رتبه در انجمن:: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
سوره حجر که نخستین آیه ان با توصیف قران شروع میشود ،در آیه 9 به انزال و محافظت ان از جانب خدا پرداخته است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الَرَ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ ﴿۱﴾
فولادوند: الف لام راء اين است آيات كتاب [آسمانى] و قرآن روشنگر
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾
فولادوند: بى ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود
مکارم: ما قرآن را نازل كرديم، و ما بطور قطع آن را پاسداري ميكنيم.
کلمات کلیدی:قرآن حفظ تحریف ذکر انزال
|
|
|
|
رتبه در انجمن:: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
قرآن كريم ذكرى است زنده و جاودانى و محفوظ از زوال و فراموشى و مصون از زيادتى كه ذكر بودنش باطل شود و از نقصى كه باز اين اثرش را از دست دهد و مصون است از جابجا شدن آياتش ، بطورى كه ديگر ذكر و مبين حقايق معارفش نباشد.
پس آيه شريفه ، دلالت بر مصونيت قرآن از تحريف نيز مى كند، چه تحريف به معناى دستبرد در آن به زياد كردن و چه به كم كردن و چه به جابجا نمودن ، چون ذكر خداست و همانطور كه خود خداى تعالى الى الابد هست ذكرش نيز هست .
و نظير آيه مورد بحث در دلالت بر اينكه كتاب عزيز قرآن همواره به حفظ خدايى محفوظ از هر نوع تحريف و تصرف مي باشد و اين مصونيت به جهت اين است كه ذكر خداست ، آيه ((ان الذين كفروا بالذكر لما جاءهم و انه لكتاب عزيز لا ياتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه تنزيل من حكيم حميد)) مى باشد.
پس از آنچه گذشت اين معنا روشن گرديد كه الف و لام ((الذكر)) الف و لام عهد ذكرى است ( يعنى همان ذكرى كه قبلا اسمش برده شد)
پس از آنچه گذشت اين معنا به دست آمد كه : قرآنى كه خداى تعالى بر پيغمبر گراميش (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل كرده و آن را به وصف ذكر توصيف نموده به همان نحو كه نازل شده ، محفوظ به حفظ الهى خواهد بود و خدا نخواهد گذاشت كه دستخوش زياده و نقص و تغيير شود.
ايا اين ايه دلالت دارد كه هيچ تغييري در قران ايجاد نشده؟ حتي يك حرف يا كلمه؟
قرآنى كه خداى تعالى بر پيغمبرش نازل كرده و در آيات زيادى آن را به اوصاف مخصوصى توصيف نموده ، اگر بخواهد محفوظ نباشد و در يكى از آن اوصاف دچار دگرگونى و زياده و نقصان گردد آن وصف ديگر باقى نخواهد ماند و حال آنكه مامى بينيم قرآن موجود در عصر ما تمامى آن اوصاف را به كامل ترين و بهترين طرز ممكن داراست . از همين جا مى فهميم كه دستخوش تحريفى كه يكى از آن اوصاف را از بين برد نگشته است ، و قرآنى كه اكنون دست ما است همان است كه به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل شده است .
پس اگر فرض شود كه چيزى از آن ساقط شده و يا از نظر اعراب و زير و زبر كلمات و يا ترتيب آيات دچار دگرگونى شده باشد، بايد قبول كرد كه دگرگوني اش به نحوى است كه كمترين اثرى در اوصاف آن از قبيل اعجاز، رفع اختلاف ، هدايت ، نوريت ، ذكريت ، هيمنه و قهاريت بر ساير كتب آسمانى و ... ندارد.
پس اگر تغييرى در قرآن كريم پيدا شده باشد از قبيل سقوط يك آيه مكرر و يا اختلاف در يك نقطه و يا يك اعراب و زير و زبر و امثال آن است .
تفسير الميزان
|
|
|
|
رتبه در انجمن:: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
جهت مطالعه دلایل عدم تحریف قران از منظر شیعه و سنی به لینک زیر مراجعه نمایید منظور از تحریف چیست؟ دلایل عدم تحریف قرآن چیست؟
|
|
|
|
رتبه در انجمن:: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
برخي مفسران در ايه 9 سوره حجر ضمير ه در له لحافظون را به پيامبر اسلام ص برميگردانند و نه قران.
پاسخ علامه طباطبايي در الميزان :
يكى از حرفهاى بى پايه اى كه در تفسير آيه مورد بحث زده اند اين است كه ضمير ((له )) را به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) برگردانده و گفته اند: منظور از اينكه ((ما او را حفظ مى كنيم آن جناب است )). ولى اين معنا با سياق آيه سازش ندارد، زيرا مشركين كه آن جناب را استهزاء كردند بخاطر قرآن بود كه به ادعاى آن جناب بر او نازل شده ، همچنان كه قبلا هم به اين نكته اشاره كرده و فرموده بود: ((و قالوا يا ايها الذى نزل عليه الذكر انك لمجنون )). پس از آنچه گذشت اين معنا به دست آمد كه : قرآنى كه خداى تعالى بر پيغمبر گراميش (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل كرده و آن را به وصف ذكر توصيف نموده به همان نحو كه نازل شده ، محفوظ به حفظ الهى خواهد بود و خدا نخواهد گذاشت كه دستخوش زياده و نقص و تغيير شود.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
فرمود: ﴿مَا نُنَزِّلُ المَلاَئِكَةَ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَا كَانُوا إِذاً مُّنظَرِينَ ٭ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾ فرمود ما ذكر را نازل كرديم و ما حافظ اين ذكريم
منظور از اين ذكر هم، قرآن كريم است براي اينكه صدر و ساقه تا اينجا هر جا سخني به ميان آمده است قرآن كريم بود . اولين آيه اين است ﴿الر تِلْكَ آيَاتُ الكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ﴾. بعد هم فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ﴾ اين ذكر در اينجا همان قرآن كريم است ديگر . آن وقت ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا﴾ همين ذكر را يعني قرآن را ، پس احتمال اينكه منظور از ذكر پيغمبر (ص) باشد يك احتمال ضعيفي است گرچه در سوره «طلاق» كلمه ذكر بر پيغمبر (ص) اطلاق شده است ﴿ذِكْراً ٭ رَسُولاً﴾ كه اين ذكر بر وجود مبارك پيغمبر اطلاق شده است اما با قرينه است اما اينجا محور اصلي ذكر همان قرآن كريم است ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ﴾ يعني ما قرآن را نازل كرديم و ما حافظ قرآنيم كه اين دلالت دارد بر نزاهت قرآن از تحريف.
براي صيانت قرآن از تحريف ، محققان اسلامي اعم از شيعه و سني بر اين باورند كه قرآن منزه از تحريف است چيزي بر او افزوده نشده چيزي از او كاهش نيافته آنچه كه بشر فعلي در خدمت اوست از اول تا آخر از آخر تا اول همان است كه از لَبان مطهر پيغمبر صادر شده است بعد از نزول، بدون كم و زياد يك «واو» كم نشده يك «واو» هم اضافه نشده اين حرف ما و محققين سني است اما هم در بين شيعهها و هم در بين سنيها كساني يافت ميشوند كه ـ معاذاللهـ احياناً احتمال تحريف ميدهند مطلب مهم آن است كه نه هيچ شيعهاي حق دارد اين حرف را به سني اسناد بدهد چون محققين سني منكر تحريفاند و نه هيچ سني . زيرا اين ضرر مشترك است به اسلام ميرسد شيعه به سني بگويد شما قائلايد كه قرآن تحريف شده سني به شيعه بگويد كه شما قائلاند كه قرآن تحريف شده در هر دو حال ضرر را اسلام ميبيند تنها سند مانده و قانون اساسي اسلام قرآن است اگر خداي ناكرده اين تحريف شده باشد چيزي در دست نيست روايات كه جوابگو نيست چون خود روايات دو طايفهاي از روايات اين است كه شما هر چه از ما نقل شده است بر قرآن كريم عرضه كنيد و بسنجيد چون آن ميزان است چون مثل پيغمبر و مثل امام ميتوان حرف زد اما مثل خدا نميتوان حرف زد لذا قرآن معجزه است و حديث، معجزه نيست تحدي هم نشده فرمود مثل ماها حرف ميزنند و جعل ميكنند چون مثل ما حرف ميزنند مثل ما جعل ميكنند هر چه از ما رسيده است بر قرآن كريم عرضه كنيد
سوره اي از قران حذف نشده است
اگر سورهاي از سورههاي قرآن حذف شده باشد از دو جهت با آيات تحدي هماهنگ نيست گذشته از اينكه با آيه محل بحث هم هماهنگ نيست اما از جهت اولي براي همان ناهماهنگي با آيه سوره «نساء» است در سوره «نساء» فرمود: ﴿وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاَفاً كَثِيراً﴾ يعني چون قرآن كلام خداست و من عندالله است هيچ اختلافي در او نيست خب اگر سورهاي از سورههاي قرآن حذف شده باشد -معاذالله- خصم ميتواند بگويد كه ما بخشي از قرآن را در دست نداريم چگونه با آيات ديگر بسنجيم ببينيم مخالف است يا مخالف نيست بنابراين با آيه ﴿وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاَفاً كَثِيراً﴾ هماهنگ نيست گذشته از اينكه وجه دوم اين است كه ﴿فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِن مِثْلِهِ﴾ با او هماهنگ نيست زيرا خصم ميگويد شما تحدي كرديد گفتيد قرآن معجزه است و هر كدام از سور او هم جداگانه معجزهاند و شما اگر توانستيد مثل يكي از اين سورهها بياوريد خب ما آن سورهاي كه محذوف است در دست نداريم تا با او به مبارزه برخيزيم و مثل او بياوريم پس از اين دو جهت با آيات قرآن با آيات تحدي مطابق نيست چه اينكه با آيه محل بحث كه ﴿اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ﴾ هم مخالف است.
پس اگر سورهاي از سور قرآن -معاذالله- حذف بشود سه اشكال دارد يكي اينكه با ﴿اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ﴾ مخالف است .دو اينكه با تحدّي ﴿فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِن مِثْلِهِ﴾ يكي هم با تحدي به عدم اختلاف كه ﴿وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ﴾ ولي اگر آيهاي از آيات قرآن كريم حذف شده باشد از دو جهت با قرآن مخالف است يعني قرآن او را نفي ميكند يكي همين آيه ﴿اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ﴾ است يكي هم آيه سوره مباركه «نساء» كه ﴿وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاَفاً كَثِيراً﴾
اما اينكه در جريان نزول قرآن اگر وجود مبارك پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) عمر طولانيتري ميداشت قرآن كاملتر بود و جامعتر ميبود اين سخن درست نيست براي اينكه در همان اوائل سوره مباركه «مائده» آمده است ﴿اليَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِيناً﴾ پس هيچ حكمي نمانده و هيچ آيهاي نمانده كه ذات اقدس الهي نازل نكرده باشد اين به كمال و تمام رسيده است البته اگر عمر مبارك آن حضرت بيشتر بود در تبيين آيات در تعليم كتاب و حكمت در تفسير آن در تشريح آن البته جامعه استفاده بيشتري ميكرد اما قرآن همين است بيش از اين هم نيست و چون كامل شده است.
تفسیر تسنیم سوره حجر ایت اله جوادی املی
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.