logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:176949)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140027)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:130755)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95069)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    وصیت در چه چیزهایی و برای چه کسانی؟    قمار، پليد و شيطاني است. از ان اجتناب كنيد    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟             

توجه

Icon
Error

SAGHI Offline
#1 ارسال شده : 1392/04/23 12:28:10 ق.ظ
SAGHI

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30
ارسالها: 102

تشکرها: 1 بار
12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
سوره انعام
با سلام

دقت در آيات اين سوره مى‏تواند روح نفاق و پراكندگى را از ميان مسلمانان برچيند، و گوشها را شنوا، و چشمها را بينا و دلها را دانا سازد.

به خاطر همين موضوع است كه در رواياتى كه پيرامون فضيلت اين سوره وارد شده مى‏خوانيم: «سوره انعام را هفتاد هزار فرشته، به هنگام نزول بدرقه كردند، و كسى كه آن را بخواند (و در پرتو آن روح و جانش از سر چشمه توحيد سيراب گردد) تمام آن فرشتگان براى او آمرزش مى‏طلبند»!

ولى عجيب اين است كه بعضى از اين سوره، تنها به خواندن الفاظ آن قناعت مى‏كنند، و جلسات عريض و طويلى براى «ختم انعام» و حل مشكلات شخصى و خصوصى خود با تشريفات ويژه‏اى تشكيل مى‏دهند كه به نام جلسات ختم انعام ناميده مى‏شود، مسلما اگر در اين جلسات به محتواى سوره دقت شود، نه تنها مشكلات شخصى، بلكه مشكلات عمومى مسلمانان نيز حل خواهد شد،

اما افسوس كه بسيارى از مردم به قرآن به عنوان يك سلسله «اوراد» كه داراى خواص مرموز و ناشناخته است مى‏نگرند و جز به خواندن الفاظ آن نمى‏انديشند، در حالى كه قرآن سراسر درس است و مكتب، برنامه است و بيدارى، رسالت است و آگاهى.


كلمات كليدي: تدبر فهم تفسير سوره انعام توحيد شرك

ویرایش بوسیله کاربر 1399/06/02 07:08:23 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

farhang Offline
#2 ارسال شده : 1399/05/29 05:01:50 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,034
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
تدبر و فهم سوره انعام: فراز بندی، استخراج عصاره فرازها و درس سوره انعام

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِم يَعْدِلُونَ {1}
ستايش خدايى را كه آسمانها و زمين را آفريد و تاريكيها و روشنايى را پديد آورد با اين همه كسانى كه كفر ورزيده‏اند [غير او را] با پروردگار خود برابر مى‏كنند {1}
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ {2}
اوست كسى كه شما را از گل آفريد آنگاه مدتى را [براى شما عمر] مقرر داشت و ا جل حتمى نزد اوست با اين همه شما [در نشانه های ربوبیت او] ترديد و بحث مى‏كنيد {2}
وَهُوَ اللّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ {3}
و او در آسمانها و زمين خداست نهان و آشكار شما را مى‏داند و آنچه را به دست مى‏آوريد [نيز] مى‏داند {3}
وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ {4}
و هيچ نشانه‏اى از نشانه‏هاى پروردگارشان به سويشان نمى‏آمد مگر آنكه از آن روى بر مى‏تافتند {4}
فَقَدْ كَذَّبُواْ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنبَاء مَا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ {5}
آنان حق را هنگامى كه به سويشان آمد تكذيب كردند پس به زودى [حقيقت] خبرهاى آنچه را كه به ريشخند مى‏گرفتند به آنان خواهد رسيد {5}
أَلَمْ يَرَوْاْ كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّن لَّكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاء عَلَيْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الأَنْهَارَ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ {6}
آيا نديده‏اند كه پيش از آنان چه بسيار امتها را هلاك كرديم [امتهايى كه] در زمين به آنان امكاناتى داديم كه براى شما آن امكانات را فراهم نكرده‏ايم و [بارانهاى] آسمان را پى در پى بر آنان فرو فرستاديم و رودبارها از زير [شهرهاى] آنان روان ساختيم پس ايشان را به [سزاى] گناهانشان هلاك كرديم و پس از آنان اقوام ديگرى (در انجا) پديد آورديم {6}

عصاره فراز آیات 1-6:نکوهش مشرکان لجباز و بهانه گیر:علیرغم خلقت هستی و انسان توسط خداوند و علم و قدرت او برهمه چیز، برای او شریک میگیرند، و به بهانه های مختلف از هر آیه و نشانه ای که از جانب او بیاید اعراض نموده،حقایق ارسالی رسولانش را تکذیب و استهزا میکنند و از هلاکت اقوام قبل هم عبرت نمی گیرند.

نکات:
-فراز نخست سوره، موضوع اصلی سوره را بطور خلاصه بیان کرده و در ادامه سوره ،سخنان و ارای مشرکان و پاسخهای خدا به آنها را به تفصیل ارایه کرده است.
-اعراض مشرکان از هر گونه نشانه و ایه در سوره یس و نیز سوره های قبل بیان شده ازجمله:
فمالهم عن التذکره معرضین (مدثر) ان یروا ایه یعرضوا و یقولوا سحر مستمر (قمر) ما یاتیهم من ذکر من الرحمان محدث الا کانوا عنه معرضین (شعرا) و کاین من ایه فی السماوات و الارض یمرون علیها و هم عنها معرضون (یوسف) ما تاتیهم من ایه من ایات ربهم الا کانوا عنها معرضین (یس)
-ما تاتیهم من ایه من ایات ربهم الا کانوا عنها معرضین : دوبار در قران بکار رفته : یس و انعام
ایمان نیاوردن مشرکان در سوره انعام، چند بار تکرار شده است: وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ، وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ ،
-ایرادات کافرین که چرا پیامبر بشری مثل ماست،چرا فرشته ای نازل نشده ،چرا قران یک جا نازل نشده در سورههای فرقان اسرا و هود نیز عنوان شده بود.
-کلمات پر تکرار سوره: شرک و مشتقات ان29 بار، افتری، کذب، زعم و خرص و علم، ایه 32 بار، صراط مستقیم 4 بار، قل 44بار، عدل رب هدایت رحمت، کتاب 13 بار، جن 4 بار

وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ {7}
و اگر مكتوبى نوشته بر كاغذ بر تو نازل مى‏كرديم و آنان آن را با دستهاى خود لمس مى‏كردند قطعا كافران مى‏گفتند اين [چيزى] جز سحر آشكار نيست {7}
وَقَالُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَكًا لَّقُضِيَ الأمْرُ ثُمَّ لاَ يُنظَرُونَ {8}
و گفتند چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده است و اگر فرشته‏اى فرود مى‏آورديم قطعا كار تمام شده بود سپس مهلت نمى‏يافتند {8}
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ {9}
و اگر او را فرشته‏اى قرار مى‏داديم حتما وى را [به صورت] مردى در مى‏آورديم و امر را همچنان بر آنان مشتبه مى‏ساختيم {9}

عصاره دسته ایات 7-9:اگر کتاب هم برتو نازل میشد می گفتند سحر است .فرشته هم اگر همراه تو نازل میشد،به انها فرصتی برای تکذیب داده نمیشد. رسول ملک هم بصورت انسان باید ارسال میشد.

وَلَقَدِ اسْتُهْزِىءَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ {10}
و پيش از تو پيامبرانى به استهزا گرفته شدند پس آنچه را ريشخند مى‏كردند گريبانگير ريشخندكنندگان ايشان گرديد {10}
قُلْ سِيرُواْ فِي الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ {11}
بگو در زمين بگرديد آنگاه بنگريد كه فرجام تكذيب‏كنندگان چگونه بوده است {11}
عصاره دسته ایات 10-11 اقوام مکذب قبل از تو هم رسولانشان را استهزا کردند اما هلاک شدند.
قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُل لِلّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ {12}
بگو آنچه در آسمانها و زمين است از آن كيست بگو از آن خداست كه رحمت را بر خويشتن واجب گردانيده است‏يقينا شما را در روز قيامت كه در آن هيچ شكى نيست گرد خواهد آورد کسانی که به خودشان خسارت زدند ايمان نمى‏آورند {12}
وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ {13}
و آنچه در شب و روز آرام [و تكاپو] دارد از آن اوست و او شنواى داناست {13}
قُلْ أَغَيْرَ اللّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلاَ يُطْعَمُ قُلْ إِنِّيَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكَينَ {14}
بگو آيا غير از خدا پديدآورنده آسمانها و زمين سرپرستى برگزينم و اوست كه خوراك مى‏دهد و خوراك داده نمى‏شود بگو من مامورم كه نخستين كسى باشم كه اسلام آورده است و [به من فرمان داده شده كه] هرگز از مشركان مباش {14}
قُلْ إِنِّيَ أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ {15}
بگو اگر به پروردگارم عصيان ورزم از عذاب روزى بزرگ مى‏ترسم {15}
مَّن يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ {16}
آن روز كسى كه [عذاب] از او برگردانده شود قطعا [خدا] بر او رحمت آورده و اين است همان رستگارى آشكار {16}
وَإِن يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدُيرٌ {17}
و اگر خدا به تو زيانى برساند كسى جز او برطرف كننده آن نيست و اگر خيرى به تو برساند پس او بر هر چيزى تواناست {17}
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ {18}
و اوست كه بر بندگان خويش چيره است و اوست‏حكيم آگاه {18}

عصاره دسته ایات 12-18: بگو ولی و ربی غیر از خدای خالق افرینش که همه را در قیامت جمع می اورد نمیگیرم بلکه تسلیم اویم چراکه عقوبت عصیانش عذابی عظیم را بدنبال دارد، اما کسانی که به خودشان ضرر میزنند ایمان نمی اورند

قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَـهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ {19}
بگو گواهى چه كسى از همه برتر است (گواهی خدا) بگو خدا ميان من و شما گواه است (که من فرستاده اویم) و اين قرآن به من وحى شده تا به وسيله آن شما و هر كس را [كه اين پيام به او] برسد هشدار دهم. آيا شما قطعا گواهى مى‏دهيد كه با الله، خدايان ديگرى است؟! بگو من که گواهى نمى‏دهم بگو او تنها معبودى يگانه است و بى‏ترديد من از آنچه شريك [او] قرار مى‏دهيد بيزارم {19}
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمُ
الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ {20}
كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده‏ايم همان گونه كه پسران خود را مى‏شناسند او [=پيامبر] را مى‏شناسند(و میتوانند گواهی دهند که فرستاده خداست)
(اما) كسانى كه به خود زيان زده‏اند ايمان نمى‏آورند {20}
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ {21}
و كيست ‏ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده بى ترديد ستمكاران رستگار نمى‏شوند {21}
وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَيْنَ شُرَكَآؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ {22}
و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را محشور مى‏كنيم آنگاه به كسانى كه شرك آورده‏اند مى‏گوييم كجايند شريكان شما كه [آنها را شريك خدا] مى‏پنداشتيد {22}
ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ وَاللّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ {23}
آنگاه عذرشان جز اين نيست كه مى‏گويند به خدا پروردگارمان سوگند كه ما مشرك نبوديم {23}
انظُرْ كَيْفَ كَذَبُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ {24}
ببين چگونه به خود دروغ مى‏گويند و آنچه برمى‏بافتند ( شریکانی کمک کننده در قیامت) از دسترس انها خارج است.{24}

عصاره دسته آیات 19-24:بگو خداوند بر رسالت من و اینکه قران و ایاتش از جانب او برمن وحی میشود گواه است. اما ایا شما شاهدی بر شریک داشتن خدا دارید؟ بدانید که افترا بخدا و تکذیب ایاتش ظلمی بزرگ است و در روز محشر هم بی اعتباری شریکان مزعوم خود را درک میکنید.

نکات:
1-سیر ایات مربوط به اهل کتاب در سوره های قبل: در سوره شعرا اولین اشاره به اینکه علمای یهود طبق کتابهای خود، از ارسال پیامبر اسلام و کتابش مطلعند و طبق این سوره علمای یهود مکه در ان زمان، حاضر به تایید و تصدیق این موضوع بوده اند و این امر بعنوان حجت و دلیلی علیه کافران مکه بیان شد.
سپس در سوره اسراء هم بیان شد که شما چه ایمان بیاورید چه نیاورید، اهل کتاب در برابر آیات قران خاضعند که مشابه ایه 52 سوره قصص است. در سوره قصص ضمن بیان مجدد این مطلب اشاره می کند که همین اهل کتب مومن به قران و پیامبر اسلام هم مخالفانی دارند هم از مشرکین و هم از هم مسلکان خود که بخاطر صبر و مقاومت در برابر این مخالفان، پاداش مضاعف خواهند داشت.

در سوره نمل، بیان شد قران مایه هدایت و رحمت برای اهل ایمان و مبین اختلافات مذهبی بنی اسراییل است.
ایات اهل کتاب در سوره انعام: در ایه 20 اشاره شد که اهل کتاب پیامبر را می شناسند همانطور که پسرانشان را می شناسند. جمله دوم ایه 20 یعنی الذین خسروا انفسهم فهم لایومنون لزوما به اهل کتاب برنمیگردد.(هر چند محتمل میباشد) بلکه میتواند تاکید و تکرار این عبارت در ایه 12 باشد. یعنی همان مشرکینی که هیچ ایه و نشانه ای را نمی پذیرند و بر مخالفت خود اصرار میکنند حتی تایید اهل کتاب را هم نمی پذیرند. در ایه 20 خدا این مشرکان را به استعلام از اهل کتاب دعوت میکند. همانگونه که در سوره های قبلی مثل شعرا و اسراء از تایید انها خبر داده بود.
در ایه 91 پاسخ خدا به اهل کتابی که در پاسخ به استعلام مشرکان گفته بودند خدا چیزی بر انسانها نازل نمی کند بیان شده و از مخفی کردن بخش زیادی از کتاب موسی توسط انها انتقاد می کند. این ایه در سوره انعام اولین نکوهش از تکذیب پیامبر توسط اهل کتاب و مخفی کردن بخشی از تورات است.
در ایه 114 هم اشاره شده که اهل کتاب میدانند قران و احکام ان حق است از جانب خدا
2-الذین خسروا انفسهم: سوره های هود،انعام 12و20، اعراف شوری زمر مومنون

وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا حَتَّى إِذَا جَآؤُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَآ إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ {25}
و برخى از آنان به تو گوش فرا مى‏دهند و[لى] ما بر دلهايشان پرده‏ها افكنده‏ايم(بخاطر اعمالشان) تا در آن تامل نکنند و در گوشهايشان سنگينى [قرار داده‏ايم] و اگر هر معجزه‏اى را ببينند به آن ايمان نمى‏آورند تا آنجا كه وقتى نزد تو مى‏آيند با تو جدال مى‏كنند. كسانى كه كفر ورزيدند مى‏گويند اين [كتاب] چيزى جز افسانه‏هاى پيشينيان نيست {25}
وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِن يُهْلِكُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ {26}
و آنان [مردم را] از آن باز مى‏دارند و [خود نيز] از آن دورى مى‏كنند و[لى] جز خويشتن را به هلاكت نمى‏افكنند و دقت نمی کنند {26}
وَلَوْ تَرَىَ إِذْ وُقِفُواْ عَلَى النَّارِ فَقَالُواْ يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلاَ نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ {27}
و اى كاش [منكران را] هنگامى كه بر آتش عرضه مى‏شوند مى‏ديدى كه مى‏گويند كاش بازگردانده مى‏شديم و [ديگر] آيات پروردگارمان را تكذيب نمى‏كرديم و از مؤمنان مى‏شديم {27}
بَلْ بَدَا لَهُم مَّا كَانُواْ يُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ {28}
[ولى چنين نيست] بلكه آنچه (از حقایق اعم از وجود قیامت، عذاب اخروی و باطل بودن شریکان) را پيش از اين (در دنیا) نهان مى‏داشتند، براى آنان ظاهر شده است و اگر هم بازگردانده شوند قطعا به آنچه از آن منع شده بودند برمى‏گردند و آنان دروغگويند (یعنی که در دنیا هم از سر لجاجت ، نمی پذیرفتند نه اینکه حقیقت برای انها مشخص نبود) {28}
وَقَالُواْ إِنْ هِيَ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ {29}
و گفتند جز زندگى دنياى ما [زندگى ديگرى] نيست و برانگيخته نخواهيم شد {29}
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُواْ عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُواْ بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُواْ العَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ {30}
و اگر بنگرى هنگامى را كه در برابر پروردگارشان باز داشته مى‏شوند [خدا] مى‏فرمايد آيا اين حق نيست مى‏گويند چرا سوگند به پروردگارمان [كه حق است] مى‏فرمايد پس به [كيفر] آنكه كفر مى‏ورزيديد(می پوشاندید) اين عذاب را بچشيد {30}
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ {31}
كسانى كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعا زيان ديدند تا آنگاه كه قيامت(یا زمان اجلشان) بناگاه بر آنان دررسد مى‏گويند اى دريغ بر ما بر آنچه در باره آن كوتاهى كرديم و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مى‏كشند چه بد است بارى كه مى‏كشند {31}
وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ {32}
و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست و قطعا سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مى‏كنند بهتر است آيا نمى‏انديشيد {32}

عصاره دسته آیات 25-32:اینها که با تو مجادله میکنند، قران را افسانه های پیشینیان می نامند، و مردم را از شنیدن ان بازمیدارند، دلهاشان پذیرای حقیقت نیست لذا هر معجزه ای ببینند ایمان نمی اورند .هرچند اینها منکر بعث و حشر در قیامت هم هستند. اما در قیامت در محضر خداوند با مشاهده عذاب به اشتباه خود اقرار کرده خواهان بازگشت به دنیا و ایمان میشوند.

قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لاَ يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللّهِ يَجْحَدُونَ {33}
به يقين مى‏دانيم كه آنچه مى‏گويند تو را سخت غمگين مى‏كند در واقع آنان تو را تكذيب نمى‏كنند ولى ستمكاران آيات خدا را انكار مى‏كنند {33}
وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللّهِ وَلَقدْ جَاءكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَ {34}
و پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند ولى بر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند شكيبايى كردند تا يارى ما به آنان رسيد و براى كلمات خدا هيچ تغييردهنده‏اى نيست و مسلما اخبار پيامبران به تو رسيده است {34}
وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاء فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ
وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ {35}
و اگر اعراض كردن آنان [از قرآن] بر تو گران است اگر مى‏توانى نقبى در زمين يا نردبانى در آسمان بجويى تا معجزه‏اى [ديگر] برايشان بياورى [پس چنين كن] و اگر خدا مى‏خواست قطعا آنان را بر هدايت گرد مى‏آورد پس زنهار از جاهلان (بی صبران)مباش {35}
إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى يَبْعَثُهُمُ اللّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ {36}
تنها كسانى [دعوت تو را] اجابت مى‏كنند كه گوش شنوا دارند و [اما] (دل)مردگان را خداوند [در قيامت] بر خواهد انگيخت‏ سپس به سوى او بازگردانيده مى‏شوند {36}
وَقَالُواْ لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللّهَ قَادِرٌ عَلَى أَن يُنَزِّلٍ آيَةً وَلَـكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ {37}
و گفتند چرا معجزه‏اى از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است بگو بى‏ترديد خدا قادر است كه پديده‏اى شگرف فرو فرستد ليكن بيشتر آنان نمى‏دانند {37}
وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ
ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ {38}
و (این نشانه ایست که) هيچ جنبنده‏اى در زمين نيست و نه هيچ پرنده‏اى كه با دو بال خود پرواز مى‏كند مگر آنكه آنها [نيز] گروه‏هايى مانند شما هستند (که زندگی میکنند و برای تدبیر امورشان) هيچ چيزى را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكرده‏ايم
سپس [آنها =مخالفان] به سوى پروردگارشان محشور خواهند گرديد {38}
وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ اللّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ {39}
و كسانى كه آيات ما را دروغ پنداشتند در تاريكيها[ى كفر] كر و لالند هر كه را خدا بخواهد رهایش میکند و هر كه را بخواهد بر راه راست قرارش مى‏دهد {39}

عصاره دسته آیات 33-39:از گفتار انها ناراحت نباش. انها ایات خدا را تکذیب می کنند. نه ترا. رسولان قبل هم اذیت شدند اما صبر کردند تا نصرت الهی رسید. از اعراض انها هم ناراحت نباش چرا که اگر خدا میخواست انها را هدایت میکرد. به بهانه گیران هم بگو خدا اگر بخواهد هر نشانه ای فرو میفرستد.

عصاره دسته ایات 7-9:اگر کتاب هم برتو نازل میشد می گفتند سحر است .فرشته هم اگر همراه تو نازل میشد،به انها فرصتی برای تکذیب داده نمیشد. رسول ملک هم بصورت انسان باید ارسال میشد.
عصاره دسته ایات 10-11 اقوام مکذب قبل از تو هم رسولانشان را استهزا کردند اما هلاک شدند.
عصاره دسته ایات 12-18: بگو ولی و ربی غیر از خدای خالق افرینش که همه را در قیامت جمع می اورد نمیگیرم بلکه تسلیم اویم چراکه عقوبت عصیانش عذابی عظیم را بدنبال دارد، اما کسانی که به خودشان ضرر میزنند ایمان نمی اورند
عصاره دسته آیات 19-24:بگو خداوند بر رسالت من و اینکه قران و ایاتش از جانب او برمن وحی میشود گواه است. اما ایا شما شاهدی بر شریک داشتن خدا دارید؟ بدانید که افترا بخدا و تکذیب ایاتش ظلمی بزرگ است و در روز محشر هم بی اعتباری شریکان مزعوم خود را درک میکنید
عصاره دسته آیات 25-32:اینها که با تو مجادله میکنند، قران را افسانه های پیشینیان می نامند، و مردم را از شنیدن ان
بازمیدارند، دلهاشان پذیرای حقیقت نیست لذا هر معجزه ای ببینند ایمان نمی اورند .هرچند اینها منکر بعث و حشر در قیامت هم
هستند. اما در قیامت در محضر خداوند با مشاهده عذاب به اشتباه خود اقرار کرده خواهان بازگشت به دنیا و ایمان میشوند.
عصاره دسته آیات 33-39:از گفتار انها ناراحت نباش. انها ایات خدا را تکذیب می کنند. نه ترا. رسولان قبل هم اذیت شدند اما صبر کردند تا نصرت الهی رسید. از اعراض انها هم ناراحت نباش چرا که اگر خدا میخواست انها را هدایت میکرد. به بهانه گیران هم بگو خدا اگر بخواهد هر نشانه ای فرو میفرستد.
همانگونه که مشاهده میشود موضوع نفی شرک و دعوت به توحید از سوی پیامبر و بهانه و در خواست نشانه از سوی مشرکان، موضوع اصلی ایات بالاست که میتوان انها را در فراز زیر گنجاند:

عصاره فراز آیات 7-39: بگو من ربی غیر از خدای خالق افرینش که همه را در قیامت جمع می اورد نمیگیرم بلکه تسلیم اویم . اینها دلهاشان پذیرای حقیقت نیست لذا هر معجزه ای ببینند ایمان نمی اورند و خودشان را هلاک میکنند. با انها اینگونه احتجاج کن و بگو خدا اگر بخواهد هر نشانه ای فرو میفرستد از اعراض انها هم ناراحت نباش چرا که برحقی و اگر خدا میخواست انها را هدایت میکرد.

نکات:
-اینکه اکثریت قوم قریش و ساکنان مکه ایمان نمی اورند در سوره های شعرا، اسراء، فرقان ، یوسف و هود و یس نیز بیان شده بود.
-لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ:فلا یحزنک قولهم 2 بار در قران ، در سوره های یس و یونس خطاب به پیامبر استفاده شده است. عبارت لاتحزن علیهم برای پیامبر در سوره های نمل، حجر، نحل بکار رفته است.
نکته جالب انکه در سوره های نمل، یس و یونس قبل از افعال فوق، جمله" ویقولون متی هذا الوعد ان کنتم صادقین" بیان شده که نشان میدهد یکی از ناراحتی های پیامبر از این جمله تمسخرامیز مشرکان بوده که مدام میپرسیدند پس وعده عذاب یا قیامت کی خواهد امد؟!
در سوره هود هم وَضَآئِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَن يَقُولُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَاء مَعَهُ مَلَكٌ بیان شده بود
در این سوره با توجه به جمله بعدش که خدا تاکید کرده اینها ترا تکذیب نمی کنند بلکه با ایات و پیام خدا مشکل دارند و نیز ایه بعد که به تکذیب و ازار رسولان قبلی و سرانجام نصرت الهی انان اشاره شده و نیز ایه بعد که میفرماید اگر میتوانی خودت ایه ای بیاور و اگر خدامیخواست همه ایمان میاوردند نشان میدهد که پیامبر اسلام نیز از فشارها و تکذیبهای انها بشدت ناراحت بوده و منتظر نصرت الهی و ظهور معجزه ای بوده که انها براحتی حقانیت وحی را تصدیق نمایند و ایمان اورند. هم چنین با استفاده از ایه 25 میتوان گفت یکی از گفته های انها که ناراحتی پیامبر را موجب میشده، اساطیر خواندن قران بوده است.

-در آیه 28 بیان شده که مشرکان و مخالفان معاند حتی اگر پس از مرگ به دنیا هم بازگردند باز همان کارها را میکنند . وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ یعنی ایمان از روی ترس و بخاطر فشار ،دایمی و پایدار نیست . بلکه باید از روی فهم و علاقه درونی باشد.در سوره دخان هم باین موضوع اشاره شده بود که در صورت رفع عذاب، دوباره برمیگردند. إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا إِنَّكُمْ عَائِدُونَ {15}(با این وجود) ما اين عذاب را مدت اندكى از شما برمى‏داريم [ولى شما] باز از سر مى‏گيريد (رفتار و باور قبلی خود را)
-عبارت لولا انزل (نزل) علیه ایه در سورههای انعام، یونس و رعد تکرار شده
-در ایه 26 به نهی مردم از شنیدن قران توسط سران مشرک اشاره شده است. اولین بیان از صف ارایی جدی مخالفان در برابر رسول الله و منع مردم از گرویدن به پیامبر در سوره صاد مشاهده شد. پیش از آن در سوره علق، نهی و بازداشتن پیامبر از نماز و در سوره های قبل تر تهمت زنی و پیشنهاد سازش با پیامبر بیان شده بود.

-در ایه 36 بیان شده که فقط افراد شنوا دعوت پیامبر را اجابت می کنند و سایرین مردگانی هستند که در قیامت زنده و هوشیار میشوند. این مفهوم در سوره یس نیز بیان شد که انذارهای قرآن برای زندگان موثر است ، (لینذر من کان حیا) ، و با توجه به مثال های مختلفی که از طبیعت و جانشینی مستمر شب و روز وخورشید و برگشت هلال ماه در طول یک ماه، زنده شدن زمین، بیان شد، همچنین تکرار کلمات و افعال مشتق از حی در سوره نتیجه گرفته شد که سوره یس را بدین جهت قلب قران گفته اند که تاکید بیشتری بر احیای قلوب مرده انسانهای غافل دارد. در ایه 122 سوره انعام هم افراد هدایت شده را زنده نامیده است. اومن کان میتا فاحییناه و جعلنا له نورا یمشی به...

- در آیه 38 ارتباط موضوع جنبندگان و پرندگان با آیات قبل و بعد چیست؟ آیا جانوران هم در قیامت محشور میشوند؟
اکثر مفسران از این ایه نتیجه گرفته اند که بقیه پرندگان و جنبدگان هم در قیامت مانند انسانها محشور میشوند. اما این نظر چندان موجه نیست چرا که مویدی هم در سایر ایات و سور ندارد. در آیات قبل صحبت از دعوت مشرکان به توحید و لجاجت انها در انکار ان و خواستن معجزات و نشانه های مختلف از پیامبر بود. در ایه 37 هم خدا خطاب به پیامبر بیان کرد اگر اصرار به معجزه داری خودت برو بیار اینها دلشان مرده است. در ایه 37 هم حرف مشرکان بیان شد که چرا بر پیامبر نشانه و معجزه ای نازل نمیشود. قران هم پاسخ داد که خدا میتواند. و همانطور که در بقیه سوره به ایاتی از افرینش اشاره شده در ایه 38 هم نشانه دیگری از خداوند را برمیشمرد که همه جنبندگان و پرندگان هم امتهایی مانند شما هستند که تدبیر و ربوبیت امور انها نیز با خداست و خدا هم هیچ چیز را در کتاب هستی فروگذار نکرده است .
این مفهوم در ایه 59 هم تاکید و تکمیل میشود که هرچه در خشکی و دریاست و هر برگی که فرو میافتد و هر دانه ای که در دل زمین است در کتابی مبین ثبت شده اند.
جمله بعد هم مجددا به مشرکان برمیگردد که سرانجام بسوی خدا محشور میشوند مانند ایه 36.
معنای امت،چیز محدودی است که قصد ان می کنند یا چیز مشخصی که مورد توجه قرار میگیرد. اعم از افراد،زمان، برنامه و ایین و....(التحقيق) در این ایه بطور صریح ذکر نشده که چه وجه مشترکی از افراد امتها مورد توجه بوده است.
در قران موارد زیر مشترک بین همه امتها نام برده شمرده است:
برانگیختن گواهانی از هر امت (قصص 75 و نحل 84،89 و نساء 41)، جمع کردن گروهی از مکذبین هر امت نمل 83، ارسال رسول برای هر امت نحل 36و یونس 47، اجل و مهلت داشتن هر امت یونس 49و اعراف 34، مناسک مشخص داشتن هر امت (حج 34و67) که با توجه به سایر مفاد سوره، میتوان گفت اجل و سرامد داشتن همه جانداران مدنظر بوده و یا همان تدبیر امور همه جانداران و فروگذار نکردن از کوچکترین نیاز انها در عالم توسط خداوند.

قُلْ أَرَأَيْتُكُم إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللّهِ تَدْعُونَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ {40}
بگو به نظر شما اگر عذاب خدا شما را دررسد يا رستاخيز (یا مرگ ) شما را دريابد اگر راستگوييد كسى غير از خدا را مى‏خوانيد {40}
بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاء وَتَنسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ {41}
[نه] بلكه تنها او را مى‏خوانيد و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مى‏گرداند و آنچه را شريك [او] مى‏گردانيد فراموش مى‏كنيد {41}
وَلَقَدْ أَرْسَلنَآ إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ {42}
و به يقين ما به سوى امتهايى كه پيش از تو بودند [پيامبرانى] فرستاديم و آنان را به تنگى معيشت و بيمارى دچار ساختيم تا به زارى و خاكسارى درآيند {42}
فَلَوْلا إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَـكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ {43}
پس چرا هنگامى كه عذاب ما به آنان رسيد تضرع نكردند ولى [حقيقت اين است كه] دلهايشان سخت‏شده و شيطان آنچه را انجام مى‏دادند برايشان آراسته است {43}
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ {44}
پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند سرمست گرديدند ناگهان [گريبان] آنان را گرفتيم و يكباره نوميد شدند {44}
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ {45}
پس ( با عذاب جمعی) ريشه آن گروهى كه ستم كردند بركنده شد و ستايش براى خداوند پروردگار جهانيان است {45}
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِكُم مَّنْ إِلَـهٌ غَيْرُ اللّهِ يَأْتِيكُم بِهِ
انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ {46}
بگو به نظر شما اگر خدا شنوايى شما و ديدگانتان را بگيرد و بر دلهايتان مهر نهد آيا غير از خدا كدام معبودى است كه آن را به شما بازپس دهد بنگر چگونه آيات [خود] را [گوناگون] بيان مى‏كنيم سپس آنان روى برمى‏تابند {46}
قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ {47}
بگو به نظر شما اگر عذاب خدا ناگهان يا آشكارا به شما برسد آيا جز گروه ستمگران [كسى] هلاك خواهد شد {47}

عصاره دسته آیات 40-47:بگو اگر عذاب برسد برای نجات خود فقط خدا را میخوانید نه معبودگان دیگر را. ظالمان قبلی هم را خدا بخاطر عدم تضرع و تنبه در سختی ها و سرمست شدن در خوشی ها هلاک کرد. ایا اگر خدا چشم و گوش شما رابگیرد معبوانتان برمیگردانند؟ اینها همه ایات خداست.

وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ {48}
و ما پيامبران [خود] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمى‏فرستيم پس كسانى كه ايمان آورند و نيكوكارى كنند بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نخواهند شد {48}
وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ {49}
و كسانى كه آيات ما را دروغ انگاشتند به [سزاى] آنكه نافرمانى مى‏كردند عذاب به آنان خواهد رسيد {49}
قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ {50}
بگو به شما نمى‏گويم گنجينه‏هاى خدا نزد من است و غيب نيز نمى‏دانم و به شما نمى‏گويم كه من فرشته‏ام جز آنچه را كه به سوى من وحى مى‏شود پيروى نمى‏كنم بگو آيا نابينا و بينا يكسان است آيا تفكر نمى‏كنيد {50}
وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ {51}
و به وسيله اين [قرآن] كسانى را كه بيم دارند كه به سوى پروردگارشان محشور شوند هشدار ده [چرا] كه غير او براى آنها يار و شفيعى نيست باشد كه پروا كنند {51}
عصاره دسته آیات 48-51:رسولان الهی همواره بشارت دهنده و انذار دهنده بودند. انها که تصدیقشان کردند اهل نجاتند اما تکذیب کنندگانشان عذاب خواهند شد. پس پیامبر با قران انها را که خوف از حشر بسوی خدا دارند هشدار بده شاید پروا کنند.

نکات
-ایه 46 مشابه ایات 65 سوره یس است وَلَوْ نَشَاء لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ {66}
و اگر بخواهيم هر آينه فروغ از ديدگان شان مى‏گيريم پس (اگر بخواهند تغییر کنند و) در راه ( هدایت) پيشى جويند ، چگونه مى‏توانند ببينند {66}
وَلَوْ نَشَاء لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ {67}
و اگر بخواهيم هرآينه ايشان را در جایگاهِ (باطنی) شان مسخ مى‏كنيم پس [اگر بخواهند هم] نه میتوانند بروند و نه برگردند (پس بخود ایند که امکان بازیافتن بصیرت و عبور از این غرقاب را دارند){67}
در آنجا بیان شد که چرا خدا بینایی چشم و دل این افراد لجوج را نمی گیرد و جسم و روح انها را در همان حال کوردلی و لجبازی مسخ نمی کند؟خداوند در آیات 66 و67 پاسخ داد این وضعیت جمود و کوری آنها خودساخته است و میتوانند تغییر دهند. اما اگر خداوند بخواهد که انها را واقعا کور و نابینا کند و یا انها را در همان موقعیت مکانی و عقیدتی که هستند ساکن و مسخ نماید، ان وقت واقعا جای هیچ گونه حرکتی نخواهند داشت. پس چرا بخود نمی ایند. یعنی خدا نمیخواهد که کور و مسخ مطلق باشند بلکه در اثر اعمالشان اینگونه شده اند و امکان برون رفت هم دارند.
در سوره انعام، هم میتواند این جنبه مطرح باشد و هم جنبه عمومی نعمت بودن بینایی و شنوایی و تعقل که انسانها دارا هستند و اگر خدا بگیرد، کسی نمی تواند برگرداند.

-مشابه مفهوم ایه 51 که انذار را تنها برای خایفین از قیامت، موثر میداند در سوره های دیگر نیز بیان شده بود. ایه 11 یس (انما تنذر من اتبع الذکر و خشی الرحمان بالغیب) اعلی(سیذکر من یخشی) نازعات (انما انت منذر من یخشاها) طه (الاتذکره لمن یخشی)
-آیات 42-45 به سنت نزول عذاب و مراحل ان اشاره دارد.عذابهای دنیوی دو نوعند. یا عذابهای هلاک کننده امتها بوده یا عذابهای خفیف که جنبه تنبه داشته است.

{وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ {52}
و كسانى را كه پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان مى‏خوانند در حالى كه خشنودى او را مى‏خواهند مران از حساب آنان چيزى بر عهده تو نيست و از حساب تو [نيز] چيزى بر عهده آنان نيست تا ايشان را برانى و از ستمكاران باشى {52}
وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لِّيَقُولواْ أَهَـؤُلاء مَنَّ اللّهُ عَلَيْهِم مِّن بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ {53}
و بدين گونه ما برخى از آنان (اغنیای مشرک)را به برخى ديگر(مومنان فقیر) آزموديم در نتیجه (مخالفان) بگويند آيا اينانند (مسلمانان) كه از ميان ما خدا بر ايشان منت نهاده است آيا خدا به [حال] سپاسگزاران داناتر نيست {53}
وَإِذَا جَاءكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ {54}
و چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند بگو درود بر شما پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر كرده كه هر كس از شما به نادانى كار بدى كند و آنگاه به توبه و صلاح آيد پس وى آمرزنده مهربان است {54}}
وَكَذَلِكَ نفَصِّلُ الآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ {55}
و اين گونه آيات [خود] را به روشنى بيان مى‏كنيم تا راه و رسم گناهكاران از ابهام و پوشیدگی خارج و روشن شود {55}

عصاره دسته آیات 52-54:ای پیامبر مومنان همراهت را بخاطر رفتارشان یا حرف مخالفان از خود دور نکن. انها را به رحمت خدا و امکان توبه از اعمال سوء و جلب مغفرت خدا بشارت بده.

عصاره فراز آیات 40-55:بگو اگر عذاب برسد برای نجات خود فقط خدا را میخوانید نه معبودگان دیگر را. ظالمان قبلی هم را خدا بخاطر عدم تضرع در سختی ها و سرمست شدن در خوشی ها هلاک کرد. ایا اگر خدا چشم و گوش شما رابگیرد معبوانتان برمیگردانند؟ اینها همه ایات خداست. که تکذیب کنندگان ان هم عذاب خواهند شد. پس پیامبر با همین قران انها را که خوف از حشر بسوی خدا دارند هشدار بده شاید پروا کنند

نکات:
-کتب علی نفسه الرحمه: در قران تنها 2 بار امده که در ایات 12و 54 سوره انعام است. ذو رحمه واسعه نیز در ایه 147
-ایه 52 نشانگر ان است که در میان پیروان پیامبر و حق طلبان خداجوی که مناسک و اداب عبادی هم انجام میدهند، افرادی هستند که اشتباهاتی دارند و رفتارشان کاملا مطلوب پیامبر نیست خداوند هشدار میدهد که مبادا انها را از خود برانی که از ظالمان خواهی بود. حساب رفتار هر کس بر عهده خودش میباشد.
-ایه 53 نشانگر نگاه تحقیرامیز کافران به مسلمانان است. در سوره های شعرا و هود همین مساله برای اطرافیان حضرت نوح بیان شد که مخالفان گفتند اطرافیانت افراد فقیر و فرومایه هستند نه از اشراف و طبقه بالا و نوح هم پاسخ داد افراد باایمان و فقیر را از نزد خود طرد نمی کنم.

قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قُل لاَّ أَتَّبِعُ أَهْوَاءكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ {56}
بگو من نهى شده‏ام كه كسانى را كه شما غير از خدا مى‏خوانيد بپرستم بگو من از هوسهاى شما پيروى نمى‏كنم و گر نه گمراه شوم و از راه‏يافتگان نباشم {56}
قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ
بگو من از جانب پروردگارم دليل آشكارى [همراه] دارم و[لى] شما آن را دروغ پنداشتيد
مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ {57}
[و] آنچه را به شتاب خواستار آنيد (عذاب موعود الهی) در اختيار من نيست فرمان جز به دست‏خدا نيست كه حق را بيان مى‏كند و او بهترين داوران است {57}
قُل لَّوْ أَنَّ عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ {58}
بگو اگر آنچه را با شتاب خواستار آنيد نزد من بود قطعا ميان من و شما كار به انجام رسيده بود(عذاب محقق شده بود) و خدا به [حال] ستمكاران داناتر است {58}
وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ {59}
و كليدهاى غيب ( از جمله زمان عذاب شما) تنها نزد اوست جز او [كسى] آن را نمى‏داند و آنچه در خشكى و درياست مى‏داند و هيچ برگى فرو نمى‏افتد مگر [اينكه] آن را مى‏داند و هيچ دانه‏اى در تاريكيهاى زمين و هيچ تر و خشكى نيست مگر اينكه در كتابى روشن [ثبت] است {59}
وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُم بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُّسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ {60}
و اوست كسى كه شبانگاه روح شما را [به هنگام خواب] مى‏گيرد و آنچه را در روز به دست آورده‏ايد مى‏داند سپس شما را در آن بيدار مى‏كند تا هنگامى معين به سر آيد آنگاه بازگشت‏شما به سوى اوست‏سپس شما را به آنچه انجام مى‏داده‏ايد آگاه خواهد كرد {60}
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُم حَفَظَةً حَتَّىَ إِذَا جَاء أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ يُفَرِّطُونَ {61}
و اوست كه بر بندگانش قاهر [و غالب] است و نگهبانانى بر شما مى‏فرستد تا هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد فرشتگان ما جانش بستانند در حالى كه كوتاهى نمى‏كنند {61}
ثُمَّ رُدُّواْ إِلَى اللّهِ مَوْلاَهُمُ الْحَقِّ أَلاَ لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ {62}
آنگاه به سوى خداوند مولاى بحقشان برگردانيده شوند آگاه باشيد كه داورى از آن اوست و او سريعترين حسابرسان است {62}

قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَـذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ {63}
بگو چه كسى شما را از تاريكيهاى خشكى و دريا مى‏رهاند در حالى كه او را به زارى و در نهان مى‏خوانيد كه اگر ما را از اين [مهلكه] برهاند البته از سپاسگزاران خواهيم بود {63}
قُلِ اللّهُ يُنَجِّيكُم مِّنْهَا وَمِن كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِكُونَ {64}
بگو خداست كه شما را از آن [تاريكيها] و از هر اندوهى مى‏رهاند باز شما شرك مى‏ورزيد {64}
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِكُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَيُذِيقَ بَعْضَكُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ {65}
بگو او تواناست كه از بالاى سرتان يا از زير پاهايتان عذابى بر شما بفرستد يا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضى از شما را به بعضى [ديگر] بچشاند بنگر چگونه آيات [خود] را گوناگون بيان مى‏كنيم باشد كه آنان بفهمند {65}
وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُل لَّسْتُ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ {66}
و قوم تو آن [= عذاب ] را دروغ شمردند در حالى كه آن بر حق است بگو من بر شما نگهبان نيستم {66}
لِّكُلِّ نَبَإٍ مُّسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ {67}
براى هر خبرى هنگام [وقوع] است و به زودى خواهيد دانست {67}

عصاره دسته آیات 56-67:بگو من برراه هدایتم و از شرک شما تبعیت نمی کنم.عذاب شما هم دست من نیست موعد و نوع ان دست خداست که برهر چیزی عالم و قادر است. علیرغم انکه در گرفتاری ها فقط او را میخوانید تا نجاتتان دهد ،بعد از نجات به شرک خود ادامه میدهید. اینها همه نشانه است اما تکذیب میکنند. تو بر انها وکیل نیستی.

نکات:
- علی بینه من رب 4 بار در سوره هود بیان شده بود. در سوره انعام هم در ایه 57 در حقانیت دعوت پیامبر عنوان شده است.
آیه 57 مشابه ایه 28 سوره هود است. قَالَ يَاقَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّيَ وَآتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَاوَأَنتُمْ لَهَاكَارِهُونَ{28}
گفت اى قوم من به من بگوييد اگر از طرف پروردگارم حجت (و نشانه ای) روشن داشته باشم و مرا از نزد خود رحمتى(علم و بهره مندی از وحی) بخشيده باشد كه (بخاطر لجاجت و اعراض شما) بر شما پوشيده است (و باین سبب، مرا بشری مثل خود و غیر مرسل میدانید) آيا ما [بايد] شما را در حالى كه بدان اكراه داريد به آن وادار كنيم {28}

-اجل مسمی در ایات 1 و 60 تکرار شده که به معنای موعد مرگ و سرامد نهایی اجل هر فرد است.

وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ {68}
و چون ببينى كسانى [به قصد تخطئه] در آيات ما فرو مى‏روند از ايشان روى برتاب تا در سخنى غير از آن درآيند و اگر شيطان تو را [در اين باره] به فراموشى انداخت پس از توجه [ديگر] با قوم ستمكار منشين {68}
وَمَا عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَلَـكِن ذِكْرَى لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ {69}
و چيزى از حساب آنان [=ستمكاران] بر عهده كسانى كه تقوا پرهیز (از این کار) دارند نيست ليكن تذكر دادن [لازم] است باشد كه [ آنها هم از استهزا] پرهيز كنند {69}
وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَـئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ {70}
و كسانى را كه دين خود را به بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيا آنان را فريفته است رها كن و [مردم را] به وسيله اين [قرآن] اندرز ده مبادا كسى به [كيفر] آنچه كسب كرده به هلاكت افتد در حالى كه براى او در برابر خدا يارى و شفاعتگرى نباشد و اگر [براى رهايى خود] هر گونه فديه‏اى دهد از او پذيرفته نگردد اينانند كه به [سزاى] آنچه كسب كرده‏اند به هلاكت افتاده‏اند و به [كيفر] آنكه كفر مى‏ورزيدند شرابى از آب جوشان و عذابى پر درد خواهند داشت {70}

عصاره دسته آیات 68-70: از اینها که در ایات ما خوض میکنند اعراض کن و انها را به سرانجام هلاکت بار شان و بی یاوری در برابر خداوند خالق مالک مطلق قیامت تذکر بده

قُلْ أَنَدْعُو مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَنفَعُنَا وَلاَ يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا
قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَىَ وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ {71}
بگو آيا به جاى خدا چيزى را بخوانيم كه نه سودى به ما مى‏رساند و نه زيانى و آيا پس از اينكه خدا ما را هدايت كرده از عقيده خود بازگرديم مانند كسى كه شيطانها او را در بيابان از راه به در برده‏اند و حيران [بر جاى مانده] است براى او يارانى است كه وى را به سوى هدايت مى‏خوانند كه به سوى ما بيا بگو هدايت‏خداست كه هدايت [واقعى] است و دستور يافته‏ايم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم {71}
وَأَنْ أَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِيَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ {72}
و اينكه نماز برپا داريد و از او پروا کنید و هم اوست كه نزد وى محشور خواهيد گرديد {72}
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُن فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّوَرِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ {73}
و او كسى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و هر گاه كه مى‏گويد باش بى‏درنگ موجود شود سخنش راست است و روزى كه در صور دميده شود فرمانروايى از آن اوست داننده غيب و شهود است و اوست‏حكيم آگاه {73}
عصاره دسته آیات 71-73: ای پیامبر بگو که راه هدایت فقط از اوست و از ان دست برنمیداریم که به گمراهی برگردیم. باید تسلیم و پروادار از او باشیم که بسوی او هم محشور میشوید.

عصاره فراز آیات 56-73:بگو من برراه هدایتم و از شرک شما تبعیت نمی کنم. باید تسلیم و پروادار از او باشیم که بسوی او هم محشور میشوید.عذاب شما هم دست من نیست موعد و نوع ان دست خداست که برهر چیزی عالم و قادر است همه نشانه است اما تکذیب میکنند. تو بر انها وکیل نیستی. از انها اعراض کن و انها را به سرانجام هلاکت بارشان و بی یاوری در برابر خداوند خالق مالک مطلق قیامت تذکر بده

مجموعه آیات 40-73: نشانه های ربوبیت خداوند یکتا در جهان زیاد است پیامبر بگو که راه هدایت فقط از اوست و باید تسلیم و پروادار از او باشیم که بسوی او هم محشور میشوید.اما اینها نمی پذیرند . تو بر انها وکیل نیستی.
قطعا تکذیب کنندگان ان هم عذاب خواهند شد. موعد و نوع عذاب هم دست خداست

نکات:
-در ایه 72 اولین فعل امر جمع اقیموالصلاه در قران بکار رفته است .پیش از این در سوره های اسراء و هود اقم الصلاه خطاب به پیامبر بکار رفته بود. جالب انکه خطاب به مسلمانان هم نیست بلکه خطاب به مشرکان است که نشان میدهد انها صلاه را می شناخته اند و با توجه به کلمه بعدی ان یعنی واتقوه در واقع پیامبر خواسته که انها صلاه را برای خدا اقامه کنند. در ایه 92 هم ذکر شده که مومنین به اخرت، بر صلاه خود محافظت می کنند.

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ {74}
و [ياد كن] هنگامى را كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت آيا بتان را خدايان [خود] مى‏گيرى من همانا تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مى‏بينم {74}
وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ {75}
و اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين‏كنندگان باشد {75}
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَـذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ {76}
پس چون شب بر او پرده افكند ستاره‏اى ديد گفت اين پروردگار من است و آنگاه چون غروب كرد گفت غروب‏كنندگان را دوست ندارم {76}
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَـذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ {77}
و چون ماه را در حال طلوع ديد گفت اين پروردگار من است آنگاه چون ناپديد شد گفت اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود قطعا از گروه گمراهان بودم {77}
فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَـذَا رَبِّي هَـذَآ أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ {78}
پس چون خورشيد را برآمده ديد گفت اين پروردگار من است اين بزرگتر است و هنگامى كه افول كرد گفت اى قوم من من از آنچه [براى خدا] شريك مى‏سازيد بيزارم {78}
إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ {79}
من از روى اخلاص پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است و من از مشركان نيستم {79}
وَحَآجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلاَ أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَن يَشَاء رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلاَ تَتَذَكَّرُونَ {80}
و قومش با او به ستيزه پرداختند گفت آيا با من در باره خدا محاجه مى‏كنيد و حال آنكه او مرا راهنمايى كرده است و من از آنچه شريك او مى‏سازيد بيمى ندارم مگر آنكه پروردگارم چيزى بخواهد علم پروردگارم به هر چيزى احاطه يافته است پس آيا متذكر نمى‏شويد {80}
وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ {81}
و چگونه از آنچه شريك [خدا] مى‏گردانيد بترسم با آنكه شما خود از اينكه چيزى را شريك خدا ساخته‏ايد كه [خدا] دليلى در باره آن بر شما نازل نكرده است نمى‏هراسيد پس اگر مى‏دانيد كدام يك از [ما] دو دسته به ايمنى سزاوارتر است {81}
الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَـئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ {82}
كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالوده‏اند آنان راست ايمنى و ايشان راه‏يافتگانند {82}
وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ {83}
و آن حجت ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش داديم درجات هر كس را كه بخواهيم فرا مى‏بريم زيرا پروردگار تو حكيم داناست {83}
عصاره دسته آیات 74-83: ابراهیم هم از قوم مشرک خود و معبودانشان اعلام برائت کرد و با حجتهایی که خدا باو داده بود با انها احتجاج کرد و علیرغم تهدید مخالفان، راه امن یکتاپرستی خدا را انتخاب کرد
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ {84}
و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را به راه راست درآورديم و نوح را از پيش راه نموديم و از نسل او(نوح) داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را [هدايت كرديم] و اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‏دهيم {84}
وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ {85}
و زكريا و يحيى و عيسى و الياس را كه همه از شايستگان بودند {85}
وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ {86}
و اسماعيل و يسع و يونس و لوط كه جملگى را بر جهانيان برترى داديم {86}
وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ {87}
و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخى را [بر جهانيان برترى داديم] و آنان را برگزيديم و به راه راست راهنمايى كرديم {87}
ذَلِكَ هُدَى اللّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ {88}
اين هدايت‏خداست كه هر كس از بندگانش را بخواهد بدان هدايت مى‏كند و اگر شرك ورزيده بودند قطعا آن چه انجام مى‏دادند از دستشان مى‏رفت {88}
أُوْلَـئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَـؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ {89}
آنان كسانى بودند كه كتاب و داورى و نبوت بديشان داديم و اگر اينان [=مشركان] بدان (هدایت الهی)كفر ورزند بى‏گمان گروهى [ديگر] را بر آن گماريم كه بدان كافر نباشند {89}
أُوْلَـئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ {90}
اينان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده است پس به هدايت آنان اقتدا كن بگو من از شما هيچ مزدى بر اين [رسالت] نمى‏طلبم اين [قرآن] جز تذكرى براى جهانيان نيست {90}

عصاره دسته آیات 84-90: پیامبران قبل هم که انسانهایی فضیلت داده شده و برگزیده و تحت هدایت الهی بودند و ازجانب خدا نبوت و کتاب و حکومت به انها داده شد،مشرک نبودند.تو هم بر این مسیر اقتدا کن که هدایت الهی همواره استمرار خواهد داشت.

وَمَا قَدَرُواْ اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى بَشَرٍ مِّن شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاء بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِّلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُواْ أَنتُمْ وَلاَ آبَاؤُكُمْ قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ {91}
و آنگاه كه [يهوديان] گفتند خدا چيزى بر بشرى نازل نكرده بزرگى خدا را چنانكه بايد نشناختند بگو چه كسى آن كتابى را كه موسى آورده است نازل كرده [همان كتابى كه] براى مردم روشنايى و رهنمود است [و] آن را به صورت طومارها درمى‏آوريد [آنچه را] از آن [مى‏خواهيد] آشكار و بسيارى را پنهان مى‏كنيد در صورتى كه چيزى كه نه شما مى‏دانستيد و نه پدرانتان [به وسيله آن] به شما آموخته شد بگو خدا [همه را فرستاده] آنگاه بگذار تا در ژرفاى [باطل] خود به بازى [سرگرم] شوند {91}
وَهَـذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ يُحَافِظُونَ {92}
و اين خجسته‏كتابى است كه ما آن را فرو فرستاديم [و] كتابهايى را كه پيش از آن آمده تصديق مى‏كند و براى اينكه [مردم]ام‏القرى [=مكه] و كسانى را كه پيرامون آنند هشدار دهى و كسانى كه به آخرت ايمان مى‏آورند به آن [قرآن نيز] ايمان مى‏آورند و آنان بر نمازهاى خود مراقبت مى‏كنند {92}

عصاره دسته آیات 91-92 به یهودیانی که میگویند خدا چیزی نفرستاده،بگو همان خدایی که تورات را برموسی فرستاد ، قران مبارک را هم که مصدق کتب قبل است ، نازل کرد. به انها توجه نکن. مردم مکه و اطراف انرا هشدار بده که باورمندان به اخرت انرا می پذیرند

نکات:
-گسترش شعاع تبلیغ در سوره انعام
مراحل قبلی دعوت پیامبر به ترتیب عبارت بود از : تذکر به افراد مستعد(مرحله اول)
انذار افراد مستعد(مرحله سوم)
فراگیری دعوت و شناخته شدن پیامبر (مرحله پنجم)
در سوره انعام به پیامبر انذار تمام اهل مکه و اطراف ان ابلاغ میشود.(مرحله هفتم)


وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوْحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنَزلَ اللّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ {93}
و كيست‏ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ مى‏بندد يا مى‏گويد به من وحى شده در حالى كه چيزى به او وحى نشده باشد و آن كس كه مى‏گويد به زودى نظير آنچه را خدا نازل كرده است نازل مى‏كنم و كاش ستمكاران را در گردابهاى مرگ مى‏ديدى كه فرشتگان [به سوى آنان] دستهايشان را گشوده‏اند [و نهيب مى‏زنند] جانهايتان را بيرون دهيد امروز به [سزاى] آنچه بناحق بر خدا دروغ مى‏بستيد و در برابر آيات او تكبر مى‏كرديد به عذاب خواركننده كيفر مى‏يابيد {93}
وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُم مَّا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاء ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاء لَقَد تَّقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمْ تَزْعُمُونَ {94}
و همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم [اكنون نيز] تنها به سوى ما آمده‏ايد و آنچه را به شما عطا كرده بوديم پشت‏سر خود نهاده‏ايد و شفيعانى را كه در [كار] خودتان شريكان [خدا] مى‏پنداشتيد با شما نمى‏بينيم به يقين پيوند ميان شما بريده شده و آنچه را كه مى‏پنداشتيد از دست‏شما رفته است {94}
عصاره دسته آیات 93-94:افترا زنندگان به خدا و مشرکین که در برابر ایات خدا تکبر میکردند،عذاب سختی از زمان مرگ به بعد خواهند داشت و شفعای پنداری انها نیز کمکی نخواهند کرد.

عصاره فراز آیات 74-94: هدایت الهی مبتنی بر توحید و نفی شرک است که ابراهیم و سایر انبیا هم بر این مسیر بودند. تو هم بر این مسیر اقتدا کن که هدایت الهی همواره استمرار خواهد داشت. خدا ،قران مبارک را هم که مصدق کتب قبل است نازل کرد. تا مردم مکه و اطراف انرا هشدار دهی . باورمندان به اخرت به ان ایمان می اورند و افترا زنندگان به خدا و مشرکین هم ،عذاب سخت خواهند داشت

نکات:
-ایه 93 و عبارت الیوم تجزون عذاب الهون که بلافاصله پس از اشاره به لحظه مرگ افترازنندگان برخدا امده نشاندهنده اغاز عذابهای این افراد بلافاصله پس از مرگ و وجود برزخ می باشد. پیش از این در سوره واقعه نیز به سه نوع حیات پس از مرگ انسانها اشاره شده بود.

إِنَّ اللّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذَلِكُمُ اللّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ {95}
خدا شكافنده دانه و هسته است زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مى‏آورد چنين ست‏خداى شما پس چگونه [از حق] منحرف مى‏شويد {95}
فَالِقُ الإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ {96}
[هموست كه] شكافنده صبح است و شب را براى آرامش و خورشيد و ماه را وسيله حساب قرار داده اين اندازه‏گيرى آن تواناى داناست {96}
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ {97}
و اوست كسى كه ستارگان را براى شما قرار داده تا به وسيله آنها در تاريكيهاى خشكى و دريا راه يابيد به يقين ما دلايل [خود] را براى گروهى كه مى‏دانند به روشنى بيان كرده‏ايم {97}
وَهُوَ الَّذِيَ أَنشَأَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ {98}
و او همان كسى است كه شما را از يك نفس پديد آورد پس [براى شما] قرارگاه و محل امانتى [مقرر كرد] بى‏ترديد ما آيات [خود] را براى مردمى كه مى‏فهمند به روشنى بيان كرده‏ايم {98}
وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلِى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ {99}
و اوست كسى كه از آسمان آبى فرود آورد پس به وسيله آن از هر گونه گياه برآورديم و از آن [گياه] جوانه سبزى خارج ساختيم كه از آن دانه‏هاى متراكمى برمى‏آوريم و از شكوفه درخت‏خرما خوشه‏هايى است نزديك به هم و [نيز] باغهايى از انگور و زيتون و انار همانند و غير همانند خارج نموديم به ميوه آن چون ثمر دهد و به [طرز] رسيدنش بنگريد قطعا در اينها براى مردمى كه ايمان مى‏آورند نشانه‏هاست {99}
وَجَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاء الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُواْ لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ {100}
و براى خدا شريكانى از جن قرار دادند با اينكه خدا آنها را خلق كرده است و براى او بى هيچ دانشى پسران و دخترانى تراشيدند او پاك و برتر است از آنچه وصف مى‏كنند {100}
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ {101}
پديدآورنده آسمانها و زمين است چگونه او را فرزندى باشد در صورتى كه براى او همسرى نبوده و هر چيزى را آفريده و اوست كه به هر چيزى داناست {101}
ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ لا إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ {102}
اين است‏ خدا پروردگار شما هيچ معبودى جز او نيست آفريننده هر چيزى است پس او را بپرستيد و او بر هر چيزى نگهبان است {102}
لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ {103}
چشمها او را درنمى‏يابند و اوست كه ديدگان را درمى‏يابد و او لطيف آگاه است {103}
عصاره دسته آیات 93-103: افرینش و تمهید نعمات مختلف موردنیاز انسان و خلقت پدیده های متعدد جهان هستی، همه از نشانه های خداست. با این وجود بدون علم ،شریکان و فرزندانی برای او قرارداده اند؟! تنها اوست که رب شماست و شایسته پرستش است.
قَدْ جَاءكُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ {104}
به راستى رهنمودهايى از جانب پروردگارتان براى شما آمده است پس هر كه به ديده بصيرت بنگرد به سود خود او و هر كس از سر بصيرت ننگرد به زيان خود اوست و من بر شما نگهبان نيستم {104}
وَكَذَلِكَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ وَلِيَقُولُواْ دَرَسْتَ وَلِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ {105}
و اين گونه آيات [خود] را گوناگون بيان مى‏كنيم تا (تامل کنند) و بگویند چندین بار خوانده و فراگرفته شد و براى گروهى كه مى‏دانند (و می پذیرند) آیات انرا روشن میسازيم {105}
اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ لا إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ {106}
از آنچه از پروردگارت به تو وحى شده پيروى كن هيچ معبودى جز او نيست و از مشركان روى بگردان {106}
وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَكُواْ وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ {107}
و اگر خدا مى‏خواست آنان شرك نمى‏آوردند و ما تو را بر ايشان نگهبان نكرده‏ايم و تو وكيل آنان نيستى {107}
{وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ {108}
و آنهايى را كه جز خدا مى‏خوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد اين گونه براى هر امتى كردارشان را آراستيم آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و ايشان را از آنچه انجام مى‏دادند آگاه خواهد ساخت108}}
وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الآيَاتُ عِندَ اللّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءتْ لاَ يُؤْمِنُونَ {109}
و با سخت‏ترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزه‏اى براى آنان بيايد حتما بدان مى‏گروند بگو معجزات تنها در اختيار خداست و شما چه مى‏دانيد كه اگر [معجزه هم] بيايد باز ايمان نمى‏آورند {109}
وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُواْ بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ {110}
و دلها و ديدگانشان را برمى‏گردانيم [در نتيجه به آيات ما ايمان نمى‏آورند] چنانكه نخستين بار به آن ايمان نياوردند و آنان را رها مى‏كنيم تا در طغيانشان سرگردان بمانند {110}
وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلآئِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلاً مَّا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ إِلاَّ أَن يَشَاء اللّهُ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ {111}
و اگر ما فرشتگان را به سوى آنان مى‏فرستاديم و اگر مردگان با آنان به سخن مى‏آمدند و هر چيزى را دسته دسته در برابر آنان گرد مى‏آورديم باز هم ايمان نمى‏آوردند جز اينكه خدا بخواهد ولى بيشترشان نادانى مى‏كنند {111}
وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نِبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ {112}
و بدين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از شيطانهاى انس و جن برگماشتيم بعضى از آنها به بعضى براى فريب [يكديگر] سخنان آراسته القا مى‏كنند و اگر پروردگار تو مى‏خواست چنين نمى‏كردند پس آنان را با آنچه به دروغ مى‏سازند واگذار {112}
وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُواْ مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ {113}
و [چنين مقرر شده است] تا دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان نمى‏آورند به آن [سخن باطل] بگرايد و آن را بپسندد و تا اينكه آنچه را بايد به دست بياورند به دست آورند {113}

عصاره دسته آیات 104-113: خدا ایات خود را بصورتهای مختلف ارایه کرده است. هر کس بپذیرد بسود خود اوست.ای پیامبر به پیشنهادات و بهانه های مشرکان توجه نکن. حتی اگر معجزات درخواستی شان هم بیاید ایمان نمی اورند. همانگونه که تابحال چنین بودند. طبق مشیت خدا همه انبیا دشمنانی داشتند که حرفهایشان مورد پسند ناباوران به معاد قرارگرفته است

عصاره فراز آیات 93-113: خدا ایات خود را بصورتهای مختلف ارایه کرده است. با این وجود بدون علم ،شریکان و فرزندانی برای او قرارداده اند؟! تنها اوست که رب شماست و شایسته پرستش است. ای پیامبر به پیشنهادات و بهانه های مشرکان توجه نکن. حتی اگر معجزات درخواستی شان هم بیاید ایمان نمی اورند.

نکات:
-منظور از وليقولوا درست در ايه 105 چيست؟ وَكَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ وَلِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَلِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۱۰۵﴾
مترجمین و مفسرین مختلف، تعابیر مختلفی را در مفهوم ولیقولوا درست بیان کرده اند. ازجمله:
فولادوند: تا مبادا بگويند تو درس خوانده‏ اى
قمشه‌ای: ولی عاقبت کافران نادان گویند: تو (اینها را) به درس آموخته‌ای!
مکارم شیرازی: بگذار آنها بگويند تو درس خوانده‏ اي (و آنها را از دگري آموخته‏ اي) هدف ما اين است كه آنرا براي كساني كه علم و آگاهي دارند روشن سازيم.
التحقیق : تا بگويند اين تسلّط كامل، نتيجه بررسي و فراواني ممارست است. (درست از ریشه درس: جريان عمل و به كارگيري، به قصد استفاده و كسب نتيجه است. و در مورد علم و قرآن، موجب ضبط و حفظ ميشود. حقيقت ماده، ممارست در كاري است، تا جايي كه آثار و نتايجي كه بر آن مترتب است، به دست آيد.)
المیزان:كلمه (( درست )) به صيغه (( دارست )) كه مذكر مخاطب است و صيغه (( درست )) كه مؤنث غايب است نيز قرائت شده است .
و اما بنا بر قرائت (( درست )) به صيغه مؤ نث غايب ، از ماده (( دروس )) و به معناى از بين رفتن اثر است . و بنابراين قرائت ، معناى آيه چنين مى شود كه : تا بگويند اين حرفها همان حرفهاى كهنه و از بين رفته است كه ديگر امروز به هيچ دردى نميخورد. همچنان كه در آيات ديگرى اين معنا را از قول كفار نقل كرده كه گفتند: اين همان اساطير اولين است .

و بنا بر قرائت اول معنايش اين است كه : ما آيات را به عبارات گوناگون و بيانات مختلفى گوشزد مى كنيم براى هدفهايى كه در نظر داريم ، و از آن جمله يكى اين است كه اين بدبختها بدبختى خود را تكميل نموده تو را به اين معنا متهم كنند كه تو اين معارف و اين آيات را نزد بعضى از اهل كتاب خوانده و از او ياد گرفته اى .


فعل نصرف الایات در سوره انعام در آیات 46 و 65 نیز بکار رفته است.انظر کیف نصرف الایات ثم هم یصدفون، انظر کیف نصرف الایات لعلهم یفقهون،
در سوره اعراف نیز امده که کذلک نصرف الایات لقوم یشکرون
هم چنین در سوره هایی که فعل صرفنا برای قران استفاده شده پس از ان لعلهم یتقون(طه) لیذکروا (اسرا و فرقان) و لعلهم یرجعون (احقاف) . افعل فصلنا و نفصل الایات نیز همینگونه است.در ایات 97 و 98 همین سوره هم فصلنا الایات لقوم یعلمون و لقوم یفقهون آمده است.یعنی هدف از تصریف و تفصیل آیات تامل کردن و متذکر شدن و بازگشت است . با توجه به اینکه ل در لیقولوا درست لام تعلیل است، لذا هدف تصریف ایات با توجه به موارد مشابه نمی تواند اعلام مخالفت کافران باشد آن هم باین بهانه که تو قران را از دیگران اموخته ای. چرا که اولا لزوما تصریف ایات باعث طرح این اتهام نمیشود و بیان مختصر هم میتواند این اتهام را برانگیزد. ثانیا در دو مورد دیگر در قران که این اتهام مطرح شده از فعل علّم استفاده شده است. یعلمه بشر، معلم مجنون که بر تعلیم یافتگی محمد ص تاکید دارد . اما فعل درست فاقداین جنبه است و نهایتا به ممارست و خواندن خود پیامبر در کتب قبل دلالت میکند.
همچنین در ایه 156 هدف تفصيل قران اينگونه بيان شده است كه :أَنْ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿۱۵۶﴾
[آری، قرآن را نازل کردیم] تا [شما مشرکان] نگویید: کتاب آسمانی فقط بر دو گروه پیش از ما [یهود و نصاری] نازل شد و [چون به لغت ما نبود] از [یاد گرفتن] قرائت آنان و آموزششان بی خبر ماندیم.
با توجه به اين ايه و اشتراك لفظ دراستهم و درست و معناي ايات ، اين مفهوم مدنظر است كه ايات را ارايه كرديم تا مطالب را بخوانند و بگويند فراگرفتيم.
با توجه به انکه در تلفظ و اعراب صحیح درست نیز اختلاف نظر است (بعضي‌ها آنرا «دُرِسَتْ» بصيغۀ مجهول و مؤنّث غائب خوانده اند و نيز «دارستَ» بفتح تاء خوانده اند قاموس قران) صیغه مجهول دُرِسَت صحیح تر بنظر میرسد یعنی چون هدف خداوند تامل و تذکر و تفقه در ایات است، اینها هم بعد از تصریف ایات بگویند چند بار خوانده شد.


أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ {114}
پس آيا داورى جز خدا جويم با اينكه اوست كه اين كتاب را به تفصيل به سوى شما نازل كرده است و كسانى كه كتاب [آسمانى] بديشان داده‏ايم مى‏دانند كه آن از جانب پروردگارت به حق فرو فرستاده شده است پس تو از ترديدكنندگان مباش {114}
وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلِ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ {115}
و سخن پروردگارت به راستى و داد سرانجام گرفته است و هيچ تغييردهنده‏اى براى كلمات او نيست و او شنواى داناست {115}
وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ {116}
و اگر از بيشتر كسانى كه در [اين سر]زمين مى‏باشند پيروى كنى تو را از راه خدا گمراه مى‏كنند آنان جز از گمان [خود] پيروى نمى‏كنند و جز به حدس و تخمين نمى‏پردازند {116}
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ {117}
باری پرودگار تو به حال کسی که از راه او منحرف میشود دانا تراست و به هدایت یافتگان نیز داناتر است
فَكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ {118}
پس اگر به آيات او ايمان داريد از آنچه نام خدا [به هنگام ذبح] بر آن برده شده است بخوريد {118}
وَمَا لَكُمْ أَلاَّ تَأْكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُم مَّا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَّيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِم بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ {119}
و شما را چه شده است كه از آنچه نام خدا بر آن برده شده است نمى‏خوريد با اينكه [خدا] آنچه را بر شما حرام كرده جز آنچه بدان ناچار شده‏ايد براى شما به تفصيل بيان نموده است و به راستى بسيارى [از مردم ديگران را] از روى نادانى با هوسهاى خود گمراه مى‏كنند آرى پروردگار تو به [حال] تجاوزكاران داناتر است {119}
وَذَرُواْ ظَاهِرَ الإِثْمِ وَبَاطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِمَا كَانُواْ يَقْتَرِفُونَ {120}
و گناه آشكار و پنهان را رها كنيد زيرا كسانى كه مرتكب گناه مى‏شوند به زودى در برابر آنچه به دست مى‏آوردند كيفر خواهند يافت {120}
وَلاَ تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَآئِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ {121}
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخوريد چرا كه آن قطعا نافرمانى است و در قيقت‏شيطانها به دوستان خود وسوسه مى‏كنند تا با شما ستيزه نمايند و اگر اطاعتشان كنيد قطعا شما هم مشركيد {121}

عصاره فراز آیات 114-121: ای مومنین تنها حکم خدا را که در قران بخوبی بیان شده، عمل کنید . اگر از دیگران که از روی گمان و بدون علم حکم میدهند تبعیت کنید گمراه میشوید و از مشرکان خواهید بود.پس حرمت اکل گوشتهای قربانی نشده با نام خدا را مراعات کنید .

نکات:
در آیه 119 اشاره شده که احکام مربوط به محرمات غذایی قبلا تفصیل داده شده و حال انکه در سوره های مکی تنها سوره نحل و انعام باین موضوع پرداخته اند.با توجه به اینکه سوره نحل، اواخر دوران مکی نازل شده است، پس ایه به چه چیزی اشاره دارد؟
المیزان بر این باور است که: از آيه شريفه به دست مى آيد كه محرمات از خوردنيها قبل از سوره انعام نازل شده ، و چون اين محرمات در ميان سور مكى در سوره نحل است پس بايد سوره نحل قبل از انعام نازل شده باشد.
ولی ممکن است اشاره به کتب اسمانی قبلی و یا ایات ادامه همین سوره باشد.


أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ {122}
آيا كسى كه مرده[دل] بود و زنده‏اش گردانيديم و براى او نورى پديد آورديم تا در پرتو آن در ميان مردم راه برود چون كسى است كه گويى گرفتار در تاريكيهاست و از آن بيرون‏آمدنى نيست اين گونه براى كافران آنچه انجام مى‏دادند زينت داده شده است {122}
وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجَرِمِيهَا لِيَمْكُرُواْ فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلاَّ بِأَنفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ {123}
و بدين گونه در هر شهرى گناهكاران بزرگش را مى‏گماريم تا در آن به نيرنگ پردازند و[لى] آنان جز به خودشان نيرنگ نمى‏زنند و درك نمى‏كنند {123}
وَإِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ {124}
و چون آيتى برايشان بيايد مى‏گويند هرگز ايمان نمى‏آوريم تا اينكه نظير آنچه به فرستادگان خدا داده شده است به ما [نيز] داده شود خدا بهتر مى‏داند رسالتش را كجا قرار دهد به زودى كسانى را كه مرتكب گناه شدند به [سزاى] آنكه نيرنگ مى‏كردند در پيشگاه خدا خوارى و شكنجه‏اى سخت‏خواهد رسيد {124}
فَمَن يُرِدِ اللّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاء كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ {125}
پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت نمايد دلش را به پذيرش اسلام مى‏گشايد و هر كه را بخواهد گمراه كند دلش را سخت تنگ مى‏گرداند چنانكه گويى به زحمت در آسمان بالا مى‏رود اين گونه خدا پليدى را بر كسانى كه ايمان نمى‏آورند قرار مى‏دهد {125}
وَهَـذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ {126}
و راه راست(سنت) پروردگارت همين است ما آيات [خود] را براى گروهى كه پند مى‏گيرند به روشنى بيان نموده‏ايم {126}
لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ {127}
براى آنان نزد پروردگارشان سراى عافيت است و به [پاداش] آنچه انجام مى‏دادند او يارشان خواهد بود {127}

عصاره دسته آیات 122-127: سران مخالفین که محروم از نورهدایتند، در برابر نشانه های ارایه شده، با طرح بهانه های مختلف ،مکر و تلاش خود را در مخالفت با رسول و احکام الهی بکار میگیرند که به ضرر خودشان است. هدایت و گمراهی افراد طبق مشیت خدا ومتناسب با رفتار انهاست. اینها عذاب شدیدی خواهند شد در حالیکه پندگیرندگان از ایات در نزد پرودگار سلامت و متنعم خواهند بود.

وَيَوْمَ يِحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَآؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِيَ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَليمٌ {128}
و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را گرد مى‏آورد [و مى‏فرمايد] اى گروه جنيان از آدميان [پيروان] فراوان يافتيد و هواخواهان آنها از [نوع] انسان مى‏گويند پروردگارا برخى از ما از برخى ديگر بهره بردارى كرد و به سرنوشتی كه براى ما معين كردى رسيديم [خدا] مى‏فرمايد جايگاه شما آتش است در آن ماندگار خواهيد بود مگر آنچه را خدا بخواهد [كه خود تخفيف دهد] آرى پروردگار تو حكيم داناست {128}
وَكَذَلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ {129}
و اين گونه برخى از ستمكاران را به [كيفر] آنچه به دست مى‏آوردند سرپرست برخى ديگر مى‏گردانيم {129}
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَـذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ {130}
اى گروه جن و انس آيا از ميان شما فرستادگانى براى شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند گفتند ما به زيان خود گواهى دهيم [كه آرى آمدند] و زندگى دنيا فريبشان داد و بر ضد خود گواهى دادند كه آنان كافر بوده‏اند {130}
ذَلِكَ أَن لَّمْ يَكُن رَّبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ {131}
اين [اتمام حجت] بدان سبب است كه پروردگار تو هيچ گاه شهرها را به ستم نابوده نكرده در حالى كه مردم آن غافل باشند {131}
وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُواْ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ {132}
و براى هر يك [از اين دو گروه] از آنچه انجام داده‏اند [در جزا] مراتبى خواهد بود و پروردگارت از آنچه مى‏كنند غافل نيست {132}
وَرَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِكُم مَّا يَشَاء كَمَآ أَنشَأَكُم مِّن ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ {133}
و پروردگار تو بى‏نياز و رحمتگر است اگر بخواهد شما را مى‏برد و پس از شما هر كه را بخواهد جانشين [شما در این سرزمین] مى‏كند همچنانكه شما را از نسل گروهى ديگر پديد آورده است {133}
إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لآتٍ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ {134}
قطعا آنچه به شما وعده داده مى‏شود آمدنى است و شما درمانده‏كنندگان [خدا] نيستيد {134}
قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُواْ عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدِّارِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ {135}
بگو اى قوم من هر چه مقدور شما هست انجام دهيد من [هم] انجام مى‏دهم به زودى خواهيد دانست كه فرجام [نيكوى] آن سراى از آن كيست آرى ستمكاران رستگار نمى‏شوند {135}

عصاره دسته آیات 128-135: گروه های انس و جن منکر انبیا که فریفته زندگی دنیا شدند و غیرخدا را اطاعت و عبادت کردند در قیامت علیه خود اقرار میکنند .اگر خدا بخواهد شهرها را هلاک وقومی دیگر را جایگزین شما میکند پس انچه میتوانید انجام دهید تا عاقبت کار هر دو طرف را ببینید.

عصاره فراز آیات 122-135: سران مخالفین که محروم از نورهدایتند، در برابر نشانه های ارایه شده، ، با طرح بهانه های مختلف ،مکر و تلاش خود را در مخالفت با رسول و احکام الهی بکار میگیرند که به ضرر خودشان است. هدایت و گمراهی افراد طبق مشیت خدا و متناسب با رفتار انهاست. اینها عذاب شدیدی خواهند شد .

نکات:
-بیشترین تکرار افعال حشر در سوره انعام 6 بار
-4 بار کلمه جن تکرار شده است. در ایه 100 بیان شد وَجَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاء الْجِنَّ . در ایه 112 بیان شده یود که انبیا دشمنانی از انس و جن د اشتند :وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نِبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ
در ایه 123 فرمود کذلک جعلنا فی کل قریه اکابر مجرمیها: در هر شهری سران مجرم به مخالفت با انبیا پرداخته اند در ایه 128 که ادامه ایات قبل است، به معشر الجن اشاره شده است که از انس پیروان زیادی گرد اوردید. در ایه 129 هم به ولایت و قدرت یافتن ظالمین بر یکدیگر اشاره شده است.
به نظر میرسد با توجه به ایه 123 معشر الجن ،به اکابر مجرمیها یعنی سران ناشناخته و پشت پرده مخالفین میتواند اشاره داشته باشد نه جن مصطلح.و منظور از انس هم پیروان و عوام هستند.

- در ايه 133 منظور از اينكه شما ذريه قومي ديگر هستين،چيست؟ مگر نه اينكه هر فرد و قومي از نسل اجداد قبلي خود است.
ايا منظور مهاجرت از مكاني ديگر به اينجا بوده است؟
در ایه 6 فرمود کم اهلکنا من قبلهم من قرن مکناهم فی الارض...فاهلکناهم بذنوبهم و انشانا من بعد هم قرنا اخرین
یعنی خدا بعد از هلاکت اقوام مجرم و مستحق عذاب ، افراد و اقوامی جدید در ان سرزمینها ساکن نموده و زاد وولد نموده اند. در ایه 133 خداوند ضمن تهدید سران مشرک به وقوع عذاب هلاکت بار و جایگزینی انها با قومی دیگر متذکر میشود که خود شما هم از ذریه اقوامی هستید که بعد از هلاکت اقوام قبلی مستقر در اینجا، متشکل شدند.

وَجَعَلُواْ لِلّهِ مِمِّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُواْ هَـذَا لِلّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَـذَا لِشُرَكَآئِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَآئِهِمْ فَلاَ يَصِلُ إِلَى اللّهِ وَمَا كَانَ لِلّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَى شُرَكَآئِهِمْ سَاء مَا يَحْكُمُونَ {136}
و [مشركان] براى خدا از آنچه از كشت و دامها كه آفريده است‏سهمى گذاشتند و به پندار خودشان گفتند اين ويژه خداست و اين ويژه بتان ما پس آنچه خاص بتانشان بود به خدا نمى‏رسيد و[لى] آنچه خاص خدا بود به بتانشان مى‏رسيد چه بد داورى مى‏كنند {136}
وَكَذَلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلاَدِهِمْ شُرَكَآؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَلِيَلْبِسُواْ عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ {137}
و اين گونه براى بسيارى از مشركان، بتانشان كشتن فرزندانشان را آراستند تا هلاكشان كنند و دينشان را بر آنان مشتبه سازند و اگر خدا مى‏خواست چنين نمى‏كردند پس ايشان را با آنچه به دروغ مى‏سازند رها كن {137}
وَقَالُواْ هَـذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لاَّ يَطْعَمُهَا إِلاَّ مَن نّشَاء بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لاَّ يَذْكُرُونَ اسْمَ اللّهِ عَلَيْهَا افْتِرَاء عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِم بِمَا كَانُواْ يَفْتَرُونَ {138}
و به زعم خودشان گفتند اينها دامها و كشتزار[هاى] ممنوع است كه جز كسى كه ما بخواهيم نبايد از آن بخورد و دامهايى است كه [سوار شدن بر] پشت آنها حرام شده است و دامهايى [داشتند] كه [هنگام ذبح] نام خدا را بر آن[ها] نمى‏بردند به صرف افترا بر [خدا] به زودى [خدا] آنان را به خاطر آنچه افترا مى‏بستند جزا مى‏دهد {138}
وَقَالُواْ مَا فِي بُطُونِ هَـذِهِ الأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِّذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِن يَكُن مَّيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاء سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حِكِيمٌ عَلِيمٌ {139}
و گفتند آنچه در شكم اين دامهاست اختصاص به مردان ما دارد و بر همسران ما حرام شده است و اگر [آن جنين] مرده باشد همه آنان [از زن و مرد ] در آن شريكند به زودى [خدا] توصيف آنان را سزا خواهد داد زيرا او حكيم داناست {139}
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُواْ أَوْلاَدَهُمْ سَفَهًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ اللّهُ افْتِرَاء عَلَى اللّهِ قَدْ ضَلُّواْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ {140}
كسانى كه از روى بى‏خردى و نادانى فرزندان خود را كشته‏اند و آنچه را خدا روزيشان كرده بود از راه افترا به خدا حرام شمرده‏اند سخت زيان كردند آنان به راستى گمراه شده و هدايت نيافته‏اند {140}
وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ {141}
و اوست كسى كه باغهايى با داربست و بدون داربست و خرمابن و كشتزار با ميوه‏هاى گوناگون آن و زيتون و انار شبيه به يكديگر و غير شبيه پديد آورد از ميوه آن چون ثمر داد بخوريد و حق [بينوايان از] آن را روز بهره‏بردارى از آن بدهيد و[لى] زياده‏روى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست ندارد {141}
وَمِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ {142}
و [نيز] از دامها حيوانات باركش و حيوانات كرك و پشم‏دهنده را [پديد آورد] از آنچه خدا روزيتان كرده است بخوريد و از پى گامهاى شيطان مرويد كه او براى شما دشمنى آشكار است {142}
ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الأُنثَيَيْنِ نَبِّؤُونِي بِعِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ {143}
هشت فرد [آفريد و بر شما حلال كرد] از گوسفند دو تا و از بز دو تا بگو آيا [خدا] نرها[ى آنها] را حرام كرده يا ماده را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است اگر راست مى‏گوييد از روى علم به من خبر دهيد {143}
وَمِنَ الإِبْلِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الأُنثَيَيْنِ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ وَصَّاكُمُ اللّهُ بِهَـذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ {144}
و از شتر دو و از گاو دو بگو آيا [خدا] نرها[ى آنها] را حرام كرده يا ماده‏ها را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است آيا وقتى خداوند شما را به اين [تحريم] سفارش كرد حاضر بوديد پس كيست‏ستمكارتر از آنكس كه بر خدا دروغ بندد تا از روى نادانى مردم را گمراه كند آرى خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمى‏كند {144}
قُل لاَّ أَجِدُ فِي مَا أُوْحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ {145}
بگو در آنچه به من وحى شده است بر خورنده‏اى كه آن را مى‏خورد هيچ حرامى نمى‏يابم مگر آنكه مردار يا خون ريخته يا گوشت‏خوك باشد كه اينها همه پليدند يا [قربانيى كه] از روى نافرمانى [به هنگام ذبح] نام غير خدا بر آن برده شده باشد پس كسى كه بدون سركشى و زياده‏خواهى [به خوردن آنها] ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است {145}
وَعَلَى الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِبَغْيِهِمْ وِإِنَّا لَصَادِقُونَ {146}
(توضیح حرمت برای یهویان علیرغم حکم حلیت بالا:) و بر يهوديان هر [حيوان] چنگال‏دارى را حرام كرديم و از گاو و گوسفند پيه آن دو را بر آنان حرام كرديم به استثناى پيه‏هايى كه بر پشت آن دو يا بر روده‏هاست‏يا آنچه با استخوان درآميخته است اين [تحريم] را به سزاى ستم‏كردنشان به آنان كيفر داديم و ما البته راستگوييم {146}
فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل رَّبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ {147}
[اى پيامبر] پس اگر تو را تكذيب كردند بگو پروردگار شما داراى رحمتى گسترده است و [با اين حال] عذاب او از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد {147}
سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلاَ آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم حَتَّى ذَاقُواْ بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إَلاَّ تَخْرُصُونَ {148}
كسانى كه شرك آوردند به زودى خواهند گفت اگر خدا مى‏خواست نه ما و نه پدرانمان شرك نمى‏آورديم و چيزى را [خودسرانه] تحريم نمى‏كرديم كسانى هم كه پيش از آنان بودند همين گونه [پيامبران خود را] تكذيب كردند تا عقوبت ما را چشيدند بگو آيا نزد شما دانشى هست كه آن را براى ما آشكار كنيد شما جز از گمان پيروى نمى‏كنيد و جز دروغ نمى‏گوييد {148}
قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ {149}
بگو برهان رسا ويژه خداست و اگر [خدا] مى‏خواست قطعا همه شما را هدايت مى‏كرد {149}
قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللّهَ حَرَّمَ هَـذَا فَإِن شَهِدُواْ فَلاَ تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ {150}
بگو گواهان خود را كه گواهى مى‏دهند به اينكه خدا اينها را حرام كرده بياوريد پس اگر هم شهادت دادند تو با آنان شهادت مده و هوسهاى كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند و كسانى كه به آخرت ايمان نمى‏آورند و [معبودان دروغين را] با پروردگارشان همتا قرار مى‏دهند پيروى مكن {150}

عصاره فراز آیات 136-150: مشرکان باورهای اشتباه و احکام خرافی از جمله تسهیم خیرات بین خدا و بتان،کشتن فرزندان و حرمت قسمتهایی از چارپایان برای زنان و عوام و ..دارند که بدون علم انها را به خدا نسبت میدهند و حال آنکه محرمات خداوند مشخص است. اینها برای کارخود بهانه میاورند اما از هوا و هوس انها تبعیت نکن.

قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَكُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ {151}
بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم چيزى را با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى مى‏رسانيم و به كارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشيده[اش] نزديك مشويد و ن فسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد {151}
وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ {152}
و به مال يتيم جز به نحوى [هر چه نيكوتر] نزديك مشويد تا به حد رشد خود برسد و پيمانه و ترازو را به عدالت تمام بپيماييد هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمى‏كنيم و چون [به داورى يا شهادت] سخن گوييد دادگرى كنيد هر چند [در باره] خويشاوند [شما] باشد و به پيمان خدا وفا كنيد اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است باشد كه پند گيريد {152}
وَأَنَّ هَـذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ {153}
و [بدانيد] اين است راه راست من پس از آن پيروى كنيد و از راه‏ها[ى ديگر] كه شما را از راه وى پراكنده مى‏سازد پيروى مكنيد اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است باشد كه به تقوا گراييد {153}
ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِيَ أَحْسَنَ وَتَفْصِيلاً لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ {154}
(اینها اصول دین الهی است) سپس به موسى كتاب داديم براى اينكه [هدایت را] بر كسانى كه نيكى كرده اند تمام كنيم و براى اينكه تفصیل هر چيزى را بيان نماييم و هدايت و رحمتى باشد اميد كه) پیروان آن) به لقاى پروردگارشان ايمان بياورند {154}
وَهَـذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ {155}
و (بعد از تورات هم) اين خجسته كتابى است كه ما آن را نازل كرديم پس از آن پيروى كنيد و پرهيزگارى نماييد باشد كه مورد رحمت قرار گيريد {155}
أَن تَقُولُواْ إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَآئِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ {156}
تا نگوييد كتاب [آسمانى] تنها بر دو طايفه پيش از ما نازل شده و ما از آموختن آنان بى‏خبر بوديم {156}
أَوْ تَقُولُواْ لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يَصْدِفُونَ {157}
يا نگوييد اگر كتاب بر ما نازل مى‏شد قطعا از آنان هدايت‏يافته‏تر بوديم اينك حجتى از جانب پروردگارتان براى شما آمده و رهنمود و رحمتى است پس كيست‏ستمكارتر از آن كس كه آيات خدا را دروغ پندارد و از آنها اعراض کند .به زودى كسانى را كه از آيات ما روی برمیگردانند به سبب [همين] اعراضشان به عذابى سخت مجازات خواهيم كرد {157}

عصاره دسته آیات 151-157: ای پیامبر باورها و احکام صحیح و محرمات الهی را که در قران نازل کرده ایم به انها بگو تا با تبعیت از آن در صراط مستقیم و مورد رحمت قرار گیرند و عذری برای نداشتن کتاب الهی نداشته باشند.

نکات:
-تکرار کلمات و افعال افترا
-پیش از این در سوره های معارج، اسرا و فرقان چک لیستها یا اصول رفتاری مطلوب قران بیان شد.
در سوره اسراء بر موارد زیر تاکید شده است:احسان به والدین،ادای حقوق خویشاوندان و مساکین و درراه ماندگان،اجتناب از بخل و تبذیر در انفاق،نکشتن فرزندان از ترس فقر،دوری از زنا،حرمت قتل نفس و عدم زیاده روی در خونخواهی اولیای دم، حفظ حقوق یتیمان، وفای به عهد، مراعات کیل و وزن و عدم کم فروشی،دنباله روی بر اساس علم و اگاهی،و عدم تکبر و نخوت
در سوره انعام بر نفی شرک،احسان به والدین، عدم قتل فرزندان بخاطر فقر، نزدیک نشدن به فواحش، عدم قتل نفس، نزدیک نشدن به مال یتیم، رعایت کیل و پیمانه، عدالت در گفتار، وفای به عهد تاکید شده است که بجز عدالت در گفتار بقیه در سوره اسراء هم بود.
-در ایه 153 اشاره شده این احکام و اصول کلی ادیان الهی صراط مستقیمی است که از جانب خدا معرفی شده و انسانها باید بر همان طریق زندگی کنند نه اینکه با جعل احکام خودساخته و ظنی ،ادیان و شرایع مختلف جعل نمایند که نتیجه ان دوری از مسیر خداست. ولاتتبعوالسبل فتفرق بکم عن سبیله
در آیه 159 هم از دین سازان و شعبه سازان در مسیر دین الهی توحیدی نکوهش شده است: ان الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا لست منهم فی شیء
در سوره شوری هم فرموده: شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ {13}
از [احكام] دين آنچه را كه به نوح در باره آن سفارش كرد براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه در باره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقه‏اندازى مكنيد بر مشركان آنچه كه ايشان را به سوى آن فرا مى‏خوانى گران مى‏آيد خدا هر كه را بخواهد به سوى خود برمى‏گزيند و هر كه را كه از در توبه درآيد به سوى خود راه مى‏نمايد {13}
از نظر قران دین خدا یکی است و ادیان و ایینهای مختلف غیرالهی در واقع عبادت و اطاعت غیر خداست که در سوره یوسف با عبارت کلی زیر نفی گردید: ءارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار. یعنی خداباوران همه مجتمع شوند بر ایین توحیدی و از تفرق دست بردارند.

-در ايه 154 سوره انعام منظور از "تماما علي الذي احسن" چيست؟ ايا موسي است؟ يا بندگان احسن ؟
همچنين ضمير هم در لعلهم و يومنون به چه كساني برميگردد؟ به همين افراد احسن يا به همه پيروان تورات يا همه مخاطبان كتب الهي؟
تماما علي الذي احسن به دو گونه معنا شده است:
-کتاب موسی (در زمان خودش) تمام کننده هدایت الهی بود بر کسانی که نیکی کردند
- تمام کننده هدایت و رسالت بود برکسی که نیکی کرد (موسی)
با توجه به ادامه ایه که به تفصیلی بودن آن (احکامش) اشاره شده و سپس فرموده بامید انکه به لقای پرودگارشان ایمان اوردند، (همین افراد نیکوکار پیرو کتاب) ترجمه اول مناسب تر است . هرچند که جای این سئوال است که چرا علی الذین احسنوا نیامده است.
نکته دیگر اینکه با این برداشت می‌توان گفت اساس واجبات و محرمات الهی این ده موردی است که در آیات قبل ذکر شده و عمل به احکام تفصیلی برای افرادی است که بطور احسن باين اصول پای بند ند.


هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِيهُمُ الْمَلآئِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لاَ يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ {158}
آيا اینها هنوز جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند يا پروردگارت بيايد يا پاره‏اى از نشانه‏هاى پروردگارت بيايد [اما] روزى كه پاره‏اى از نشانه‏هاى پروردگارت [پديد] آيد كسى كه قبلا ايمان نياورده يا خيرى در پرتو ايمان خود به دست نياورده ايمان آوردنش سود نمى‏بخشد بگو منتظر باشيد كه ما [هم] منتظريم {158}
إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ {159}
كسانى كه دين خود را پراكنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هيچ گونه مسؤول ايشان نيستى كارشان فقط با خداست آنگاه به آنچه انجام مى‏دادند آگاهشان خواهد كرد {159}
مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ {160}
هر كس كار نيكى بياورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر كس كار بدى بياورد جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود {160}

عصاره دسته آیات 158-160:اینها همچنان دنبال بهانه و معجزه هستند بگو اگر بیاید هم فایده ای برای شما ندارد. ایمان اختیاری و حسنات است که نافع است .اما پیروان آیین ها و ادیان ساختگی و جداشده از دین توحیدی، سرانجام امرشان با خداست و جزای سیئات خود را خواهند دید.

عصاره فراز آیات 151-160: ای پیامبر باورها و احکام صحیح و محرمات الهی را که در قران نازل کرده ایم به انها بگو تا با تبعیت از آن در صراط مستقیم و مورد رحمت قرار گیرند. اما اینها همچنان دنبال بهانه و معجزه هستند اما تنها ایمان اختیاری و حسنات است که نافع است . پیروان آیین ها و ادیان ساختگی و جداشده از دین توحیدی، سرانجام امرشان با خداست.


قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ {161}
بگو آرى پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده است دينى پايدار آيين ابراهيم حق‏گراى و او از مشركان نبود {161}
قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ {162}
بگو در حقيقت نماز من و [ساير] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانيان است {162}
لاَ شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ {163}
[كه] او را شريكى نيست و بر اين [كار] دستور يافته‏ام و من نخستين مسلمانم {163}
قُلْ أَغَيْرَ اللّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلاَ تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ {164}
بگو آيا جز خدا پروردگارى بجويم با اينكه او پروردگار هر چيزى است و هيچ كس جز بر زيان خود [گناهى] انجام نمى‏دهد و هيچ باربردارى بار [گناه] ديگرى را برنمى‏دارد آنگاه ازگشت‏شما به سوى پروردگارتان خواهد بود پس ما را به آنچه در آن اختلاف مى‏كرديد آگاه خواهد كرد {164}
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلاَئِفَ الأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ {165}
و اوست كسى كه شما را در زمين جانشين [يكديگر] قرار داد و بعضى از شما را بر برخى ديگر به درجاتى برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد آرى پروردگار تو زودكيفر است و [هم] او بس آمرزنده مهربان است {165}

عصاره فراز آیات 161-165:ای پیامبر بگو خدا مرا به راه راست که همان دین عاری از شرک ابراهیم است هدایت کرده است. الله تنها رب من است و تسلیم شده در برابر اویم .تمام کارهاو عباداتم برای او و مطابق فرمان اوست. شما هم بسوی او برمیگردید و نتیجه عملکرد خود را در امتحان زندگی دنیوی خواهید دید.

این فراز به نوعی جمع بندی مطالب سوره و تاکید بر اصول باورهای توحیدی است.

مرور عصاره فرازها:

عصاره فراز آیات 1-6:نکوهش مشرکان لجباز و بهانه گیر:علیرغم خلقت هستی و انسان توسط خداوند و علم و قدرت او برهمه چیز، برای او شریک میگیرند، و به بهانه های مختلف از هر آیه و نشانه ای که از جانب او بیاید اعراض نموده،حقایق ارسالی رسولانش را تکذیب و استهزا میکنند و از هلاکت اقوام قبل هم عبرت نمی گیرند.
عصاره فراز آیات 7-39: بگو من ربی غیر از خدای خالق افرینش که همه را در قیامت جمع می اورد نمیگیرم بلکه تسلیم اویم . اینها دلهاشان پذیرای حقیقت نیست لذا هر معجزه ای ببینند ایمان نمی اورند و خودشان را هلاک میکنند. با انها اینگونه احتجاج کن و بگو خدا اگر بخواهد هر نشانه ای فرو میفرستد از اعراض انها هم ناراحت نباش چرا که برحقی و اگر خدا میخواست انها را هدایت میکرد.
عصاره فراز آیات 40-55:بگو اگر عذاب برسد برای نجات خود فقط خدا را میخوانید نه معبودگان دیگر را. ظالمان قبلی هم را خدا بخاطر عدم تضرع در سختی ها و سرمست شدن در خوشی ها هلاک کرد. ایا اگر خدا چشم و گوش شما رابگیرد معبوانتان برمیگردانند؟ اینها همه ایات خداست. که تکذیب کنندگان ان هم عذاب خواهند شد. پس پیامبر با همین قران انها را که خوف از حشر بسوی خدا دارند هشدار بده شاید پروا کنند
عصاره فراز آیات 56-73:بگو من برراه هدایتم و از شرک شما تبعیت نمی کنم. باید تسلیم و پروادار از او باشیم که بسوی او هم محشور میشوید.عذاب شما هم دست من نیست موعد و نوع ان دست خداست که برهر چیزی عالم و قادر است همه نشانه است اما تکذیب میکنند. تو بر انها وکیل نیستی. از انها اعراض کن و انها را به سرانجام هلاکت بارشان و بی یاوری در برابر خداوند خالق مالک مطلق قیامت تذکر بده
مجموعه آیات 40-73: نشانه های ربوبیت خداوند یکتا در جهان زیاد است پیامبر بگو که راه هدایت فقط از اوست و باید تسلیم و پروادار از او باشیم که بسوی او هم محشور میشوید.اما اینها نمی پذیرند . تو بر انها وکیل نیستی. قطعا تکذیب کنندگان ان هم عذاب خواهند شد. موعد و نوع عذاب هم دست خداست
عصاره فراز آیات 74-94: هدایت الهی مبتنی بر توحید و نفی شرک است که ابراهیم و سایر انبیا هم بر این مسیر بودند. تو هم بر این مسیر اقتدا کن که هدایت الهی همواره استمرار خواهد داشت. خدا ،قران مبارک را هم که مصدق کتب قبل است نازل کرد. تا مردم مکه و اطراف انرا هشدار دهی . باورمندان به اخرت به ان ایمان می اورند و افترا زنندگان به خدا و مشرکین هم ،عذاب سخت خواهند داشت
عصاره فراز آیات 93-113: خدا ایات خود را بصورتهای مختلف ارایه کرده است. با این وجود بدون علم ،شریکان و فرزندانی برای او قرارداده اند؟! تنها اوست که رب شماست و شایسته پرستش است. ای پیامبر به پیشنهادات و بهانه های مشرکان توجه نکن. حتی اگر معجزات درخواستی شان هم بیاید ایمان نمی اورند.

عصاره سیاق آیات 1-113: به مشرکان منکر قیامت که بهانه های مختلف در نزول معجزه میگیرند اینگونه پاسخ بده. بگو نشانه های ربوبیت خداوند یکتا در جهان زیاد است. خدا مرا به راه راست که همان دین عاری از شرک ابراهیم و انبیای قبل است هدایت کرده است. با همین قران انها را که خوف از حشر بسوی خدا دارند هشدار بده و از اعراض و تکذیب و دشمنی سران آنها هم ناراحت نباش. اینها هر معجزه ای ببینند ایمان نمی اورند. و سرانجام نیز عذاب خواهند شد.

عصاره فراز آیات 114-121: ای مومنین تنها حکم خدا را که در قران بخوبی بیان شده، عمل کنید . اگر از دیگران که از روی گمان و بدون علم حکم میدهند تبعیت کنید گمراه میشوید و از مشرکان خواهید بود. پس حرمت اکل گوشتهای قربانی نشده با نام خدا را مراعات کنید .
عصاره فراز آیات 122-135: سران مخالفین که محروم از نور هدایتند، در برابر نشانه های ارایه شده، با طرح بهانه های مختلف، مکر و تلاش خود را در مخالفت با رسول و احکام الهی بکار میگیرند که به ضرر خودشان است. هدایت و گمراهی افراد طبق مشیت خدا و متناسب با رفتار انهاست. اینها عذاب شدیدی خواهند شد .
عصاره فراز آیات 136-150: مشرکان باورهای اشتباه و احکام خرافی از جمله تسهیم خیرات بین خدا و بتان،کشتن فرزندان و حرمت قسمتهایی از چارپایان برای زنان و عوام و ..دارند که بدون علم انها را به خدا نسبت میدهند و حال آنکه محرمات خداوند مشخص است. اینها برای کارخود بهانه میاورند اما از هوا و هوس انها تبعیت نکن.
عصاره فراز آیات 151-160: ای پیامبر باورها و احکام صحیح و محرمات الهی را که در قران نازل کرده ایم به انها بگو تا با تبعیت از آن در صراط مستقیم و مورد رحمت قرار گیرند. اما اینها همچنان دنبال بهانه و معجزه هستند اما تنها ایمان اختیاری و حسنات است که نافع است . پیروان آیین ها و ادیان ساختگی و جداشده از دین توحیدی، سرانجام امرشان با خداست.
عصاره سیاق آیات 114-160:مشرکان باورهای اشتباه و احکام خرافی و ادیان ساختگی دارند که انها را به خدا نسبت میدهند. ای پیامبر باورها و احکام صحیح و محرمات الهی را که در قران نازل کرده ایم بگو تا با تبعیت از آن در صراط مستقیم و مورد رحمت قرار گیرند. اما مخالفان در برابر نشانه های ارایه شده، با طرح بهانه های مختلف، مکر و تلاش خود را در مخالفت با رسول و احکام الهی بکار میگیرند که به ضرر خودشان است. اینها عذاب شدیدی خواهند شد .شما هم از ایین انها تبعیت نکنید که گمراه میشوید.

عصاره فراز آیات 161-165:ای پیامبر بگو خدا مرا به راه راست که همان دین عاری از شرک ابراهیم است هدایت کرده است. الله تنها رب من است و تسلیم شده در برابر اویم. تمام کارهاو عباداتم برای او و مطابق فرمان اوست. شما هم بسوی او برمیگردید و نتیجه عملکرد خود را در امتحان زندگی دنیوی خواهید دید.

درس سوره : سران مشرکین با بهانه های مختلف از جمله نزول معجزات و فرشتگان، قران و هدایت الهی و احکام انرا نمی پذیرند .بگو نشانه های ربوبیت خداوند یکتا در جهان زیاد است. خدا مرا به راه راست که همان دین عاری از شرک ابراهیم و انبیای قبل است هدایت کرده و تمام کارها و عباداتم برای او و مطابق فرمان اوست. با همین قران مردم مکه و اطرافش را هشدار بده و از اعراض و تکذیب و دشمنی مخالفان هم ناراحت نباش. اینها هر معجزه ای ببینند ایمان نمی اورند. و سرانجام نیز عذاب خواهند شد. شما هم از احکام خرافی و ادیان ساختگی انها تبعیت نکنید که گمراه میشوید چرا که سرانجام بسوی او برمیگردید.

کلمات کلیدی:

-اعراض مشرکان از هر گونه نشانه و ایه در سوره یس و نیز سوره های قبل بیان شده ازجمله:
فمالهم عن التذکره معرضین (مدثر) ان یروا ایه یعرضوا و یقولوا سحر مستمر (قمر) ما یاتیهم من ذکر من الرحمان محدث الا کانوا عنه معرضین (شعرا) و کاین من ایه فی السماوات و الارض یمرون علیها و هم عنها معرضون (یوسف) ما تاتیهم من ایه من ایات ربهم الا کانوا عنها معرضین (یس)
-ما تاتیهم من ایه من ایات ربهم الا کانوا عنها معرضین : دوبار در قران بکار رفته : یس و انعام
ایمان نیاوردن مشرکان در سوره انعام، چند بار تکرار شده است: وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ(25)، وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ ،اذاجائت لایومنون(109)
اینکه اکثریت قوم قریش و ساکنان مکه ایمان نمی اورند در سوره های شعرا، اسراء، فرقان ، یوسف و هود و یس نیز بیان شده بود.

-کلمات پر تکرار سوره: شرک و مشتقات ان29 بار، کذب، زعم و خرص و علم، ایه 32 بار، صراط مستقیم 4 بار، قل 44بار، عدل رب هدایت رحمت، جن 4 بار، بیشترین تکرار افعال حشر در سوره انعام 6 بار،تکرار کلمات و افعال افترا
-نصرف الایات و نفصل الایات و فصلنا الایات در ایات 46،55،65،105؛126،98،97،کلمات مفصلا 114 و تفصیلا154

-ایرادات کافرین که چرا پیامبر بشری مثل ماست،چرا فرشته ای نازل نشده ،چرا قران یک جا نازل نشده در سورههای فرقان اسرا و هود نیز عنوان شده بود.
-عبارت لولا انزل (نزل) علیه ایه در سورههای انعام، یونس و رعد تکرار شده
سوره انعام اولین نکوهش از تکذیب پیامبر توسط اهل کتاب است.
-الذین خسروا انفسهم: سوره های هود،انعام 12و20، اعراف شوری زمر مومنون
-قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِى خَزَآئِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّى مَلَكٌ :مشترك در سوره هاي هود و انعام
-لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ:فلا یحزنک قولهم 2 بار در قران ، در سوره های یس و یونس خطاب به پیامبر استفاده شده است. عبارت لاتحزن علیهم برای پیامبر در سوره های نمل، حجر، نحل بکار رفته است.
- کتب علی نفسه الرحمه: در قران تنها 2 بار امده که در ایات 12و 54 سوره انعام است. ذو رحمه واسعه نیز در ایه 147
-در ایه 72 اولین فعل امر جمع اقیموالصلاه در قران بکار رفته است .پیش از این در سوره های اسراء و هود اقم الصلاه خطاب به پیامبر بکار رفته بود. جالب انکه خطاب به مسلمانان هم نیست بلکه خطاب به مشرکان است که نشان میدهد انها صلاه را می شناخته اند و با توجه به کلمه بعدی ان یعنی واتقوه در واقع پیامبر خواسته که انها صلاه را برای خدا اقامه کنند. در ایه 92 هم ذکر شده که مومنین به اخرت، بر صلاه خود محافظت می کنند.

-گسترش شعاع تبلیغ: مراحل قبلی دعوت پیامبر به ترتیب عبارت بود از : تذکر به افراد مستعد
انذار افراد مستعد
فراگیری دعوت و شناخته شدن پیامبر
در سوره انعام به پیامبر انذار تمام اهل مکه و اطراف ان ابلاغ میشود. لانذرکم به و من بلغ ، لتنذر ام القری و من حولها

ویرایش بوسیله کاربر 1399/06/04 07:18:34 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

سیدکاظم فرهنگ
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 8.722 ثانیه ایجاد شد.