رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17 ارسالها: 221
6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
|
خواص سوره هاي قران كريم-شفا با قران-رفع گرفتاري با سوره هاي قرآن
با سلام
در گروه ها و كانالهايي در تلگرام و نيز سايتهاي اينترنتي مطالب زياد و عجيبي در خواص همه سوره هاي قران ذكر ميشود و مثلا اشاره شده كه با چند بار خواندن يك يا چند ايه يا يك سوره،فلان گرفتاري رفع ميشود يا فلان بيماري شفا ميبايد
يا جدولي از خواص درماني همه سوره ها تهيه شده است.
ايا اين مطالب ،واقعا معتبر است و معصومين انها را نقل كرده اند؟
كلمات كليدي:خواص سوره ايات شفا مريض بيماري
|
1 کاربر از kabir برای ارسال مفیدش تشکر کرده است.
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
در خصوص اين سئوال ،توجه دوستان را به بخشهايي از مقاله اقاي دكتر علي نصيري كه حاوي نكات جالبي است،جلب ميكنم:
1. خواص آيات و سور
آثار و منافع قرآن مجيد را « خواص » آن مي نامند. سيوطي نوع هفتاد و پنجم از علوم قرآن را « خواص القرآن » (1) و نوع هفتاد و دوم را « فضائل قرآن و سور » (2) قرار داده است. با مقايسه اين دو باب معلوم مي شود که مراد از خواصّ قرآن، ويژگي ها و آثار مادي و دنيوي قرآن و مقصود از فضايل قرآن، ثواب و آثار و برکات معنوي آن است. شايد هيچ مسلماني در آثار و فوايد معنوي و اخروي قرآن مجيد ترديد نداشته باشد. مسأله ترتب ثواب، بخشودگي گناه، ترفيع درجه، کسب کمالات و فضايل اخلاقي از آثار دنيوي و اخروي قرائت قرآن است. آنچه مورد بحث اين مقاله است، اولاً خواص و آثار مادي و دنيوي مترتب بر قرائت بعضي از آيات و سوره ها است و ثانياً بررسي برخي از ثواب ها و پاداش هاي اخروي اغراق آميزي که در بعضي روايات آمده است.
کتاب هاي مستقل و فراواني با عنوان خواص القرآن، خواص الآيات، خواص السور، منافع القرآن، فضائل القرآن و ثواب القرآن نوشته شده که برخي از آن ها را مرحوم علامه تهراني معرفي کرده (3) و فرموده است: اولين کسي که در اين موضوع کتاب نگاشته، ابي بن کعب انصاري است. (4) از ابي بن کعب حديث مفصل نيز در خواص اکثر سور قرآن مجيد نقل شده (5) که بسياري از تفاسير چون کشاف، مجمع البيان، انوار التنزيل و... آن را نقل کرده اند.
طبق آموزه هاي قرآن و نيز استدلال هاي عقلي، اعمال و رفتار انساني داراي آثار و نتايج مادي و معنوي مي باشند. مثلاً ورزش موجب سلامت بدن و نشاط روحي و پرخوري سبب مرض و از بين رفتن ذکاوت و زيرکي مي شود. تأثير افعالي چون نماز، حج، روزه بر جسم و روح غير قابل انکار است.
خداوند در قرآن فرموده است: نماز باعث نهي از فحشا و منکر است (6). زکات موجب تطهير مال است. (7) در روايات نيز آمده است که صدقه سبب فرونشاندن غضب پروردگار است. (8) قرائت قرآن نيز داراي خواص و آثار مادي و معنوي فراواني است که برخي از اين آثار به صراحت و بعضي با اشاره و کنايه در خود قرآن مجيد بيان شده است و قابل انکار نيست. بعضي از اين آيات به آثار مادي قرائت قرآن و برخي به آثار معنوي ناظرند و تعدادي به هر دو جنبه قابل تفسير هستند.
2. روايات ناسازگار با مسلمات دين
آنچه جاي تأمل و اشکال دارد، برخي روايات شيعه و سني است که در آن ها ثواب ها و خواصي براي برخي آيات و سوره ها ذکر شده که پذيرفتنش مشکل است و بلکه با مسلمات دين سازگار نمي باشند. مثلاً در روايتي آمده که هر يک بار خواندن سوره توحيد باعث بخشيدن گناه يک سال است و کسي که دويست مرتبه آن را بخواند، گناه دويست سال او - کنايه از همه عمر، حتي عمر طولاني در گناه - بخشيده مي شود. (27) عدم صحت بعضي از اين روايات با خودشان همراه است مثلاً: 1. هرکس پس از نماز صبح و ظهر بگويد: اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم نمي ميرد؛ تا حضرت مهدي (عليه السلام) را دريابد. (28) با اينکه همه ي اين گونه افراد نيز مرده اند. 2. در روايتي آمده است: ثواب قراءة جاثية ان لايري النار ابدا و لايسمع زفير جهنم؛ (29) ثواب قرائت سوره جاثيه آن است که هرگز نه آتش جهنم را مي بيند و نه صداي آن را مي شنود. 3. درباره رفع بيماري آمده است: سوره يس ما قراها مريض الا برئ و لا جائع الا شبع و لا ظمآن الا روي. (30) هيچ مريضي نيست که سوره يس را بخواند، مگر آنکه خوب شود.
تنها در کتاب ثواب الاعمال بيش يک صد روايت درباره خواص و ثواب سوره هاي قرآن نقل شده است. علامه محمدتقي مجلسي فرموده است: ما يقين داريم که امثال اين روايت دروغ مي باشند، زيرا وقتي يک حديث مي گويد ثواب اطعام يک مؤمن، ثواب هزار هزار حج است، ديگر ارزشي براي حج باقي نمي ماند. (31)
در تفسير مجمع البيان در ابتداي تفسير هر سوره و در کشاف در پايان تفسير هر سوره و در سرتاسر البرهان، نورالثقلين و دُرّ المنثور اين گونه روايات فراوان نقل شده است. (34)
بررسي روايات
براي بررسي اين روايات بايد سند و سپس متن آن ها، تحليل و آنگاه راه حل و جمع بندي نهايي ارائه شود. الف. بررسي سندي
بخش قابل توجهي از اين روايات توسط ابوعصمة نوح بن ابي مريم مروزي نقل شده است. آيت الله خوئي مي فرمايد: برخي از راويان کذاب بوده اند. آنان تصور کرده اند ثواب قرائت قرآن اندک است، پس خودشان احاديثي در فضل قرآن و سور آن ساخته اند... افرادي از قبيل ابوعصمة فرج بن ابي مريم مروزي و محمد بن عکاشه کرماني و احمد بن عبدالله جويباري از اين گروه مي باشند. (35)
قرطبي گويد: ابوعصمة نوح بن ابي مريم مروزي براي ترغيب مردم به کارهاي نيک اين حاديث را جعل نمود و خود گفته است: وقتي ديدم مردم به فقه ابوحنيفه روي آورده و از قرآن اعراض کرده اند، اين احاديث را جعل نمودم. (36)
گويا ابوعصمة با آنکه مي دانست کذب بر پيامبر حرام است، در عين حال اين احاديث را جعل مي کرد، زيرا تصور مي کرد، بين دروغ عليه پيامبر و دروغ به نفع و عمل خود را از قسم دوم مي دانست. به هر حال روشن است که بسياري از احاديث مربوط به فضائل سور قرآن، مجعول و توسط وي ساخته شده است. (37) هر چند قصد وي از اين کار قصد خوب بود، اما عملش، کذب و افترا بر پيامبر است. برخي نيز احتمال داده اند حديث فضائل سور قرآن توسط مأمون بن احمد سلمي جعل شده باشد. (38)
يکي ديگر از افرادي که در جعل روايات خواص و فضائل سور، سهم زياد دارد، حسن بن علي بن ابي حمزه بطائني است که اکثر روايات خواص سور در کتاب ثواب الاعمال صدوق از طريق وي نقل شده است. وي که به کمک پدرش از بنيانگذاران مذهب واقفي بود، کتابي به نام فضائل قرآن دارد. (39) مرحوم کشي او را « کذاب ملعون » دانسته است: او گفته او کتاب تفسير قرآن دارد که من حتي نقل کردن يک حديث از آن را جايز نمي دانم. (40)
بخش ديگري از روايات خواص و فضائل از ابي بن کعب انصاري نقل شده است. در اين حديث، حديث مفصل فضائل سوره هاي قرآن به ترتيب و جداگانه ذکر کرده شده است. ولي شوکاني گويد: هيچ اختلافي بين حفاظ نيست که اين حديث جعلي است و برخي از مفسران چون ثعلبي و واحدي و زمخشري فريب آن را خورده و نقل کرده اند، به جهت آنکه آنان حديث شناس نبوده اند. (41)
ابن جوزي نيز گويد: از ثعلبي و واحدي - چون حديث شناس نبوده اند - تعجبي نيست، بلکه شگفتي از ابوبکر بن ابي داود است که با آنکه مي دانسته اين حديث مجعول است، آن را در کتاب خود در فضائل قرآن نقل کرده است. (42) شبيه اين کلام را محمد طاهر هندي نيز دارد. (43)
قرطبي (44)، شهيد ثاني، (45) سيوطي (46) و ابن صلاح (47) هر کدام به مجعول بودن آن حديث تصريح نموده اند. در عين حال اين حديث به صورت متفرق در ابتدا و انتهاي تفسير سوره هاي قرآن در کتاب هاي کشاف، انوار التنزيل، مجمع البيان، جوامع الجامع، در المنثور، نور الثقلين، ابوالفتوح رازي، کنزل الدقائق، مصباح کفعمي، مستدرک الوسائل و... نقل شده است. البته بعض از فضائلي که در اين حديث آمده، با بعضي روايات مسند ديگر قابل تطبيق است.
بعضي ديگر از اين روايت ها به صورت مرسل نقل شده است. مثلاً تعدادي از اين روايات در کتاب ثواب الاعمال با عنوان « عن رجل » مي باشد. (48) و نيز کتاب خواص القرآن نيز که تفسير البرهان فراوان نقل مي کند، نه اصلش معلوم است و نه نام مؤلف آن. مرحوم علامه تهراني چندين کتاب به اين اسم نقل کرده (49) است که معلوم نيست مقصود بحراني کدامي بوده است؟
نتيجه: همه ي اين روايات ضعيف هستند. با توجه به آنچه گذشت، معلوم شد که اغلب روايات خواص آيات و سور، ضعيف السند و بلکه مجعول بوده و اين گونه احاديث نادرست در کتاب هاي تفسير فراوان يافت مي شود. (50)
بررسي محتوايي با قطع نظر از سند اين روايات، تعداد زيادي از آن ها از جهت محتوايي نيز قابل نقد و بررسي مي باشند، مثلاً حديثي که مي گويد:
ابن جوزي مي گويد: عبارت هاي احاديث خواص آيات و سور و فضائل آن ها، معمولاً داراي چنان الفاظ رکيک و مستهجني است که معلوم است هرگز از رسول خدا (صلي الله عليه وآله و سلم) صادر نمي شود. (52)
شبيه اين کلام از مرزوقي نيز نقل شده است. (53) در پاورقي کشاف آمده است: تنها برخي از احاديث فضائل سوره هاي فاتحه، سبع طوال، کهف، يس، دخان، ملک، زلزله، نصر، کافرون، اخلاص و معوذتين صحيح است و درباره ساير سوره ها، فضيلت يا خاصيتي در روايت صحيحي نيامده است. (54)
علاوه بر اين، برخي از اين روايات معارض دارند و لذا قابل پذيرفتن نمي باشد.
راه حل
در برخورد با اين روايات، بايد احتياط کرد؛ نه فوراً آن ها را دور ريخت و به وضع و جعل متهم کرد و نه بدون قيد و شرط پذيرفت. بعضي از اين روايات، مصداق کذب بر پيامبر و تعدادي مصداق توقف و ارجاع علم آن ها به ائمه (عليهم السلام) است. در برابر برخي ديگر نيز بايد تسليم بود، زيرا مي دانيم خود قرآن خواص متعددي را براي بعضي از اعمال و ليالي بيان کرده است.
4. سخن آخر
با توجه به آنچه بيان شد بايد ادعا کرد که برخي از اين روايات به صورت قطع مجعول است، مانند روايات ابوعصمة مروزي و برخي احتمالاً مجعول هستند، مانند حديث مفصل نقل شده از اُبي بن کعب. ساير روايات در باب خواص آيات و سور از باب اقتضا است؛ نه عليت. يعني قرائت آن سوره در صورتي که ساير شرايط موجود و موانع مفقود باشد، مي تواند باعث آن ثواب شود و چه بسا انجام بسياري از اعمال نيک از شرايط آن و ترک همه گناهان از باب عدم المانع آن باشند.
همچنان که احتمال دارد ادعا شود علل شرعي معرف و کاشف هستند؛ نه علت واقعي. (65) بنابراين معلوم نيست قرائت اين سوره ها يا آيات، علت تخلّف ناپذير از براي ترتب اين ثواب ها باشد، همچنان که احتمال انشاء بودن اين روايات نيز وجود دارد که خبر از ترتب اين خواص و آثار نمي باشد، بلکه در مقام انشاء هستند.
برگرفته از لينك زير: http://rasekhoon.net/art...B1%D9%87%20%D9%87%D8%A7/
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
در كتاب ازدواج موقت در اسلام اثر علامه سيد مرتضي عسگري
در بحث بررسي ادعاي برخي اهل سنت و حمايت از حكم خليفه دوم در تحريم متعه،به احاديثي اشاره ميكند كه در حمايت از اقدام عمر جعل شده بود .
سپس اشاره كوتاهي ميكند كه اين كار شبيه احاديثي است كه در فضيلت خواندن سوره هاي قران براي خيرخواهي و ثواب جعل كردند.ازجمله محي الدين نـواوي در تقریب خـود گویـد: «جاعلان و حـدیث سـازان چنـد گروهنـد که خطرنـاکترین و زیانبارترین آنهاکسانی انـد که منسوب به زهد و ترك دنیا هسـتند و احادیث را براي خیرخواهی و ثواب میسازند، و مردم ساخته هاي آنها را به خاطر اعتماد بر ایشان میپذیرند. »
و درشـرح آن گوید: « از نمونه هاي آنچه براي خیرخواهی و ثواب ساخته شده ، روایتی است که حاکم باسـند خود تا ابوعمار مروزي روایت کنـد که ، به ابوعصـمت ، نوح بن ابی مریم گفته شـد»
تو چگونه از قول عکرمه از ابن عبـاس اینهمه روایت را در فضـیلت تـک تـک سوره هـاي قرآن به دست آورده اي، درحـالیکه هیـچ یک از آنها نزد اصـحاب عکرمه نیست ؟ » اوگفت : « من دیدم مردم از قرآن رويگردان شده و به فقه ابی حنیفه و مغازي ابن اسحاق روي آورده انـد، بـدین خـاطر ، این احادیث را براي ثواب وخیرخواهی جعل کردم .(تديب الراوي در شرح نواوي،سيوطي،ج 1)
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
سلام استاد
حقیر تو جایگاهی نیستم که مطلبی رو که از کتاب ثواب الاعمال گذاشتم تصدیق یا تکذیب کنم این احادیث به نقل از شیخ صدوق هست قابل اعتماد میدانم
ایشون از علمای برجسته و طراز اول در قرن چهارم و نزدیک به عصر ائمه هستن که مورد تایید علمای شیعه هستن و از جمله کتاب ایشون توحید شیخ صدوق هست که در حوزه ها تدریس میشه...
بنده هم شش جلد از کتابهای علامه عسکری به لطف خدا مطالعه کردم و تقریبا با نظر ایشون درباره احادیث مخالفان شیعه مطلع هستم که در دو جلدکتاب نقش ائمه در احیای دین به بررسی جعل احادیث پرداخته اند... شیعه اعتقاداتش رو مدیون بزرگانی همچون شیخ صدوق هست که مورد احترام بزرگان هم عصر ما همچون مقام مراجع عالیقدرمون هستن...
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
سلام
با توجه به علاقه و دغدغه تون توجه به چند نکته لازم است:
1- پست قبلی بخشی از مطلب ارسالی در سایت راسخون هست
و نظر علما و مفسرین مختلف شیعه و سنی را در این موضوع نقل کرده بود. کسانی که کارشان شناخت حدیث است. مثل علامه مجلسی و ایت الله خویی و علامه عسکری
2-هیچ دلیلی نداریم که تمام اقوال و نظریات یک متخصص ،درست و حجت باشد. در همه علوم هم چنین است.در طب،اقتصاد،مهندسی،فقه و تفسیر نیز چنین است. افراد بسیار متخصص در هر رشته ای هم میتوانند در برخی نظراتشان اشتباه کنند. لذا در امور دینی فقط قول قطعی معصومین حجت است نه سایرین. بلکه اقوال و ارا و دلایل انها را نیز با معیار قران و سنت ،می سنجیم اگر درست بود برای ما حجت است. مثلا در تفسیر،علیرغم اینکه المیزان بهترین و متقن ترین تفسیر موجود شیعه است و خود من در هر سئوالی،اول به المیزان رجوع میکنم اما این گونه نیست که همه نظراتش را قبول کنم بلکه در برخی موارد دلایل ایشان را نقض کرده یا بدلایلی نظر دیگر را ترجیح میدهم.
خود فقها و مراجع هم بلحاظ مبنایی چنین هستند و اینطور نیست که تمامی نظرات علمای متقدم را پذیرفته باشند. اینکه همچنان علم رجال در حوزه ها تدریس میشود برای این است که هر مجتهدی خودش سلسله راویان یک حدیث را بررسی کند و به اطمینان برسد. اگر سلیقه علمای سلف ملاک بود لزومی باین کار نبود و می گفتند چون شیخ طوسی و صدوق و ... این احادیث را معتبر دانسته اند پس ما هم معتبر میدانیم.
3- نکته دیگر اینکه باید بین کتابهای مختلف علما تفکیک قایل شد. برخی کتابها ،کتب فتوایی انها بوده و فقط احادیثی را که قبول داشته اند،ذکر کرده اند.
اما برخی کتابها جامع الاحادیث بوده یا در مقام محاجه با اهل سنت بوده یا ...و لذا هر چه روایت بوده در موضوعی اعم از صحیح و ناصحیح را اورده اند. لذا نقل روایات در اینگونه کتابها به معنای پذیرش ان روایات توسط مولف نیست. متاسفانه بسیاری از تفاسیر روایی هم دچار این افت هستند که هرچه روایت راجع به یک ایه یا سوره بوده،اورده اند که علامه طباطبایی هم در المیزان در هر قسمت در بحث روایی انها را اورده و نقد کرده و برخی را هم پذیرفته است.
در ابتدای المیزان هم که ناراحتی شدید خود از پذیرش هرانچه که نام حدیث داشته ابراز کرده است که در جلسه دوم دوره و فصل دوم کتاب هم بان اشاره کردیم.
4-نقش علمای قبل و احترام انها مورد انکار نیست اما این موضوع دلیل و حجت موجهی برای پذیرش همه ارای انها نیست بلکه باید با مطالعه نظرات انها و دلایلشان و نیز منابع روایی انها، بهترین نظر را ارایه کرد.
5-در تکمیل این موضوع یک نکته هم راجع به کتب حدیثی و تفسیری قدما اضافه کنم که برخی کتب انتسابشون به مولف ثابت نشده یا روایات داخلش مستند نیست.
ایت الله معرفت در کتاب علوم قرانی شان ص 392 که منبع اصلی تدریس رشته های علوم قرانی است در بخش تحریف قران و نقد اهل سنت که علمای شیعه را قایل به تحریف میدانند،تعداد زیادی از کتابهای شیعه را مجعول و بی اعتبار میداند
ازجمله تفسیر منسوب به علی ابن ابراهیم قمی که بسیاری از روایات تفسیری از انجا در میان تفاسیر ما نقل شده است
یا تفسیر منسوب به امام حسن عسکری
یا تفسیر عیاشی یا کتاب احتجاج طبرسی که میگوید معلوم نیست کدام طبرسی انرا نوشته.و مولف مجهول الهویه و روایاتش هم فاقد سند است.
لذا وجود یک روایت در داخل کتب قدیمی و حتی مشهور دلیل بر صحت و اعتبار ان نیست و باید هریک کنترل شود و معیار اصلی کنترل هم عدم مخالفت با قران و سپس سلسله راویان و بررسی دلالت حدیث است.
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
[b]🖊 "در باب احادیث ساختگی"[/b]
... از دیگر جعل کنندگان احادیث، نوح بن ابی مریم متوفی ۱۷۳ هجری است. این شخص در یک فقره فقط ۱۱۴ حدیث ساختگی به عدد سوره های قرآن و در فضیلت سوره های قرآن جعل کرده است!
مثلا گفته است هر کس فلان سوره را بخواند فلان مقدار ثواب می برَد، و هر کس فلان سوره دیگر را بخواند فلان مشکلاتش حل می شود، و از این قبیل چیزها! در جامع الاصول ج ۱ ص ۷۶ آمده است که وقتی از او پرسیدند چرا چنین کاری کرده ای، گفت: دیدم که در این روزگاران مردم رغبتی به قرآن ندارند، خواستم رغبت شان را به قرآن برانگیزم!! کسان دیگری نیز دست به چنین کارهای زده اند که برخی از آنان در کتاب "التذکار" قُرطبی یاد شده اند. جالب است بدانی که برخی از اینان از زهاد و عابدان زمان خود بوده اند! و می پنداشتند اگر چنین جعلیاتی بسازند، به قرآن و اسلام و پیامبر خدمت کرده اند!
در الغدیر ج ۵ ص ۲۳۷ آمده است که از یکی از اینان پرسیدند: مگر نمی دانی که پیامبر(ص) فرمود؛ "هر کس عمداً بر من دروغ بندد، جایگاهش آتش است"! پاسخ داد: پیامبر فرمود هر کس علیه من دروغ بگوید! حال آنکه من له او دروغ گفته ام!! احادیث جعلی و ساختگی فراوانند و امروزه نیز هنوز در کتب مختلف به چاپ و نشر می رسند. اگرچه امروز آن جعل کنندگان دگر نیستند اما نشر دهندگان شان وجود دارند و چه آگاهانه و چه ناآگاهانه همچنان به کارشان ادامه می دهند و انواع احادیث جعلی و ساختگی را از طریق رسانه های مختلف -و به زعم خود به نیت خیر- به خورد خلق الله می دهند... امروزه آنچه جهان اسلام بدان نیاز مبرم دارد، تنقیح احادیث وارده است، و نه صرفاً جمع آوری و ترجمه و نشر آن.
مسعود ریاعی
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Moderator تاریخ عضویت: 1399/01/25 ارسالها: 60 تشکرها: 38 بار 1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Moderator تاریخ عضویت: 1399/01/25 ارسالها: 60 تشکرها: 38 بار 1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
ضرر و زیان نوشتههای سست و بیمدرک، و سهلانگاری در نقل مطالب، قابل اغماض نیست. نویسنده متعهد و متدین باید ملزم باشد که مطالب سست و غیرمستند نقل نکند (مگر مطالبی که از ابعاد آموزنده آن میتوان بهره برد مانند نقل داستانهایی که گاهی به جعلی بودن آن اطمینان پیدا میشود) و در صورت نقل، خواننده را به بیاعتباری و سستی آن واقف سازد.
خدای نکرده برخی از گویندگان و نویسندگان مانند آن کسی نباشد که میگفت: چون مردم به قرآن بیتوجه بودند حدیثی در فضائل قرائت سور قرآن جعل کرده و منتشر ساختم تا به قرآن توجه شود!!
ایت الله رضا استادی: مجله نور علم، ش 51 ـ 50، ص 302.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
احادیث جعلی درباره خواص درمانی آیات قرآن
حدیثسازی در قرآندرمانی، وضعیتی اسفبارتر از حدیثسازی در فضایل سورههای قرآنی دارد، زیرا در فضایل سورههای قرآنی، احادیث معتبری که با قرآن و عقل در تعارض نیستند میتوان یافت، در حالی که در روایات قرآندرمانی، نه تنها به روایت صحیح و معتبری که موافق قرآن و عقل باشد نمیتوان رسید، بلکه زمان و محل پیدایش این احادیث هم بسیار تأملبرانگیز است!
احادیث قرآن درمانی ـ به جز بسیار اندکی از آنهاـ سابقهای بیش از هشت قرن را نشان نمیدهند. بعضی از تولیدات قرن هشتم هجریاند که غالباً در حلقههای صوفیانهـحکیمانة شبه جزیره هندوستان تولید شدهاند. ابوعبدالله یافعی (768-668ق) آنها را از حکمای هندی اخذ نموده و در کتاب «خواصالقرآن»[1] خود جمعآوری کرده است. (آقا بزرگ تهرانی،7/273) دیگران، بیشتر از آن کتاب و ترجمه آن استفاده نموده، سپس سخنان و تجربیات برخی از عالمان و عارفان را هم بر آن افزودهاند، چنانکه گویی حدیث مینویسند و حدیث میگویند!
بزرگان اهل حدیث، همچون فیض کاشانی (م1090ق)، شیخ حرّ عاملی (م1104ق) و علامة مجلسی (م.1111ق) آن روایات را در کتابهای روایی خود وارد نکردهاند. اما در قرون بعد، بحرانی در «البرهان» و محدث نوری در «مستدرک الوسائل» بدون توجه به وضعیت حدیثی آنها، برخی از روایات آن کتاب را نقل کردهاند و در دو دهه اخیر نیز شدیداً با افزایش چنین کتابهایی در پیشخوان کتابفروشیها مواجه هستیم که از همان کتاب «خواصالقرآن» یا «تحفة الغرائب»[2] و «خواصالآیات»[3] اقتباس کردهاند و چه بسا مطالب زیادی که جنبة حدیثی هم ندارد بر آنها افزودهاند.
حضرت امام صادق علیه السلام میفرماید: «أبی الله أن یجری الاشیاء الاّ بالاسباب فجعل لکلّ شیءٍ سبباً و جعل لکلّ سبب شرحاً و جعل لکلّ شرح مفتاحاً و ...» (محمد بن حسن صفار،/6)
«خداوند پرهیز دارد از اینکه کارها را از مجرای غیر طبیعی خود اجرا نماید. از این رو برای هر چیزی سببی، و برای هر سببی گشایشی، و برای هر گشایشی کلیدی قرار داده است.»
کلید پیشگیری از بیماری، رعایت برنامههای بهداشتی، و کلید درمان بیماریهای جسمانی، استفاده از داروهای ویژه آنهاست، هر چند که نقش دعا و ذکر به همراه مصرف دارو انکارناپذیر میباشد.
اما استفاده از سورهها و آیات قرآنی صرفاً به جای عمل جراحی و داروی تببر، رفع سردرد، مسهل، دفع یبوست، خوابآور، رفع دیابت و ... جز به وهن اسلام نخواهد انجامید.
روایاتی که برخی از کتابها در باب قرآندرمانی وارد نموده و بدان استناد کردهاند، از لحاظ علم حدیثشناسی فاقد اعتبار و اعتنا بوده و وضعیت روایی آنها به قدری مخدوش مینماید که جز ساختگی بودن آنها حاصل نمیگردد.[4]
منابع:
[1] . این کتاب را «شیخ احمد سکاکی طبسی» با نام «الدرّ النظیم فی خواص القرآن العظیم» در سال 926ق به فارسی ترجمه کرده است (الذریعه، 8/83). بنا به نوشته شیخ آقا بزرگ تهرانی کتاب دیگری نیز در حدود 990ق به همان نام توسط نویسنده ناشناسی به زبان فارسی نوشته شده و در مقدمه، آن را به یافعی تمیمی نسبت داده است که در تطبیق آن با متن عربی، معلوم میشود که انتساب آن به یافعی واقعیت ندارد. زیرا یافعی از مردم یمن بوده و تمام عمر خود را در حجاز و شام و قاهره گذرانده است و آشنایی او با زبان فارسی بسیار بعید است. ضمناً سبک نگارش آن از لحاظ ادبی به سبک صفوی نزدیکتر میباشد و با سبک قرن هشتم همخوانی ندارد. (نک: الذریعه، 8/85-83)
[2] . تفسیر «تحفة الغرائب» نوشته محمد بن ابی سعید هروی (م1200ق) است که در یک جلد به زبان فارسی نوشته شده است. این تفسیر گزیدهای از تفسیر «جواهرالقرآن» احمد بن محمد تمیمی است که با افزودههایی در 12 باب تدوین یافته است
[3] . این کتاب، نوشته محمد تقی بن محمد باقر اصفهانی (م1331یا1333ق) است که در سال 1299ق، بدون آوردن هیچگونه سندی، نوشته شده و در صفحه2 یادآوری نموده است که این کتاب مطابق اهل ذکر و عرفان نقل شده است.
[4] . بخشی از مقاله: قرآن درمانی در بوتة نقد (نشریه پژوهشهای قرآنی، ش 61)
نقل از سایت دین آنلاین، حسن رهبری
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن می باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن می باشید.