رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
سعي صفا و مروه از شعاير است در حج تمتع و عمره خداوند در آيه 158 سوره بقره راجع به صفا و مروه و طواف بين آن دو چنين فرموده است:
إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ ﴿۱۵۸﴾
در حقيقت صفا و مروه از شعاير خداست [كه يادآور اوست] پس هر كه خانه [خدا] را حج كند يا عمره گزارد بر او گناهى نيست كه ميان آن دو سعى به جاى آورد و هر كه افزون بر فريضه كار نيكى كند خدا حق شناس و داناست (۱۵۸)كلمات كليدي:صفا مروه حج عمره سعي ویرایش بوسیله کاربر 1396/06/08 11:45:13 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
در تفسير الميزان،در توضيح اين آيه چنين آمده است:
"توضيح كلمات : صفا، مروه و شعائر
صفا و مروه نام دو نقطه از شهر مكه است كه حاجيان بين آندو نقطه سعى ميكنند و اصل كلمه (صفا) در لغت به معناى سنگ سخت و صاف است ، و كلمه (مروة ) در اصل لغت نيز بمعناى سنگ سخت است ، و كلمه (شعائر) جمع شعيره است كه به معناى علامت است و مشعر را هم به همين جهت مشعر گفته اند، و نيز وقتى ميگويند: (فلان اءشعر الهدى )، (فلانى هدى را اشعار كرد) به معناى اين است كه آن حيوان را براى ذبح علامت زد.
معانى كلمات : حج ، عمره و طواف
و كلمه (حج ) در لغت بمعناى قصد بعد از قصد است يعنى قصد مكرر و در اصطلاح شرع به معناى عملى است كه معهود در بين مسلمانان است ، و كلمه (اعتمار) به معناى زيارت است كه اصلش از عمارت گرفته شده ، و عمره رفتن و اعتمار را بدين جهت اعتمار گفته اند كه هر محلى وقتى زيارتگاه مردم شد، آباد مى گردد، و در اصطلاح شرع بمعناى زيارت خانه كعبه است ، البته بنحوى كه در بين مسلمانان معهود و معروف است و كلمه (جناح ) به معناى انحراف از حق و حد وسط است و منظور از آن گناه است .
در نتيجه معناى جناح نداشتن اينستكه عمل نامبرده جائزاست ، و كلمه (يطوف در اصل يتطوف بود) و تطوف كه مصدر آنست ، به معناى طواف كردن يعنى دور چيزى گردش كردن است ، كه از يك نقطه آن چيز شروع شود و به همان نقطه برگردد، از اينجا معلوم ميشود كه لازمه معناى طواف اين نيست كه حتما دور زدن اطراف چيزى باشد، تا شامل سعى نشود بلكه يكى از مصاديق آن دور زدن پيرامون كعبه است ، و به همين جهت در آيه شريفه كلمه (يطوف ) مطلق آمده ، چون مراد به آن پيمودن مسافت ميانه صفا و مروه هفت بار پشت سر هم بوده است .
و كلمه (تطوع ) از ماده طوع به معناى اطاعت است ، اصل طوع به معناى چيزى است كه بدون كراهت آورده شود، و اين هم با واجب تطبيق مى كند و هم با مستحب ، همچنانكه در آيه : (فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها)، در مقابل كره آمده است و در عين حال در اطاعت امر وجوبى نيز استعمال شده است .
(ان الصفا و المروة من شعائر اللّه تا كلمه يطوف بهما)، اين آيه اشاره دارد باينكه صفا و مروه دو محل است كه به علامت الهى نشاندار شده و آن علامت ، بندگان خداى را بسوى خدا دلالت مى كند و خدا را بيادشان مى آورد و از اينكه صفا و مروه را در مقابل همه موجودات اختصاص داده باينكه از شعائرند با اينكه تمامى موجودات آدمى را بسوى آفريدگارش دلالت مى كند، فهميده ميشود كه مراد از شعائر، شعائر و آيتها و نشانه هاى تكوينى نيست كه تمامى موجودات آن را دارند بلكه خدايتعالى آندو را شعائر قرار داده و معبد خود كرده ، تا بندگانش در آن موضع وى را عبادت كنند، در نتيجه دو موضع نامبرده علاوه بر آن دلالتى كه همه كائنات دارند، به دلالت خاصى بندگان را بياد خدا مى اندازد، پس شعيره بودن صفا و مروه خود دلالت دارد بر اينكه خدا براى اين دو موضع عبادت خاصى مقرر كرده است .
آيه در مقام تشريع و بيان وجود سعى است نه استجاب آن
و اينكه جمله : (فمن حج البيت او اعتمر فلا جناح عليه ان يطوف بهما)، بخاطر (فائى ) كه بر سر آن است نتيجه شعيره بودن اين دو مكان قرار داده شده ، باز براى همين است كه اصل تشريع سعى ميانه آندو را برساند، نه اينكه بخواهد بفرمايد: (سعى بين صفا و مروه مست حب است ). چون اگر مراد اين بود كه بفرمايد سعى مستحب است نه واجب ، جا داشت بفرمايد (سعى ميانه صفا و مروه كار خوبى است ، و خلاصه خوبيهاى آنرا بشمارد)، نه اينكه بفرمايد سعى ميانه آندو جائز است و مذمتى ندارد.
چون حاصل معناى آيه اين است كه از آنجا كه صفا و مروه دو معبد از معابد خداست و ضررى ندارد كه شما خدا را در اين دو معبد عبادت كنيد، و اينگونه حرف زدن لسان اصل تشريع است نه افاده اينكه اين كار مستحب است ، و گرنه مناسب تر آن بود كه بفرمايد صفا و مروه از آنجا كه دو شعيره از شعائر خداست ، خدا دوست ميدارد بندگانش ميانه آن دو محل را سعى كنند، (و اين خود روشن است ) و تعبير به امثال اين عبارات كه به تنهائى وجوب را نمى رساند، در مقام تشريع در قرآن شايع است ، مثل اينكه در تشريع جهاد فرموده : (ذلكم خير لكم )، (اين عملتان براى شما خير است ) و در تشريع روزه فرموده : (و ان تصوموا خير لكم )، (و اينكه روزه بگيريد برايتان بهتر است )، و در شكسته شدن نماز در سفر فرموده : (فليس عليكم جناح ان تقصروا من الصلوة )، (پ س اينكه در سفر نماز را كوتاه بخوانيد انحرافى از شما نيست )"
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
⚛✴️صفا و مروه از شعایرالله است. شعائر یعنی چه؟ معناي حج و عمره چيست؟
💠🔆 إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ "158/بقره" 🌱 بيگمان صفا و مروه از شعائر [=پيامهاي نمادين] الهي است، پس كسي كه حج خانه[ي خدا] كند، 327 يا «عُمره» به جاي آورد، پس گناهي بر او نيست كه آن دو را طواف كند و هر كس داوطلبانه و به رغبت كار نيكويي انجام دهد، پس [بداند] خداوند قدرشناس [=بارور كنندة عمل او] و داناست. 🍃🌺صفا و مروه دو بلندي مقابل هم، نزديك كعبهاند كه حاجيان فاصلة حدود 400 متري اين دو بلندي را 7 بار طي ميكنند. گفته شده صفا سنگ صاف و خالص و مروه سنگ سخت است. اما چه بسا «صفا» نماد سختي و صلابتِ «صبر»، و «مروه» نماد مروّت [جوانمردي، رادمنشي، فتوّت، شجاعت، داراي افتخارات و بزرگمنشي] باشد كه ناشي از آثار «صلات» [رويكرد به خدا و صفات او] باشد [والله اعلم]. 🍃🌺فاصله افتادن طولاني [30 آيه] ميان اين تك آيه با آيات مربوط به بناي خانة كعبه توسط ابراهيم، و عدم ارتباط ظاهري آن با آيات قبل و بعد، كساني را به اين تصوّر رسانده كه گويا جمع آوري كنندگان قرآن جاي مناسبتري براي اين آيه نيافتهاند!؟ اما با نگاهي وراي ارتباط ظاهري، چه بسا صفا و مروه تجسّم عيني صبر و صلات در تلاش «هاجر» [همسر ابراهيم] در يافتن آب براي طفل تشنهاش اسمعيل باشد!
🍃🌺هاجر در جستجوي آب ميان صفا و مروه ميدويد [نشانة صبر و مقاومت] تا مگر از بلنديها نشانهاي ببيند، و در همانحال از خداي خويش استعانت ميجست و دست نياز به سوي او دراز ميكرد [نماد صلات]. سرانجام، پس از چنين صبر و صلاتي، زمزم جوشيد و به تدريج مردماني پيرامون آن گِرد آمدند و خانة توحيد رونق گرفت.
🍃🌺گفته ميشود در دوران جاهليت در فراز دو بلندي صفا و مروه دو بُت نصب شده بود و به همين دليل برخي مسلمانان طواف در صفا و مروه را گناه ميدانستند و اين آيه چنان تصوّري را برطرف ميسازد.
🍃🌺«شَعَائِر»، اعمال و مناسکي است که شکل نمادين و سمبليک داشته و فهم آنها نيازمند نازکبيني و ديدي شاعرانه ميباشد. قرآن كلمة شعائر را به غير از مناسك حج، در موضوع ديگري مورد استفاده قرار نداده است و در سرآغاز آيات مربوط به اين مناسك در سورة حج [آية 32 (22:32) ]، كل اين آداب را شعائر شمرده است: ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ. همچنين زير مجموعة مناسك حج را نيز شعائر ناميده است: الف] صفا و مروه- بقره 158 : إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَهَ مِنْ شَعَائِرِ اللهِ... ب] شتر فربه قرباني- حج 36 : وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللهِ... ج] بيتوته در مشعرالحرام- بقره 198 : ...فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ... د] صيد در حالت احرام- مائده 1 و 2 : ...غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ... لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللهِ... 🍃🍃 معناي «حج»، آهنگ و قصد کردن است که در اصطلاح شرعي به سفر مكه گفته ميشود. [...وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ...، قصد خانه کردن حقي است خدايي بر عهدة مردم- آلعمران 97 (3:97) ]. ما طبق عادت ميگوييم زيارت خانه خدا، قرآن ميگويد: قصد خانه خدا! زيارت، ديدن است و قصد، نيازمند اراده و نيّت و همّت. 🍃🌺 عمرة حج، همچنان که زرتشتيان آتش مقدس را روشن نگه ميدارند، زنده نگه داشتن اين مراسم در طول سال ميباشد. «عمران» از کلمة عُمر، احداث و ايجاد و آباد کردن، و «تعمير» [عمر بيشتر دادن]، نگهداري، رسيدگي و حفظ بناها، باغات و ديگر ساختههاي بشري است. 🍃🌺«طوف»، گردش پيرامون محور و مرکز است، مثل طواف دور کعبه، طوفان، طواف و آمد و رفت فرزندان پيرامون والدين [نور 58 (24:58) ]، و نيز طائفه، که از گرد آمدن عدهاي در کنار چاه يا چشمة آب يا جاذبهاي ديگر براي اسکان حکايت ميکند. تحريکات و وسوسههاي شيطاني نيز گويي در فکر و خيال انسان يکسره ميگردد و طواف ميكند! 🍃🌺 «طَوَّعَ»، ميل و رغبت، و اطاعت، فرمانبري داوطلبانه [نه با اكراه و اجبار] است. تطوّع [در باب تفعّل، مثل تكلّف و تكبّر] كاري را برخود قبولاندن و موجّه ساختن است. در آية 184 سورة بقره (2:184) نيز، پذيرش داوطلبانه و با ميل و رغبت روزة رمضان آمده است [...فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ...].
📚تفسیر آقاے بازرگان
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.