تفسیر نور سوره نجم
◀️ هر چه مقام و مسئولیّت بالاتر باشد،تضمین بیشتری برای سلامتِ مسئول لازم است. «ما ضَلَّ - ما غَوی - ما یَنْطِقُ»
◀️ در مدیریّت،باید از افراد پاک،دفاع و دامن آنها از تهمت پاک گردد. ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ ...
◀️ هم پیامبر بر حق است وهم سخن او. ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ ...- إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی
◀️ سخن پیامبر،نه برخاسته از تمایلات شخصی و نه برخاسته از محیط اجتماعی است. «إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی»
◀️ اختیار نزول وحی در محتوی،زمان،مکان و مقدار،با خداست. «یُوحی»
◀️ هوی و هوس،با وحی سازگار نیست. «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی»
◀️ دین به قدری ارزش دارد که باید معلّم آن،خداوندی باشد که دارای قدرت بی نهایت است، «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی» و شاگرد آن،پیامبری باشد بی لغزش و معصوم. «ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ»
◀️ دریافت علوم الهی،نیازمند ظرفیّت خاصی است. ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی ...
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی
◀️ یکی از راه های شناخت افراد،شناخت استاد است. ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ ... عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی
◀️ وحی،همان تعالیم الهی است. یُوحی ... عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی
◀️ تحلیل ها و تهمت های ناروا را پاسخ دهید.در مقابل کسانی که می گفتند:این قرآن را دیگران به پیامبر آموخته اند، «یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ»، خداوند می فرماید:«عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی»
◀️ علم پیامبر از جانب خداوند است. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی
◀️ افراد بی ایمان،تحمّل باور کردن مکاشفات و دریافت های اولیای خدا را ندارند و با بدبینی و تردید با آنها به جدال می پردازند. «أَ فَتُمارُونَهُ»
◀️ در مسائل نظری و فکری،بحث و تردید جای دارد،ولی در محسوسات و دیدنی ها جایی ندارد. «أَ فَتُمارُونَهُ عَلی ما یَری»
◀️ پرسش و دلیل خواهی همیشه مورد سفارش است، «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ»ولی مجادله و ستیز مورد توبیخ است. «أَ فَتُمارُونَهُ»
◀️ چشمی توان دیدن آیات بزرگ الهی را دارد که واقع بین و حق بین باشد. «ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری»
◀️ تبعیض میان دختر و پسر،نوعی بی عدالتی است. «أَ لَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الْأُنْثی. تِلْکَ إِذاً قِسْمَهٌ ضِیزی»
◀️ تقلید کورکورانه،گرچه از نیاکان و پدران باشد،ممنوع است. «أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ»
◀️ شرک،برخاسته از خیال پردازی و موهوم گرایی است و هیچ گونه پشتوانه منطقی ندارد. سَمَّیْتُمُوها ... ما أَنْزَلَ اللّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ
◀️ عقاید،باید بر اساس برهان باشد و حدس و گمان و تقلید،کافی نیست. «ما أَنْزَلَ اللّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ»
◀️ هدایت از سوی خداوند است، «جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدی» و گمراهی از هوای نفس. «تَهْوَی الْأَنْفُسُ»
◀️ هوا پرستی،محکوم است. یَتَّبِعُونَ ... ما تَهْوَی الْأَنْفُسُ
◀️ خداوند،بر همه اتمام حجّت کرده است و پس از آمدن وحی،دیگر انسان عذری ندارد. «وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدی
◀️ به امید شفاعت و کارگشایی دیگران راه خدا را ترک نکنید که به این آرزو نخواهید رسید. «أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنّی»
نه هر موجودی حق شفاعت دارد،نه هر خلاف کاری شفاعت می شود.بلکه شفاعت برای کسی است که خدا بخواهد و شکی نیست که خواست خداوند نیز حکیمانه و طبق اصول و ضوابط است.... لِمَنْ یَشاءُ
◀️ هر کجا علم نبود،حدس و گمان جولان دارد. «ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ»
◀️ در امور اعتقادی،گمان کافی نیست. «إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً»
◀️ آنچه نکوهیده است،انحصار فکر و عمل در راه رسیدن به دنیاست وگرنه تلاش و علاقه طبیعی،امری پسندیده است. وَ لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاهَ ...
◀️ دنیاگرایی،نشانه سطح پایینِ درک و معرفت است. لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاهَ الدُّنْیا ... ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ
◀️ کسانی که جز به زندگی دنیا فکر نمی کنند،گمراهند. لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاهَ الدُّنْیا ...
◀️ پاداش الهی،برتر از عمل نیک انسان است ولی کیفر،بیش از عملِ بد نیست.
◀️ اَلَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا ... اَلَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی
◀️ سرنوشت انسان،به دست خود اوست. بِما عَمِلُوا ... اَلَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی
◀️ اجتناب از گناه باید سیره و ملکه انسان باشد. «یَجْتَنِبُونَ» (فعل مضارع نشانه استمرار و دوام است)
◀️ روشن ترین نشانه نیکوکاران،دوری از گناهان کبیره و گناهانی است که قبح بیشتری دارند. اَلَّذِینَ أَحْسَنُوا ... اَلَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ
◀️ نزدیک شدن به گناه،انسان را به گناه می کشاند.(لذا قرآن،واژه اجتناب و دوری از گناه را به کار برده است.) «یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ»
◀️ در زمین به سراغ فرشته نگردید،انسان،جایزالخطا است و حتّی نیکوکاران در معرض لغزش و خطا هستند. اَلَّذِینَ أَحْسَنُوا ... اَلَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ ... إِلاَّ اللَّمَمَ
◀️ مربّی باید خطاپوش باشد و از یک سری لغزش ها،گذشت کند. «إِلاَّ اللَّمَمَ»
◀️ از گناهانی که لحظه ای انجام می گیرد و لجاجت و اصراری بر آن نیست،باید گذشت. «إِلاَّ اللَّمَمَ»
◀️ انگیزه در عمل،اثر دارد.گناهانی که با انگیزه سرپیچی و نافرمانی صورت نمی گیرد،مورد عفو است. «إِلاَّ اللَّمَمَ»
◀️ توجّه به ناچیزی و ضعف و ذلت سابق،انسان را از خودستایی باز می دارد.
«إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّهٌ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ»
◀️ اصلاح رفتار مردم باید از طریق اصلاح عقاید باشد.عقیده به علم و نظارت الهی انسان را از خودستایی باز می دارد. هُوَ أَعْلَمُ ... فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ
◀️ اگر کمالی داریم همه از اوست،چرا به خود افتخار می کنیم. أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ ... فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ
◀️ کسی که نادار است و مقدار کم انفاق می کند،قابل ستایش است، «لا یَجِدُونَ إِلاّ جُهْدَهُمْ»[80]ولی اگر فرد دارا و متمکّن به مقدار قابلی کمک نکند،شایسته توبیخ است. «أَعْطی قَلِیلاً»
◀️ کمی انفاق گاهی حکیمانه است،نظیر غذای کم به کودک که اگر زیاد شد موجب ضرر و زیان می شود،ولی گاهی ریشه آن بخل است که مورد انتقاد می باشد. «أَعْطی قَلِیلاً وَ أَکْدی»
◀️ از کجا می دانید که آینده فقیر می شوید و از حالا بخل می ورزید. «أَعْطی قَلِیلاً وَ أَکْدی أَ عِنْدَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَری»
◀️ گرچه در کتب آسمانی تحریفاتی صورت گرفته ولی باز هم جاهایی از آنها قابل استناد است. «أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِما فِی صُحُفِ مُوسی»
◀️ ادیان آسمانی،اصول مشترکی دارند. «أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِما فِی صُحُفِ مُوسی وَ إِبْراهِیمَ»
◀️ به اتکای دیگران،خود را گرفتار خلاف نکنید که آنان بار شما را به دوش نخواهند کشید. «أَلاّ تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْری»
◀️ در عزل و نصب ها،انحرافات بستگان و نزدیکان را به پای مردم نگذارید.
«أَلاّ تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْری»
◀️ ایمان به بقای عمل و نظام عادلانه کیفر و پاداش،انسان را در برابر رفتار خود، هم دلگرم و تشویق و هم محتاط و مسئول می کند. «وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری»
◀️ هیچ عملی در هستی محو نمی شود. «سَعْیَهُ سَوْفَ یُری»
◀️ دنیا،ظرفیّت جزای کامل را ندارد و باید قیامتی باشد تا حق مطلب ادا شود.
«ثُمَّ یُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفی»
◀️ گرچه در دنیا نیز مجازات هایی هست،امّا مجازات کامل در قیامت است.
«الْجَزاءَ الْأَوْفی»
◀️ قیامت،روز خنده گروهی و گریه گروهی دیگر از مردم است. ثُمَّ یُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفی ... أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکی
◀️ مرگ و حیات،جلوه ای از ربوبیّت الهی است. رَبِّکَ الْمُنْتَهی ... هُوَ أَماتَ وَ أَحْیا
قانون زوجیّت را خداوند در نظام آفرینش قرار داده است،نه آنکه امری قراردادی میان افراد بشر باشد. «أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی»
◀️ هم اصل خلقت از اوست، «خَلَقَ» هم تنوّع خلقت. «الزَّوْجَیْنِ» هم مایه خلقت را آفرید، «نُطْفَهٍ» هم آفرینش او تکرار و استمرار دارد. «النَّشْأَهَ الْأُخْری» و هم تدبیر امروز و فردای آفریده ها به دست اوست. «أَغْنی وَ أَقْنی»
◀️ بی نیازی را از او بخواهیم نه از دیگران. «هُوَ أَغْنی»
◀️ اکنون که نیاز و بی نیازی به دست اوست،بخل و غرور و نیازخواهی از غیر او چرا؟ «هُوَ أَغْنی وَ أَقْنی»
◀️ مجازات ها منحصر به قیامت نیست،خداوند برخی اقوام را در دنیا هلاک می کند. «أَهْلَکَ عاداً الْأُولی»
◀️ از بدعاقبتی و هلاکت پیشینیان منحرف عبرت بگیریم. أَهْلَکَ عاداً ... وَ ثَمُودَ ... وَ قَوْمَ نُوحٍ
◀️ ظلم و طغیان به خصوص استمرار آن،عامل نابودی است. أَهْلَکَ ... کانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغی
◀️ در مطالعه تاریخ و حوادث و تحوّلات آن،به علت و فلسفه ی آنها باید توجّه کرد. «کانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغی»
◀️ هلاک شدن ستمگران،یکی از نعمت ها و الطاف الهی است. «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکَ»
◀️ وظیفه اصلی همه ی پیامبران و کتب آسمانی،هشدار و انذار بوده است. «هذا نَذِیرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولی»
ویرایش بوسیله کاربر 1398/04/12 05:38:43 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit