رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/14 ارسالها: 199
8 تشکر دریافتی در 7 ارسال
|
ترجمه ايات 14-18 سوره حجرات از الهي قمشه اي
14) اعراب ( بر تو منّت گذارده و ) گفتند: ما ( بی جنگ و نزاع ) ایمان آوردیم ، بگو: شما که ایمانتان ( از زبان ) به قلب وارد نشده به حقیقت هنوز ایمان نیاورده اید لیکن بگویید ما اسلام آوردیم ( و از خوف جان به ناچار تسلیم شدیم ) ، و اگر خدا و رسول وی را اطاعت کنید او از ( اجر ) اعمال شما هیچ نخواهد کاست ( و از گناه گذشته می گذرد ) که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
15) منحصرا مؤمنان واقعی آن کسانند که به خدا و رسول او ایمان آوردند و بعدا هیچ گاه شک و ریبی به دل راه ندادند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند. اینان به حقیقت راستگو هستند.
16) بگو: آیا شما می خواهید خدا را به دین خود آگاه سازید ( که اظهار دیانت می کنید ) ؟ و حال آنکه خدا آنچه در آسمانها و زمین است همه را می داند و به کلّیّه امور عالم داناست.
17) آنها بر تو به مسلمان شدن منّت می گذارند ، بگو: شما به اسلام خود بر من منّت منهید بلکه اگر راست می گویید ( و ایمان حقیقی دارید )خدا بر شما منّت دارد که شما را به سوی ایمان هدایت فرموده است.
18) خدا اسرار غیب آسمانها و زمین را می داند و به آنچه شما بندگان می کنید بیناستکلمات کلیدی:ایمان اسلام مومن مسلمان هدایت منت دین ویرایش بوسیله کاربر 1396/02/18 02:49:00 ب.ظ
| دلیل ویرایش: key word |
مدیر تالار |
|
|
|
رتبه:: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/04 ارسالها: 134
5 تشکر دریافتی در 4 ارسال
|
ایه 14 سوره حجرات تفاوت میان اسلام اوردن و ایمان را بیان می کند:
اسلام تنها اقرار به زبان است که فرد با بیان شهادتین از حقوق شهروندی مسلمانان برخوردار میشود.
اما ایمان مربوط به فلب است .مجموعه باورهایی که فرد مسلمان از عمق جان بان اعتقاد دارد.
در این ایه به اعراب عنوان شده" که ایمان هنوز وارد قلب هایتان نشده لذا بگویید اسلام اوردیم واگر( ایمان بیاورید) و از خدا ورسولش اطاعت کنید،
خدا از اعمال شما کم نمی کند و اجر انها را کامل میدهد."
2نکته دیگر هم از این ایه بذست می اید:
1-اطاعت از خدا ورسولش که همان عمل است،نتیجه ایمان است.
2-مزد کامل به اعمالی تعلق می گیرد که با ایمان و باور قلبی همراه باشدویرایش بوسیله کاربر 1391/07/21 11:22:03 ب.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
ایه 15 باتوجه به توضیحات پست بالا وتفاوت اسلام وایمان که در ایه 14 مطرح شد،در ایه 15 ملزومات ایمان وشرایط مومن رادر سه عبارت بیان میکند: 1-ایمان قلبی به خدا ورسولش 2-شک نکردن به باورها واستمرار ایمان 3-جهاد (تلاش)در راه خدا با مال وجان که در واقع همان عمل است که از ایمان ناشی میشود.
در انتهای ایه هم فقط این افراد را صادق در ایمان می داند.
لذا مجموع این دو ایه خطا ب به افراد مدعی ایمان میگوید اگر این سه شرط رادارید اهل ایما نید.درغیر این صورت فقط مسلمانید. |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه:: Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/04/23 ارسالها: 17
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
آیات 14-18
اسلام شکل ظاهری و قانونی دارد هرکس شهادتین را بر زبان جاری کنددر سلک مسلمانی وارد می شود اما ایمان یک امر واقعی و باطنی است
و جایگاه آن قلب آدمی است نه ظاهر و زبان او.
اگر کسی نور ایمان به قلبش بتابد و این توفیق نصیبش شود بزرگترین لطف الهی شامل حال او شده ،ایمان درک تازه ای از عالم هستی به انسان می دهد ،
پرده های غرور و خودخواهی را کنار می زند ،افق دید انسان را می گشایدوانسانی نیرومند و پرثمر می سازددست او را گرفته از مدارج کمال بالا می برد
آیا این نعمتی است که خدا بر انسان ارزانی داشته یا منتی است که انسان بر پیامبر بگذارد؟
اینجاست که انسان هر صبح و شام شکر نعمت ایمان را به جا آورده و بعد از نماز بخاطر این همه توفیق همیشه خود را مدیون خدا و پیامبر بداندو
عبادات را عاشقانه بجاآوردو این را لطف دیگری بداند و اگر خدا برای او پاداش عمل قایل شده این هم لطف دیگری است و گرنه سودش به خود انسان برمی گردد.
پس هدایت لطف ،دعوت پیامبر لطفی دیگر ،توفیق الهی لطفی مضاعف و پاداش لطفی مافوق لطف است.ویرایش بوسیله کاربر 1391/07/21 11:26:46 ب.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ایه 17 ترجمه : اعراب بر تومنت میگذارند که اسلام اوردند.بگو بخاطر اسلامتان برمن منت نگذارید.
بلکه خداست که برشما منت میگذارد که شما را به ایمان هدایت کرد. اما خدا چگونه انسانهای باایمان را به ایمان رهنمون میشود؟ به نظر من خود قران روش کار را در ایه 7همین سوره پاسخ داده است.انجا که فرمود: " خدا ایمان را محبوب شما کرد وانرا در دل شما زینت داد (تا بسویش جذب شوید)وکفرونافرما نی وعصیان را در نزد شما ناپسند ومکروه گردانید (تا به سمت ان نروید)"لذا در تایید ا ظهار نظر بالا،مومن شدن اهل ایمان نیز نعمت وتفضلی است از جانب خدا که شکر لازم دارد. البته قطعا پتانسیل خود فرد نیز شرط لازم بوده که توانسته مشمول توفیق الهی در هدایت بسوی ایمان وکراهت از کفروعصیان گردد. ویرایش بوسیله کاربر 1391/07/21 11:27:48 ب.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: students, member تاریخ عضویت: 1390/03/01 ارسالها: 38
4 تشکر دریافتی در 3 ارسال
|
در توضیح اینکه خدا برچه چیزی منت می گذارد وچگونه اهل ایمان را هدایت کرده است ،می توان به ایه 164 سوره ال عمران هم مراجعه کرد:
لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ
خداوند بر مؤمنان منت نهاد هنگامى كه در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت؛ كه آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاك كند و كتاب و حكمت بياموزد؛ هر چند پيش از آن، در گمراهى آشكارى بودند. (164)
بنابراین برانگیختن رسولی از میان خود انسانها ،نعمت ومنتی است از جانب خداوند.
اما کار این رسول چیست؟ 1-خواندن ایات خدا برمردم 2-تزکیه انسانها 3-اموزش کتاب وحکمت به انها
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
بنام خدا
مروری خلاصه بر آیات 14-18 سوره حجرات:
آیه 14:اسلام آوردن با ایمان داشتن متفاوت است.ایمان ،باید درقلب وارد شده باشد.برخلاف اسلام آوردن که اعتراف زبانی است.
آیه 15:مومنین صادق دو نشانه دارند:1-ایمان راسخ قلبی و بدون تردید به خدا ورسولش 2-تلاش و عمل در راه خدا با گذشت از مال و جان
آیه 16:دینداری شما را خدا میداند.لازم نیست به زبان آورید.
آیه 17:مومن بودن ما منتی برخدا ندارد بلکه خداوند است که از فضل خود و ارسال رسل و محبوب کردن ایمان در قلوب ما و کریه کردن کفر ونافرمانی در ذهن ما،ما را به مسیر ایمان هدایت کرد.
آیه 18: خداوند به همه آنچه میکنید بیناست. |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
سئوال: تفاوت اسلام و ايمان چيست؟
معناي فعل اسلم در قران و اسلمنا در اين ايه چيست؟ ايا منظوراسلام اوردن است؟
1-فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَكَذَا عَرْشُكِ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ ﴿۴۲﴾ وَصَدَّهَا مَا كَانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِنْ قَوْمٍ كَافِرِينَ ﴿۴۳﴾ سوره نمل
قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۴۴﴾
مسلمين در ايه 42 با اسلمت در ايه 44 چه تفاوتي دارد؟ اگر بلقيس در ايه 42 مسلمان شده پس چرا در ايه 44 دوباره اسلام اورده است
2-اگر اسلمنا به معناي اسلام اوردن است و پايين تر از ايمان اوردن است (طبق نظر مشهور در سوره حجرات) و خدا اسلام اوردن را كافي نميداند پس چرا در ايه زير اسلام اوردن را مايه نجات و بسيار مطلوب توصيف كرده است؟ فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ ﴿۲۰﴾ سوره ال عمرانویرایش بوسیله کاربر 1402/11/29 09:32:14 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
با سلام
در خصوص اسلم و اسلام در قران نكات زير قابل توجه است:
1-در برخي آيات پس از فعل اسلم، مفعلول ان با حرف ل مشخص و واضح است كه همه آنها تسليم در برابر خداوند است. ازقبيل
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۳۱﴾بقره،يا بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ 112 بقره
اما در ساير ايات بايد از قراين متن به مراد آن پي برد ازجمله" فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ ﴿۱۰۳﴾صافات،كه منظور پذيراشدن اين حكم و تن در دادن به ان حكم خاص است نه مطلق تسليم يا اسلام اوردن
قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ 16 فتح كه منظور تسليم شدن در جنگ است
2- در سوره نمل ، در ماجراي بلقيس و سليمان ،هر دو نوع تسليم (نظامي و تسليم در برابر خدامطرح شده است:
ابتدا تسليم بلقيس به سليمان كه در ايات 38 و 42 مطرح شده است:
قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿۳۸﴾ [سپس] گفت اى سران [كشور] كدام يك از شما تخت او را پيش از آنكه مطيعانه نزد من آيند براى من مى آورد (۳۸)
فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَكَذَا عَرْشُكِ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ ﴿۴۲﴾ پس وقتى [ملكه] آمد [بدو] گفته شد آيا تخت تو همين گونه است گفت گويا اين همان است و پيش از اين ما آگاه شده و از در اطاعت درآمده بوديم (۴۲)
سپس تسليم بلقيس به شريعت و حكم الهي
قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۴۴﴾
3-در آيه 14 سوره حجرات كه آيه مشهور در موضوع اختلاف اسلام و ايمان است،خود آيه به تنهايي تاب پذيرش معناي تسليم نظامي را دارد(همانند داستان بلقيس) اما ايات بعدي ،مانع از پذيرش اين معنا ميشود و كاملا مراد از اسلموا را به حوزه دين مرتبط ميكند نه تسليم جنگي . البته ميتواند به معناي تسليم و شهروند و مطاع حكومت اسلامي شدن بلحاظ اجتماعي و قوانين حكومتي (يا همان بيعت و پيمان با حكومت مستقر)باشد
ايات 16 و 17: قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۷﴾ يعني انها مدعي دين و ايمان بودند و بابت اسلام خود(به عنوان دين)بر پيامبر منت ميگذاشتند اما خداوند نعمت هدايت را منتي از جانب خود معرفي ميكند.
از انجا كه اعراب مورد اشاره طبق ايه،نه ايمان قلبي داشتند نه اطاعت پذيري عملي و در آيه 15 مومن واقعي را اين گونه تعريف ميكند كه ايمان صادقانه و اطاعت پذيري كامل تا مرز انفاق مال و جان دارد، لذا به نظر ميرسد مراد از اسلمنا در ايه 14 همان بيان شهادتين لفظي و پيوستن ظاهري به صف مسلمين و رعاياي حكومت اسلامي باشد نه مسلم به معناي قراني ان يا تسليم شدن جنگي (كه البته قدرت و شوكت مسلمانان در ان مقطع ميتوانسته باعث همين اسلام ظاهري انها باشد)
در نامه 16 نهج البلاغه نیز چنین امده است:
فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا وَ لَكِنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْكُفْرَ، فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً عَلَيْهِ أَظْهَرُوه.
به خدايى كه دانه را كفيده و جاندار را آفريده، #اسلام را نپذيرفتند بلكه از بيم تسليم شدند و كفر را نهفتند. چون يارانى بيابند كفر آشكار كنند -و از اسلام سر بتابند-.
4-در اياتي كه لفظ ايمان و مسلم با هم به كاررفته غالبا ايمان مقدم بر تسليم است. يعني ابتدا بايد فرد به موضوعي يا فردي مومن شود وسپس در رفتار و گفتار و باورها تسليم او شود .به عنوان نمونه آيات 69 زخرف،53روم،46عنكبوت ،بقره136 84يونس و..."
دو نمونه از اين ايات را مرور ميكنيم:
يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿۶۸﴾ الَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ ﴿۶۹﴾ سوره زخرف وَمَا أَنْتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۸۱﴾ سوره نمل اينگونه ايات سير هدايتي را نشان ميدهد يعني ابتدا ايمان به موضوعي و سپس تسليم و اطاعت پذيري از ان.
اما ايه 35 سوره احزاب فاقد چنين سير و ترتيبي است و تعدادي از صفات ارزشمند را با واو عطف پشت سرهم اورده و نميتوان مثلا گفت صائمين يا حافظين فرج كه در انتهاي ايه امده است مرتبه اي برتر از مسلم و مومن كه در بتداي ايه امده اند،دارد .لذاميتوان مسلمين و مسلمات را كه در شروع ايه هستند،مصداق اكمل دانست و صفات بعدي مذكور در ايه را به عنوان شاخص ها و ويژگيهاي اين مسلمين دانست.
به هرحال،غرض ان بود كه مسلم در قران به معناي مسلمان لفظي و اصطلاحي بكار نرفته است.
ویرایش بوسیله کاربر 1402/12/18 10:40:25 ق.ظ
| دلیل ویرایش: تکراری
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.