logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:177727)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140595)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:131507)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95544)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟    ياد قيامت: عامل بازدارنده از هر گناه    دعاي مستمر براي عدم انحراف قلب پس از هدايت             

توجه

Icon
Error

عنوان جدید ارسال پاسخ
ali Offline
#1 ارسال شده : 1399/10/20 08:24:23 ق.ظ
نقل قول
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,976

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال


تعريف اسماء الحسني چيست؟ در كدام ايات قران به اسماي حسني اشاره شده و كدام نامها و صفات هستند؟

اسماء حسني يعني نامهاي بهتر. نامهائيكه دلالت بر حسن دارند آنهم نه فقط حسن مطلق بلكه احسن است
زيرا حسني مؤنّث احسن ميباشد.
اين اسماء قهرا معاني وصفي دارند زيرا بر نامهائيكه معاني وصفي دارند حسن گفته نميشود مثلا اگر بدرخت ميگوئيم: درخت اين حسني ندارد، فقط نام و معرّف است ولي اگر بگوئيم: بارور: آن معناي وصفي است و دلالت بر حسن دارد.

اسماء حسني نامهائي است كه در آنها معاني حسن ملحوظ و متضمّن صفات جلال و جمال خداوندي اند
وَ لِلّٰهِ الْأَسْمٰاءُ الْحُسْنيٰ فَادْعُوهُ بِهٰا اعراف: ۱۸۰
قُلِ ادْعُوا اللّٰهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمٰنَ أَيًّا مٰا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمٰاءُ الْحُسْنيٰ اسراء: ۱۱۰
اللّٰهُ لٰا إِلٰهَ إِلّٰا هُوَ لَهُ الْأَسْمٰاءُ الْحُسْنيٰ طه: ۸ هُوَ اللّٰهُ الْخٰالِقُ الْبٰارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمٰاءُ الْحُسْنيٰ حشر: ۲۴.

اين چهار محلّ است كه در آن كلمۀ الْأَسْمٰاءُ الْحُسْنيٰ آمده است و خدا با آنها خوانده ميشود و هنگام دعا صفات حق تعالي كه هر يك نمايندۀ قسمتي از تدبير عالم و يا نشان دهندۀ جلال كبريائي است در نظر داعي مجسّم ميشود.

اسماء حسني در قرآن مجيد بنا بر نقل الميزان ۱۲۷ است بترتيب ذيل:

ا- الٰه، احَدْ، اوَّلْ، آخِرْ، اعْليٰ، اكْرَمْ، اعْلَمْ، ارْحَمُ الرّاحِمين، احْكَمُ الْحاكِمين، احْسَنُ- الْخالِقين، اهْلُ التَّقْوي، اهْلُ الْمَغْفِرَة، اقْرَبْ، ابْقي.
ب- بارِئ، باطِن، بَرّ، بَصير، بَديع. ت- تَوّٰاب. ج- جَبّٰار، جامِع.
ح- حَكيم، حَليم، حَيّ، حَقّ، حَميد، حَسيب، حَفيظ، حَفيّ. خ- خَبير، خالِق، خَلّٰاق، خَيْر، خَيْرُ الْماكِرين، خَيْرُ الرّٰازِقين خَيْرُ الْفاصِلين، خَيْرُ الْحاكِمين، خَيْرُ الفاتِحين، خَيْرُ الْغافِرين، خَيْرُ- الْوارِثين، خَيْرُ الرّٰاحِمين، خَيْرُ- الْمُنْزِلين.
ذ- ذُو الْعَرْش، ذُو الطَّوْل، ذُو انْتِقام، ذُو الْفَضْلِ الْعَظيم، ذُو الرَّحْمَة، ذُو الْقُوَّة، ذُو الْجَلٰالِ وَ الاكْراٰمْ، ذُو الْمَعارِج.
ر- رَحْمن، رَحيم، رَؤُف، رَبّ، رَفيعُ الدَّرَجات، رَزّٰاق، رَقيب. س- سَميع، سَلام، سَريعُ الْحِساب، سَريعُ الْعِقاب.
ش- شَهيٖدْ، شاٰكِرْ، شَكُورْ، شَديٖدُ الْعِقاب، شَديٖدُ الْمِحال. ص- صَمَدْ. ض- ظاهِرْ.
ع- عَليٖمْ، عَزيٖزْ، عَفُوّ، عَلِيّ، عَظيٖمْ، عَلّٰامُ الْغُيُوبْ، عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَة.
غ- غَنيّ، غَفُورْ، غالِبْ، غافِرُ الذَّنْبِ، غَفّٰارْ. ف- فالِقُ الإصْباح، فالِقُ- الْحَبِّ وَ النَّوي، فاطِرْ، فَتّٰاحْ.

ق- قَوِيّ، قُدُّوسْ، قَيُّومْ، قاهِرْ، قَهّٰارْ، قَريٖبْ، قادِرْ، قَديٖرْ قابِلُ التّوبْ، قائِمٌ عَليٰ كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ.

ك- كَبيٖرْ، كَريٖمْ، كافيٖ. ل- لَطيف. م- مَلِكْ، مُؤْمِنْ، مُهَيْمِنْ مُتَكَبِّرْ، مُصَوِّرْ، مَجيٖدْ، مُجيٖبْ مُبيٖنْ، مَوْلَي، مُحيٖطْ، مُقيٖتْ، مُتَعالْ، مُحْيٖي، مَتيٖنْ، مُقْتَدِرْ، مُسْتَعاٰنْ، مُبْدِئْ، مالِكُ الْمُلْكِ. ن- نَصيٖرْ، نُورْ.

و- وَهّٰابْ، واٰحِدْ، وَلِيّ واٰلِي، واٰسِعْ، وَكيٖلْ، وَدُودْ. ه- هادي.

[قاموس قران - أسماء حسني؛ ج ۲، ص: ۱۴۱ - صفحه۴۶۵]



كلمات كليدي: اسماء الحسني صفات حسنا خدا

ویرایش بوسیله کاربر 1399/10/20 08:27:01 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

 1 کاربر از ali برای ارسال مفیدش تشکر کرده است.
daneshjoo در تاریخ 1399/12/24
ali Offline
#2 ارسال شده : 1399/10/24 10:24:40 ق.ظ
نقل قول
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,976

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

معناي اسماي حسني چيست؟ منظور از اينكه اسماء حسني تنها براي خداست،چيست؟ ولله الاسماء الحسني

لازمه اينكه اسمى از اسماء خدا بهترين اسماء باشد اين است كه بر يك معناى كمالى دلالت كند، آنهم كمالى كه مخلوط با نقص و يا عدم نباشد، و اگر هم هست تفكيك معناى كمالى از آن معناى نقصى و عدمى ممكن باشد، پس هر اسمى كه در معناى آن احتياج و عدم و يا فقدان نهفته باشد مانند اساميى كه بر اجسام و جسمانيات و افعال زشت و معانى عدمى اطلاق مى شود اسماى حسنى نبوده اطلاقش بر ذات پروردگار صحيح نيست

در جمله (( و لله الاسماء الحسنى (( كه (( لله (( خبر است مقدم ذكر شده و اين خود حصر را مى رساند (و معناى جمله اين است : تنها براى خدا است اسماء حسنى ).

(( اسماء(( هم با (( الف و لام (( آمده و هر جمعى كه (( الف و لام (( بر سرش در آيد عموميت را مى رساند و معناى آن اين است كه هر اسم احسن كه در وجود باشد از آن خدا است و احدى در آن با خدا شريك نيست ، و چون خود خداى تعالى همين معانى را بغير خود هم نسبت مى دهد و مثلا غير خود را نيز عالم ، قادر، حى و رحيم مى داند لذا تنها براى خدا بودن آنها معنايش اين است كه حقيقت اين معانى فقط و فقط براى خدا است و كسى در آنها با خدا شركت ندارد.

و ظاهر آيات بلكه صريح بعضى از آنها اين معنا را تاييد مى كند، مانند جمله (( ان القوه لله جميعا(( و جمله (( فان العزه لله جميعا(( و جمله (( و لا يحيطون بشى ء من علمه الا بما شاء(( و جمله (( هو الحى لا اله الا هو(( بطورى كه ملاحظه مى كنيد، از اين آيات بر مى آيد كه حقيقت هر اسم احسنى تنها و تنها از خداست ، و كسى در آنها شريك او نيست مگر به همان مقدارى كه او تمليك به اراده و مشيت خود كند.

ظاهر كلام خداى تعالى در هر جا كه ذكرى از اسماء خود كرده نيز اين معنى را تاييد مى كند، مانند آيه (( الله لا اله الا هو له الاسماء الحسنى (( و آيه (( قل ادعوا الله او ادعوا الرحمان اياما تدعوا فله الاسماء الحسنى (( و آيه (( له الاسماء الحسنى يسبح له ما فى السموات و الارض ((

و ظاهر همه اين آيات اين است كه هر اسم احسنى حقيقتش تنها براى خدا است و بس

ترجمه تفسير الميزان جلد 8 صفحه : 450

ali Offline
#3 ارسال شده : 1399/10/27 08:15:51 ق.ظ
نقل قول
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,976

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
منظور از اسم براي خدا چيست؟

اعراف:180

وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

و نيکوترين نام‌ها [=صفات و ويژگيها] منحصر به خداست، پس او را به آن نام‌ها بخوانيد 241 و کساني را که در آن نام‌ها منحرف مي‌شوند [=صفات او را به طبيعت، مقدسين، فرشتگان و... نسبت مي‌دهند]، رها کنيد [=مانع و مزاحم آنان نشويد]، آنها خود به نتيجه عملي که مي‌کنند خواهند رسيد. 242


______________

241- منظور از اسامي نيکوي خدا، الفاظي بدون مسمّي، همچون نام‌هائي که براي فرزندان خود مي‌گذاريم، نيست، معناي «اسم» در قرآن همان مفهومي است که از صفت تلقي مي‌کنيم، يعني ويژگي‌ها و خُلقيات. علاوه بر اين سوره، در آيات 110 سوره اسراء (17:110) ، 8 طه (20:8) و 24 حشر (59:24) سخن از «اسماء الحسني» به ميان آمده است. سرچشمه صفات نيکو خداست، ولي بعضي بندگان آن را به مخلوقات نسبت مي‌دهند (اعراف 71 (7:71) ، يوسف 40 (12:40) و نجم 23 (53:23) ).

از تفسير اقاي بازرگان
ali Offline
#4 ارسال شده : 1399/11/12 08:06:56 ق.ظ
نقل قول
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,976

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

اسماء حسنی یعنی درک صفات خدا،و تلاش افراد برای متصف شدن به این صفات.

قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَيًّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا

بگو: ««اللّه» را بخوانید یا «رحمان» را، هر کدام را بخوانید، (ذات پاکش یکى است. و) بهترین نامها براى اوست.» و نمازت را زیاد بلند، یا زیاد آهسته نخوان. و در میان آن دو، راهى (معتدل) انتخاب کن.
(اسراء/110)

در زبان فارسی ؛ "اسم" را عنوان و علامتی قرار دادی می دانند و برای آن الزاما معنا و مفهمومی قائل نیستند.
مثلا وقتی می گوئیم: دیوار، درخت، دریا و ... هیچ کدام از این کلمات معنا و مفهوم مستقلی ندارند که شخص نا آشنا با زبان فارسی را به ماهیت آنها آشنا کند، مگر آنکه قبلا به آنها آموزش داده شده باشد.

اما زبان عربی چنین نیست،
"اسم" بیان کننده ماهیت اشیاء است و چگونگی آنرا توصیف می کند. بنابراین مفهوم صفت دارد.

در قرآن مطلقا از "صفات خدا" یاد نکرده، بلکه اصلا کلمه "صفت" در قرآن نیامده است،
اما فراوان از "اسماء الهی" همچون: رحمن و رحیم، عزیز و حکیم، غفور و ودود، علیم و خبیر، و ... یاد کرده است که در واقع همان مفهمومی را که از صفت می فهمیم دارد.

وقتی خدا اسماء را به آدم آموخت، اسماء، الفاظ و علامتهای قراردادی نبود، بلکه ماهیت و عملکرد اشیاء بود.

وقتی خداوند تولد "یحیی" را به ذکریا مژده می دهد و می گوید:
ما قبلا چنین اسمی را بر کسی ننهاده بودیم
(لم نجعل له من قبل سمیا ً)
قصد ابتکار و نوع آوری در انتخاب نامی زیبا نداشته است،بلکه یحیی (از کلمه حی = حیات و زندگی)
ماهیت و نقش این فرزند، را که در آینده منشاء حیات طیبه و زنده کننده ارزشهای اخلاقی خواهد شد بیان می کند و چنین است نامهای مریم، عیسی، مسیح و ...

:وقتی حضرت عیسی میگوید: من بشارت دهنده رسولی پس از خود هستم که نامش "احمد" است
(و مبشرا برسول یاتی من بعدی اسمه احمد)
بنظر می رسد که شخصیت و مقام عظیم اخلاقی او را که احمد (پسندیده تر، نیکوتر) است مژده می دهد.

توجه به مفهوم و معنای کلمه "اسم" میتواند ما را به شناخت عظیم تر تسبیح به "اسم رب" نزدیک کند.
خداوند را اسماء نیکوی فراوانی است، ما کدام اسم را تسبیح می کنیم؟
"الله" را؟ "رحمن" را؟ ...
هر یک از اسماء الهی معنای ویژه ایی دارند،

"رب"
تنها نامی است که نمایانگر نظام دهندگی، سروری و سیادت، سلطه مدیرانه و سازماندهی و اداره هستی است.



اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ

او خداوندى یگانه است که معبودى جز او نیست. و نیکوترین نامها از آنِ اوست.
(طه/8)

منظور از احصاء و شماره کردن این نام ها همان تخلق به این صفات است، نه تنها ذکر الفاظ آنها.

۱ـ و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها و ذروا الذین یلحدون فی اسمائه. [۱] .
و برای خدا نام‌های نیکی است، خدا را به آن بخوانید، و آنها را که اسماء خدا را تحریف می‌کنند رها سازید.

۲ـ قل ادعوا الله او ادعوا الرحمن ایاما تدعوا فله الاسماء الحسنی. [۲] .
بگو «الله» را بخوانید یا «رحمان» را. هر کدام را بخوانید (همه از یک ذات خبر می‌دهد و) برای او نام‌های نیک است.

۳ـ الله لا اله الا هو له الاسماء الحسنی. [۳] .
او خداوندی است که معبودی جز او نیست برای او نام‌های نیک است.

۴ـ هو الله الخالق البارئ المصور له الاسماء الحسنی. [۴] .
او خداوندی است خالق، و آفریننده بدون سابقه، و صورتگری است (بی نظیر) و برای او نام‌های نیک است.

🟢اسماء حسنی به معنی نام‌های نیکو است و مسلما همه نام‌های خداوند نیکو است و به این ترتیب همه نام‌های الهی را شامل می‌شود،
از تعبیراتی که در آیات قرآن آمده بر می‌آید که همه نام‌های او جزء اسماء حسنی است:
و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها

🟢دلیل آن هم روشن است، زیرا

نام‌های خداوند
یا از کمال ذات او خبر می‌دهد (مانند: عالم و قادر)
یا از عدم وجود هرگونه نقص در آن ذات بی مثال (مانند قدوس) و
یا حاکی از افعال او ا ست که فیض وجود را از جهات مختلف منعکس می‌کند (مانند رحمان و رحیم و خالق مدبر و رازق).
تعبیر آیات فوق که دلیل بر حصر است نشان می‌دهد که اسماء حسنی مخصوص خداوند است، این به خاطر آن است که اسماء او حاکی از کمالات او است، و می‌دانیم واجب الوجود عین کمال و کمال مطلق است، بنابراین کمال حقیقی از آن او است و غیر او هر چه هست ممکن الوجود است و سر تا پا نیاز و فقر!


۱. ↑ اعراف/سوره۷، آیه۱۸۰.
۲. ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۱۱۰.
۳. ↑ طه/سوره۲۰، آیه۸.
۴. ↑ حشر/سوره۵۹، آیه۲۴.


برگرفته از كانال نكات تفسيري
ali Offline
#5 ارسال شده : 1402/05/09 09:34:25 ق.ظ
نقل قول
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,976

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ
ﭘﺲ ﺑﻪ ﻧﺎم ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﮔﻮﻱ.(٥٢(
بعد فرمود حالا که این چنین است، نام مبارک حق را که عظیم است، او را تسبیح بکن! مستحضرید ما موظف هستیم نام «الله» را اکرام بکنیم، اجلال بکنیم، تسبیح بکنیم، تنزیه بکنیم، این یک وظیفه دینی ماست .اما آنچه مهم است، این اسمای لفظی نیست، این اسمای لفظی برای ما حرمت خاص دارد، بدون وضو نمی‌شود مثلاً دست زد و امثال آن.

اما آن اسمی که در «دعای کمیل» «وَ بِاَسْمَائِکَ الَّتِی غَلَبَتْ اَرْکَانَ کُلِّ شَیْ‌ء.) است، در «دعای سمات» («اللَّهُمَّ اِنِّی اَسْاَلُکَ بِاسْمِکَ الْعَظِیمِ الْاَعْظَمِ الْاَعَزِّ الْاَجَلِّ الْاَکْرَم‌.) هست، در «دعای ندبه» است: «وَ بِاَسْمَائِکَ الَّتِی مَلَاَتْ اَرْکَانَ کُلِّ شَیْ‌ء»؛ خدایا تو را قسم می‌دهیم به آن اسمی که با موسای کلیم در طور چه گفتی!

آن اسم دیگر لفظ نیست و اسم اعظم هم لفظ نیست که کسی مثلاً این لفظ را بگوید تا بتواند مُرده را زنده کند یا از شهری به شهری برود و «طیّ الارض» داشته باشد.👈 اسمای الهی کلّ جهان را پُر کرده است، همان فیض الهی است، فعل الهی است، کار خداست، آنها هستند که جهان را پُر کردند. اگر کسی با آن فیض و کار خدا تماس داشته باشد، بله می‌تواند خیلی از کارها را انجام بدهد.

این اسمایی که ما داریم «اسماء الاسماء الاسماء» است؛
یعنی این الفاظی که ما داریم، اسم است برای آن مفاهیم.
آن مفاهیم اسم هستند برای آن حقایق خارجیه.

آن حقایق خارجیه مظاهری دارند که بهترین و برترینش اهل‌بیت هستند.
این اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) می‌شود مرحله چهارم.
آن حقایق الهی که به توحید برمی‌گردد، حقیقت سوم است.
این مفاهیم که در ذهن ماست، مرحله دوم است.
این الفاظی که ما می‌گوییم، مرحله اوّل است.
اینها «اسماء الاسماء الاسماء الاسماء» هستند👉
آن وقت درباره خود این ذوات قدسی، می‌گوییم شما اسم اعظم هستید، اسمای الهی هستید.
آن حقایقی که به «الله» برمی‌گردد و اینها مظاهر آن حقایق هستند، آن مرحله سوم است.
این مفاهیم مرحله دوم است. این الفاظ مرحله اوّل.
ما همه این مراحل چندگانه را باید تسبیح بکنیم، تقدیس بکنیم، تنزیه بکنیم فسبح باسم ربك العظيم

تفسير تسنيم- سوره حاقه

پاسخ سریع نمایش بخش پاسخ سریع
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest (2)
عنوان جدید ارسال پاسخ
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن می باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن می باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.231 ثانیه ایجاد شد.