رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
يكي از قواعد مشهور فقهي ،نفي سبيل است كه با استناد به آيه 141 سوره نساء،استنباط شده است.
ابتدا خود آيه و ترجمه ان و سپس نظر تعدادي از مفسران را پيرامون آن،ارايه خواهيم كرد:
الَّذِينَ يَتَرَبَّصونَ بِکمْ فَإِن کانَ لَکمْ فَتْحٌ مِّنَ اللَّهِ قَالُوا أَ لَمْ نَکن مَّعَکمْ وَ إِن کانَ لِلْکفِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَ لَمْ نَستَحْوِذْ عَلَيْکمْ وَ نَمْنَعْکم مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ
فَاللَّهُ يحْکمُ بَيْنَکمْ يَوْمَ الْقِيَمَةِ وَ لَن يجْعَلَ اللَّهُ لِلْکفِرِينَ عَلي المُْؤْمِنِينَ سبِيلاً(141)
فولادوند: همانان كه مترصد شمايند پس اگر از جانب خدا به شما فتحى برسد مى گويند مگر ما با شما نبوديم و اگر براى كافران نصيبى باشد مى گويند مگر ما بر شما تسلط نداشتيم و شما را از [ورود در جمع] مؤمنان باز نمى داشتيم پس خداوند روز قيامت ميان شما داورى مى كند و خداوند هرگز بر [زيان] مؤمنان براى كافران راه [تسلطى] قرار نداده است
نظر تفسير الميزان:
"و اما اينکه فرمود : و خداي تعالي هرگز کفار را ما فوق مؤمنين و مسلط بر آنان قرار نميدهد ، معنايش اين است که حکم از امروز به نفع مؤمنين و عليه کافران است و تا ابد نيز چنين خواهد بود و هرگز به عکس نميشود و اين خود اعلامي است به منافقين که ديگر براي ابد از اينکه به هدف شوم خود برسند مايوس باشند و به حکم اين آيه در همه دورهها بالاخره فتح و فيروزي از آن مؤمنين و عليه کافران خواهد بود . احتمال هم دارد که نفي سبيل اعم از تسلط در دنيا باشد يعني منظور اين باشد که کفار نه در دنيا مسلط بر مؤمنين ميشوند و نه در آخرت ، و مؤمنين به اذن خدا دائما غالبند ، البته مادام که ملتزم به لوازم ايمان خود باشند ، همچنانکه در جاي ديگر اين وعده را صريحا داده
و فرموده : و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنين .بحث روايتي: و در كتاب عيون به سند خود از ابى الصلت هروى از حضرت رضا (عليه السلام ) روايت كرده كه در تفسير كلام خداى جل وعلا: (و لن يجعل اللّه للكافرين على المؤ منين سبيلا) فرمود: منظور اين است كه خداى تعالى هرگز كافر را بر مسلمان بر سر بحثى كه دارند غالب نمى كند و مسلمان را شكست خورده حجت او نمى سازد، پس اين شكست كه نفى شده شامل انواع مظلوميت ها نمى شود و آيه شريفه نمى خواهد بفرمايد: مسلمانان زير دست كفار نمى شوند و چگونه مى تواند شامل باشد با اينكه ما خود مى بينيم كه نه تنها مؤ منين بلكه حتى انبيا (عليهم السلام ) زير دست كفار واقع مى شوند آن هم به حدى كه به دست كفار كشته مى شوند، پس مى فهميم كه منظور از نداشتن سبيل معنائى است كه با كشته شدن انبيابه دست كفار نيز مى سازد و آن عبارت است از شكست نخوردن در احتجاج .
و در تفسير در المنثور است كه ابن جرير از على (عليه صلوات اللّه ) روايت كرده كه بعد از خواندن جمله : (و لن يجعل اللّه للكافرين على المؤ منين سبيلا) فرمود: يعنى در آخرت . مولف : در سابق گفتيم كه از ظاهر سياق بر مى آيد كه مراد از نفى سبيل ، در آخرت است و اگر از سياق صرفنظر كنيم و خود جمله را معيار قرار دهيم حجت در دنيا و آخرت هر دو مى شود." كلمات كليدي: نفي سبيل كفار تسلط مومنين نسا ویرایش بوسیله کاربر 1396/12/27 08:30:56 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
قاعده نفي سبيل چيست؟
در پست بالا؛نظر علامه طباطبايي پيرامون آيه141 سوره نسا را ديديم
اما محتواي قاعده نفي سبيل در فقه چيست؟
"مفهوم قاعده نفى سبیل این است که خداوند در قوانین و شریعت اسلام هیچگونه راه نفوذ و تسلط کفار بر مسلمانان را باز نگذارده و هر گونه راه تسلط کافران بر مسلمانان را بسته است. پس در هیچ شرایطى تسلط کفار بر مسلمانان جایز نیست.
قاعده نفی سبیل، یکی از قواعد فقهی است که در ابواب مختلف، اعم از عبادات و معاملات، مستند حکم قرار گرفته و احکامی از آن به دست آمده است که در رابطه میان مسلمانان در جامعه اسلامی؛ از یک سو و اقلیتهای دینی از سوی دیگر و نیز در ارتباط جوامع اسلامی با ملتهای دیگر که بیرون از سیطره دولت اسلامی بسر میبرند، تأثیرگذار میباشد.
آیه «... وَ لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکٰافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»؛[2] (و خدا هرگز هیچ راه سلطهاى به سود کافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است) مستند فقیهان در قاعده نفى سبیل است." http://www.islamquest.ne...archive/question/fa60427
از جمله آثار و نتايج اين قاعده ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
عدم ولایت کافر بر فرزند صغیر و مجنون و سفیه
عدم ولایت پدر کافر در نکاح دختر باکره
عدم امکان تصدی منصب قضا توسط کافر
عدم ازدواج زن مسلمان با مرد كافرجهت توضيحات بيشتر به لينك زير مراجعه نماييد http://wikifeqh.ir/%D9%8...%D9%81%D9%82%D9%87%DB%8C
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
مفهوم سبیل چیست؟
برای سبیل در کتب لغت ، معانی متعددی از جمله، راه، غلبه و تسلط، حجت ، عتاب و عذاب و... ذکر شده است. البته «راه «و «طریق»معنای اصلی است و در قرآن کریم نیز در بیشتر مواردی که سبیل به کار رفته، به نحوی معنای راه در آن وجود دارد.
گاهی مراد از آن، راه هدایت است؛ مانند آیه شریف:«فَقَدْ ضَلَّ سَوأَ السَّبِیلِ». گاهی مراد، راه معمولی است؛ مانند «وَالْمَساکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ». گاهی نیز منظور از آن راه ضلالت است. همچنین گاهی در مفهوم تعدی و تجاوز به کار رفته که در واقع، مراد راه تجاوز است؛ [۲۲] مانند:«فَما جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیهِمْ سَبِیلًا.»
البته هنگاهی که سبیل با حرف «علی» به کار میرود، به معنای عقاب، عتاب، غلبه، سلطه و استیلا استعمال میگردد. این نحوه استعمال در آیات متعددی وجود دارد؛ از جمله: «مَا عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِن سَبِیلً»؛ «وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُوْلَئِکَ مَا عَلَیهِم مّن سَبِیلً»؛ و «إِنَّما السَّبیلُ عَلَی الَّذِینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ.»
از مجموع این آیات، میتوان معنای مشترکی برای سبیل استفاده کرد که همان غلبه، استیلا و سلطه است. در آیه نفی سبیل که از این ترکیب «علی» ء «سبیل» استفاده شده، نیز معنای غلبه و استیلا استفاده میشود.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
نفي سبيل چيست؟ آيا آيه 141 سوره نسا،نفي هرگونه تسلط كافران بر مومنان است؟
(و لن یجعل الله للکافرین على المؤ منین سبیلا).
"آیا هدف از این جمله تنها عدم پیروزى کفار از نظر منطق بر افراد با ایمان است و یا پیروزیهاى نظامى و مانند آن را شامل مى شود!. از آنجا که کلمه سبیل به اصطلاح از قبیل نکره در سیاق نفى است و معنى عموم را مى رساند از آیه استفاده مى شود که کافران نه تنها از نظر منطق بلکه از نظر نظامى و سیاسى و فرهنگى و اقتصادى و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان ، چیره نخواهند شد.
و اگر پیروزى آنها را بر مسلمانان در میدانهاى مختلف با چشم خود مى بینیم به خاطر آن است که بسیارى از مسلمانان مومنان واقعى نیستند و راه و رسم ایمان و وظائف و مسئولیتها و رسالتهاى خویش را به کلى فراموش کرده اند، نه خبرى از اتحاد و اخوت اسلامى در میان آنانست و نه جهاد به معنى واقعى کلمه انجام مى دهند، و نه علم و آگاهى لازم را که اسلام آن را از لحظه تولد تا لحظه مرگ بر همه لازم شمرده است دارند، و چون چنانند طبعا چنینند!
جمعى از فقهاء در مسائل مختلف به این آیه براى عدم تسلط کفار بر مومنان از نظر حقوقى و حکمى استدلال کرده اند و با توجه به عمومیتى که در آیه دیده مى شود این توسعه زیاد بعید بنظر نمى رسد " تفسیر نمونه
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
مرحوم سيد قطب ،ايه 141 سوره نسا را اين گونه تفسير كرده است:
(وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً) (141)
و (مـادام که مـؤمنان دارای ایـمان راسـتین و کـردار شایسته و بایسته باشند) هرگز خداونـد کافران را بر مؤمنان چیره نخواهد ساخت.
در تفسیر این آیه روایت شده استکه مقصود این نصّ، وقوع آن در روز قیامت است. زمانی که خداوند میان مؤمنان و منافقان داوری میفرماید و کافران دیگر بر مؤمنان چیره نخواهند شد.
روایت دیگر مـیگوید: مقصود این نصّ، وقوع آن در دنـیا است و هـر چند مسلمانان در برخی از جنگها و در برخی از زمـانها مغلوب گردند، هرگز خداونـد کافران را بگونهای بر مسلمانان چیره و پیروز نمیگرداند که آنان را ریشهکن سازند.
اگر معنی نصّ را متوجّه دنیا و آخرت سازیم بهتر است، زیرا محدود نشده است. اگر وقـوع آن را در آخرت بدانیم، نیازی به بیان و تأکید نیست.
امّـا اگر وقوع آن را در دنیا بدانیم، در برخی از ازمنه، ظواهر امر نشان میدهد که چنین نیست. ولی ظواهری هستند که انسان را گول میزنند و نـیاز به پـژوهش و دقّت بیشتر دارند:
وعده، وعدۀ یزدان جهان است. حتمی و قطعی است. قضاوت خدا این چنین است و تخلّفناپذیر است.
وعدۀ قاطع و حکم جامع خدا بر این است که: هر گاه حقیقت ایمان در اندرون مؤمنان استقرار پذیرد، و در واقعیّت جهان و دنیای عملی ایشان برنامۀ زندگی گردد، یعنی: تبدیل به قوانین و مقرّرات و سـازمانها و تشکیلات قضاوت و حکومت شود، و زندگی به صورتی درآیـد که هر اندیشه و هر جنبشی خالصانه برای خدا باشد، و هر کار کوچکی و هر کار بزرگی در زندگی عبادت یزدان سبحان بشمار آید، در این صورت است که هرگز خداوند مهربان کافران را بر مؤمنان پیروز و چـیره نمیگرداند ... ایـن حقیقتی است که سراسـر تاریخ اسلامی، واقعه و حادثهای را به خود نمیشناسد که خلاف آن باشد.
من با تکیه بر وعدۀ خدا که شکّی در آن نیست قاطعانه میگویم: شکستی گریبانگیر مؤمنان نـمیگردد، و در سراسر تاریخ ایشان هم شکستی دامنگیر آنان نگشـته است، مگر این که در حقیقت ایـمان مؤمنان رخنه و نقصی بوده است.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
نظرات مختلف در ايه مستند قاعده نفي سبيل در روایتی، «سبیل» در این آیه شریفه به معناى حجّت و منطق دانسته شده است؛ امام رضا(ع) میفرماید: «مقصود از این فرموده خدا "وَ لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا" این است که خدا از براى کافر بر مؤمن حجتى قرار نداده است؛ یعنى کافر نمیتواند مؤمن را در منطق ایمانی او مغلوب کند و او را دلیلى نباشد که به سبب آن ظفر یابد، اما با این وجود حقتعالى از کفاری خبر داده است که پیامبران را به ناحق کشتند و چنین قتلی ناقض نفی سبیل نیست؛ زیرا قاتلان نتوانستند از لحاظ منطقی بر آنان چیره شوند». http://www.islamquest.ne...archive/question/fa60427 مرحوم امام خميني (ره) بر اين باور است كه: ... لازمه نفی سبیل به صورت مطلق، نفی همه سبل است؛ هم به لحاظ تکوین و هم به لحاظ تشریع . بنابراین، امر دایر بین یکی از معانی سبیل چنانکه از کلام برخی از مفسرین و غیر مفسرین روشن میشود، نمیباشد. [۴۶] بر اساس نظر حضرت امام (ره) این ادعا که سبیل در یکی از معانی استعمال شده باشد، تمام نیست و نظر ایشان به گونهای است که همه معانی سبیل غلبه، حجت در دنیا، حجت در آخرت، سلطه اعتباری، و سلطه خارجی( از آیه شریف استفاده مىشود. این تحلیل مرحوم امام، جامع و کامل است و با این تحلیل مىتوان از آیه شریف معناى عامى استفاده کرد که هر یک از این معانى مصداق آن مىباشد. بنابراین مىتوان گفت که بر اساس این آیه شریف، اراده خداوند متعال به هر دو قسم تکوینى و تشریعى آن، نفوذ و سلطه کفار بر مسلمین را به هر شکلى از اشکال نظامى، اقتصادى و فرهنگى نفى کند.البته برخی به قرینه عبارت «فالله یحکم بینکم یوم القیامه «خداوند در روز قیامت میان شما داوری میکند در این آیه شریف، میگویند مراد از سبیل، حجت در روز قیامت است؛ یعنی حجت و دلیلی برای کافران بر مؤمنان در روز قیامت وجود ندارد. در تأیید این معنا، روایتی را از حضرت علی (ع) نیز نقل کردهاند. (طبری از ابن رکیع به اسنادش از حضرت علی (ع) نقل نموده است:«قال رجل یا امیرالمؤمنین، أرایت قول الله «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً»، هم یقاتلوننا و یقتلوه؟ قال له علی (ع):) ادنه ادنه (ثم قال (ع) فالله یحکم بینهم یوم القیامه) و لن یجعل الله للکافرین علی مؤمنین سبیلاً (یوم القیامه) [۵۲] در این صورت، آیه شریف هیچ دلالتی بر قاعده فقهی ندارد و به احکام و تشریع مربوط نخواهد بود. در پاسخ این اشکال گفته شده است که تفسیر امام (ع)، به برخی از مصادیقی که متفاهم عرفی است، منافاتی با معنای عام آیه ندارد و مورد مخصص نیست. تفسیر سبیل در یک روایت به معنای حجت، به معنای حمل لفظ بر یکی از معانی است و منافاتی با وجود معانی دیگر برای سبیل ندارد. میتوان این آیه را به معنای نفی حجت از کفار در روز قیامت گرفت و هم معانی دیگر را استفاده کرد و در نتیجه دلالت آن را بر یک قاعده فقهی ، معتبر دانست. http://wikifeqh.ir/%D9%8...%D9%81%D9%82%D9%87%DB%8C
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
اين جمله بيان ديگري است از آية 139 سورة آلعمران (3:139) : «...وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ». اگر امروز ميبينيم كه بسياري از كشورهاي غيرمسلمان و حتي ناباور به خدا و دين، در بسياري از زمينههاي نظامي، صنعتي، علمي، اقتصادي و... بر كشورهاي اسلامي برتري پيدا كردهاند، رمز آن را بايد در دو عامل جستجو كرد: 1- دوري مسلمانان از كتاب خدا و سنّت رسول، 2- پيشي گرفتن كساني كه در چشم بسياري از مسلمانان كافر و بيدين ميآيند، در اخلاق، انسانيت، رعايت حقوق زنان و اقليتها، عدالت نسبي اجتماعي، آزادي، امنيت و بسياري از ارزشهاي ديني از جوامع اسلامي با دولتهاي عمدتاً وابسته و مستبد و مفسد.
اين فراز از آخرين وصاياي امام علي(ع) در آستانة شهادت ميباشد كه: «خدا را، خدا را (در نظر داشته باشيد) و مبادا در عمل به قرآن ديگران از شما پيشي بگيرند» (وَ اللّهَ اللّهَ فِى الْقُرْآنِ، لايَسْبِقْكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ- نامة 47 نهجالبلاغه).
تفسير بازرگان
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
💢 بدفهمی از آیهٔ نفی سبیل 💢
🔸اباصلت میگوید به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، در روستاهای اطراف کوفه گروهی هستند که فکر میکنند امام حسین (علیه السلام) شهید نشده بلکه شخصی به نام حنظلة بن أسد شامی که شبیه او بوده کشته شده و آن حضرت مانند عیسی بن مریم (علیه السلام) به آسمان بالا برده شده و دلیلشان هم آیهٔ «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی المُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» است. امام (علیه السلام) فرمود: «دروغ میگویند. خشم و لعنت خدا بر آنها باد! ... آن آیه یعنی خدا برای هیچ کافری در برابر هیچ مؤمنی دلیلی قانعکننده قرار نخواهد داد ...
📚 عیون أخبار الرضا (علیهالسلام)، ج ۲، ص ۲۰۳.
🔹و بدفهمی بیشتر، محروم ساختن افراد از حقوقشان به استناد این آیه است.
حجت الاسلام سید حمید حسینی
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
✳️مدیریت شهری توسط غیر مسلمانان با توجه به آیه نفی سبیل
✅ آیه نفی سبیل یکی از پرچالشترین آیات فقهی و حقوقی در آیات الاحکام است.
نام قاعده نفی سبیل از اين آيه «لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً» گرفته شده است. در فهم اين آيه ميان تفاسير و کتابهای فقهي تفاوتي است. مفسرين آن را از منظر كلامي دیدهاند و فقها استخراج حكمي اجتماعي کرده اند. پيش از فقهاي شيعه، عالمان اهل سنت به اين آيه و قاعده تمسك کردهاند و اندک اندک به فقه شیعه سرایت کرده است.
✅مشکل نخست این آیه اختلاف نظر مفسران با توجه به سیاق و بحث قبلی آن، یعنی مسئله قیامت: «فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ» است.
✅اما مشکل بعدی محدوده دلالت آیه است که آیا منظور از نفی سبیل و یا به تعبیری نفی ولایت و سلطه، اگر ناظر به دنیا است، نفی هرگونه چیره دستی کافر بر مسلمان است، یا منظور سلطه کافرانه کافر بر مسلمان در این دنیا است؟
در صورتی که در فقه به این نکته توجه نشده و حتی برخی از فقها فرد مسلمانی که خانه ای مرتفعتر از مسلمان داشته باشد، را ممنوع دانسته و از باب قاعده نفی سبیل دانسته اند. بدون تردید در میان سلطه های گوناگون گاه این سلطه از قبیل راننده لوکومتیو، هواپیما، اتوبوس و یا جراحی و یا مدیریت کارخانه و شهر و اداره اماکن و نظافت و بهداشت است که آنها امور عقلایی و علمی و ماورای دینی و مذهبی است سلطه كافرانه و انساني و طبيعي كافر گذاشته نشده است.
در مقاله ای با عنوان تفسیر آیه 141 سوره نساء در نفی سبیل کافران سعی شده همه ابعاد آن کاویده شود و در نهایت ثابت شده که موضوع این آیه (اگر ناظر به دنیا باشد و فراز مستقل از قبل) نفی سلطه کافرانه و غیرمسلمانان کافر در اموری است که به کرامت انسان و حق دینی او آسیب برساند، نه مدیریت عقلایی و علمی که در یک شهر و کشور شهروندان برای اداره آن با منطق و قانون معین و در چارچوب وظایف تعین شده کار میکنند و تخطی از قانون برای هیچکس (مسلمان و غیرمسلمان) جایز نیست.
🔵 در نتیجه کسی که عضویت در تشکیلات و شورا و یا قانونگذاری و یا مدیریت شهری و یا علمی دارد و در چارچوب عقلایی و انسانی کار میکند، اگر غیر مسلمان است، در محدوده دلالت این آیه قرار ندارد و استناد به این آیه نوعی سوء استفاده از قرآن به حساب میآید.
استاد سید محمد علی ایازی
فایلهای الصاق شده : تفسير_آيه_141_نساء_در_نفي_سبيل_1396.doc (114kb) تعداد دانلود 0 بار.شما نمی توانید ضمائم را ببینید/دریافت کنید. ثبت نام کنید. |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.