رتبه: Newbie
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1391/01/10 ارسالها: 7
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ
به خاطر بياور زماني را که جاي خانه (کعبه) را براي ابراهيم آماده ساختيم (تا خانه را بنا کند، و به او گفتيم:) چيزي را همتاي من قرار مده و خانه ام را براي طواف کنندگان و قيام کنندگان و رکوع کنندگان و سجودکنندگان (از آلودگي بتها و از هر گونه آلودگي) پاک ساز
آیه 26 سوره ی حج
در اينجا خداوند به تـاريـخچه بناى كعبه به دست ابراهيم خليل (ع) اشاره مى كند، ابتدا از داستان تجديد بناى كعبه شروع كرده ،
مى گويد: و (بـه خـاطر بياور) زمانى را كه محل خانه كعبه رابراى ابراهيم آماده ساختيم تا در آن مكان اقدام به بناى خانه كعبه كند (واذ بوانالا برهيم مكان البيت).
مـنـظور از ((بوانا)) اين است كه خداوند مكان خانه كعبه را كه در زمان آدم ساخته شده بود و در طـوفـان نـوح ويـران و آثارش محو گشته بود به ابراهيم (ع)نشان داد، توفانى وزيد و خاكها را به عـقب برد و پايه هاى خانه آشكار گشت ، ياقطعه ابرى آمده و در آنجا سايه افكند، و يا به هر وسيله ديـگـر خـداونـد مـحل اصلى خانه را براى ابراهيم معلوم و آماده ساخت ، و او با هميارى فرزندش اسماعيل آن راتجديد بنا نمود.
و اينكه خداى تعالى مكان بيت را براى ابراهيم (عليه السلام) تبوئه قرار داد معنايش اين است كه آن را مرجع براى عبادت قرار داد، تا عبادت كنندگان
آنجا را خانه عبادت خود قرار دهند. و اين كه خانه را هم به خود نسبت داد، و فرمود: (و طهر بيتى - پاك كن خانه ام را) اشاره به همين قرار داد دارد.
و بدون ترديد اين قرارداد عبارت بوده از وحى به ابراهيم كه تو اين مكان را مكان و مرجع براى عبادتم بكن. پس معناى (بوءنا لابراهيم مكان البيت ) اين است كه : ما وحى كرديم به ابراهيم كه براى عبادتم قصد اين مكان كن. به عبارتى ديگر مرا در اين مكان عبادت كن.
سپس اضافه مى كند، هنگامى كه خانه آماده شد به ابراهيم خطاب كرديم :اين خانه را كانون توحيد كـن ، و ((چـيـزى را شـريـك مـن قرار مده ،و خانه ام را براى طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركـوع كـنـنـدگـان و سـجـودكـنندگان پاك كن)) (ان لا تشرك بى شيئا وطهر بيتى لطائفين والقائمين والركع السجود).
در حقيقت ابراهيم (ع) مامور بود خانه كعبه و اطراف آن را از هرگونه آلودگى ظاهرى و معنوى و هـرگـونـه بـت و مـظـاهـر شرك پاك و پاكيزه دارد،
تابندگان خدا دراين مكان پاك جز به خدا نـيـنـديـشـنـد، و مـهمترين عبادت اين سرزمين را كه طواف ونماز است در محيطى پيراسته از هرگونه آلودگى انجام دهند.تفسیر المیزان علامه طباطبایی تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی کلمات کلیدی: کعبه مکه ابراهیم خانه خدا بیت الله مسجدالحرام امن ویرایش بوسیله کاربر 1400/04/24 06:34:58 ب.ظ
| دلیل ویرایش: key word
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/04 ارسالها: 134
5 تشکر دریافتی در 4 ارسال
|
در تایید مطالب بالا که در واقع حضرت ابراهیم ،مجددا خانه خدا را احیا کردند،بهآیه 125 سوره بقره اشاره میکنم.
وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۱۲۷﴾
و هنگامى كه ابراهيم و اسماعيل پايه هاى خانه [كعبه] را بالا مى بردند [مى گفتند] اى پروردگار ما از ما بپذير كه در حقيقت تو شنواى دانايى (۱۲۷)
در واقع ،مکان خانه خدا با سنگهایی که از زمین بیرون زده بود،مشخص بوده و حضرت ابراهیم بر ان سنگها دیوار چیدند.
اقای دکتر میرباقری در مجلسسی گفتند که تقل شده در زمان آتش سوزی مکه در زمان حجاج ،این پایه های سنگی مجددا مشاهده شده است.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/04 ارسالها: 134
5 تشکر دریافتی در 4 ارسال
|
کعبه تنها زمینی که مسافر و مجاور حق یکسان در استفاده از آن دارند.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاء الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ وَمَن يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۲۵﴾
فولادوند: بى گمان كسانى كه كافر شدند و از راه خدا و مسجدالحرام كه آن را براى مردم اعم از مقيم در آنجا و باديه نشين يكسان قرار داده ايم جلو گيرى مى كنند و [نيز] هر كه بخواهد در آنجا به ستم [از حق] منحرف شود او را از عذابى دردناك مى چشانيم.
در تفسیر المیزان در ذیل این آیه چنین آمده است:
كلمه (صد) به معناى جلوگيرى است. و (عكوف در مكان ) به معناى اقامت در آن است. و كلمه (بادى ) از (بدو) و به معناى ظهور است. و مراد از آن به طورى كه گفته اند كسى است كه مقيم مكه نباشد، بلكه از خارج وارد مكه شود. و كلمه (الحاد) به معناى ميل به خلاف استقامت است، و اصل آن كجى پاى حيوان بوده.
و مراد از جمله (الذين كفروا) مشركين مكه است كه به نبوت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كفر ورزيدند و در اول بعثت، يعنى قبل از هجرت، مانع از گرويدن مردم به اسلام مى شدند. و مقصود از (سبيل اللّه ) همان اسلام است، و نيز مؤمنين را از داخل شدن به مسجد الحرام، براى طواف كعبه، و نماز خواندن در آن و ساير عبادات باز مى داشتند. پس جمله (يصدون ) استمرار را مى رساند، و عطف آن بر فعل ماضى (كفروا) ضررى به اين افاده نمى رساند، و معناى آيه اين است : آنهايى كه قبلا كفر ورزيدند و بر جلوگيرى مردم از راه خدا و جلوگيرى مؤمنين از مسجد الحرام مداومت نمودند.
و با اين بيان روشن مى شود كه : جمله (و المسجد الحرام ) عطف است بر جمله (سبيل اللّه )، و مراد از جلوگيرى مؤمنين از اداى عبادات، مناسك در كعبه است، و لازمه اين جلوگيرى اين بوده كه نگذارند كسى هم از خارج وارد مكه شود.
و با اين بيان روشن مى گردد كه منظور از جمله (الذى جعلناه للناس )- كه وصف مسجد الحرام است - اين است كه (جعلناه لعباده الناس - آن را محل عبادت مردم قرار داديم )، نه اينكه ملك آن را به مردم واگذار نموديم. پس به حكم اين آيه، مردم مالك اين معنا هستند كه در مسجد الحرام عبادت كنند، و كسى نتواند از ايشان جلوگيرى كند.
و اگر اينطور تعبير فرموده براى اين است كه بفهماند عبادت مردم در مسجد الحرام حق ايشان است، و جلوگيرى ايشان، تعدى در حق و الحاد به ظلم است. همچنانكه اضافه (سبيل ) به كلمه (اللّه ) براى افاده اين معنا است كه جلوگيرى مردم از عبادت در مسجد تعدى به حق خدا است.
مؤ يد اين معنااين است كه بعد از جمله مورد بحث فرموده : (سواء العاكف فيه و الباد) يعنى اهل آن و خارجى هايى كه داخل آن مى شوند، در اينكه حق دارند در آن مسجد عبادت كنند برابرند.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
کعبه،سرزمین امن و محل رجوع همه مردم
خداوند در آیات 125 و126 سوره بقره به ویژگیهای دیگری از شهر مکه و خانه خدا اشاره میکند:
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ ﴿۱۲۵﴾
و چون خانه [كعبه] را براى مردم محل اجتماع و [جاى] امنى قرار داديم [و فرموديم] در مقام ابراهيم نمازگاهى براى خود اختيار كنيد و به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه خانه مرا براى طواف كنندگان و معتكفان و ركوع و سجودكنندگان پاكيزه كنيد
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هََذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۲۶﴾
و چون ابراهيم گفت پروردگارا اين [سرزمين] را شهرى امن گردان و مردمش را هر كس از آنان كه به خدا و روز بازپسين ايمان بياورد از فرآورده ها روزى بخش
فرمود و[لى] هر كس كفر بورزد اندكى برخوردارش مى كنم سپس او را با خوارى به سوى عذاب آتش [دوزخ] مى كشانم و چه بد سرانجامى است (۱۲۶)
به برخی توضیحات تفسیر المیزان در خصوص این دو آیه اشاره می کنیم:
اين آيه اشاره به تشريع حج ، و نيز ماءمن بودن خانه خدا و مثابت ، يعنى مرجع بودن آن دارد، چون كلمه (مثابه ) از ماده (ث - و - ب ) است ، كه بمعناى برگشتن است .
واذ قال ابراهيم رب اجعل ) الخ ، اين جمله حكايت دعائى است كه ابراهيم (عليه السلام ) كرد، و از پروردگارش درخواست نمود: كه به اهل مكه امنيت و رزق ارزانى بدارد، و خداوند دعايش را مستجاب كرد، چون خدا بزرگتر از آنست كه در كلام حقش دعائى را نقل كند، كه مستجاب نكرده باشد.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
امن بودن حرم الهی از ویژگیهایی است که در آیات متعدد قرآن بیان شده است.
از جمله در سوره نمل آیه 91
نَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۹۱﴾
مکارم: (بگو) من مامورم پروردگار اين شهر (مقدس مكه) را عبادت كنم همان كسي كه اين شهر را حرمت بخشيده و همه چيز از آن اوست و من مامورم كه از مسلمين باشم.
خرمشاهی: همانا فرمان يافتهام كه پروردگار اين شهر را كه آن را حرم [امن] قرار داده است، بپرستم، و همه چيز او راست، و فرمان يافتهام كه از مسلمانان باشم
هم چنین در سوره قصص آیه 57
وَقَالُوا إِن نَّتَّبِعِ الْهُدَى مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا أَوَلَمْ نُمَكِّن لَّهُمْ حَرَمًا آمِنًا يُجْبَى إِلَيْهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَيْءٍ رِزْقًا مِن لَّدُنَّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۵۷﴾
فولادوند: و گفتند اگر با تو از [نور] هدايت پيروى كنيم از سرزمين خود ربوده خواهيم شد آيا آنان را در حرمى امن جاى نداديم كه محصولات هر چيزى كه رزقى از جانب ماست به سوى آن سرازير مىشود ولى بيشترشان نمى دانند
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/04 ارسالها: 134
5 تشکر دریافتی در 4 ارسال
|
خداوند در سوره تین به شهر امن مکه سوگند خورده است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ ﴿۱﴾
فولادوند: سوگند به انجير و زيتون
مکارم: قسم به انجير و زيتون (يا قسم به سرزمين شام و بيت المقدس).
وَطُورِ سِينِينَ ﴿۲﴾
فولادوند: و طور سينا
وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ ﴿۳﴾
مکارم: و قسم به اين شهر امن (مكه).
خداوند هم چنین در سوره قریش،به سران مکه تذکر میدهد که شما باید بخاطر امنیت و رونقی که خداوند در مکه ایجاد کرده،شاکر او باشید و فقط او را پرستش کنید.
فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ ﴿۳﴾
مکارم: پس (به شكرانه اين نعمت بزرگ) بايد پروردگار اين خانه را عبادت كنند.
الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ ﴿۴﴾
مکارم: همانكس كه آنها را از گرسنگي نجات داد و از ناامني رهائي بخشيد.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/04 ارسالها: 134
5 تشکر دریافتی در 4 ارسال
|
خداوند در آیه 97 سوره مائده کعبه را مایه قوام و پایداری زندگی مردم دانسته است.
جَعَلَ اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِّلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلاَئِدَ ذَلِكَ لِتَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَأَنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۹۷﴾
فولادوند: خداوند [زيارت] كعبه بيت الحرام را وسيله به پا داشتن [مصالح] مردم قرار داده و ماه حرام و قربانيهاى بى نشان و قربانيهاى نشاندار را [نيز به همين منظور مقرر فرموده است] اين [جمله] براى آن است تا بدانيد كه خدا آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است مى داند و خداست كه بر هر چيزى داناست.
در تفسیر المیزان در ذیل این آیه چنین امده است:
"راغب گفته : "(قوام ) و (قيام ) چيزى است كه انسان يا هر چيز ديگرى بوسيله آن بر پا مى شود، و قيام و قوام هر دو اسم اند براى چند چيز، مانند ستون و تكيه گاه ،خداوند كعبه را بيت الحرام و مايه قوام شما قرار داده ) چون دنيا و آخرت آنان قوامش به كعبه بود. اصم گفته است چون كعبه الى الابد پايدار است و نسخ نمى شود."
و بنابر گفته او برگشت معناى آيه مورد بحث به اين مى شود: خداى تعالى كعبه را احترام كرده و آنرا بيت الحرام قرار داده ، و به همين منظور بعضى از ماهها را هم حرام كرده و بوسيله حكم به وجوب حج در آن ماهها، بين ماههاى حرام و بيت الحرام ارتباط برقرار كرد.
البته در اين بين امورى را هم كه مناسب با حرمت است مانند هدى و قلائد جعل فرمود، و غرض از همه اينها اين بود كه كعبه را پايه حيات اجتماعى سعيدى براى مردم قرار دهد، و آنرا قبله گاه مردم كند، تا در نماز، دل و روى خود را متوجه آن كنند و اموات خود و ذبيحه هاى خود را بسوى آن توجه دهند، و در هر حال احترامش نمايند و در نتيجه جمعيت واحده اى را تشكيل داده و جمعشان جمع و دينشان زنده و پايدار گردد، از اقطار مختلف گيتى و نقاط دور در آنجا گرد هم آيند و همه قسم طريق عبادت را پيموده و منافعى را كه خصوص اين قسم عبادت براى آنان دارد به چشم خود ديده استيفا كنند، و نيز اهل عالم بشنيدن اسم آن و به گفتگوى از آن و رفته رفته نزديك شدن و ديدن آن و توجه بسوى آن هدايت شوند
و كوتاه سخن بيت الحرام و شهر الحرام و هر چه كه متعلق است به آن مانند هدى و قلائد از جهت باعث بودن بر قوام معاد و معاش مردم منافعى است كه شمردن اشخاصى را كه از جزئيات ثابت و غير ثابت آن منتفع شده و مى شوند هر متفكرى را به شگفت درمى آورد،
اعتبار بيت الحرام و شهر الحرام و احكامى كه بر آن دو تشريع شده مبنى بر حقيقتى علمى و اساسى و جدى است ، و آن اينست كه اين بيت الله و احكام و مناسكش مايه قوام و حيات مردم است ."
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
آیة الله طالقانی در ذیل آیه " وَ اِذ جَعَلنا البَيتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَ اَمناً" مى گوید :
« این خانه با همهٔ آدابش، تصویری است که چهرهٔ ابراهیم را در عالیترین صورت معنوی و وضع ظاهری ، در خیال ترسیم می کند وشخص حاج ، خود را با او هم قدم و هم صدا و با اندیشه های بلند او آشنا، می نگرد وهمان کلماتی که از ضمیر ابراهیم برانگیخته شد و به آن مبتلا گردید تاتمامش کرد، در ضمیر هر انسانی که به رموز این بیت آشنا شود و صورت معنوی ابراهیم را در آن بنگرد ، برانگیخته می شود . امامت ابراهیم قلوب مردم مستعد را پیرو او می گرداند.
مثابه شدن این خانه هم نفوس مستعدی را به سوی آن می کشاند تا در گیر و دار زندگی، از دور و نزدیک به سوی آن روی آرند و به آنجا رفت و آمد کنند تا اندک اندک حق و کلمات او که در عموم مردم- نه مانند ابراهیم- به کمال و تمام نمی رسد ، حاکم شود و نفوس از کشمکشها و تشویشها و جاذبه های مختلف و نگرانیهایی که از خودبینی و سود اندیشی و برتری جویی برمی آید ، برهند و به آرامش وامنیت خدایی ( وامناً) گرایند.»
( پرتوی از قرآن، ج۱ ص ۲۹۷)ویرایش بوسیله کاربر 1403/03/22 04:59:59 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
امن_بودن_حرم_کعبه حرم به مکه اطلاق می شود. امن بودن مکه به این دلیل بود که سران قریش که مدیریت کعبه را بر عهده داشتند از سران قبایل حجاز عهد گرفته بودند که چون به تجارت می روند در امنیت باشند. این عهدها را ایلاف می گفتند که بنا شده بود در سفرهای تابستانی و زمستانی تحت این عهد قرار گیرند. در حجاز وضع چنان بود که به قبایل و کاروانها می تاختند و مردم را می ربودند. اما وقتی این راهزنان متعرض قریشیان می شدند آنان می گفتند که ما اهل حرم هستیم و بدین ترتیب کسی به آنان تعرض نمی کرد. برای همین مکه هم که محل سکونت آنان بود امنیت یافته بود و به حرم امن شناخته می شد.
اصحاب ایلاف چهار تن از قریش از فرزندان عبد مناف بودند. همچنین هر یک از این چهار تن خود را در ذمه و حمایت یکی از ملوک قدرتمند همسایه قرار داده بودند که به این عهدها و ذمه ها «حبل» می گفتند. گویی که این افراد با ریسمان خود را به آن حاکمان وصل کرده بودند. هاشم از حکومت روم حبل گرفته بود، عبد شمس از نجاشی حاکم حبشه، مطلب از حمیر و نوفل از کسری حاکم ایران. این چهار تن تحت حبل و ذمه پادشاهان مذکور به آن بلاد سفر می کردند.
در قرآن به ایلاف این گونه اشاره شده که قریش به برکت اینکه مسئولیت اداره کعبه را داشتند که خانه خدا محسوب می شد، توانسته بودند تحت حمایت دیگر قبایل قرار گیرند و سفرهای تجاری آنها در امنیت باشد و در نتیجه از قحطی و گرسنگی هم نجات یابند اما آنان به جای آنکه صاحب خانه را بپرستند برای او شریک گرفتند: سوره قریش: لِايلَافِ قُرَيْشٍ(1) إِلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَ الصَّيْفِ(2) فَلْيَعْبُدُواْ رَبَّ هَاذَا الْبَيْتِ(3) الَّذِى أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَ ءَامَنَهُم مِّنْ خَوْفِ (4) به خاطر [عهد] ایلاف قريش، (1) [همان] ایلافشان در كوچ زمستان و تابستان، (2) پس بايد خداوند اين خانه را بپرستند؛ (3) همان [خدايى] كه از گرسنگى غذايشان داد، و از بيم [دشمن] آسودهخاطرشان كرد. (4)
در آیه دیگری در سوره مکی عنکبوت این نعمت را یاد آور می شود و تذکر می دهد که اهل مکه به خاطر لطف خداوند و به برکت اینکه کعبه را در اختیار دارند توانسته اند در امنیت باشند و شهرشان حرم امن باشد اما آنان به باطل (بت پرستی) گرویده اند و نعمت خدا را کفران کرده اند: أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً وَ يُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ (عنکبوت/ 67) آيا نديدهاند كه ما [براى آنان] حرمى امن قرار داديم و حال آنكه مردم از حوالىِ آنان ربوده مىشوند؟ آيا به باطل ايمان مىآورند و به نعمت خدا كفر مىورزند؟
سران قریش از جمله حارث (یا حرث) پسر نوفل (همان نوفل فرزند عبد مناف که از کسری حاکم ایران حبل داشت) وقتی با دعوت پیامبر مواجه شدند برای مخالفت با او و همراه نشدن با وی، به این مسأله اشاره کردند که ما اکنون به دلیل اینکه با عرب حجاز هم کیش هستیم با ما نبرد نمی کنیم، اما اگر به اسلام ایمان آوریم در مقابل عرب در اقلیت قرار می گیریم و عرب ما را نیز می رباید (یعنی مورد قتل و غارت واقع می شویم) اما قرآن در پاسخ او گفت که ما این شهر را حرم امن قرار داده ایم و محصولات به سوی آن سرازیر می شود: وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنا أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبى إِلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيْءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (قصص/ 57) و گفتند: «اگر با تو از هدايت پيروى كنيم، از سرزمين خود ربوده خواهيم شد.» آيا آنان را در حرمى امن جاى نداديم كه محصولات هر چيزى- كه رزقى از جانب ماست- به سوى آن سرازير مىشود؟ ولى بيشترشان نمىدانند. بنا بر این امن بودن شهر مکه به خاطر این بود که مردم عرب حجاز به اهل آن امان داده بودند و این سرزمین را محترم می شمردند و سران قبایل پذیرفته بودند که با اهل مکه و شهر مکه کاری نداشته باشند.
بر این اساس آیه زیر که جعل امنیت بیت را به خدا نسبت داده نه تکوینی است نه تشریعی؛ بلکه مقصود این است که مردم عرب به احترام خانه منسوب به خدا این امنیت را قرار کرده بودند: وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً: و (به خاطر بیاورید) هنگامى که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان براى مردم قرار دادیم. وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً: و (به خاطر بیاورید) هنگامى که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان براى مردم قرار دادیم.
دکتر سید جعفر صادقی
ویرایش بوسیله کاربر 1397/08/20 07:08:32 ق.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, students, member تاریخ عضویت: 1397/09/13 ارسالها: 168 مکان: Qom
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
✅ #مکان و هدف از بنای #کعبه:
💮🔶 وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَن لَّا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ (حج:26)
🔹و [به یاد آر] آنگاه که محل استقرار خانه را برای ابراهیم معین کردیم 39 [تا آن را بازسازی و آماده سازد، و گفتیم] که هیچ چیز را شریک من قرار مده و خانه مرا برای طواف کنندگان و [به عبادت] ایستادگان و راکعان و ساجدان پاکیزه گردان. 40 __ 39- در این آیه، به جای آنکه گفته شود مکان خانه را به ابراهیم نشان دادیم، الهام کردیم، راهنمائی کردیم و امثالهم، گفته شده است: «بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَكَانَ الْبَیْتِ». مشتقات کلمة «بَوَّأْنَا» 17 بار در قرآن آمده است که از بررسی آنها مفهوم جایگیر شدن، اسکان دادن، قرین شدن با چیزی [مثل غضب خدا، گناه، و...] به دست ميآيد، اما در اینجا اسکان دادن نه به ابراهیم، بلکه به مکان خانه نسبت داده شده است، گوئی این مکان فرودگاه و منزل و مقصودی است که دلهای مؤمنان باید به آن فرود آید. 40- ظاهراً سادهتر به نظر ميرسيد اگر گفته ميشد خانه را برای طوافکنندگان و نمازگزاران پاکیزه گردان، اما ذکر جداگانه قیام، رکوع و سجود، در حالی که اجزاء همان نمازند، 💢 جای تأمل و تدبّر دارد. آیا منظور متوجه ساختن ما به معانی عمیق این کلمات در منظومه و معارف قرآنی نیست تا ذهن خود را از حرکات نشست و برخاست فراتر آوریم؟ 📚تفسیر بازرگان
((بواء)) در اصل از ماده ((بواء)) به معنى مساوات اجزاى یک مکان و مسطح بودن آن است ، سپس به هر گونه آماده ساختن مکان اطلاق شده است .
💮👈منظور از این جمله در آیه فوق - طبق روایات مفسران - این است که خداوند مکان خانه کعبه را که در زمان آدم ساخته شده بود و در طوفان نوح ویران و آثارش محو گشته بود به ابراهیم (علیه السلام ) نشان داد، طوفانى وزید و خاکها را به عقب برد و پایه هاى خانه آشکار گشت ، یا قطعه ابرى آمد و در آنجا سایه افکند، و یا به هر وسیله دیگر خداوند محل اصلى خانه را براى ابراهیم معلوم و آماده ساخت ، و او با همیارى فرزندش اسماعیل آن را تجدید بنا نمود. سپس اضافه مى کند هنگامى که خانه آماده شد به ابراهیم خطاب کردیم : 🌸👈 این خانه را کانون توحید کن ، و (( چیزى را شریک من قرار مده ، و خانه ام را براى طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجود کنندگان پاک کن )) (ان لا تشرک بى شیئا و طهر بیتى للطائفین و القائمین و الرکع السجود).
🔸در حقیقت ابراهیم (علیه السلام ) ماءمور بود #خانه_کعبه و اطراف آن را از هر گونه آلودگى ظاهرى و معنوى و هر گونه بت و مظاهر شرک پاک و پاکیزه دارد، تا بندگان خدا در این مکان پاک جز به خدا نیندیشند، و مهمترین عبادت این سرزمین را که طواف و نماز است در محیطى پیراسته از هرگونه آلودگى انجام دهند.
📚تفسیر نمونهویرایش بوسیله کاربر 1403/03/22 04:59:13 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Administration
گروه ها: Administrators, Moderator, member عضو شده:: 1391/10/20 ارسالها: 421
9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
امن بودن کعبه یعنی چه؟ ایا تامین امنیت ان در تضمین خداست یا بر عهده مردم؟
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا
و [به ياد آر] آنگاه كه آن خانه [=كعبه] را بازگشتگاهي براي مردمان [دور شده از حق،] و پناهگاه امني قرار داديم ______________
- در سرزمين ستمزدة عربستان و در ميان صدها قبيله در حال ستيز و قتل و غارت، مكه همچون جزيرة امني بود كه به حرمت اين خانه، دوست و دشمن را همچون مادر، در آغوش طواف بيت و سعي و صفايش، ميفشرد. مكه «الْبَلَدِ الْأَمِين» [شهر امن] ناميده شده [تين 3 (95:3) ] و در پيرامون آن آدميان به راحتي ربوده و به بردگي برده ميشدند [عنكبوت 67 (29:67) ].
تفسیر بازرگان
((مثابة )) در اصل از ماده ((ثوب )) به معنى باز گشت چیزى به حالت نخستین است ، و از آنجا که خانه کعبه مرکزى بوده است براى موحدان که همه سال به سوى آن رو مى آوردند، نه تنها از نظر جسمانى که از نظر روحانى نیز بازگشت به توحید و فطرت نخستین مى کردند، از این رو به عنوان مثابه معرفى شده ، و از آنجا که خانه انسان که مرکز بازگشت همیشگى او مى باشد محل آرامش و آسایش است ، در کلمه ((مثابه )) یکنوع آرامش و آسایش خاطر، نیز افتاده است و این معنى با کلمه ((امنا)) که پشت سر آن ذکر شده تاءکید مى شود، کلمه ((للناس )) نشان مى دهد که این مرکز امن و امان ، پناهگاهى است عمومى براى همه جهانیان و انسانها و توده هاى مردم .
تفسیر نمونه
خانه خدا محل امنیت:
محل امن بودن خانه «کعبه» به این مناسبت است که خداوند مقرر نمود کسى که به این خانه پناهنده شود، تا هنگامى که در آنجا است، جان و مال او ایمن باشد و هرگز ترس به خود راه ندهد و مردم نیز باید جهت عظمت و احترام به کعبه، متعرض فردی نشوند که خود را در پناه آن قرار داده است.
این خانه یک خانه امن براى مردم و نیز حیوانات است. حرم مکه که خانه کعبه در آن قرار گرفته، از جانب خدا محل امن اعلام شده، حتى اگر کسى که باید حد بر او جارى شود، به حرم مکه پناهنده شود، کسى حق ندارد تا وقتى که در حرم است به او حد جارى کند. بلکه باید آنقدر صبر کنند تا از حرم بیرون بیاید، آنگاه حد الهى را بر او جارى کنند. حتى حیوانات هم در حرم امنیت دارند و شکار آنان در داخل حرم مکه ممنوع است.(1)
در اینجا باید توجه داشت، حفظ حریم و ایجاد امنیت هر جا از جمله خانه کعبه، که خداوند از مردم خواسته، توسط خود مردم و حاکمان جامعه تحقق می یابد و کوتاهی در این زمینه به حاکمان و مردم بر می گردد نه خداوند. مانند دستور نماز که یک نیاز روحی و راه ارتباط با خدا است، از مردم خواسته شده که به جا آورند. حال اگر برخی کوتاهی کرده یا نمی خوانند به خواست و اراده خودشان بر می گردد نه خداوند. البته نباید فراموش کرد که مسئولیت انجام ندادن دستور خدا به گردن متخلفان است و باید پاسخگو باشند چه در دنیا و چه در آخرت.
دیدگاه شهید مطهری درباره ملکیت بینالمللی اسلامی حج
از آیات قرآن برمیآید که این خانه و حریم آن محل امن و امان است. در کعبه و بلکه در حریم کعبه به نام حرم کسی حق تعرض به صید و هیچ شکاری تا چه رسد به انسان ندارد، که آنجا بست کامل و آزادی و امنیت کامل و حریت بیان و عقیده کامل و عدم تعرض کامل برقرار است.
این خصوصیت حرم مؤید این است که حرم باید متعلق به همه مسلمین باشد نه به دسته مخصوص. این خانه و بلکه حرم نباید مالک خصوصی داشته باشد، مال خداست یعنی مال همه است. در حدیث وارد شده که کسی حق ندارد مردم را مانع شود از ورود به مکه به عنوان اینکه اینجا شهر ما و وطن ما و مملکت ماست.
کعبه و مسجد و بلکه حرم متعلق است به هرکس که اهل توحید و عبادت خدا و بر ملت ابراهیم باشد. مثل این است که از طرف ابراهیم این محل بر اهل توحید و عبادت خدای یگانه وقف شده است ولی وقف نیست، نوعی دیگر از ملکیت است خاص خود که همان «ملکیت بینالمللی اسلامی» است.
استاد مطهری، حج، ص46،47
(وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً) محیط امنیت، آن محیطی است که فاصله های قومی و نژادی و رنگ و لباس را از میان می برد. خیال متجاوز را محدود و دست متعدی را می بندد. جنبش های اختلاف انگیز را آرام می سازد و همه را به یک حقیقت متوجه می نماید و به یک رنگ درمی آورد. از آغاز پایه گذاری و در قرون گذشته و دوره های جاهلیت و زمان های پر حوادث و خونین گذشته، این ساختمان و محیط امنیت بوده است.
برگرفته ار ڪتاب "به سوے خدا میرویم" نوشته آیت الله طالقانی
ویرایش بوسیله کاربر 1403/03/22 04:57:45 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَـمِينَ( آل عمران 96) بيگمان نخستين خانهاي كه [مستقل از مالكيتهاي خصوصي] براي مردم قرار داده شده، همان است كه در مكه قرار دارد [كه] خيرافزا و هدايتگري براي جهانيان است. __________ - اما آيين ابراهيم و سيره توحيدي او را از كجا ميتوان دريافت؟ مناسك حج عصارة نمادين و علامات مسير توحيدي آن پيامبر بزرگ است كه در قالب مناسك حج متبلور شده است. كعبه كه گويا از زمان آدم بنا شده بود، اولين خانة مشاعي است كه تعلق به «مردم» دارد. ما آن را خانة خدا ميناميم، اما خدا آن را خانة مردم ناميده است!
- اين آيه از هدايتگر بودن اين خانه براي بشريت و جهانيان حكايت ميكند [هُدًى لِّلْعَالَمِينَ]، نه فقط مسلمانان. اما «بَكَّهَ» همان مكّه است، در معناي آن از نظر لغوي گفتهاند: بَكَّه دلالت بر تجمع مردم و انبوهي آنان ميكند. برحسب دقّت نظر «رشاد خليفه»، كاشف ارتباط ميان حروف مقطعة قرآن و عدد 19، اگر در اين آيه به جاي بَكَّه، مكّه آمده بود، تعداد ميم در سورة آلعمران، كه با حروف مقطعة «الم» افتتاح ميشود قابل تقسيم بر عدد 19 نبود. همين نكته [در آية 93] در ذكر كنية يعقوب «اسرائيل»، به جاي نام حقيقي او [كه 16 بار در قرآن تكرار شده] مطرح است. در نام اسرائيل دو بار حرف الف و يكبار حرف لام اضافه شده است كه با چنين افزايشي تعداد اين حروف مضربي از عدد 19 خواهد شد! تفسیر بازرگان
تفسیر نور (محسن قرائتی) همانا اوّلين خانهاى كه براى (عبادت) مردم مقرّر شد، همان است كه در سرزمين مكّه است كه مايهى بركت و هدايت جهانيان است.
نکته ها «بَكّة» به معناى محلّ ازدحام و اجتماع مردم است.
يكى از ايرادهاى بنىاسرائيل اين بود كه چرا مسلمانان با توجّه به قدمت بيتالمقدّس كه هزار سال قبل از ميلاد توسط حضرت سليمان ساخته شده است، آن را كنار گذاشته و كعبه را قبلهى خود قرار دادهاند. اين آيه در پاسخ آنان مىفرمايد: كعبه از روزگار نخستين، اوّلين خانهى عبادت بوده و قدمت آن نيز بيشتر از هر جاى ديگر است.
امام صادق عليه السلام با توجّه به جملهى «أَوَّلَ بَيْتٍ» فرمودند: «چون مردم مكّه بعد از كعبه اطراف آن جمع شدند، پس حقّ اولويّت با كعبه است؛ لذا براى توسعهى مسجدالحرام مىتوان خانههاى اطراف كعبه را به نفع حرم خراب كرد». «1»
«دَحوُ الارض» به معنى گسترش زمين از زير خانهى كعبه است. علّامه طباطبايى مىگويد: روايات «دَحوُ الارض» بسيار است «2» و هيچ دليل علمى كه مغاير آن باشد، پيدا نشده و با قرآن نيز مخالفتى ندارد. «3»
حضرت على عليه السلام مىفرمايد: خداوند تمام مردم را از آدم عليه السلام تا آخرين نفر با همين سنگهاى كعبه آزمايش مىكند. «4»
امام باقر عليه السلام فرمود: حضرت آدم و سليمان و نوح عليهم السلام نيز دور همين كعبه، حج انجام دادهاند. «5»
«1». وسائل، ج 13، ص 217. «2». كافى، ج 4، ص 189. «3». تفسيرالميزان. «4». نهجالبلاغه، خطبه 192. «5». تفسير برهان، ج 1، ص 300. جلد 1 - صفحه 568
پیام ها 1- كعبه، اوّلين خانهاى است كه براى عبادت ونيايش مردم بر روى زمين بنا شده است. «أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ»
2- سابقه تاريخى معابد، يكى از ملاكهاى ارزشى آن است. «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ ...»
3- خير و بركت كعبه، تنها براى مؤمنان يا نژاد خاصّى نيست، بلكه براى همگان است. «وُضِعَ لِلنَّاسِ»
4- مردمى بودن براى كعبه، يك ارزش است. «وُضِعَ لِلنَّاسِ»
5- كعبه، مايهى هدايت تمامى مردم است. «هُدىً لِلْعالَمِينَ»
تفسیر نمونه قابل توجه این که در این آیه برای کعبه علاوه بر امتیاز «نخستین پرستشگاه بودن» به دو امتیاز «مبارک» و «مایه هدایت جهانیان» بودن آن نیز اشاره شده است
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1399/06/17 ارسالها: 112 مکان: تهران
|
🕋#حج و #کعبه در قرآن
💠إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدیً لِلْعالَمِينَ (۹۶)فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَ لِلَّـهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ (۹۷/آل عمران)
🌱همانا اوّلين خانهای كه برای (عبادت) مردم مقرّر شد، همان است كه در سرزمين مكّه است كه مايهی بركت و هدايت جهانيان است.در آن (خانه) نشانههای روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است و هر كس به آن درآيد، درامان است وبرای خدا بر عهدهی مردم است كه قصد حج آن خانه را نمايند، (البتّه) هركه توانايی اين راه را دارد. وهركس كفر ورزد (وبا داشتن توانايی به حج نرود، بداند كه) همانا خداوند از همهی جهانيان بینياز است.
🔷✨صفت دیگر این خانه «مبارک» است؛ یعنی مرکز خیر و برکات، خانه ای است که نام خدا و حق و عدالت از آن به سراسر جهان رسیده و برپا شده. این مسلّم است که هر نوع خیر و برکت در سایه حق و عدالت است.
🔷✨صفت دیگر آن «هدی للعالمین» است؛ یعنی مردم گمراه جهان و کاروان بشر را به هدف کمال خود که شناختن حق و فداکاری برای نجات خلق است و به محیط امنیت و عدالت و مدینه فاضله که مطلوب فطری و گم شده انسان است راهنمایی می نماید. پرچمی است بر نخستین بام کره زمین تا کراوان بشر راه را گم نکنند و خود را بر سایه عدالت و امنیت خدا برسانند؛ «غرض از کعبه، نشانی است که ره گم نشود»، «فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ»، چشم خدا بین در آن سرزمین و خانه باز می شود، آیات حق و صفات و اراده خدا در آن آشکار و روشن دیده می شود. در ساختمان و کوه و دشت آن، آثار پیامبران و سران اصلاح باقی است. در مناسک و آداب، در تاریخ پر حوادث آن، صفات و مقصود پروردگار هویدا است.
🔷✨فکر ابراهیم در میان توده مغرور و گمراه و عقاید و تقالید پیچیده و درهم و عقول خفته برای شناسایی پدیدآوردنده آن ها و زمین و حیات جاویدان قیام نمود و برای درهم شکستن بت ها و ایستادن در برابر سیل بنیان کن اوهام عمومی و نجات خلق در آغاز جوانی یک تنه قیام نمود. روح فداکاری او تا به آتش رفتن و قربانی نمودن فرزند ایستاد. تمام این قیام های ابراهیم در قیام برای ساختن خانه کعبه که نقش و انعکاس روح اوست ظاهر شد، پس کعبه و آداب آن، کسره مقام ابراهیم است، (محلی که به نام مقام ابراهیم است، گویا رمزی از آن است). (وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً) محیط امنیت، آن محیطی است که فاصله های قومی و نژادی و رنگ و لباس را از میان می برد. خیال متجاوز را محدود و دست متعدی را می بندد. جنبش های اختلاف انگیز را آرام می سازد و همه را به یک حقیقت متوجه می نماید و به یک رنگ درمی آورد.
🔷✨از آغاز پایه گذاری و در قرون گذشته و دوره های جاهلیت و زمان های پر حوادث و خونین گذشته، این ساختمان و محیط امنیت بوده است.
و لله علی النّاس ...» چون در محیط این خانه فقط نام خدا ظاهر و اراده او حاکم است، برای خدا و بیدار شدن روح حق پرستی و زنده شدن وجدان عدالتخواهی و حکومت این روح بر سایر غرایز و هواهای انسان بر هر مستطیعی حج این خانه واجب است، تا برای یک بار هم شده در تمام عمر هر کس خود را از محیط غوغای شهوات و خودپرستی و نفع جویی و اختلافات که صدای پیامبران و ندای وجدان و دعوت خدا را دور و کم اثر نموده بیرون آید و تغییر محیط دهد و هر کس کفر ورزید و این دعوت را نپذیرفت، بداند که خداوند بی نیاز است و این بشر است که در تقویت و حفظ بنیه مادی و معنوی خود و در هر چیز سراسر احتیاج است.
📚به سوی خدا میرویم ،ص20 /آیت الله محمود طالقانی
ویرایش بوسیله کاربر 1403/03/22 04:56:21 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
کعبه هم مطاف است هم قبله. بیت المقدس مطاف نبوده است
پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) آن طوري كه برخي از مورّخان نقل كردند وقتي كه در مكه نماز ميخواندند طرزي ميايستادند كه هم به كعبه رو كنند هم به قدس، بين كعبه و قدس نميايستادند پشت به كعبه نميكردند طرزي نماز ميخواندند كه هم به كعبه رو كنند هم به قدس. در آنجا سرّش اين بود كه در جاهليّت به اين بيت خيلي احترام داشتند نه احترامِ توحيدي بلكه احترامِ تعصّبي و اگر آن عصر وجود مبارك پيغمبر دستور ميداد از طرف خداي سبحان كه بايد اين كعبه قبله باشد بر تعصّب آنها افزوده ميشد براي فروكش كردن تعصّب جاهليِ مردم جاهليّت #قبله قدس بود بعد وقتي كه نظام اسلامي مستحكم شد و و شرك و جاهليّت تضعيف شدند وقتي وارد مدينه شد يهوديها از اين فرصت سوء استفاده كردند گفتند كه مسلمانها قبله ندارند به قبله ي ما مراجعه ميكنند آنها گرفتار تعصّب شدند در چنين فضايي دستور تغيير قبله از قدس به كعبه صادر شد پس آن وقتي كه در اثنا قبله قدس است لمصلحةٍ است آنها كه برگشت قبله كعبه شد لمصلحةٍ اُخريٰ است آن دين اوّلي اين بود و اگر احياناً فرق كرد ﴿لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجاً﴾ اما مطاف بودنش همچنان محفوظ است مردم گرچه به طرف قبله نماز ميخوانند اما آن انسجام و وحدت در نماز نيست در آن كنگره ي حج است در كنگره ي حج مطاف همه يكي است آنچه همه ي مردم شرق و غرب را جمع ميكند حجّ عمره است در طواف است چه طواف زيارت چه طواف وداع چه طواف نساء #مطاف همه يكي است. براي همين نكته است كه بيتالمقدِس چيزي به عنوان مطاف نبود
كعبه :بيت العتيق، خانه ازاد در كافى به سند خود از ابان از كسى كه براى او حديث كرده از امام ابى جعفر (عليه السلام ) روايت كرده كه گفت : از آن جناب پرسيدم چرا خداوند خانه كعبه را ((بيت العتيق (( ناميد؟ فرمود: براى اينكه (هر خانه اى در دنيا در قيد ملك مالكى است ) و خداوند خانه را از قيد ملكيت انسانها آزاد كرده ، هيچ كس مالك آن نشده است .
ایت اله جوادی املی تفسیر سوره حجویرایش بوسیله کاربر 1403/04/09 03:23:05 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.