید.