رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17 ارسالها: 221
6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
|
در آستانه فرا رسيدن ماه مبارك رمضان، ماه بهار قرآن از سوي مفسر قرآن و رئيس ستاد اقامه نماز
حجت الاسلام و المسلمين قرائتي، نامه سوزمندانه و در خور تأملي به فرهنگيان قرآني جامعه به ويژه مبلغين و دلسوزان قرآن نوشتهاند.
متن نامه به شرح ذيل است:
بسم الله الرحمن الرحيم ناله آيا ميدانيد... خدمت سروران گرامي سلام عليكم
طبق معمول هر سال همين كه به ماه رمضان نزديك ميشويم دقايقي از وقت شما را راجع به مهمترين مسئله ميگيرم و از اينكه كار قرآن به جايي رسيده كه بايد مثل من اين حرفها را بزند (كه از دهانم بزرگتر است) شرمندهام.
1. آيا ميدانيد كه در همه مساجد در شب قدر دعاي شريف جوشن كبير و عزاداري و مراسم قرآن سر گرفتن بحمدالله برگزار ميشود اما چرا در شب قدر كه شب نزول قرآن است تفسير رنگي ندارد؟
2. آيا ميدانيد سرگرم شدن به چاپ و صوت و تجويد و ظاهر قرآن بيش از توجه به محتواي قرآن است؟
3. آيا ميدانيد به ما دستور دادهاند كه هر گاه فتنههاي زياد مانند پارههايي از شب تار به شما روي آورد به قرآن پناه ببريد؟ (فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيكمُ الْفِتَنُ كقِطَعِ اللَّيلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيكمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّع)
4. آيا ميدانيد بعضي به اسم اين كه دين از سياست جداست به صدها آيه سياسي بي توجهي ميكنند؟
5. آيا ميدانيد آن مقدار كه در متون آموزش و پرورش و دانشگاه كلمات عربي را تزريق ميكنند كارساز نيست و فارغ التحصيلان ما نميتوانند اكثرا يك صفحه قرآن را بي غلط بخوانند؟
6. آيا ميدانيد بعضي به خيال اينكه قرآن از فهم بشر بالاتر است و فهم آن مخصوص اهل بيت است از تدبر در آن ميترسند، با اينكه خداوند دستور به تدبر داده است
و در حديث ميخوانيم: من زعم ان كتاب الله مبهم فقد هلك و اهلك راستي اگر قرآن را نميتوان فهميد پس چگونه به ما دستور دادهاند روايات را بر قرآن عرضه كنيم و اگر ضد آن بود آن روايات را به ديوار بزنيم؟ 7. آيا ميدانيد مهجوريت قرآن غافلانه نيست زيرا در قرآن ميخوانيم در روز قيامت پيامبر (ص) ميفرمايد: پروردگارا قوم من قرآن را مهجور گرفتند و نميفرمايد قرآن نزد قوم من مهجور بود و مهجور گرفتن با توجه و عمد است؟ وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً
8. آيا ميدانيد آيه وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً چه معنايي دارد: الف: در پر خطرترين دادگاه يعني روز قيامت ب: نزد عاليترين قاضي يعني خداوند ج: از محبوبترين و بالاترين مقام هستي يعني پيامبر (ص) د: شكايت توسط كسي است كه مظهر رحمه للعالمين است. ه: شكايت پدر از فرزند است انا و علي ابوا هذه الامه و: شكايت حتمي است چون با فعل ماضي آمده است. (وَ قالَ الرَّسُولُ) ز: شكايت با استمداد از كلمه يا رب است. ح: شكايت از كسي است كه اميد شفاعت از او داريم. ويل لمن كان شفعائه خصمائه؟ 9. آيا ميدانيد بعضيها نميتوانند قرآن بخوانند؟ بعضي به غلط ميخوانند. بعضي كه ميتوانند درست بخوانند نميخوانند. و بعضي كه ميخوانند تدبر نميكنند. و بعضي به آن عمل نميكنند. و بعضي قرآن را محور كار خود نميدانند و در درسها و سخنرانيها و نوشته به قرآن اولويت نميدهند. و بعضي قرآن را تنها براي مهريه عروس، بالاي سر مسافر، سوگند ياد كردن، كتاب استخاره و امثال آن ميخواهند.
10. آيا ميدانيد مثال ما مثال بيماري است كه بجاي مصرف دارو مشغول چيدن و تنظيم انواع قرصهاست؟ 11. آيا ميدانيد مثال ما مثال مهماني است كه به جاي گوش دادن به سخنان صاحبخانه به نقش و نگار در و پنجره توجه ميكند؟
12. آيا ميدانيد گروهي به جاي تدبر در قرآن و پيام و الهام گرفتن از آن و عمل به آن به سراغ حواشي آن ميروند و بيشتر عمر خود را صرف مباحث علوم قرآن مانند محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ، تاويل، شان نزول، تاريخ كتابت، تاريخ ترجمه، تاريخ تفسير، طبقات مفسرين، تفاوت كتب تفسيري و امثال اين بحثها ميكنند؟ (البته بعضي از اين بحثها نظير بحث اعجاز و بحث سلامت از تحريف ضروري است اما صرف بيشتر عمر به اين علوم مانند كسي است كه به جاي شنا در استخر، دور استخر ميدود؟)
13. آيا ميدانيد بعضي بجاي بيان روح قرآن آنقدر به نقل اقوال ميپردازند كه خود قرآن در آن اقوال گم ميشود و بعضي آنقدر احتمالات متعددي را مطرح ميكنند كه حتي محكمات قرآن، متشابه ميشود؟
14. بعضي وارد گود عرفان، بعضي وارد تحقيق مفصل روي لغات، بعضي در مقام نقل شان نزولهاي متعدد و بعضي قرآن را به دون توجه به روايات معتبر رسيده از اهل بيت(ع) تفسير ميكنند؟ در حالي كه خود قرآن به ما ميفرمايد: وَ ما آتاكمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا يعني سخنان پيامبر (ص) را كه خود مستقيما فرموده و يا به اهل بيت ارجاع داده بايد بگيريم و در روايات متواتر ميخوانيم بين قرآن و اهل بيت هرگز جدايي نيست و اگر به هر دو تكيه كنيد هرگز گمراه نميشويد؟
15. آيا ميدانيد در بسياري از سخنرانيها سهم تاريخ، تحليل سياسي، شعر و خواب و خطابه و روضه و امثال آن داده ميشود ولي سهم قرآن داده نميشود با اينكه خداوند به پيامبر (ص) ميفرمايد سخنراني تو بايد درباره بيان قرآن باشد لِتُبَينَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيهِم؟
16. آيا ميدانيد هزاران پايان نامه در علوم قرآن نوشته ميشود ولي اين پايان نامهها در دانشگاهها بايگاني و جامعه از آن خيري نميبيند؟
17. آيا ميدانيد در دانشگاههاي قرآن و حديث سرفصلهاي علوم قرآن كاربردي نيست و نيازسنجي نشده است؟ 18. آيا ميدانيد تلاوت زيبا در مواردي به هنرنمايي تبديل شده است؟
19. آيا ميدانيد در آموزش صرف و نحو از آيات قرآن و روايات كمتر استفاده ميشود؟
20. آيا ميدانيد فيلمهاي كوتاهي با مضامين قرآني ناياب است؟ 21. آيا ميدانيد تفسير ساده براي نوجوانان ناياب است؟
22. آيا ميدانيد بيان صحيح از قصههاي قرآن براي نوجوانان ناياب است؟ 23. آيا ميدانيد موقوفات براي قرآن كمياب است؟ 24. آيا ميدانيد نذر تلاوت قرآن ناياب است؟ 25. آيا ميدانيد توجه به قرآن در نام شبي با قرآن مطرح ميشود؟ آيا درست است كه بگوييم شبي با اكسيژن و يا شبي با سلامتي؟
26. آيا ميدانيد در بسياري از حوزهها و نزد بسياري از مدرسين تدبر در قرآن درس جنبي است نه اصلي؟
27. آيا ميدانيد توجه به كتاب مخلوق بيش از كتاب خالق است؟ 28. آيا ميدانيد كه به آيه خُذِ الْكتابَ بِقُوَّةٍ عمل نكردهايم؟
29. آيا ميدانيد اگر كتاب آسماني را به پا نداريم خداوند لقب پوچي به ما داده است؟ قُلْ يا أَهْلَ الْكتابِ لَسْتُمْ عَلي شَيءٍ حَتَّي تُقيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيكمْ مِنْ رَبِّكم
30. آيا ميدانيد كلمه اقامه در قرآن در چهار جا به كار رفته است: أَقيمُوا الدِّين أَقيمُوا الْوَزْنَ أَقيمُوا الصَّلوةَ وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْريةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيهِمْ مِنْ رَبِّهِم.
31. آيا ميدانيد اگر ما كتاب آسماني را بپا داريم وضع اقتصادي ما بسيار خوب ميشود؟ وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِم
32. آيا ميدانيد بايد تلاوت هر آيهاي ايمان ما را زياد كند؟ وَ إِذا تُلِيتْ عَلَيهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً
33. آيا ميدانيد تلاوت قرآن بايد دل ما را بلرزاند؟ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُكرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُم
34. آيا ميدانيد گروهي از جن همين كه براي اولين بار صداي قرآن را شنيدند ايمان آوردند (يهْدي إِلَي الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ) و ديگران را به پيروي از آن دعوت كردند (يا قَوْمَنا أَجيبُوا داعِي اللَّهِ) ولي ما اين همه قرآن شنيديم، نه دلي تكان و نه ايماني زياد و نه اشكي جاري و نه رشدي اضافه و نه تبليغي صورت گرفت؟ 35. آيا ميدانيد قرآن ذكر است إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكر و اعراض از آن زندگي نكبتي را به بار ميآورد (وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكا)
36. ايا ميدانيد در قيامت بعضي شفاعتها براي بعضي مفيد نيست؟ فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعينَ ولي شفاعت قرآن حتما كارساز است. شافع مشفع
37. آيا ميدانيد قرآن كشتي بي سوراخ است؟ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون ولي در نقل تاريخ، احتمال دروغ است و در روايات نيز روايات جعلي زياد است؟
38. آيا ميدانيد قرآن مثل دريا است كه هر كسي از آن بهرهاي دارد. بعضي با نگاه، بعضي با شنا، بعضي با قايق راني، و بعضي با غواصي. قرآن نيز اين گونه است كه: كتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَي أَرْبَعَةِ أَشْياءَ عَلَي الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِياءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِياءِ.
39. آيا ميدانيد عجايب قرآن قابل شمارش نيست؟ اميرالمومنين فرمود: لَا تُحْصَي عَجَائِبُه
40. ايا ميدانيد عجايب قرآن كهنه شدني نيست؟ لَا تَفْنَي عَجَائِبُهُ
41. آيا ميدانيد بزرگاني مانند ملاصدرا و فيض كاشاني و امام خميني و بسياري ديگر اقرار كردهاند كه چرا بيشتر عمر خود را صرف قرآن نكردهاند؟
42. آيا ميدانيد علماي رباني، علماي قرآني هستند كونُوا رَبَّانِيينَ بِما كنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكتابَ وَ بِما كنْتُمْ تَدْرُسُونَ 43. آيا ميدانيد قرآن نور است و كسي كه خودش نور ندارد نميتواند مردم را از ظلمات به نور دعوت كند؟ 44. آيا ميدانيد كه عظمت ماه مبارك رمضان به روزه نيست بلكه به نزول قرآن است: شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآن و نفرمود: شهر رمضان الذي كتب فيه الصيام
45. آيا ميدانيد در نمايشگاه كتاب توجه مردم به كتب تفسيري زياد شده است؟ 46. آيا ميدانيد عزيزاني كه مسير سخنرانيهاي خود را به سمت قرآن سوق دادهاند مخاطبين كمي و كيفي بيشتري دارند؟ 47. آيا ميدانيد اينكه پيامبر (ص) فرمود هرگز نبايد بين قرآن واهل بيت جدايي باشد بنابراين سزاوار است در كنار هر جلسه عزاداري يك جلسه قرآن هم باشد؟
48. آيا ميدانيد كه امام رضا فرمود نماز بر مردم واجب شد تا قرآن از مهجوريت بيرون آيد؟ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ أُمِرَ النَّاسُ بِالْقِرَاءَةِ فِي الصَّلَاةِ لِئَلَّا يكونَ الْقُرْآنُ مَهْجُوراً مُضَيعا
سروران گرامي بايد به پا خيزيم و اگر غفلت يا تقصير و قصوري بوده از خداوند عذر خواهي كنيم و از امروز قرآن را جدي بگيريم؟ خُذِ الْكتابَ بِقُوَّةٍ
نكاتي به نظر ميرسد كه بيان ميكنم عزم و تصميم با شما. ولي بدانيم اگر عزم نداشته باشيم مثل پدر خود حضرت آدم قابل توبيخيم كه قرآن ميفرمايد: َ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْما همه به پا خيزيم و براي خدا و شادي دل پيامبر (ص) و چشيدن مزه قرآن و چشاندن آن مزه به ديگران يك نهضتي ايجاد كنيم مثلا:
1. كساني كه توان تدريس تفسير دارند تفسير را وارد حوزه درسي خود نمايند. يعني برنامهريزي حوزه جوري باشد كه هر طلبه حداقل در هر سال با يك جزء تفسير آشنا شود. 2. اهل منبر نيمي از سخنراني خود را به بيان آيات قرآن اختصاص دهند. 3. در همه روزنامهها و مجلات ستوني براي فهم گوشهاي از آيات قرآن اختصاص يابد. 4. صدا و سيما از قصهها و آيات كوتاه با هنر و نمايش و يا از مثالهاي قرآن با امكانات هنري خود بهره گيرد. 5. آموزش پرورش و دانشگاه تفسير آياتي را كه هر روز با آن سر و كار داريم در متون كتاب درسي تزريق كنند. 6. موضوعاتي كه براي همه مردم مورد نياز است از قرآن استخراج شود. 7. اگر از تاريخ ميگوييم حوادث تاريخي قرآن را در اولويت قرار دهيم. 8. اگر از اخلاق ميگوييم آيات اخلاقي قرآن را مطرح كنيم. 9. اگر مثالي ميزنيم يا تشبيه به كار ميبريم قرآن را فراموش نكنيم. 10. اگر فضايل اميرالمومنين(ع) را ميگوييم آياتي كه در شان آن بزرگوار است در اولويت قرار دهيم. 11. اگر از حضرت مهدي(ع) و حكومت ايشان سخن ميگوييم از منابعي كه قرآن و مهدويت را بررسي كردهاند استفاده نماييم؟ 12. در عزل و نصبها، قهر و صلحها، ارتباط و ترك روابط، انتخاب همسر، آيين همسرداري، انتخاب شغل، عبادات و سياست، خطوط كلي اقتصاد، حقوق، مديريت و هر رشته ديگر اول بسراغ قرآن برويم بعد نهج البلاغه و روايات معتبر، بعد سيره اهل بيت(ع) و در پايان از تجربههاي تاريخي بزرگان استفاده كنيم. اين آرزو آغازي است كه ميتوان از ماه رجب و شعبان و رمضان كمك گرفت زيرا ماشينهايي كه هوا گرفته در سرازيريها روشن ميشود و سرازيري عبادات و قرآن ماه رمضان است.
در پايان، اين نالهي هدهدي بود نزد سليمانها كه اگر سليمانها توجه فرمايند بالقيسهاي دنيا به اسلام رو خواهند آورد ولي اگر بگويند اين هدهد پرنده كوچكي است و حرف او الزام آور نيست حركتي صورت نخواهد گرفت. و الامر اليكم و السلام...................................................... 1. كافي، ج2، ص 599. 2. محاسن، ج 1، ص 421. 3. فرقان، 30. 4. حشر، 7. 5. مريم، 12. 6. مائده، 68. 7. شوري، 13. 8. رحمن، 9. 9. بقره، 43. 10. مائده، 66. 11. مائده، 66. 12. انفال، 2. 13. انفال، 2. 14. جن، 2. 15. احقاف، 31. 16. حجر، 9. 17 طه، 124. 18 مدثر، 48. 19. حجر، 9. 20. عوالي الئالي ج 4 ص 105. 21. كافي، ج 2، ص 599. 22. بحارالانوار، ج 2، ص 284. 23. آل عمران، 79. 24. بقره، 185. 25. من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 310. 26. مريم، 12. 27. طه، 115. منبع :سایت راسخون ویرایش بوسیله کاربر 1392/04/21 04:33:08 ب.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1393/12/24 ارسالها: 43 3 تشکر دریافتی در 2 ارسال
|
اغلب تصوّر ميشود كسي كه خود عالم و مفسّر نيست، تنها از مجراي تفاسير و با واسطة مفسّران ميتواند با معاني قرآن مرتبط شود. به خاطر همين تصور نادرست، كمتر كسي جرأت ميكند خود مستقيماً از آيات قرآن برداشت كند و در آنها تدبّر نمايد؛ حتي فرهيختگان و دانشجويان ما نيز اغلب بر همين باورند؛
در حالی که حضرت امام خميني (ره) در اين ارتباط ميفرمايند:
«يكي ديگر از حُجُب كه مانع از استفاده از اين صحيفة نورانيه است، اعتقاد به آن است كه جز آن كه مفسّرين نوشته و يا فهميده اند، كسي را حق استفاده از قرآن شريف نيست، و تفكر و تدبّر در آيات شريفه را با تفسير به رأي - كه ممنوع است - اشتباه نموده اند و به واسطة اين رأي فاسد و عقيدة باطله، قرآن شريف را از جميع فنون استفاده عاري نموده، و آن را به كلّي مهجور نموده اند.
در صورتي كه استفادات اخلاقي و ايماني و عرفاني به هيچ وجه مربوط به تفسير نيست تا تفسير به رأي باشد. مثلاً، اگر كسي از كيفيت مذاکرات حضرت موسی با خضر و کیفیت معاشرت آنها و شدّ رحال حضرت موسي، با آن عظمت مقام نبوت، براي به دست آوردن علمي كه پيش او نبوده و كيفيت عرض حاجت خود به حضرت خضر - به طوري كه در كريمة شريفة «هل اتّبعك علي ان تعلّمن ممّا علّمت رشداً» مذكور است- و كيفيت جواب خضر و عذرخواهيهاي حضرت موسي، بزرگي مقام علم و آداب سلوك متعلّم با معلّم را كه شايد بيست ادب در آن هست، استفاده كند، اين چه ربط به تفسير دارد، تا تفسير به رأي باشد؟!
و بسياري از استفادات قرآن از اين قبيل است، و در معارف، مثلاً اگر كسي از قول خداي تعالي: «الحمدلله ربّ العالمين» كه حصر جميع محامد و اختصاص تمام اثنيه است به حق تعالي، استفادة توحيد افعالي كند و ...، اين چه مربوط به تفسير است تا اسمش تفسير به رأي باشد يا نباشد؟! الي غير ذلك، از اموري كه از لوازم كلام استفاده ميشود كه مربوط به تفسير به هيچ وجه نيست».
همچنان كه ملاحظه ميشود، حضرت امام (ره) ميان تفسير و تدبّر تفكيك كرده و چندين بار خاطر نشان ميكنند كه نبايد ميان اين دو خلط كرد.
تفسير شاخه اي از علوم اسلامي است كه تعريف و ويژگيهاي خاص خود را دارد، و تنها كسي حق دارد با عنوان «مفسِّر» به تفسير قرآن بپردازد كه شرايط و مقدمات لازم را داشته باشد و به علوم خاصي - كه برخي آنها را تا بيست علم برشمرده اند- مجهّز باشد.
پرواضح است كه اگر كسي بدون داشتن مقدّمات لازم درصدد تفسير قرآن برآيد، دچار تفسير به رأي خواهد شد. اما تدبّر و تفكّر در آيات قرآن، واجب و وظيفة همگاني است كه قرآن كريم نسبت به آن فراخوان عمومي داده است و همگان نه تنها حق دارند، بلكه بايد، در آيات الهي تأمل و تدبّر نمايند و از آنها - همانگونه كه حضرت امام (ره)، بر آن تصريح و تأكيد كردهاند- نكته و درس بگيرند و «استفاده» کنند. |
حمید فغفور مغربی |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
#پرسش و #پاسخ قرآن پويان
آيا براي #فهم قرآن،فقط بايد به روايات پيامبر و معصومين مراجعه كرد؟
پاسخ از منظر علامه طباطبايي
"قرآن مجيد كه از سنخ كلام است مانند ساير كلامهاي معمولي از معني مراد خود كشف ميكند و هرگز در دلالت خود گنگ نيست و از خارج نيز دليلي وجود ندارد كه مراد تحت اللفظي قرآن جز آنست كه از لفظ عربيش فهميده ميشود.
برخي گفتهاند در تفهيم مرادات قرآن به بيان تنها پيغمبر اكرم (ص) يا به بيان آنحضرت و بيان اهل بيت گرامش بايد رجوع كرد. 👈👈ولي اين سخن قابل قبول نيست زيرا حجيت بيان پيغمبر اكرم (ص) و امامان اهل بيت (ع) را تازه از قرآن بايد استخراج كرد و بنابر اين چگونه متصور است كه حجيت دلالت قرآن ببيان ايشان متوقف باشد بلكه در اثبات اصل رسالت و امامت بايد بدامن قرآن كه سند نبوت است چنگ زد.
و البته آنچه گفته شد منافات ندارد با اينكه پيغمبر اكرم (ص) و ائمه اهل بيت (ع) عهده دار بيان جزئيات قوانين و تفاصيل احكام شريعت- كه از ظواهر قرآن مجيد بدست نميآيد- بودهاند."👌
سيد محمد حسين طباطبايي،كتاب قرآن در اسلام https://telegram.me/quranpuyan/2102
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/04 ارسالها: 134
5 تشکر دریافتی در 4 ارسال
|
قرآن براي همگان قابل فهم است
"در اينكه فهم قرآن كريم به يك گروه معين مختص نميباشد، كمترين ترديدي راه ندارد. بيشك قرآن براي استفاده همگان آمده است و اين مطلبي است كه آيات قرآن روي آن تأكيد فراوان دارد. قرآن همواره تاكيد دارد كه اين كتاب، كتابِ هدايت براي متقين است. اين كتاب نور، روشنگر، مبين و آشكاركننده حقايق و وظايف است.
خيلي روشن است كه قرآن مستقيماً مورد استفاده كساني قرار ميگرفت كه پيغمبر اكرم)ص( بر آنها فرا ميخواند. در داستانهاي تاريخي، مكرر داريم افرادي كه مسلمان نبودند و حتي مخالف اسلام بودند چند آيه از قرآن را گوش ميكردند، از همان معنايي كه از آيات ميفهميدند شور و هيجان و عشقي شديد نسبت به اسلام پيدا ميكردند و هدايت ميشدند. وقتي حكمي نازل ميشد، وقتي دستور جهادي ميآمد و بهصورت آيه بر پيغمبر نازل ميشد، پيغمبر همان آيه را بر مردم ميخواند و مردم از همان آيه تكليف خود را ميفهميدند. در اينكه قسمت اساسي و اصلي قرآن، نه فقط قسمتهاي اندكي از آن، براي فهم همگان است كمترين ترديدي نيست. آيات قرآن و همه كساني كه با تاريخ و سيره آشنايي دارند، بر اين معني تصريح ميكنند. بنابراين قسمت عمده قرآن براي فهم عموم مردم است نه براي فهميدن گروهي خاص.
اما بايد توجه كرد كه قرآن در 13 يا 14 قرن قبل در محيطي به زبان عربي نوشته و يا بهتر است بگوييم گفته شده است و چون به زبان عربي است، كسي كه امروز ميخواهد آن را بفهمد بايد زبان عربي را به خوبي بداند و چون زبان عربي 14 قرن قبل است بايد به واژهنامه و معاني لغات در آن عصر اطلاع پيدا كند و معاني كلمات جديد را به حساب قرآن واريز نكند و چون در شرايط اجتماعي خاصي آيات نازل شده است بايد از طريق تحقيق تاريخي، انسان خودش را در شرايط آن زمان قرار دهد."
از کتاب روش برداشت از قران-شهید دکتر بهشتی
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.