رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,038 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
علامه طباطبايي در مقدمه تفسير الميزان ضمن بر شمردن و نقد روشهاي مختلف تفسير،روش الميزان را اين گونه تبيين كرده است:
"دو روش براى فهم حقائق قرآن
يكى اينكه ما در مسئله اى كه قرآن متعرض آنست ، بحثى علمى ، و يا فلسفى را آغاز كنيم ، و همچنان دنبال كنيم ، تا حق مطلب برايمان روشن و ثابت شود، آنوقت بگوئيم : آيه هم همين را ميگويد، اين روش هر چند كه مورد پسند بحثهاى علمى و نظرى است ، و لكن قرآن آن را نمى پسندد.
دوم اينكه براى فهم آن مسئله ، و تشخيص مقصود آن آيه ، از نظائر آن آيه كمك گرفته ، منظور از آيه مورد نظر را بدست آوريم ، (آنگاه اگر بگوئيم علم هم همين را مى گويد عيبى ندارد)، و اين روشى است كه ميتوان آنرا تفسير خواند، خود قرآن آن را مى پسندد،
چون قرآن خود را تبيان كل شى ء ميداند، آنوقت چگونه ممكن است كه بيان خودش نباشد، قرآن خود را هدايت مردم و بيناتى از هدى ، و جدا سازنده حق از باطل معرفى نموده ، مى فرمايد: (هدى للناس ، و بينات من الهدى ، و الفرقان )، آنوقت چطور ممكن است هدايت ، و بينه ، و فرقان ، و نور مردم در تمامى حوائج زندگيشان باشد، ولى در ضرورى ترين حاجتشان كه فهم خود قرآن است ، نه هدايت باشد، و نه تبيان ، و نه فرمان ، و نه نور؟.
قرآن بتمامى افرادى كه در راه خدا مجاهدت مى كنند مژده داده ، كه ايشان را به راه هاى خود هدايت مى كند، و فرموده : (و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا)، آنوقت در مهم ترين جهادشان كه همانا فهم كلام پروردگارشان است ، ايشان را هدايت نكند؟ (و به فرضيات علمى احاله كند)، و چه جهادى اعظم از مجاهدت در فهم كتاب خدا، و چه سبيلى بهتر از سبيل قرآن بشر را بسوى او هدايت ميكند؟! و آياتى كه قرآنرا چنين معرفى مى كند بسيار است
على عليه السلام هم (به طوريكه در نهج البلاغه آمده ) مى فرمايد: (قرآن چنين است كه پاره اى از آن پاره اى ديگر را بيان ميكند، و بعضى از آن شاهد بعضى ديگراست ).... و اين يگانه راه مستقيم و روش بى نقصى است كه معلمين قرآن و هاديان آن ، ائمه عليهم السلام پيموده اند.
ويژگى تفسير الميزان
نتيجه اين طريقه از تفسير اين شده كه در تمامى اين كتاب و در تفسير همه آيات قرآنى يك بار هم نمى بينى كه آيه اى را بر معنائى خلاف ظاهر حمل كرده باشيم ، پس در اين كتاب تاءويلى كه ديگران بسيار دارند نمى بينى ، بله تاءويل به آن معنائى كه قرآن در چند جا اثباتش مى كند، به زودى خواهى ديد كه آن تاءويل اصلا از قبيل معانى نيست .
سپس در هر چند آيه بعد از تمام شدن بحثها و بيانات تفسيرى ، بحث هائى متفرق از روايات قرار داده ايم ، و در آن به آن مقدار كه بر ايمان امكان داشت ، از روايات منقوله از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و ائمه اهل بيت سلام الله عليهم اجمعين هم از طرق عامه و هم خاصه ايراد نموده ايم ، و اما آن رواياتى كه از مفسرين صحابه و تابعين چيزى نقل مى كند، در اين كتاب نقل نكرديم ، براى اين كه صرف نظر از اينكه رواياتى است در هم و بر هم ، كلام صحابه و تابعين حجيتى براى مسلمانان ندارد، (مگر رواياتى كه بعنوان موقوفه نقل شده است ).ویرایش بوسیله کاربر 1396/02/06 09:06:24 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,960
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
تفسیر قرآن به قرآن ریشهدارترین روش مواجهه با قرآن کریم است، همه مفسران معتقدند که اولین کار مفسر توجه به آیات دیگر است زیرا برخی آیات، آیات دیگر را تفسیر میکند که راغب اصفهانی و قرشی و مصطفوی و … در لغات کار کردهاند؛ راه دیگر هم توجه به سیاق و ریخت آیه در ترکیب آیات قبل و بعد است. تفسیر قرآن به قرآن این نیست که یک آیه را با توجه به آیات مشابه تفسیر کنیم بلکه باید آیه را در اتمسفری که قرار دارد بررسی کنیم.
تفسیر یک عمل روشمند است، تفسیر این نیست که از هر راهی بتوانیم مراد خدا را به دست آوریم؛ اصطلاح روش در دو حوزه کاربرد دارد؛ حوزه اول این است که روش را به کار میبریم و مراد، کیفیت ورود و خروج در بحث است یعنی چگونه وارد تفسیر شویم؟ آیات دیگر را چگونه مورد بحث قرار دهیم و از روایات چه بهرهای ببریم؟ لغت را کجا باید بررسی کنیم و تطبیقات را کی باید انجام دهیم؟
تعریف دیگر از روش، استفاده از منبع یا منابعی در تفسیر است یعنی ما با امداد از چه منابعی، ابهامات را رفع و تفسیر میکنیم که این کار گاهی به مدد قرآن، روایات، علم و شهود انجام میشود؛ غالبا کاربرد مفسران از روش ناظر به همین منابع است لذا گفته میشود تفسیر فلان مفسر، قرآن به قرآن یا روایی است یا روش تفسیر عقلی و نقلی دارد.
تفسیر بدون اجتهاد ممکن نیست
استاد ما آیتالله معرفت بر این مسئله تاکید داشتند که در عملیات تفسیر باید رایحهای از اجتهاد وجود داشته باشد و اجتهاد تلاش مفسر برای فهم گزارههای قرآنی است؛ نام این نوع کار را نباید در برابر تفسیر نقلی بگذاریم زیرا در همه انواع تفاسیر اجتهاد وجود دارد ولی گاهی ضعیف و کم و گاهی هم زیاد است لذا «فسر» را به معنای پردهبرداری و تفسیر را به معنای رفع مشکل میدانند.
حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور صاحب تفسير تنزيلي همگام با وحي ۲۲ مهرماه در ادامه سلسله جلسات تفسیر تنزیلی خود در حرم مطهر حضرت معصومه(س)
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.