رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/14 ارسالها: 199
8 تشکر دریافتی در 7 ارسال
|
تدبر در ايات سوره نبا:تفسير و پرسش و پاسخ سوره عم يتسائلون
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان عَمَّ يَتَسَاءلُونَ ﴿۱﴾ فولادوند: درباره چه چيز از يكديگر مىپرسند عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ ﴿۲﴾ فولادوند: از آن خبر بزرگ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ ﴿۳﴾ مکارم: همان خبري كه پيوسته در آن اختلاف دارند. كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ﴿۴﴾ مکارم: چنين نيست كه آنها فكر ميكنند، و به زودي ميفهمند. ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ﴿۵﴾ فولادوند: باز هم نه چنان است بزودى خواهند دانست مکارم: باز هم چنين نيست كه آنها ميپندارند، و به زودي ميفهمند. خرمشاهی: باز چنين نيست زودا كه بدانند
أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا ﴿۶﴾ فولادوند: آيا زمين را گهوارهاى نگردانيديم وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا ﴿۷﴾ مکارم: و كوهها را ميخهاي زمين ؟ وَخَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجًا ﴿۸﴾ خرمشاهی: و شما را به صورت جفتها[ى گوناگون] آفريدهايم
وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا ﴿۹﴾ فولادوند: و خواب شما را [مايه] آسايش گردانيديم وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا ﴿۱۰﴾ فولادوند: و شب را [براى شما] پوششى قرار داديم وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا ﴿۱۱﴾ فولادوند: و روز را [براى] معاش [شما] نهاديم وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا ﴿۱۲﴾ فولادوند: و بر فراز شما هفت [آسمان] استوار بنا كرديم وَجَعَلْنَا سِرَاجًا وَهَّاجًا ﴿۱۳﴾ فولادوند: و چراغى فروزان گذارديم وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاء ثَجَّاجًا ﴿۱۴﴾ فولادوند: و از ابرهاى متراكم آبى ريزان فرود آورديم لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَنَبَاتًا ﴿۱۵﴾ فولادوند: تا بدان دانه و گياه برويانيم وَجَنَّاتٍ أَلْفَافًا ﴿۱۶﴾ فولادوند: و باغهاى در هم پيچيده و انبوهكلمات كليدي:سوره نبا خبرعظيم تدبر فهم تفسير ویرایش بوسیله کاربر 1397/06/27 03:12:22 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
مدیر تالار |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,048 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
در ایات زیادی از قران ،روز وشب و جایگزینی مستمر انها از پی هم،ازنشانه های قدرت خدا ذکر شده.در تعدادی از این ایات بصراحت شب برای خواب وارامش و روز برای کارکردن ومعاش عنوان شده است.ازجمله در ایات ۹-۱۱ سوره نبا. با توجه به حکمت امیز بودن این قاعده ،مشاغل و افرادی که مجبورند ،شبها را کار کنند و روز استراحت کنند،(برخلاف قاعده فوق)چه تبعاتی بر انها مترتب است؟ دوستان در این خصوص اظهار نظر کنند بویژه اگر اطلاعات پزشکی یا روانشناسی دارند. |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Member
گروه ها: Moderator, students, member تاریخ عضویت: 1391/07/12 ارسالها: 27
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
در نخستين آيه سوره به عنوان يك استفهام آميخته با تعجب مى فرمايد:
آنها از چه چيز از يكديگر سؤال مى كنند ؟ ( عم يتساءلون).
سپس بى آنكه در انتظار پاسخ آنها باشد خود به پاسخگوئى پرداخته مى افزايد : آنها از خبر بزرگ و پر اهميت سؤال مىكنند ( عن النبا العظيم).
همان خبرى كه پيوسته در آن اختلاف دارند ( الذى هم فيه مختلفون).
در اينكه منظور از اين خبر بزرگ ( نبا عظيم ) چيست ؟ مفسران پاسخهاى متعددى گفته اند : گروهى آن را
اشاره به روز رستاخيز ، و بعضى اشاره به نزول قرآن مجيد ، و بعضى به همه اصول دين از توحيد گرفته
تا معاد ، و در رواياتى نيز تفسير به مساله ولايت و امامت شده است . دقت در مجموع آيات اين سوره مخصوصا تعبيراتى
كه در آيات بعد آمده و جمله ان يوم الفصل كان ميقاتا كه بعد از ذكر نشانه هاى قدرت خداوند در زمين و آسمان
آمده ، و توجه به اين حقيقت كه شديدترين مخالفت مشركان در مساله معاد بود ، روي هم رفته تفسير اول يعنى معاد و
رستاخيز را تاييد مى كند .
جمله يتساءلون ( از يكديگر سؤال مىكنند ) ممكن است تنها اشاره به كفار باشد كه آنها همواره درباره معاد
از يكديگر سؤال مى كردند ، نه سؤال براىتحقيق و درك حقيقت.
اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور از آن سؤال از مؤمنان باشد ، و يا سؤال از شخص پيامبر (ص)
در اينجا سؤالى مطرح شده كه اگر منظور از نبا عظيم رستاخيز است ، اين امر ظاهرا مورد انكار همه كفار بوده ،
چرا مى فرمايد : آنها در آن اختلاف دارند ؟ در پاسخ مى گوئيم : اولا انكار معاد به صورت مطلق حتى در ميان مشركان
قطعى نيست ، چه اينكه بسيارى از آنها بقاى روح را بعد از بدن و به تعبير ديگرى معاد روحانى را اجمالا قبول داشتند.
اما در مورد معاد جسمانى بعضى در آن اظهار ترديد و شك مى كردند كه لحن آيات قرآن آن را منعكس كرده است ( نمل 66
) و بعضى شديدا منكر بوده و حتى پيامبر (ص) را به خاطر ادعاى معاد جسمانى ( نعوذ بالله ) ديوانه ، يا مفترى بر خدا
، مى دانستند ( سبا 7 و 8 ) و به اين ترتيب اختلاف آنها در مساله معاد قابل انكار نيست .
سپس مى افزايد : اينچنين نيست كه آنها درباره قيامت مى گويند و فكر مى كنند ، و به زودى مى فهمند ( كلا
سيعلمون).
باز هم چنين نيست كه آنها مى پندارند ، و به زودى آگاه خواهند شد ( ثم كلا سيعلمون).
آن روز با خبر مىشوند كه فرياد وا حسرتاى آنها بلند است ، و از تفريط و كوتاهى خود سخت پشيمان مىشوند ان تقول
نفس يا حسرتى على ما فرطت فى جنب الله ( زمر - 56).
آن روز كه امواج عذاب گرداگرد آنها را مى گيرد ، و تقاضاى بازگشت به دنيا را مى كنند هل الى مرد من سبيل : آيا
راهى به بازگشت وجود دارد ( شورى - 44).
حتى در لحظه مرگ كه حجابها از برابر چشم انسان كنار مى رود،
|
|
|
|
رتبه: Administration
گروه ها: Administrators, Moderator, member تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 422
9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
منظور از نبا عظيم در سوره نبا چيست؟ خبر بزرگ سوره عم يتسائلون چه بوده است؟
عقیده به زندگی پس از مرگ، آن هم بصورتی که قرآن مطرح می¬کند، منشأ بحث¬های طولانی و مجادلات، بین خود اعراب از طرفی، یا بین آنها و پیامبر اکرم(ص) از طرف دیگر، شده، که شواهد فراوانی در این خصوص در قرآن وجود دارد.
بنابراین ، چیزی که راجع به آن از یکدیگر سئوال می¬کرده¬اند قیامت و زندگی پس از مرگ و امور مربوط به آن بوده است، و علت اینکه از یکدیگر سئوال می-کرده¬اند، جا افتادن مطالبی بوده که در سوره¬های قبلی تا زمان نزول این سوره در آن زمان بین مردم بتدریج مطرح شده بوده است. لذا آن «خبر بزرگ»، با توجه به مطالب فوق، موضوع قیامت و زنــدگی پس از مرگ بوده که راجع به آن بحث می¬کرده¬اند
(این « بزودی » کی است؟)
در تفاسیرمی¬فرمایند : «بزودیِ» مطرح در آیه¬های4 و 5، قیامت است که وقتی واقع شد همه خواهند فهمید، و این سخن عجیبی است، مثل این است که کسی به دیگری بگوید به زودی پولدار خواهی شد و او بپرسد کی؟ و اولی جواب بدهد هزار سال دیگر.
اگر بخواهیم مشابه¬سازی کنیم آن مکالمه این¬طور خواهد شد: اولی : از کجا بدانیم که قیامت واقع می¬شود؟ دومی : بزودی خواهی دانست. اولی : یعنی کی؟ دومی : چند هزار سال دیگر. درست است که چند هزار سال از نظر خدا زود است، اما این آیات دارد خطاب به مردم نازل می¬شود و «بزودی» باید واقعاً از نظر مردم زود باشد نه از نظر خداوند.
در اینجا باید توجه خواننده محترم را به بحثی که در سوره تکاثر تحت عنوانهای «بزودی خواهید دانست» و «بزودی» عرض کرده¬ایم جلب می¬کنیم،که طی آن عرض کرده¬ایم که اولاً «علم» مورد بحث در کلمه «سیعلمون»، «علمِ حاصل از اعتماد و اعتقاد به صداقت پیامبر(ص)» است، که در سال هشتم هجری پس از فتح مکه توسط اکثریت اعراب حاصل شد، و این «بزودی» از لحظه نزول آیه است تا روز فتح مکه که واقعاً لباس «بزودی» بر تن این بازه زمانی برازنده است، یعنی چیزی حدود 18 سال بوده که واقعاً «زود» هم هست.
ضمناً تکرار (که یکبارِ آن برای تأکید است) راجع به اینکه «بزودی» خواهند دانست، از نوع« وعده¬های محقق شده» است که« بارِ اعجازی» دارد.
از تفسير استاد گنجه اي
|
|
|
|
رتبه: Administration
گروه ها: Administrators, Moderator, member تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 422
9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
تفسير سوره نبا:منظور از خبر بزرگ چيست؟(نباالعظيم) منظور از اختلاف در خبر چيست؟
هرچند در این فراز،اشاره ای به ماهیت و مصداق ان خبر عظیم نشده اما بقیه مفاد سوره که بر محوریت معاد و جزای متناسب و متفاوت طاغین و متقین است و نیز فراز انتهایی سوره که بر حقیقت داشتن یوم الفصل تاکید میکند و مخاطبان را از سرنوشت تلخ کافران و مکذبان انذار میدهد ،مخاطب را باین امر راهنمایی میکند که موضوع فراز نخست هم معاد و سئوال همراه با تعجب و انکار ناباوران به معاد بوده است.
آیه 3 سوره نبا مشابه ایات ابتدایی سوره ذاریات است. درانجا هم پس از ذکر قسمهایی،بیان میشود که جزای اخروی قطعا واقع میشود. إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ{5}وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ{6}وَالسَّمَاء ذَاتِ الْحُبُكِ{7}إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ{8} یعنی شما سخن و باوری مختلف و ناسازگار با این حقیقت دارید.
سيدكاظم فرهنگ
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,048 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
نکات تفسیری مهم سوره نبا از تفسیر تسنیم ایات 1-20
سوره مبارکه «نبا» که در مکه نازل شد گرچه معارف اصلی یعنی توحید و وحی و نبوت و مسئله معاد است. جریان معاد مورد انکار مشرکان حجاز بود و اعتقاد به معاد سهم تعیینکنندهای در تربیت دینی مردم دارد؛ زیرا اگر یک روز حسابی هست چه اینکه هست و عدل است و روز عظیمی هست در اینکه انسان نه بیراهه برود نه راه کسی را ببندد سهم تعیینکننده دارد .فرمود: ﴿عَمَّ یَتَساءَلُونَ﴾ اینها درباره چه چیزی سؤال میکنند؟ سؤال، گاهی سؤال استفهامی است گاهی سؤال استهزایی است گاهی سؤال تحقیر است انواع و اقسام سؤال هست. برخیها درباره معاد معتقد بودند ـ معاذالله ـ معاد مستحیل است که انسان دوباره زنده بشود، اینها گورستان خود را میدیدند، میدیدند کسی از قبرستان برنمیگردد لذا مسئله معاد و حیات مجدد را محال میدانستند. برخیها مستحیل نمیدانستند مستبعد میدانستند، برخیها مستبعد نبود در شک و تردید بودند؛ جامع بین اینها یک تسائل منکری بود.
آیاتی که در سوره مبارکه «سبا» و «نمل» و «مؤمنون» آمده ناظر به این انحای گوناگون اختلاف است که اینها اختلاف داشتند در چه چیزی اختلاف داشتند؟ آیه هفت سوره مبارکه «سبا» این است که ﴿وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلی رَجُلٍ یُنَبِّئُکُمْ اِذا مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ اِنَّکُمْ لَفی خَلْقٍ جَدیدٍ﴾؛ یک خبر جدیدی خبر تازهای در مکه پیدا شد میخواهید ما به شما خبر بدهیم گزارش بدهیم که آن خبر چیست؟ کسی پیدا شده میگوید شما بعد از اینکه خاک شدید و پوسیدید دوباره زنده میشوید، اینکه شدنی نیست؛ این را مستحیلان، کسانی که مسئله حیات بعد از موت را محال میدانستند ذکر میکردند .این نبا همان است که در سوره «نبا» از آن به عنوان نبا عظیم یاد شده است. عَمَّ یَتَساءَلُونَ﴾. «تسائل» گاهی بین مؤمن و کافر است گاهی بین مؤمنین است گاهی بین کفار است مسئله قیامت از مهمترین مسائلی است که آن روز محل تسائل بود. اگر ما خواستیم ببینیم که آن محور تسائل چیست باید در این مقطعی که سوره مبارکه «نبا» نازل شده است به تاریخ آن عصر و مصر مراجعه بشود. در آن چند سال، تسائل محوری مردم مکه مسئله معاد بود که انسان زنده میشود یعنی چه؟ خیال میکنند پایان خط همین گور است خیال میکنند مرگ پوسیدن است؛ دین آمده مرگ را معنا کرده که مرگ از پوست به درآمدن است نه پوسیدن و قبر مَعبر است نه منتها، آخر خط نیست، مَعبر است از اینجا باز دوباره سر در میآوریم و آنکه وارد قبر میشود بدن است نه روح، روح که مردنی نیست نمیماند زنده است و همین روح که زنده است
عظیم غیر از کبیر است چیزی که دارای عظم و استخواندار است و ماندنی است و محکم است به آن میگویند عظیم. این هم صفت مدح است هم صفت ذم؛ هم درباره عذاب عظیم، نار عظیم، شعله عظیم، یوم عظیم و مانند آن آمده و هم درباره قرآن عظیم آمده: ﴿وَ اِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾ درباره خُلق پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده فضل عظیم آمده فوز عظیم آمده هم در حسنات است هم در سیئات هم در خیر است هم در شرّ. میفرماید اینها درباره مهمترین امر اختلاف دارند.
چند تا روایت نورانی مرحوم فیض در تفسیر صافی نقل کرد که نبا عظیم وجود مبارک حضرت امیر است منتها این یک تطبیق مصداقی است نه تفسیر مفهومی؛ زیرا آن روزی که این ﴿عَمَّ یَتَساءَلُونَ﴾ نازل شد در مکه بود هنوز جریان غدیر نبود هنوز مسئله امامت مطرح نبود پس این تسائل مختلفانه اقوام چندگانه روشن شد، بعضیها قائل به استحالهاند بعضی استبعادند بعضی استدلالاند بعضی شک دارند و گروههای مختلف هستند که درباره معاد سخن میگویند اما ذات اقدس الهی با تکرار ﴿کَلاَّ سَیَعْلَمُونَ﴾ میفرماید میفهمید زود هم میفهمید تحقیقاً هم میفهمید.
سوره مبارکه «نبا» از مسئله معاد به عنوان نبا عظیم یاد کرد برای اثبات این مطلب، یک بخش از آن به مبدا فاعلی برمیگردد، یک بخش از آن به مبدا غایی، یک بخش هم به نظام داخلی؛ یعنی چه کسی معاد را به بار میآورد چرا معاد را به بار میآورد و در معاد چه خبر است؟ نظام فاعلی را خدای سبحان با چند آیه مشخص کرد که یک قدرت بیکران میطلبد و یک علم نامحدود تا بداند چه میکند و بتواند آنچه را میخواهد انجام بدهد. آیاتی که مربوط به تنظیم ساختار خلقت است این دو عنصر محوری را به همراه دارد که او هم عالم مطلق است هم قادر مطلق لذا فرمود: ﴿اَ لَمْ نَجْعَلِ الْاَرْضَ مِهاداً ٭ وَ الْجِبالَ اَوْتاداً﴾ تا برسد به ﴿اِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ کانَ میقاتاً﴾ که عالمیت او بیکران و قادریت او نامحدود است؛ چرا انجام میدهد؟ برای اینکه میخواهد به مقصد برسد، این عالم را که یاوه و بیهوده خلق نشده است هر چیزی هدفی دارد. این نظم توانفرسای عمیقِ عقلی و عدلی باید به هر حال هر کسی هر کاری کرد باید به نتیجهاش برسد؛ برهان اقامه میکند که این نظام دقیق عبث بیهوده و یاوه است؟ تمام مدبرات عالم به کار افتادند تا یک جهان منظم ﴿مَا تَرَی فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِن تَفَاوُتٍ﴾ این عالم، عالم ریاضی است که چه کسی را امتحان بکنیم؟ چقدر امتحان بکنیم؟ چگونه امتحان بکنیم؟ چه وقت به مرض امتحان بکنیم؟ چه وقت به میز و صندلی امتحان بکنیم؟ هیچ چیزی را خدا نمیدهد مگر با امتحان؛ یعنی علمی اگر داد معنویتی اگر داد، مقامی داد، اعظمی کرد عظمایی کرد، همهاش امتحان است، فرمود این آسمان منظم این زمین منظم این خواب منظم خواب چه عظمتی است؟ ﴿النَّوْمَ سُباتاً﴾ بعد فرمود این خوابی که نعمت و برکت است باید مواظب باشید چشمتان را بگیرد نه چشم جانتان را. در اینجا فرمود این خواب شما آرامش شماست یکی از بهترین نعمتهای خدا همین خواب است که انسان خستگیاش با این خواب برطرف میشود
ویرایش بوسیله کاربر 1402/04/07 10:45:18 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.