رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30 ارسالها: 102
تشکرها: 1 بار 12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
نکات کلیدی جزء 29 قرآن کریم بیست و نهمین قسمت از سری مقالات «معارفی از قرآن کریم» به آیاتی از جزء بیست و نهم این کتاب هدایت و سعادت اختصاص دارد. در این مقاله نیز به مانند گذشته آیاتی را محور بحث قرار داده و به بیان معارفی از آنها می پردازیم.
سوره ملک نقش عقل و نقل در هدایت انسان
كلَُّمَا أُلْقِىَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلهَُمْ خَزَنَتهَُا أَ لَمْ یَأْتِكمُْ نَذِیرٌ(8) قَالُواْ بَلىَ قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَكَذَّبْنَا وَ قُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شىَْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فىِ ضَلَالٍ كَبِیرٍ(9)
وَ قَالُواْ لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فىِ أَصحَْابِ السَّعِیرِ(10- ملک)
هرگاه که گروهى در جهنم انداخته می شوند، نگهبانانش از آنها مىپرسند: مگر بیم دهنده اى برای شما نیامد؟ جواب می دهند: چرا؛ آمد ولى ما او را انكار كردیم و گفتیم: خدا هیچ چیز نازل نكرده است و شما بیم دهندگان هم در گمراهى بزرگى هستید. آنگاه مى گویند: اگر ما به دعوت نجاتبخش آنان گوش کرده بودیم یا در حقایق خلقت تعقّل كرده بودیم؛ کارمان به اینجا نمی کشید و الان بین جهنمیان نبودیم.
مراد از « فَوْجٌ » در اینجا همان کفار و فاسقانی هستند که آنها را دسته دسته وارد جهنم می کنند.(1) منظور از «خزنة» در اینجا ملائكهاى هستند كه مامور بر آتشند و انواع عذاب هاى جهنم را تدبیر میكنند.
مراد از «سمع» و «عقل» در اینجا عمل به مقتضای این دو است. بنابراین معنای آیه این می شود: دوزخیان در پاسخ فرشتگان مى گویند: اگر ما در دنیا دستورات رسولان را اطاعت كرده بودیم و یا در ادله و معارف آنها تعقل مىكردیم، امروز در زمره اهل جهنم نبودیم و همانند ایشان در آتش جاودان، معذب نمىشدیم
بنابراین هر دسته اى كه به جهنم ریخته مىشوند، ملائكه جهنم با توبیخ از آنها مى پرسند: مگر کسی که شما را از چنین عذابى بترساند برایتان نیامده بود؟ در پاسخ آنها اعتراف مىكنند به اینكه نذیر برایشان آمد و از آتش دوزخ انذارشان كرد؛ ولى آنها تكذیبش كردند و به او افترا بستند.
دو نکته
1. این آیات، به اصلى ترین عامل سیه روزی دوزخیان اشاره کرده آن را به بهترین وجه ممکن تحلیل می کند. می فرماید: خداوند متعال هم از یك سو گوش شنوا و عقل و فطرت الهی به اینها داد و هم از سوى دیگر پیامبرانش را با دلائل روشن به سوی اینها گسیل داشت؛ اگر اینها از این همه ابزار هدایت که در اختیارشان قرار گرفت بهره می بردند هرگز سرانجامشان به جهنم ختم نمی شد.
2. روح انسان به مانند زمینی است که خداوند متعال او را به چشمه درون (عقل) و نهر بیرون (وحی) مجهز کرد تا انسان با بهره از این دو نهال جان خود را برویاند و به ثمر برساند؛ اما اگر آدمی با سوء اختیار خود چشمه درون را کور کند و راه را بر نهر بیرون ببندد به هدف مطلوب از خلقت(3) نرسیده و به ناچار کویر جان او در آتش خود ساخته خواهد سوخت.
سوره حاقه کاری که هم ردیف کفر به خداست
وَ أَمَّا مَنْ أُوتىَِ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَالَیْتَنىِ لَمْ أُوتَ كِتَابِیَهْ(25)... خُذُوهُ فَغُلُّوهُ(30)ثُمَّ الجَْحِیمَ صَلُّوهُ(31) ...
إِنَّهُ كاَنَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ(33)وَ لَا یحَُضُّ عَلىَ طَعَامِ الْمِسْكِینِ(34- حاقه)
و اما كسى كه پرونده اعمالش را به دست چپش دهند، مىگوید: اى كاش پرونده ام را دریافت نمى كردم ... او را بگیرید و در غل و زنجیرش كشید؛ آن گاه به دوزخش دراندازید ...
زیرا او به خداى بزرگ ایمان نمى آورده و مردم را به اطعام نیازمندان تشویق نمى كرده است.
بر اساس این آیات عده ای را نامه عمل به دست چپ می دهند و آنها را در غل و زنجیر کشیده و به دوزخ می افکند و در مقام بیان علت این عذاب گفته می شود جرم اینها دو چیز بوده: یکی اینکه به خداوند متعال ایمان نیاوردند و دیگر اینکه مردم را برای کمک به نیازمندان و رفع حوائج آنها تشویق و ترغیب نمی کردند.
علامه طباطبایی(ره) در شرح « وَ لَا یحَُضُّ عَلىَ طَعَامِ الْمِسْكِینِ » می نویسد: یعنی در مورد بینوایان سهل انگاری می کردند و رنجی که فقرا می کشیدند اهمیتی برای آنها نداشت.(4)
این آیات به روشنی معنایی که از آیه 19 سوره ذاریات فهمیده می شود را تایید می کند. آن معنا این بود که بر اهل تقوا لازم است تا بخشی از اموال خود را برای رفع نیاز نیازمندان اختصاص دهند و این غیر از واجبات مالی مانند خمس و زکات است. در این فراز، کسانی که آن واجب را ترک کرده و نسبت به نیازمندان بی تفاوت باشند را تهدید به عذابی می کند که قطعاً واقع خواهد شد.
نکته قابل توجه اینکه قرآن کریم این بی تفاوتی در حق مستمندان را گناهی بزرگ در ردیف کفر به خداوند عظیم بیان می کند که این طرز بیان گویای شدت و عظمت این معصیت است.
سوره معارج عذاب فوری برای منکر ولایت
سَأَلَ سَائلُ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ(1- معارج)تقاضا كننده اى تقاضاى عذابى كرد كه واقع شد.
براساس شأن نزولی که برای این آیه از طریق شیعه و سنی به ما رسیده است این تقاضا كننده « نعمان بن حارث» یا «نضر بن حارث» بود كه به هنگام منصوب شدن على علیه السلام به مقام خلافت و ولایت در غدیر خم و پخش شدن این خبر در شهرها، بسیار خشمگین شد و خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: آیا این جریان را از پیش خود به راه انداختی یا اینکه از ناحیه خداوند مآمور به اجرای آن بودی؟ پیامبر صلی الله علیه و آله با صراحت فرمود: از ناحیه خدا مأمور به انجام آن بودم. او که باین سخن بیشتر ناراحت شده بود گفت: خداوندا! اگر این خلافت و ولایت حق است و از ناحیه توست؛ سنگى از آسمان بر ما فرود آور! در این هنگام سنگى فرود آمد و بر سر او خورد و او را به هلاکت رساند.(5)
باز هم تاکیدی بر لزوم کمک به نیازمندان
الْمُصَلِّینَ(22)الَّذِینَ هُمْ عَلىَ صَلَاتهِِمْ دَائمُونَ(23)وَ الَّذِینَ فىِ أَمْوَالهِِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ(24)لِّلسَّائلِ وَ الْمَحْرُومِ(25- معارج)
نماز گزاران، آنان كه همواره بر نمازشان مداوم و پایدارند و آنان كه در اموالشان حقّى معلوم است براى درخواست كننده [تهیدست] و محروم [از معیشت و ثروت].
این آیات نیز در کنار آیات 19 سوره ذاریات و 34 سوره حاقه، توجه و رسیدگی به امور نیازمندان و رفع نیاز آنها را از وظایف مهم و حتمی مردم اهل ایمان و تقوا و نماز بر شمرده و بر انجام آن تاکید می کند. کمک به نیازمندان
باز هم تکرار می کنیم که مراد از این حق در اموال واجبات مالی مشهور مثل زکات نیست.
علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه بر این معنا تاکید کرده و به اشاره به روایتی از امام صادق علیه السلام می نویسد: بعضى از مفسرین حق معلوم را به زكات واجب تفسیر كرده اند؛ اما در حدیثى از امام صادق علیه السلام(6) آمده كه حق معلوم، زكات نیست؛ بلكه مقدار معلومى است كه به فقرا انفاق مىكنند.(7)
سوره جن
چه کسانی هیزم جهنمند؟
همین کسانی که در دنیا با ظلم و ستم خود آتش گناه و معصیت را در جامعه شعله ور می کردند؛ در قیامت هم هیزم و وقود جهنم شده و با ورودشان هم خود می سوزند و هم آتش دوزخ را شعله ورتر می کنند
وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكاَنُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبًا (15- جن)ستمگران که منحرفین از جاده عدالتند هیزمان جهنمند. همین کسانی که در دنیا با ظلم و ستم خود آتش گناه و معصیت را در جامعه شعله ور می کردند؛ در قیامت هم هیزم و وقود جهنم شده و با ورودشان هم خود می سوزند و هم آتش دوزخ را شعله ورتر می کنند
این آیه از آیاتی است که با صراحت تمام اعلام می دارد که جهنم و عذاب آن باطن همین گناهانی است که افراد در دنیا خود را به آن آلوده کردند. آیه مورد بحث نظیر آیه 24 سوره بقره (فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاس) تبهکاران و ستمگران را هیزم و عامل برافروختگی جهنم معرفی می کند؛ همین کسانی که در دنیا با ظلم و ستم خود آتش گناه و معصیت را در جامعه شعله ور می کردند؛ در قیامت هم هیزم و وقود جهنم شده و با ورودشان هم خود می سوزند و هم آتش دوزخ را شعله ورتر می کنند.
سوره مدثر چه کردی آمدی جهنم؟
مَا سَلَكَكمُْ فىِ سَقَرَ(42)قَالُواْ لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ(43)وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِینَ(44)وَ كُنَّا نخَُوضُ مَعَ الخَْائضِینَ(45)وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ(46) حَتىَّ أَتَئنَا الْیَقِینُ(47- مدثر)
[به آنان رو كرده] مى گویند: چه چیز شما را به دوزخ وارد كرد؟ مى گویند: ما از نمازگزاران نبودیم و به تهیدستان و نیازمندان طعام نمى دادیم و با فرورفتگان [در گفتار و كردار باطل] فرومى رفتیم و همواره روز جزا را انكار مىكردیم تا آنكه مرگ ما فرا رسید.
بر اساس این آیات، وقتی از دوزخیان سوال می شود چه کردید که اهل جهنم شدید؟ آنها چهار عامل را از مهمترین عوامل این بدعاقبتی خود معرفی می کنند و می گویند:
نخست اینكه ما از نمازگزاران نبودیم (قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ) که اگر نماز مىخواندیم نماز ما را به یاد خدا مىانداخت و نهى از فحشاء و منكر مىكرد و ما را به صراط مستقیم الهى دعوت مىنمود.(8)
دیگر اینكه ما اطعام مسكین نمى كردیم (وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِینَ) مراد از «اطعام مسكین»، انفاق بر تهى دستان جامعه است به مقدارى كه بتوانند كمر راست كنند و حوائجشان برطرف شود.(9) گرچه اطعام مسكین به معنى غذا دادن به بینوایان است؛ ولى ظاهرا منظور از آن، هر گونه كمك به نیازمندیهاى ضرورى نیازمندان مىباشد؛ اعم از خوراك و پوشاك و مسكن و غیر اینها.(10)
گرچه اطعام مسكین به معنى غذا دادن به بینوایان است؛ ولى ظاهرا منظور از آن، هر گونه كمك به نیازمندیهاى ضرورى نیازمندان مىباشد؛ اعم از خوراك و پوشاك و مسكن و غیر اینها
منظور از «خوض» سرگرمى عملى و زبانى در باطل، و فرو رفتن در آن است، به طورى كه به كلى از توجه به غیر باطل غفلت شود.(12)
«خوض در باطل» معنى وسیع و گستردها ى دارد كه هم شامل ورود در مجالس كسانى مىشود كه آیات خدا را به باد استهزا مىگیرند، تبلیغات ضد اسلامى مىكنند، یا ترویج بدعت مىنمایند، و یا شوخی هاى ركیك دارند، یا گناهانى را كه انجام دادهاند به عنوان افتخار یا لذت نقل مىكنند، و همچنین شركت در مجالس غیبت و تهمت و لهو و لعب و مانند آنها، ولى در آیه مورد بحث بیشتر نظر بر مجالسى است كه براى تضعیف دین خدا و استهزاى مقدسات، و ترویج كفر و شرك و بىدینى تشكیل مىشود.
این آیات به خوبى استفاده مىشود كه این امور چهار گانه یعنى«نماز» و «زكات» و «ترك مجالس اهل باطل» و «ایمان به قیامت»، اهمیت و نقش فوق العادهاى در هدایت و تربیت انسان دارد و بر همین اساس؛ جهنم جاى نمازگزاران واقعى، زكات دهندگان، تاركان باطل و مؤمنان به قیامت نیست
سپس مىافزایند: و اینكه ما همواره روز جزا را انكار مىكردیم (وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ)؛ تا زمانى كه مرگ ما فرا رسید (حَتَّى أَتانَا الْیَقِینُ). ناگفته پیداست که انكار معاد و روز حساب، تمام ارزش هاى الهى و اخلاقى را متزلزل مىسازد و انسان را براى ارتكاب گناه شجاع مىكند، و موانع را از این راه بر مىدارد، مخصوصاً اگر این مسأله به صورت یك امر مداوم تا پایان عمر در آید.
از این آیات به خوبى استفاده مىشود كه این امور چهار گانه یعنى«نماز» و «زكات» و «ترك مجالس اهل باطل» و «ایمان به قیامت»، اهمیت و نقش فوق العادهاى در هدایت و تربیت انسان دارد و بر همین اساس؛ جهنم جاى نمازگزاران واقعى، زكات دهندگان، تاركان باطل و مؤمنان به قیامت نیست.(13) پی نوشت ها :(1) وَ سِیقَ الَّذِینَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ زُمَراً : كسانى كه كافر شدند دسته دسته به سوى دوزخ سوق داده مىشوند. (71- زمر) (2) ر.ک: المیزان ج19 ص352-353 (3) وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ (56- ذاریات) (4) المیزان ج19 ص401 (5) به نقل از تفسیر نمونه ج25 ص9 (6) من لا یحضره الفقیه ج2 ص48 و نیز کنزالدقائق ج14 ص457 (7) المیزان ج20 ص15-16 (8) نمونه ج25 ص253 (9) المیزان ج20 ص97 (10) نمونه ج25 ص253 (11) نمونه ج25 ص254 (12) المیزان ج20 ص97 (13) نمونه ج25 ص254-255 کلمات کلیدی:مسکین اطعام جهنم عقل نماز ویرایش بوسیله کاربر 1394/04/25 03:47:16 ب.ظ
| دلیل ویرایش: key words
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
نکات کلیدی و پیام های مهم جزء بیست و نه
نمازگزار از منظر قران کیست؟
در سوره معارج، رفتار و ویژگیهای مصلین بیان شده است. الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ{23}همان كسانى كه بر نماز(عبادت) شان مداومت مىكنند {23} وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ {24}و همانان كه در اموالشان حقى معلوم است {24} لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ {25}براى سائل و محروم {25} وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ {26}و كسانى كه روز جزا را باور دارند {26} وَالَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ {27}و آنان كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند {27} إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ {28}چرا كه از عذاب پروردگارشان ايمن نمىتوانند بود {28} وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ {29}و كسانى كه دامن خود را حفظ مىكنند {29} {إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ {30}مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت] مورد نكوهش نيستند {30} {فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ {31}و هر كس پا از اين [حد] فراتر نهد آنان همان از حد درگذرندگانند {31}}} وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ {32}و كسانى كه امانتها و پيمان خود را مراعات مىكنند {32} وَالَّذِينَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ {33}و آنان كه بر شهادتهاى خود ايستادهاند {33} وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ{34}وكسانى كه بر(کیفیت يا حفظ اثار)نمازشان مراقبت میکنند 34 أُوْلَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُّكْرَمُونَ {35}آنها هستند كه در باغهايى [از بهشت] گرامى خواهند بود {35}
صفات و رفتارهای ذکر شده در این فراز، از ایه 22-28 عکس رفتارهای مجرمین است که در سوره مدثر بیان شد:نماز نمیخواندند، مساکین را اطعام نمیکردند،یوم الدین را تکذیب میکردند و با یاوه سرایان و مستهزیین همراهی میکردند. سپس در آیات بعدی چند رفتار مثبت اجتماعی دیگر هم اضافه شده است:پاک دامنی،امانت داری،صداقت و استواری در شهادت دادن.در واقع میتوان این آیات را چک لیست رفتارها و باورهای افراد مطلوب و بهشتی دانست. در واقع نمازگزاران باید متخلق به یک مجموعه اداب و رفتارها باشند تا جزو مصلین باشند و فقط نمازخواندن ظاهری کافی نیست.
عیب گیری و طعن زنی ممنوع «هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمِیمٍ»این مردم همّاز سخن چین.همّاز یعنی همز كن. سوره قلم
هَمز و لَمز كه در سوره ی«وَیْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» هم داریم، به معنی عیب گیری و طعن زنی است. در باب «همز» گفته اند نه هر گونه عیب گیری و طعن زنی است، بلكه عیب گیری و طعن زنی به نوع پست و حقیرش؛ آنهایی كه دائماً با چشم و اشاره و شكلك در آوردن از مردم عیب جویی می كنند، تقلید مردم را درمی آورند، با گوشه ی چشم به یك عیبی اشاره می كنند. انسان وقتی بخواهد عیب_جویی كند، یك وقت خیلی صریح و قاطع با زبان حرفش را می زند. یك وقت نه، در مقابل طرف كه هست وقتی كه او در چشمهایش نگاه می كند با تواضع با او حرف می زند كه مخلص شما هستیم، حضرتعالی چنین و. . . تا او رویش را آن طرف می كند شكلك درمی آورد، تقلید او را می كند. این هم خودش از حقارت و پستی است.یك مرد و یك انسان كه شخصیت داشته باشد [چنین نمی كند. ]اولاً خود غیبت كردن پشت سر مردم علامت بی شخصیتی است.روبروی او بگو.تو وقتی كه او به طرف تو نگاه می كند مثل یك آدم در مقابلش ایستاده ای؛ رویش را كه به آن طرف برمی گرداند با چشم و لب اشاره می كنی، عیبش را آشكار می كنی، زیرزبانی حرف می زنی!" کتاب آشنایی باقرآن.تفسیر سوره قلم شهید مطهری
آیا آیه ی معروف وَ إِنْ یَكادُ، دفع چشم زخم است؟
"آیا آیه ی «وَ إِنْ یَكادُ اَلَّذِینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ» خاصیت جلوگیری از چشم زخم دارد؟ ما تا حالا به مدركی (حدیثی، جمله ای) برخورد نكرده ایم كه دلالت كند و بگوید از این آیه برای چشم زخم استفاده كنید.اینكه چشم زخم حقیقت است یا نه، یك مسأله است (فرضاً حقیقت است ولو در بعضی از افراد)و اینكه این آیه برای دفع چشم زخم باشد مسأله ی دیگری است. چیزی كه از طرف پیغمبر یا ائمه به ما نرسیده باشد، از پیش خود نباید بتراشیم." کتاب آشنایی با قرآن،شهيد مطهري ، تفسیر سوره قلم
"ما در قرآن آیه زیاد داریم، آیاتی که برای شعار قراردادن فوق العاده عالی است، جمله های زیادی داریم از پیغمبر و ائمه؛ ولی هیچ آیه ای به اندازه آیه «وَ انْ یَکادُ الَّذینَ کَفَروا» در میان مردم برای شعار رایج نشده است. ولی در هر خانه ای که بروید آیه «وَ انْ یَکادُ الَّذینَ کَفَروا» را می بینید، یعنی منم که خداوند چنین نعمت هایی به من داده و تویی که چشم شور داری و می خواهی چشم زخم به ما بزنی؛ برای این که جلوی چشم شور تو را گرفته باشم این تابلو را در اینجا نصب کرده ام و شاید کمتر خانه ای است که چنین چیزی در آن نباشد. "مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج ۲۷، ص: ۳ و ۶۳۲
هرچه می توانید قرآن قرائت کنید
خداوند در آیات ابتدای سوره مزمل، به پیامبر دستور تهجد و عبادت شبانه در حدود نیمی از شب را میدهد . در آیه اخر همین سوره برای مسلمانانی که مایل به اجرای این کار بودند ، تخفیف داده و بسته جایگزین برای آنها معرفی میکند. در حقيقت پروردگارت میداند كه تو نزديك به دو سوم از شب و گاهي نصف آن و گاهي يك سوم آن را به عبادت برمى خيزي و نيز گروهى از كسانى كه با تواند (كه داوطلبانه به اجراي حكمي كه مختص پيامبر بوده است اقدام كردند) خداست كه شب و روز را اندازه گيرى مى كند. او میدانست كه شما هرگز نميتوانيد آن (قيام شبانه مستمر در حدود نيمي از شب) را (بطوركامل) تحصيل كنيد .پس بر شما نظر لطف كرد [اينك بجاي ملزم شدن به قيام نيمي از شب] هر چه از قرآن ميسر ميشود (در شب)بخوانيد خدا میدانست كه به زودى در ميانتان بيمارانى خواهند بود و عده اى ديگر در زمين سفر میكنند و در پى روزى خدا هستند و گروهى ديگر در راه خدا پيكار مینمايند (و شايد به همان قرايت شبانه نيز موفق نشوند)پس (در روز) هر چه از [قرآن] ميسر شد تلاوت كنيد و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و وام نيكو به خدا دهيد و هر كار خوبى براى خويش از پيش فرستيد آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بيشتر باز خواهيد يافت و از خدا طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده مهربان است( 20)
خداوند راه هدایت را عرضه کرد. انسان است که بپذیرد یا کفران کند.
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا {3}سوره انسان ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس {3} آیات ۱-۲ سوره انسان، بطور خلاصه به مراحل تکامل و آفرینش انسان اشاره میکند که در دوره ای اصلا موجود قابل ذکری نبوده است. اما پس از آن و از طریق تشکیل نطفه (وسپس طی مراحل رشد جنینی) ورود انسان به این عالم محقق شده است.
در آیات ۳و۴، خداوند میفرماید برای انسانی که باین دنیا وارد شده، ابزار شناخت (گوش و چشم) را هم داده، راه هدایت را نشان داده و در واقع نعمت وجود را با نعمت هدایت تکمیل کرده است .اما انسان میتواند از این نعمت هدایت استفاده کند (شاكر) یا آنرا نپذیرد (كفران) و بکار نگیرد که در این صورت بعنوان ناسپاسی و کفران، سرنوشت شومی در جهان دیگر خواهد داشت (غل و زنجیر و شعله سوزان) درصورت استفاده از این نعمت هدایت، جزو ابرار خواهد بود که پاداش خوبی در انتظارش میباشد که در آیات 5-22 بطور مبسوط، رفتار و سرنوشت مطبوع شاکران و پذیرندگان هدایت را بیان کرده است.
عصاره فراز ایات 1-4:خدایی که انسان را از عدم، هستی بخشید، ملزومات هدایت او را هم در اختیارش گذاشت. این انسان است که در آزمایش زندگی دنیوی، با پذیرش هدایت خدا ، شاکر او باشد یا ناسپاسی کند که سرنوشت اخروی کفران، آتش سوزان است.
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1399/06/17 ارسالها: 112 مکان: تهران
|
🌼 نڪات جزء بیست و نهم
💠🔆 إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً «19» إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً «20» وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً «21» إِلَّا الْمُصَلِّينَ «22» الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ «23» "معارج"
🌱 همانا انسان، بىتاب و حريص آفريده شده است. هرگاه بدى به او رسد، نالان است. و هرگاه خيرى به او رسد، بخيل است. مگر نمازگزاران. آنان كه بر نمازشان مداومت دارند.
❄️🔸 نشانه حريص بودن دو چيز است: جَزَع به هنگام سختى و بُخل به هنگام كاميابى. «هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً»
💬پیامها🔻
1⃣ ريشه بسيارى از ناهنجارىها، حرص و بخل است. جَزُوعاً ... مَنُوعاً
2⃣ انسان بسيار كم ظرفيّت است، با تماس با سختى فرياد مىزند و بخل مىورزد. مَسَّهُ ... مَسَّهُ
3⃣ راه نجات از اخلاق ناپسند، مداومت به نماز است. خُلِقَ هَلُوعاً ... إِلَّا الْمُصَلِّينَ
4⃣ طبع مادّى انسان به سوى حرص و بخل ميل دارد و نماز و ياد خدا آن را مهار مىكند. إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً ... إِلَّا الْمُصَلِّينَ
5⃣ انسان بدون نماز مضطرب است. جَزُوعاً ... مَنُوعاً ... إِلَّا الْمُصَلِّينَ
6⃣ آثار نماز در گرو مداومت بر آن است. «الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»
📚تفسیر نور
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
اينفوگرافي نكات كليدي و مهم جزء بيست و نه قرآن
جهت مشاهده تصوير با نام كاربري خود وارد شويد
و يا لينك زير را كليك كنيد
https://www.instagram.co...source=ig_web_copy_link
ali تصاویر زیر را ارسال کرده است: 29.jpg (165kb) تعداد دانلود 0 بار.شما نمی توانید ضمائم را ببینید/دریافت کنید. ثبت نام کنید.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ سوره مزمل ایه 20
💠 مفهوم آيه اين است كه هر مقدارى كه انسان به زحمت نمى افتد از قرآن بخواند. از روايـات اسـلامـى هم بـه خوبى استفاده مى شود فضيلت تلاوت قرآن در زياد خواندن آن نيست ، بلكه در خوب خواندن و تدبر و انديشه در آن است .
💠گرچه تلاوت قرآن، مورد سفارش بسیار است، تا آنجا كه در یك آیه، دوبار فرمان آمده و مورد تاكید قرار گرفته است، اما تلاوت قرآن باید به 👈🏻میزان میسور باشد; نه مقدارى که براى قارى خسته کننده و مشقت آور است.
💠اصولاً احكام اسلام، هماهنگ با توان و امكانات انسان است و هیچ گاه عسر و حرج به دنبال ندارد. چنانكه براى بیمار، تیمم را به جاى وضو قرار داده، نماز را در هر حالتى كه مى تواند بخواند، تكلیف كرده، روزه را از او برداشته و به جاى آن كفّاره قرار داده است.
اكنون به برخى آیات كه این ویژگى دستورات الهى را بیان مى دارد، اشاره مى كنیم:
⭐️«علم ان لن تحصوه فتاب علیكم» خداوند دانست كه شما توان احصا ندارید، پس بر شما آن را بخشید. ⭐️«فاقرؤا ما تیسّر من القرآن» به مقدار میسر قرآن بخوانید. ⭐️«الآن خفّف اللّه عنكم»(۶۶ انفال) اكنون به شما تخفیف داد. ⭐️«اعدّوا لهم ما استطعتم»(۶۰ انفال) به مقدارى كه استطاعت دارید، عِدّه و عُدّه جمع كنید. ⭐️«للّه على الناس حجّ البیت من استطاع»(۹۷ آل عمران) هركس كه توان و استطاعت دارد، باید حجّ بگذارد. ⭐️«لا یكلّف اللّه نفساً الاّ وسعها»(۲۸۶ بقره) خداوند هیچ كسى را جز به اندازه توانش، تكلیف نمى كند. ⭐️«لا یكلّف اللّه نفساً الاّ ما اتاها»(۷ طلاق) خداوند هیچ كسى را جز به مقدارى كه به او عطاكرده، تكلیف نمى كند. ⭐️«فمن كان منكم مریضاً او على سفر فعدّة من ایّام اُخر»(۱۸۴ بقره) آن كه بیمار است یا در سفر است، در رمضان روزه نگیرد و به زمانى دیگر موكول كند. ⭐️«و لم تجدوا ماءً فتیمّموا»(۴۳ نساء) اگر آب نیافتید، تیمم كنید. ⭐️«یرید اللّه بكم الیّسر»(۱۸۵ بقره) خداوند براى شما آسانى خواسته است. ⭐️«لیس على الاعمى حرج و لا على المریض»(۱۷ فتح) بر فرد نابینا و بیمار، تكلیف حضور در میدان جهاد نیست
🌸🍃🌸🍃🌸
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
✅ دعای امرزش خواهی از زبان نوح 💠رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلاَّ تَباراً (۲۸/نوح) 🌱پروردگارا، مرا و پدر و مادرم را و هركس كه با ايمان به خانهام وارد شود و همه مردان و زنان با ايمان را بيامرز و ظالمان را جز هلاكت نيفزا. 🔹انبيا با آن همه تلاش مغرور نمیشدند. پيامبری كه میگفت: «إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً» میگويد: رَبِّ اغْفِرْ لِي ... 🔹در دعا، برای مؤمنان رحمت و مغفرت و برای #ظالمان، نابودی و هلاكت، طلب كنيد 📚تفسیر نور
❇️ هرچه ميتوانيد #قران بخوانيد 💠 فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ (۲۰/مزمل) 🌱پروردگارت میداند كه تو و گروهی از كسانی كه با تو هستند نزديك دو سوم از شب يا نصف يا ثلث آن را بپا میخيزيد، و خداوند شب و روز را اندازهگيری میكند، او میداند كه شما نمیتوانيد مقدار آن را (دقيقا) اندازهگيری كنيد، لذا شما را بخشيد اكنون آن مقدار از قرآن كه برای شما ميسر است تلاوت كنيد،
🔹 مفهوم آيه اين است كه هر مقداری كه انسان به زحمت نمیافتد از قرآن بخواند. 🔹بديهی است منظور از" تلاوت قرآن" در اينجا تلاوتی است به عنوان درس و فراگيری برای خودسازی و پرورش ايمان و تقوا. 🔹از روايات اسلامی به خوبی استفاده میشود فضيلت تلاوت قرآن در #زيادخواندن آن نيست، بلكه در خوب خواندن و #تدبر و انديشه در آن است. 📚تفسیر نمونه
✅ تاثیر فوق العاده راز و نیاز شبانه با خدا إِنَّ نَاشِئَةَ ٱلَّيۡلِ هِيَ أَشَدُّ وَطئـٔٗا وَأَقۡوَمُ قِيلًا مزمل 6 همانا برخاستن در شب (براى عبادت) پايدارتر پابرجاتر و گفتار آن استوارتر است. ♦تاريكى شب، زمينه بهترى براى عبادت بىريا و همراه با خضوع و خشوع فراهم مىكند. «نٰاشِئَةَ اَللَّيْلِ» ♦عبادت شبانه تأثير ماندگارترى در روح دارد. «أَشَدُّ وَطْئاً» ♦نماز شب، عامل ثباتقدم و تقويت عقيده مؤمن مىشود. 🔹پيامبر اكرم ص فرمود: بهترين شما كسى است كه كلامش نيكو باشد، گرسنگان را سير كند و به هنگامى كه مردم در خوابند، نماز شب بخواند. تفسیر نور
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.