logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:176939)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140027)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:130749)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95064)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    وصیت در چه چیزهایی و برای چه کسانی؟    قمار، پليد و شيطاني است. از ان اجتناب كنيد    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟             

توجه

Icon
Error

kabir Offline
#1 ارسال شده : 1395/04/02 09:29:20 ق.ظ
kabir

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17
ارسالها: 221

6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
تفسير قران-تفسير ايه 228 سوره بقره-برتري مردان بر زنان

در سوره بقره در اياتي كه به احكام عده وطلاق اشاره كرده، دو جمله زير هم آمده است:

وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ

كه مفسران در تفسير آن نظرات مختلفي دارند.واقعا بهترين ترجمه سازگار با متن آيات چيست؟

وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ

وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۲۸﴾

مکارم شیرازی: زنان مطلقه، بايد به مدت سه مرتبه عادت ماهانه ديدن (و پاك شدن) انتظار بكشند! ( عده نگهدارند)
و اگر به خدا و روز رستاخيز، ايمان دارند براي آنها حلال نيست كه آنچه را خدا در رحمهايشان آفريده، كتمان كنند.
و همسرانشان، براي باز گرداندن آنها (و از سر گرفتن زندگي زناشويي) در اين مدت، (از ديگران) سزاوارترند، در صورتي كه (به راستي) خواهان اصلاح باشند.
و براي زنان، همانند وظايفي كه بر دوش ‍ آنهاست، حقوق شايسته‏ اي قرار داده شده، و مردان بر آنان برتري دارند، و خداوند توانا و حكيم است.


كلمات كليدي:عده طلاق زنان مرد درجه حقوق تكليف

ویرایش بوسیله کاربر 1395/09/06 04:58:03 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

kabir Offline
#2 ارسال شده : 1395/04/02 09:33:45 ق.ظ
kabir

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17
ارسالها: 221

6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
ايت الله صادقي تهراني در تفسير فرقان ،اين گونه نظر داده است:

"
در هر صورت" و بعولتهن أحق بردهنّ فى ذلك" حق شوهرانشان براى رجوع در اين مدت بيش از ديگران است، كه هم از حق زن بيشتر است و هم از مردانى ديگر كه انتظار ازدواج با آن زن مطلقه را مى كشند، گرچه ديگران مادامى كه عده اين زن تمام نشده هيچ گونه حقى را در ازدواج با او ندارند، ولى اين زن هم در عين حق زوجيت در برابر شوهر چنان حقى را در برگشت به او ندارد، كه اين «احق» درباره شوهر برترى است

و لهن مثل الذى عليهن بالمعروف" بيان گر مماثلت و همسانى حقوق طرفينى است، و درجه و امتيازى كه براى مرد است اين جا تنها حق طلاق و همين حق رجوع با شرط اصلاح است، و بالجمله اين همسانى در كل جريانات زناشويى وجود دارد، كه در طول اين زندگى مشترك چنان كه مرد نسبت به همسرش حقوقى دارد، مانند همين حقوق را همسرش نيز نسبت به او دارد،

در هر صورت «درجة» به معناى فضيلت معنوى مرد نسبت به زن نيست، بلكه اين فضليت لازمه رجوليت است مانند رجوع در عده رجعيه، و افزون بودن خون بهاى مرد و ... كه اينها مقتضاى رجوليت اوست، و نه فضيلتش.

وانگهى برخى از حقوق به ظاهر ناهمسان، از نظر عدالت فيمابين جبران پذير است، مانند ميراث مرد كه بيشتر از ميراث زن است كه با نفقه و مهريه و ساير پرداختى هاى واجب مرد جبران مى گردد."
Guest
#3 ارسال شده : 1395/04/03 01:05:27 ب.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل این آیه چنین آورده است:

"چون اسلام شريعت خود را بر اساس فطرت و خلقت بنا كرده ، معروف از نظر اسلام همان چيزى است كه مردم آن را معروف بدانند، البته مردمى كه از راه فطرت به يك سو نشده ، و از حد نظام خلقت منحرف نگرديده باشند، و يكى از احكام چنين اجتماعى اين است كه تمامى افراد و اجزاى اجتماع در هر حكمى برابر و مساوى باشند و در نتيجه احكامى كه عليه آنان است برابر باشد با احكامى كه به نفع ايشان است ،

البته اين تساوى را بايد با حفظ وزنى كه افراد در اجتماع دارند رعايت كرد، آن فردى كه تاءثر در كمال و رشد اجتماع در شؤ ون مختلف حيات اجتماع دارد، بايد با فردى كه آن مقدار تاءثر را ندارد، فرق داشته باشد، مثلا بايد براى شخصى كه حاكم بر اجتماع است حكومتش محفوظ شود، و براى عالم ، علمش و براى جاهل جهلش ، و براى كارگر نيرومند، نيرومندى اش ، و براى ضعيف ، ضعفش در نظر گرفته شود، آنگاه تساوى را در بين آنان اعمال كرد،

و حق هر صاحب حقى را به او داد، و اسلام بنابر همين اساس احكام له و عليه زن را جعل كرده ، آنچه از احكام كه له و به نفع او است با آنچه كه عليه و بر ضد او است مساوى ساخته ، و در عين حال وزنى را هم كه زن در زندگى اجتماعى دارد، و تاءثرى كه در زندگى زناشوئى و بقاى نسل دارد در نظر گرفته است ، و معتقد است كه مردان در اين زندگى زناشوئى يك درجه عالى بر زنان برترى دارند و منظور از درجه ، همان برترى و منزلت است .

از اينجا روشن مى گردد كه جمله (وللرجال عليهن درجه ...)، قيدى است كه متمم جمله سابق است و با جمله قبلى روى هم يك معنا را نتيجه مى دهد و آن اين است كه خداى تعالى ميان زنان مطلقه با مردانشان رعايت مساوات را كرده ، در عين حال درجه و منزلتى راهم كه مردان بر زنان دارند، منظور داشته است ، پس آن مقدار كه له زنان حكم كرده ، همان مقدار عليه آنان حكم نموده نه بيشتر، "

رويا يارايي
#4 ارسال شده : 1395/04/05 01:17:33 ب.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال

واقعا ترجیح میدهم بگویم نمیدانم ولی نکته ای با الهام از مقاله جناب مهریزی برایم جالب است برای اینکه دو جمله متناقض به نظر نرسند:

جمله اول: با زیان ریاضی بگوئیم مثلا اگر 6 تکلییف بر عهده زنان باشد 6 جا هم برایشان امتیازی قرار داده شده است (این مثال است، ممکن است تعداد مطرح نباشد و وزن کلی هر کدام مطرح باشد)

اگر جمله دوم به این معنا باشد که مردان 6 امتیاز دارند ولی تکلیف کمتر (مثلا 4 تکلیف) منطقی نیست (و نشان دهنده ضعیف تر بودن است) یا 6 تکلیف دارند ولی 8 امتیاز هم همینطور. ولی می تواند این باشد که 8 تکلیف دارند و 8 امتیاز . بعنی در مجموع در رده بالاتری هم از نظر تکالیف و هم از نظر امتیازات هستند (هر چند که قانون کلی تناسب بین تکلیف و امتیاز حفظ شده است)


البته این بحث کلا در حوزه امور خانواده است نه در مقابل خداوند
زهرا سادات ابوترابی
#5 ارسال شده : 1395/04/05 01:20:21 ب.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال

علامه سيد محمد حسين فضل الله معتقد است: درجه و برتري ذکر شده در اين آيه، مربوط به حق شوهران در امر بازگشت دادن زنان در مدت عده به دامان حفاظت خويش است.

زيرا خداي تعالي در ابتداي آيه مي فرمايند:
«وَ المُطَلَّقاتُ يتَرَبَّصنَ بِاَنفُسِهِنَّ ثَلاثَهَ قُروُءٍ وَ لا يحِلَّ لَهُنَّ اَن يکتُمنَ ما خَلَقَ اللهُ في اَرْحامِهِنَّ اِنْ کُنَّ يوْمِنَّ بِاللهِ وَ اليومَ الاخِرِ وَ بُعُولَتَُهُنَّ اَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ في ذلِکَ اِنْ اَرادوُا ِاصلاحاً».
ali Offline
#6 ارسال شده : 1398/04/08 04:52:34 ب.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,949

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

فخر رازي مینویسد :

«تعبیر به رجال» به ویژگی این کلمه اشاره دارد؛ زیرا بر نیرو و قوت دلالت میکند،
چراکه گفته میشود: «رجل بیِّن الرجولۀ»؛ یعنی مردي که مردانگی او آشکار است . و «هو ارجل الرجلین»؛ یعنی آن مرد نیرومندترین آن دو مرد است، بدین معنا که درجه به معنی منزلت و مرتبه است.

سپس میافزاید: «بنابراین، معنی آیه چنین است: از آنجا که خداوند، مردان را در قدرت و نیرو بر زنان برتري داده، از ایشان خواسته است تا حقوق زنان را بیش از پیش مراعات نمایند».

شیخ وهبه زحیلی «درجه» را به پایایی و سرپرستی خانواده و آسانسازي امور آن، تفسیر کرده است.
ali Offline
#7 ارسال شده : 1398/04/12 09:42:38 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,949

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

آیه مربوطه به طلاق و عده نگه داشتن است. از زنان می خواهد که عده نگه دارند (سه دوره پریود) و اگر بار دار شده اند آنرا مخفی نکنند (مشخص است که دغدغه حقوق کودک و تعیین مسئولیت ها برای مردی که جدا شده است را دارد) وبعد شوهر قبلی را نسبت به مردان دیگر برای ازدواج مجدد با زن مطلقه اولی تر می داند تا مشکلات حقوقی و عاطفی خصوصا برای خانواده و کودکان کمتر پیچیده شوند (در این زمینه هم با بیان اینکه شوهر قبلی محق تر است هم جنبه حقوقی را در نظر گرفته و هم لحن پیشنهادی دارد چرا که ممکن است نظر زن به شوهر قبلی نباشد).

سپس می فرماید که برای زنان وظیفه ای معادل آنچه عرف به شکل نیک تعیین می کند وجود دارد (لهن مثل الذی علیهن بالمعروف – برای این زنان به همان اندازه ای تکلیف هست که عرف معقول برعهده ایشان نهاده است. از کلمه لهن و علیهن تکلیف استنباط میشود. بلافاصله اما مرد را از همین لحاظ دارای درجه بیشتری می داند. این بخش از آیه که تافته جدا بافته نیست که ناگهان فتوا به امری عمومی بدهد که بله «مردان از زنان برترند!».
به تکرار کلمه ل (برای) و علی (بر) توجه کنید تا مشخص شود که موضوع تکالیف مرد است نه حق و امتیاز. یعنی مرد در امر رعایت حقوق زنان و فرزندان در امر طلاق و ازدواج مجدد با همسر قبلی مسئولیت بیشتری دارد.
: پس ترجمه درست این می شود: «برای مردان، درجه بیشتری ( در مسئولیت) از آنچه بر عهده زنان است وجود دارد»

از همین روی است که آیه بعدی خطاب به مردان صحبت می کند
و وظیفه را با دقت بیشتری عنوان می نماید که می فرماید «طلاق دو مرتبه است هم در جدا شدنش باید احسان باشد هم در بازگشت به زندگی باید امر خیر یا معروف حفظ شود. و حلال نیست بر شما مردان که از زن چیزهایی که قبلا داده اید را پس بگیرید … «

هرچند که منطقا در یک نظام صد در صد عادلانه باید بین وظایف و حقوق زن و مرد برابری کامل باشد. اما با توجه به این که در جوامع بشری در شرایط ایده آل به سر نمی برند و حتی در قرن بیست و یکم شاهد نابرابری عظیم جنسیتی هستیم و تلاش قران پی ریزی مبانی عدالت خواهی است لذا قران مسئولیت بیشتری را به عهده مرد قرار داده تا حقوق زن در جریان جدایی و بازگشت پایمال نشود. بدیهی است که قوانین یک نظام قانونی عادلانه باید براین اساس تنظیم شود.

کلمه «درجه» در هیچ جای قران و در ادبیات عرب به تنهایی به معنی «برتری» نیست. وقتی با «رفع» یا «فضل» می آید درجه به معنی بالاتر بودن را می دهد. در آن موارد فضل الهی هم این برتری در فضل معنوی و اخلاقی است و به برتری جویی مادی و اجتماعی و اقتصادی اشاره ندارد. مشخص است که مجاهدی که از جان و مال می گذرد برتری مادی بر قاعدین (نشستگان) نمی یابد.

احمد آل یاسین
ali Offline
#8 ارسال شده : 1398/04/14 09:36:20 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,949

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال


درجه تنها در مورد حركتي كه به صورت صعود تدريجي باشد، به كار ميرود.

مانند:سوره مباركه مجادله آيه 11: يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ، تا خدا [رتبه] كسانی از شما را كه گرويده و كسانی را كه دانشمندند [بر حسب] درجات بلند گرداند.يعني ايشان در نتيجه اين كارها و حركاتي كه از آنها صادر شده، داراي استعداد بالا رفتن و صعود تدريجي هستند،

بنابراين اقتضاي بالارفتن و موقعيت تحقق برتري و به دست آوردن درجه در آنها موجود است، اين ويژگي موجب شده تا اين كلمه به جاي مرتبه، منزلت، مقام و مانند آنها به كار رود؛ زيرا به دست آوردن درجه براي مردان، مجاهدان، عاملان، مؤمنان و دانشمندان، به اقتضاي ذوات وجودشان نيست، بلكه به سبب حركات و اعمال الحاقي ايشان است؛ بنابراين به دست آوردن فضيلت، تدريجي و تا زماني است كه آنان به وظائفي كه بر حسب استعدادهايشان، برايشان مقرر شده عمل ميكنند

نقل از التحقیق فی کلمات القران
ali Offline
#9 ارسال شده : 1398/04/17 11:45:11 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,949

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال


این نوع آیات با آیه الرجال قوامون علی النساء نسخ شده (درست است که در موضوع طلاق آمده، اما از لحاظ مفهومی زیرمفهوم موضوع قوامون است)

آیه درجه و آیه قوامون هم موضوع اند و دومی موخر است
شبیه است به موضوع مسکر در سوره روم و بقره و مائده

و خود آیه قوامون مشروط به دو شرط است که سیر حرکت زندگی انسانی در جهت زوال آن دوشرط است
لذا بزودی قوامیت مذکور سالبه به انتفای موضوع خواهد شد
و طبعا درجه مذکور نیز (منسوخ به توان 2 خواهدشد)



اقاي جمال گنجه اي



hosein1400 Offline
#10 ارسال شده : 1399/02/05 10:43:51 ب.ظ
hosein1400

رتبه: Newbie

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1399/02/06
ارسالها: 1
Iran (Islamic Republic Of)

در مورد برتری مردان بر زنان بحث های زیادی شده است از ان جایی که انسانها از نظر جنسیت به مرد یا زن شناخته شده اند بهترین توصیف همان موضوع جنسیت است و سایر موضوعات مانند قوای بدنی یا اندازه عقل و استعداد یا بحث های مالی عمومیت ندارد چون زنانی را می توان یافت که در این موارد بر بعضی از مردان برتری دارند اما از نظر جنسی مردان برتری کامل دارند زنان نیز تمایلی به رفتار های مردانه ندارند همانطور که مردان سالم تمایلی به رفتار های زنانه ندارند مواردی هم یافت می شود که جزو ناهنجاری های جسمی و روحی است مانند تمابلات هم جنس گرایی یا دو جنسیتی یا احساس ذهنی متفاوت با جسم مثل افرادی که جسم مردانه دارند ولی ذهن زنانه و بر عکس که جهت ایجاد انطباق اقدام به عمل جراحی هم می کنند تا تغییر جنسیت بدهند اینها در قالب اختلال قرار می گیرند و منظور ایه عموم افراد سالم است کسانی که ذهن انها مردانه است و جسم هم مردانه یا بر عکس بقیه قوانین حاکم بر زنان مانند دیه و یا ارث و یا نفقه در درجه دوم است و در درجه اول موضوع روابط جنسی است که همه مردان بر همه زنان برتری دارند
ali Offline
#11 ارسال شده : 1399/11/13 08:21:33 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,949

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال


بقره:228

طلاق داده‌شدگان [بايد به مدت] سه بار پاك شدن [از عادت ماهانه] درنگ كنند [=از ازدواج خودداري نمايند]. و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان دارند، بر آنان روا نيست آنچه را كه خدا در رَحِم‌هاي آنان آفريده پنهان دارند. 492 و اگر قصد آشتي داشته باشند، شوهرانشان به بازگرداندن آنها [در اين مدت] سزاوارترند. 493 و براي آن زنان است [حقوقي] همانند آنچه [=وظايفي] كه به عهده دارند، و [اما] مردان را بر آنان مرتبتي است [در مسئوليت زندگي و سرپرستي] و خدا قدرتمندي شكست‌ناپذير حكيم است. 494

______________

492- حكمت سه ماه مهلت براي رسمي شدن طلاق، اولا فرصتي است براي بازنگري در زندگي مشتركي كه در معرض فروپاشي قرار گرفته، تا اگر ناشي از خشم و عصبانيت بوده ترميم گردد، ثانياً تكليف بارداري احتمالي زن، در روزگاري كه تسهيلات امروزي براي تشخيص حاملگي وجود نداشته، روشن گردد، و ثالثاً از عوارض رواني جدايي به تدريج كاسته گردد و آمادگي جسمي و روحي براي ازدواج بعدي مهيا شود.


493- در بسياري از موارد، زن و شوهر تمايل به آشتي و بازگشت به زندگي مشترك را دارند، اما خانواده‌ها مانع از پيوند مجدد آنها مي‌شوند. آية 232 اين سوره (2:232) خانواده‌ها را از تنگ گرفتن بر آنان بازداشته است.


494- اين آيه بيان روشني است از تعادل و تناسب تكاليف و حقوق در روابط زناشويي، كه در صورت بروز اختلاف بايد بيشتر به آن توجه كرد. «مَعْرُوف» همان رفتار و شيوه‌اي است كه فطرت سالم آدمي آن را مي‌شناسد و تأييد مي‌كند. مِثل و مانند بودن حقوق دوطرف، با تفاوتي كه زن و شوهر در تقسيم وظايف طبيعي دارند، الزاماً تساوي ظاهري نيست، بلكه تعادل و تناسبي است بر موازين عدالت و انصاف.


از تفسير اقاي عبدالعلي بازرگان
جلالي فر
#12 ارسال شده : 1399/11/14 08:14:21 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال


با سلام و عرض ادب

ممنون
بنده چند سالیست که روی تفسیر آیات بانوان کار نموده ام و تفاسیر مختلف را مطالعه ...و موضوع رساله حقیر بحث جنسیت در تفسیر است

یک نکته بسیار جالب در تفسیر طبری و روایت از ابن عباس داریم که آقای دکتر مهدی مهریزی به زیبایی تمام در مقاله ای به این موضوع اشاره میکنند:
که چطور ممکن است که خداوند در عبارت ولهن مثل الذی علیهن ....بیان میکند که حق و تکلیف زنان دقیقا مثل مردان است ....و عبارت بعدی "للرجال علیهن درجه"...جمله قبلی را نقض میکند....!!!!! و اینکه در قرآن برتری در ایمان و تقوی دانسته شده....ایشان مطرح میکنند که این "درجه "چیست....و مردان در چه رتبه برتری دارند....
با توجه به روایت ابن عباس که ذیل تفسیر این آیه فرمودند:" من تمام حقم را از همسرم استیفاء نمیکنم ،زیرا خداوند فرمود:للرجال علیهن درجه"
صاحب تفسیر طبری از این جمله و عبارات "و آن تعفوا اقرب للتقوی " و ....اینگونه برداشت میکنند که مردان در قدرت گذشت بر زنان برتری دارند و این موضوع ربطی به برتری ذاتی مرد بر زن ندارد ...
این موضوع می تواند با در نظر گرفتن شرایط جسمانی و فیزیولوژیکی و روحی زن به صورت جدی مطرح باشد

اما در کمترین تفسیری اشاره شده و تقریبا تمامی مفسرین هم مرد بوده اند.
ali Offline
#13 ارسال شده : 1399/11/16 10:35:10 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,949

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال



در مورد کلمه درجه در آیه «...وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَکِيمٌ» مشهور مفسران گفته‌اند مراد، توانایی عقلی، جسمی، ارادی و قانونی بیشتر مرد است که به نظر من درست نیست؛ اینجا بحث درجه، درجه قانونی نیست بلکه درجه معنوی است


بخشی از مقاله تحلیل تفسیری و فقهی آیه ولهن مثل الذی علیهن بالمعروف و للرجال علیهن درجه
نویسنده: مهدی مهریزی
منبع: آموزه های فقه مدنی زمستان ۱۳۸۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)

اين قسمت از آيه در "ولهنّ مثل الذی علیھنّ بالمعروف وﻟﻠرجال علیھنّ درجة" به دو بخش برمي گردد يعني بخش نخست بر اساس واژگان به كار رفته و نيز ساختار تركيبي چنين معنا مي دهد كه: زنان حقوقي دارند به اندازه و برابر با تكاليفشان كه اين برابر ي و مثليت امري شناخته شده و معروف است.


مي دانيم رابطة حق و تكليف در ميان انسانها امري متقابل است ، يعني اگر كسي داراي حق است در مقابل شخصي هست كه مكلف است آن حق را ادا كند و اگر كسي تكليفي بر عهده دارد در مقابل كسي هست كه از او مطالبة حق كند .
با اين توضيح، اگر حقوق زنان به انداز ة تكاليف آنهاست و چون مقابل زنان، مردان قراردارند، قهر ًا حقوق و تكاليف مردان نيز برابر خواهد بود ؛ زير ا آنجا كه زنان ذي حقندمردان مكلفند و آنجا كه مردان ذي حقند زنان مكلفند . و اين نسبت و تقابل وبرابري، امري معروف نزد سرشت و فطرت و وجدان سالم و ذهن و فكر انسانهاست.
به نظر مي رسد هر يك از ابعاد تعداد و يا بر ايند كلي را منظور كنيم نبايد از نظر وجدان سالم انساني ناقض مثليت و برابري باشد . مثلا مجموع قوانين به سودِ مردان نمي بايد بيشتر از قوانين به نفع زنان بوده و تفاوت فاحش و چشمگيری داشته باشد.

حال به بخش دوم آيه مي رسيم كه اگر مراد از اين قسمت وﻟﻠرجال علیھنّ درجة اثبات برتر ي حقوقی مردان بر زنان باشد يعني به دايرة حقوق و تكاليف برگردد، چنانكه مشهور مفسران گفته اند، نقض مثليت و برابر ي قسمت نخست خواهد بود . چرا كه نخست مي گويد حقوق و تكاليف ز نان و مردان برابر است و سپس می گويد: ولي حقوق مردان بيشتر است لذا بر اساس تفاسير مشهور ناسازگاري صدر و ذيل آيه قطعي است.
به گمان ما در صورتي مي توانيم از اين تناقض و ناسازگار ي خارج شويم كه ضمن حفظ ساختار زباني آيه، مثليت در حقوق و تكاليف با امتياز مردان قابل جمع باشد و آن تفسير ي است كه برخی از مفسران كهن چون ابن عباس، ابن عطيه وطبري از آيه ارائه كرده اند.


از ابن عباس چنين نقل شده است:

من دوست دارم كه خود را براي زن زينت دهم، چنانكه دوست دارم او هم خود را براي من بيارايد؛زيرا خداوند متعال مي فرمايد « و [حق] براي آنان است مانند آنچه [تكليف] بر آنان است به معروف » : و دوست ندارم كه همه حقم را از زن استيفا كنم، چون خداوند مي فرمايد: مردان بر زنان درجه دارند.

و در سخن ديگر گفته است:
درجه: اشاره به انگيزش و تشويق مردان به حسن معاشرت و توسعه بر زنان در مال و رفتار است يعني برتري اين است كه سزاوار است مردان بار زندگي را بر دوش بكشند.

طبري خود راي ابن عباس را انتخاب كرده و مي گويد:

"بهترين قول در تأويل آيه سخن ابن عباس است كه مي گويد : درجه اي كه خداوند متعال در اين جايگاه ذكر كرده گذشت مرد از زن خويش است در برخي واجباتي كه بر عهده زن نهاده شده و چشم پوشي كردن مرد است به نفع زن و اينكه بخواهد زن همه وظايف خود در برابر مرد را به كمال انجام دهد به دليل اينكه خداوند متعال « براي مردان بر زنان برتري و درجه است » را به دنبال « آنان است مانند آنچه بر آنان است به معروف»مي فرمايد.

خداوند با اين سخن بيان داشته است كه مرد بايد در مراجعه به زن در (سه طهرش) و نيز امور و حقوق ديگر به او ضرر نرساند، اين درست مثل تكليفي است بر عهده زن كه با كتمان حقيقت درباره آنچه كه در رحم دارد و حقوق ديگر مرد به او ضرر نرساند . سپس از مردان مي خواهد كه با فضل با زنان رفتار كنند اگر زنان برخي واجبات خود را در برابر مردان رها كردند و فرمود «مردان بر زنان فضيلت دارند» چون بر آنان تفضل كردند و از برخي حقوق خود در برابر زنان گذشت كردند و اين معنايي است كه ابن عباس قصد كرده است ."

سرّ اين گذشت در سخن اين مفسران نيامده است ، ولي مي توان آن را چنين توضيح داد كه اين دعوت حكيمانة الهي به گذشت مردان از برخي از واجبات، ريشه در برخي تفاوتها ي فيزيولوژ ي زن و مرد دارد . ايام عادت
ماهانة زنان و نيز دوران حاملگي و شيردهي بخشي از نيرو و توان جسمي زن رامي سِتاند و گاه او را كم حوصله و ب ي تاب مي كند. اين آيه از يك سو، برابري تكاليف و حقوق را بيان مي دارد و از ديگر سو به گذشت مردان و رعايت برخي از احوالات جسما ني و زيستي زن، دعوت ميكند. و برا ي آنكه مردان به اين امر ترغيب شوند آن را درجه و رتب هاي معنوي قلمداد مي كند.


ویرایش بوسیله کاربر 1399/11/16 10:38:38 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

Guest
#14 ارسال شده : 1399/11/26 08:10:10 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 807

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال


سلام ودرود خدا بر شما وبر همه خدائیان گرامی. ......وبعولتهن احق بردهن فی ذالک ان ارادوا اصلاحا .....اراده اصلاح مستلزم جهد است والبته فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجه .....در این موقعیت برای مردانیکه پیشقدم شده اند وجهد در باز پس اوردن ایشان ( زنان ) نموده اند و اراده اصلاح کرده اند درجه است نه مطلق رجال . فقط برای مجاهدین در جهت دوام وپایداری زندگی .
ali Offline
#15 ارسال شده : 1400/08/12 08:58:22 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,949

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

منظور از فضيلت دادن مردان بر زنان چيست؟ پاسخ علامه سيد محمد حسين فضل الله

پرسش 3: آیا تعبیر فضّل (برتری داد) در قرآن (سوره‌ی‌ نساء، آیه 34) جبهه‌گیری قرآن به سود مرد علیه زن نیست؛ یعنی همان فکر برتری مرد بر زن که تفکر غالب تاریخ بود؟ آیا این دلیل برابر نبودن زدن و مرد در قرآن نیست؟

پاسخ: واژه تفضیل اجمال دارد و بر معانی چندی دلالت می‌کند؛ معنای مقصود متن را باید از قرینه موجود در سیاق به دست آورد. قرآن کریم درباره برتری مردم بر یکدیگر با همین تعبیر سخن گفته است؛ آن جا که می‌گوید:(وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ)؛ خداوند برخی از شما را بر برخی دیگر در رزق برتری بخشیده است.

این نوع برتری در نعمت است، نه در ارزش. در جایی دیگر باز با همین تعبیر «فضّل» می‌فرماید: (فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ)؛ این خطاب نیز که متوجه یهود است، مربوط به تفضیل در نعمت است، این برتری به دلیل قرینه موجود در آیه مربوط به ارزش نیست؛ (وَآتاكُم مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَدَاً) به شما چیزهایی داده شده که به دیگران داده نشده است.

از این جا می‌فهمیم که منظور از تفضیل در آیه: (الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى‏ النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ) ؛ مردان سرپرست زنانند، به دلیل آن که خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده، به معنای تفضیل مرد در یک زمینه است و آن زمینه مدیریت زندگی خانوادگی است،
به دلیل قرینه اتفاق، زیرا تفضیل واژه‌ای است مجمل و دارای معانی گوناگون نعمت، نقش و وظیفه، اما بر همه این معانی با هم دلالت نمی‌کند، بلکه در هر کاربرد بر یک معنا دلالت می‌کند که در این آیه نیز قرینه قرآنی موجود است.
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.538 ثانیه ایجاد شد.