logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:177004)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140068)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:130855)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95115)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    قمار، پليد و شيطاني است. از ان اجتناب كنيد    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟    معجزه كمتر شناخته شده پيامبر رحمت : قراردادها             

توجه

Icon
Error

عنوان جدید ارسال پاسخ
Azam.pormaye Offline
#1 ارسال شده : 1397/04/10 06:40:35 ق.ظ
نقل قول
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
تفاوت بين اسلام و ايمان در قران،ايا مسلم در قرآن،همان مسلمان است و با مومن تفاوت دارد؟
و ايا حجاب مخصوص زنان مومنه است؟
سلام علیکم
سوالی از محضر اساتید بزرگوار دارم:

در ایات قرآن بین مسلمان بودن و مومن بودن فرق گذاشته شده است.

۱-در سوره حجرات خطاب به اعراب می فرماید که بگویید اسلام آوردیم, چرا که هنوز ایمان به قلبتان وارد نشده است.

۲- در سوره احزاب آیه ۳۵ می فرماید :ان المسلمین و المسلمات و المومنین و المومنات .... زن مرد مسلمان و زن و مرد مومن را جداگانه نام می برد.

۳- در سوره مومنون, برای مومنانی که رستگار می شوند ویژگی هایی را ذکر می کند نه برای عموم مسلمانان.

۴- در جایی دیگر از کسانی که ایمان آوردند,دوباره می خواهد که ایمان بیاورند, لذا می فرماید: یا ایها الذین امَنوا امِنوا بالله و رسوله .. به نظر می رسد خطاب یا ایها الذین امنوا عموم مسلمین را در بر می گیرد.

همه این آیات نشان می دهد بین مسلمان بودن و مومن بودن تفاوت وجود دارد.**

علامه ره در تفسیر این آیات می فرمایند:
این آیات «مى‏فهماند اولا اسلام به معناى تسليم دين شدن از نظر عمل است، و عمل هم مربوط به جوارح و اعضاى ظاهرى بدن است، و ايمان امرى است قلبى و ثانيا اينكه گفتيم ايمان امرى است قلبى، عبارت است از اعتقاد باطنى، به طورى كه آثار آن اعتقاد در اعمال ظاهرى و بدنى نيز ظاهر شود». (ترجمه تفسير الميزان، ج‏16، ص: 470) و در ادامه می افزاید: «پس هر مؤمنى مسلمان هست، ولى هر مسلمانى مؤمن نيست.»(همان
)

حال اگر با این رویکرد به قرآن نظر کنیم, می بینیم برخی خطاب های قران خاص مومنان است برخی خطاب به عموم مسلمانان. انجا که یا ایها الذین امنوا می گوید همه مسلمانان را مورد خطاب قرار می دهد و انجا که لفظ "مومنون, مومنات" را به کار می برد, صرفا مردان و زنان مومن را شامل می شود.
به عنوان نمونه ایات ۳۰ و ۳۱ سوره نور: قل للمومنین ... قل للمومنات ...
ایه ۵۹ احزاب ... قل لازواجک و بناتک و نسا المومنین...

آیا می توانیم بگوییم برخی فرامین الهی عمومیت دارد و شامل همه مسلمانان است اما برخی دیگر خاص مومنان است و شامل حال عموم مسلمانان نمی شود, هر چند انتظار آن می رود که ایمان به قلوبشان راه یابد و در عمل ظاهر گردد؟؟؟

با این اوصاف, ایا می توان گفت دستورات خاص به زنان مانند "ولایبدین زینتهن ..."" یدنین علیهن من جلابیبهن" و... خاص زنان مومن است نه مسلمان؟

چرا که فلسفه "یدنین علیهن من جلابیبهن" شناخته شدن است.
یعنی انان شناخته شوند به اینکه زنان و دختران پیامبرند یا زنان مومنان...
و این یعنی نمادگذاری زن مومن در جامعه تا مورد ازار قرار نگیرد. و جدا نمودن او از زن مسلمان
.

خطاب های قران برای برپایی نماز و دادن زکات یا ایهاالذین امنوا است... خطابهای عام است.
اما در مورد پوشش زنان خطابهای خاص "مومنان" است.


**سوال ارسالی از سر کار خانم مرادی ***


كلمات كليدي:حجاب اسلام مسلمان مومن ايمان

ویرایش بوسیله کاربر 1397/04/11 09:24:37 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

MH Mjaami
#2 ارسال شده : 1397/04/11 10:25:57 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال

واضح است كه مومن در آيه ٥٩ احزاب همه مسامانان است كمااينكه در آيتين ٣٠و٣١ مراد زنان و مردان مسلمان است
نه اينكه اينها معاف از غض بصر و حفظ فرج باشند و زنان و مردان مومن موظف به غض بصر و حفظ فرج!
بله در برخي آيات درجه عاليتر مسلماني را مومن ناميده ولي همانطوركه نوشتيد همه الذين امنواها يعني مسلمانان و همه اسنها ذيل عنوان مسلماني جمع ميشود
و در اساتي كه نوشته الذين امنوا و الذين هادوا وووو تقسيم بندي همان مسلماني و يهودي و مسيحي ووو است

لذا زنان اقايان مومن را از باب توضيح وابستگي ميدانم مثل وابستگي زنان و دختران پيامبر ص كه مومن درينجا جاي پيامبر ص نشسته نه اينكه خود مومنات( يعني زنان مومن) معاف از حجاب باشند
مرادی
#3 ارسال شده : 1397/04/13 12:04:09 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال

سپاس از توضیحاتتان
انان معاف از غض بصر و حفظ پاکدامنی نیستند.
اما نکته این است که زن و مرد مومن غض بصر و پاکدامنی را حفظ می کنند اما زن و مرد مسلمان غیر مومن ممکن است دچار بی عفتی شوند,
که به فرموده امیرالمومنین علیه السلام حد بر ایشان جاری می گردد اما از زمره مسلمین خارج نمی شوند.

پس حفظ حجاب نماد زن مومن است نه زن مسلمان.
اما برای عدم رعایت حجاب در منابع مجازاتی ندیده ام.
لذا اجبار به حجاب جایز نیست, بلکه از باب امر به معروف و نهی از منکر می توان زنان مسلمان را به حفظ حجاب ترغیب نمود
.
farhang
#4 ارسال شده : 1397/04/18 06:16:40 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال

با سلام و تشكر از شما كه اين موضوع را طرح كرديد

هرجند قبلا نيز در اين گروه به بحث تفاوت بين اسلام و ايمان پرداخته شده بود اما با توجه به نتيجه گيري اين پست،
به نظرم توجه به چند نكته لازم است:

1-در قران،مسلم به معناي مسلمان اصطلاحي يعني پيروان ظاهري حضرت محمدص به كار نرفته بلكه تسليم محض خداوند و دين الهي بودن است.و همين اختلاف معنا بين قران و عرف، يكي از عوامل زمينه ساز آن نتيجه گيري شده است.

2-مومن (مخصوصا در حالت جمع آن) در قران با دو معنا مشاهده ميشود يكي همان مومن واقعي كه ايمان قلبي و عمل صالح دارد و ديگري هم افراد ظاهرا ايمان اورده كه تحت لواي شريعت انبيا قرار گرفته اند.
(كه در اين حالت مشابه خطاب ياايهالذين امنوا است.خطاب يا ايهالذين امنوا،نيز همه افراد و پيروان پيامبر اعم از ظاهري و باطني را در برمي گيرد.)

مثلا در همين سوره احزاب
در داستان جنگ احزاب در ايه 11 به ابتلا و ازمايش مومنان شاره ميكند كه منظور كل سپاه اسلام است اعم از مومن واقعي و غير ان يعني همه افراد ظاهرا مسلمان
اما در ادامه انها را به دو گروه منافقان و بيماردلان (ايه12) ومومنين صادق در ايه 23 تقسيم ميكند و گروه اول را نكوهش و گروه دوم را تحسين ميكند.
يا در ايه 49، كه به طلاق اشاره دارد (يا ايها الذين امنوا اذانكحتم المومنات) لفظ مومنات فقط منحصر به زنان مومنه واقعي نيست بلكه هر زن اسما مسلماني را در برمي گيرد.
يا در ايه 58 كه ازار مومنين و مومنات را گناهي بزرگ ميشمرد،مرادش فقط مومنين واقعي نيست بلكه همه افراد ي است كه در ظاهر هم كيش شما هستند.چرا كه در ان صورت هيچ معياري براي تفكيك مومن از غير مومن وجود نداشت و افراد به بهانه اينكه فلاني مومن كامل نيست،خود رامجاز به ازار و اذيتش ميدانستند.

بنابراين،لفظ مومنين و مومنات در قران ، از جمله در ايه 59 احزاب لزوما منحصر به مومنان واقعي در مفهوم كامل خود نيست.

3-در اياتي كه لفظ ايمان و مسلم با هم به كاررفته غالبا ايمان مقدم بر تسليم است.يعني ابتدا بايد فرد به موضوعي يا فردي مومن شود وسپس در رفتار و گفتار و باورها تسليم او شود.به عنوان نمونه آيات 69 زخرف،53روم،46عنكبوت ،بقره136 84يونس و...
لذا لفظ مسلم در قران (در مواردي كه به رابطه ديني اشاره دارد)برخلاف باور رايج، خالص تر و ارزشمندتر از لفظ مومن ميباشد و همواره به تسليم واقعي فرد دلالت دارد.
موسوی
#5 ارسال شده : 1397/04/19 02:08:36 ب.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال

به نظر می‌رسد به جای آن که اسلام را در برابر ایمان تصور کنیم و یا میانشان درجه بندی ارزشی قائل شویم، برای حل مشکل آیه سوره حجرات:
"قل لم تومنوا ولکن قولوا اسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم"، می توان به سادگی "اسلام" در این آیه را در معنای غیردینی و عمومی آن فهمید و از آن همه پیامدهای تحمیلی که از فرض تقابل میان ایمان و اسلام به معنای دینی آنها پیش می آید اجتناب کرد
. وقتی پیامبر افتخار خود را "اول المسلمین" بودن بیان می کند و در موارد متعدد قرآن عامدا ابراهیم را به مسلم بودن می ستاید و در آل عمران، یگانه دین معتبر نزد خدا را اسلام معرفی می کند،
پس چنان برداشتی از "اسلام" و "مسلم" بودن نمی تواند نسبتی با زبان قرآن داشته باشد
.
در قرآن اسلام گاه در غیر مفهوم دینی آن (که عبارت است از تسلیم خود به خداوند و اخلاص ورزیدن به باریتعالی و نقطه مقابل شرک)، به کا رفته و معنای موسع "واگذاری اختیار خود به دیگری و دست کشیدن از ستیزه گری" را افاده می کند. از جمله در داستان سلیمان و ملکه سبا که می گوید: "الا تعلوا علی واتونی مسلمین"،
این دعوت چنان که از بافت داستان بر می آید، دعوت به تسلیم نظامی است.
اما در نهایت مطاف، ملکه سبا با روشن بینی به این نقطه می رسد که بگوید:
"و اسلمت مع سلیمان لله رب العالمین"!

سوره حجرات نیز از اسلام نظامی اعراب سخن گفته، قبایل اعرابی وقتی قریش و طوایف قدرتمند را مغلوب و مقهور مسلمانان یافتند،
خود را به اردوگاه پیامبر تسلیم کردند و از ستیزه دست برداشتند. ایمان آوردن البته از جنس دیگری است و به باورهای متافیزیکی مربوط است، نه واقعیات قدرت نظامی.

درجه بندی را باید در خود ایمان لحاظ کرد. چنان که روایات هم از درجات ایمان سخن گفته‌اند و ایمان را واجد صفت کاهش و افزایش دانسته اند
و در خود قرآن هم از "زادتهم ایمانا" (انفال 2، توبه 124، آل عمران 173، احزاب 22) سخن رفته است. پس می شود به مومن بگوییم "آمن". یا ایها الذین آمنوا، آمنوا".
اما ساحت نفاق بکلی از ساحت ایمان جداست.
قرآن نفاق را در قلمرو کفر قلمداد می کند. از مومن فسق سر می زند، یعنی خروج از طاعت و ارتکاب گناه، اما نفاق تظاهر دروغین به ایمان است.
مرادی
#6 ارسال شده : 1397/04/20 05:01:34 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال

سپاس از توضیحات مبسوطی که فرمودید.

۱- به نظر می رسد تفاوت بار معنایی "مسلمان" در قران و کاربرد امروزه آن مقصود بنده را کامل نرسانده باشد.

مقصود بنده از مسلمان، کسی است که به واسطه شهادتین چه اختیاری چه در بدو تولد مسلمان نامیده می شود حتی اگر تکالیف شرعی را انجام ندهد البته به غیر از منافق.

۲- عرض بنده این بود که اگر "یدنین علیهن من جلابیبهن" برای ان بوده که به زنان مومن در جامعه شناخته شوند تا مورد ازار قرار نگیرند,
دلالت ایه بر نمادگذاری زن در جامعه است تا بهانه را از مردانی که زنان را ازار می دادند و وقتی مورد اعتراض قرار می گرفتند میگفتند ما زنان را نمی شناسیم.
لذا هدف ایه نمادگذاری بوده
.

حال سوال این است اگر چنین بوده, چرا امروزه این کارکرد کمرنگ شده و زنان محجبه هم از ازار مردان در امان نیستند؟

چنانچه بگوییم حجاب نماد زن مومن است نه مسلمان, (البته رعایت ان چون سایر احکام واجب است) و زنان را اجبار به حفظ ان نکنند و چون سایر اعمالشان که در انجام مختارند
(و فکر می کنند در سرپیچی از فرمان الهی ازادند که چنین نیست) لذا زنان مومن که واقعا تسلیم امر الهی هستند با رعایت ان در جامعه به مومن بودن شناخته می شوند و شاید مورد ازار قرار نگیرند

۱- در تفاسیر هم اذعان داشته اند که زنان به عفت شناخته شوند. اما قرینه لازم را در ایه نیافتم جز اینکه خود ایه مصون ماندن از آزار مردان را بیان کرده است.
خوب زنان محجبه که به عفت هم شناخته می شوند باز از سوی برخی مورد ازار قرار می گیرند. چرا؟
حتی زنان بی عفت هم از حجاب استفاده می کنند، پس ایا باز هم حجاب نماد عفت زن در جامعه است؟

۲- ایه بعد مردان متعرض را نهیب می زند که در صورت تکرار رفتار زشت عقوبت الهی در انتظارشان است.
یعنی هنوز احتمال این وجود دارد که ان بیمار دلان به رفتار زشت خود ادامه دهند. لذا نهیبشان می زند.

حاصل سخن اینکه حجاب به تنهایی برای حفظ عفت عمومی جامعه کافی نیست و مردان نیز نیاز به اصلاح, تربیت و مجازات دارند.
پس رعایت حجاب نیمی از راه است نه تمام آن.

farhang
#7 ارسال شده : 1397/04/22 09:36:37 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
با سلام وتشكر از شما
در خصوص اسلم و اسلام در قران نكات زير قابل توجه است:

1-در برخي آيات پس از فعل اسلم، مفعلول ان با حرف ل مشخص و واضح است كه همه آنها تسليم در برابر خداوند است.
ازقبيل

إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۳۱﴾بقره،يا
بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ 112 بقره

اما در ساير ايات بايد از قراين متن به مراد آن پي برد ازجمله"
فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ ﴿۱۰۳﴾صافات،كه منظور پذيراشدن اين حكم و تن در دادن به ان حكم خاص است نه مطلق تسليم يا اسلام اوردن

قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ 16 فتح كه منظور تسليم شدن در جنگ است

2- در سوره نمل ، در ماجراي بلقيس و سليمان ،همان گونه كه شما نيز اشاره كرديد، هر دو نوع تسليم مطرح شده است:

ابتدا تسليم بلقيس به سليمان كه در ايات 38 و 42 مطرح شده است:
قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿۳۸﴾
[سپس] گفت اى سران [كشور] كدام يك از شما تخت او را پيش از آنكه مطيعانه نزد من آيند براى من مى ‏آورد (۳۸)

فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَكَذَا عَرْشُكِ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ ﴿۴۲﴾
پس وقتى [ملكه] آمد [بدو] گفته شد آيا تخت تو همين گونه است گفت گويا اين همان است و پيش از اين ما آگاه شده و از در اطاعت درآمده بوديم (۴۲)

سپس تسليم بلقيس به شريعت و حكم الهي

قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۴۴﴾

3-در آيه 14 سوره حجرات كه آيه مشهور در موضوع اختلاف اسلام و ايمان است،خود آيه به تنهايي تاب پذيرش معناي مد نظر خانم دكتر موسوي را دارد(همانند داستان بلقيس)
اما ايات بعدي ،مانع از پذيرش اين معنا ميشود و كاملا مراد از اسلموا را به حوزه دين مرتبط ميكند نه تسليم جنگي .


ايات 16 و 17:
قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ

يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۷﴾
يعني انها مدعي دين و ايمان بودند و بابت اسلام خود(به عنوان دين)بر پيامبر منت ميگذاشتند اما خداوند نعمت هدايت را منتي از جانب خود معرفي ميكند.

از انجا كه اعراب مورد اشاره طبق ايه،نه ايمان قلبي داشتند نه اطاعت پذيري عملي و در آيه 15 مومن واقعي را اين گونه تعريف ميكند كه ايمان صادقانه و اطاعت پذيري كامل تا مرز انفاق مال و جان دارد،
لذا به نظر ميرسد مراد از اسلمنا در ايه 14 همان بيان شهادتين لفظي و پيوستن ظاهري به صف مسلمين و رعاياي حكومت اسلامي باشد نه مسلم به معناي قراني ان يا تسليم شدن جنگي (كه البته قدرت و شوكت مسلمانان در ان مقطع ميتوانسته باعث همين اسلام ظاهري انها باشد)


"در اياتي كه لفظ ايمان و مسلم با هم به كاررفته غالبا ايمان مقدم بر تسليم است.
يعني ابتدا بايد فرد به موضوعي يا فردي مومن شود وسپس در رفتار و گفتار و باورها تسليم او شود

.به عنوان نمونه آيات 69 زخرف،53روم،46عنكبوت ،بقره136 84يونس و..."
دو نمونه از اين ايات را مرور ميكنيم:
يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿۶۸﴾ الَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ ﴿۶۹﴾ سوره زخرف
وَمَا أَنْتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۸۱﴾ سوره نمل
اينگونه ايات سير هدايتي را نشان ميدهد يعني ابتدا ايمان به موضوعي و سپس تسليم و اطاعت پذيري از ان.

اما ايه 35 سوره احزاب فاقد چنين سير و ترتيبي است و تعدادي از صفات ارزشمند را با واو عطف پشت سرهم اورده و نميتوان مثلا گفت صائمين يا حافظين فرج كه در انتهاي ايه امده است مرتبه اي برتر از مسلم و مومن كه در بتداي ايه امده اند،دارد هرچند شايد بتوان مسلمين و مسلمات را كه در شروع ايه هستند،مصداق اكمل دانست و صفات بعدي مذكور در ايه را به عنوان شاخص ها و ويژگيهاي اين مسلمين دانست.

به هرحال،غرض ان بود كه مسلم در قران به معناي مسلمان لفظي و اصطلاحي بكار نرفته است.

آیه 59احزاب :در ایات قبل ،مخاطبان قران را از رفتار ها و گفتارهای ازاردهنده پیامبر و سایرمسلمانان نهی کرد .در این ایه یک روش پیش گیری و کاستن از ازار واذیتهای زنان شهر را مطرح میکند.
به پیامبر دستور میدهد که به همسرانت،دخترانت وزنان مومن ابلاغ کن برای اینکه کمتر مورد ازار و اذیت مردان شهر قرار بگیرند،جلباب و روپوش خود را به بدن خود نزدیک کنند(سفت کنند.ولنگ وباز نباشد)تا بدینوسیله از سایر زنان(اعم از کنیز یا غیر مومن یا زنان فاسد)شناخته شوند.

بنابراین ایه 59 که در میان ایات مربوط به اذیت و ازار مسلمانان قراردارد،صرفا در مقام بیان توصیه و روشی برای کاهش ازار زنان مسلمان است.این روش یعنی ادنای جلابیب،پوشش خاصی را مطرح نمی کند بلکه در نحوه استفاده از لباس شناخته شده انها یعنی جلباب توصیه ای دارد تا بعنوان زنان پاکدامن شناخته شوند

ویرایش بوسیله کاربر 1397/04/24 07:55:56 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

عبدالله رضایی
#8 ارسال شده : 1397/04/23 05:52:02 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال

با سلام
1 - اسلام به معنی تسلیم شدن و طبق نظر قران همه دینهای الهی اسلام هستند.(آل عمران - 19 و85)
حتی در چند مورد نام برده شده که دین حضرت ابراهیم اسلام است (آل عمران - 67 )
حضرت یوسف بعد رسیدن به حکومت شکر کرد و گفت توفنی مسلما ( یوسف - 101 )
2 - اسلام پذیرش تئوری و مرحله اول است(اسلموا) و ایمان (للایمان ) عمل کردن و مرحله دوم است(حجرات - 17)
3 - کسانی که پذیرای دین اسلام (للاسلام ) هستند و کسانی که ایمان نمی آورند(لا یومنون) پلیدی عذاب را بر آنان مسلط می کند (یجعل الله الرجس علی الذین لایومنون ) انعام 125

4 - در قران خطاب به انسانها هم آمده است پس برای آنها موارد عمومی است و برای مومنین موارد خاصی است .
نتیجه : در قران برای هر گروه وظیفه خاصی مشخص شده است
.
admin
#9 ارسال شده : 1399/02/09 01:15:09 ب.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
جهت مطالعه پستهای مرتبط با این موضوع و اینکه مراد از اسلام در قران چیست؟ ایا اسلام اصطلاحی است یا لغوی


به لینکهاي زیر مراجعه نمایید

مراد از اسلام در قران چیست؟ همان شریعت محمدی است یا مطلق تسلیم شدن؟


اسلام ظاهری،اسلام باطنی،تعريف مسلمان در قران

https://quranpuyan.com/y...y-tryf-mslmn-dr-qrn.aspx

ویرایش بوسیله کاربر 1402/11/29 09:29:55 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

rrreza Offline
#10 ارسال شده : 1399/04/22 09:57:36 ق.ظ
نقل قول
rrreza

رتبه: Newbie

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1399/04/22
ارسالها: 1
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: MASHAHD

بر طبق سخن شما سوره مبارکه حجرات را خواندیم. باید از آیه ۱۰ شروع کنید و نه ۱۱:
إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا«10»
(به خاطر بیاورید) زمانی را که آنها از طرف بالا و پایین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره کردند) و زمانی را که چشمها از شدت وحشت خیره شده و جانها به لب رسیده بود، و گمانهای گوناگون بدی به خدا می‌بردید.

هُنَالِكَ ابْتُلِی الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِیدًا«11»
آنجا بود که مؤمنان آزمایش شدند و تکان سختی خوردند!

وَإِذْ یقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا«12»
و (نیز) به خاطر آورید زمانی را که منافقان و بیماردلان می‌گفتند: «خدا و پیامبرش جز وعده‌های دروغین به ما نداده‌اند!»

پس به وضوح مشخص است استناد شما به این آیه صحیح نمی‌باشد. در مدینه هم مومن زندگی میکرده و هم منافق و... یعنی به هیچ وجه این آیه بیان نمیکند در میان مومنین منافق وجود داشته است.

اصل ارسال توسط : Guest برو به اراسل نقل قول شده

با سلام و تشكر از شما كه اين موضوع را طرح كرديد

هرجند قبلا نيز در اين گروه به بحث تفاوت بين اسلام و ايمان پرداخته شده بود اما با توجه به نتيجه گيري اين پست،
به نظرم توجه به چند نكته لازم است:

1-در قران،مسلم به معناي مسلمان اصطلاحي يعني پيروان ظاهري حضرت محمدص به كار نرفته بلكه تسليم محض خداوند و دين الهي بودن است.و همين اختلاف معنا بين قران و عرف، يكي از عوامل زمينه ساز آن نتيجه گيري شده است.

2-مومن (مخصوصا در حالت جمع آن) در قران با دو معنا مشاهده ميشود يكي همان مومن واقعي كه ايمان قلبي و عمل صالح دارد و ديگري هم افراد ظاهرا ايمان اورده كه تحت لواي شريعت انبيا قرار گرفته اند.
(كه در اين حالت مشابه خطاب ياايهالذين امنوا است.خطاب يا ايهالذين امنوا،نيز همه افراد و پيروان پيامبر اعم از ظاهري و باطني را در برمي گيرد.)

مثلا در همين سوره احزاب
در داستان جنگ احزاب در ايه 11 به ابتلا و ازمايش مومنان شاره ميكند كه منظور كل سپاه اسلام است اعم از مومن واقعي و غير ان يعني همه افراد ظاهرا مسلمان
اما در ادامه انها را به دو گروه منافقان و بيماردلان (ايه12) ومومنين صادق در ايه 23 تقسيم ميكند و گروه اول را نكوهش و گروه دوم را تحسين ميكند.
يا در ايه 49، كه به طلاق اشاره دارد (يا ايها الذين امنوا اذانكحتم المومنات) لفظ مومنات فقط منحصر به زنان مومنه واقعي نيست بلكه هر زن اسما مسلماني را در برمي گيرد.
يا در ايه 58 كه ازار مومنين و مومنات را گناهي بزرگ ميشمرد،مرادش فقط مومنين واقعي نيست بلكه همه افراد ي است كه در ظاهر هم كيش شما هستند.چرا كه در ان صورت هيچ معياري براي تفكيك مومن از غير مومن وجود نداشت و افراد به بهانه اينكه فلاني مومن كامل نيست،خود رامجاز به ازار و اذيتش ميدانستند.

بنابراين،لفظ مومنين و مومنات در قران ، از جمله در ايه 59 احزاب لزوما منحصر به مومنان واقعي در مفهوم كامل خود نيست.

3-در اياتي كه لفظ ايمان و مسلم با هم به كاررفته غالبا ايمان مقدم بر تسليم است.يعني ابتدا بايد فرد به موضوعي يا فردي مومن شود وسپس در رفتار و گفتار و باورها تسليم او شود.به عنوان نمونه آيات 69 زخرف،53روم،46عنكبوت ،بقره136 84يونس و...
لذا لفظ مسلم در قران (در مواردي كه به رابطه ديني اشاره دارد)برخلاف باور رايج، خالص تر و ارزشمندتر از لفظ مومن ميباشد و همواره به تسليم واقعي فرد دلالت دارد.


Guest
#11 ارسال شده : 1402/08/12 08:37:58 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
لذا لفظ مسلم در قران (در مواردي كه به رابطه ديني اشاره دارد)برخلاف باور رايج، خالص تر و ارزشمندتر از لفظ مومن ميباشد و همواره به تسليم واقعي فرد دلالت دارد..


پاراگراف بالا.. دیدگاهی در پست بالا بود..
و که منظور این دیدگاه این هست که ابتدا فرد باید مومن به یه موضوعی.. مثلا خدا بشود و پس از آنکه مومن شد و به آن شناخت و خالصیت رسد.. تسلیم هممیشود.. در نتیجه یک مسلم بر مومن ارجع است.. چون قبل از مسلم بودن مومن بوده است..

ولی خیلی ها در بدر اسلام.. به دلایل مختلف مانند ترس یا هم رنگ شدن و یا منافع.. به اسلام پیوستن و ابتدا بدون آنکه مومن به اسلام و قرآن و خدا شوند.. همان ابتدا تسلیم و مسلم شدن.. و بعضی ها بعدا مومن هم شدن و خیلی ها هم نشدن.. امروز اکثریت جوامع اسلامی مسلم هستن ولی مومن نیستن.. چون همه اسلام رو از پدرانشون به ارث بردن و از روی شناخت و ایمان به خداوند و قران مسلمان نشدن.. پس در نتیجه ما اول مسلم شدیم و شاید بعدا مومن بشویم و یا نشویم.. بستگی به خوده فرد داره..
پس به نظر شخص من.. برداشت شخصی هست.. کسی که مومن باشد اصلا نیازی به مسلم شدن ندارد.. چون خواسته و یا ناخواسته و از روی عشق و شناخت.. مسلم میشود.. و این مومن بودن ان شخص هست که به مسلم بودن اون هوییت و ریشه و بنیاد داده است.. در نتیجه مومن ارجع تر از مسلم هست.. و در جامعه امروزی من جمله خودم.. مسلم هستم.. چون اسلام رو از پدرم به ارث بردم ولی برای مومن شدن تلاشی نکرده ام و میدانم که مومن نیستم
پاسخ سریع نمایش بخش پاسخ سریع
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
عنوان جدید ارسال پاسخ
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن می باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن می باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.503 ثانیه ایجاد شد.