رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
راستش دنبال تفسیر و بررسی درستی از آیه اول سوره نسا بودم
گاهی منظور رو داستان آدم و حوا تعبیر میکنن
منظور از نفس واحده چیه ؟
در ترجمه گفته که شما را از نفس واحدی آفرید... بعضی هم گفتن از انسان...بعضی هم گفتن از یک تن ... ولی این اشاره به زن داره بیشتر ...شاید بهتره ترجمه بشه از نفس واحدی ( زنی که همان مادر شما ست ) ...و در ادامه خدایی که از همان زن حتی مردی رو بوجود آورد از رحمش که زوجش هم میشه یعنی اساس وجود شماها زن هست....... گویا نظر آیه بر اهمیت زن و مادر هست ...
و دیگه درباره الارحام ... ترجمه اولوالارحام به معنی خویشاوندان هست ونه الارحام....الارحام هرجا در قران اومده بمعنی رحم ها هست ...
و کجای آیه گفته که از خویشاوندان مبرید و یا دوری نکنید ؟
و اتقو الله الذي تساءلون به و الأرحام.....ممكنه كه ترجمه و مفهموم دیگه ای داشته باشه ؟ ....تساءلون درست ترجمه نشده
آیه_۱_سوره_نساء
:«يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذي خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَيْکُمْ رَقيباً»
⚜اى مردم از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفتش را [نيز ] از او آفريد و از آن دو مردان و زنان بسيارى پراكنده كرد پروا داريد و از خدايى كه به [نام] او از همديگر درخواست مى كنيد پروا نماييد و زنهار از خويشاوندان مبريد كه خدا همواره بر شما نگهبان است.
سئوال يكي از كاربران
كلمات كليدي: نفس واحده آدم مرد زنان ارحام حوا
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
سلام "ة" در نفس واحدة علامت وحدت است نه تأنيث يعني شما را از يك تن آفريد كه آدم ابوالبشر عليه السلام است و از ( فاضل طينت) او حواءسلام الله عليها را آفريد و از آن دو همه آدميزادگان را و علامهطباطبايي نوشته اند:
"شما را از یک تن بیافرید و هم از او زوج او را خلق نمود و از آن دو تن مرد و زن بسیار در اطراف عالم پراکند)مراد از نفس واحد، آدم (ع )پدر بشر است و مراد از زوج او(حواء)(س )که او را از نوع همان آدم بیافرید ،یعنی مراد از (خلق منها زوجها) این است که همسر آدم از جنس و نوع خود آدم بود نه آنکه حوا را از دنده آدم خلق نموده باشد، چون هیچ دلیلی بر این سخن نیست و آنگاه خداوند از نسل آن دوتن افراد بسیاری را در سراسر عالم پراکند و منظور از (بث )جدا سازی بوسیله پاشیدن است و از این آیه معلوم می شود که ازدواج در طبقه اولی بعد از آدم بین برادران و خواهران بوده ، چون حرمت ازدواج با محارم حکمی تشریعی است که در آن زمان تشریع نشده بوده ،
(واتقوا الله الذی تساءلون به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا):(و بپرهیزید از خدایی که به نام او از یکدیگر در خواست می کنیدودر باره ارحام از خدابترسید، همانا خدا مراقب بر شما واعمالتان است )منظور از (تسائل )به خدا این است که مردم با سوگند به خدای تعالی از یکدیگرچیزی در خواست کنند و این کنایه از محترم و عظیم بودن خدا در نزد بندگان است و می فرماید پاس حرمت ارحام را هم نگاه دارید و به امر آنان اهتمام بورزید و در حق آنان کوتاهی نکنید و منظور از ارحام و نزدیکان ، وابستگان نسبی هستند ."
اقاي دكتر موذن ویرایش بوسیله کاربر 1398/10/04 08:41:29 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
سلام
ممنون از شما
1_در سوره اعراف هم آیه مشابهی هست
خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها لیسکن الیها
اگر ضمیر ها به نفس واحده برمیگردد، فاعل فعل مذکر یسکن کیست؟مرد است يا زن؟
2 علامه در سوره اعراف نفس واحده را متفاوت از سوره نسا تفسیر کرده اند.آیا قابل پذیرش است؟
اقاي فرهنگ
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
سلام بر شما بنظر در آيه ١٨٩سوره اعراف مراد واحد نوعي باشد و تفصيلش در تفسير نمونه :
پاسخ به يك سؤ ال مهم در اينكه منظور از اين (زوجين ) كه در دو آيه بالا پيرامون آنها بحث شده كيست ؟ در ميان مفسران گفتگوى بسيار است : آيا (نفس واحدة ) و همسرش اشاره به (آدم ) و (حوا) است ، در حالى كه آدم از پيامبران و حوا زن با ايمان و شايسته اى بود، آيا ممكن است آنها از مسير توحيد منحرف شده ، راه شرك پيموده باشند؟! و اگر منظور غير آدم است و همه افراد بشر را شامل گردد با كلمه (واحدة ) چگونه سازگار است ؟ از اين گذشته منظور از اين شرك چه نوع عمل يا تفكرى بوده كه از آنها سرزده است ؟
در پاسخ اين سؤ الات بايد گفت : در تفسير اين آيات دو راه در پيش داريم كه شايد تمام سخنان گوناگون مفسران كه در تفسير اين آيه گفته اند ريشه اش به اين دو باز گردد.
نخست اينكه : مراد از (واحد) در آيه (واحد شخصى ) است ، همانگونه كه در بعض آيات ديگر مانند آيه اول سوره نساء نيز به همين معنى آمده است .
اصولا (نفس واحدة ) در قرآن مجيد در پنج مورد ذكر شده كه يك مورد آن آيه مورد بحث است و چهار مورد ديگر سوره نساء آيه يك ، سوره انعام آيه 98 لقمان آيه 28 و زمر آيه 6 مى باشد كه بعضى از آنها ارتباطى به بحث ما ندارد و بعضى مشابه آيه مورد بحث است ، بنابر اين آيات مورد بحث منحصرا اشاره به آدم و همسر او است . در اين صورت مسلما منظور از شرك ، پرستش غير خدا و يا اعتقاد به الوهيت غير پروردگار نيست ، بلكه ممكن است چيزى از قبيل تمايل انسان به فرزندش بوده باشد، تمايلاتى كه گاهى او را از خداوند غافل مى سازد.
تفسير ديگر اينكه مراد از واحد، در اينجا (واحد نوعى ) است ، يعنى خداوند همه شما را از يك نوع آفريد، همانطور كه همسران شما را نيز از جنس شما قرار داد.
در اين صورت اين دو آيه و آيات بعد اشاره به نوع انسانها است كه به هنگام انتظار تولد فرزند دست به دعا بر مى دارند و از خدا فرزند صالح و شايسته مى خواهند و همانند همه اشخاصى كه خود را در برابر مشكل يا خطرى مى بينند، با اخلاص كامل به درگاه خدا مى روند و با او عهد مى كنند كه پس از بر آمدن حاجات و حل مشكلشان شكرگزار باشند، اما به هنگامى كه فرزند متولد شد يا مشكل آنها بر طرف گرديد تمام عهد و پيمانها را به دست فراموشى مى سپارند، گاه مى گويند اگر فرزند ما سالم ، يا زيبا است ، به پدر و مادرش رفته ، و قانون وراثت است ! گاه مى گويند نوع تغذيه ما و شرائط ديگر خوب بوده و چنين محصولى داده ! و گاه به بتهائى كه مورد پرستش آنهاست روى مى آورند و مى گويند فرزند ما نظر كرده بت است !، و امثال اينگونه بحثها، و به طور كلى نقش آفرينش پروردگار را ناديده مى گيرند، و علت اصلى اين موهبت را تنها عوامل طبيعى و يا معبودهاى خرافى مى شمرند.
قرائنى در آيات فوق وجود دارد كه نشان مى دهد با تفسير دوم سازگارتر و مفهوم تر است زيرا اولا تعبيرات آيه حال همسرانى را بازگو مى كند، كه قبلا در جامعه اى مى زيسته اند و تولد فرزندان صالح و ناصالح را با چشم خود ديده بودند، لذا از خداى خود، فرزندانى از گروه اول تقاضا مى كردند، و اگر آيات مربوط به آدم و حوا باشد، هنوز فرزندى براى آنها به وجود نيامده و هنوز صالح و ناصالح وجود نداشت كه آنها از خداى خود فرزند صالح بخواهند.
ثانيا ضمائرى كه در آخر آيه دوم و آيات بعد وجود دارد همه ضمير جمع است و اين مى رساند كه منظور از ضمير تثنيه اشاره به دو گروه بوده است نه دو شخص .
ثالثا آيات بعد نشان مى دهد كه منظور از شرك در اين آيات شرك به معنى بت پرستى است نه محبت فرزند و امثال آنها و اين موضوع با حضرت آدم و همسرش سازگار نيست .
با توجه به اين قرائن روشن مى شود كه آيات فوق پيرامون نوع انسان و گروه (زوج ) و (زوجه ها) سخن مى گويد. و همان گونه كه در جلد سوم تفسير نمونه صفحه 245 اشاره كرديم آفرينش همسر انسان از انسان به اين معنى نيست كه جزئى از بدن او جدا و تبديل به همسر شده باشد (آنچنانكه در روايت مجعول و اسرائيلى نقل شده كه حوا از دنده چپ آدم آفريده شد)، بلكه منظور اين است كه همسر انسان از نوع و از جنس اواست آنچنانكه در آيه 21 سوره روم مى خوانيم : و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها. (از نشانه هاى قدرت خدا اين است كه از جنس شما همسرانى براى شما آفريده تا در كنار آنها بياسائيد).
اقای دکتر موذن
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
اشتباه مفسرين در انطباق نفس واحده بر آدم ع، ناشي از اسراييليات است
اعراف:189
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِـحًا لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ
اوست آنکه شما را از منشأ حياتي واحدي آفريد و همسرش را نيز از همان [منشأ] قرار داد 252 تا بدان آرام گيرد. و چون [مردي] با همسرش همبستر شد، [همسر او] باري سبک برداشت [=حامله شد] و مدتي را با آن [بار] گذراند تا آن که [حملش] سنگين شد، [در آن هنگام] هر دو [=زن و شوهر] پروردگار خويش را [به دعا] خواندند که اگر فرزندي سالم به ما عطا کني، 253 به يقين از سپاسگزاران خواهيم شد.
______________
252- اغلب مفسرين «نفس واحده» را (بر اساس نظرية مستقل شناختن نسل انسان از سلسله تكامل موجودات زنده) همان آدم، و زوج او را «حوا» گرفتهاند. اما در قرآن نه اصطلاح «آدم ابوالبشر» به كار رفته، و نه نام «حوا» آمده است! به نظر ميرسد اين برداشت (همچون بسياري از مطالب مربوط به گزينش آدم) از تورات و اسرائيليات قوم موسي وارد تفاسير و انديشه اسلامي شده باشد.[/color
[color=blue]] اما عنوان «نفس واحده»، علاوه بر اين سوره، در آية نخست سوره نساء و آيه 98 سوره انعام (6:98) (وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ...) آمده است كه نفس واحده را در منشاء حياتي واحدي، كه در روي زمين پديد آمده، نشان ميدهد.(ر.ک. كتاب علمي قرآني «خلقت انسان» مرحوم دكتر يدالله سحابي).
در بيشترين مدت عمر كره زمين زوجيتي وجود نداشت. پيدايش زوجيت خود از شگفتيهاي آفرينش است که (با انتقال تجربيات ژنتيكي متنوع) تكامل و تنوع گونههاي حياتي، سرعتي حيرتآور يافت. از نظر علم ژنتيك مسلم است كه كروموزوم X و Y قبلا در يك بدنه بوده اند و سپس جدا و مستقل شده اند.
از تفسير اقاي عبدالعلي بازرگان
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
در آیه 189 سوره اعراف بعضی از عالیقدرترین و مشهورترین مفسران محترم، «نَفْس واحده» را به «آدم» تطبیق کرده اند که کاملاً ناصحیح است زیرا چگونه ممکن است «آدم» (که برگزیده خداوند است) مطابق آیه 190 شرک بورزد؟
آنها این اشتباه فاحش را مرتکب نشدند مگر به این علت که از تفسیر قرآن کریم به ترتیب نزول خودداری نموده و مطابق ترتیب رایج کار کردهاند و در ترتیب رایج پس از سوره حمد به سوره بقره برمیخورند و در همان اوایل سوره بقره داستان آفرینش مطرح میشود و این سوره اعراف هم چند سوره پس از سوره بقره است و آنها هنوز تحت تأثیر آن داستان هستند و در این آیه (آیه 189) یک چنین خطای بسیار بزرگی میکنند و اگر به ترتیب نزول کار کرده بودند، «نفس واحده» را به همان معنیی می-گرفتند که در سوره شمس آمده است (و از سوره شمس تا سوره اعراف دائماً تکرارگردیده است) جمله «جعل منها زوجها» مطابق بیانی که (در داستان آفرینش که در همین سوره مطرح شده) عرض کرده ایم، به این معنی است که از همان فرمول و نرم افزار «نَفْس واحده» (مطرح درسوره شمس)، جفتِ آن «نفس واحده» را نیز قرار داد . یعنی یک« نفس واحده »داریم و یک« جفت نفس واحده»هم داریم که در اصول (فکر، فهم، رفتارهای انسانی و غیره) از همان نرمافزار است، اما در فروع (شکل، اندام-های جنسی، و غیره) تفاوتهائی با آن دارد.
تفسير اقاي جمال گنجه اي
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
آيه 189 ـ در اين آيه "نفس وَاحِدَة" همان آدم اول است كه همسرش نيز از او آفريده شده و نيز در حاشيه آن هر مردى است كه مبدأ توليد فرزند است، زيرا «كم» در «خلقكم» ـ كه همه انسانها را در بردارد ـ تناسلشان از آدم نخستين دو گونه است: دفعى و ترتيبى، دفعيش بدين معنى است كه همگان يكجا منتهى به آدم اول هستند، در حالى كه "جعل منها زوجها" همسرش را هم از خود او آفريد، در ثانى تولد هر يك از انسانهاست كه هر كدام از پدرى يگانه بوده و مى باشند كه اينجا "جعل منها زوجها" حال جعل همسرى است.
از جمله «يسكن» به بعد هم مربوط به آدم و حوا نيست، زيرا فاعل "يسكن و تغشّنها" مذكر است، و "نفس واحدة" كه مؤنث است نمى تواند مرجع آنها باشد، مگر در بعد دوم كه بعد معنوى است، يعنى هر مردى از پدران انسانى، آرى اگر «تَغَشَّتْها» بود چنان بود، كه در اين صورت آدم و حوا نيز از مشركان مى بوده اند! ولى از يسكن به بعد مقصود نوع انسانها است با همسرانشان، كه اكثراً در هنگام عادى به اين برهان توسل مى جويند و از خدا غافلند; ولى چون كارشان گير افتاد، و وسيله اى هم براى نجات نيافتند، بخدا توجه مى كنند، كه "لئِن آتيتنا صلِحًا": اگر به ما فرزند شايسته اى دهى. ما هم از شاكران خواهيم بود، ولى چنانكه در آيه (190) آمده هنگامى كه خدا فرزند شايسته اى به آنها داد خدا را فراموش كرده و برايش شريكانى مى گماردند، و از اينجا به بعد هم اين نكته تأييد مى گردد كه اين آلودگى به شرك مربوط به نوع انسانهاست و نه آدم و حوا چنانكه «يشركون» دوبار و «يُخلقون»، «يَسْتَطيعُون»، «انفسهم»، «ينصرون»، «تدعوهم»، «لايتّبعوكم»، «عليكم»، «دعوتموهم»، «تدعون»، «امثالكم»، «فدعوهم»، «لكم»، «كنتم»، «صادقين»، «ادعوا»، «شركائَكم»، «كيدون» و «فلاتنظرون» اين بيست و يك ضمير جمع خود از ادله همين حقيقت است كه مراد از مشركان جمعى از انسانها هستند و هرگز ارتباطى به شخص آدم و حوا كه ـ دو نفرند ـ ندارد، و نيز ضمائرى از قبيل «تدعوهم»، «لايتبعوكم»، «عليكم»، «دعوتموهم»، «انتم» و ديگر اين ضمائر در اين آيات خطاب است كه مناسبتى با آدم و حوا كه ساليان درازى پيش از نزول قرآن مرده اند ندارد.
اينها خود دلائلى خودى است و نيز آياتى ديگر از قبيل "و عَصى ادم ربَّه فَغَوى، ثم اجباهُ ربُّهُ فتاب عليه فهدى" دليل است بر هدايت رسالتى آدم(عليه السلام)و آيا رسول وحيانى دعوت كننده به توحيد خود مشرك است؟! و با چشم پوشى از همه آنچه در دلالت خودى اين آيات براى تبرئه آدم(عليه السلام)گفتيم، توان گفت: اين "نفس واحدة" و "جعل منها زوجها" ـ كه داراى دو بعد است ـ با ادله برونى كه دلالت بر عصمت آدم دارد، اين جريان مشرك شدن را در انحصار گروهى از انسانها به استثناى آدم و حوا مى داند.
تفسير فرقان
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.