رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
⭕️به عدالت قيام كنيد و به عدالت شهادت دهيد 🔴قسمت اول:
🔸يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما «135»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همواره بر پا دارندهى عدالت باشيد و براى خدا گواهى دهيد، گرچه به ضرر خودتان يا والدين و بستگان باشد. اگر (يكى از طرفين دعوا) ثروتمند يا فقير باشد، پس خداوند به آنان سزاوارتر است.
👈تمام كلمات و جملات اين آيه در راستاى تشويق و تأكيد بر عدالت است. قيام به عدالت و گواهى به عدالت ودورى از هرگونه فردگرايى، نژادگرايى و ياضعيفگرايى، معيار حقّ و عدالت است، نه فقر و غنى، يا خويش و خويشاوند.
↩️گواهى انسان چند حالت دارد:
🔻گاهى عليه ثروتمندان به خاطر روحيّهى ضدّ استكبارى.
🔺گاهى به نفع ثروتمندان بخاطر طمع به مال و مقام او.
🔻گاهى عليه فقير به خاطر بىاعتنايى به او.
🔺گاهى به نفع فقير به خاطر دلسوزى براى او.
👈اين آيه همهى اين انگيزهها را باطل و تنها قيام به عدل را حقّ مىداند.
🌴امام صادق عليه السلام فرمود: مؤمن بر مؤمن هفت حقّ دارد كه واجبترين آنها گفتن حقّ است، گرچه به زيان خود و بستگانش تمام شود. 🌱
- 1⃣_قيام به عدالت، بايد خوى و خصلت مؤمن گردد. كلمه «قوّام» يعنى بر پا كننده دائمى قسط و عدل.
2⃣- عدالت، حتّى نسبت به غير مسلمان نيز بايد مراعات شود. به اقتضاى اطلاق «كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ»
3⃣- عدالت بايد در تمام ابعاد زندگى باشد. در اقامه عدل نام مورد خاصّى برده نشده است. «قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ»
4⃣- گواه شدن و گواهى دادن به حقّ، واجب است. كُونُوا ... شُهَداءَ لِلَّهِ
5⃣- نبايد هدف از گواهى دادن، دستيابى به اغراض دنيوى باشد. «شُهَداءَ لِلَّهِ»
6⃣- اقرار انسان عليه خودش معتبر است. «شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ»
7⃣- ضوابط بر روابط مقدّم است. «وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ»
8⃣- رعايت مصالح خود و بستگان و فقرا، بايد تحت الشعاع حقّ و رضاى خدا باشد. شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ ...
9⃣- سود و مصلحت واقعى فقرا و اغنيا از طريق شهادت_به_ناحقّ تأمين نخواهد شد. «إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما»
0⃣1⃣- همه در برابر قانون مساويند. «غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً»
📚تفسير نور.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
⭕به عدالت گواهي دهيد.
🔴قسمت دوم: حق را تحريف نكنيد
🔸يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَن تَعْدِلُوا وَإِن تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا (نساء:135) اي كساني كه ايمان آوردهاند، [شرط ايمان ايجاب ميكند كه] همواره ايستادگان براي عدالت باشيد [=مراقبت دائمي بر اجراي عدالت داشته باشيد] , شاهداني [=گواهي دهندگاني] براي خدا [در دفاع از مظلوم در برابر ظالم و معيار حق در برابر باطل] باشيد، هرچند به زيان خودتان يا والدين و خويشاوندانتان تمام شود؛ هرچند بينياز يا فقير باشند. [در هرحال، عدالت] خدا بر آندو [طرف اختلاف يا فقير و غني] سزاوارتر است. پس پيرو هواي نفس [=تسليم تمايلات نفساني] مباشيد كه [از حق] عدول كنيدو اگر به انحراف كشيده شويد يا [از بيان حق] روي گردانيد، پس [بدانيد كه] مسلماً خدا بر [جزئيات] آنچه ميكنيد كاملا باخبر است.
__________
🔻 مرز ميان شرك و توحيد عملي در همين جانبداريهاي فردي و اجتماعي است كه بايد بر ميزان و ترازوي عدل انجام شود. نفس آدمي معمولا با دلبستگي به نزديكان، حق را به نفع خودي توجيه و تعيين ميكند. چالش بزرگ مؤمن در زندگي، آزاد كردن عدالت از اسارت احساسات و عواطف و منطبق ساختنش با هدايت الهي ميباشد.
👈در زبان عربي به ترازو كه «ميزان» حقوق خريدار و فروشنده را تعيين ميكند «قسطاس» ميگويند و «قسط» معياري است براي تعيين حق و سهم انسانها در مناسبات اجتماعي و اختلافات فيمابين. قسط و عدل قريبالمعنا هستند و هردو تقريباً به يك اندازه (27 و 28 مرتبه) در قرآن تكرار شدهاند. «عدل» كه بيانگر تعادل و تناسب اشياء و امور ميباشد، عمدتاً جنبة «كيفيتي» عام داشته و به مناسبات رفتاري و اخلاقي برميگردد، حال آنكه «قسط» تنها در «كميّتها» و امور محسوس و ملموس مثل: سهم و نصيب و توزيع عادلانة حقوق و امكانات اقتصادي كاربرد دارد.
🔻 بينياز يا فقير بودن ميتواند دو عامل متفاوت براي انحراف از عدالت باشد؛ در جوامعي كه ارزش انسانها به ميزان دارايي آنها تعيين ميگردد، اغنياء ممكن است در ترازوي داوري كفة سنگينتري داشته باشند. فقير بودن نيز ممكن است احساسات و عواطف كساني را، مستقل از حق بودن، به نفع آنها سوق دهد. اما حق مستقل از فقر و غنا ميباشد.
👈 «تَلْوُواْ» از ريشة «لَيّ» (تابيدن)، دلالت بر نوعي چرخش از حق و سر باز زدن از اداي حق ميكند. گفته ميشود تَلْوُوا معناي شهادت به دروغ دارد كه نوعي چرخش به باطل تلقي ميشود، و اعراض روي گرداندن از بيان حق است.
💫تفسير بازرگان
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
به عدالت گواهي دهيد 🔴قسمت سوم
🔻براي خدا گواهي دهيد حتي اگر عليه اشنايان و هم جناحي ها يا اغنياي حامي شما باشد. از اداي شهادت طفره نرويد.
🔸يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَن تَعْدِلُوا وَإِن تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا (نساء:135) 🔸اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همواره بر پا دارندهى عدالت باشيد و براى خدا گواهى دهيد، گرچه به ضرر خودتان يا والدين و بستگان باشد. اگر (يكى از طرفين دعوا) ثروتمند يا فقير باشد، پس خداوند به آنان سزاوارتر است. پس پيرو هواى نفس نباشيد تا بتوانيد به عدالت رفتار كنيد. و اگر زبان بپيچانيد (و به ناحق گواهى دهيد) يا (از گواهى دادن به حقّ) اعراض كنيد، پس (بدانيد كه) خداوند به آنچه مىكنيد آگاه است.
↩️" در جمله : (( شهداءلله )) ، حرف (( لام )) به اصطلاح لام غايت است ، مى فرمايد: گواهانى باشيد و اين گواهيتان براى خدا باشد، يعنى در شهادت خود هدفى به جز رضاى خداى تعالى نداشته باشيد، و معناى براى خدا بودن شهادت اين است كه شهادت مصداق پيروى حق و به خاطر اظهار حق و زنده كردن حق باشد، همچنان كه جمله : (( فلا تتبعوا الهوى ان تعدلوا )) (پس پيروى هوا مكنيد كه منحرف مى شويد) اين معنا را توضيح مى دهد.
🔸وَ لَوْ عَلى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَلِدَيْنِ وَ الاَقْرَبِينَ يعنى به حق شهادت بدهيد هر چند كه بر خلاف نفع شخصيتان و يا منافع پدر و مادرتان و يا خويشاوندانتان باشد، پس زنهار كه علاقه شما به منافع شخصيتان و محبتى كه نسبت به والدين و خويشاوندان خود داريد شما را بر آن بدارد كه شهادت را يعنى آنچه را كه ديده ايد تحريف كنيد ويا از اداى آن مضايقه نمائيد، 👈 پس مراد از اينكه شهادت بر ضرر و يا بر ضرر والدين و يا خويشاوندان باشد اين است كه آنچه را كه ديده اى اگر بخواهى در مقام اداء بدون كم و كاست بگوئى به حال تو ضرر داشته باشد و يا به منافع والدين و خويشاوندانت لطمه بزند، حال چه اينكه مشهود عليه خود شاهد بدون واسطه باشد، مثل اينكه پدر شاهد يا انسانى ديگر نزاعى داشته باشد و شاهد عليه پدر خود و به نفع آن انسان شهادت دهد و يا آنكه تضرر شاهد از شهادت خودش با واسطه باشد، مثل اينكه دو نفر با يكديگر نزاع داشته باشند و شاهد صحنه اى به نفع يكى از آن دو را مشاهده و تحمل كرده باشد كه اگر در مقام اداى شهادت آن صحنه را بازگو كند خود شاهد نيز مانند مشهود عليه گرفتار مى شود.
🔸إِن يَكُنْ غَنِياًّ أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى بهِمَا
👈و مراد - و خدا داناتر است - اين است كه زنهار كه غناى_غنى ، شما را وادار نسازد به اينكه از حق منحرف شويد و فقر_فقير هم ، شما ر ا وادار نكند به اينكه به خاطر دلسوزى نسبت به او به ناحق به نفع او شهادت دهيد، پس خداى تعالى اولاى به آن دو و مهربانتر از تو نسبت به آن دو است ، دليل مهربانتريش اين است كه حق را واجب الاتباع كرده و به سوى قسط و عدالت دعوت فرموده و معلوم است كه اگر در جامعه ، حق پيروى شود و قسط بپا داشته شود، آن مجتمع سر پاى خود خواهد ايستاد و از پا در نخواهد آمد و در نتيجه هم غنى و توانگر باقى مى ماند و از پاى در نمى آيد و هم حال فقير اصلاح مى گردد. و يكى از اين دو طائفه هرچند كه در يك حادثه و يك نزاع اگر به ناحق به نفعش شهادت دهند در خصوص آن و اقعه بهره مند مى شود 👈و ليكن اين شهادت هاى به ناحق باعث مى شود كه حق ضعيف گشته و عدالت در آن جامعه بميرد و معلوم است كه در چنين جامعه اى باطل نيرومند گشته و ظلم و جور جان مى گيرد و اين خود درد بى درمان جامعه و هلاك انسانيت است .
🔸فَلا تَتَّبِعُوا الهَْوَى أَن تَعْدِلُوا يعنى پيروى هوا مكنيد كه ترس آن هست كه از حق عدول كنيد و منحرف شويد،
🔸وَ إِن تَلْوُا أَوْ تُعْرِضوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيراً كلمه (( تلووا )) از مصدر (( لى )) است ولى به شهادت ، كنايه است از تحريف آن و از لى زبان يعنى پيچاندن زبان گرفته شده ، پس جمله : (( و ان تلووا )) معنايش اين است كه اگر به آنچه ديده ايد شهادت ندهيد بلكه آن را تحريف كنيد و جمله (( او تعرضوا )) به اين معنا است كه اصلا از دادن شهادت اعراض نموده ، آن را از اصل ترك كنيد." 📚تفسير الميزان
ویرایش بوسیله کاربر 1402/05/31 05:12:33 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,960
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
♦️هم نسبت به #نزدیکان و هم نسبت به #دشمنان خود، #عدالت را رعایت کنید
🔸يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلَّا تَعْدِلُوا«8» مائده اي كساني كه ايمان آوردهايد، همواره ايستاده براي [دفاع از ارزشهاي] خدا، شاهداني [=نمونه و الگوهايي در عمل] به عدالت باشيد و مبادا دشمني با گروهي [از مخالفان]، شما را به ترك عدالت وادارد.
🌱🌱نکته ها مشابه اين آيه با اندكى تفاوت، در آيه 135 سوره نساء آمده است، «قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ» قيام به #عدالت كنيد و گواهان براى #خدا باشيد.هر چند به زيان خود يا والدين و بستگان شما باشد. تفاوت ميان اين دو آيه، آن است كه اين آيه سفارش مىكند: #كينهها و دشمنىها شما را منحرف نكند؛ ولى آيه سورهى نساء مىفرمايد: #علاقهها و وابستگىها شما را از مرز عدالت خارج نكند. آرى، عوامل انحراف از عدالت يا بغض و كينه است، يا حبّ و دوستى كه هر آيه به يكى از آنها اشاره دارد.
👈از آنجا كه ناديده گرفتن كينههاى درونى درباره مردم دشوار است، لذا در اين آيه چند فرمان و چند تشويق به كار رفته است. لا يَجْرِمَنَّكُمْ ... اعْدِلُوا ... هُوَ أَقْرَبُ ... اتَّقُوا اللَّهَ ...
↩️ اگر انگيزهى انسان، كينههاى او شد، اخلاصى در كار نيست؛ ولى اگر قيام براى خدا باشد، كينهها در اجراى عدالت بىاثر مىشود. قَوَّامِينَ لِلَّهِ ... لا يَجْرِمَنَّكُمْ
↩️- #مؤمنان، هم #رابطه_با_خدا دارند. «قَوَّامِينَ لِلَّهِ» و هم در رابطه با #مردم #گواهى_به_عدل مىدهند. «شُهَداءَ بِالْقِسْطِ»
📚تفسیر نور
↩️«قَوَّام» بودن بر كسي يا چيزي دلالت بر احساس مسئوليت در مراقبت و پاسداري از آن ميكند، همچنانكه فرمود: مردان بر زنان قوّام هستند [الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ...- نساء 34 (4:34) ]. چنين حالتي را قرآن دو بار ديگر به كار برده است؛ دربارة خدا و عدالت! اين آيه از دغدغة مؤمن نسبت به مراقبت از موازين و معيارهاي خدايي حكايت ميكند و آية 135 سورة نساء (4:135) نسبت به مراقبت از عدالت [...كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ...].
-👈 شاهد بودن، به معناي اُسوه و نمونه قابل پيروي، را در آيات ديگري نيز ميتوان به وضوح ديد [حج 78 (22:78) و بقره 143 (2:143) ]. قرآن از مسلمانان خواسته است #شاهدي [مدل و الگويي] براي ساير مردم جهان باشند [حج 78 (22:78) ، نساء 41 (4:41) و 135(4:135) ، مائده 8 (5:8) و 44 (5:44) ]. قرآن پيامبران را شاهد و شهيد بر امتهاي خود معرفي كرده است. 👈بسياري از مترجمان شهيد را گواه و شاهد بر اعمال پيروان خود دانستهاند، اما به تصريح قرآن، فقط خدا بر اعمال بندگان آگاه است و پيامبران بر آنچه مردم در پنهان انجام ميدادند، در زمان حیاتشان بيخبر بودند، چه رسد پس از رحلتشان [ر ك به مائده 109 (5:109) و 116 (5:116) ].
-↩️ الگوي رفتار خدايي بودن را در دو كفه ترازوي عدالت در ارتباط با دوست و دشمن بايد سنجيد؛ ↩️- هرگز #كفة_خودي [خود، پدر و مادر و خويشاوندان] را #سنگين_نكنيد، حتي اگر #فقير باشند، ↩️- هرگز كفة حقوق ديگران را به نفع خود #سبك نكنيد، حتي اگر #دشمن باشند. ↩️ زبانه ترازو #ميزان_حق است. سورة نساء عدالت را درباره خوديها تعريف ميكند و سورة مائده دربارة دشمنان.
💫تفسیر بازرگان.
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.