رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,960
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
بخشي از نظرات مرحوم آيت الله طالقاني در مقدمه كتاب "پرتوي از قران"
چگونه میتوان خود را در معرض هدایت قرآن قرار داد؟
شرط اول تابش هدایت قرآن بر عقول توجه به حجابها و سعی برای برکنار نمودن آنهاست، چنان که آیاتی از قرآن با تعبیرات مختلف باین حجابها اشاره نموده:
این آیات و مانند آن از حجابهایی که مانع هدایت آیاتست به: حجاب، اکنه، وقر، غلف، قفل، تعبیر کرده گویا هر یک از اینها اشاره به نوعی از حجاب است، که مربوط به یکی از مدارک باطنی میباشد:
حجابی که عمق ضمیر را فرا میگیرد، یا پیرامون آن را میپوشاند، یا گوش و جشم باطن را از شنوایی و بینایی باز میدارد.
یا حجاب نفسانی غیر اکتسابی است: مانند کسانی که عقل فطری آنها از جهت عدم تفکر بیدار نگشته و دیدشان در محیط ظواهر زندگی دنیا محدود مانده.
معلومات و دانشهای غرور انگیز اکتسابی نیز حجابهایی است که از تدبر در آیات و فرا گرفتن هدایت باز میدارد چه بسا اصطلاحات و دانشهایی که برای فهم دین و آیات کتاب حکیم بکار رفته که خود حجابی بر آن شده، و تفسیرهایی از فرآن که تفسیر هنر و معلومات مفسر میباشد، تا آنجا که مفسر خواسته همه آراء و اندیشه های خود را مستند به قرآن سازد و با آیات وحی اتبات کند، چه بسا روایات و احادیثی که از جهت سند و دلالت مغشوش و از جهت مفهوم حیرت انگیز است که در تفسیر و پیرامون آیاتی که خود برهان حق و نور مبین و هدایت متقین است مانند تارهایی تنیده گشته، چه بسا مردم تنگ نظر و جامدی که در چهره تعبد به دین تفسیر سراسر آیات هدایت قرآن را جز با روایات اسلامی و غیر اسلامی که بررسی نشده جایز نمی شمارند، با آنکه اینگونه روایاتی که در تفسیر و معارف آمده مانند احادیث فقه و احکام منقّح نگردیده، و آنچه منقح شده بتفسیر همه آیات نمیرسد.
بنا بر این نظر، باید همه آیات قرآن به روایات عرضه شود، با آنکه روایات را باید به قرآن عرضه داشت، و باید پیش از صدور این روایات مدتها هدایت به قرآن متوقف شده باشد.
«چنان که پیش از این اشاره شد احادیثی که از جهت سند متقن و از جهت دلالت محکم باشد مفسر آیات احکام و مؤوّل متشابهات و مبین بطون قرآن است و این غیر از فهم هدایتی قرآن میباشد» بیش از این حجابها، حجابهای دیگری از بیماریهای اکتسابی و میراثی نفسانی و انحرافهای ذهنی و خویهای پست مانند غرور، کبر، حسد است، که هر یک منشأ و راه علاجی دارد.
اینگونه حجابهاست که ذائقه فهم هر حقیقتی را فاسد و از لذت درک آن باز میدارد
چون بیشتر مسلمانان دچار همین گونه حجابها شدند از هدایت و بیروی قرآن محروم گشتند، اگر مسلمانان پیرو هدایت اقوم قرآن اند پس چرا پراکنده،حیرت گرفته، خود باخته شده اند و بجای قیام به اقوم بیشتر آنان زمین گیر شده یا به خواب رفته اند.
اگر هم بخواهند برخیزند و براه افتند کوره راه های تقلید از دیگران را پیش می گیرند؟! 👈مسلمانان در پیشگاه خداوند از کتاب خدا مسئولند، نه از گفته های مفسرین و نه از روایات نارسایی که استناد آن بمنابع وحی اثبات نشده.👉
عروس حضرت قرآن نقاب آن گه براندازد که دار الملک ایمان را منزّه بیند از غوغا
ايشان هم چنين در علت عدم استعمال نام تفسير بر كتاب خود،اينگونه توضيح ميدهد:
آنچه در پیرامون آیات و از نظر هدایت قرآن نگارش مییابد عنوان تفسیر (پرده برداری) ندارد و بحساب مقصود نهایی قرآن نیست، از این رو عنوان و نام «پرتوی از قرآن» را برای آن مناسب تر یافتم،
زیرا آنچه به عنوان «تفسیر قرآن» نوشته شده یا میشود محدود به فکر و معلومات مفسرین است با آنکه قرآن برای هدایت و بهره همه مردم در هر زمان تا روز قیامت میباشد، پس اعماق حقایق آن نمیتوان در ظرف ذهن مردم یک زمان درآید، اگر چنین باشد تمام می شود و پشت سر سیر تکاملی می ماند، و بهره ای برای آیندگان نمی ماند. این پیشرفت زمان و علم است که میتواند اندک اندک از روی بواطن و اسرار قرآن پرده بردارد
ویرایش بوسیله کاربر 1396/06/25 02:51:16 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,960
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
سير تفسير قرآن و انحرافات آن
"علم کلام ثدوین یافت هر فرقه و پیروان هر مذهبی برای اثبات نظر خود و محکوم کردن مخالف به قرآن تمسک جست و آیات را مطابق رأی خود تفسیر و تأویل نمود، مکتب دیگری که در میان زد و خورد آراء و عقاید باز شد طریقه عرفان و تصوّف و کشف و شهود بود، پیروان این مکتب چون بظواهر لغات و تعبیرات مقید نبودند با ذوق خود راه تأویلات بی دلیل و منطق را پیش گرفتند.
در این میان فرقه ای هم از فلسفه و کلام و دخالت عقل روگرداندند و تنها بظواهر احادیث و روایاتی که درست و نادرست، و مستند و غیر مستند و اسلامی و اسرائیلی آنها، درهم آمیخته بود متعبد گشتند.
در این غوغای فلسفه و عرفان و تأویل و تفسیر به رأی، امامان اهل بیت که در مکتب مستقیم وحی و نبوت پرورش یافته بودند برکنار بودند و از تفسیر به رأی اعلام خطر مینمودند، خصومت حکام و مستبدین زمان و پیروان آنها با این اعلام وحی نمیگذاشت بانگ هدایت و روش تعلیم و تربیت آنان از محیط محدودی تجاوز کند، و بگوش عامه مردم رسد.
هر اندازه مپاحث قرائت و لغت و اعراب و مطالب کلامی و فلسفی در پیرامون آیات قرآن وسعت می یافت اذهان مسلمانان را از هدایت وسیع و عمومی قرآن محدودتر میساخت. این علوم و معارف مانند فانوسهای کم نور و لرزان در بیابان تاریک طوفانی است که اکر اندکی پیرامون نزدیک را روشن دارد از پرتو پردامنه اختران فروزان محجوب میدارد، پندارهایی که از مغزهایی برمیخاست، آن گاه از قرآن و عقل برای اثبات آنها دلیل آورده میشد، مانند مه متراکم و ممتدی گشت و آفاق قرآن را احاطه نموده مانع تابش مستقیم آیات قرآن بر نفوس گردید.
اگر مسلمانان خود را از میان این ابرهای پندارها و اندیشه ها برتر آرند و با توجه و درک صحیح استنباطهای مستدل و معقول محققین، آن محیط بی آلایش فکری و فطری را باز یابند، پرتو هدایت آیات بر نفوس آنها خواهد تافت و عقول خفته و خود باخته، در راه درک حقایق وجود و دریافت طرق خیر و شر برانگیخته خواهد شد
آن تحولی که برای مردم فطری و ساده نخستین بیش آمد، آن عقده هایی که باز شد، آن حرکت عقلی و معنوی و اصلاح خلقی و اجتماعی که پدید آمد بسبب هدایت صریح و بی آلایش قرآن بود، آیاتی که از زبان رسول خدا (ص) و مسلمانان مؤمن، بی حجاب اصطلاحات و معلومات بر نفوس آماده می تابید اگر در همان زمان با بحثهای ادبی و کلامی و جدل آمیخته می شد و حوزه درس برای فهم اینگونه مطالب تشکیل می یافت بیقین چنین اثری نداشت.
بمقیاس توسعه سرزمینهای اسلامی و تغییر معیشت مسلمانان، و رواج علوم جدلی و پیدایش متخصصین فنی ذهنها محدود و آیات قرآن از وراء عدسیهای معلومات محیط تجزیه شد و برنگ همان بلورها درآمد و روی فطرت عامه از انعکاس نور کامل و جامع هدایت قرآن برگشت و هر دسته ای به ذوق و سلیقه خود از دریچه آراء مفسرین و کتب تفسیر به قرآن نظر دوختند، و هر یک از مفسرین در حد معلومات و فن خود قرآن را تفسیر کردند «بعضی در حدود فن معانی و بیان و بلاغت و ادب و اعراب مانند زمخشری و بیضاوی تفسیر نوشتند، بعضی آیات قرآن را در لفاف مطالب و اصطلاحات کلام و فلسفه پیچیدند، مانند فخر رازی، یا عرفان و تصوف و تاویلات مانند ملا عبد الرزاق کاشانی، بعضی بنقل احادیث و روایات اکتفاء کردند، از عامه مانند طبری، و از خاصه مانند مفسر عالیقدر صافی.»
مطالب و تحقیقات مستند و درست مفسرین آن گاه میتواند در فهم قرآن از چهت هدایت مؤثر باشد که خود در پرتو هدایت قرآن قرار گیرد نه آنکه از منظر اینها به قرآن نظر شود. احادیث صحیح و مستند به منابع وحی پیرامون تأویل اشارات و تطبیق کلیات و بیان جزئیات احکام و شرح هدایت میباشد، اینگونه احادیث نمیتواند حجاب قرآنی باشد که خود کتاب مبین و نور و بصیرت و هدایت برای متقین است.
قرآن که از جهت سند و دلالت برتر است چگونه میتوان فهم هدایتی آن مستند باحادیث باشد؟ قرآن مؤمن و کافر و عامه مردم را از جهت آنکه انسان و پی جوی نور هدایتند مخاطب قرار داده نه از جهت آنکه متکلم یاادیب یا راوی حدیثند پرتوی از قرآن، ج 1، ص: 13
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.