رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/14 ارسالها: 199
8 تشکر دریافتی در 7 ارسال
|
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ
إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ
وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا ﴿۵۳﴾ فولادوند: اى كسانى كه ايمان آوردهايد داخل اتاقهاى پيامبر مشويد مگر آنكه براى [خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود [آن هم]
بىآنكه در انتظار پختهشدن آن باشيد ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بىآنكه سرگرم سخنى گرديد
اين [رفتار] شما پيامبر را مىرنجاند و[لى] از شما شرم مىدارد و حال آنكه خدا از حق[گويى] شرم نمىكند و چون از زنان [پيامبر] چيزى خواستيد
از پشت پرده از آنان بخواهيد اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزهتر است و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و
مطلقا [نبايد] زنانش را پس از [مرگ] او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى] بزرگ است إِن تُبْدُوا شَيْئًا أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۵۴﴾ فولادوند: اگر چيزى را فاش كنيد يا آن را پنهان داريد قطعا خدا به هر چيزى داناست لَّا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ وَاتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا ﴿۵۵﴾ فولادوند: بر زنان در مورد پدران و پسران و برادران و پسران برادران و پسران خواهران و زنان [همكيش] و بردگانشان گناهى نيست [كه ديده شوند] و
بايد از خدا پروا بداريد كه خدا همواره بر هر چيزى گواه است مکارم: بر آنها (همسران پيامبر) گناهي نيست كه با پدران، و فرزندان، و برادران، و فرزندان برادران، و فرزندان خواهران خود، و زنان مسلمان و
بردگان خويش (بدون حجاب و پرده تماس بگيرند) و تقواي الهي را پيشه كنيد كه خداوند بر هر چيزي آگاه استکلمات کلیدی:همسران پیامبر،محارم،محرم،حجاب،اجازه ورود ویرایش بوسیله کاربر 1395/11/20 09:19:58 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
مدیر تالار |
|
|
|
رتبه: Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/04/23 ارسالها: 17
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
باز روى سخن در اين آيه به مؤمنان است و بخشى ديگر از احكام اسلام
مخصوصا آنچه مربوط به آداب معاشرت با پيامبر ص و خانواده نبوت بوده است ضمن جملههاى كوتاه و گويا و صريح بيان مىكند.
نخست مىگويد:" اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هرگز در اطاقهاى پيامبر سر زده داخل نشويد، مگر اينكه براى صرف غذا به شما اجازه داده شود،
آنهم مشروط به اينكه به موقع وارد شويد، نه اينكه از مدتى قبل بيائيد و در انتظار وقت غذا بنشينيد"
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلى طَعامٍ غَيْرَ ناظِرِينَ إِناهُ) «1»
و به اين ترتيب يكى از آداب مهم معاشرت را در آن محيطى كه اين آداب كمتر رعايت مىشد بيان مىكند، گر چه سخن در باره خانه پيامبر ص است،
ولى مسلما اين حكم اختصاص به او ندارد، درهيچ مورد بدون اجازه نبايد وارد خانه كسى شد چنان كه در سوره نور آيه 27 نيز آمده است)
حتى در حالات پيامبر ص مىخوانيم كه وقتى مىخواست وارد خانه دخترش فاطمه ع شود بيرون در مىايستاد و اجازه مىگرفت،
و يك روز" جابر بن عبد اللَّه" با او بود پس از آنكه براى خود اجازه گرفت براى" جابر" نيز اجازه گرفت!.بعلاوه به هنگامى كه دعوت به طعام مىشوند
بايد وقت شناس باشند و مزاحمت بىموقع براى صاحبخانه فراهم نكنند.
سپس به دومين حكم پرداخته مىگويد:" ولى هنگامى كه دعوت شديد وارد شويد، و هنگامى كه غذا خورديد پراكنده شويد"
(وَ لكِنْ إِذا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا).اين حكم در حقيقت تاكيد و تكميلى بر حكم گذشته است،
نه بى موقع به خانهاى كه دعوت شدهايد وارد شويد، و نه اجابت دعوت را ناديده بگيريد، و نه پس از صرف غذا براى مدتى طولانى درنگ كنيد.
بديهى است تخلف از اين امور موجب زحمت و دردسر براى ميزبان است و با اصول اخلاقى سازگار نيست.
در سومين حكم مىفرمايد:" پس از صرف غذا مجلس انس و گفتگو در خانه پيامبر (و هيچ ميزبان ديگرى) تشكيل ندهيد" (و لا مستانسين لحديث).
البته ممكن است ميزبان خواهان چنين مجلس انسى باشد در اين صورت مستثناست، سخن از جايى است كه تنها دعوت به صرف غذا شده، نه تشكيل مجلس انس،
در چنين جايى بايد پس از صرف غذا مجلس را ترك گفت، به خصوص اينكه خانه خانهاى همچون بيت پيامبر ص باشد كه كانون انجام بزرگترين رسالتهاى الهى است
و بايد امور مزاحم، وقت او را اشغال نكند.سپس علت اين حكم را چنين بيان مىكند:" اين كار پيامبر را آزار مىداد، اما او از شما شرم مىكرد،
ولى خداوند از بيان حق شرم نمىكند و ابا ندارد" (إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ).
البته پيامبر خدا نيز از بيان حق در مواردى كه جنبه شخصى و خصوصى نداشت هيچ ابا نمىكرد ولى بيان حق اشخاص از ناحيه خودشان زيبا نيست
اما از ناحيه كسان ديگر جالب و زيباست، و مورد آيه نيز از اين قبيل است، اصول اخلاقى ايجاب مىكرد پيامبر ص به دفاع از خود نپردازد،
بلكه خداوند به دفاع از او پردازد(تفسير نمونه)
ادامه دارد
|
|
|
|
رتبه: Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/04/23 ارسالها: 17
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
سپس چهارمين حكم را در زمينه" حجاب" چنين بيان مىدارد:" هنگامى كه چيزى از متاع و وسائل زندگى از همسران پيامبر ص بخواهيد
از پشت حجاب (پرده) بخواهيد" (وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ).گفتيم اين امر در ميان اعراب و بسيارى مردم ديگر معمول بوده و هست
كه به هنگام نياز به بعضى از وسائل زندگى موقتا از همسايه به عاريت مىگيرند، خانه پيامبر ص نيز از اين قانون مستثنا نبوده، و گاه و بيگاه مىآمدند و
چيزى از همسران پيامبر ص به عاريت مىخواستند، روشن است قرار گرفتن همسران پيامبر در معرض ديد مردم (هرچند با حجاب اسلامى باشد)
كار خوبى نبود لذا دستور داده شده كه از پشت پرده يا پشت در بگيرند.
نكتهاى كه در اينجا بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه منظور از" حجاب" در اين آيه پوشش زنان نيست، بلكه حكمى اضافه بر آن است
كه مخصوص همسران پيامبر ص بوده و آن اينكه مردم موظف بودند به خاطر شرائط خاص همسران پيامبر ص هر گاه مىخواهند چيزى از آنان بگيرند
از پشت پرده باشد، و آنها حتى با پوشش اسلامى در برابر مردم در اينگونه موارد ظاهر نشوند، البته اين حكم در باره زنان ديگر وارد نشده، و در آنها تنها رعايت پوشش كافى است.
شاهد اين سخن آنكه كلمه" حجاب" هر چند در استعمالهاى روزمره به معنى پوشش زن به كار مىرود، ولى در لغت چنين مفهومى را ندارد، و نه در تعبيرات فقهاى ما.
" حجاب" در لغت به معنى چيزى است كه در ميان دو شىء حائل مىشود به همين جهت پردهاى كه در ميان امعاء و قلب و ريه كشيده شده" حجاب حاجز" ناميده شده.
در قرآن مجيد نيز اين كلمه همه جا به معنى پرده يا حائل به كار رفته است، مانند آيه 45 سوره اسراء جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً:" ما در ميان تو و كسانى كه ايمان به آخرت نمىآورند پرده پوشيدهاى قرار داديم".
در آيه 32 سوره ص نيز مىخوانيم: حَتَّى تَوارَتْ بِالْحِجابِ:" تا موقعى كه خورشيد در پشت پرده افق پنهان شد".
و در آيه 51 سوره شورى آمده است: وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ:" براى هيچ انسانى ممكن نيست كه خداوند با او سخن بگويد مگر از طريق وحى يا از پشت پرده (غيب)".
در كلمات فقها از قديمترين ايام تا كنون نيز در مورد پوشش زنان معمولا كلمه" ستر" به كار رفته، و در روايات اسلامى نيز همين تعبير يا شبيه آن وارد شده است،
و به كار رفتن كلمه" حجاب" در پوشش زنان اصطلاحى است كه بيشتر در عصر ما پيدا شده و اگر در تواريخ و روايات پيدا شود بسيار كم است
گواه ديگر اينكه در حديثى از" انس بن مالك" خادم مخصوص پيامبر ص مىخوانيم كه مىگويد: من از همه آگاهتر به اين آيه حجابم، هنگامى كه زينب با پيامبر ص ازدواج كرد و با او در خانه بود غذايى درست فرمود و مردم را دعوت به ميهمانى نمود، اما جمعى پس از صرف غذا هم چنان نشسته بودند و سخن مىگفتند، در اين هنگام آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ- تا- مِنْ وَراءِ حِجابٍ نازل شد، در اين هنگام پردهاى افكنده شد و جمعيت برخاستند
در روايت ديگرى مىخوانيم كه" انس" مىگويد: ارخى الستر بينى و بينه:" پيامبر ص پرده را ميان من و خود افكند و جمعيت هنگامى كه چنين ديدند برخاستند و متفرق شدند.
بنا بر اين اسلام به زنان مسلمان دستور پردهنشينى نداده، و تعبير" پردگيان" در مورد زنان و تعبيراتى شبيه به اين جنبه اسلامى ندارد،
آنچه در باره زن مسلمان لازم است داشتن همان پوشش اسلامى است، ولى زنان پيامبر ص به خاطر وجود دشمنان فراوان و عيبجويان مغرض چون
ممكن بود در معرض تهمتها قرار گيرند و دستاويزى به دست سياهدلان بيفتد اين دستور خاص به آنها داده شد و يا به تعبير ديگر به مردم داده شده
كه به هنگام تقاضاى چيزى از آنها با آنها از پشت پرده تقاضاى خود را مطرح كنند.مخصوصا تعبير به" وراء" (پشت) گواه اين معنى است.
لذا قرآن بعد از اين دستورفلسفه آن را چنين بيان مىفرمايد:" اين براى پاكى دلهاى شما و آنان بهتر است" (ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ).
گر چه اين نوع تعليل با حكم استحبابى منافات ندارد ولى ظهور امر در جمله" فاسئلوهن" در وجوب متزلزل نمىشود چرا كه اين نوع تعليل در موارد
احكام واجب ديگر نيز احيانا آمده است. تفسيرنمونه
ادامه دارد
|
|
|
|
رتبه: Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/04/23 ارسالها: 17
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
پنجمين حكم را به اين صورت بيان مىفرمايد:" شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد" (وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ).گر چه عمل ايذايى
در خود اين آيه منعكس است و آن بيموقع به خانه پيامبر رفتن و پس از صرف غذا نشستن و مزاحم شدن، و در روايات شان نزول نيز آمده كه
بعضى از كوردلان سوگند ياد كرده بودند كه بعد از پيامبر ص با همسران او ازدواج كنند، اين سخن نيز ايذاء ديگرى بود، ولى به هر حال مفهوم آيه عام است و
هر گونه اذيت و آزار را شامل مىشود.
سرانجام ششمين و آخرين حكم را در زمينه حرمت ازدواج با همسران پيامبر بعد از او چنين بيان مىكند:" شما هرگز حق نداريد كه همسران او را بعد از او
به همسرى خويش در آوريد كه اين كار در نزد خدا عظيم است" (وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيماً).
در اينجا سؤالى پيش مىآيد كه چگونه خداوند همسران پيامبر ص را كه بعضى به هنگام وفات او نسبتا جوان بودند از حق انتخاب همسر محروم ساخته است؟
پاسخ اين سؤال با توجه به فلسفه اين تحريم روشن است.
زيرا اولا چنان كه از شان نزول آيه دانستيم، بعضى به عنوان انتقامجويى و توهين به ساحت مقدس پيامبر ص چنين تصميمى را گرفته بودند و
از اين راه مىخواستند ضربهاى بر حيثيت آن حضرت وارد كنند.ثانيا اگر اين مساله مجاز بود جمعى به عنوان اينكه همسر پيامبر ص را بعد از او
در اختيار خود گرفتهاند ممكن بود اين كار را وسيله سوء استفاده قرار دهند، و به اين بهانه موقعيت اجتماعى براى خويش دست و پا كنند،
و يا به عنوان اينكه آگاهى خاص از درون خانه پيامبر ص و تعليمات و مكتب او دارند به تحريف اسلام پردازند، و يا منافقين مطالبى را از اين طريق
در ميان مردم نشر دهند كه مخالف مقام پيامبر باشد (دقت كنيد).اين خطر هنگامى ملموستر مىشود كه بدانيم گروهى خود را براى اين كار آماده
ساخته بودند بعضى آن را به زبان آورده و بعضى شايد تنها در دل داشتند. از جمله كسانى را كه بعضى از مفسران اهل سنت در اينجا نام بردهاند طلحه است» .
خداوندى كه بر اسرار نهان و آشكار آگاه است براى بر هم زدن اين توطئه زشت يك حكم قاطع صادر فرمود و جلو اين امور را به كلى گرفت،
و براى تحكيم پايههاى آن به همسران پيامبر ص لقب ام المؤمنين داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خويش است! با توجه به آنچه
گفته شد روشن مىشود كه چرا همسران پيامبر ص لازم بود از اين محروميت استقبال كنند؟
در طول زندگى انسان گاه مسائل مهمى مطرح مىشود كه به خاطر آنها بايد فداكارى و از خودگذشتگى نشان داد، و از بعضى از حقوق حقه خود
چشم پوشيد، به خصوص اينكه هميشه افتخارات بزرگ مسئوليتهاى سنگينى نيز همراه دارد، بدون شك همسران پيامبر ص افتخار عظيمى
از طريق ازدواجشان با پيامبر ص كسب كردند، داشتن چنين افتخارى نياز به چنين فداكارى هم دارد.
به همين دليل زنان پيامبر ص بعد از او در ميان امت اسلامى بسيار محترم مىزيستند، و از وضع خود بسيار راضى و خشنود بودند، و آن محروميت را در برابر اين افتخارات ناچيز مىشمردند.
دومين آيه مورد بحث به مردم شديدا هشدار داده، مىگويد: اگر چيزى را آشكار كنيد يا پنهان داريد خداوند از همه امور آگاه است" (إِنْ تُبْدُوا شَيْئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً).
گمان نكنيد خدا از برنامههاى ايذايى شما نسبت به پيامبرش با خبر نيست، چه آنها كه بر زبان جارى كردند و چه آنها كه در دل تصميم داشتند
همه را به خوبى مىداند، و با هر كس متناسب كار و نيتش رفتار مىكند. تفسیر نمونه
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: students, member تاریخ عضویت: 1390/03/01 ارسالها: 38
4 تشکر دریافتی در 3 ارسال
|
در ایه فوق ،علت تشریع حکم حجاب خاص برای همسران پیامبر (از ورای حجاب از انها سئوال کنید) مصون ماندن و نلغزیدن
دل انها ومخاطبانشان عنوان شده است.این می تواند راهنمایی برای همه مسلمانان در ارتباطات اجتماعی ،کاری وخانوادگی انها باشد.
اگر احتمال می دهید که دلتون یاچشمتون بلرزد و ذهنتون در گیر شود ،خودتون بهر طریقی ارتباط مستقیم را محدود کنید.این
اصلی عقلانی یرای اجتناب از خطر احتمالی است.
در تفسیر راهنما -هاشمی رفسنجانی-نکات زیر در خصوص این قسمت از ایه بیان شده است:
-همسران پیامبر، موظف به حفظ حجاب و پوشش مناسب و نگهداری خود از نگاه نامحرمان بودند.
- حفظ طهارت قلب، امری لازم و بایسته است.
- اجتناب از مطالبه کردن چیزی از همسران پیامبر، به صورت رو در رو، به خاطر حفظ طهارت قلب مؤمنان و همسران پیامبر است.
- قلب آدمی، محل لغزش است و باید از مقدمات لغزیدن آن، جلوگیری کرد.
- رویارویی مستقیم زنان و مردان نامحرم، لغزش آفرین است و باید از آن اجتناب کرد.
- همسران پیامبر مانند سایر زنان، در معرض لغزش بودند.
- همسران پیامبر، مجاز بودند در کارهای اجتماعی ـ با رعایت ضوابط ـ شرکت کنند و پرده نشین صرف نبودند.
- مؤمنان، در صورتی که می خواستند با همسران پیامبر گفت وگو کنند، باید از پشت پرده گفت وگو می کردند.
|
|
|
|
رتبه: Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/09/21 ارسالها: 12
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
لَّا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ ۗ وَاتَّقِينَ اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا ﴿٥٥﴾
این آیه کسانی را که بواسطه نسبی به زن محرم هستند نام برده، اما محرمان سببی همچون داماد و برادر رضاعی و نیز کودکانی که به سن تکلیف نرسیده و مسایل شهوانی را درک نمی¬کنند، بر زنان محرم هستند. گرچه بعضی این آیه را مربوط به زنان پیامبر دانسته اند ولی به نظر می¬رسد که آیه مربوط به همه زنان باشد. 1- در اسلام سختی و حرج نیست. بستگان درجه اول که دایما در خانواده رفت و آمد می کنند با یکدیگر محرمند. (لا جناح ...) 2- میان زنان مسلمین حجاب لازم نیست ولی نزد زنان غیر مسلمان حجاب لازم است. (نسائهن) 3- محرم بودن به معنای بی مبالاتی و بی تقوایی نیست. ( لا جناح علیهن... و اتقین الله) 4- گواه بودن خدا بر اعمال انسان، بهترین عامل و اهرم رعایت تقواست. ( و اتقین الله ان الله کان علی کل شی شهیدا)
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17 ارسالها: 221
6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
|
در تفسير فرقان در ذيل آيه 55 چنين امده است:
"اينجا در ميان محارم كسانى مانند داماد و شوهرمادر به ميان نيامده اند، زيرا صرف داماد و يا شوهر مادر بودن موجب محرميت براى زن نيست، چنانكه در آيه نساء اين محرميت را مقيد به قيد همبسترى با دختر زن، و يا مادر دخترى كه ربيبه است دانسته،
و چون اين محرمان مذكور در اين آيه بگونه اى مطلق محرمند، داماد كه محرميتش با مادر زن مشروط به همبسترى با زن است- مانند دختر زن كه شرط محرميتش بيشتر است- در اينجا ياد نشده و اين خود تأييدى است بر آنچه در آيه نساء گذشت كه همانطورى كه دختر زن در صورتى محرم است كه همبسترى با زن انجام شده باشد مادر زن هم چنان است، و روى اين اصل" امهات نساءكم" هم بگونه اى مطق نيست.
و در جمع مى بينيم كه اين دو محرم مشروط در جرگه محرميت غيرمشروط در آيه نور و حرمت ازدواج غير مشروط در آيه نساء ياد نشده اند، كه اينجا هم براى سومين بار در ضمن محرمها نيامده اند.
«نساءهن» كه زنان اين زنانند بمعنى زنهاى محرم با آنانند كه از جمله زنان خدمتكار كافر مى باشند، در نتيجه زنان كافرى كه در حاشيه زندگى اينان نيستند بگونه مطلق نسبت به اينان محرم نيستند،
در اين آيه محارم تنها پدران، پسران، پسران برادران، پسران خواهران، زنانشان و زنان زر خريدشان ذكر شده اند
وليكن در آيه نور شوهران، پدران، پدران شوهران، پسران، پسران شوهران، برادران، پسران برادران، پسران خواهران، زنانشان، زرخريدشان، اطفالى كه دانايى و توانايى عمل جنسى را ندارند و مردانى كه پير هستند و در حاشيه زندگى شان زندگى مى كنند و نياز و يا جرأت جنسى هم با بانوى خانه ندارند،
آن شش مورد از محارم در آيه مورد بحث احزاب، اين هم دوازده مورد در سوره نور كه باز هم دو مورد ديگر از محارم بدون شرط كه عموها و دايى ها باشند در هيچيك از اين دو آيه ياد نشده اند،
آرى دو مورد ديگر كه محرميتشان مقيد به همبسترى با دخترانشان يا مادرانشان است تنها در آيه نساء با قيد ياد شده آمده اند، اكنون بايد ديد اين آيات چگونه با يكديگر سازش دارند.
پاسخ اين است كه در آيه احزاب تنها محارم زنان پيامبر صلى الله عليه و آله ياد شده اند ولى اين تنها محارم موجود آنانند كه همان هفت دسته مى باشند، ولى پدر شوهر و پسر شوهر نداشته اند، اما شوهرانشان كه در محرميت مسلم بوده است، همچنين اطفال دون تكليف كه دانايى و توانايى جريان جنسى با زنان را ندارند ولى دسته آخر كه مردانى هستند كه در زندگى داخلى در حاشيه اند و توان و يا جرأت جنسى هم ندارند درست است كه اينان نيز بر حسب آيه نور كلًا محرمند اما چنين مردانى در داخله زندگى زنان پيامبر هرگز وجود نداشته اند، اين توافق نخستين.
سپس عموها و دايى ها كه در هيچيك از سه آيه نور و نساء و احزاب نيامده اند، با آنكه بر حسب ضرورت فقهى اين دو از محارم بدون شرط هستند
چنان مى فهميم كه اينها هم آن گونه كه ديگران محرميت مطلقه دارند محرم نيستند يعنى عمو و دايى تا اندازه اى محرمند اما نه مانند شوهر، پدر، پدر شوهر و ديگران.
روى اين اصل در ميان محارم سوره نور كه بگونه اى مطلق محرمند در محارم سوره احزاب ياد نشده اند، اما دو فرد ديگر كه شوهر مادر و شوهر دختر است در سوره نساء با قيد دخول محرمند و بدون اين قيد محرم نيستند، بلكه ازدواج با آنان نيز جايز است، و چنانكه در جاى خود به تفصيل تبيين كرده ايم همانگونه كه محرميت و حرمت ازدواج با دختران زنان مشروط به همبسترى با اين زنان است، راجع به مادران زنان نيز چنان است كه مادامى كه با زن همبستر نشده ايد مادرش نه بر شما حرام است و نه با شما محرم.
و اما اين كه عدم ذكر عموها و دايى ها در ميان محارم خود دليل است بر عدم محرميتشان، پاسخ اين است كه تنها اين ياد نشدنشان در بين محرمهاى بدون قيد اصلى محرميتشان را سلب نمى كند، و روى اين اصل قرآن نصاً نسبت به محرم و نامحرم بودن اينان ساكت است، ولى در آيه نساء كه اين دو از محرمات اصلى زناشويى قرار گرفته اند خود اين حرمت لازمه اش محرميت است چنانكه سنت قطعيه هم در اين زمينه ثابت است. و گرچه عموها و دائى ها در جمع محارم مطلق نيامده اند، ولى در جمع حرمت نكاح در آيه نساء دختران برادران و دختران خواهران ياد شده اند.
و بالاخره محرميت داراى سه بُعد است: 1- محرميت مطلقه با درجاتش نسبت به محارم آيه نور 2- محرميت مشروط به همبسترى با مادر زن و دختر زن كه به شرط همبسترى محرمند 3- محرميت بدون هيچ شرطى ولكن بسيار فراتر از اين دو محرميت، زيرا اگر با هر يك از اين محرميت برابر بود مانند آنان ياد مى شدند.
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.